Lachen ist die beste Medizin.
ترجمه: «خنده بهترین داروها است»
مترادف فارسی: «خنده بر هر درد بیدرمان دواست.»
Lebe, als solltest du morgen sterben, und arbeite, als solltest du ewig leben.
ترجمه: «به گونهای زندگی کن که گویی فردا باید بمیری؛ و طوری کار کن که گویی جاودانهای.»
مترادف فارسی: «طوری زندگی كن، انگاری فردا خواهی مرد، طوری كار كن، انگاری هيچگاه نخواهی مرد.» هراس
Leute und Leute sind zweierlei.
ترجمه: «آدم و آدم دو گونه میباشند»
مترادف فارسی: «آدم بهآدم بسیار ماند.»
Liebe kann Berge versetzen.
ترجمه: «عشق، کوه را جا به جا میکند»
مترادف فارسی: «عشق در كوهكنی داد نشان قدرت خويش// ورنه اين مايه هنر تيشه فرهاد نداشت» فرخی یزدی
Liebe erweicht auch die härtesten Stein und Felsen.
ترجمه: «عشق، سختترین سنگها و صخرهها را نرم میکند.»
مترادف فارسی: «گر كوهكن زپای در آمد چهجای طعن// بالله كه كوه پست شود زير بار عشق» جامی
Liebe braucht keinen Lehrer.
ترجمه: «عشق، نیازی به آموزگار ندارد»
مترادف فارسی: «ای بیخبراز سوخته و سوختنی// عشق آمدنی بود نه آموختنی» سنائی
Liebe, die nur von einer Seite kommt, dauert nicht lange.
ترجمه: «عشقی که فقط از یک سوی آید، طولانی نخواهد بود»
مترادف فارسی: «چو زین سر هست زان سر نیز باید // كه مهر از یك طرف دیری نپايد» اوحدی
Liebe ohne Gegenliebe, ist eine Frage ohne Antwort.
ترجمه: «عشق بدون طرف مقابل، سؤالی است بدون پاسخ»
مترادف فارسی: «چه خوش بی، مهربونی هر دو سر بی// كه يكسر مهربونی، دردسر بی» باباطاهر
Liebe und Husten lässt sich nicht verbergen.
Liebe und Rausch schaut zum Fenster aus.
ترجمه: «عشق و سرفه را نمی توان پنهان داشت.»
ترجمه: «عشق و سرمستی از دریچه بیرون را مینگرند.»
مترادف: «عشق و مشك پنهان نمیماند.»
Liebe kann man nicht erzwingen.
Liebe duldet keinen Zwang.
ترجمه: «عشق را نمیتوان تحمیل کرد»
ترجمه: «عشق، زورپذیر نیست»
مترادف فارسی: «عشق بهزور، و مِهر بهچُنبِه نمیشود.»
Liebe macht närrisch.
Liebe und Verstand, gehen selten Hand in Hand.
ترجمه: «عشق، جنونآور است»
ترجمه: «عشق و عقل به ندرت دست در دست دارند.»
مترادف فارسی: «عشق و جنون همسايه ديوار به ديوارند.»
مترادف فارسی: «عشق در آمد بهدل، رفت زسر عقل و هوش.»
Liebe fürchtet keine Gefahr.
ترجمه: «عشق از خطر نمیهراسد»
مترادف فارسی: «عشق را از تيغ و خنجر باك نيست.»
Liebe ist ein verzehrendes Fieber.
Liebe ist Leides Anfang.
ترجمه: «عشق تب کشندهای است»
ترجمه: «عشق، آغاز رنج است»
مترادف فارسی: «بهگيتی عاشقی بیغم نباشد// خوشی و عاشقی باهم نباشد» فخرالدین اسعد گرگانی
مترادف فارسی: «عشق برمن در عنا بگشود// عشق سر تا به سر عذاب و عناست» فرخی سیستانی
Löwen fangen keine Mäuse.
ترجمه: «شیران، موش شکار نکنند»
مترادف فارسی: «نخورد شير نيمخورده سگ// ور به سـختی بميرد اندر غار» سعدی
Lügen, dass sich die Balken biegen.
ترجمه: «دروغی، که تیر سقف را خم میکند»
مترادف فارسی: «دروغی كه تير سقف را میشكند.»
Lügen haben kurze Beine.
ترجمه: «پای دروغ کوتاه است»
مترادف فارسی: «دروغ از همان دور كه میآيد يك پايش میلنگد.»
مترادف فارسی: «دروغگو تا در خانهاش.»
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)