نام كتاب : داستانهاى ما، جلد سوم
مؤ لف : على دوانى
==============
پيشگفتار
به طورى كه در پيشگفتار جلد دوم خاطر نشان ساختيم ، داستان نويسى ، در يك قرن اخير نخست در ديار غرب و سپس در ممالك ديگر رونق به سزائى يافته تا جائى كه گذشته از كتابهاى مستقل كه در اين خصوص نوشته و مى نويسند، قسمتى از صفحات روزنامه ها و مجلات جهان را به خود اختصاص داده است .
نويسندگان اين گونه داستانها دو نوع هستند: گروهى مطلبى را كه ديده يا شنيده اند، يا در كتابى خوانده اند، با شرح و بسط و افزودن دانستنيهاى خود، به صورتى جذاب و دلپذير در مى آورند تا بدان وسيله توجه خوانندگان را جلب كرده ، و آنچه را مى خواهند در اذهان آنها تزريق نمايند.
گروه ديگر، مطلب بى اصل و اساسى را از پيش خود ابداع نموده ، و پيرامون آن قلمفرسائى مى كنند و با قدرت فكرى و قلمى خود، كاهى را كوهى نموده ، و از هيچ چيزها مى سازند!
ولى (داستانهاى ما) هيچكدام اينها نيست . داستانهاى ما يك سلسله وقايع مسلم تاريخى است كه در منابع معتبر و پر ارزش اسلامى آنهم از دير زمان و به وسيله دانشمندانى صادق و صميمى ثبت و ضبط شده است ، كه ما آنها را طى مطالعات ممتد خود، انتخاب و ترجمه نموده ، و اگر فارسى شيوا بوده عينا با افزودن عنوانى بر آن ، به همان گونه كه بوده در اين كتاب آورده ايم .
به طورى كه در پيشگفتار مفصل جلد يكم يادآور شده ايم ، برخى از اين داستانها از سال 1338 شمسى به بعد نگارش يافته و به عنوان (داستانهاى اسلامى ) جداگانه هم چندين بار چاپ و منتشر شده و مى شود، ولى در اينجا با حك و اصلاحى مختصر و تعدادى ديگر از (داستانهاى ما) و داستانهاى جديد، انتشار مى يابد.
در دو جلد گذشته (داستانهاى ما) جمعا 78 داستان ، از سرى داستانهاى سازنده و آموزنده كه از لابلاى تاريخ غنى و درخشان اسلام و منابع ادبى و اخلاقى اين مرز و بوم ، بيرون كشيده شده و ترجمه و تنظيم گرديده است ، از لحاظ خوانندگان محترم گذشت ، و اينك 42 داستان كوتاه و بلند ديگر در اين جلد كه جمعا 120 داستان است و مجموعه آن در سه جلد آمده است .
به يارى خداوند متعال اگر توفيق يافتيم جلد چهارم آنرا هم مى آوريم . و از اين راه جمعا 150 داستان مستند و متقن و فراگير را كه خود دستورالعمل خوبى براى تهذيب اخلاق مرد و زن و پير و جوان و پسر و دختر از خانواده هاى شريف ملت مسلمان ايران است ، در 4 جلد كم حجم كه مطلوب همگان واقع گردد، تقديم حضورشان مى كنيم .
در پيشگفتار مجلدات پيشين گفتيم كه هر چند نام اينها را داستان گذاشته ايم ، ولى غير از آن ديگران است . زيرا نه مانند بسيارى از داستانهاى ديگران ساختگى و مخلوق انديشه و هنر نويسندگان آنها است ، و نه هم منبع و ماءخذ اينها مانند آنهاست !
(داستانهاى ما) دائرة المعارف علمى و اخلاقى و دينى و مذهبى ، و در عين حال ادبى و تفريحى است ، و از اشخاص پارساى ديندار و دنيا ديده سرد و گرم چشيده و عارف به معارف اسلامى نقل شده است ، و از اين رو يكى از بهترين وسيله (تفريحات سالم ) هم مى باشد.
چه تفريحى از اين بهتر كه افراد با سواد (هر چند سواد جزئى ) اوقات بيكارى و فراغت خود را به جاى تماشاى فيلمهاى بى محتوا و مبتذل و گفتارهاى بى حاصل راديو و تلويزيون ، يا مطالعه آنچه باعث تلف شدن عمر و حرمان دوران بعدى زندگى است ، دروس ساده و تفريحى را به منظور تقويت جان و فكر خود كه نيرو و نشاط جسم آنها را نيز تضمين خواهد كرد، به طور جنبى در كنار كار روزمره خود قرار دهند، و از اين راه بر بينش و جهش فكرى و سلامتى جسم و جان خويش بيفزايند.
بنابراين ، اين داستانها حتى امثال داستان هزار و يكشب ، ترجمه فارسى كليله و دمنه ، شمسه و قهقهه ، وامق و عذرا، ليلى و مجنون و امير و حمزه و حسين كرده هم نيست . زيرا هر چند اينها نيز سرگرم كننده و تفريحى است ولى باز مانند داستانهاى غربيان كه بعدها به تقليد از ما پديد آمده از واقعيت و اصالت و جنبه هاى والاى دينى و مذهبى برخوردار نمى باشد.
با اين كه آن داستانها، و داستانهاى ديگران هر كدام در زمان نگارش و تدوين آنها، توسط نويسندگانى كار كشته و ورزيده به منصه ظهور رسيده ، و با همه مهارتى كه در پديد آوردن و نگارش آنها به كار رفته است ، باز در شمار افسانه ها و اساطير است ، و فرسنگها از واقعيت به دور مى باشد!
تلقين درس اهل نظر يك اشارت است
كردم اشارتى و مكرر نمى كنم
اميد است خوانندگان از هر جنس و صنفى كه هستند، مطالعه اين داستانهاى اخلاقى و علمى و دينى و تربيتى را غنيمت شمرده ، و مضامين آنها را براى بهزيستى خود، هميشه در مد نظر داشته باشند، كه منظور نويسنده نيز چيزى جز اين معنى نبوده و نيست . به اميد آينده اى بهتر براى عموم طالبان راه سعادت و نيكبختى .
تهران : على دوانى 25 دى ماه 1363 شمسى
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)