صفحه 90 از 208 نخستنخست ... 4080868788899091929394100140190 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 891 تا 900 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #891
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 10 صفحه 210

    تاريخ: 28/8/58

    فرمان امام خمينى به حجت‏الاسلام نورى

    بسمه تعالى

    جناب مستطاب حجت‏الاسلام آقاى حاج ميرزا حسين نورى دامت افاضاته

    با توجه به درخواست‏هائى كه از سوى دانشجويان اسلامى مقيم اروپا در مورد اعزام جنابعالى به اروپا شده است، مقتضى است جنابعالى با سوابقى كه داريد مسافرتى بدانجا بنمائيد و از نزديك يه وضع آنان و احتياجات و كمبودهائى كه دارند رسيدگى كنيد و در رفع آنها به هر نحو صلاح مى‏دانيد اقدام نمائيد و به وظيفه حساس و خطيرى كه در اين برهه از زمان دارند آنان را آشنا سازيد تا به يارى خداى تعالى توطئه‏هاى دشمنان اسلام و معاندين را خنثى نمايند و از راه انتشارات و سخنرانى‏ها و ديگر وسائل، جلوى تبليغات شوم آنها را بگيرند. از خداى تعالى موفقيت همگان را در اين راه خواستارم. سلام اينجانب را به عموم آنان ابلاغ نمائيد.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  2. #892
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 10 صفحه 211

    تاريخ: 29/8/57

    بيانات امام خمينى در ديدار با جمعى از روحانيون

    محرم امسال، ماه مبارزه با ام الفساد قرن آمريكا

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين ماه محرم با ماه محرم سابق فرق‏ها دارد، از جمله فرق‏ها اين است كه ما در ماه محرم سابق مواجه بوديم با دستگاه ستمكار پهلوى چون دستگاه شاخه‏اى از فساد ام الفساد بود و در اين ماه، در اين ماه محرم مواجه هستيم با ام الفساد، با آنهائى كه همه ملت‏هاى ضعيف را تحت سيطره خودشان قرار داده‏اند و در هر جا يك مامورى گذاشتند سر ملت‏ها براى چپاولگرى. بحمدالله در آن مبارزه با آن شاخه كثيف به همت ملت عزيز ما و همت شما آقايان اهل منبر و خطباى سراسر كشور و خصوصاً قم كه مبداء خيرات هميشه بوده است، بحمدالله ملت ما با اتكال به خداى تبارك و تعالى و وحدت كلمه پيروز شد.

    كارتر و امثال او، توده‏هاى بزرگ ملت‏ها را، جزء جهان حساب نمى‏كنند

    آقاى كارتر در يك كلامى گفته است كه اگر چنانچه اين اشخاص ديپلمات را كه در اين لانه جاسوسى هستند بخواهند بازداشت داشته باشند و آنها را محاكمه كنند خشم جهانيان برانگيخته مى‏شود. جهان در نظر اين مستكبرين غير جهان است. مستكبرين، جهان را از آن ديد خاص خود استكبارى و آن بيمارى روحى كه در آنها هست نگاه مى‏كنند و اين بيمارى موجب اين شده است كه توده‏هاى بزرگ ملت‏ها را اينها از جهان حساب نمى‏كنند. آقاى كارتر خودش و يك عده‏اى كه شايد تمام جمعيتشان را ما حساب بكنيم در تمام مملكت‏ها از اين قريب سه ميليارد جمعيت دنيا پنجاه هزار نيستند. آنهائى كه سران دولت‏هائى هستند كه ديگران را وادار به جور و تعدى مى‏كنند. اين ديد امثال ايشان اين است كه همه ملت‏ها، اينها چيزى نيستند، آنى كه جزء جهان است و جهان است عبارت است از يك عده معدودى امثال كارتر و دار و دسته او و آنهائى كه در ساير جاها هم مع‏الاسف جزء دار و دسته او شده‏اند، همه جهان را عبارت از اين مى‏دانند. اين ديد مستكبرين است كه ساير قشرهاى بزرگ ملت‏ها را آنهائى كه دريايى هستند كه كارتر و امثالش قطره است در مقابل آن درياها، آنها را اينها نمى‏بينند يعنى اين بيمارى، اسباب اين شده است كه آنها را نبينند، از اين جهت وقتى كه در اريكه رياست جمهور نشسته است و با آن ديد بيمارگونه نگاه مى‏كند و مى‏بيند كه چند تا وزير در فلان جا و

    صحيفه نور ج 10 صفحه 212

    چند تا مثلاً اشخاصى كه راجع به مجالس خودشان هست و اينها، يا در جاهاى ديگر عددى از اين وابسته‏ها ممكن است كه اينها خشمشان چه بشود، ايشان اينها را جهان حساب مى‏كند و مى‏گويد كه اگر چنانچه اين ديپلمات‏ها را (اينها را ديپلمات حساب مى‏كند) اينهائى كه جاسوسى‏شان به حسب شواهد ثابت شده است، اينها را ديپلمات حساب مى‏كند و جهان را هم عبارت از همان كه خودش بيند حساب مى‏كند. اين بيمارى تا يك اندازه‏اى هم در محمدرضا بود و همين بيمارى اسباب اين شد كه از بين رفت او. اين بيمارى كه خودش را ببيند و چند تا از اين تملق گوهايى كه اطرافش هستند و آن دلقك‏هائى كه دور و برش هستند، همين‏ها را ببيند و ملت را اصلاً به حساب نياورد، نفهمد كه هر مملكتى ملتش اساس هستند، دولت‏ها يك اقليتى هستند كه بايد براى خدمت اين ملت باشند و اينها فهمند كه دولت خدمتگزار ملت بايد باشد، نه حاكم بر ملت. اين بيمارى در آن آدم هم بود كه خودش را همه چيز مى‏دانست و خودش را فرمانفرما و خودش را همه ملت مى‏دانست ديگر براى ديگران اصلاً چيزى قائل نبود و همين اسباب اين شد كه به اين ملت اين خيانت‏ها را كرد، همه آن خيانات هم روى همين خيال بود كه نمى‏ديد كسى را كه بازخواست كند از ايشان، به نظرش نمى‏آمد كه يك قدرت ديگرى هم هست در مقابل سرنيزه و در مقابل مسلسل يك قدرت ديگرى هم هست و اين بيمارى اسباب اين شد كه او مشغول شد به آن جنايات، روى همان زمينه كه قدرتى غير از خودش نمى‏ديد و منتهى شد به اينكه ديديد و ديديم. ايشان هم همان بيمارى را يك قدرى بيشتر دارد براى اينكه اين بيمارى در هر چه قدرت زيادتر باشد اين بيمارى در آن زيادتر است.

    پناه دادن اين مجرم (شاه) خودش يك شكست سياسى است براى كارتر، لكن نمى‏تواند بفهمد

    در شكست شاه، آمريكا (يعنى دولت آمريكا، ما هر وقت از آمريكا صحبت بكنيم يا از جاى ديگرى، مگر اينكه اسم ببريم، ملتشان مراد نيست ما با ملت‏ها هيچ مقابله‏اى نداريم. ملت‏ها هم با ما مقابله ندارند، ملت آمريكا) در شكست محمدرضا يك شكست اقتصادى خورد و يك قدرى هم شكست سياسى و هر چه هم كوشش كرد آقاى كارتر براى اينكه محمدرضا را نگهدارد و اخيراً هم كراراً پيش ما فرستاد كه مثلاً ايشان باشد و فلان و بعد هم بختيار را مى‏خواست نگه دارد ولى نتوانست و شكست خورد. آن يك شكستى بود، گر چه بزرگ بود لكن در مقابل اين شكست دوم كه خواهد خورد كوچك است. پناه دادن يك نفرى كه مجرم است و قريب سى و چند سال مجرم بوده است و 35 ميليون جمعيت ما به مجرميت او شهادت مى‏دهند (يك عده‏اى ممكن است كه بدانند و شهادت ندهند) لكن 35 ميليون جمعيت دانند و صدها ميليون جمعيت ساير ممالك دنيا مى‏دانند كه اين آدمى مجرم بود، آدمى ستمكار بود، جنايتكار بود و اين ملت را آنقدر در جنايت كشيد و اين ملت را آنقدر محروم كرد و آنقدر حبس و تبعيد و كشتار كرد، پناه دادن اين، خودش يك شكست سياسى است در دنيا لكن بيمارى كه آقاى كارتر به آن مبتلاست اين را نمى‏تواند بفهمد و باقى گذاشتن اين‏

    صحيفه نور ج 10 صفحه 213

    اشخاصى كه جاسوس هستند و در اين لانه جاسوسى هستند و نفرستادن اين مجرم ملت ما را به ملت ما برنگرداندن، اين هم يك شكستى است كه از اين شكست دومى بالاتر است براى اينكه اگر ايشان نفرستند، ممكن است كه اينها محاكمه بشوند و اگر محاكمه بشوند، كارتر مى‏فهمد چه‏اش هست، چه خواهد شد.

    ما روى موج‏هاى نفت نشسته‏ايم، و دنيا نفت مى‏خواهد

    كارتر گاهى ما را از نظامى، گاهى ما را از جهات اقتصادى مى‏ترساند و خودش هم مى‏داند كه اين طبل ميان تهى است كه دارد مى‏زند و نه همچون عرضه نظامى دارد و نه از او گوش مى‏كنند. باز اين اشتباه روى همان بيمارى كه اين ابرقدرت‏ها دارند، اين باز يك اشتباهى است كه گمان مى‏كند كه تمام كشورها مثل يك انگشتر در دست اوست كه اگر يك وقت گفت كه مثلاً گندم نفروشيد به ايران، تمام كشورها دستشان را به سينه مى‏گذارند و تعظيم مى‏كنند و مى‏گويند چشم، و ايشان فهميد اين را كه حتى در كشور خودش هم از او اطاعت نكردند، وزير كشاورزى خودش هم گفت كه امرى است غير صحيح. و ما چه احتياجى داريم به گندم آمريكا، ما نفت داريم ما آن را داريم كه آن سياستمدار بزرگ انگلستان در زمان جنگ (چرچيل) وقتى كه مواجه بودند با آلمان و تقريبا از ترس اينكه حالا ديگر بايد شكست بخورند، وقتى كه آمد در ظاهر در مجلس انگلستان صحبت كرد و مصيبت‏هاى خودش را كه ما چه شديم، چه شديم، كجا شكست خورديم، آخرش گفت كه اما پيروزى مال آن است كه روى موج‏هاى نفت نشسته است. ما روى موج‏هاى نفت نشسته‏ايم. شما غارت كرديد ما را، نفت‏هاى ما را برديد در ازاى آن به ما تفنگ و توپ داديد، آن توپ و تفنگى كه و آن سلاح‏هايى كه براى خودتان بود، نه براى ما. ما نفت داريم، دنيا نفت مى‏خواهد، آمريكا را نمى‏خواهد دنيا. دنيا كارتر را نمى‏خواهد، دنيا نفت مى‏خواهد. ما كه نفت داريم، مملكت‏هاى ديگر به ما خضوع خواهند كرد، نه تو كه مى‏خواهى رياست جمهورى پيدا بكنى راهش را نمى‏دانى تمام دست و پاهاى اين براى اين است كه در بعد از اينكه اين دوره گذشت باز او را رئيس جمهور كنند لكن سوراخ دعا را گم كرد او خيال مى‏كرد كه اگر ارعاب كند مملكت ايران را و اگر بگويد ما حصار اقتصادى دور ايران مى‏كشيم و به اقتصاد ايران ضرر زنيم ملت ملت او براى او دست مى‏زنند و بعد هم چنين مى‏شود كه رئيس جمهور بشود لكن فهميد اين معنا را كه الان قشر بزرگى از ملت كه سياهپوست‏ها بودند از او جدا شدند. پانصد نفر از ملاهاى، روحانيون مسيحى سياهپوست برخلاف او چيز كردند. و براى ايران تظاهر كردند و بعد هم ديگران خواهند كرد جز آنى كه آنها را از جهان مى‏داند، بله آن عده، اگر جهان عبارت از آن عده‏اى است كه رفيق و دوست آقاى كارتر هستند، تمام جهان با اوست نه آمريكا و اما اگر جهان آنى است كه هست و به دوش مستضعفين است، جهان عبارت از مستضعفين هستند، اگر جهان عبارت از آن واقعيتى است كه هست، كه مستضعفين هستند كه جهان را اداره مى‏كنند و اين مستكبرين جز فساد ايجاد نمى‏كنند چيز ديگر، جهان اگر آن هست آن جهان با شما موافق نيست. آن جهان موافق نيست كه

    صحيفه نور ج 10 صفحه 214

    يك رئيس جمهورى كه ادعا مى‏كند كه من طرفدار حقوق بشر هستم، آنقدر بشر را به تباهى بكشد و آنقدر بكشد. يك كسى كه دعوى اين مى‏كند كه من حقوق بشر را حفظ مى‏كنم از او نمى‏پذيرند كه تويى كه مى‏گويى من حقوق بشر را حفظ مى‏كنم، ايران بشر هستند، ايرانى‏ها بشر هستند، چه شد كه در حكومت شما اين چند سال و در حكومت اسلاف شما پنجاه سال اين ملت اينهمه زجر ديدند و نه شما و نه اسلاف شما كه مدعى اين هستيد كه ما طرفدار حقوق بشر هستيم و نه مجلس‏هايى كه تاسيس كرديد، شماها براى اينكه ما را بازى بدهيد هيچ يك كلمه‏اى نگفتيد كه چرا محمدرضا اين كارها را مى‏كند بلكه طرفدارى كرديد از او، بلكه كوشش كرديد كه باقى بماند او. مضحك اين بود كه در آنوقتى كه شدت خفقان در ايران بود كارتر مى‏گفت كه آزادى زياد به ايران دادند از اين جهت اين صداها درآمده است!! مردم فرياد كه مى‏زنند مى‏گويند آزادى مى‏خواهيم چون آزادى‏شان زياد است!! اينها تخمه كردند از آزادى!! اين روى همان بيمارى است كه اينها دارند.

    ملت از موضع بحق خود يك قدم به عقب نخواهد رفت

    ايشان گمان نكند كه ما يك قدم عقب برويم راجع به اين مساله‏اى كه داريم و اين چيزى كه حق ماست در دنيا، همه دنيا مى‏دانند كه در همه قوانين بين‏المللى است كه مجرم بايد برگردد در همان محلى كه جرم كرده است و در آنجا محاكمه بشود. ما اين مجرم را از او خواهيم كه در اينجا محاكمه بشود. بله اگر مجرم ما را برگرداندند، اين خانه را هم كه ما مى‏بنديم، خانه جاسوسى اينجا ديگر قابل اين نيست كه يك سفارتخانه‏اى بشود، مگر اين بساط جاسوسى به هم بخورد و بخواهند يك سفارتخانه‏اى بشود، مگر اين بساط جاسوسى به هم بخورد و بخواهند يك سفارتخانه باشد، نه يك محل جاسوسى ممكن است، آن هم نه مسلم. ممكن است اگر او را برگرداندند و اين لانه جاسوسى را به هم زدند، روابطى كه براى ما نفع دارد محفوظ باشد و مادامى كه آن شخص در آنجا هست ما روابطمان را قطع نمى‏كنيم از باب اينكه بايد اينها را حفظشان كنيم. اينهايى كه الان بين ما هستند اينها جاسوس هستند، نه ديپلمات. معلوم شد كه ايشان باز با آن ديدى كه دارند و روى آن بيمارى روانى كه دارند و امثال اينها دارند، جاسوس‏ها را هم جزو ديپلمات‏ها مى‏دانند.اينها بايد خودشان را عوض كنند. اين سران كشورهايى كه با ملت‏هايشان آنطور رفتار مى‏كنند، با مستضعفين جهان آنطور رفتار مى‏كنند، اينها بايد افكارشان را عوض بكنند. اين افكار ديگر در دنيا خريدار ندارد، اين مال يك زمانى بود كه آنوقت باز مردم بيدار نشده بودند. مردم در همه جا الان چشم و گوششان را باز كرده‏اند. ما مى‏بينيم كه در ظرف اين چند سال و خصوصاً اين دو سال آخر كشور ما تحول در آن پيدا شده، يعنى افراد يك افراد ديگر شدند، افراد همان هستند لكن افكارشان يك افكار ديگر شده، عوض شده است اين افكار. همانطورى كه ملت‏ها تغيير و تحول پيدا كردند و اين ملت‏ها، آن ملت‏هاى خواب نيستند كه شما حكومت كنيد برشان و آنها تسليم محض باشند، شماها هم، اين سران كشورها اعم از آمريكا و غير آمريكا بايد خودشان را عوض بكنند، اگر خودشان را عوض نكنند، براى خودشان صلاح نيست و به تباهى كشيده مى‏شوند.

    صحيفه نور ج 10 صفحه 215

    مادامى كه ما با هم اختلاف داريم، اين قدرت‏هاى بزرگ از ما استفاده مى‏كنند

    اين را من گاهى با اشخاصى كه از خارج آمدند گفتم كه مشكل دولت‏ها يكى مشكله بين خودشان و ملت‏هايشان است. يك اشكال، اشكالى است كه بين ملت‏ها و دولت‏هاست كه دولت‏ها خودشان را فرمانفرما و ولى امر و همه چيز مى‏دانند و براى ملت هيچ قائل نيستند از اين جهت از پشتيبانى ملت محرومند. ما آن چيزى را كه مشهودمان بود همين خود ايران بود كه در ايران مادامى كه حكومت خودش را مسلط بر مردم، فرمانفرماى مردم مى‏دانست و شاهنشاه مى‏دانست و آريامهر مى‏دانست، ملت همراه او نبود. اگر ملت همراه او بود ممكن نبود كه از اينجا جاى ديگر برود. اين تحول پيدا كرد به يك حكومت ديگرى كه اين حكومت ديگر البته محتوايش تا حالا باز اسلامى نيست اما يك نسيمى از اسلام آمده، يك نسيمى آمده است همين مقدار كه يك نسيمى آمده است دولت‏ها خودشان را فرمانفرما ديگر نمى‏دانند، همچو نيست كه بفرستند و بگيرند و بزنند و حبس كنند، هيچ چنين چيزى نيست، وقتى كه آنها فرمانفرما نداشتند، ملت پشتيبانشان است. شما مى‏بينيد كه الان هر اشكالى كه براى دولت پيدا بشود ملت خودش پيشقدم است براى رفع آن. اگر اين دولت‏ها از آن بيمارى كه عرض كردم بيرون بيانيد و حل اين مشكل‏ها را بكنند، حالا من راجع به اين دولت‏هاى اسلامى مى‏گويم اين را، آن دولت‏هاى خارجى سر جاى خودشان، من براى اين دولت‏هاى اسلامى مى‏گويم كه اين دولت‏هاى اسلامى اين مشكله را رفع بكنند، اين مشكل كليدش دست خودشان است، عبرت بگيرند از ايران و وضع اين دو حال كه زمان محمدرضا و اين زمان. آن روز اگر يك مشكلى براى دولت پيدا مى‏شد ملت اگر اين مشكل را اضافه نمى‏كرد رفع هم نمى‏كرد، اگر مى‏توانست، اضافه‏اش هم مى‏كرد. امروز همين ملت اگر براى دولت يك پيشامدى بكند ملت خودش پيشقدم است. مى‏بينيم كه همان بيمارى كه محمدرضا به آن مبتلا بود و به طور زيادتر كارتر بر آن مبتلاست، آنها هم مبتلا هستند، آنها هم خودشان را مى‏بينند و يك دسته‏اى كه اقليتى هستند و به آنها چسبيده‏اند براى منافعشان، ملت خودشان را نمى‏بينند، اصلاً توجه ندارند كه ملت هم يك چيزى است. و لهذا برخلاف موازين اسلامى، برخلاف موازين عدل و انصاف هر چه ظلم مى‏توانند بكنند به اين مستضعفين بكنند جمع مى‏كنند و مى‏دهند به آن عده‏اى كه دوروبرشان جمع است. اگر مشكلى برايشان پيدا بشود، ابدا ملت با آنها همراه نيستند، پشت مى‏كنند ملت به آنها. اگر اين مشكله را حكومت‏ها رفع بكنند، حالشان خوب مى‏شود. و اگر مشكله بين خودشان هم رفع بكنند كه با هم اينقدر اختلافات نداشته باشند، از تحت يوغ اين ابرقدرت‏ها در مى‏آيند. مادامى كه ما با هم اختلاف داريم، اين قدرت‏هاى بزرگ استفاده از ما مى‏كنند. مسلمين اگر با هم مجتمع بشوند، حكومت‏ها با هم تفاهم كنند ملت‏ها تفاهم خواهند كرد، ملت‏ها مخالف نيستند با هم، حكومت‏ها نمى‏گذارند كه ملت‏ها با هم تفاهم كنند. اگر اين مشكله حكومت برداشته بشود از ممالك اسلامى، هيچ قدرتى بالاتر از قدرت اسلام نيست و مسلمين براى اينكه بيش از يك ميليارد جمعيت دارند با خزائن فراوان.

    صحيفه نور ج 10 صفحه 216

    رمز بقاى اسلام و پيروزى نهضت، حفظ سنگر مساجد و مراسم سوگوارى سيدالشهدا و روضه خوانى

    ما حالا بيائيم سراغ تكليفمان در اين زمان كه مواجه هستيم با اين قدرت بزرگ و با آن توهماتى كه در ذهن اين آقا هست. ما بايد همانطورى كه در اين يك سال از محرم سال قبل و يك قدرى جلوترش تا آنوقتى كه سقوط كرد محمدرضا عمل كرديم، حالا هم همانطورى بايد باشيم. حالا بايد بيشتر قشرهاى مختلف ملت به هم پيوند كنند. آن روز ممكن بود كه يك دسته‏اى باشند كه مثلاً به خيالشان كه خوب شاه مملكت است (از اين حرف‏ها داشتند) شاه مملكت است خوب از خودمان است، ظل الله است، از اين مزخرفات. در صورتى كه ظل الله يك مساله‏اى است كه اگر اين صادر باشد از ائمه عليهم السلام براى حكومت‏ها كار را خيلى مشكل مى‏كند براى اينكه ظل، سايه، آن چيزى است كه از خودش هيچ ندارد، هر حركتى هست از ذى ظل است. ظل الله پيغمبر اعظم است كه از خودش هيچ نيست، هر چه هست وحى است، هر چه هست از خداى تبارك و تعالى است. اگر اين مطلب را كه وارد شده باشد كه السلطان ظل الله، فاتحه همه سلاطين عالم را مى‏خواند براى اينكه اينها ظل الله نيستند، اينها شيطانند. منتها اين منطق‏ها با اشتباهاتى هم بود در كار. حتى از يك معممى فاضل هم هست، كسى نقل كرد كه من در مكه بودم، در همين گيرودارهائى كه شايد همان سال قبل بوده، در همان گيرودارهاى ما، شماها، با اين شخص گفت من در مسجدالحرام نشسته بوديم رو به كعبه، گفتم كه خوب اينجا الان خوب است دعائى بكنيم گفت نه ما تكليف‏مان اين است كه عين آن به اين معنا كه دعا كنيم براى حفظ او ... خوب اين منطق‏ها گاهى بود اما اين منطق‏ها نسبت به قدرت‏هاى خارجى اگر هم باشد خيلى كمتر است. ديگر خيلى اشتباه بايد باشد يا خيلى خيانتكار انسان بايد باشد كه ملتش اگر با خارج هم، آن هم خارجى كه غير خودمان هست، خارجى كه معلوم نيست كه حالا آن هم خيلى به مبانى مذهبش هم عمل كه حتما نمى‏كند، خوب معلوم نيست اقتدايش هم خيلى باشد و با ملت ما مخالف است، در ملت ما باز قشرى باشد كه خلاف ملت باشد و موافق او، اين بايد خيلى كم باشد و لهذا در اين زمان بايد اين وحدت قوى‏تر باشد، اگر آنوقت هم يك نق و نقى بود، حالا ديگر نبايد باشد بايد همه دستجمعى با هم باشيم و اين راه را برويم و مطمئن باشيد كه پيروز خواهيد شد. حق پيروز است. حق پيروز است منتها ما رمز پيروزى را بايد پيدا بكنيم كه رمز پيروزى ما چه بوده است و رمز بقاى شيعه در اين طول زمان، از زمان اميرالمومنين سلام الله عليه تا حالا، در زمان‏هايى كه شيعه جمعيتش كم بوده است، ناچيز بوده است، حالا الحمدلله زياد است اما آنوقت كم بوده، نه اينكه زياد در مقابل ديگران، رمز بقاى اين مذهب و بقاء ممالك اسلامى، ممالك شيعى بايد ببينيم چه بوده است، ما آن رمز را بايد حفظش بكنيم.

    يكى از رمزهاى بزرگى كه بالاترين رمز است قضيه سيدالشهدا است. سيدالشهدا سلام الله عليه مذهب را بيمه كرد. با عمل خودش اسلام را بيمه كرد، نگه داشت و آن نهضتى كه آن بزرگوار كرد و شكست داد ولو كشته شد لكن شكست داد بر اموى و بر ديگران، آن نهضت بايد حفظ بشود. اگر ما

    صحيفه نور ج 10 صفحه 217

    بخواهيم مملكتمان يك مملكت مستقلى باشد، يك مملكت آزادى باشد، بايد اين رمز را حفظ بكنيم، اين مجالسى كه در طول تاريخ برپا بوده است و با دستور ائمه عليهم‏السلام اين مجالس بوده است، خيال نكنند بعضى از اين جوان‏هاى ما كه اين مجالس، مجالسى بوده است كه گريه در آن بوده است، حالا ما بايد گريه ديگر نكنيم، اين يك اشتباهى است كه مى‏كنند. حضرت باقر سلام الله عليه (شما بهتر مى‏دانيد) حضرت باقر سلام الله عليه وقتى كه‏خواستند فوت كنند وصيت كردند كه ده سال ظاهرا كه در منا اجير كنند كسى را، كسانى را كه براى من گريه كنند. اين چه مبارزه‏اى است؟ حضرت باقر احتياج به گريه داشت؟ حضرت باقر مى‏خواست چه كند گريه را؟ آنوقت هم در منا چرا؟ ايام حج و منا. اين همين نقطه اساسى، سياسى، روانى، انسانى است كه ده سال در آنجا گريه كنند. خوب مردم مى‏آيند مى گويند چه خبر است چيست؟ مى‏گويند اين اينطور بود. اين توجه مى دهد نفوس مردم را به اين مكتب و ظالم را منهدم مى‏كند و مظلوم را قوى مى‏كند. ما جوان‏ها داديم. كربلا جوان‏ها داده، ما اين را بايد حفظش كنيم. اين نمى‏شود اينطور باشد شما خيال بكنيد كه گريه است، خير گريه نيست. يك مساله سياسى، روانى، اجتماعى است. اگر قضيه گريه است تباكايش ديگر چيست؟ تباكى مى‏خواهد. تباكى ديگر يك چيزى شد؟ اصلاً حضرت سيد الشهداء چه احتياجى به گريه دارد؟ ائمه اينقدر اصرار كردند به اينكه مجمع داشته باشيد، گريه بكنيد، چه بكنيد، براى اينكه اين حفظ مى‏كند اين كيان مذهب ما را. اين دستجاتى كه در ايام عاشورا راه مى‏افتند خيال نكنند كه ما اين را تبديل كنيم به راهپيمائى. راهپيمائى است خودش اما راهپيمائى با يك محتواى سياسى، همانطورى كه سابق بود بلكه بالاتر، همان سينه زنى، همان نوحه‏خوانى همان‏ها، همان‏ها رمز پيروزى ماست. در سرتاسر كشور مجلس روضه باشد، همه روضه بخوانند و همه گريه بكنند. از اين هماهنگ تر چه؟ شما در كجا سراغ داريد كه يك ملتى اينطور هماهنگ بشود؟ كى اينها را هماهنگ كرده؟ اينها را سيدالشهدا هماهنگ كرده است. در تمام كشورهاى اسلامى، ملت‏هاى اسلامى در روز عاشورا و تاسوعا و مثلاً هشتم و چندم، اين دستجات با آن عظمت (البته جهات غير شرعى اش بايد حساب بشود، بايد جهات شرعى محفوظ بماند) اين دستجات با آن عظمت، با آن محتوا همه جا، كى مى‏تواند يك همچنين اجتماعى درست كند؟ در كجاى عالم شما سراغ داريد كه اين مردم اينطور هماهنگ باشند، برويد هندوستان همين بساط، برويد پاكستان همين بساط، برويد اندونزى همين بساط، برويد عراق همين بساط، برويد افغانستان، هر جا برويد همين بساط، كى اينها را هماهنگ كرده؟ اين هماهنگى را از دست ندهيد. اين جوان‏ها را اغفال مى‏كنند. اين جوان‏هاى صاف دل ما، عزيز ما، صاف دل ما توجه به شيطنت اينهايى كه تزريق مى‏كنند، ندارند آنها ديگران تزريقشان مى‏كنند اينها هم تزريق به اينها مى‏كنند. يك وقت بود كه اين دست ناپاك اجنبى آمد و بين روحانيون و قشرهاى جوان را جدا كرد از هم. اين اساس داشت. اينطور نبود كه همين طور بيخود بيخودى باشد. هى تزريق كردند به ماها. به قشر ماها هى تزريق كردند كه اين فكلى‏ها چه، اين ريش تراش ها چه، اين فكلى‏ها چه. تزريق كردند به اينكه اين آخوندها را انگليس‏ها آورده اند. ماها را از هم جدا كردند، كى نفعش را برد؟ آنهائى كه

    صحيفه نور ج 10 صفحه 218

    مى‏خواستند نفت‏هاى ما را ببرند. آنهائى كه مى‏خواهند نفت ما را ببرند، اينطور ما را از هم جدا مى‏كنند، كنارمان مى‏گذارند و اين هماهنگى كه ما بايد داشته باشيم از بين مى‏رود وقتى كه از بين رفت اين هماهنگى هر چه دلشان خواست مى‏كنند و ما هم هيچ كارى نمى‏كنيم. امروز هم كه نزديك محرم است مى‏بينيم كه گفته مى‏شود (حالا اميدوارم كه صحيح نباشد) گفته مى‏شود كه بعضى از اين جوان‏هاى پاكدل ما بازى خورده‏اند اگر يك آقايى بخواهد مثلاً روضه بخواند مى‏گويند كه نه ديگر روضه لازم نيست. اينها ملتفت نيستند كه آنهايى كه با روضه مخالفند همان‏هايى بودند كه با روحانيت مخالف بودند و همان‏هايى بودند كه با دانشگاه مخالفند و همان‏ها هستند كه با كارگر مخالفند و همان‏هايى هستند كه با كشاورز مخالفند و همان‏ها هستند كه مى‏خواهند كه ما را بدوشند و ما را ذليل نگه دارند. اين هماهنگى كه در تمام ملت ما در قصه كربلا هست اين بزرگترين امر سياسى است در دنيا و بزرگترين امر روانى است در دنيا، تمام قلوب با هم متحد مى‏شوند. اگر خوب راهش ببريم، ما براى اين هماهنگى پيروز هستيم و قدر اين را بايد بدانيم و جوان‏هاى ما توجه به اين مسائل داشته باشند.

    دست‏هائى الان در كار است كه مى‏خواهند يكى يكى اشخاص موثر را از بين ببرند

    جوان‏هاى ما ملتفت اين معنا باشند كه دست‏هايى الان در كار است كه مى‏خواهند يكى يكى اشخاص موثر را از بين ببرند، يكى يكى مجالس را از بين ببرند، مساجد را، محتوايش را از بين ببرند. ما همين مساجد و همين روضه‏ها و همين روضه‏هاى هفتگى هم باز همين‏ها، همين‏ها توجه مردم را و همان هماهنگى را ايجاد مى‏كند. شما اگر دولت‏هاى ديگر بخواهند يك هماهنگى بين تمام قشرها پيدا كنند ميسر نيست بر ايشان، با صدها ميليارد تومان هم برايشان ميسر نيست ما را سيدالشهدا اينطور هماهنگ كرده. ما براى سيدالشهدايى كه اينطور هماهنگ كرده اظهار تاسف نكنيم، ما گريه نكنيم؟ همين گريه‏ها نگهداشته ما را. گول اين شياطينى كه مى‏خواهند اين حربه را از دست شما بگيرند گول اينها را نخورند جوان‏هاى ما، همين‏ها هست كه ماها را حفظ كرده، همين‏ها هست كه مملكت ما را حفظ كرده. تكليف آقايان است روضه بخوانند. تكليف مردم است دسته‏هاى شكوهمند بيرون بياورند، دسته‏هاى سينه زن شكوهمند. البته از چيزهائى كه برخلاف مثلاً چه هست از آنها پرهيز كنند اما دسته‏ها بيرون بيايند سينه بزنند، هر كارى كه مى‏كردند بكنند. اجتماعاتشان را حفظ كنند، اين اجتماعات است ما را نگهداشته، اين هماهنگى‏ها هست كه ما را نگهداشته. گولشان مى‏زنند اين جوان‏هاى عزيز صاف دل را. مى‏آيند توى گوشش مى‏خوانند، خوب ديگر گريه مى‏خواهيم چه كنيم؟ گريه مى‏خواهيم چه كنيم يعنى چه؟ ما تا ابد هم اگر براى سيدالشهدا گريه بكنيم، براى سيدالشهدا نفعى ندارد، براى ما نفع دارد. همين نفع دنيائيش را شما حساب كنيد، آخرتش سر جاى خودش. همين نفع دنيائيش را حساب كنيد و همين جهت روانى مطلب را كه قلوب را چطور به هم متصل مى‏كند. ما اين سنگر را نبايد از دست بدهيم و كسانى كه كوشش دارند كه اين سنگر را از ما بگيرند آنهايى كه از ما هستند و مردم صالحى هستند بازى خورده‏اند، پشت اينجا يك دست مرموز

    صحيفه نور ج 10 صفحه 219

    فاسد مفسدى هست كه مى‏خواهد ملت ما را به تباهى بكشد و ما بايد بيدار باشيم، ملت ما بايد بيدار باشد.

    از مناقشات دست برداشته و تسليم راى ملت شويد

    و كلمه آخرم اين است كه من از همه ملت مى‏خواهم، از همه قشرهاى ملت كه ما امروز مواجه با يك اجنبى هستيم، يك اجنبى كه مى‏خواهد اين مملكت ما را به غارت هر چه هست ببرد، ما كه الان مواجه با يك اجنبى هستيم، با يك كسى كه جاسوسى، مركز جاسوسيش براى همه ملت‏هاى مسلمين يا زيادتر از آنها مستضعفين در اينجا هم بوده است، ديگر ما نبايد بنشينيم و هى نق بزنيم من به او و شما به او و آن به او. نويسنده‏هاى ما! گوينده‏هاى ما! كانون‏هاى عرض مى‏كنم كه، كه هستند كانون‏هاى نويسنده! كانون‏هاى وكلاى چه! همه مملكت مال خودتان است، آقا نگهش داريد اين مملكت را، مملكت مال شماست، مى‏خواهند ببرند، بايد نگهش داريد. نگه داشتن به اين است كه هماهنگ بشويد. همين طورى كه مى‏بينيد اين درجه‏هايى كه شما اسمشان را مى‏گذاريد مثلا طبقه كذا طبقه پايين و من آنها را بالا مى‏دانم، ببينيد چطور هماهنگند، اينها الله اكبر مى‏گويند، برويد بگرديد، كاش فيلم از همه برمى‏داشتند بعد نشان مى‏دادند ببيند كى‏ها الله اكبر مى‏گويند. همين طبقه‏اند ما از اينها منت مى‏كشيم، من دست اينها را مى‏بوسم، ما مرهون همين طايفه هستيم كه امشب مى‏روند الله اكبر مى‏گويند و فردا راهپيمائى مى‏كنند. اينها را حفظ بكنيد ننشينيد شما و بنويسيد و بگوئيد و مناقشه بكنيد و چه.

    اين مجلس خبرگانى كه همه ملت يك دسته‏اى را تعيين كرده‏اند، ديگر هر كس در محل خودش يك كسى را وكيل كرد، شمائى كه مى‏گوئيد دموكراسى، دموكراسى بهتر از اين چه كه شما پيدا كنيد كه در يك جايى يك كسى به روز گفته باشد تو راى بده، در تمام ايران پيدا بكنيد يك جايى كه الزام كرده باشد يك كسى را كه راى بده. حتى تبليغات هم كم شد ولى مردم مى‏شناختند اينها را، هر كسى اهل بلد خودش را مى‏شناخت و راى به او مى‏داده. با آن اكثريت قاطع كه پيدا كردند اينها، چرا ديگر مناقشه مى‏كنند؟ چرا بعدش هى چى گفتند مجلس خوب چيز، مجلس خوب. اين مجلسى است كه مردم مى‏خواهند، شما چكاره‏ايد؟ مجلسى كه مردم خودشان اشخاصى را فرستادند، وكيل كردند، اينها وكيل مردم بودند و وكيل مردم يك قانونى را يك قوانينى را چيز كردند و من تا آن اندازه كه نگاه كردم، بلكه شايد همه‏اش را نگاه كرده باشم انحراف اسلامى هيچ ندارد، هيچ ابدا شما آقايان و همه آقايان اهل منبر و همه خطبا و همه نويسنده‏ها و همه گوينده‏ها تاييد كنيد. عيب است كه ما بنشينيم هى چيز بكنيم تا قانون اساسى‏مان را نتوانيم درست بكنيم. اين قانون اساسى، قانون اساسى صحيحى است. راى بدهند به اين ديگر، الزامى نيست مى‏خواهند راى ندهند خودشان مى‏دانند. در اين جهت هم بايد آقايان بگويند به مردم، بيدار كنند مردم را در همه جا. اين آقايان طلابى كه از قم مى‏روند به جاهاى ديگر و براى ترويج، اينها هم بايد بگويند اين مطلب را و بمانند آنجا تا اين كار انجام بگيرد. همچنين روز دوازدهم‏

    صحيفه نور ج 10 صفحه 220

    است، چيزى نيست ديگر، خوب ايام عاشورا كه هستند، ديگر نگذارند روز بعد از عاشورا برگردند، بمانند آنجا مردم را بيدار كنند، هدايت كنند مردم را. نويسنده‏هاى ما همين طور، گوينده‏هاى ما همين طور. فرض كن حالا يك چيزى هم مخالف راى فلان فرض كنيد كه متجدد هست، خوب وقتى مردم راى دادند او هم بايد بگذرد از آن. مردم راى دادند آنها وكيل شدند و گذشتند مطلب خود را، ثابت كردند اين را حالا ما بايد بگذاريم به آراء خود مردم و خود مردم هر چه راى دادند. من اميدوارم كه انشاءالله همانطورى كه آن محرم براى ما هديه آورد و مجرم فرعى را از بين برد، همين طور اين محرم هم براى ما هديه بياورد و مجرم اصلى ما را به جاى خودش بنشاند. خداوند همه شما را حفظ كند و موفق و مويد باشيد.

    
    previos page menu page next page
    

  3. #893
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 10 صفحه 221

    تاريخ: 30/8/58

    پيام امام خمينى به مناسبت روز عرفه

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ولكم فى رسول الله اسوه حسنه

    صلوات و سلام خداوند بر رسول خدا پيامبر عظيم‏الشان كه يك تنه قيام فرمود در مقابل بت‏پرستان و مستكبرين و پرچم توحيد را به نفع مستضعفين به اهتزاز درآورد و از قلت عده و عدد نهراسيد و با عده قليل بدون ساز و برگ جنگى كافى و با نيروى ايمان و قدرت تصميم بر سركشان و ستمكاران تاخت و نداى توحيد را در كمتر از نيم قرن بر بزرگترين معموره جهان به گوش جهانيان رسانيد.

    همه شما اى زائران بزرگوار بيت الله الحرام كه از چهار سوى عالم به طرف خانه خدا، مركز توحيد و محل وحى و مقام ابراهيم و محمد، دو ابرمرد بت شكن و پرخاشگر بر مستكبرين، شتافتيد و خود به مواقف كريمه‏اى كه در عصر وحى زمين‏هائى خشك و كوهسارهائى بى‏آب و سبزه بود لكن محل هبوط ملائكه الله و هجوم جنودالله و توقف انبياء الله و عباد الله الصالحين بود رسانديد، حال بشناسيد اين مشاعر بزرگ را و مجهز شويد از مركز بت‏شكنى براى شكستن بت‏هاى بزرگ كه به صورت قدرت‏هاى شيطانى و چپاولگران آدمخوار درآمده‏اند و از اين قدرت‏هاى تهى از ايمان نهراسيد و با اتكال به خداى بزرگ در اين مواقف عظيمه پيمان اتحاد و اتفاق در مقابل جنود شرك و شيطنت ببنديد و از تفرق و تنازع بپرهيزيد و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم رنگ و بوى ايمان و اسلام كه اساس پيروزى و قدرت است با تنازع و دسته‏بندى‏هاى موافق با هواهاى نفسانيه و مخالف با دستور حق تعالى زدوده مى‏شود و اجتماع در حق و توحيد كلمه و كلمه توحيد كه سرچشمه عظمت امت اسلامى است، به پيروزى مى‏رسد.

    اى مسلمانان جهان! شما را چه شد كه در صدر اسلام با عده بسيار كم قدرت‏هاى عظيم را شكستيد و امت بزرگ اسلامى انسانى ايجاد نموديد، اكنون با قريب يك ميليارد جمعيت و دارا بودن مخازن بزرگ كه بالاترين حربه است در مقابل دشمن. اينچنين ضعيف و زبون شديد؟ آيا مى‏دانيد كه تمام بدبختى‏هاى شما در تفرقه و اختلاف بين سران كشورهاى شما بالنتيجه بين خود شماست؟ از جاى برخيزيد و قرآن كريم را به دست گرفته و به فرمان خداى تعالى گردن نهيد و تا مجد و عظمت اسلام عزيز را اعاده كنيد بيائيد به يك موعظه خداوند گوش فرا دهيد، آنجا كه مى‏فرمايد: قل انما

    صحيفه نور ج 10 صفحه 222

    اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثنى و فرادى همه قيام كنيد و براى خدا قيام كنيد، قيام فرادى در مقابل جنود شيطانى باطن خودتان و قيام همگانى در مقابل قدرت‏هاى شيطانى اگر قيام و نهضت ما الهى و براى خدا باشد پيروز است.اى مسلمانان و اى مستضعفان عالم! دست به دست هم دهيد و به خداى بزرگ رو آوريد و به اسلام پناهنده شويد و عليه مستكبران و متجاوزان به حقوق ملت‏ها پرخاش كنيد. اى زائران خانه خدا! در مواقع مشاعر الهى به هم بپيونديد و از خداوند تعالى نصرت اسلام و مسلمين و مستضعفان جهان را بخواهيد.

    اى گويندگان! نويسندگان! در اجتماعات بزرگ، عرفات و مشعرومنا و مكه معظمه و مدينه منوره مسائل اجتماعى و سياسى مناطق خود را به گوش برادران ايمانى برسانيد و از هم طلب نصرت كنيد. اى زائران خانه خدا! توطئه‏هاى راست و چپ بخصوص آمريكاى چپاولگر و متجاوز و اسرائيل جنايتكار را به گوش عالميان برسانيد و از آنان استمداد كنيد و جنايات اين جنايتكاران را بشماريد و به خداوند متعال براى اصلاح حال مسلمين و قطع ايادى جنايتكاران التجاء پيدا كنيد. و من به خواست خداى قادر مژده نصرت و پيروزى به شماها مى‏دهم. انه على ذلك قادر والسلام على رسول الله و على ائمه المسلمين و على عبادالله الصالحين و رحمه الله و بركاته

    ذى الحجه الحرام 1399

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  4. #894
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 10 صفحه 223

    تاريخ: 3/9/58

    بيانات امام خمينى در جمع افسران نيروهاى سه گانه ارتش جمهورى پاكستان در بازگشت از سفر حج

    ما با همه ملت‏هاى مسلم برادريم و در شادى و غم آنها شريك هستيم‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    چه سعادتى داشتيد كه مشرف شديد به مكه معظمه مركز وحى و به مدينه منوره مركز رسالت. خداوند از شما برادران به طور شايسته اين زيارت‏ها را قبول فرمايد. ما با همه ملت‏هاى مسلم برادر هستيم و در شادى و غم آنها شريك هستيم و اميد اين را داريم كه آنها هم با غم‏ها و شادى‏هاى ما شريك باشند. امروز ملت ما مقابل است با قدرت شيطانى بزرگ كه در طول سيصد سال اين اجانب بر ما ملت‏ها، بر ملت‏هاى مسلمين، بر ملت‏هاى شرق حكومت‏هاى غير مشروع كرده‏اند و در طول پنجاه سال هم در حكومت اين رضاخان و محمدرضا به اين ملت با دست آنها ظلم و خيانت كردند و جنايات آنها اخيراً بالا گرفت و اين جنايات به پشتيبانى از ابرقدرت‏ها خصوصاً آمريكا بود، به طورى كه تحمل ديگر از اين ملت ما برداشته شد و به اتكاء به خداى كريم و اسلام، با وحدت كلمه نهضت كردند و نظام شاهنشاهى را كه يك نظام پوسيده غيرقانونى بود به هم زدند و جمهورى اسلامى را در اينجا برقرار كردند در اين حال كه ما مشغول هستيم براى سازندگى خرابى‏هائى كه در طول اين تسلط وحشت‏انگيز اجانب بر ما و تفاله‏هاى آنها كه در اين كشورها حكومت مى‏كردند، امروز مواجه شديم با دولت آمريكا و ما اميدواريم كه ملت‏هاى برادر ما، ملت‏هاى اسلامى كه همانطور كه ما گرفتار بوديم بر ظلم و تعدى اجانب، آنها هم گرفتار بودند، امروز كه ملت ما قيام كرده است آنها هم قيام كنند.

    مسلمين بايد در مقابل ابرقدرت‏ها يد واحده باشند

    و موجب خرسندى است كه پاكستان قيام كرده است و الان كه من روزنامه را تيترش را ديدم، ديدم كه نوشته است كه تمام پاكستان بر ضد آمريكا قيام كرده است و دانشگاه‏ها ظاهرا نوشته بود كه سه روز تعطيل شده است و اين يك مژده‏اى بر ملت مظلوم ما هست كه تنها نيست. مسلمين بايد با هم يد واحده باشند هم يد واحده على من سواه اينها بايد دست واحد باشند، مجتمع باشند، يك باشند، خودشان را از هم جدا ندانند، مرزها را اسباب جدائى قلب‏ها ندانند. مرزها جدا، قلب‏ها با هم. مسلمين داراى قدرت بسيار هستند و داراى خزائن بسيار، اگر چنانچه با هم مجتمع بشوند، اگر چنانچه مسلمين با هم اتحاد پيدا كنند، با حفظ مرزهاى خودشان، لكن قلب‏هايشان با هم متحد بشود، اينها جمعيت‏

    صحيفه نور ج 10 صفحه 224

    بسيار كثيرى هستند، يك ميليارد جمعيت شايد الان بيشتر باشند و خزائن بسيار دارند و احتياج به هيچ كشورى ندارند و همه كشورها تقريبا به آنها محتاج هستند. مع الاسف در اثر تبليغات سوئى كه در طول تاريخ شده است و مردم را از اين ابرقدرت‏ها ترسانده‏اند، تبليغات خود آن ابرقدرت‏ها اين بوده است كه ملت‏هاى ما را، ملت‏هاى شما را از اينها بترسانند، به طورى كه ما گمان بكنيم كه اين ابرقدرت‏ها آسيب پذير نيستند، اگر ملتى نفس بكشد، آنها نفسش را خفه مى‏كنند.

    آمريكا در مقابل مسلمين نمى‏تواند خودنمائى كند

    لكن ما ديديم كه اينها تبليغاتى بود كه صحيح نبود و قدرت‏هاى بزرگ هم با مقدرات يك مملكتى وقتى كه خود ملت با هم مجتع شدند و نمى‏توانند بازى بكنند. و ما اتكال به خدا داريم، اتكال به اسلام داريم، پشتيبان ما اسلام و خداست و اميد اين را داريم كه همه ملت‏هاى اسلامى به ما بپيوندند. اين نزاعى كه، مبارزه‏اى كه الان بين كفر و اسلام است، اين منازعه بين ما و آمريكا نيست، بين اسلام است و كفر، اگر چنانچه غلبه كنند خداى نخواسته اينها بر نهضت ما (كه نخواهند كرد) اين غلبه، غلبه بر اسلام است، غلبه بر مسلمين است. بايد همه مسلمين بدانند كه مقدرات ما الان تنها نيست كه بين وجود و عدم است، مقدرات اسلام، مقدرات همه مسلمين است، همه مسلمين در اين مساله با هم بايد شركت كنند كه اگر اين نهضت خداى نخواسته به سستى گرايد يا از بين برود حساب شرق و حساب تمام شرق و خصوصاً مسلمين خواهند به تباهى كشيد. من از همه ملتهاى اسلامى، از همه مسلمين، از همه ارتش‏هاى اسلامى، از همه قواى انتظامى اسلامى، از همه روساى جمهور ممالك اسلامى مى‏خواهم كه با اين نهضت ما همراه باشند. با اين مقابله‏اى كه ما بين كفر و اسلام است، نه ما بين ايران و آمريكا، ما بين تمام كفر و تمام اسلام است. مسلمين بپاخيزند، برخيزند و در اين معارضه پيروز شوند و پيروز خواهند شد و از اين طبل‏هاى ميان تهى نترسند، نترسند كه آمريكا يك قدرت بزرگ است، يك قدرت شيطانى است و مى‏تواند كه با يك روز همه را به هم بزند، اينها تبليغات است آمريكا نمى‏تواند اين كار را بكند، در مقابل مسلمين نمى‏تواند آمريكا خودنمائى كند. دنيا توجهش الان به اين مبارزه است، دنيا الان توجه به اين دارد كه در اين مبارزه چه خواهد شد و خود مملكت آمريكا در آن اختلاف واقع شده است، سياه‏هاى آمريكا كه در تحت ظلم آمريكا بودند الان آنها هم موافقت با ما دارند و ممكن است آنها هم قيام بكنند بايد مسلمين در يك چنين موقع حساسى كه ما مقابل ايستاديم در مقابل آمريكا و در مقابل دسايس شيطانى او، با ما موافقت كنند، با ما همراهى كنند، ما و خود را از هم بدانند، مملكت ايران را با ساير ممالك، با پاكستان، با عراق، با اندونزى، با تمام اين ممالك اسلامى يك بدانند و همه قيام كنند و همه تظاهر كنند در مقابل اين ظلمى كه اين شخص به ما دارد كند.

    صحيفه نور ج 10 صفحه 225

    ملت ما شهادت را براى خود سعادت و شرف مى‏داند

    يك نفر مجرمى كه پنجاه سال خانه‏هاى اين مملكت را سوزانده است، مردم اين مملكت را به حبس انداخته است، قتل‏هاى زياد، قتل‏عام‏هاى زياد كرده است و سنگفرش‏هاى خيابان ما را، اسفالت‏هاى خيابان ما را رنگين كرده است با خون جوان‏هاى ما، ذخائر ما را برداشته و دزديده و برده است، اينها برده‏اند پناه داده‏اند يك چنين مجرمى را و مخالف همه قوانين دنياست كه هر مجرمى كه در يك جائى جرم كرد بايد در محل خودش، در همان جائى كه جرم كرده محاكمه بشود. اينها با يك انگيزه‏هاى بچگانه اين را برده‏اند نگه داشتند و حالا هم كه مطالبه آنها را مى‏كنيم، ما را مى‏ترسانند از كشتى‏هايشان كه آمدند در آب‏هاى نزديك آب‏هاى خليج و از طياره‏هاشان و از اينها. ما از چه مى‏ترسيم؟ ما از طياره‏هاى اينها مى‏ترسيم؟ ما از كشتى‏هاى اينها مى‏ترسيم؟ ما اشخاصى هستيم كه در اين راه، شهادت را سعادت براى خودمان مى‏دانيم. ملت ما الان هم از من مى‏خواهند كه دعا كنم كه شهيد بشوند، ملتى كه شهادت را مى‏خواهند، او را از چه مى‏ترسانند؟ او را از مردن مى‏ترسانند؟ اينها شهادت را شرف خودشان مى‏دانند، آنها ما را از مردن مى‏ترسانند؟ مردن براى آنها ترس دارد كه قائل نيستند به ماوراء طبيعت. كسى كه خدا را مى‏شناسد، كسى كه قيامت را اطلاع دارد بر آن، كسى كه اعتقاد دارد به ماوراء طبيعت، اين از چه مى‏ترسد؟

    آمريكا اشتباه مى‏كند، آقاى كارتر اشتباه مى‏كند كه خيال مى‏كند كه مى‏تواند يك چنين كارى بكند، دنيا نمى‏گذارد كه او چنين كارى بكند، خود ملت آمريكا نمى‏گذارد كه او اين كار را بكند. مگر يك كار آسانى است براى آمريكا كه بيايد و ملت ما را قتل عام كند. يك كارى نيست كه او بتواند اين كار را بكند. بر فرض اينكه بتواند، ملت ما با چنگ و دندان آنها را نابود خواهند كرد و جوان‏هاى ما الان اعلام كرده‏اند كه اگر اينها يك وقت بخواهند يك چنين كارى بكنند، سفارتخانه را با هر كس در آن هست منفجر مى‏كنيم و اگر يك همچو بشود ما نمى‏توانيم اين جوان‏هائى كه الان در غرور جوانى هستند و ظلم ديدند، ما نمى‏توانيم آنها را كنترل كنيم. ما نمى‏توانيم جلوى يك ملتى را كه پنجاه سال ظلم ديده است و پنجاه سال و بيش از سى و چند سال از يك آدمى ظلم ديده است، از يك آدمى قتل عام‏ها ديده است، برادرها را كشته‏اند، پدرها را كشته‏اند، زن‏ها و شوهرهايشان از بين رفته است، يك همچو ملتى را ما نمى‏توانيم كنترل كنيم كه اگر آمريكا بخواهد يك غلطى بكند، مردم بنشينند همين طور نگاه كنند كه آقا بيايند و چتربازهايشان بيايند و امتحان كنند، بيايند ببينند چطور مى‏توانند اين كار را بكنند؟ تمامشان را از بين خواهيم برد و خودمان هم كشته مى‏شويم، آنها را هم از بين مى‏بريم.

    اگر ايران شكست بخورد مستضعفين شكست خورده‏اند

    شما برادرها سلام مرا به ارتش خودتان برسانيد و از قول من به آنها بگوئيد كه برادرهاى شما در مقابل كفر گرفتار هستند، شما قيام كنيد، ارتش پاكستان قيام كند در مقابل يك همچو ظلمى كه الان

    صحيفه نور ج 10 صفحه 226

    دارد به برادرهايشان مى‏شود. يك همچو قيامى كه الان ما كرديم، در مقابل كفر است، اين نسبت به مقدرات شما هم تاثير دارد. كسى خيال نكند كه اگر ايران شكست بخورد، خودش باقى مى‏ماند. اگر ايران شكست بخورد شرق شكست خورده است. اگر ايران شكست بخورد مستضعفين شكست خورده‏اند. بايد همه با هم متحد، با هم قيام كنيم و اين جرثومه فساد را از تاريخ بيرون كنيم و لااقل از ممالك خودمان اينها را برانيم كه ديگر فكر اينكه بيايند در اينجا، مستشارهايشان بيايند در اينجا، مامورينشان بيايند در اينجا، چپاولگرانشان بيايند در اينجا و ما را چپاول كنند، اين فكر را از سر آنها بايد ما بيرون كنيم و بيرون مى‏كنيم اين فكر را از سرشان.

    خداوند انشاءالله به شما همه برادرها سلامت بدهد، عزت بدهد، عافيت بدهد. خداوند اسلام را تقويت كند. خداوند لشكر مسلمين را تقويت كند. خداوند روساى مسلمين را كه علاقه‏مند به اسلام هستند، خدمت به مسلمين مى‏كنند، آنها را حفظ كند.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  5. #895
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 10 صفحه 227

    تاريخ: 4/9/58

    پيام امام خمينى به جنبش‏هاى آزاديبخش جهان

    سازمان‏هاى آزاديبخش مجتمع در الجزاير

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    تلگرام برادران محترم در پشتيبانى از ملت مظلوم ايران در قيام براى احقاق حق خود از دولت امريكا موجب تشكر گرديد. شما مى‏دانيد كه خيانتكارى كه در طول حكومتش ايران را به تباهى كشيده و ملت شريف ما را در عزاى فرزندان رشيد خود نشانده و ذخائر كشور ما را به تاراج برده است، اكنون در پناه دولت آمريكا به سر مى‏برد. از حقوق مسلم يك ملت است كه جانى تبهكار را به محاكمه دعوت كند و از حقوق مسلم بين المللى است كه تبهكار بايد در محل تبهكاريش محاكمه شود. آقاى كارتر با زور سرنيزه تمام حقوق انسانى را نقض مى‏كند و در مقابل ملتى كه مى‏خواهد حقوق خويش را مطالبه كند، به توطئه و ارعاب، دخالت نظامى و محاصره اقتصادى پرداخته است. در منطق آقاى كارتر جواب درخواست بحق يك ملت را بايد با قدرت و قواى نظامى داد و در اين منطق، منطق قرون وسطائى و حكومت جنگل بر تمام ارزش‏هاى انسانى و قوانين بين المللى حكومت دارد.

    اين است منطق همه زورمندان و مستكبران در مقابل ملت‏ها و توده‏هاى ستمديده. قدرت‏هائى كه با تعليمات انسانى آسمانى مهار نشده است، چشم‏ها را كور و عقل‏ها را آفت زده مى‏كند. يكى از اشتباهات بزرگ آقاى كارتر و امثال او آن است كه عمق نهضت اسلامى عصر حاضر و نسل معاصر را نشناخته‏اند. آنان با افكار جنون آميز قدرتمندان و بيمارى روحى مستكبران به نهضت‏هاى معاصر و ملت‏هاى از قيد اسارت روحى رها شده مى‏نگرند و اين اشتباهى است فتنه انگيز. بايد ملت‏هاى اسلامى با وحدت ايمانى و قدرت الهى، آنان را براى هميشه از اين اشتباه بيرون آورند، بايد شرق و جميع مستضعفين و ابرقدرت‏ها و مستكبرين خود را بيابند و خود گمشده را پيدا كنند. آنان از اسارت تبليغات بلندگوهاى شيطانى بيرون آمده و قدرت خدائى توده‏اى خويش را دريابند و اينان به زبونى واقعى خود در مقابل ملت‏هاى بپا خاسته واقف شوند تا آرامش، دنيا را فرا گيرد و دست ستمگران از جنايات كوتاه شود. برادران شجاع من كه براى آزادى وطن‏هاى خود قيام كرده‏ايد، ملت‏هاى خود را هشدار دهيد و مغزها را از آثار تبليغات چند صد ساله و خود باختگى در مقابل غرب و مستكبرين شستشو دهيد و به نهضت ما كه نهضت اسلامى و مستضعفين است بپيونديد، كه امروز اسلام عزيز در مقابل كفر و منطق در برابر زور واقع شده است و نهضت ما اسلامى است قبل از آنكه ايرانى

    صحيفه نور ج 10 صفحه 228

    باشد، نهضت مستضعفين سراسر جهان است قبل از آنكه به منطقه‏اى خاص متعلق باشد. اى مسلمانان جهان! و اى مستضعفين بپا خاسته! و اى درياى بى‏پايان انسان‏ها! بپا خيزيد و از كيان اسلامى و ملى خويش دفاع كنيد. اسرائيل بيت‏المقدس را از مسلمين گرفت و با مسامحه دولت‏ها مواجه شد. اكنون چنانكه آثارش ظاهر شده است، امريكا و شاخه فاسد آن اسرائيل در صدد است كه مسجدالحرام و مسجدالنبى را قبضه كند. باز هم مسلمانان نشسته و تماشاگرند و بى‏تفاوت. برخيزيد و از اسلام و مركز وحى دفاع كنيد و از اين هياهوها نهراسيد كه امروز اسلام به شما محتاج است و شما در قبال خداوند متعال مسوول هستيد. به خداوند تعالى اتكال نمائيد و با وحدت كلمه به پيش رويد. ما به پيروى از اسلام بزرگ از جميع حمايت مى‏كنيم و از شما و هر سازمانى در جهان كه براى نجات كشور خويش بپا خاسته است پشتيبانى مى‏كنيم. ما از مبارزات برادران فلسطينى و مردم جنوب لبنان در مقابل اسرائيل غاصب كاملا پشتيبانى مى‏نمائيم و به خواست خداى تعالى بر دشمنان بشريت و اسلام پيروز خواهيم شد و اميد است كه نصر خدائى و فتح مسلمانان نزديك باشد. از خداوند تعالى سلامت و سعادت همه را خواستارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  6. #896
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 10 صفحه 238

    تاريخ: 6/9/58

    بيانات امام خمينى در جمع پاسداران مركز تهران

    در راس همه مسائل اسلامى ما، قضيه مواجهه با آمريكاست

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    شما غافليد كه الان با امريكا كه مجهز به همه جهازهاى درجه اول دنياست يعنى يك قوه‏اى است كه در دنيا مقابل ندارد روبرو هستيد، اما ما مجهزيم به يك قدرت بالاتر از او و آن توجه به خدا و به اسلام است. ولى نبايد فراموش كنيم ما مواجهيم با يك چنين قدرت بزرگ كه علاوه بر قدرت تسليحاتى، قدرت‏هاى بزرگ شيطانى هم دارد كه الان در همه دنيا فعاليت و تبليغات مى‏كند و وادار مى‏كند ممالك ديگر را كه آنقدر كه بتوانند تجهيز كنند. از اين جهت من آن چيزى را كه به صلاح ملت و به صلاح اسلام است و به صلاح شماست بايد عرض كنم و آن اينكه تشنج صحيح نيست. قواى شما بايد الان همه مجتمع در يك راه باشد. قواى فكرى‏تان، قواى غير فكرى‏تان همه بايد در يك راه برود شما مى‏خواهيد براى اسلام خدمت بكنيد. الان در راس همه مسائل اسلامى ما، قضيه مواجهه با امريكاست. امروز اگر قواى ما از هم منفصل شوند، به نفع امريكاست و الان دشمن ما امريكاست و بايد تمام تجهيزات ما به طرف اين دشمن باشد. مبادا يك وقتى يك تبليغات سوئى بشود و نظرهاى ما تشتت پيدا كند و افكارمان افكار مختلف بشود و در نتيجه ما يك افكارى داشته باشيم و شما يك افكارى داشته باشيد و دستجات ديگر افكار ديگرى داشته باشند. بايد الان همه افكار يك چيز باشند. چطور در آن وقتى كه ما مواجه با اين قدرت شيطانى داخلى بوديم هيچ ديگر تشتتى در كار نبود، همه با هم يك فكر داشتيد و همه الله اكبر گفتيد و مقابله با يك چنين قدرتى مى‏كرديد. شما الان مى‏دانيد كه مقابله ما با يك قدرتى است كه قدرتش صدها برابر و بلكه زيادتر از آن قدرت قبلى است. شما امروز يك چنين حالى داريد و مملكت‏تان يك چنين حالى دارد. مملكت شما الان يك حالى دارد كه اگر دير بجنبيم، براى هميشه تا آخر از بين رفتيم. همه بايد يكصدا باشند. سروصداى امروز، فقط مقابله با امريكاست. امروز هر سروصدائى بلند بكنيد كه غير از اين مسير باشد، بدانيد كه بردش را آنها دارند. شما اين را بدانيد كه من به شماها علاقه دارم، به پاسدارها علاقه دارم، پاسدارها بودند كه مملكت ما را در چنين زمانى كه هيچ كس نمى‏توانست حفظ بكند، حفظ كردند. الان هم حفظ مى‏كنند، اين يك علاقه الهى است كه ما به شما داريم و اين را بدانيد كه يك مطلبى كه برخلاف صلاح شما باشد، برخلاف صلاح اسلام است و ما نخواهيم زد، لكن اگر يك مطلبى را من الان گفتم به شما كه

    صحيفه نور ج 10 صفحه 239

    بايد راه را چطورى رفت، بدانيد كه اين هم صلاح شماست و هم صلاح مملكت‏تان.

    مملكت اسلامى بايد همه‏اش نظامى باشد بايد ما همه قواى‏مان را مجتمع كنيم براى نجات دادن يك كشور، بايد اگر مسائلى براى ما پيش بيايد هرچه هم سخت باشد تحمل كنيم. باز من تكرار مى‏كنم كه بدانيد شما با يك قدرتى مواجه هستيد كه اگر غفلت بشود، مملكت‏تان از بين مى‏رود، غفلت نبايد بكنيد. غفلت نكردن به اين است كه همه قوا را و هر چه فرياد داريد سر امريكا بكشيد، هر چه تظاهرات داريد بر ضد امريكا بكنيد. قواى خودتان را مجهز بكنيد و تعليمات نظامى پيدا كنيد و به دوستانتان تعليم دهيد، به همه اشخاصى كه همين طورى راه مى‏روند تعليمات نظامى بدهيد. مملكت اسلامى بايد همه‏اش نظامى باشد و تعليمات نظامى داشته باشد. يكى از ابواب فقه باب رمى است، باب تيراندازى است، آن وقت تيراندازى بوده، حالا هم تيراندازى هست به يك طور ديگرى.

    در اسلام با اينكه رهان، يعنى يك چيزى را بگذارند براى چيزى كه نظير قماربازى مى‏شود حرام است، براى تيراندازى حرام نيست، براى اسب دوانى حرام نيست. سبق و رمايه يكى از مسائل فقه است براى اينكه براى همه افراد مستحب است كه سوارى را ياد بگيرند. حالا اتومبيل‏سوارى و رانندگى را ياد بگيرند و براى همه است كه تيراندازى را ياد بگيرند، فنون جنگى را ياد بگيرند. بايد ملت ما جوان‏هاى‏شان مجهز باشند به همين جهاز و علاوه بر جهاز دينى و ايمانى كه دارند مجهز به جهازهاى مادى و سلاحى هم باشند و ياد گرفته باشند. اينطور نباشد كه يك تفنگى كه دست‏شان آمد ندانند كه با آن چه كنند. بايد ياد بگيرند و ياد بدهند. جوان‏ها را يادشان بدهيد، همه جا بايد اينطور بشود كه يك مملكتى بعد از چند سالى كه بيست ميليون جوان دارد، بيست ميليون تفنگدار داشته باشد و بيست ميليون ارتش داشته باشد و يك چنين مملكتى آسيب‏پذير نيست و الان هم الحمدلله آسيب‏پذير نيست. الان هم ما پشتيبانمان خداست و ما براى او نهضت كرديم، براى پياده كردن دين او نهضت كرديم، و خدا با ماست و من اميدوارم كه شكست براى شما نباشد.

    امروز بايد همه يك شعار بدهند

    خداوند همه‏تان را حفظ كند و اين معنائى را كه عرض كردم توجه به آن داشته باشيد به رفقائى كه داريد، به دستجاتى كه هستند و هر جا كه هستند توجه بدهيد كه امروز يك روزى است كه همه با هم يك مطلب را بايد بگوئيم، همان كه الان شعار مردم شده. الان محرم است و همه دستجات بيرون مى‏آيند و دستجات بايد عزادارى بكنند. عزادارى مهم است، در ضمن عزادارى همان شعارهائى هم كه مى‏دهند، بدهند ولى عزاداريشان هم بايد باشد. خداوند همه شما را انشاءالله حفظ كند. من دعاگوى همه شما هستم.

    والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

  7. #897
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 10 صفحه 229

    تاريخ: 5/9/58

    مصاحبه خبرنگار ژاپنى با امام خمينى

    خبرنگار ژاپنى: به نام تمام مردم ژاپن تشكر مى‏كنم كه اجازه داده‏ايد كه با شما مصاحبه كنيم. دفعه قبل، سال گذشته در نوفل لوشاتو بود كه با شما يك مصاحبه‏اى كرده‏ايم كه كوتاه بود. امسال را مى‏خواهيم با عمق بيشترى واقعيت ايران را به مردم ژاپن نشان بدهيم و متاسفانه شناخت كاملى از ايران نداريم.

    سوال: مى‏گويند كه در مبارزه‏اى كه عليه امريكا شروع كرده‏ايد، در مورد ساير كشورها، شما ژاپن را در جمع اين متجاوزين مى‏بينيد يا تبعيضى قائل هستيد؟

    جواب: بسم الله الرحمن الرحيم اول من راجع به آن حرفى كه ايشان زده‏اند كه ژاپنى‏ها اطلاع ندارند از اوضاع كشور ما، بايد يك كلمه بگويم كه چرا بايد ژاپنى‏ها اطلاع نداشته باشند و چرا بايد مطبوعات ژاپن و گروه تبليغاتى ژاپن يك چنين مهمى كه در دنيا واقع شده است و يك چنين ظلمى كه در طول پنجاه سال بيشتر به ما شده است و يك چنين تعدى كه دولت امريكا به ما روا داشته است، چرا نبايد در مطبوعات ژاپن، در گروه تبليغى ژاپن منعكس بشود تا مردم بى‏خبر باشند. اين را من بايد يك چنين احتمالى را بدهم كه دست امريكا در كار است كه نمى‏گذارد مسائل ما به دنيا برسد و مع الاسف به اين اعترافى كه شما كرديد كه ملت ژاپن اطلاع از مطالب ما ندارد، اين احتمال پيش مى‏آيد كه اين فعاليت در ژاپن هم بوده است كه نگذارند مسائل ما منعكس بشود و يا بالعكس منعكس بكنند. و اما راجع به سوالى كه كرديد راجع به ملت‏ها، حتى ملت امريكا و هر ملت ديگرى، ملت ما و ما هيچ ابدا مخالفتى با آنها نداريم و از آنها هم به ما ظلمى نشده است كه ما مخالفت با آنها داشته باشيم، مسائل روى دولت‏هاست. ما الان منتظر اين هستيم كه ببينيم دولت‏هاى اروپائى، دولت‏هاى آسيايى ژاپن در اين غصه‏اى كه ما داريم و اين مظلوميتى كه براى ماست و اين تعدياتى كه دولت امريكابر ما كرده است و اين خلاف قوانينى كه آقاى كارتر مى‏كند و يك نفر مجرم را پناه داده است و براى اينكه ما مطالبه آن مجرم را مى‏كنيم، اين هياهو را در عالم راه انداخته است و ما را تهديد به حصر اقتصادى يا دخالت نظامى مى‏كند، ما ببينيم كه دولت‏هاى اروپايى و آسيايى،

    صحيفه نور ج 10 صفحه 230

    دولت ژاپن در اين قضيه چه عملى خواهند كرد، آيا با مظلوم‏ها موافقند يا با ظالم؟ آيا با ما كه دادخواهى مى‏كنيم از همه عالم، در همه عالم دادخواهى خودمان را بلند مى‏كنيم و مع الاسف نمى‏گذارند كه صداى ما برسد به دولت‏ها، حالا ما ببينيم كه آيا ژاپن و امثال ژاپن در اين امتحانى كه براى همه پيش آمده است، مقابله يك ملت مظلوم كه همه چيزش را پنجاه سال بيشتر است برده از بين و يك دولت ظالم كه همه چيز ما را برده است، آيا دولت‏ها در اين باب چه مى‏كنند؟ ما در اينجا حسابمان با دولت‏ها جدا مى‏شود. در همين مبارزه، حساب ما با دولت‏ها معلوم مى‏شود كه دولت‏هائى كه طرفدارى ظلم بكنند پيش ما ممتازند از دولت‏هائى كه طرفدارى مظلوم را بكنند و اگر ژاپن هم در آن طرف واقع بشود، در صف ظالم‏ها واقع بشود، ما در صف مظلومين هستيم و با او هم موافقتى نداريم و اگر در صف مظلوم‏ها واقع بشود و كمك به مظلوم‏ها بكند، ما همانطور كه با ملت ژاپن هيچ مخالفتى نداريم با دولت هم نخواهيم مخالفت داشت.

    سوال: از زمانى كه ما به ايران آمده‏ايم مى‏بينيم كه مردم ايران خيلى لطف دارند نسبت به ژاپنى‏ها و با محبت با آنها رفتار مى‏كنند، مى‏خواستيم بدانيم كه آيا شما ژاپن را در اردوگاه غرب قرار مى‏دهيد يا اينكه او را متمايز مى‏دانيد از غرب؟

    جواب: من جواب را الان دادم كه ما با ملت ژاپن ابدا مخالفتى نداريم و با ملت امريكا هم مخالفتى نداريم، لكن آقاى كارتر دارند منعكس مى‏كنند در امريكا كه ملت ايران با ملت امريكا مخالف است و اين هم يكى از جناياتى است كه دارد واقع مى‏شود در تاريخ كه ما فرياد مى‏زنيم كه ما با آقاى كارتر مخالف هستيم براى اينكه او برده است جانى ما را و حمايت از او مى‏كند و او دارد منعكس مى‏كند كه ما با ملت امريكا مخالف هستيم و ملت امريكا را وادار مى‏كند كه از ما عصبانى بشوند و با ما مخالفت كنند، در صورتى كه اينطور نيست. ما الان هم فرياد مى‏زنيم كه ما با كارتر كه جانى ما را برده و حفظ كرده است و هياهو در دنيا به راه انداخته است و برخلاف واقع دارد مطالب را منعكس جلوه مى‏دهد و تحت تاثير اين قدرت‏هاى شيطانى صهيونيسم واقع شده است، ما از او فرياد مى‏زنيم. ما با ملت‏ها به هيچ وجه مخالفت نداريم بلكه ما با مظلوم‏ها كه ملت‏ها هم از طبقه مظلومين هستند موافق هستيم و با اشخاصى كه ظلم مى‏كنند، چه در مملكت خودشان و چه به ملت خودشان ظلم بكنند و چه به ملت‏هاى ضعيف ظلم بكنند، با آنها ما مخالف هستيم.

    سوال: ايشان مى‏گويند كه كتاب شما را كه در فرانسه به اسم حكومت اسلامى درآمده است كه همان ولايت فقيه است، خوانده‏اند و در اين كتاب خوانده‏اند كه اسلام بايد مذهب عفو اغماض

    صحيفه نور ج 10 صفحه 231

    باشد، در حالى كه پرسشى كه از افكار عمومى در فرانسه شده نشان مى‏دهد كه 79 درصد مردم فكر مى‏كنند كه مبارزه شما بر ضد شاه انتقام‏گيرى شخصى شما بوده است، در اين‏باره نظرتان چيست؟

    جواب: اين هم از مسائلى است كه ابرقدرت‏ها، قدرت‏هاى بزرگ براى ما پيش آورده‏اند، ملت‏ها به واسطه اعمال قدرت بزرگ قدرت‏ها اطلاع از مسائل ما پيدا نكردند. اگر اطلاع پيدا كرده بودند، راى آنها غير راى دولت‏ها بود. منطق ملت‏ها با منطق دولت‏ها فرق دارد وقتى دولت‏ها مسائل را وارونه برخلاف واقع جلوه مى‏دهند، البته ملت‏ها هم منحرف مى‏شود افكارشان. اينكه شما مى‏گوئيد كه در فرانسه يك چنين امرى واقع شده است و عفو و اغماضى كه در اسلام مطرح است آنها مبدل كردند به انتقامجويى، چنانچه آقاى كارتر هم اين مسائل را مى‏گويد و در ملت خودش منتشر كرده است، اينها براى اين است كه مسائل ما پيش مردم معلوم نيست، مطالب ما را اگر بدانند كه ما چه مى‏گوئيم و در مقابل ما چه منطقى است، ما مى‏گوئيم كه ما پنجاه سال مظلوم واقع شده‏ايم و تاريخ ما، تاريخ عالم اگر چنانچه ضبط كنند تاريخ ايران را، شاهد بر اين بوده است كه ما از زمانى كه رضاخان آمده است در ايران و او را انگليسى‏ها آوردند و تا اين وقتى كه محمدرضا بود كه او را امريكائى‏ها تاييد كردند و دنبال حرف‏هاى آنها بودند، ما در اين پنجاه سال همه چيزمان به باد رفته است. ما يك ملت مظلوم هستيم. در اين پنجاه سال، ذخايرمان كه بايد صرف مستمندان ما، زاغه‏نشينان ما بشود، برده شده است، به كاخ‏نشينان داده‏اند و ابرقدرت‏ها از آن استفاده كردند. ملت ما روى يك گنج بزرگى كه آن نفت است، نشسته‏اند و گرسنگى مى‏خورند و امريكا و امثال امريكا اين مخزن‏هاى ما را مى‏بردند، چپاول مى‏كردند در اين پنجاه سال و مى‏دادند به اشخاصى كه كاخ‏نشين هستند و قدرت طلب هستند و مى‏دادند به اجانب و در مقابلش براى اين ملت هيچ چيز نبود.

    يك مطلب ما اين است كه ما مى‏گوئيم كه اين آدم كه الان امريكا او را نگه داشته است و از او حمايت مى‏كند و دنيا را متزلزل كرده است امريكا براى خاطر يك نفر جانى، ملت ما مى‏گويند كه اين جانى كه به ما آنقدر خسارت مالى وارد آورده است و خسارات جانى اين پدر و پسر براى ملت ما بار آورده‏اند، قتل عام‏هائى كه در زمان اين پدر و پسر واقع شده است و جوان‏هائى كه از ما تلف شده است، قبرستان‏هاى ما را اينها آباد كردند و خانه‏هاى ما را خراب و مملكت را خراب، مملكت ما ويرانه‏اى شده است به واسطه بودن اين شخص و پدرش در اين مملكت و حكومت كردن آنها و به دست حكومت‏هاى بزرگ اينها را به ما سلطه داده‏اند و ما اين مطلب را مى‏گوئيم كه ما يك ملت مظلوم هستيم كه همه چيز ما را اينها از بين برده‏اند و ما حالا اين مجرم خودمان را مى‏خواهيم بياوريم اينجا كه اين چيزهائى را كه از ما

    صحيفه نور ج 10 صفحه 232

    برده به بانك‏ها سپرده شده است، ما به دست بياوريم و ما آن جانى اصلى را پيدا بكنيم كه آن كسى كه اين آدم را وادار كرده است به اين كار و مامور كرده است و به ما مسلط كرده است، ما مى‏خواهيم اين آدم را پيدا بكنيم كه مخازن خودمان را كه برده است و در بانك‏ها هست، كشف بكنيم و بگيريم و اينهمه جمعيت كه از ما كشته است، ما نمى‏توانيم از او انتقام بگيريم تا اينكه كسى بگويد انتقامجويى است. يك نفر آدم در مقابل يك نفر آدم بايد قصاص بشود. يك نفر آدم كه از اول حكومتش تا حالا بيش از صد هزار جمعيت را از ما كشته است، ما چطور مى‏توانيم از او انتقام بگيريم تا اين منطق بيايد پيش كه شما مى‏خواهيد انتقام بگيريد. ما مى‏خواهيم اموالمان را از او پس بگيريم، ما مى‏خواهيم بيايد اينجا و معلوم بشود به مظلوم‏هاى دنيا كه ظالم اصلى كى هست، كيست كه دنيا را اينطور مشوش كرده، آنهائى كه اينها را مامور كرده‏اند، در حكومت‏هائى كه به دست آنها در اين مملكت‏هاى اسلامى و در ساير ممالكى كه حكومت‏هايشان دست نشانده اينها هست، ببينيم كه ظلم‏هائى كه شده است از چه راهى شده است و كى اين ظلم‏ها را كرده است و چه كسى وادار كرده است كه اين ظلم‏ها را بكنند. اين را اگر چنانچه منطق دولت‏ها اين است كه اين انتقامجويى است معلوم مى‏شود منطق آنها غير منطق مظلومان است، چنانچه هميشه اينطور بوده است كه منطق ظالم يك منطق بوده است و منطق مظلوم‏ها منطق ديگر بوده است. ما با منطق مظلوم‏ها داريم صحبت مى‏كنيم، نه با منطق ظالم‏ها.

    ظالم‏ها البته از ما منافع ما را بردند و حالا كه يك نفر كار گذاشته شده است كه به آنها منفعتى نمى‏رسد آنها البته اين مسائل را طرح مى‏كنند و قضيه انتقامجويى والا اسلام تمامش عفو است، تمامش اين است كه كسانى كه خلاف مى‏كنند و البته مظلوم‏ها مى‏توانند كه از آنها چيز بگيرند، لكن اسلام مساله عفو است. لكن منطق آقاى كارتر و امثال آقاى كارتر غير از اين مطلب است. مائى كه يك نفر آدم را مى‏خواهيم كه بفهميم كه ريشه فساد، چه كسى است و به دنيا معرفى كنيم اين ريشه فساد را، تا اينكه فساد در دنيا از بين برود، مائى كه مى‏خواهيم يك نفر آدمى كه اموال ما را برده است بيايد اينجا و بگويد اموال شما كجاهاست، تا ما برويم سراغ اموالمان و اين ملتى كه گرسنگى مى‏خورد و اموالش در بانك‏هاى خارجى مانده است و آقاى كارتر هم جلوى اموال او را گرفته است و اين مظلوم‏ها را گرسنگى مى‏دهد، منطق ما اين است. اين را آقاى كارتر اسمش را انتقامجوئى مى‏گذارد و دولت‏هايى هم كه تابع او هستند آنها هم اسمش را انتقامجويى مى‏گذارند و در منطق مظلومين اين اسمش انتقامجويى نيست، اسمش اين است كه مى خواهند ملك خودشان را، مال خودشان را كه بايد صرف خودشان بشود، در بانك‏ها متمركز نشود و آقاى كارتر جلويش را نگيرند و بگذارند بيايد كه مردم زندگى بكنند در اينجا.

    صحيفه نور ج 10 صفحه 233

    سوال: حضرت امام به نظر بسيارى از ناظران از پيروزى انقلاب به اين سو، به نظر مى‏آيد كه نظم حكومت رو به انحطاط دارد، شما در اين‏باره چه فكر مى‏كنيد؟ جواب: اين منطق چپاولگر است. بايد ما مقايسه كنيم انقلاب اسلامى ايران را با انقلاب‏هائى كه در دنيا واقع شده است، ببينيم كه آيا انقلاب‏هائى كه در دنيا واقع شده است، به مجردى كه انقلاب شد و پيروز شد مردم نظم همه چيزها فورا برقرار شد يا اينكه اينطور نبوده است؟ ما به مجردى كه انقلاب واقع شد و پيروز شديم تمام راه‏ها باز بود بر دنيا، و تمام احزاب آزاد بودند و تمام جمعيت‏ها آزاد بودند و تا پنج ماه تمام اين امور آزاد بود و ايران هم مشغول زندگى خودش بود و نظمش برقرار بود و بى نظمى به اينكه آنطورى كه در مثل انقلاب اكتبر واقع شد، مثل انقلاب فرانسه واقع شد، اين قتل و غارت‏ها نبود در ايران و الان هم ايران نظمش محفوظ است و خود مردم حفظ مى كنند نظم را و اين فرقى است كه مابين انقلاب اسلامى با انقلاب‏هاى ديگر است. انقلاب اسلامى چون مردم مسلمان هستند، بدون اينكه يك ارتباطى بين حكومتى باشد كه بخواهد يك نظمى را ايجاد بكند، مردم نظم را ايجاد كردند. به مجردى كه انقلاب واقع شد و اوضاع آشفته شد، خود مردم اوضاع را به دست گرفتند و نظم را ايجاد كردند. و ما نظم را بعدها به طور كامل، خود ملت ايجاد مى‏كند. ملت ما موافق با حكومت اسلامى است، راى داده به حكومت اسلامى، راى قاطع قريب به اتفاق داده است به حكومت اسلامى و موظف مى‏داند ملت ما به قواعد اسلام عمل كند و يكى از قواعد اسلام حفظ نظم است، حفظ نظم را خود مردم دارند مى‏كنند و اين كه گفته مى‏شود كه حكومت دارد رو به انحطاط مى‏رود، نخير حكومت دارد رو به اعتلا مى‏رود، اشتباه مى‏كنند آنها. ما يك ملتى بوديم كه در تحت فشار ابرقدرت‏ها بوديم و الان از تحت فشار آنها بيرون آمديم و داريم به پيش مى‏رويم و اين اعتلاى ملت است. اعتلا به اين نيست كه شكم ما سير باشد، اعتلا به اين است كه ما مسلكمان را و مكتبمان را به پيش ببريم و ما بحمدالله داريم مكتب را پيش مى‏بريم و مكتبمان را گسترش خواهيم داد به همه ممالك اسلامى، بلكه در همه جا كه مستضعفين هستند و ما رو به اعتلا هستيم و بشر را رو به اعتلا مى‏خواهيم ببريم. چطور گفته مى‏شود كه ما رو به انحطاط هستيم؟ آنها خيال مى‏كنند كه انحطاط و اعتلا، سير شدن شكم است. انسان حيوان نيست، انسان هست. انسان كه بعد مسائل انسانى را بايد مراعات بكند، مملكت ما مسائل انسانى را دارد طرح مى‏كند، دارد رو به اعتلا مى‏رود، نه دارد رو به انحطاط مى‏رود، اينها همه از تبليغاتى است كه امثال كارتر مى‏كنند. و آنها منطق آنها، اعتلا اين است كه همه نفت‏ها را ما به آنها بدهيم خودمان بنشينيم اينجا و تماشا كنيم و انحطاط اين است كه ما نفتمان را از آنها بگيريم و تو دهانشان بزنيم. اگر اين انحطاط است ما منحطيم لكن اين انحطاط نيست، اين اعتلاست و ما مملكتمان را به پيش مى‏بريم و دست

    صحيفه نور ج 10 صفحه 234

    ظالم‏ها را كوتاه مى‏كنيم از مملكت و اجازه نمى‏دهيم كسى دخالت در مملكتمان بكند و اين اعتلاست، نه انحطاط.

    سوال: حضرت امام در نوفل لوشاتو شما وعده كرديد كه نه تنها آزادى‏ها حفظ مى‏شوند، بلكه تعميم نيز مى‏يابند، در صورتى كه بعد از پيروزى انقلاب ديده‏ايم كه تظاهراتى بر ضد زنان شد و اقليت‏هاى قومى مثل كردها تحت فشار قرار گرفتند و روزنامه‏ها و احزاب سياسى ممنوع شد، آيا ممكن است اين تناقض‏هاى ظاهرى را براى ما روشن بفرماييد؟

    جواب: اين هم از همان ريشه همان امورى است كه امثال كارتر پيش آوردند. بايد ديد كه اين تشنجاتى كه در ايران واقع مى‏شود، اين را چه كسى دارد ايجاد مى‏كند، قضيه كردستان را چه كسى دارد ايجاد مى‏كند و ايجاد كرده است؟ و چه كسى كوشش مى‏كند كه قضيه كردستان را خاتمه بدهد و برادران كرد را از آن ظلم‏هائى كه بر ايشان شده است نجات بدهد؟ ما كوشش داريم كه تمام قشرهاى ملتمان در رفاه باشند و همانطورى كه اسلام طرح كرده است هيچ يك از افراد ملتمان مظلوم واقع نشوند و هيچ يك از افرادمان ظلم نكنند اين يك مطلبى است اسلامى و ما در صدد همين معنا هستيم و ما از اول كه انقلابمان واقع شد تمام آزادى‏ها در ايران بود و مجالى به تمام دستجات ما داديم و هيچ ابداً جلوگيرى از هيچى نشد، لكن توطئه‏ها شروع شد. وقتى كه ديدند آزادند توطئه‏ها شروع شد، توطئه قلمى كه مى‏خواستند مسير ملت ما را منحرف كنند و اينها همان اشخاصى بودند كه جيره‏خوار شاه سابق يا جيره‏خوار امريكا و امثال امريكا بودند و مى‏خواستند كه نهضت ما را به تباهى بكشند و ما بعد از پنج ماه كه به همه فرصت داديم، توطئه‏گرها را پيدا كرديم، قلم‏هائى كه توطئه‏گر بودند و مى‏خواستند باز سلطه اجانب را بر مملكت ما مسلط كنند، آنها را گفتيم كه نبايد اين كار را بكنند و بايد محكمه ببيند كه آيا اينها چكاره هستند و ديديم كه بعد از اينكه بررسى شد، اينها از اسرائيل خيلى‏شان ارتزاق مى‏كردند و بلندگوى اسرائيل بودند، بلندگوى امريكا بودند منتها با صورت‏هاى ديگر و يك ملتى حق دارد كه كسى كه بخواهد ملتش را به تباهى بكشد و توطئه كند و باز همان مسائل سابق را براى او پيش بياورد، از آن جلوگيرى بكند و الا ملت ما طرفدار آزادى است، طرفدار همه جور آزادى است وليكن طرفدار توطئه نيست، طرفدار تباهى نيست.

    زن‏هايى كه تظاهر كرده‏اند همان زن‏هايى بودند كه از تتمه آن مسائل بودند، آنهائى بودند كه شاه آنها را به عنوان آزاد زنان به ميدان آورده بود و آنها را به تباهى كشيده بود، آنها هم چون از اين وضعى كه آن تباهى آورد، آن آزادى‏هايى كه آنها مى‏خواستند، مى‏خواستند كه جوان‏ها آزاد باشند كه هر كارى مى‏خواهند بكنند و مى‏خواستند با تباهى‏ها هم آغوش باشند،

    صحيفه نور ج 10 صفحه 235

    مى‏خواستند كارهاى برخلاف عفت بكنند و مى‏ديدند كه اسلام با كارهاى خلاف عفت، با كارهائى كه مملكت را به تباهى مى‏كشد و ملت را به عقب مى‏راند موافق نيست، آنها بودند كه آمدند در خيابان‏ها و با آن صورت‏هايى كه مردم ديدند تظاهر كردند. والا جلوى آزادى هرگز گرفته نشده است و نمى‏شود و مردم آزادند، الا آنجائى كه بخواهند تباهى بكنند و بخواهند ملت را به عقب برانند.

    سوال: مساله سفارت ايالات متحده، كشورهاى بسيارى را نگران كرده، فكر مى‏كنند گروگانگيرى يك سابقه خطرناكى خواهد شد، آيا شما واقعاً فكر مى‏كنيد كه با گرفتن اين 50 گروگان فشارى مى‏آوريد و در مقابل، شاه را مى‏گيريد؟

    جواب: كشورها معلوم مى‏شود كه در نظر شما هم همان هست كه در نظر كارتر است. كشورها را اين ابرقدرت‏ها خيال مى‏كنند همان دستگاه دولتى است كه وقتى دستگاه دولتى از يك چيزى ناراضى شد، كشور ناراضى است. در صورتى كه دستگاه‏هاى دولتى نسبت به كشورها، نسبت به جمعيت‏هائى كه اساس كشورها بر آنهاست، يك قطره‏اى در مقابل درياست. بايد ديد كه اين عملى كه ما كرديم چه بوده است و اگر اين عمل منعكس بشود در دنيا به طور صحيح، ببينيم موافقين ما كيست، مخالفين ما كيست. آيا مظلوم‏ها در دنيا بيشتر است عددشان يا ظالم‏ها؟ وقتى كه مطالعه بكنند در حال همه كشورهاى دنيا مى‏بينيد كه اكثريت قاطع با مظلوم‏هاست، ظالم‏ها يك عدد قليلى هستند مجهز به جهاز شيطانى و مظلوم‏ها عدد كثيرى هستند و هميشه در طول تاريخ ظالم‏ها عدد محدود بودند و مظلوم‏ها عددهاى بسيار زياد اگر مراد شما از ناراحتى، ناراحتى ظالم‏هاست، مطلب صحيحى است براى اينكه ظالم‏ها با امثال خودشان رفيق هستند و هر كسى به آن جنسى كه دارد متمايل است، به اشباه خودش متمايل است. ظالم‏ها با ظالم‏ها هميشه هستند و اينها اقليت هستند. اگر مطلب ما بر دنيا منعكس بشود، آنى كه با آن مخالف است ظالم‏ها هستند كه اقليت دارند و آنى كه موافق است مظلومين هستند كه اكثريت قاطع دارند.

    شما كه مى‏گوئيد كه ناراحت شدند و كشورها ناراحت شدند، همان منطق ابرقدرت‏ها را داريد تكرار مى‏كنيد و تحت تأثير حرف‏هاى ابرقدرت‏ها واقع شديد كه كشورها را عبارت از همان عده، همان پارك‏ها و همان عمارت‏هاى بزرگ و همان‏ها و همان كاخ نشين‏ها عبارت از ملت است و اين جمعيت كثير، بسيار كثيرى كه زاغه‏نشين هستند و خانه‏هاى گلى دارند، اينها اصلاً از كشور نيستند و از ملت نيستند. اگر اين مقصود است ما اينها را از هم جدا كنيم و مى‏گوئيم كه آنى كه از اين عمل ناراحت است، اين دسته كاخ‏نشين و ابرقدرت و سرنيزه به دست است و آن كه اگر مطلب ما را در دنيا منعكس بشود با ما موافقند، و آن ملت‏ها هستند،

    صحيفه نور ج 10 صفحه 236

    ملت‏ها كه مثل يك دريائى هستند و يك سيل‏هاى خروشان هستند، آنها با ما موافقند. ما مسائلمان، مسائل مظلومين است و موافق با طبقات مظلوم و آنها با ما موافقند، اگر ظالم‏ها بگذارند صداى ما به آنها برسد و اگر نگذاشتند يا منعكس جلوه دادند، اين مخالفت نيست، اين مخالف آن عملى است كه شده است كه ما از آن عمل برى هستيم. ما تمام مسائلمان، مسائل مظلوم است در مقابل ظالم، غارت شده است در مقابل غارتگر، كشته شده است در مقابل كشنده. اينها مسائل ماست و از اينها خارج نيست. ما مى‏خواهيم مملكتمان مال خودمان باشد، مستقل باشيم. ما مى‏خواهيم آزاد باشيم، مطبوعاتمان آزاد باشد، قلم‏هايمان آزاد باشد. ما مى‏خواهيم ذخائر مملكتمان خرج مملكتمان بشود، گرسنه‏ها را سير كنيم، برهنه‏ها را لباس بدهيم، بى خانه‏ها را خانمان‏دار كنيم. ظالم‏ها با اين منطق مخالفند، با اين مطلب كه لانه جاسوسى كه به اسم سفارت در ايران بوده است و جوان‏هاى ما لابد مطلع شدند بر اينكه مسائل جاسوسى در اينجاست و رفتند و آنجا را قبضه كردند، ظالم‏ها با اين مساله جاسوسى موافقند همه‏شان. ظالم‏ها همه مى‏خواهند كه مساله جاسوسى رواج پيدا بكند و لانه‏هاى جاسوسى در ممالك مظلوم باشد لكن منطق مظلوم غير از اين منطق است. منطق مظلوم كه اكثريت قاطع دنيا را تشكيل مى‏دهد اين است كه بايد هر مملكتى آزاد باشد، هر مملكتى مستقل باشد، هر مملكتى ذخائرش خرج خودش بشود. اين منطق مظلوم‏هاست. منطق ظالم‏ها اين است كه بايد اينها را غارت كرد، اينها آدم اصلاً نيستند. اين ابرقدرت‏ها ما را اصلاً آدم نمى‏دانند. مظلوم‏ها را در هر جا هست، در ممالك خودشان كه هست. مظلوم‏ها را جزء بشر حساب نمى‏كنند. حقوق بشر مى گويند، حقوق بشر يعنى حقوق ظالم‏ها، حقوق بشر يعنى اينكه حق دارند كه تمام نفت‏هاى ما را ببرند و در ازاء آن چيزى ندهند الا براى خودشان نفع داشته باشد، بايد همه اين ملت‏ها بى چون و چرا تحت قدرت آنها باشند و نفس نكشند. اينها منطق ظالم‏هاست كه اقليت هستند و اينها كه ناچار بايد آنها نگران باشند از اين امرى كه در ايران پيدا شده است بر اينكه همه ظالم‏ها را ما اعلام مى‏كنيم كه در خطر هستند و از بين خواهند رفت و مملكت‏ها، مملكت‏هاى مظلومين است و خداى تبارك و تعالى اراده فرموده است كه زمين را به اين مستضعفين بدهد و اين مستكبرين را از صحنه تاريخ خارج بكند و ما ابتداست كه قيام كرديم براى اين معنا و تمام ملت‏هاى مظلوم را پشتيبانى مى‏كنيم و تمام ملت‏هاى مظلوم بايد ظالم‏ها را از صفحه روزگار بيرون كنند و از تاريخ بيرون برانند. آن كه با ما مخالف است طبقه ظالم است و طبقه ظالم يك اقليت ناچيزى است و آنى كه با ما موافق است و اگر مطلب ما را بشنود بسيار خوشحال مى‏شود راجع به اين لانه جاسوسى، آن عبارت از طبقه مظلوم است. شما ببينيد كه الان در ممالكى كه دولت‏هايشان اگر اجازه به ايشان بدهند (الان هم كه اجازه ندادند دولت‏ها) در بسيارى از ممالك مظلوم‏ها موافقت خودشان را با ما اظهار كردند، تظاهرات كردند بر ضد امريكا، تظاهر كردند و ظالم‏ها نمى‏گذارند كه آنها تظاهر كنند، پليس نمى‏گذارد كه آنها تظاهر

    صحيفه نور ج 10 صفحه 237

    كنند. اگر اين سرنيزه برداشته بشود، تمام ممالكى كه مظلوم هستند و اكثريت قاطعى كه مظلومين هستند، اينها بر وفاق ما هستند و اين لانه جاسوسى را به منطق مظلومين اين است كه بايد بسته بشود و منطق ظالمين اين است كه بايد به حقوق خودشان برسند و اين ظالم‏ها هستند كى مى‏گويند حقى براى مظلومين نيست. اين دستگاه‏هايى كه براى حقوق بشر درست كردند، تمام دستگاه‏هايى است كه براى چپاول بشر است. اين دستگاه‏هاى شوارى امنيت كه با طمطراق اسمش را مى‏برند، ديشب بعد از اينكه اجازه داد آقاى كارتر به اينكه شوراى امنيت باشد، مى‏گويد كه فقط راجع به اين كسانى كه گرفتار هستند و گروگان هستند، فقط راجع به اينها، اما راجع به شاه نبايد شوراى امنيت دخالت بكند. اما راجع به چيزهائى كه آنها از ما برده‏اند، مظلوميتى كه براى ما واقع شده است و ظلمى كه بر ما شده است، اجازه ندارد شوراى امنيت دخالت بكند. شوراى امنيت را از اول تكليف آن را معين كرده‏اند كه بايد راجع به گروگان‏ها تو بحث بكنى و راجع به شاه نبايد تو بحث بكنى و راجع به اين مظلوميت‏هائى كه بر ما واقع شده و بر ملت ما واقع شده است نبايد دخالت بكنى. او مى‏داند كه اگر دخالت، دخالت صحيح باشد خودش گرفتار خواهد شد، خودش به آن سرنوشتى كه شاه پيدا كرده است خواهد گرفتار شد، از اين جهت از اول معلوم كرده است كه بايد اين نوكر مآب‏ها بنشينند و فقط گوش به فرمان آقاى كارتر بدهند كه ايشان اجازه بدهند كه فقط راجع به اين گروگان‏ها بحث بكنند. ما هرگز همچو بحثى را با آنها نمى‏كنيم و هرگز يك همچو شوراى امنيتى را پذيرفته نداريم و نخواهيم پذيرفت.والسلام

    
    previos page menu page next page
    

  8. #898
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 10 صفحه 240

    تاريخ: 6/9/58

    پيام امام خمينى در رابطه با تشكيل شوراى امنيت براى رسيدگى به امر جاسوس‏هاى آمريكائى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين روزها زمزمه آن است كه شوراى امنيت براى رسيدگى به امر گروگان‏ها كه نزد ملت ما جاسوسى آنها ثابت است تشكيل شود. آقاى كارتر پس از مانور نظامى و سياسى راضى شده‏اند كه شوراى امنيت فقط براى رسيدگى به اين امر تشكيل شود، غافل از آنكه ملت ما مى‏دانند كه هر شورايى يا محكمه‏اى كه تحت نفوذ مستقيم آمريكا تشكيل شود، از اول راى آنان ديكته شده است و محكوميت ملت مظلوم ما مورد استقبال آنان است. ملت ما با شوراى امنيت فرمايشى كه از اول تكليف آن معلوم شده موافق نيست. رسيدگى به امر شاه مخلوع و امر جاسوسان در مركز جاسوسى جز در ايران امكان ندارد زيرا علائم و شواهد جرم در ايران است و قابل انتقال به غير از ايران نيست. ما قريب صدها هزار شهيد داديم و چندين ميليون شاهد و بيش از صدهزار معلول داريم كه امكان ندارد به خارج روند و عرضه شوند و شهادت دهند. علاوه بر پرونده‏هاى بسيارى كه در اينجا هست و رسيدگى به امر لانه جاسوسى بايد در همان محل به اصطلاح سفارت صورت گيرد زيرا شواهد جرم در همان محل است با توجه به مراتب فوق تشكيل هر محكمه يا شورائى بر خلاف موازين قضائى و از نظر ملت ما مردود است. ملت عزيز ما بايد بدانند كه در اين ميدان پيروز و به خواست خداوند تعالى و با اتكاء به قدرت اسلام و ايمان، نقشه‏هاى شوم قدرتمندان يكى پس از ديگر نقش برآب خواهند شد. من براى چندمين بار تكرار مى‏كنم كه در اين امر حياتى قشرهاى ملت با هر مسلكى كه دارند و با هر فكر سياسى يا مذهبى كه دارند لازم است وحدت خود را حفظ نموده و عليه جنايات بيشمار دولت امريكا موضعى خصمانه گرفته و اشكال تراشى و تفرقه اندازى كه به سود دشمنان كشور ماست، نباشد.

    والسلام على عبادالله الصالحين

    روح‏الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  9. #899
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 10 صفحه 241

    تاريخ: 6/9/58

    فرمان امام خمينى به حجت الاسلام ربانى املشى

    بسمه تعالى‏

    جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ مهدى ربانى املشى دامت افاضاته‏

    با توجه با مشكلاتى كه در منطقه گيلان پيش آمده مقتضى است جنابعالى كه در منطقه هستيد مسافرتى به نقاط مختلف استان كرده و از نزديك مشكلات را بررسى كرده و با مشورت علماى اعلام محل جناب حجت الاسلام آقاى احسانبخش و آقايان محترم ديگر ايدهم الله تعالى در رفع آنها سعى كافى را مبذول داريد، اهالى محترم منطقه را با اتحاد كلمه و پرهيز از اختلاف و تفرقه در اين موقعيت حساس دعوت نمائيد. بديهى است كه سازمان‏هاى مختلف ديگر مانند سپاه پاسداران و ستاد جهاد سازندگى و گروه‏هاى ديگر نيز همكارى‏هاى لازمه را در اين مورد با جنابعالى خواهند داشت و از ارشاد و راهنمائى‏هاى آن جناب بهره‏مند خواهند شد از خداى تعالى موفقيت همگان را خواستارم.

    والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #900
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 10 صفحه 242

    تاريخ: 7/9/58

    پيام امام خمينى به ملت ايران پيرامون همه‏پرسى قانون اساسى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    خواهران و برادران! محرم ماهى است كه به وسيله سيد مجاهدان و مظلومان اسلام زنده شده و از توطئه عناصر فاسد و رژيم بنى اميه كه اسلام را تا لب پرتگاه برده بودند رهائى بخشيد. اسلام از اول پيدايش، با خون شهيدان و مجاهدان آبيارى شد و به ثمر رسيد. اسلام در كشور ما مى‏رفت تا به تباهى كشيده شود كه با خون شهيدان ملت ما حيات خود را باز يافت.

    در اين موقع كه بحمدالله تعالى قانون اساسى را نوشتند و به تصويب علماء اعلام و روشنفكران رسيد، عناصر توطئه‏گر كه با قدم و قلم مى‏خواستند جمهورى اسلامى تصويب نشود و راى نياورد، اينك مى‏خواهند به ثمر نرسد. قانون اساسى يكى از ثمرات عظيم، بلكه بزرگترين ثمره جمهورى اسلامى است و راى ندادن به آن به هدر دادن خون شهيدان ماست. مبادا تحت تاثير دشمنان اسلام رفته و از راى دادن و حضور در حوزه‏هاى راى‏گيرى خوددارى كنيد. اسلام بزرگتر از آن است كه به واسطه يك اشكالى قابل رفع از اساس آن صرف‏نظر نمائيد. اگر اشكالى باشد ممكن است در متمم كه در نظر گرفته‏اند رفع شود. عزيزان كرد و عرب و بلوچ و تركمن و ساير قشرهاى محترم! اسلام براى همه و به نفع همه است و جمهورى اسلامى انشاءالله تعالى تامين تمام نابسامانى‏ها را مى‏كند. عناصرى كه در اطراف از آن جمله مناطق كردنشين و مناطقى كه برادران اهل سنت هستند تبليغ مى‏كنند كه مانع از راى دادن به قانون اساسى شوند دوستان شما نيستند، دلسوز براى شما و كشور شما نيستند از اين تكليف شرعى شما را باز ندارند، شما را باز در مقابل برادران خود قرار ندهند.

    اينجانب در روز اخذ آراء رأى مثبت دهم و از تمام برادران و خواهران عزيز خود از هر قشرى و در هر مسلكى هستند تقاضا مى‏كنم كه به اين قانون سرنوشت‏ساز رأى مثبت بدهند. عزيزان من! امروز كه ما در مقابل يك قدرت شيطانى قرار داريم، كشور ما را مى‏خواهند به تباهى بكشند، نگذاريد اساس جمهورى اسلامى سست شود و دشمنان اسلام دلشاد شوند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمين و توفيق همگان را خواستارم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 90 از 208 نخستنخست ... 4080868788899091929394100140190 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/