نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: من کی هستم؟!

  1. #1
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل سکونت
    جزیره کیش
    نوشته ها
    2,485
    تشکر تشکر کرده 
    912
    تشکر تشکر شده 
    2,362
    تشکر شده در
    1,072 پست
    قدرت امتیاز دهی
    263
    Array

    من کی هستم؟!







    این متن نوشته خانم " بلقیس سلیمانی" یکی از نویسندگان معاصر است




    من کی هستم؟!



    ============ =========



    من« دوشيزه مکرمه» هستم



    وقتي زن ها روي سرم قند مي سابند و همزمان قند توي دلم آب مي شود.



    ============ ========= =====



    من «مرحومه مغفوره» هستم



    وقتي زير يک سنگ سياه گرانيت قشنگ خوابيده ام و احتمالاً هيچ خوابي نمي بينم .



    ============ ========= ========= =



    من «والده مکرمه» هستم



    وقتي اعضاي هيات مديره شرکت پسرم براي خودشيريني 20 آگهي تسليت در 20 روزنامه معتبر چاپ مي کنند ..



    ============ ========= ========= ===



    من «همسري مهربان و مادري فداکار» هستم،



    وقتي شوهرم براي اثبات وفاداري اش البته تا چهلم- آگهي وفات مرا در صفحه اول پرتيراژترين روزنامه شهر به چاپ مي رساند


    ============ ========= ========= ===



    من «زوجه» هستم،



    وقتي شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و سه روز به حکم قاضي دادگاه خانواده قبول مي کند به من و دختر شش ساله ام ماهيانه فقط بيست و پنج هزار تومان ، بدهد


    ============ ========= ========= ===


    من «سرپرست خانوار» هستم،



    وقتي شوهرم چهار سال پيش با کاميون قراضه اش از گردنه حيران رد نشد و براي هميشه در ته دره خوابيد.



    ============ ========= ========= ===



    من «خوشگله» هستم،



    وقتي پسرهاي جوان محله زير تير چراغ برق وقت شان را بيهوده مي گذرانند.



    ============ ========= ========= ===


    من «مجيد» هستم،



    وقتي در ايستگاه چراغ برق، اتوبوس خط واحد مي ايستد و شوهرم مرا از پياده رو مقابل صدا مي زند.



    ============ ========= ========= ===


    من «ضعيفه» هستم،



    وقتي ريش سفيدهاي فاميل مي خواهند از برادر بزرگم حق ارثم را بگيرند..



    ============ ========= ========= ===



    من «بي بي» هستم،



    وقتي تبديل به يک شيء آرکائيک مي شوم و نوه و نتيجه هايم تيک تيک از من عکس مي گيرند.



    ============ ========= ========= ===



    من «مامي» هستم،



    وقتي دختر نوجوانم در جشن تولد دوستش دروغ پردازي مي کند..



    ============ ========= ========= ===


    من «مادر» هستم،



    وقتي مورد شماتت همسرم قرار مي گيرم چون آن روز به يک مهماني زنانه رفته بودم و غذاي بچه ها را درست نکرده بودم.



    ============ ========= ========= ===



    من «زنيکه» هستم،



    وقتي مرد همسايه، تذکرم را در خصوص درست گذاشت ماشينش در پارکينگ مي شنود.



    ============ ========= ========= ===



    من «ماماني» هستم،



    وقتي بچه هايم خرم مي کنند تا خلاف هايشان را به پدرشان نگويم.



    ============ ========= ========= ===



    من «ننه» هستم،



    وقتي شليته مي پوشم و چارقدم را با سنجاق زير گلويم محکم مي کنم و نوه ام خجالت مي کشد به دوستانش بگويد من مادربزرگش هستم... به آنها مي گويد من خدمتکار پير مادرشهستم.


    ============ ========= ========= ===



    من «يک کدبانوي تمام عيار» هستم،



    وقتي شوهرم آروغ هاي بودار مي زند و کمربندش را روي شکم برآمده اش جابه جا مي کند.



    ============ ========= ========= ===



    من «بانو» هستم،



    وقتي از مرز پنجاه سالگي گذشته ام و هيچ مردي دلش نمي خواهد وقتش را با من تلف بکند.


    ============ ========= ========= ===




    من در ماه اول عروسي ام؛ «خانم کوچولو، عروسک، ملوسک، خانمي ، عزيزم،عشق من، پيشي، قشنگم، عسلم، ويتامين و...» هستم.



    ============ ========= ========= ===



    من در فريادهاي شبانه شوهرم، وقتي دير به خانه مي آيد، چند تار موي زنانه روي یقه کتش است و دهانش بوي سگ مرده مي دهد، «سليطه» هستم.



    ============ ========= ========= ===



    من در محاوره ی ديرپاي اين کهن بوم ؛ «دليله محتاله، نفس محيله مکاره،مار، ابليس، شجره مثمره، اثيري، لکاته و....» هستم.



    ============ ========= ========= ===



    دامادم به من «وروره جادو» مي گويد.



    ============ ========= ========= ===



    حاج آقا مرا «والده» آقا مصطفي صدا مي زند.



    ============ ========= ========= ===



    من «مادر فولادزره» هستم، وقتي بر سر حقوقم با اين و آن مي جنگم.



    ============ ========= ========= ===



    مادرم مرا به خان روستا «کنيز» شما معرفي مي کند...



    ============ ========= ========= ===



    نظر شما دوستان چیه ؟؟؟؟؟؟؟

    ________________________________________________

    نه همين غمكده، اي مرغك تنها قفس است
    گــر تــو آزاد نباشي همــه دنيــا قفس است

    60187146022645756403


    آرزوی من اینست ؛ خداوند هیچگاه شاهد لبخند ابلیس بابت اشتباهات من نباشد


    EmAd.M

  2. 6 کاربر مقابل از emad176 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #2
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array
    به نام خدای که جان را فکرت آموخت



    این قانون است که مردان در سالهای قبل بر زنان تحمیل کرده اند و زنان به دلیل آنکه آنها با نام ها زیر نخوانند سکوت اختیار کرده اند


    من در محاوره ی ديرپاي اين کهن بوم ؛ «دليله محتاله، نفس محيله مکاره،مار، ابليس، شجره مثمره، اثيري، لکاته و....» هستم.
    و این است جامعه ای که در آن مردها هم خیانت می کنن ولی حکم سنگ سار را بر زن می بنند مردان مبرا از هر گناهی خود را میدانند و این زن هست که همیشه اشتباه می کند زن است که خیانت می کنند میدانید از نظر من چون افکار مردمان این مرزو بوم با قوانین 1400 سال قبل هنوز اداره می شود پس نمی توان هنوزم با توجه به ادعایی برابری حقوق زن و مرد
    هنوز زن جایگاه واقعی که در دنیایی امروزه لایق آن است پیدا نکرده البته این حرف بیشتر در مورد جامعه ای است که در آن زندگی می کنیم
    .
    به امید روزی که تمام آفریده ها خداوند متعال جایگاه واقعی خود را پیدا کنند

  4. 3 کاربر مقابل از Sara12 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/