صفحه 70 از 208 نخستنخست ... 206066676869707172737480120170 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 691 تا 700 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #691
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 8 صفحه 202

    تاريخ:31/4/58

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى نهضت راديكال ايران‏

    شعار وحدت اگر با عمل همراه نباشد ريا كارى است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    الان مردم همه دارند راجع به اين مسأله فرياد مى‏زنند كه مااسلام را مى‏خواهيم. همه اين را مى‏خواهند.آقا! شما مى‏گوئيد نه، و مى‏خواهيد چه كنيد ؟ همه با هم مجتمع بشويد تحت يك بيرق و وكلايتان را تعيين بكنيد. همه به يك وكلاى اسلامى كه اعتقاد به مسائل دارد، آنى كه ايمان دارد، آنى كه اعتقاد دارد كه اگر خلاف بكند، ولو در اينجا مچش گير نكند جاى ديگر مچش گير مى‏كند. امروز روزى است كه كلمه وحدت براى ما فايده ندارد، عمل وحدت لازم است. من هم هى مى‏گويم وحدت، اگر بنا شد كه من مخالفت كنم بااين، خوب اين كلمه‏اى است ديگر، يك ريايى بيشتر نيست. فكر اين مطلب را بكنيد، خودتان بنشينيد فكر بكنيد. رفقاى ديگر، آنهائى كه اعتقادشان اين است كه مى‏خواهند خدمت بكنند به كشور، با آنها تفاهم بكنيد، بگوييد اگر خدمت مى‏خواهيد بكنيد، چرا گروه گروه مى‏شويد؟ همه خدمت بكنيد. گروه گروه شدن معنايش اين است كه من مى‏خواهم براى خودم بكشم، آن مى‏خواهد براى خودش بكشد، اظهار وجود بكنند. آقا نمى‏توانيم در مقابل اسلام اظهار وجود بكنيم، در اشتباه هستيم. جز اين معنى كه يك تشتتى پيدا بشود و يك اختلافاتى پيدا بشود و يك عرض مى كنم تأخيرى نهضت را عقب بيندازد. شما خيال نكنيد اين پيش نمى‏رود، پيش مى‏رود انشاءالله، لكن عقب مى‏شود. با اختلافاتى كه پيدا بشود و اشخاص روشنفكر، اشخاص صاحب قلم، اشخاص صاحب اطلاع و فكر، اينها دنبالش را مى‏گيرند كه، قلم‏ها را بر مى‏دارند، هر چه دلشان مى‏خواهد مى‏نويسند و موجب تشتت مى‏شوند. همين هم كه مى گويند وحدت، وحدت، وحدت، همين‏ها وقتى كه قلم دست‏شان مى‏گيرند و مطلب مى‏نويسند، يك وقت ديديم كه حمله كردند به يك مسأله‏اى از مسائلى كه مردم به آن مسأله علاقه‏مند هستند، و ايجاد اختلاف مى‏كنند. چرابايد اينطور باشد؟ اگر اينها و اقعار است مى‏گويند كه ما مملكت را ميخواهيم و ملت را مى‏خواهيم، استقلال را مى‏خواهيم، چرا بايد اينطور باشد كه قلم‏هايشان بر خلاف مسائلى است كه ادعا كنند. اول كلام مى‏گويند كه مملكت بايد با هم متحد باشد، آخر كلام‏شان مى‏بينيد كه يك كلمه‏اى گفته است كه اسباب تشتت مى‏شود. اين اطراف دريا بود كه جهات اطراف دريا را يك مرد (نمى‏دانم، حالا من كه نمى شناسم) در مجله گفته جدا بودن زنها از مردها افتضاح است . تمدن اين است كه پسرها و دخترها توى دريا به هم ور بروند !! اين تمدن‏

    صحيفه نور ج 8 صفحه 203

    است؟!! اين تمدنى است كه پنجاه سال حالى ما كردند؟!! اين معنى‏اش تمدن است ؟!

    تهى نمودن مغزهاى جوانان با ايجاد مراكز فحشا

    پنجاه سال به مغزهاى ما تزريق كردند كه تمدن عبارت از اين است كه چيز كردند، سينمايش برويد تمدنش عبارت از اين است كه آن دستگاه وقاحت، مجلاتش اينطور و روزنامه‏هايش اينطور، راديو و تلويزيونش اينطور، همه اينطور بودند و ما از اين ضرر ديديم، همه مان از اين ضرر ديديم، ديديم كه زندگى ما را به هم زدند، نيروى انسانى ما را عقب زدند. نيروى انسانى، ما الان كم داريم. براى چه ؟ براى اينكه پنجاه سال ما را كشيدند به مراكز فحشا، جوانهاى ما را كشيدند به مراكز فحشا، كشيدند به مراكزى كه مغزهاى آنها را تهى كردند. به آدمى كه در اين نحو سينماهائى كه پيش بود (حالا من نمى دانم وضعش چه جورى است. آنوقت سينماهائى كه بود همه آن دستگاه فساد بود) ديگر يك جوانى كه مى‏رفت در آنجا، پنج روز، ده روز مى‏رفت عادت مى‏كرد به اين، اين ديگر نمى‏توانست جدى يك عملى بكند، اين ديگر نمى‏توانست فكرش را متوجه بكند به اينكه نفت شما را دارند مى‏برند و همه چيز ما را دارند، حيثيت ما را دارند برند و ما مشغول اينكه سينما را تماشا بكنيم، ستاره سينما را. مجلاتمان اينطور، سينماهايمان اينطور، همه چيزمان اينطور شده بود و ما را خودمان را از بين بردند كه هيچ، يكى ديگر را جاى ما نشاندند و مملكت ما متبدل شده بود به يك چيز ديگرى. الان كه در اين نهضت بسيارى از قشرها آن وضع سابق‏شان را رها كرده‏اند، متوجه شدند.

    اين اسلام بود كه شما روشنفكران را از انزوا خارج كرد

    اين حقوقدان‏ها، اين روشنفكرها،اين عرض مى‏كنم كذاها، اينها چرا نمى‏آيند ملحق بشوند به همين جمعيت‏ها؟ و با همين‏ها كارشان، چرا همه دست به هم نمى‏دهند؟ نوشته‏هايشان جورى باشد كه وحدت كلمه ايجاد كند، گفته‏هايشان جورى باشد، جمعيت‏هايشان اينطور باشد. چرا مى‏روند توى مجلس نمى‏دانم وكلا و مى‏گويند كه اسلام ديگر به درد نمى‏خورد ؟ جز اين است كه مى‏خواهند فساد كنند ؟ ولو يك كلمه مفتى كه به يك كسى بگويد، كه در كسى تأثير نمى كند، اما خود اين معنى نشان اين را مى‏دهد كه اين رشد نيست. الان اگر اين تميز مى‏داد كه اين اسلام بود كه همه شما را از خارج كشيد اينجا و حالا آزاد شديد، اين اسلام بود كه شما را از انزوا بيرون آورد، شما همه توسرى خور سازمان امنيت بوديد، شما همه نمى‏توانستيد اظهار وجود كنيد، حالا كه اسلام آمده و شما را از زاويه بيرون كشيده و از خارج وارد كرده در ميدان عمل، حالا بر ضد همان اسلامى كه همچو خدمتى براى شما كرده است، قيام كرديد ؟ ! اين را بايد اسمش را چى گذاشت ؟ اين را اسمش را مى‏گوييد تشخيص نمى‏دهند ؟ اينقدر با اسلام بد هستند كه حتى حاضرند كه امريكا و شوروى براينها حكومت كنند و اسلام روى كار نيايد. چه جورى است وضع؟ اصلاح كنند مردم خودشان را. بايد اين طبقه روشنفكر و اين طبقه‏اى كه عرض مى كنم كه كار آمد هستند، خودشان را اصلاح بكنند .اين‏

    صحيفه نور ج 8 صفحه 204

    طبقه مردم زود سالم مى‏شوند، دست نخورده‏اند اينهاما هر چى داريم از اين طبقه‏اى كه ادعا كنند كه ما روشنفكريم و ماحقوقدانيم و ما نمى‏دانم طرفدار چه هستيم و اينها، ما هر چه داريم از اينها داريم صدمه مى‏خوريم. چرا دست به هم نمى دهند كه اين كار را بكنند؟ چرا جلوگيرى مى‏كنند از اين سيلى كه راه افتاده است و مى‏خواهد كارها را اصلاح بكند ؟ اين دردهايى است كه هست و شماها بايد درمان بكنيد و دست به هم بدهيد كه درمان بكنيد. حالا شماها كه آمديد، اين عمل را بكنيد تا ببينيم سايرين چه مى‏كنند. اگر من ديدم شماها كرديد آنوقت... و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  2. #692
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 8 صفحه 205

    تاريخ: 1/5/58

    فرمان امام خمينى به حجت الاسلام شاهرخى‏

    بسمه تعالى جناب مستطاب ثقه الاسلام و المسلمين آقاى سيد محمد تقى شاهرخى دامت افاضاته‏

    با توجه به حساسيت وضع موجود و احتياج به تسريع در كارهاى دادگاه‏ها و رسيدگى به وضع زندانيان و اصلاح امور مردم بدين وسيله جنابعالى به سمت قاضى شرع در دادگاه انقلاب اسلامى بروجرد منصوب مى‏شويد كه انشاءالله تعالى زودتر به پرونده‏ها رسيدگى و حكم الهى را درباره متهمان اجرا نمائيد و افرادى را كه مشمول عفو عمومى مى‏شوند از زندان آزاد كنيد و در مورد اصلاح امور مذهبى و اجتماعى شهر نيز با همكارى و مشورت علماى اعلام محل و مؤمنين محترم اقدام نمائيد. از خداى تعالى توفيقات همگان را در راه خدمت اسلام و مسلمين خواستارم.

    و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  3. #693
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 8 صفحه 206

    تاريخ: 1/5/58

    بيانات امام خمينى در جمع پرسنل شهربانى همدان‏

    تفاوت مابين قواى انتظاميه در رژيم طاغوتى و جمهورى اسلامى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    فرق مابين قواى انتظاميه در نظام و در رژيم طاغوتى و قواى انتظامى در رژيم اسلامى اين است چون رژيم طاغوتى مبنايش بر استفاده‏هاى شخصى و رساندن انتفاع به كسانى كه ارتباطات خارجى با آنها دارد و مى‏خواهد حفظ كند او را، ناچار آن رژيم به ملت خيانت مى‏كند، مى‏خواهد از چنگ ملت بر بايد و به جيب خودش و اربابهايش بكند چنانچه مشاهده كرديد و كرديم. از اين جهت قواى انتظامى كه آن رژيم خواهد اين است كه جورى تربيت بشود كه حفظ همان منافع او را بكند و چون خيانتكاراست از ملت مى‏ترسد و چون مى‏ترسد مى‏خواهد كه يك قوائى درست كند كه ملت را بترساند. اينكه قواى انتظامى در رژيم‏هاى غير انسانى و غير توحيدى كوشش دارند كه مردم را سركوب كنند وبترسانند،اين براى اين است كه خودشان از مردم مى‏ترسند و چون خيانتكارند مى‏ترسند، از اين جهت ارتش را جورى درست مى‏كنند، تربيت مى‏كنند كه در مقابل ملت بايستد. ملت را از ارتش جداكنند، ژاندارمرى را، شهربانى را، اينها را طورى تنظيم مى‏كنند كه از ملت جدا باشد و با ملت مخالف باشد. اين براى اين است كه چون دستگاه از ملت مى ترسد و مى‏خواهد كه اينها با ملت روابط نداشته باشند و مخالف ملت باشند و ملت هم مخالف اينها ولهذا قواى انتظامى در امثال ايران، نه در خود ايران تنها در امثال اين كشورها طورى هستند كه با مردم در دو جهت واقع هستند. مردم از قواى انتظامى بيزارند و قواى انتظامى هم مردم را مى‏خواهند سركوبى كنند و تمام اساس اين است كه آنها براى اينكه خودشان را حفظ كنند يك قوائى تربيت مى‏كنند كه اين قوا آنها را حفظ كند و از ملت هم جدا باشند. شما مى‏دانيد كه اگر چنانچه اين محمدرضا مى‏خواست از يك خيابانى در چند روز ديگر عبور كند، آن جاهائى كه در مسير او بود كنترل مى‏شد. خانه‏هاى اطراف خيابان بايد يا خالى بشود يا مأمور انتظامى بروند آنجاها پاس بدهند براى اينكه در يك عبورى مى‏ترسيد، از مردم مى‏ترسيد مردم را هم مى‏ترسانند از باب اينكه مى‏ترسيدند از مردم، مى‏ترسيدند از باب اينكه خيانتكار بودند. خيانت منشاء اين شد كه يك شخص خائن، اسباب اين شد كه تمام قواى انتظاميه‏اى كه بايد در خدمت مردم باشد اينها راكشيدند به ضد مردم، مردم از شما جدا بودند، متنفر هم بودند، شما هم از مردم جدا بوديد و خيال مى‏كرديد بايد تو سر مردم بزنيد. اما رژيم اسلامى اينطورى‏

    صحيفه نور ج 8 صفحه 207

    نيست براى اينكه آن كسى كه مبداء امر است ، خيانتكار نيست وقتى خيانتكار نيست از ملت نمى ترسد، ملت به او وفا دارند، قواى انتظامى در آن رژيم براى حفظ ملت است و براى اين است كه به مردم خدمت بكنند. وقتى كه قواى انتظامى اينطور تربيت شد كه به مردم خدمت بكند،آنها خدمتگزار ملت مى‏شوند، ملت هم خدمتگزار است از او پشتيبانى مى‏كند. اينكه در آن رژيم شهربانى‏ها مثل وقتى كه مردم اسم شهربانى مى‏شنيدند يا اسم سازمان امنيت را مى‏شنيدند مى‏لرزيدند به خودشان و مى‏ترسيدند از اينها و از شما روگردان بودند اين براى اين بود كه وضع را اينطورى پيش آورده بودند. در اين ممالكى كه اينها همه مى‏خواهند مردم را بچاپند، خزائن مردم را ببرند و خدمت بكنند به ارباب‏هاشان، اينها ناچارند كه براى اين كار يك قوائى تهيه كنند مناسب با اين كار و اينطور تربيت مى‏كردند، قهرا آن كسى وارد مى‏شد در شهربانى يا وارد مى‏شد در ژاندارمرى يا وارد شد در ارتش، به اين ترتيب وارد مى‏شد، از آن طرف شاهدوستى را بايد خيلى تزريق كنند كه هر روز بخوانند به گوش سربازهاى جوان و از آن طرف مردم را از اينها جدا بكنند. حساب مردم حساب عليحده، شهربانى با مردم هيچ رابطه‏اى نداشت مگر اينكه اين رابطه كه يكى را بياورند آنجا وكتكش بزنند و حبسش بكنند و آن ترتيب.

    مردم با طبقات ارتشى و ژاندارمرى و شهربانى، خودشان را از هم جدا ندانند

    شما امروز در رژيم اسلامى واقع هستيد يعنى رژيمى كه اساسش بر اين است كه مردم با طبقات ارتشى و ژاندارمرى و شهربانى خودشان را از هم جدا ندانند. شما خودتان را از آنها بدانيد آنها هم خودشان را از شما بدانند و با آغوش باز از شما، پذيرائى كنند، شما كوشش كنيد كه اين معنى را در ذهن مردم با اعمالتان وارد كنيد شما پنجاه ساله‏ايد، شما كه سن‏تان جوانيد مردم ملت پنجاه و چند سال از اين لباس بدى ديده‏اند، از وقتى كه شهربانى را ديدند، ديده‏اند كه اين شهربانى معنايش اين است كه آدم را بزند و بگيرد و حبس كند و زجر بدهد و از او چيز بگيرد، از ارتش هم همين طور، از ژاندارمرى هم همين طور، پنجاه سال ملت ما اينطور ديده قبلاً هم اينطور ديده. اما حالا آنكه ما واردش هستيم اين را تا بخواهيد از ذهن مردم بيرون كنيد يك قدرى طول دارد لكن مى‏توانيد كه شما اين چيزى كه در ذهن آنها در اين پنجاه سال رفته است از آنوقتى كه چشمش را باز كرده است از سازمان امنيت ترساندنش و از ارتش ترساندنش و از ژاندارمرى ترساندنش، اين را بايد با عمل كارى بكنيد كه از قلب او بيرون بيايد و بفهمد كه امروز غير ديروز است.

    قواى نظامى در صدر اسلام با وجود تجهيزات ناقص برد و امپراطورى بزرگ غلبه كردند

    امروز روزى است كه ملت با اين قشرهاى انتظامى رفيقند و دوستند و برادرند. آنها مى‏خواهند حفظ كنند اين انتظامات را براى ملت، ملت وقتى ديد كه اين طايفه خدمتگزار او هستند و محبت به او

    صحيفه نور ج 8 صفحه 208

    مى‏كنند، نسبت به كسى كه خدمت به او مى‏كند، حفظ مى‏كند نظم مملكتش را، قهراً علاقه‏مند مى‏شود. شما كوشش كنيد كه همين معنائى كه الان هست كه بنا اين است كه رژيم جمهورى اسلامى رژيم مردمى باشد، همه با هم باشند. قواى انتظامى مردم همانطور كه در صدر اسلام بوده است كه از خود اين مردم بودند، اينطور نبوده است كه آن كسى كه استاندار يك جائى مى‏شده، مى‏خواهد برود مردم را بچاپد، در آن زمانها اينطور بودند. اين را يادم هست، كه حالا در چه وقتش بود نمى‏دانم، اگر يك كسى را استاندار آذربايجان مثلاً مى‏كردند، اجاره مى‏دادند به آنها، يعنى اين آدم بايد مثل پنجاه هزار تومان يا ده هزار تومان آنوقت بدهد به آن كسى كه بايد اين را سر آن كار بگذارد (نخست وزيرش، خودش يا صدر اعظمش) بايد اينقدر بدهد كه برود استاندار آذربايجان بشود. اين به آنجا كه مى‏رفت چون اجير است و اينقدر گرفته بايد دو مقابل، آنجا بگيرد يا بيشتر تا اينكه خوب، هم مال‏لاجاره را بدهد، هم نفع ببرد. وضع اينطور بود كه اجاره بندى بود، آذبايجان چون بزرگتر بود زيادتر، همدان چون كوچكتر بود كمتر، همه روى يك اجاره بندى خاصى بود كه روى اين اجاره بندى استاندار تعيين مى‏شد يا فرض كنيد كه فرماندار تعيين مى‏شد، اين وضع‏ها در اسلام نيست، اين بساط در اسلام نيست، آن هم كه در صدر اول است و بالاتر از همه به حسب نظامش هست، با سايرين در يك طبقه نشسته‏اند، با هم دوستند، رفيقند، صحبت مى‏كنند و تفاهم دارند با هم و لهذا يك لشگر و يك ارتش، آنوقت كه اسمش را نمى‏شد ارتش بگذاريد يك عده عرب بودند كه اينها چندتاشان يك شمشير داشتند، چندتاشان يك اسب داشتند، اينها غلبه كردند بر اين دو تا امپراطورى بزرگ كه امپراطورى روم بود و ايران، بزرگترين امپراطورها آنوقت اينها بودند. اين يك مشتى عرب از باب اينكه قوى بودند، ايمان داشتند و از ملت بودند و اينطور نبود كه بخواهند براى استفاده يك كارى بكنند، مى‏خواستند خدمت بكنند اينها، در مقابل آنها ايستادند و از آن طرف با اينكه عدد زياد بود و تجهيزات زياد بود و - عرض مى‏كنم كه - اسب‏ها كذا وزين اسب‏ها طلا و اينها لكن روحيه نداشتند، اينها را در يكى از جنگ‏ها مى‏بستندشان در ذوالسلاسل ديگر، مى‏بستند اينها را كه مباد فرار كنند، با زنجير مى‏آوردند كه جنگ بكنند. عرب‏ها شمشير را كشيده بودند و ريختند همه اينها را از بين بردند و يك عدد كمى با تجهيزات ناقص، يعنى ناقص كه نمى‏شود اصلاً اسم تجهيزات روى آن بگذارى يك چند تا شمشير و يك چند تا اسب و يك چند تا شتر و اينها براى اينكه روحيه اينها روحيه مادى بود، ضعيف، روحيه آنها روحيه معنوى بود و قوى.

    به مملكت رسول خدا و صاحب‏الزمان خدمت كنيد

    شما امروز شهربانى دولت جمهورى اسلامى هستيد، افرادتان يكى يكى بايد ملاحظه اين را بكند كه من در شهربانى اسلامى دارم كار مى‏كنم رئيس شهربانى هم بايد همين معنا را در ذهنش بياورد، جمعيت‏تان هم بايد همين معنا در ذهنش باشد كه ما در يك مملكتى مى‏خواهيم شهربانى بكنيم كه اين مملكت مال امام زمان سلام‏الله عليه است، مال حضرت امير سلام‏الله عليه، مال پيغمبر است. ما

    صحيفه نور ج 8 صفحه 209

    داريم خدمت به پيغمبر و اسلام مى‏كنيم، ما نبايد به مردم حالا عرض كنم كه قدرت فروشى بكنيم، خيال بكنيم ما يك قدرتمندى هستيم و مردم چيزى نيستند، اگر اين كار را بكنيد محبوب مردم نيستيد، دل‏هاتان مطمئن، آرام، وقتى شب مى‏رويد منزل با دل آرام منزل مى‏خوابيد هيچ تشويشى در كار نيست، اما اگر يك رژيمى باشد كه مخالفت بخواهد بكند حتى آن كسى كه ظالم است به حسب نوع مردم، مگر بعضى‏شان كه ديگر متبدل به يك حيوانى شده‏اند آنها ناراحتند از اينكه اذيت كنند مردم را، اين يك چيز جبلى است، آدم وقتى هم به يكى اذيت بكند خودش هم ناراحت مى‏شود. اما در اين رژيم بايد همه با دل راحت انشاءالله و با قدرت، اما قدرت براى اشخاصى كه فساد مى‏كنند، و با رحمت براى دوستان خودتان، اشداء على الكفار رحماء بينهم دستور خداست كه وصف مؤمنين اين است كه در مقابل اجانب ايستند قوى، بين خودشان دوست و رفيق و رحيم و اينها.

    انشاءالله خداوند همه‏تان را حفظ كند. موفق باشيد به اينكه خدمت بكنيد به اين مملكت.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  4. #694
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 8 صفحه 210

    تاريخ: 1/5/58

    بيانات امام خمينى در جمع دانشجويان كاشان‏

    هدف عمده رژيم طاغوت انحراف نيروهاى جوان به طرف فحشا بود

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    شما خودتان در ضمن بيان گفتيد كه فرهنگ دو هزار و پانصد ساله، دو هزار و پانصد سال فرهنگ غلط رژيم طاغوتى و پنجاه و چند سال رژيمى كه ما ادراك كرديم و ده پانزده سال هم رژيمى كه شماها كه جوانيد ادراك كرديد، تمام همشان در انحراف بود، نيروى جوانى را و نيروى انسانى را مى‏خواستند كه منحرف كنند و يا مشغول كنند به چيزهائى كه مربوط به زندگى نيست. اينهمه مراكز فحشا، اينهمه مخدرات، اينهمه مراكزى كه بايد آموزشى باشد، بر خلاف آموزش و فاسد كننده، اينها همين طور من باب اتفاق واقع نشده است، اينها نقشه داشته است و با آن نقشه عمل شده است، نقشه اين بوده است كه نگذارند نيروى فعال اين مملكت رشد كند و به فعاليت انسانى خودش ادامه بدهد و لهذا از طريق‏هاى مختلف با برنامه‏هاى بسيار وسيع و مختلف كوشش كردند كه نيروى انسانى ما را نگذارند رشد بكند. آنها از نيروى انسانى مى‏ترسند، اصلاً از انسان مى‏ترسند آنها تجربه كرده‏اند كه در دوران سابق گاهى يك نفر آدم وقتى پيدا شد در مقابلشان ايستاد و منافع‏شان را مانع شد كه درست به آزادى ببرند ولذا برنامه آنها (خارجى‏هائى كه مى‏خواهند استفاده از ما ببرند) برنامه اين است كه نگذارند انسان پيدا بشود و بهتر از همه چيز اين است كه نيروى جوانى را منحرف كنند از آن راهى كه بايد برود، بكشندش به طرف فحشا، بكشندش به طرف سينمائى كه آن برنامه‏هاى فحشائى را داشت. اين از صبح كه بيدار بشود تا پيچ راديو را چيز بكند، موسيقى، تا تلويزيون را نگاه بكند، آن مناظر بد و باز گوشش و چشمش را مشغول كند تا از منزل بيرون بيايد، راهش راه اين باشد كه يا اطراف دريا برود و آن وضع يا دنبال مراكزى كه مهيا شده و آسانش كرده‏اند و ارزانش كرده‏اند برود و عادتش بدهند به اين مسائلى كه شهوى است، به اين مسائلى كه مغز انسان را فاسد مى‏كند و همه مطلب اين است كه نگذارند تفكر كند در امورى كه احتياج به آن دارد. اگر جوان‏هاى ما اينطور عادت كردند كه دائماً اذهانشان مشغول شد به آن چيزهائى كه در سينما به آنها نشان داده‏اند و آن چيزهائى كه از راديو شنيده‏اند و آن چيزهائى كه در خارج برايشان مهيا كرده‏اند، اينها تمام افكارشان متوجه به همان مسائل مى‏شود، مسائل شهوى، شب كه توى منزلش مى‏رود و فكر همان مسائل، در رختخوابش مى‏رود و شب هم اگر خواب ببيند همان مسائل را خواب مى‏بيند وقتى هم بيدار مى‏شود اول چيزى كه در ذهنش وارد

    صحيفه نور ج 8 صفحه 211

    مى‏شود همان مسائل است، وقتى هم مى‏رود سراغ يك كارى و اشتغالى، حواسش به آنجاست تا كى وقتش بشود كه برود سراغ آن مسائل، يك همچو موجودى نمى‏تواند در مسائل جدى فكر كند، فكرش نمى‏آيد دنبال مسائل جدى. يك مغزى را كه اينطور تربيت كرده‏اند، اين مغز اصلش وارد بشود در يك فكر روز و فكر مسائل حياتى و جدى، تمام افكارش متوجه به آن مسائل شهوانى و حيوانى است. اين يك برنامه بوده، همين طور اتفاق نيفتاده است كه در اين ممالك ما اينطور به خودى خود شده باشد كه جوان‏ها اين كارها را كرده، فكر اين يك مسأله‏اى بوده است كه روى يك نقشه‏اى كه از خارج داده‏اند به اينها و طرح كرده‏اند و اينها هم در خارج اينها را عمل كرده‏اند. اين يك باب واسعى است كه علاوه بر آن مسائل ديگرى كه دارند، يك باب واسعى است كه از همه اطراف چشم و گوش جوان‏هاى ما را به روى مسائل حياتى ببندند، به مسائل ديگر منحرف كنند. قضيه روزنامه‏ها عليحده، قضيه مجلات با آن وضعى كه مى‏دانيد عليحده و همين طور هر جا گوشت را باز بكنى مى‏بينى يكى از آن مسائل است، يك وقتى بود كه در تهران من گاهى عبور مى‏كردم همين طور كه آدم مى‏رفت موسيقى بود، در تمام دكان‏ها صداى موسيقى كه پخش شد همانطور تا آخر موسيقى بود، اين مغز را اينطور متزلزل مى‏كردند، حواس را مى‏بردند دنبال اين مسائل كه مبادا راجع به آن مسائلى كه مربوط است به زندگى‏شان، مربوط به آن مسائل انسانى‏شان هست، مربوط به استقلال مملكت‏شان است مبادا متوجه به او بشوند و همين طور هم هست، توفيق هم يافتند كه اصلاً در طول اين پنجاه و چند سال الا كمى از اوقات آنهم كمى از مردم، توجه به اين مسائل اصلش نداشتند.

    پيدا شدن روزنامه در منزل يك روحانى را نقصش مى‏دانستند

    از آن طرف تبليغات دامنه‏دار كه طبقه روحانى را جدا كنند از مسائل روز، آنچنان تبليغ كرده بودند كه اوائلى كه من همان سال اول، دومى كه من آمدم به قم، در قم وضع جورى بود كه يكى از روحانيون كه رئيس بود، در اينجا مورد طعن مردم بود، مى‏گفتند در منزلش روزنامه پيدا مى‏شود، روزنامه پيدا شدن در منزل يك روحانى را نقصش مى‏دانستند. فلان آخوند، سياسى است و طعن مى‏زدند آخوند سياسى است به اينكه فلان آخوند سياسى است جدا مى‏كردند روحانيون را، محدودشان مى‏كردند به همان مسائل شخصى و از مسائل اجتماعى و مسائل سياسى جدا كردند و تبليغات همچو بود كه يك آخوندى اگر چنانچه مى‏خواست در اين امور دخالت كند مى‏ترسيد از مردم، مطعون مى‏شد، كنار گذاشته شد. اينطور درست كرده بودند اين هم يك باب واسعى بود براى جدا كردن روحانيون از مسائل روز. يك باب واسع هم جدا كردن روحانيون از دانشگاه بود كه اين هم نقشه بود، براى اينكه من باب اتفاق اينها به نظر نمى‏آيد باشد، همه اينها طرح‏هائى بود كه درست كرده بودند براى اينكه استفاده‏ها را ببرند و كسى حرف نزند. جدا كردن روحانيون از دانشگاه، پيش روحانيون اينطور منعكس مى‏كردند كه دانشگاهى‏ها يك دسته فكلى نمى‏دانم كذا و كذا، پيش آنها هم مى‏گفتند آخوندها اصلاً دربارى هستند. اين دو تا قشر را از هم جدا مى‏كردند، نه فقط جدا، دشمن اين به او بد

    صحيفه نور ج 8 صفحه 212

    مى‏گفت، اين به او بد مى‏گفت، درگيرى تبليغاتى جدا مى‏كردند اين دو طايفه را از هم. طرح‏ها بود براى اين جدائى در قبل از ماه رمضان كه وقت اجتماعات است و قبل از ماه محرم كه وقت اجتماعات است اينها يك طرحى درست مى‏كردند ماها غافل و بيچاره طرحى درست مى‏كردند كه تمام ماه مبارك مردم در منابر سر آن طرح با هم دعوا مى‏كردند. دانشگاهى به اينها حمله مى‏كرد، اينها به دانشگاهى، تمام ماه مبارك را به يك مسائلى كه ربطى نداشت به مسائل روز و زندگى سر اينها را گرم مى‏كردند و آن كنار مى‏نشستند و به ماها مى‏خنديدند. ما اينطور بى‏اطلاع از مسائل روز و بى‏اطلاع از نقشه‏هاى شوم آنها. اين هم يك باب واسعى بود كه اينطور چيز كرده بودند و همين طور امثال اينها.

    امروز بايد همه اقشار هوشيار و مجهز باشند در مقابل نقشه‏هاى شيطانى‏

    حالا بايد ما فكر اين مسائل باشيم هم طبقه روحانيون و هم طبقه دانشگاهى و دانشجويان و ساير طبقات به فكر اين مطلب باشيم كه الان اينها احساس كرده‏اند، لمس كردند كه اتصال مردم به هم آنها را شكست داد و نتوانستند مقاومت كنند، روى يك وحدت كلمه جامعه نتوانستند مقاومت كنند، با تمام جديتى كه آمريكا به صراحت و انگلستان به صراحت و شوروى هم براى حفظ اين جرثومه فساد مى‏كردند نتوانستند حفظش كنند و فهميدند كه اين براى اين بود كه قشرهاى مختلف با هم مجتمع شدند و مقصود همه هم اين بود كه يك حكومت عدل اسلامى. مجتمع شدند در اين مسأله حق. الان بيشتر ما احتياج به اين داريم كه خودمان را حفظ كنيم و مجهز باشيم. پيشترها اينها همه كارها را البته مى‏كردند لكن مسائل كلى در نظرشان بود، آنكه شايد اينها با هم مجتمع بشوند، شايد اين دو قوه متفكر روحانى و دانشگاهى با هم بشوند، شايد توده‏هاى مردم با اينها بشود، شايدها بود و روى شايدها اين همه نقشه‏ها بود. حالا احساس كردند، در اين نهضت عينا ديدند كه مسأله چه بود، ديدند كه همه قدرت‏ها در مقابل قدرت ايمان و اجتماع مردم بر امر اسلامى، فشل شده است. الان بيشتر نقشه‏ها، نقشه شيطانى در كار است و الان بيشتر ما بايد هوشيار باشيم گمان نكنيم به اينكه ما حالا ديگر اين سد را شكستيم و تمام شد.

    الان اينها مشغول تجيهزند. اجتماعات، اتصالات و اشخاصى كه با هم اصلش دوستى نداشتند، گروه‏هائى كه با هم هيچ ابدا ارتباط نداشتند حالا پيوند كردند، پيوند مى‏كنند، شما روزنامه‏ها را بخوانيد قضيه قانون اساسى و خبرگان، ببينيد چه گروه‏هائى با هم مجتمع شدند براى اينكه كانديد بدهند.

    مهم اين است كه خبرگان بايد خبرگان اسلامى باشد

    توجه داشته باشيد كانديدهايتان اسلامى باشند. ما مى‏خواهيم يك مملكت اسلامى درست بكنيم، يك مملكت غربى نمى‏خواهيم درست بكنيم. مملكت اسلامى قانونش بايد اسلامى باشد، بايد آن كسانى را كه تعيين مى‏كنيد براى بررسى، خبره اسلامى باشند، مثل اين مى‏ماند كه - مثلاً - ما

    صحيفه نور ج 8 صفحه 213

    بخواهيم يك كسى را معالجه كنيم برويم يك فقيه را چون فقيه است بياوريم براى معالجه - يك يك - اين را بايد طبيب باشد تا معالجه كند، فقيه هم هرچه فقيه باشد عقلش نمى‏رسد راجع به طب. ما مى‏خواهيم يك قانون اسلامى، يك جمهورى اسلامى. اين جوانهاى ما در خيابان‏ها ريختند و غلبه كرده‏اند بر اينها، روى آن حس اسلاميتشان بود و الا اگر كلمه اسلام را بر مى‏داشتيم كنار مى‏گذاشتيم، مردم مگر بى‏عقلند كه بروند جلوى توپ و تانگ، مردم براى اسلام روند. صدر اسلام، سربازهاى اسلامى براى اسلام جانشان را به خطر مى‏انداختند يعنى خطر نمى‏ديدند، خطر براى خودشان نمى‏ديدند براى اينكه مردن را خطر نمى‏دانستند. جوانهاى ما اينطور شده بودند و الان هم هستند. الان هم بعضى وقت‏ها شايد هر چند روزى يك دفعه يكى مى‏آيد بيخ گوش من مى‏گويد دعا كنيد من شهيد بشوم. جوان اينطور آمده است الان به ميدان. اين حس، حس انسانى و حس اسلامى ما را پيروز كرده است و روى اين حس است كه مردم خون خودشان را دادند. حالا بعد از اينكه رسيديم به اينجا بيائيم يك قانون آمريكائى درست كنيم، يك قانون اروپائى درست كنيم، يك قانون اساسى غربى درست كنيم، خون جوان‏هامان را هدر بدهيم، اين الان دست خودتان است. اين قانون پيش‏نويس است. پيش‏نويس هيچ چيز نيست. بايد رأى بدهيد. بايد نظر بدهيد و مهم اين است كه خبرگان بايد خبرگان اسلامى امين، مسلمان، متوجه غرب و شرق، تحت تأثير غربى و شرقى نباشند، تحت تأثير مكتب‏هاى انحرافى نباشند. اينهائى كه مى‏خواهيد قرار بدهيد اينطور نباشد كه تحت تأثير مكتب ماركس يا امثال اينها باشند، اينها بايد اسلامى باشند، مجلس خبرگان را كه مى‏خواهيد درست بكنيد بايد افراد خبير و دانشمند به احكام اسلام و اشخاصى كه امين هستند و اشخاصى كه تحت تأثير مكتب‏هاى انحرافى نيستند و اشخاصى كه با اين ملت هستند و اشخاصى كه دلسوز به اسلام هستند يك همچو اشخاصى را، البته اشخاص خبير مطلع و مطلع بر اوضاع روز، اينها را بايد تعيين بكنيد تا بررسى بكنند و يك قانونى كه مطابق با ميل همه ملت است كه آن عبارت از قانون غير مخالف با قانون اسلام است، هيچ چيزش مخالف با اسلام نباشد انشاءالله درست بشود و بعدش آنوقت به نظر همه مردم گذاشته بشود، مردم رأى به آن بدهند و آن قانون تصويب شده باشد. انشاءالله كه خداوند همه شما را حفظ كند، موفق كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  5. #695
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 8 صفحه 214

    تاريخ: 2/5/58

    بيانات امام خمينى در جمع پاسداران انقلاب اسلامى اميرآباد و جواديه تهران‏

    پاسدارى در دولت اسلامى داراى شرافت زياد و مسئوليت بزرگ است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من اميدوارم كه همه ما سرباز اسلام باشيم و گوش به فرمان خداى تبارك و تعالى و من اميدوارم كه شما پاسداران همانطور كه پاسدار اسلام الان هستيد، پاسدار جمهورى اسلام هستيد، پاسدار خودتان هم باشيد. شما امروز با سمت پاسدارى در جمهورى اسلامى يك شرافت زياد و بزرگ داريد و يك مسئوليت بزرگ. اما شرافت براى اينكه خدمتگزار به اسلام، خدمتگزار به دين اسلام شريف است و اما مسئوليت براى اينكه شمائى كه براى اسلام هستيد و سرباز اسلام هستيد بايد همه چيزتان را اسلامى كنيد. خداى نخواسته اگر چنانچه از سربازهاى اسلام به مردم يك تعدى بشود، يك چيزى واقع بشود، يك مكروهى واقع بشود، اين پاى اسلام حساب مى‏شود. در رژيم طاغوتى هر كارى كه سازمانى‏ها مى‏كردند و ديگران و قواى انتظامى، پاى طاغوت حساب مى‏شد. امروز اين رژيم رفت و رژيم اسلامى است شما هم پاسدار رژيم اسلامى هستيد. اگر خداى نخواسته از بعضى جوانهاى شما يك تندى، يك چيز مكروهى، يك چيزى واقع بشود كه مردم مثلاً خوششان نيايد، حالا ديگر نمى‏گويند رژيم طاغوتى، گويند در رژيم اسلامى هم اين مسائل هست و نمى‏گويند آن آدم اين كار را مى‏كند، مى‏گويند پاسدارها اين كار رامى‏كنند. اگر يك پاسدار قدمش را كج بگذارد، مى‏گويند پاسدارها اينجورى هستند چنانچه اگر يك روحانى پايش را كج بگذارد، مى‏گويند روحانى‏ها اينطورى هستند. اين يك مسئوليت بزرگى است كه براى ما هست و براى شما. براى ما هست براى اينكه ما خودمان را منتسب به اسلام مى‏كنيم. ما هم مثل شما پاسدار اسلام هستيم انشاءالله. و براى شما هست براى اينكه شما الان پاسدار اسلام هستيد.

    در رژيم اسلامى دولت و ملت از هم جدا نيستند با همند

    خيلى مواظب باشيد كه صحيح رفتار بكنيد. با مردم برادر باشيد. فرق ما بين رژيم طاغوتى و رژيم اسلامى اينست كه در رژيم طاغوتى مردم جدا بودند از قواى انتظاميه، از رژيم. هر كدام مقابل هم ايستاده بودند. ملت هر چه مى‏توانست كار شكنى مى‏كرد براى دستگاه دولتى. دولت هم هر چه ميكرد براى استفاده خودش و براى فشار به ملت بود. اما در رژيم اسلامى دولت و ملت از هم جدا نيستند،

    صحيفه نور ج 8 صفحه 215

    باهمند. دوست و برادرند. برادر باشيد با مردم. همين قواى انتظامى كه شما هم الان از اين قوا هستيد، اينها بايد در خدمت مردم باشند مردم احساس كنند كه شما در خدمت آنها هستيد، وقتى اين احساس بشود آنها مثل برادر با شما رفتار مى‏كنند، دعا به شما مى‏كنند، پشتيبان شما هستند. سرباز در دولت اسلامى مثل سربازان صدر اسلام با خداست اينكه در آن رژيم‏ها تا يك صدائى بلند شد همه رها كردند و متصل شدند به ملت، براى اينكه كار، كار شيطانى بود، ملت هم پشتيبان نبود، خودشان هم از باطن پوسيده بودند. اما در رژيم اسلامى كار، كارخدائى است و سرباز، سرباز خداست و قوى است. چنانچه در صدر اسلام با يك عده كمى آن فتح‏ها و پيروزى‏ها نصيبشان شد، ايران را، روم را شكست دادند. شما هم الحمدلله با روحيه قوى، ايمان به خدا، اين طاغوت را شكست داديد و طاغوتى كه در باطن خودتان هست شكست بدهيد.

    مهم اين است كه آن طاغوت را شكست بدهيد. اميدوارم كه انشاءالله با سلامت و سعادت و در تحت رهبرى آقا اين راه را طى بكنيد و اين نهضت را به آخر برسانيد كه يك حكومت اسلامى با محتواى اسلامى كه تمام جاها كه انسان پا مى‏گذارد ببيند كه اسلامى است. خداوند همه شما را موفق كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  6. #696
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 8 صفحه 216

    تاريخ: 2/5/58

    فرمان امام خمينى به حجت الاسلام جبل عاملى‏

    بسمه تعالى‏

    خدمت حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمين آقاى شيخ عبدالجواد جبل عاملى دامت بركاته‏

    اميد است وجود محترم از بليات محفوظ و به وظايف الهى مشغول باشيد. ضمنا با توجه به لزوم تسريع در كار دادگاه‏هاى انقلاب و رسيدگى به پرونده متهمان، لازم است جنابعالى در شهر سده (خمينى شهر) و توابع، دستور رسيدگى و اقدام در مورد پرونده‏ها را بدهيد و به همين جهت جنابعالى به سمت قاضى شرع منصوب مى‏شويد تا مستقيماً در دادگاه‏ها شركت و قضاوت نموده و احكام صادره را اجرا نماييد و در اصلاح كارهاى محول و مشكلات اهالى نيز به هر نحو مصلحت دانيد اقدام نمائيد.

    از خداى متعال ادامه توفيقات جنابعالى را خواستارم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  7. #697
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 8 صفحه 217

    تاريخ: 2/5/58

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پاسداران ملكان آذربايجان‏

    ايمان و وحدت،اين رمز پيروزى را حفظ كنيد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    آذربايجانى‏ها هميشه در نهضت‏هاى اسلامى پيشرو بوده‏اند و هميشه چشم ما به جوان‏هاى آنها و جوان‏هاى ساير ملت ايران روشن است. شما مى‏دانيد كه اين نهضت با قدرت اسلامى و با قوت ايمان پيش برد، وگرنه ما در مقابل آنها چيزى نداشتيم و آنها همه چيز داشتند و شما جوانان با قدرت ايمان اين نهضت را تا اينجا آورديد و به پيروزى رسانديد. اين قدرت ايمان را حفظ كنيد. اگر خداى نخواسته سستى يا تفرقه‏اى پيش بيايد يا مخالفت قشرها با يكديگر پيش بيايد، خوف آن است كه دشمن‏هاى شما با هم متحد بشوند و بر ما غلبه كنند آنوقت است كه اسلام را كنار زنند و بر ما حكومت مى‏كنند، همان حكومت‏هاى جابرانه، ليكن اگر اين ايمان و اين وحدت را حفظ كنيد و همه به سوى اسلام باشيد هيچ قدرتى بر شما پيروز نخواهد شد.

    آنها الان در صددند كه با هم ارتباط پيدا بكنند و شما را از هم جدا كنند. اين گروه‏ها، اين منطقه‏ها را با تبليغات غلطشان از هم جدا كنند، با اسم‏هاى فريبنده. در حاليكه ما مى‏خواهيم به ملت خدمت بكنيم در صورتى كه آنان دشمن ملت هستند.

    اينها كسانى هستند كه در طول مدت رژيم منحوس شاهنشاهى به او كمك مى‏كردند و در خدمت او بودند، الان هم براى خدمتگزارى به آن رژيم است يا خدمتگزارى به ارباب‏هاى رژيم اين فساد را مى‏كنند، مى‏روند در كردستان يك جور تبليغ مى‏كنند، در خوزستان جور ديگر، پيش شماها يك جور، در دهات طور ديگر، در شهرستان‏ها از طريق ديگر، در كارخانه‏ها پيش زارعين طورى ديگر. مقصد اين است كه نگذارند جمهورى اسلامى به معناى واقعى‏اش تحقق پيدا كند، براى اينكه از اسلام مى‏ترسند، اينها مى‏دانند كه اگر عدل اسلامى محقق شود، براى توطئه گرها، براى طاغى‏ها، براى چپاولگرها ديگر راهى باقى نمى‏ماند و لهذا دست و پا مى‏زنند كه نگذارند جمهورى اسلامى آنطور كه ميل ماست تحقق پيدا بكند. ولى انشاءالله به قدرت شماها و با قدرت اسلام و به پشتيبانى ولى عصر سلام الله عليه ما پيروز هستيم و شما جوانها انشاءالله موفق و مويد باشيد. انشاءالله خداوند به شما توفيق عنايت كند و اين را با هم برويد و به مقصد برسيد تا دنيا بفهمد كه حكومت عدل على يعنى چه.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  8. #698
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 8 صفحه 218

    تاريخ: 3/5/58

    پيام امام خمينى به مناسبت حلول ماه مبارك رمضان‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    باحلول ماه مبارك رمضان، ماه عبادت و سازندگى، ماه تجديد قواى معنوى، شهرالله الاعظم كه در آن عموم مسلمانان در صف واحد متوجه به موضع قدرت لايزال و تجهيز در مقابل قواى طاغوتى هستند، لازم است با توحيد قدرت و قدرت واحده در مقابل طاغوت‏هاى زمان و چپاولگران بين المللى بپا خيزند و از ممالك اسلامى دفاع كنند، دست خائنان را كوتاه و اميد آنان را قطع نمايند. اكنون عموم مسلمانان و مستضعفان و خصوصاً ايران عزيز و لبنان و فلسطين مغصوب، مراحل حساسى را در پيش دارند. ايران با اخلالگران وابسته به رژيم و منحرفين و صهيونيسم جهانى و لبنان و فلسطين با اسرائيل دشمن اسلام و مسلمين و مفسد آدمخوار روبروست. اكنون برادران مسلمان ما در فلسطين و لبنان گرفتار تجاوزات غير انسانى اسرائيل‏اند و اگر خداى نكرده اسرائيل در آن ميدان پيروز شود، دامنه تجاوزاتش را به ساير كشورها نيز خواهد كشيد. مقتضى است در اجتماعات ماه مبارك به برادران فلسطينى و لبنانى دستجمعى دعا شود.

    لازم است در آستانه فرا رسيدن ماه مبارك رمضان مطالبى را تذكر دهم:

    1- در اين موقع حساس كه بيش از هر وقت ديگر احتياج به اجتماعات اسلامى داريم، لازم است ملت مسلمان ما در تمام بلاد به مساجد روى آورند و نهضت را از راه مساجد كه دژهاى محكم اسلامند، زنده نگه دارند و با شعارهاى اسلامى نهضت را پيش برند.

    2- خطباء محترم و اهل منبر، مردم را به وحدت كلمه و ادامه نهضت و تقوى و صبر انقلابى دعوت كنند و از اختلاف و تفرقه كه اساس شكست و عقب‏ماندگى است بترسانند و با ياد آورى جهاد سيد مظلومان و مصيبات وارده بر آن حضرت، ملت را به مجاهدت تا پيروزى نهائى و رسيدن به حكومت اسلامى در تمامى ابعادش فرا خوانند. ذكر فداكارى‏ها و مجاهدات مجاهدين صدر اسلام، نه تنها در امروز، بلكه تا ابد اسلام را زنده نگه مى‏دارد.

    3- لازم است علماء جميع بلاد، از مركز تا دورترين استان‏ها و شهرستانها براى رسيدن به هدف اسلامى تشريك مساعى نمايند و براى انتخاب مجلس خبرگان، همه مجتمعاً در انتخاب كانديدا مشترك باشند و هر يك يا هر محل كانديداى جداگانه نداشته باشند، كه در اين تفرق، خوف شكست و مخاطره عقب راندن اسلام و احكام مترقى آن است. امروز، چنانچه ملاحظه مى‏نمائيد بعضى‏

    صحيفه نور ج 8 صفحه 219

    از گروه‏هائى كه با هم اتحاد نداشته‏اند، در اين امر متحد شده و كانديداى مشترك تعيين نمودند. من بيم آن دارم كه شما از حق خود متفرق شويد و خداى نخواسته سستى در انقلاب پديد آيد. لازم است در اين امر حياتى، براى مصالح اسلام از مقاصد ديگر دست برداشته و همه علما و قشرهاى علاقه‏مند به اسلام، خصوصاً جوانان پرشور اسلامى در تعيين خبرگان، متحد شوند. در اين صورت خداوند تعالى با شماست. اميدواريم كه در اين چند روز، كانديداهاى مشترك همه علماء بلاد و علاقه‏مندان به اسلام را در رسانه‏ها بشنوم و بخوانم. از خداوند تعالى قدرت اسلام و پيروان را خواهانم.

    4- من با پشتيبانى ملت عظيم مسلمان، از موضع قدرت به بدخواهان نهضت اسلامى و به توطئه‏گران راست و چپ اخطار مى‏كنم كه دست از افساد و توطئه برداريد و براى مصالح كشور به ملت بپيونديد و از نفاق و خدمت به اجانب بپرهيزيد و گمان نكنيد با اين حركات جاهلانه مى‏توانيد ملت را از مسير خود باز داريد و نيز به مطبوعات و رسانه‏هاى جمعى همين اخطار را اكيداً مى‏كنم، آزادى غير از توطئه است. از توطئه‏هاى خلاف مصالح عاليه اسلام و كشور و ملت جدا جلوگيرى مى‏شود و من در صورت احساس خطر جدى، مسائل را با ملت عزيزم در ميان مى‏گذارم تا ملت دلير، خود تصميم لازم را بگيرد، كه تا به حال در مسائل مختلف، تصميم قاطعانه گرفته است.

    5- اينجانب به برادران اسلامى، در همه كشورها خصوصاً به برادران عرب و ملت عظيم عرب كه پيشتازان اسلامند، خطر عظيم اجانب، خصوصاً صهيونيسم را كراراً اعلام كرده‏ام. لازم است در شهر رمضان كه ماه اجتماعات اسلامى است، مومنين در مجامع عمومى پرده از توطئه‏هاى اين غول جهانخوار برداشته و خطرات دشمن انسانيت را بر ملا كنند.

    6- لازم است از متفكرين بزرگ جهان اسلام دعوتى به عمل آيد تا ابعاد مختلف انقلاب كبيراسلامى ايران تشريح گردد و ضرباتى كه اين انقلاب بر پيكر جهانخواران بين المللى زده است ارزيابى گردد تا تبليغات سوء دشمنان انقلاب اسلامى ما نقش بر آب گردد. از خداوند متعال عظمت اسلام و كشورهاى اسلامى را خواستارم .

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  9. #699
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 8 صفحه 222

    تاريخ: 10/5/58

    پيام امام خمينى به آيت‏الله دستغيب‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    خدمت حضرت مستطاب حجت الاسلام و المسلمين آقاى حاج سيد عبدالحسين دستغيب دامت بركاته، مرقوم محترم كه حاكى از صحت مزاج شريف بود واصل گرديد طومارى هم از اهالى محترم شيراز وسيله حامل نامه رسيد كه خواستار شده بودند جنابعالى دعوت آقايان را جهت اقامه نماز جمعه بپذيريد و بدين ترتيب مناسب است جنابعالى اقدام فرموده و نماز جمعه را در شيراز بخوانيد، از خداى تعالى ادامه توفيقات و سلامتى آنجناب را خواستارم.

    والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #700
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 8 صفحه 220

    تاريخ: 8/5/58

    پيام امام خمينى به ملت ايران در آستانه انتخابات مجلس خبرگان‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    در آستانه انتخابات خبرگان براى بررسى پيش‏نويس قانون اساسى جمهورى اسلامى لازم است با ملت شريف و مبارز مطالبى را در ميان گذارم:

    1- ملت شريف با نهضت عظيم خود و قيام مردانه، با ايثار جان و خون و از دست دادن ده‏ها هزار شهيدان ارجمند و به جا گذاشتن ده‏ها هزار معلول و معدوم، كشور را از لوث وجود خيانتكاران و اجانب پاك و با رفراندم بى‏مانند خود به جمهورى اسلامى رأى مثبت داد كه حكومت عدل اسلامى برقرار و احكام مترقى اسلام اجرا شود و از اين جهت جمهورى صد در صد اسلامى است و قانون اساسى آن بايد به هيچ وجه مخالف با احكام اسلام نباشد و براى رسيدن به اين مقصود لازم است با شور و شعف همانند رفراندم، زن و مرد و بزرگ و كوچك به صندوق آراء هجوم برده و آراء خود را در آن بريزند و هر چند ماه مبارك است و زحمت دارد لكن اين امر از عبادات بزرگ محسوب خواهد شد.

    2- خبرگانى كه براى رسيدگى به قانون اساسى جمهورى اسلامى انتخاب مى‏شوند بايد آشنا به مسائل اسلام و خبره در آن باشند و نيز معتقد به اسلام و متعهد و امين و ملى و مورد اعتماد و بى‏گرايش به چپ و راست و پرهيزكار باشند. ملت عزيز! سرنوشت خود را به كسى دهيد كه در مسير شماست كه مسير اسلام است. در هر شهرستان و حوزه انتخاباتى علماى اعلام و معتمدين محل منتخبين خود را با وحدت كلمه تعيين و ملت را دعوت به انتخابات آنان كنند و من اميدوارم كه ملت شريف از ارشاد علماى اعلام خود بهره‏مند شده و اسلام و مصالح كشور اسلامى را با اين عمل انسانى - اسلامى حفظ نمايند.

    اينجانب راجع به قانون اساسى و خبرگان مطالبى دارم كه انشاءالله بعد از اين بيان مى كنم.

    3- اين روزها در بعضى مصاحبات و مطبوعات مطالبى مبنى بر نزديكى خطر منتشر مى‏شود كه جز جنگ اعصاب و تبليغات بى سرو پا چيزى نيست. ملت ما كه قدرت شيطانى عظيم دشمن را از دست او گرفت و رژيم شاهنشاهى را از تاريخ محو كرد از اين تبليغات بى‏مايه نمى‏هراسد. امروز به خواست خداوند متعال قدرت در دست ملت است و جوانان برومند ايران چون سدى عظيم در مقابل دسيسه‏ها و توطئه‏ها ايستاده‏اند و ما هيچ باكى از اين ريشه‏هاى گنديده نداريم و تمام توطئه‏ها را در نطفه خفه‏

    صحيفه نور ج 8 صفحه 221

    مى‏كنيم. من به ملت مبارز اطمينان مى‏دهم كه خطرى ما را تهديد نمى‏كند و توصيه كنم كه از موضع قدرت هوشيارانه مراقب توطئه‏ها باشند و راه را بر خائنان به ملت و كشور ببندند و وحدت خود را حفظ كنند و از تبليغات منحرف رسانه‏ها نترسند كه خداوند متعال پشتيبان ماست.

    4- من ارباب جرايد و رسانه‏ها و گويندگان رانصيحت مى‏كنم كه دست از اين شايعه افكنى‏ها بردارند و مسائل بيهوده و مطالب دروغ را براى زياد شدن تيراژ پخش نكنند، كه اگر احساس توطئه و فساد شود ملت با آنها به طورى ديگر عمل مى‏كنند.از آزادى سوء استفاده نكنيد و مسير ملت را رها ننمائيد و از بزرگ‏نشان دادن و قايع كوچك بپرهيزيد كه صلاح ملك و ملت در آن است. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين را خواستارم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 70 از 208 نخستنخست ... 206066676869707172737480120170 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/