در حالی که سال 2011 به پایان رسیده است به نظر میرسد تا برگزاری مراسم اسکار،پرونده سینما در سال 2011 باز باقی بماند و طبق معمول روز به روز هم گمانه زنی ها در خصوص انتخاب برندگان جوایز بیشتر شود(البته این گمانه زنی ها در روزهای اخیر کم جذاب بود,متهم کردن مهم ترین بخت اصلی جوایز به سرقت هنری!هم به آن اضافه شد!)ما نیز تصمیم گرفتیم از فرصت پیش آمده استفاده کنیم و به بررسی آثاری که در سال 2012 به اکران عمومی خواهند رسید بپردازیم.
بررسی گذری آثاری که قرار است در سال جاری به نماش در آیند به وضوح نوید یک سال خوب و موفق را میدهد،در حالی که منتقدان در مجموع از آثار به نمایش در آمده در سال 2011 راضی به نظر میرسیدند،سینما از لحاظ جذب تماشاگر سال موفقی را پشت سر نگذاشت.(حتی با وجود ساخت چند اثرتجاری خوش ساخت)
به هر حال سال 2012(با توجه به آثاری که برنامه اکران دارند)حداقل بر روی کاغذ, فرصت خوبی برای هالیوودیها در جذب مخاطبین به سینماها و آشتی مردم با این صنعت پرطرفدار خواهد بود
اکران آثاری چون هابیت(پیتر جکسون),شوالیه تاریکی بر میخیزد,جانگو آزاد شده(کوئینتن تارانتینو),لینکلن(اسپیلبرگ) ومردان سیاهپوش3 و چندین اثر تجاری پر سر وصدا.....این مسئله را بیش از پیش تایید میکند
در زیر سعی کرده ایم مروری داشته باشیم بر تمامی آثار مهم سال 2012
شوالیه تاریکی برمیخیزد(پرانتظارترین فیلم سال!)

.جستجو های اینترنتی نشان میدهد,مخاطبان سینما بیش از هر فیلم دیگری مشتاق دیدن اثر بعدی کریستوفر نولان هستند،البته خسّت کریستوفر نولان در ارائه کوچکترین توضیحات در مورد قصه داستان هم در این مسئله بی تاثیر نبوده است!نولان از معدود کارگردانان سینمای مدرن میباشد که همیشه از رسانه های جمعی و نشریات خبرساز گریزان بوده است،هر چندکه سایر عوامل فیلم هم به توصیه او از انتشار هرگونه توضیح در خصوص جزئیات فیلم خودداری میکنند،به نظر میرسد هیچ کدام از بازیگران اصلی هم به فیلمنامه کامل دسترسی نداشته اند!و بازیگران جدیدی هم که به پروژه اضافه شده اند تا حدودی چشم بسته نقشهای خود را پذیرفته اند
از بازیگران جدید تام هاردی نقش ضد قهرمان داستان را بازی میکند،هنوز همه خاطره بازی فوق العاده زیبای هیث لجر فقید در نقش جوکر را به یاد دارند،بنابراین واضح است حساس ترین وظیفه تیم بازیگری را تام هاردی در نقش ((بین))برعهده دارد.گفتنی است هاردی برای بازی در این نقش 15 کیلو وزن اضافه کرده است.آنا هاتاوی هم از میان بازیگرانی چون آنجلینا جولی،ناتالی پورتمن،اوا گرین،چارلیز ترون وکایرا نایتلی و....برای بازی در نقش زن گربه ای گلچین شده است،باید دید کریستوفرنولان که استاد عمق بخشیدن و پر وبال دادن به نقش های فرعی است چه بلایی سر کاراکتر عجیب وغریب زن گربه ای آورده است!(زن گربه ای درتایخ سینما لقب احمقانه ترین شخصیت اقتباسی از کمیک بوک ها را به خود اختصاص داده است)همچنین شایعه شکست و در نهایت مرگ بتمن در این قسمت از سری بتمن ها مهری اثباتی است بر این مسئله که کریستوفر نولان همچنان علاقه ای به قهرمان پروری معمول در آثار تجاری(خصوصا کمیک بوک ها)را ندارد و آزادانه داستانش را روایت میکند
جوزف گوردن لوییت هم بعد از گمانه زنی های بسیار برای بازی لئوناردو دیکاپریو و رایان گاسلینک در نقش جان بلیک بالاخره این نقش را به چنگ آورد.ماریون کوتیارد(بازیگر بنده اسکار) وجونو تمپل(پس از کنار زندن نام هایی چون جنیفر لارنس)به ترتیب در نقش های میراندا و هالی حضور پیدا خواهند کرد.کریستین بیل،مایکل کین،گری اولدمن و مورگان فریمن هم نقش های قبلی خود را تکرار میکنند
جاناتان نولان(برادر کریستوفر نولان) همچنان در نوشتن فیلمنامه و هانس زیمر هم در ساخت موسیقی متن فیلم حضور دارند،گفته میشود هانس زیمر اینبار هم تمهیدات ویژه ای را برای ساخت موسیقی متن فیلم در نظر گرفته است
کریستوفر نولان ثابت کرده راه ساخت اثری ضعیف(در واقع زیر شاهکار!)را نمیداند(شاید فیلم بی خوابی با نمره بالای 7.2 و با بازی فوق العاده آل پاچینو و رابین ویلیامز ضعیفترین اثر نولان باشد!)حتی اگر قرار باشد برای یک اثر سفارشی دوربین فیلمبرداری ایمکس به دست بگیرد و صحنه های مملو از جلوه های ویژه خلق کند
شاید مهمترین تفاوت نولان با دیگر کارگردانان سینمای مدرن این باشد که فیلمهای تخیلی او هم واقعی از آب در می آیند،نگاهی به کارنامه سینمایی او بیاندازید تا ببینید تاکنون چه مفاهیم و حوادث خارخ العاده ای را از او پذیرفته اید،مفاهیمی که اگر از زبان یک عالم و یا دانشمند میشنیدید باور نمی کردید!
بنابراین توصیه میکنم تا 22 حولای صبر کنید تا ببینید اینبار نولان چه نقشه ای برای ذهن های کنجکاو مخاطبانش کشیده است!
هابیت:یک سفر عیر منتظره(سلام دنیای فانتزیِ گرانقیمت!)

با وجود تفاوت های بسیار مطمئن باشید اثر هابیت به هر حال با فیلم ((شوالیه تاریکی برمیخیزد))نولان مقایسه میشود،در حالی که نولان ریسک ساخت بتمن را بصورت سه بعدی نپذیرفت،پیتر جکسون هابیت را بصورت سه به بعدی و به مراتب متفاوت تر فیلمبردای کرده است و به نظر میرسدبعد از خلق شاهکار ارباب حلقه ها این بار باصرف هزینه 500 میلیون دلاری یعنی چیزی حدود دو برابر بودجه ساخت هر سه قسمت ارباب حلقه ها!بازهم گیشه و جوایز اسکار را تواما هدف گرفته باشد
البته گفتنی است قسمت دوم هابیت هم با عنوان هابیت:رفت و (دوباره)برگشت در اقدامی کم نظیر(یا بهتر بگویم در اقدامی پیتر جکسونی!) بصورت همزمان با هابیت:یک سفر غیر منتظره در حال ساخته شدن میباشد تا مانند روال ساخت ارباب حلقه ها بلافاصله یک سال بعد از قسمت اول اکران شود
در گذشته سری ارباب حلقه ها در مجموع 17 جایزه اسکار را تصاحب کرده بودند!(که 3 جایره اسکار آن به پیتر جکسون و آن هم در یک شب یعنی برای قسمت سوم ارباب حلقه ها:بازگشت پادشاه رسید)و از این جهت بی نظیر هستند،ضمنا سری فیلمهای ارباب حلقه ها تنها فیلمهای دنباله داری هستند که در بین 250 فیلم برتر آی ام دی بی جای دارند(در واقع هرسه قسمت ارباب حلقه ها تا این لحظه در بین 30 فیلم برتر آی ام دی بی قرار دارند)
البته پیتر جکسون قبل از ساخت ارباب حلقه ها هم کارگردان خوبی بود و تقریبا تمام آثار او موفق بودند،او حتی سالها قبل به خاطر ساخت فیلم اجرام آسمانی(با بازی کیت وینسلت و ملانی لینسکی)نامزد دریافت اسکار بهترین فیلمنامه شده بود
بعد از موفقیت جی آرتالکین پیتر جکسون بار دیگر سراغ داستانهای جی آر تالکین رفته و فیلم هابیت را از روی کتاب دیگر او که داستان آن حدود 60 سال قبل از ماجرای کتاب ارباب حلقه ها میگذرد اقتباس کرده است.خود پیتر جکسون در جایی اعلام کرده فیلم هابیت به مراتب از کتاب جی آر تالکین عظیم تر خواهد بود!
هر چند که خیلی ها ساختن فیلم از روی کتاب هابیت را به مراتب آسان تر از اقتباس از ارباب حلقه ها میدانند،پیتر جکسون روزهای خوشی را در پروژه ساخت هابیت پشت سر نگذاشت و با مشکلات زیادی مواجه شد حتی کاربه جایی کشید که او با کمپانی یونیور سال(یکی از سه سرمایه گذار اصلی فیلم)دچار اختلافات مالی شد و گیلرمودل تورو(پسر جهنمی) به عنوان کارگردان جدید جایگزین او شد،البته دل تورو هم بعدها با دیگر کمپانی سرمایه گذار هابیت یعنی مترو گلدوین مایر دچار اختلافات مالی شد! و از پروژه کناره گیری کرد تا اینکه پیتر جکسون مجددا سکان هدایت فیلم را بر عهده گرفت
اختلافات مالی جکسون با کمپانی یونیور سال هنوز به خوبی حل نشده بود که اتحادیه بازیگران نیوزلند با مقایسه هابیت با سری هری پاتر به اعتراض به این که هیچکدام از باریگران فیلم نیوزلندی نیستند خواستار تحریم هابیت بوسیله بازیگران استرالیایی حاضر در هابیت شدند(گفتنی است سری هری پاتر به خواست نویسنده آن تماما ازبازیگران انگلیسی بهر میبرد)و در نتیجه فیلمبرداری فیلم متوفق شد و پیتر جکسون هم در بیانیه ای تهدید کرد پروژه هابیت را به کشوری دیگر در اروپای شرقی منتقل خواهد کرد!اما نخست وزیر نیوزلند که منافع مالی کشورش را در خطر میدید در حمایت از جکسون پادرمیانی کرد و مشکل حل شد
البته حاشیه های هابیت به همین جا ختم نشد!انفجار در لوکیشن فیلم و وارد شدن خسارت های چشم گیر در اثر آتش سوزی هم از سویی دیگر به روند ساخت فیلم ضربه زد
مارتین فریمن 41 ساله در نقش بیلبو بگینس (همان هابیت داستان) حضور دارد و همانطور که از اسم فیلم هم پیداست داستان حول سفر پر مخاطره او میچرخد,ریچارد آرمیتیج,اوانجلینا لیلی(بازیگر محبوب سریال لاست) و خیل عظیمی از بازیگران در نقش های جدید نقش آفرینی میکنند،الیجا وود،اورلاندوبلوم،کیت بکینسل,ایان مکلن و هوگو ویوینگ و اندی سرکیس هم در نقش های قدیمی خود حضور دارند
اگر شما هم برای دنیای زیبا و فانتزی ارباب حلقه ها دلتنگ شده اید باید تا روز اکران هابیت:یک سفر غیر منتظره( 14 دسامبر 2012) صبر کنید
جانگوی آزاد شده(وسترن انتقامی از استاد انتقام گیری!)

باید اعتراف کنم بیستر از هر فیلم دیگری انتظار اکران جدیدترین فیلم تارانتینو را میکشم!تارانتینو استاد تعقیب و گریزِ دیوانه وار و انتقام گیری است،شک نکنید!
ذات ژانر وسترن هم که همگی به خوبی میدانند،با انتقام جویی گره خورده است،حالا که در حال نوشتن این جملات هستم با خود میگویم چرا حالا؟چرا تارانتینو(این استاد سینمای پست مدرن و به تصویر کشیدن خشونت تصنعی)قبلا به سراغ ژانر وسترن نرفته بود؟ژانری که جان میدهید برای به راه انداختنن خون و خون ریزی و خشونت و نشان دادن جنبه های مختلف نژادپرستی,یعنی دقیقا از مهم ترین مولفه های ساخت یک فیلم تارانتینویی!شاید چون فیلمسازی در این ژانر که در 15 سال اخیر در مجموع 5 اثر به دردبخور روانه سینماها نکرده ریسکی بزرگی باشد
در فیلم جانگوی رها شده جیمی فاکس(بازیگر برنده اسکار بهترین بازیگر مرد نقش اصلی برای بازی در فیلم ری،سال 2004) در نقش برده ای سیاهپوست به نام جانگوی رها شده نقش آفرینی میکند که در راستای نجات همسرش(کری واشینگتن) که در دستان برده داری رذل وسنگدل(با بازی لئوناردو دیکاپریو!) است تبدیل به یک کابوی هفت تیرکش میشود،کریستوف والتز هم در نقش یک جایره بگیر درفیلم حضور دارد.از دیگر بازیگران مطرح جانگوی آزاد شده میتوان به ساموئل ال جکسون وکرت راسل(قرار بود کوین کاستنربه جای او در این فیلم بازی کند که در نهایت به برنامه فیلمبرداری فیلم نرسید) و جوزف گوردون لوییت وساشا بارن کوهن اشاره کرد
نقش جانگو ابتدا به ویل اسمیت بپیشنهاد شده بود که با جواب رد او بازی در نقش جانگو در نهایت به جیمی فاکس رسید،در پرطرفدار بودن ویل اسمیت و کمکی که میتوانست به فروش فیلم بکند شکی نیست ولی با نگاهی به کارنامه جیمی فاکس به این نتیجه میرسیم او بهترین انتخاب برای بازی در نقش جانگو بوده است,شک نکنید.
دیدن لئوناردو دیکاپریو هم برای اولین بار در نقش یک برده دار بد ذات و سنگدل جذابیت های خودش را دارد
تارانتینو پس ازفیلم ضد مرگ(2007)نزدیک 5 سالی هست که به معنای واقعی کلمه از کسی یا چیزی انتقام نگرفته!آخرین فیلم او یعنی فیلم بی آبروهای لعنتی هم که حسابی صدای یهودیان را در آورده بود،به نظر میرسد جانگوی آزاد شده هم علاوه بر رجوع به ژانر انتقامی معروف تارانتینو چاشنی های اشاره به نژادپرستی( اینبار خصوصا نژادپرستی علیه رنگین پوستان) را هم در خود داشته باشد
اگر شما هم مانند کنجکاوید بدانید این بار تارانتینو برای مخاطبانش چه آشی پخته! تا 25 دسامبر و اکران عمومی جانگوی آزاد شده و آشکار شدن بازخوردهای منفی ومثبت معمول آثار او صبر کنید
هفت روانی(به ژانر کمدی امیدوار باشید،مارتین مک دانا باز میگردد!)

((مارتین مک دانا))ی 42 ساله در مجموع یک فیلم بلند ساخته و یک فیلم کوتاه،همین! او برای اولین فیلمش که فیلم کوتاهی به نام 6 تفنگدار بود اسکار بهترین فیلم کوتاه سال 2004 را بست آورد,اولین فیلم بلند او هم شاهکاری بود در ژانر کمدی جنایی،به نام ((در بروژ))در سال 2008 که او را برای دریافت جایزه بهترین فیلمنامه نامزد اسکار کرد، او در همین سال این جایزه را از مراسم بفتا بدست آورد
در سالهای اخیر ساخت فیلمی که در ژانر کمدی ضعیف نباشد(یعنی حتی متوسط باشد) جزو اعمال محیرالعقول دسته بندی میشود!کافی است به فهرست بدترین فیلمهای سال از دیدگاه سینماگران نگاهی بیاندازید تا ببینید که منتقدین سینما چقدر به این ژانر آلرژی دارند! اما اثر ((در بروژ)) مارتین مک دانا به مراتب فراتر از این هاست،به طوری که میتوان بدون اغراق اولین فیلم بلند سینمایی او را در دسته شاهکار های ژانر کمدی دسته بندی کرد
شاید هنوز زود باشد مک دانای ایرلندی را فیلمسازی نابغه بدانیم،ولی به هر حال نمیتوان از آثار خوب او چشم پوشی کرد.جدیدترین فیلم مک دانا بالاخره بعد از 4 سال اکران میشود و مک دانا مجددا سراغ ژانر مورد علاقه اش یعنی کمدی جناییِ تلخ رفته و به نظر میرسد قرار است دوباره کمدی ظریف و خوش ساختش را همراه با دیالوگ های تیز و ظریف تکرار کند
از بازیگران سریال مجددا هم وطن ایرلندی او یعنی کارلین فارل در نقش اصلی ظاهر خواهد شد،مک دانا که قبلا علاوه بر برندن گیلسون(دیگر هموطنش) از رالف فینس هم اشتفاده کرده بود اینبار هم سراغ بازیگران نامدار رفته و از بازی کریستفر والکن(برنده اسکار بهترین بازیگر مکمل برای فیلم شکارچی گوزن) و وودی هارلسون(نامزد دریافت دو جایزه اسکار) و ابی کورنیش(ساکر پانچ یا مشت کوبنده)و سام راک ول هم بهره برده است
با وجود اینکه سال گذشته بالاخره چند فیلم کمدی خوب دیدیم,به نظر میرسد کمدی ((هفت روانی))از مهم ترین آثار کمدی است که باید امسال انتظار اکرانش را کشید،البته به نظر میرسد این انتظار تا روزهای پایانی سال 2012 ادامه داشته باشد،بنابراین به همه کسانی که فیلم قبلی مک دانا را ندیده اند پیشنهاد میکنم حتما و حتما فیلم ((در بروژ)) را ببینند تا در فرصت پیش آمده یِ قبل از اکران هفت روانی بیش از پیش با دنیای کمدی های مفهومی آشنا شوند
پرومنته(ریدلی اسکات به یاد روزهای جوانی اش!)

ریدلی اسکات را همه سینما دوستان به واسطه ساخت آثار موفق در ژانر های مختلف میشناسند،کم نیستند کسانی که برای گلادیاتور و قلمروی بهشت او سر و دست میشکنند,سقوط شاهین سیاه(به عنوان اکشن درام سیاسی) و هانیبال(به عنوان تریلرجنایی وترسناک)هم طرفداران خاص خود را دارد و من هم به شخصه از طرفداران دو فیلم تلما ولوییز و یک سال خوب!او هستم،اما شاید سینما دوستان عزیز به یاد نداشته باشند ریدلی اسکات فیلمسازی را در چه ژانری آغاز کرده است
ریدلی اسکات پس از ساختن درام دوئلیست،فیلمهای تخیلی پرطرفداری چون بیگانه ،بلید رانر و افسانه را روانه سینماها کرد،دو اثر اول هنوز هم از بهترین آثار تخیلی تاریخ سینما محسوب میشوند(البته بیگانه در ژانرتخیلی ترسناک و بلید رانر در ژانر تخیلی علمی جای میگیرند)
امسال ریدلی اسکات پس از سالها تصمیم گرفت به سینمایی که تقریبا خاستگاه سینمایی او محسوب میشود و باعث افزایش شهرت اولیه او گردید رجوع کند
درحالی که ساخت پیش زمینه های جدید بر دنباله ها این روزها طرفداران زیادی پیدا کرده،ماجرای فیلم پرومنته هم به قبل از داستان سری بیگانه ها بازمیگردد هر چند که ریدلی اسکات این مسئله که پرومنته در واقع پنجمین فیلم از سری بیگانه ها است را تا حدود زیادی انکار و خاطرنشان کرده است که فضای پرومنته متفاوت از سری فیلمهای بیگانه خواهد بود،بودجه 250 میلیون دلاری فیلم هم نشان میدهد که ریدلی اسکات اینبار حسابی سر کیسه را شل کرده و قصد سورپرایز دوستدارانش را دارد
ریدلی اسکات برای پرومنته مجمومه بی نظیری از بازیگران خوش نام سینما را گرد هم آورده است،نومی رپیس از بازیگران اصلی پرونته را مخاطبان حرفه ای سینما به خاطر بازی درخشانش در تریلر دختری با تاتوی اژدها(نسخه اروپایی)_دختری که با آتش بازی کرد_دختری که کندوی عسل را لگد کرد میشناسند,چندی پیش فیلم شرلوک هولمز:بازی سایه ها را از او دیدیم.از دیگر بازیگران اصلی فیلم میتوان به مایکل فاسبیندر که در سال 2011 خوش درخشیده،چارلیز ترون،پاتریک ویلسون (شبحی در اوپرا)گای پیرس(ممنتو) اشاره کرد
از دیگر چهر های سرشناس تیم فیلمسازی پرومنته میتوان به دیمن لیدلوف که یکی از فیلمنامه نویسان سرشناس سریال لاست هم بود اشاره کرد
پرومنته در حالی که چراغ خاموش تر از بقیه رقبای حود در سال 2012 مراحل ساخت را طی میکند قرار است بزودی در 8 ژوئن سال جاری اکران شود
لینکلن(در ذهن اسپیلبرگ چه میگذرد؟!)

از آخرین باری که استیون اسپیلبرگ فیلمی با اهداف کاملا سیاسی را روانه سینما ها کرده شش هفت سالی میگذرد،مونیخ آخرین اثر تماما سیاسی او اشاره داشت به ماجرای ترور ورزشکاران اسرائیل بوسیله یک گروهک رهایی بخش فلسطینی و نهایتا انتقام خشونت بار و سختی که نیروی های جاسوسی اسرائیل(موساد) در صدد گرفتن آن از نیروهای فلسطینی برآمدند
با مقایسه بین فهرست شیندلر( فیلم مورد علاقه همه یهودیان) و مونیخ به تناقض های عجیبی میرسیم،تناقض ها و ابهاماتی که استیفن اسپیلبرگ همواره از پاسخ دهی به آنها طفره رفته است،انتخاب آبراهام لینکلن به عنوان قهرمان بعدی او در جدیدترین اثرش هم میتواند به اندازه فیلمهای مذکورجنجال آفرین باشد؛کسی نیست که نداند یهودی های صهیونیست از لینکلن،رئیس جمهور محبوب آمریکایی ها دل خوشی ندارند البته اسپیلبرگ ثابت کرده توانایی عجیبی در قبولاندن اعتقاد شخصی اش به مخاطبین دارد و با انتخاب ها و رفتارهای غیرمنتظره اش میتواند صدای همه را در بیاورد،به نظر میرسد باید تا کریسمس 2012 صبر کنیم تا ببینیم اسپیلبرگ لینکلن به اسپیلبرگ فهرست شیندلر شباهت بیشتری دارد یا به اسپیلبرگ مونیخ!آیا او هنوز هم کارگردان یهودی سر به راه فهرست شیندلر است یا مثل فیلم مونیخ تصمیم گرفته بازیرکی تمام ذهن های خام مخاطبینش را محک بزند وازعالم و آدم انتقاد کند!؟
البته ماجرای فیلم از کتاب گروه رقیبان اثر دوریس کیرنس گودوین،اقتباس شده و به ماجرای جنجالی لغو قانون برده داری و اختلافات و جنگ و جدلی که آبراهام لینکلن برای عملی کردن این قانون در بحبوحه جنگهای داخلی آمریکا با مخالفان خود داشت،میپردازد,فیلمنامه هم بوسیلهتونی کشنر(نامزد دریافت اسکار برای فیلم مونیخ)و جان لوگان که نگارش فیامنامه گلادیاتور،هوانورد ورنگو را در کارنامه دارد و تاکنون دوبار نامزد دریافت جایره اسکار بوده است نگاشته شده است
از باریگران مطرح فیلم هم به دنیل دی لوییس در نقش لینکلن(برنده دو جایره بهترین بازیگر مرد در سالهای 1989و 2007)،جوزف گودن لوییت,سالی فیلد(برنده دواسکار بهترین بازیگر زن در سالهای 1980 و 1985)جان هاوکس(نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل برای فیلم استخوان زمستان)و تامی لی جونز(برنده اسکار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل در سال 1993)و.....میتوان اشاره کرد
شک نکنید که اسپیلبرگ فیلمساز سه اسکاری سینما،کهبه نظر میرسد بزودی در مراسم اسکار 2012 هم حداقل جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال را تصاحب کند،با انتخاب کاراکتر حساس و زیر ذره بینیِ آبراهام لینکلن ریسک بزرگی را پذیرفته است،البته تنها راهی که این موضوع را بهتر درک کنیم این است که تا روز اکران لینکلن صبر کنیم
انتقام جویان(نبرد نابرابر مارول با تمام قهرمانانش در برابر بتمنِ دی سی کامیکز!)

تا چند ماه پیش که خبری از ساخت فیلم انتقام جویان نبود،همیشه با خودم میگفتم این فقط اسکیری مووی ها هستند که میتوانند همه قهرمانان سری کتاب های کمیک را در کنار هم جمع کنند و تحویل مخاطب دهند!(اسکیری مووی ها سری فیلم هایی هستند که به نوعی معمولا همه ساله با کنار هم قراردادن قهرمانان فیلمهای مشهور سال به تمسخر سوژه های هالوودی میپرداختند!)
انتقام جویان عنوان فیلمی است که تقریبا تمام قهرمانان مشهور کمیک بوک های معروف و موفق کمپانی مارول را یک جا جمع کرده است,مرد آهنی(با بازی رابرت داونی جونیور),کاپیتان آمریکا(کریس اوانس)ثور(کریس همفورث)و حتی هالک و هاوکی!تنها جای خالی در این فیلم مربوط به دیگرقهرمان محبوب مارول یعی اسپایدرمن است که امسال خود بصورت مستقل در فیلمی به عنوان اسپایدرمن شگفت انگیز بر روی پرده های سینما میرود،پس باید گفت مارول امسال همه قهرمان های تکی خود(یعنی به غیراز قهرمانان گروهی مانند مردان ایکس وچهارشگفت انگیز و...) را به پرده های سینما کشانده است
ازطرفی دیگر کمپانی فعال در ارائه کمیک بوک ها((دی سی کامیک بوکس)) باید در نبود سوپرمن که سال2013 با فیلمنامه ای از کریستوفر نولان اکران خواهد شد،فقط و فقط با بتمن(شوالیه تاریکی برمیخیزد)در سال 2012 به جنگ مارول برود!
ناگفته نماند در این قسمت جرمی رنر که در قسمت کوتاهی از فیلم ثور در نقش هاوکیِ تیرانداز(با کمان) ظاهر شده بود اینبار نقشی اساسی را فیلم انتقام جویان برعهده خواهد داشت،مارک رافالو هم به جای ادوارد نورتن که درآخرین قسمت از هالک حضور داشت در نقش این غول عظیم الجثه بازی میکند,اسکارلت یوهانسن هم در نقش قدیمی خود یعنی بیوه سیاه حضور دارد،گویینت پالترو هم همچنان پپر پاتزِ مرد آهنی خواهد بود،و تام هیدلستون هم در نقش لوکی(برادر بدذات ثور)ابقا شده است,از دیگر بازیگران انتقام جویان میتوان به ساموئل ال جکسون (که در نقش نیک فیوری نقش پررنگ تری نسبت به حضور کوتاهش در فیلم ثور دارد) و کوبی اسمولدرز اشاره کرد
جاس ودون که قبل از این هم در فیلم ثور به عنوان کارگردان مهمان حضور داشت و برای نوشتن فیلمنامه انیمسشن داستان اسباب بازی ها(قسمت اول)نامزد اسکار شده بود به عنوان کارگزدان وفیلمنامه نویس،اثر انتقام جویان را هدایت میکند
زاک پن هم یکی دیگر از فیلمنامه نویسان انتقام جویان است که قبل از این هم سابقه نوشتن فیلمنامه ایکس من(قشمت دوم و سوم)و هالک شگفت انگیز را برعهده داشته است
فیلم پرستاره انتقام جویان 5 می سال جاری اکران خواهد شد