صفحه 63 از 208 نخستنخست ... 135359606162636465666773113163 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 621 تا 630 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #621
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 7 صفحه 244

    تاريخ: 11/4/58

    بيانات امام خمينى در ديدار با خواهران دانشجوى دانشگاه دماوند

    گروه‏بندى‏ها و مطرح شدن مسائل شخصى بعد از پيروزى نيم‏رس انقلاب

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    لازمه هر انقلابى - كه شايد قابل اجتناب نباشد - اين است كه بعد از پيروزى يا بعد از اعتقاد به پيروزى، اين مسائل شخصى پيش مى‏آيد. مادامى كه در حال انقلاب هست يك ملتى (هر ملتى باشد) در حال انقلاب مسائل شخصى و مسائل گروهى پيششان مطرح نيست، همه اجتماعاً رو به مقصد مى‏روند. چنانچه در انقلاب ايران ملاحظه كرديد كه همه قشرهاى ملت مسائل شخصى و مسائل حزبى و گروهى خودشان را كنار گذاشته بودند و رو به يك مقصد مى‏رفتند، حتى آن گروه‏هائى كه موافق با نهضت هم نبودند آنها هم سكوت مى‏كردند، طرح نمى‏كردند مخالفت را براى اينكه مى‏ديدند مقابل ملت نمى‏توانند عرض وجود بكنند. لكن بعد از اينكه اين پيروزى تا همين حد حاصل شد و مردم دريافتند كه حريف را از ميدان بيرون كرده‏اند، آن هم يك همچو حريف قدرتمندى و ريشه‏دارى كه رژيم دو هزار و پانصد ساله بود، بعد كه مردم احساس پيروزى كردند مثل اينكه سى و پنج ميليون جمعيت را از زندان بيرون كرده باشند. اينها از اختناق و از زورها و چپاولگرها و اينها، يكدفعه زدند بيرون و بعد از اينكه خودشان را پيروز ديدند، اين معنائى كه لازمه انقلاب است در ايران هم حاصل شد و آن اينكه بعد از انقلاب توجه مى‏شود به خواست‏هاى شخصى. در حال انقلاب اصلا صحبت مسكن هيچ مطرح نبود كه مسكن كى دارد، كى ندارد حتى آن زاغه‏نشين‏ها هم آنطورى كه يك وقت نشان دادند، آنها هم در مصاحبه گفت يكيشان كه ما صبح كه مى‏شود همه‏مان با هم مى‏رويم براى تظاهر. اصلا مطرح نبود كه كسى مسكن دارد يا ندارد، كسى فلان احتياج را دارد، فلانكس حقوقش كم است، زياد است، اين حرف‏ها اصلش در حال انقلاب مطرح نيست و در ايران هم ديديد كه نبود. اما مع‏الاسف در ايران قبل از اينكه ما به پيروزى نهائى برسيم اين پيروزى نيم‏رس اسباب اين معنا شد كه مردم، گروه‏ها متوجه به مسائل شخصيه شدند و توجه به آن نابسامانى‏هائى كه در رژيم گذشته باقى گذاشته بود و آن گرفتارى‏هائى كه براى همه قشرها بود و از ارث همان رژيم سابق بود. اين توجه يك جهت شد كه مردم از آن وحدت كلمه و از آن توجه خاصى كه همه با هم داشتند بيرون آمدند.

    صحيفه نور ج 7 صفحه 245

    گروه بندى‏هاى مختلف منفعت طلبان به منظور ايجاد اختلاف و فعاليت‏هاى تخريبى

    و يك جهت ديگر كه شايد در خصوص انقلاب ما بود، آن اين است كه آن گروه‏هائى كه با جمهورى اسلامى و با اسلام روى خوشى نداشتند، يا به حسب مكتب انحرافى‏شان مخالف بودند و يا ترس داشتند از اسلام و گمان‏هاى باطلى درباره اسلام مى‏بردند، اين گروه‏ها هم شروع كردند عرض وجود كردن. اين عرض وجود اين گروه‏هاى بسيار فراوان كه در روزنامه‏ها تا صد تا (يك قدرى هم بيشتر يا همان حدود صد تا) گفته مى‏شود كه تا كنون گروه‏هاى مختلف تا اينقدر با اسماء مختلف پيدا شده است، اين گروه‏هاى مختلفى كه پيدا شده است به نظر آدم مى‏آيد كه علاوه بر اينكه يك گروه‏هائى با اسلام مخالفند و يك گروه‏هائى هم از اسلام مى‏ترسند ولو اينكه يك مكتب مخالفى ندارند، لكن از اسلام ترسيده‏اند و بى‏جهت هم ترسيده‏اند، لكن خوب ترسيده‏اند. علاوه بر اين يك دست‏هائى زير پرده در كار هست براى درست كردن اين گروه‏هاى مختلف و ايجاد اختلاف كردن كه الان در ايران اين عوامل هست. يكى احساس پيروزى كه دنبال احساس پيروزى برگشت به اين است كه حال، ما بعد از پيروزى مى‏خواهيم ثمراتى داشته باشد و همچو گمان كردند كه فوراً تا پيروز شدند همه چيز درست مى‏شود، يك مملكتى كه همه چيزش به باد رفته يكدفعه همه چيزش درست مى‏شود. اين يك عامل بود يك عامل ديگر هم آن گروه‏بندى‏هائى كه شده است و دست‏هائى كه در كار است، آنهائى كه مى‏خواهند منافع ماها را ببرند و خوف اين را دارند كه اگر اسلام تحقق پيدا بكند و رژيم جمهورى اسلامى درست پا برجا بشود ديگر براى آنها جايى نيست، آنها شروع كردند به ايجاد اينطور گروه‏ها براى ايجاد اختلافات. دستجات مختلفى، چه باقيمانده آن رژيم سابق و تفاله آن و چه آن قدرت‏هاى بزرگى كه طمع به ايران دارند و باز هم نمى‏توانند دست بردارند و چه اين گروه‏هائى كه هر كدام براى مقصد خاص خودشان و خوف از اسلام يا مخالفت با اسلام درست شده‏اند، اينها همه اسباب اين شده است كه الان يك اختلافاتى در سطح كشور وجود دارد و دستجات مختلفى هم فعاليت‏هاى به قول خودشان سياسى دارند و يك دسته‏هائى هم هستند كه اينها فعاليت‏هاى تخريبى دارند كه خرابكارى مى‏كنند. از اين جهت مسأله‏اى است كه بعد از هر انقلابى اجتناب ناپذير است و در ايران كه يكى از انقلاب‏هاست، به واسطه اين جهات مختلفه و شايد بعضى جهات ديگر، اين اختلافات پيش آمده است.

    تكليف بر حفظ نهضت اسلامى و جارى نمودن احكام اسلام

    تكليف همه ما، چه شما بانوان محترم و چه ساير ملت، همه، بانوان و برادران و خواهران و همه اين است كه در يك همچو مقطعى كه ما واقع شده‏ايم از تاريخ كه ما سر دو راهى الان واقع شده‏ايم، دو راهى يكى پيروزى نهائى، يكى خداى نخواسته شكست و برگشت به حال‏هاى اول، تكليف همه ملت اين است كه همانطورى كه اين نهضت را با وحدت كلمه و وحدت مقصد كه همه مقصدشان اسلام بود، همه با هم فرياد اسلام مى‏زدند، حالا هم همان را حفظ بكنند، اجتماعات خودشان را حفظ بكنند، مساجد را پر بكنند از جمعيت‏ها، جاهايى كه اجتماعات عمومى مى‏شود، در جاى اجتماعات عمومى‏

    صحيفه نور ج 7 صفحه 246

    اجتماع بكنند و مطالب را، آن مطالبى كه مقصدشان است و آن اينكه همه احكام اسلام در ايران جارى بشود، اينها را باز در نظر بگيرند. با اين اجتماعات و با اينطور گرم نگه داشتن نهضت، اين را گرم نگه دارند تا اين مسائل بعدى كه بايد بگذرد و اين حكومت انتقالى مبدل به يك حكومت مستقر بشود، مستقل بشود، مجلس شورا پيدا بشود، رئيس جمهور معلوم بشود تا اينكه بساط آن احزاب، آنهائى كه مخالفت‏هايى با رژيم اسلامى دارند، آنها از بين بروند و انشاءالله مملكتتان را خودتان اداره‏اش بكنيد و خودتان مستقل، بدون اختناق استقلالش را حفظ بكنيد و به پيش برويد.

    البته ما براى آتيه هم احتياج داريم به مسائلى. ما نبايد همين، فرض اين بكنيم كه حالا ما يك جمهورى اسلامى پيدا كرديم (و انشاءالله همه جهاتش هم اميد است كه درست بشود) ما نبايد قناعت به اين بكنيم كه در عصر خودمان جمهورى اسلامى محقق شده است، ما براى عصرهاى بعد بايد حالا فكر بكنيم يعنى ما همانطورى كه خودمان مقاصدى داريم و روى آن مقاصد اين نهضت را كرديم اعقاب ما هم همان مقاصد را دارند و آنها هم احتياج دارند به اينكه اجتماع داشته باشند، بينش داشته باشند كه بتوانند اين چيزى را كه شماها به دست آورديد، آنها نگهدارى كنند و مملكتمان تا آخر يك مملكت مستقل و يك مملكتى كه از تحت فشار ديگران خارج شده است و مال خودمان باشد و خودمان اداره‏اش كنيم.

    اميدوارم انشاءالله كه خانم‏ها كه تشريف آورده‏اند اينجا و خيلى هم در اين مسائل سهيم و شريك هستند، در اين نهضت سهيم هستند، شريك هستند بلكه بايد گفت اينها پيشقدم هستند، بايد گفت كه مردها از اينها الهام گرفته‏اند در اين نهضت، انشاءالله خداوند همه‏تان را تاييد كند، موفق باشيد، سعادتمند باشيد و مملكت خودتان را خودتان اداره بكنيد و بچه‏ها را خوب تربيت بكنيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  2. #622
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 7 صفحه 247

    تاريخ: 11/4/58

    فرمان امام خمينى به حجت‏الاسلام آذرى قمى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ احمد آذرى دامت افاضاته

    با توجه به وضع كنونى زندان‏هاى تهران و احتياج به تسريع در كار رسيدگى به پرونده‏هاى متهمين، بدين وسيله جنابعالى به دادستانى دادگاه انقلاب اسلامى تهران و حومه انتخاب و منصوب مى‏شويد. اميد آنكه پيرو اين مأموريت اقدام به رسيدگى و تسريع كارها نموده و در هر حال احتياط را مراعات نمائيد. از خداى تعالى موفقيت آن جناب را خواستارم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  3. #623
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 7 صفحه 248

    تاريخ: 11/4/58

    بيانات امام خمينى در جمع بانوان اهواز

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من مى‏توانم بگويم كه در زمان اين پدر و پسر به بانوان ما بيشتر ظلم شد تا به ساير اقشار. شما شايد اكثراً يادتان نباشد كه در زمان رضاشاه با بانوان چه كردند اينها، چه مصيبت‏هائى به بار آوردند با اسم اينكه مى‏خواهيم ايران را نظير اروپا مثلاً بكنيم، ايران را متجدد بكنيم، نصف از جمعيت ايران را مى‏خواهيم در جامعه بياوريم. با بانوان نمى‏دانيد چه كردند، اينها دو طايفه را در آنوقت از همه بيشتر بهشان ظلم كردند يكى بانوان بود كه با اين اسم آنقدر ظلم كردند و يكى هم روحانيون بود. اين دو طايفه را شايد در زمان رضاشاه بيشتر از ساير مردم بهشان تعدى كردند.

    بانوان را الزام كردند به اينكه در مجالس كذائى كه داشتند حاضر بشوند. مردها با زن‏هايشان، با دخترهايشان در آن مجلس‏هاى فاسد الزام داشتند كه حاضر بشوند. حتى در قم، در قم كه مركز روحانيت بود، در قم هم اين مسائل بود و در همه شهرستان‏ها. اينها نمى‏خواستند كه به جمعيت ايران يك نيمى افزوده بشود، براى اينكه اينها همه جمعيت ايران را مى‏خواستند كه نباشد آنطورى كه بايد باشند.

    اينها نمى‏خواستند كه بانوان را آزاد كنند، براى اينكه مردها هم در زمان اينها آزاد نبودند. نه بانوان آزاد بودند نه مردها. آنها آزادى را در چيزهاى ديگر مى‏ديدند كه در آن همه‏اش فساد بود. آزادى را در اين مى‏ديدند كه زن‏ها با مردها توى دريا لخت بشوند و با هم شنا كنند، در مراكز فحشا با هم مجتمع باشند و به قول خودشان آزادانه هر كارى مى‏خواهند، بكنند. اينها تربيت انسانى را از ايران بكلى از بين بردند و تربيت‏هاى غربى، نه آنهم تربيت‏هاى صحيح غربى، تربيت‏هاى فاسد غربى در بين ما رواج دادند. و در زمان اين پسر شايد بيشتر معنويات از بين رفت. در زمان او ظلم شايد ظهورش، ظاهرش بيشتر بود، بانوان را بيشتر اذيت كردند، ساير مردم را بيشتر اذيت كردند. ولى در زمان اينها معنويات مملكت را بيشتر از بين بردند، نگذاشتند كه يك رشد فكرى بكنند. با اسم تمدن و با اسم تمدن بزرگ اين مملكت را به هدر دادند، همه چيز اين مملكت را و خصوصاً نيروى انسانى را به هدر دادند و خيانتى كه در اين جهت به مملكت ما كردند بيشتر از خيانتى است كه در اقتصاد كردند، يا در ارتش كردند، يا در فرهنگ كردند. نيروى انسانى ما را نگذاشتند رشد بكند، فرهنگ را نگذاشتند ترقى بكند، نگذاشتند كه جوان‏هاى ما رشد پيدا بكنند. هر كارى كردند همه‏اش‏

    صحيفه نور ج 7 صفحه 249

    بر خلاف مصلحت مملكت بود. حالا هم كه رفته‏اند اينقدر قرض به بانك‏ها باقى گذاشته‏اند كه دولت معلوم نيست بتواند از زير اين قرض‏ها بيرون برود. همه چيز مملكت ما را بردند و يك مملكت خرابى گذاشتند.

    شما بانوان كه در اين نهضت شركت داشتيد و خداوند شما را حفظ كند، از اين به بعد هم در اين نهضت شركت كنيد و اين نهضت را به پيش ببريد و مهم شما اين است كه اولادها را خوب تربيت كنيد، بانوان را آنطور اينها مى‏خواستند باشند كه بچه‏هايشان از آنها جدا باشد، بانوان را بكشند به ادارات، نه براى اينكه اداره درست بشود، يكى اينكه ادارات را فاسد بكنند، يكى اينكه بچه‏ها را از دامن مادر جدا بكنند و بچه‏ها از اول كه در دامن مادر نباشد عقده پيدا مى‏كنند و اكثر مفاسد از اين عقده‏هائى است كه بچه‏ها پيدا مى‏كنند.

    شما بچه‏هاى خودتان را خوب حفظ كنيد، بچه‏هاى خودتان را خوب تربيت كنيد، اين بچه‏ها هستند كه كشورى را نجات مى‏دهند. در دامن شما اينها اسلامى بار بيايند، در دامن شما اينها با فضيلت بار بيايند، با ايمان بار بيايند تا در اين مملكت بتوانند خدمت بكنند. خداوند همه شما را انشاءالله سعادتمند كند و همه شما را براى مملكت خودتان مفيد قرار بدهد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  4. #624
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 7 صفحه 250

    تاريخ: 12/4/58

    بيانات امام خمينى در ديدار اعضاى هيأت بحرينى و كرد و پاسداران قائميه

    دشمنان در صدد بد جلوه دادن نهضت اسلامى هستند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از بركات اين نهضت يكى اين است كه طوائف مختلفه را زير يك سقف توى يك اطاق كوچك جمع كرده است، فارس و كرد و عرب و عجم، همه برادرها را در يك جا مجتمع كرده است تا مسائل و مطالبى كه دارند بگويند و ما هم اگر عرائضى داريم به آنها عرض مى‏كنيم.

    آنچه كه الان به نظر من اهميت دارد و اهميت حياتى دارد يعنى حيات اسلام به آن بستگى دارد اين است كه از حالا به بعد ما چه بكنيم، تكليف حالا را معين كنيم. آنچه كه گذشت، گذشت و بحمدالله به خير گذشت، ما چه بكنيم كه از اين به بعد هم به خير بگذرد، به نفع اسلام بگذرد. آن كه الان ما را تهديد مى‏كند و موجب نگرانى است و نگرانيش بيشتر از نگرانى‏اى است كه سابق داشتيم راجع به مبارزه با طاغوت اين است كه الان يك قشرهائى هستند، يك اشخاصى در بين ملت هستند كه اينها مى‏خواهند اين نهضت اسلامى را با اينكه اسلامى است بد نمايش بدهند، يعنى مكتب ما را يك طورى نمايش بدهند به دنيا كه اين مكتب اسلامى هم مثل همين مكاتب ديگر و مثل همين رژيم‏هاى فاسد ديگر است، منتها آنوقت قدرت دست يك طائفه‏اى بود و كارهاى خلاف مى‏كردند، حالا دست يك طائفه ديگر آمده ولى همان كارها را مى‏كنند.

    ما اگر چنانچه در اين مبارزه كه با طاغوت مى‏كرديم و همه شما جوان‏هاى عزيز و همه طبقات ملت با هم مجتمع شدند و به پيش رفتند اگر در آن رژيم ما شكست مى‏خورديم، قتل عام مى‏شديم چيز مهمى نبود براى اينكه در راه حق بوده است و مكتب ما محفوظ بود و كوشش خودمان را آنقدرى كه مى‏توانستيم كرديم منتها زورمان نرسيد آنها غلبه كردند، چنانچه اولياء حق هم بسياريشان مغلوب شدند لكن مكتب محفوظ ماند. سيدالشهدا سلام‏الله عليه با همه اصحاب و عشيره‏اش قتل عام شدند، لكن مكتب‏شان را جلو بردند. شكست در مكتب نبود پيشروى بود، يعنى بنى‏اميه را تا ابد شكست داد، قتل سيدالشهدا، يعنى اين اسلامى كه بنى‏اميه مى‏خواست بد نمايش بدهد و با ادعاى خلافت بر خلاف موازين انسانى عمل بكند آن را، سيدالشهدا سلام‏الله عليه با نثار خون خودشان آن رژيم را، رژيم فاسد را شكست داد و خود مقتول شد. ما اگر در اين رژيم سابق در اين مبارزه شكست مى‏خورديم و آن مكتب‏مان محفوظ مى‏ماند، دست نخورده مى‏ماند و خودمان از بين مى‏رفتيم خيلى اهميت نداشت براى

    صحيفه نور ج 7 صفحه 251

    اينكه سيدالشهدا هم كشته شد، اميرالمؤمنين هم در جنگ با معاويه شكست خورد.

    امروز هر قدم كجى كه برداشته شود به نام اسلام تمام مى‏شود

    اما حالا سر يك دوراهى واقع شديم اين اهميت دارد. اين دوراهى اين است كه چه بكنيم كه مكتب‏مان محفوظ باشد، و چه اعمالى مكتب ما را به باد مى‏دهد، شما پاسدارهاى عزيز محترم كه علاقمند هستيم ما همه به شما، چه بكنيد؟ چه اعمالى از شما صادر بشود كه اين اعمال در اين رژيمى كه الان رژيم اسلامى است، الان جمهورى اسلامى است، مملكت ما رژيمش الان با رفراندم، جمهورى اسلامى شده، اگر الان يك اعمالى بجا بياوريم، ارتكاب يك كارهائى بكنيم كه بر خلاف موازين شرعيه باشد، بر خلاف موازين عدالت باشد مثلاً فرض كنيد كه جوانى از ما بر خلاف موازين يك تعدى به غير بكند، يك جوانى كه به عنوان پاسبان اسلام است بريزد در خانه يك كسى و يك كار زشتى بكند، امروز اين كار را ديگر پاى اين شخص حساب نمى‏كنند مى‏گويند پاسبان، پاسدار اسلام هم اينطورى است، در رژيم سابق ساواكى‏ها اين كارها را مى‏كردند، در رژيم حالا هم پاسداران اسلام اين كارها را مى‏كنند. اگر به پاى شخص حساب مى‏شد و مكتب محفوظ مى‏ماند و نسبت به اسلام نمى‏دادند اشكال خيلى نبود. آدم فاسد در عالم خيلى هست، آدم مخالف با موازين عمل كن زياد است، اما اگر ما خودمان را پاسدار اسلام بدانيم ما كه در لباس روحانيت هستيم، اين صف و شما كه پاسداران اسلام هستيد و همه‏مان انشاءالله پاسداران اسلام باشيم، اگر امروز از ما از اين طبقه و از شما و اين طبقه و از آقايان و آن طبقه اگر امروز يك خلافى صادر بشود، اين اشخاصى كه با قلم‏هاى زهرآلود چشم‏ها را دوخته‏اند كه يك چيزى پيدا بكنند برايش، يكى را هزار تا اضافه بكنند و به اسلام نسبت مى‏دهند نه به شما نه به من، اگر يك كارى يك وقتى من كردم مى‏گفتند خمينى يك آدم مخالف با عقل و اسلام است، اين اشكالى نداشت، خوب، خيلى اشخاص مخالف بودند يكى‏اش هم من، اما اگر من حالا يك كارى بكنم و بگويند كه رژيم اسلام اينطورى است، يا آقا خداى نخواسته يك كارى بكنند كه نسبت داده بشود به اينكه اين حكومت اسلام هم همين است، اينهائى كه نشسته‏اند و الان در داخل و خارج چشم‏ها را دوخته‏اند كه يك مناقشه‏اى بكنند، يك چيزى از شما، از من، از آقا ببينند، از روحانيون، از پاسداران، از كميته‏ها، از دادگاه انقلاب، از حكومت - عرض مى‏كنم كه - ملى، از همه اينها يك چيزى ببينند يكى را هزار مى‏كنند، آنهم پاى من و آقا حساب نمى‏كنند، پاى اسلام حساب مى‏كنند. امروز مكتب ما در خطر است و آنوقت كه رژيم بود، مكتب‏مان سر جايش بود، خودمان در خطر بوديم. اگر در زمان طاغوت ما با آنها مبارزه مى‏كرديم و ما را مى‏كشتند اشكال نداشت شكست خورده بوديم و اگر در زمان طاغوت از يك معمم يك چيزى صادر مى‏شد، نمى‏گفتند اسلام، مى‏گفتند اين ساواكى هست، به اسلام نسبت نمى‏دادند. الان اگر از پاسدارهاى اسلام، چه شما كه پاسداريد و چه ما كه پاسداريم يك مطلبى صادر بشود، اين اشخاصى كه در صددند كه تخطئه كنند مكتب ما را، اسلام را تخطئه كنند، اينها قلم‏ها را بر مى‏دارند اينجا به كنايه و در خارج به صراحت مى‏نويسند و مكتب

    صحيفه نور ج 7 صفحه 252

    ما يك وقت در دنيا شكست مى‏خورد. شكست مكتب مصيبت بزرگ است. امروز مسؤوليت طبقه روحانى، مسؤوليت پاسدارهاى اسلام، مسؤوليت حكومت است، رئيس الوزراء اسلام، نخست وزير اسلام، مسؤوليت امروز مثل سابق نيست، امروز مسؤوليت زياد است. مسؤوليت اين است كه اگر يك كارى ما بكنيم، روحانى خداى نخواسته يك كارى بكند، در كميته‏ها يك كارى بشود، در دادگاه‏هاى انقلابى يك كار خلافى بشود، پاسدارهاى انقلاب يك كارى بكنند، مردم يك كارى بكنند، بازار يك بازار غير اسلامى باشد، آنهائى كه براى مناقشه نشسته‏اند و چشم‏هايشان را دوخته‏اند به ما، آنها براى ما يك كارى مى‏كنند كه اصل مكتب ما شكست بخورد، يعنى تا ابد اسلام دفن بشود. مصيبت اين است و الا مصيبت كشته شده كه مصيبتى نيست، خوب، جوان‏هاى ما كشته شدند، در راه اسلام كشته شدند، شهيد شدند، هنياًلهم ، اما كشته شدن، دفن شدن مكتب اهميت دارد، اين را حفظش كنيد اى برادرهاى پاسدار من! اى عزيزان ما! مبادا از شما يك مطلبى صادر بشود كه قلم‏ها برداشته بشود و نوشته بشود كه اسلام اينجورى هست، اينها مثل ساواكى‏هايند. اى آقايان روحانيون! مبادا از روحانيون يك وقتى، حالائى كه يك قدرتى پيدا شده است يك چند نفر تفنگدار دور خودشان جمع كنند و يك كارى بكنند كه اسلام را لكه‏دار بكنند.

    امروز اگر از يك روحانى يك مطلبى صادر بشود كه بر خلاف موازين باشد، آنهائى كه بايد ما را لكه‏دار كنند مى‏گويند اينها هم، آخوندها، الان ديكتاتورى كفش و عمامه است. بهانه دست مردم ندهيد، اسلام ديكتاتورى نيست، آن كه ديكتاتور است مسلم نيست، روحانيت ديكتاتور نيست، آن كه ديكتاتور است روحانى نيست، لكن قلم برداشته مى‏شود و نوشته مى‏شود اينها همان‏ها هستند، آنوقت ساواك بود، حالا پاسدار هست. نكند خداى نخواسته يك وقت يك چيزى از شما صادر بشود، از ما صادر بشود، از روحانيون صادر بشود، از كميته‏ها صادر بشود. اينها هم الان اجزاء مملكت اسلام است. ما ادعا داريم كه يك مملكت اسلامى حالا داريم. الان اينهائى كه به اسم دادگاه اسلام و كميته اسلام عرض مى‏كنم پاسداران اسلام و روحانيون اسلام الان ديگر آنطور نيست كه مثل رژيم سابق باشد كه اگر شما يك كارى مى‏كرديد به شما نسبت بدهند، اگر من يك كارى مى‏كردم به من نسبت بدهند الان يك وضعى داريم كه اگر خداى نخواسته يك قدم كجى برداريم اين را به اسم اسلام تمام مى‏كنند.

    كارى نكنيم كه امام زمان سلام الله عليه پيش خدا خجالت بكشد

    اين راجع به دشمن‏هاى ما، و اما اولياء خدا و خداوند تبارك و تعالى مراقب ما هستند. ما رقيب داريم، خداى تبارك و تعالى رقيب ما هست، ملائكة الله رقيب ما هستند يعنى پاسدارى از ما مى‏كنند، مبادا يك وقتى نامه عمل شما برود پيش امام زمان سلام‏الله عليه و آنجا گفته بشود به امام زمان كه اين پاسدارهاى شما، و ايشان سرشكسته بشوند، آقا مسأله مهم است. قضيه، قضيه كشت و كشتار نيست، قيام و نهضت ما، نهضت يك رژيم طاغوتى نيست، قيام و نهضت ما يك نهضت انسانى است، يك

    صحيفه نور ج 7 صفحه 253

    نهضت اسلامى است، ما به كتاب و سنت مى‏خواهيم عمل بكنيم، شما به كتاب و سنت بايد عمل بكنيد. اگر يك وقت نامه عمل يك روحانى را بردند و به امام زمان سلام‏الله عليه دادند و آن ملائكة اللهى كه بردند دادند گفتند كه اين هم روحانى شماست، اينها پاسداران اسلام شما، و امام زمان خجالت بكشد نعوذ بالله، او علاقه دارد به شما. شما ببينيد اگر اين آقا خودشان خيلى منزه است از پسرشان يك چيزى صادر بشود خودشان سرافكنده مى‏شوند، اگر از خادم‏شان يك چيزى صادر بشود خودشان سرافكنده مى‏شوند. ما همه خادم هستيم، از ما توقع هست، از شما توقع هست.

    حكومتى كه مردم حامى‏اش باشند، سقوط نمى‏كند

    امروز روزى است كه بايد حفظ كنيد شمااسلام را، اسلام را بايد حفظ كنيد. حفظ اسلام به اين است كه اعمالتان را تعديل كنيد، با مردم رفتار خوب بكنيد، برادر باشيد با مردم، مردم را اينطور حساب نكنيد. رژيم‏هاى سابق مردم را از خودشان جدا مى‏دانستند. آنها در يك طرف بودند، مردم هم در يك طرف بودند. آنها مردم را مى‏كوبيدند، مردم هم آنها را اگر مى‏توانستند. امروز كه مردم جدا نيستند از پاسداران اسلام، حكومت اسلام كه از مردم جدا نيست، تو مردم است، از همين مردم و از همين جمعيت است شما هم از همين مردميد، از همين جمعيتيد، شما كارى نكنيد كه مردم از شما بترسند، شما كارى بكنيد كه مردم به شما متوجه بشوند، كارى بكنيد كه مردم محبت به شما بكنند، پشتيبان شما باشند. اگر مردم پشتبيان يك حكومتى باشند، اين حكومت سقوط ندارد، اگر يك ملت پشتيبان يك رژيمى باشند، آن رژيم از بين نخواهد رفت اينكه رژيم سابق از بين رفت براى اينكه پشتبيان نداشت، ملت پشتيبانش نبود، ملت پشت به او كرد بلكه خود ملت او را بيرونش كرد. رضاخان را وقتى متفقين از اين مملكت بيرون كردند، مردم شادى مى‏كردند با اينكه در خطر بودند، جانشان در خطر بود، لشكر غير بود، لشكر اجنبى بود، لشكرهاى اجنبى بودند ريختند به ايران ولى چون رضاخان را بردند، مردم خوشحالى مى‏كردند. ما خودمان مطلع بوديم در بين مردم اين مردم هم كه رفت كه ديديد كه چه شاديها كردند براى اينكه پشتيبان نداشتند كارى نكنيد كه مردم بگويند كه ايكاش نبود اين پاسدار، كارى نكنيم كه مردم بگويند ايكاش روحانيتى در كار نبود. مسأله مهم است. قضيه اين نيست كه من ساقط باشم، قضيه اين نيست آقا ساقط باشند، قضيه اين است كه اسلام در خطر است. امروز اينطورى است وضع ما، همه انشاءالله با هم متوجه به اسلام و وظائف.

    نگذاريد عملى از شما صادر بشود كه اجر شما از بين برود

    پاسدارى و وظائف پاسدارى شغل بسيار شريف و بسيار پر مسؤوليت است. شما تا صبح بيداريد و از اين مردم پاسدارى مى‏كنيد و براى خداست و در خطر هم هستيد. چه چيزى بالاتر از اين، لكن كارى بكنيد كه مقبول درگاه خدا باشيد اين زحمت‏هاى شما خداى نخواسته هدر نرود و آن اين است كه به وظائف پاسدارى عمل بكنيد و اين است كه خودتان پاسدار خودتان هم باشيد. اين جنود

    صحيفه نور ج 7 صفحه 254

    ابليسى كه به باطن انسان هجوم مى‏كنند، پاسدارى كنيد نگذاريد، ردشان كنيد، طردشان كنيد، نگذاريد كه وسوسه بكنند شياطين و خداى نخواسته يك عملى از شما صادر بشود كه اجر شما را از بين ببرد. شما خيلى اجر داريد پيش خدا، نگذاريد اين از بين برود.

    در اسلام همه ميزان، تقواست

    و من اميدوارم كه همه طبقات اين ملت در تحت لواى اسلام با رفاه، با سلامت، با سعادت، همه با سعادت باشند. اگر اسلام بيايد، در اسلام اين حرف‏ها نيست كه اين سفيد است آن سياه است، آن كرد است و آن لر است، آن روحانى است و آن چى، تقوا ميزان است، اسلام اگر آمد انسان بايد از خودش فقط بترسد، نه از حكومت مى‏ترسد، نه از ارتش اسلامى كسى مى‏ترسد، نه از ژاندارمرى‏اش مى‏ترسد، نه از پاسبانش مى‏ترسد، نه از پاسدارش مى‏ترسد، هر كسى بايد از خودش بترسد كه اعمالش مبادا بد باشد. و من اميدوارم اسلام به آنطورى كه ما مى‏خواهيم به آنطورى كه خداى تبارك و تعالى مى‏خواهد، در ايران پياده بشود و همه اقشار بدون اينكه فرقى باشد ما بين مرزنشين و ما بين مركز نشين، بين فارس و كرد، بين عرب و عجم، بين كرد و غير كرد، هيچ فرقى در اسلام نيست و همه به حقوق خودشان مى‏رسند. از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه را مى‏خواهم و خداوند همه را حفظ كند، غلبه بدهد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  5. #625
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    previos page menu page next page

    صحيفه نور ج 7 صفحه 255

    تاريخ: 12/4/58

    بيانات امام خمينى در جمع جامعه ورزشكاران باستانى مشهد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از خداوند تعالى مسئلت مى‏كنم كه ظهور ولى عصر سلام الله عليه را نزديك فرمايد و چشم‏هاى ما را به جمال مقدسش روشن. ما همه انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار، خدمت كنيم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا بكند و مقدمات ظهورانشاءالله تهيه بشود.

    من از شما جوان‏ها، از شما ورزشكارها كه از آستان قدس آمديد تشكر مى‏كنم و به دوستان اسلام و مسلمين و دوستان ولى عصر سلام‏الله عليه و ورزشكاران آستان قدس عرض مى‏كنم كه همانطورى كه با ورزش قوت جسمانى خودتان را تقويت مى‏كنيد، قواى روحانيتان را هم تهيه و تقويت كنيد. همانطورى كه كوشش مى‏كنيد كه جسمتان قوى باشد، كوشش كنيد كه روحتان قوى باشد. آن قوت روح و قوت ايمان بود كه شما را غلبه داد بر جنود شيطانى و بر طاغوت و بايد آن قوت ايمان و قوت باطنى، شما را غلبه بدهد بر جنود شيطانى كه در باطن انسان، انسان را مى‏خواهد اغواء كند. اصلاح كنيد حال خودتان را، همانطورى كه تقويت مى‏كنيد جسم خودتان را.

    شما كه در جوار امام (ع) هستيد و به حرم آن حضرت مشرف مى‏شويد، وظيفه شما شايد از ديگران كه دورند بيشتر باشد. شما خدمتگزار نزديك هستيد، از نزديكان هستيد و نزديكان امام (ع)، بايد همانطورى كه جسماً و مكاناً نزديك هستيد، روحاً و مكانتاً هم نزديك باشيد. بايد ببينيد كه ائمه ما (ع) در راه اسلام چه فداكارى‏ها كردند و هر چه داشتند در راه اسلام تقديم كردند، ما هم بايد اگر شيعه آنها هستيم، اگر تابع آنها هستيم، در راه اسلام هر چه داريم بدهيم. اسلام عزيزتر از هر چيزى است و چون عزيزتر از هر چيزى است، نبى اكرم (ص) و ائمه ما هر چه داشتند در راه او دادند. خداوند انشاءالله همه ما را توفيق بدهد به اينكه اين وحدت كلمه‏اى كه موجب عزت اسلام شد از دست ندهيم. اين وحدت كلمه، اين قدرت ايمان، توجه به اسلام، شما را به پيروزى تا اينجا رساند. از اين به بعد هم با همين قدرت پيش برويد، با همين قوه اسلامى، با همين وحدت كلمه. توجه به گرفتارى‏هاى دنيوى خودتان كمتر بكنيد، توجه به اسلام داشته باشيد، توجه به گرفتارى‏هائى كه اسلام الان هم دارد از دست

    صحيفه نور ج 7 صفحه 256

    اين قشرهائى كه نمى‏خواهند بگذارند جمهورى اسلامى تحقق پيدابكند، كوشش‏ها مى‏كنند كه جمهورى اسلامى نباشد، شما بايد كوشش بكنيد در مقابل همه كوشش‏هاى آنها و همانطورى كه با كوشش شما، همه قدرت‏ها در هم پيچيده شد و نتوانستند اين قدرت شيطانى را نگاه دارند، با قدرت و قوه و قدرت اسلامى شما، قوه ايمانى شما انشاءالله از اين به بعد هم اين راه را ما برويم و آنهائى كه بايد تعيين بشوند براى رسيدگى به قانون اساسى كه اساس مملكت ماست و اساس اسلام است، آن اشخاص صحيح، اشخاص متدين، اشخاص متعهد، اشخاصى كه علماى بلادتان تعيين مى‏كنند، همه به آنها رأى بدهيد تا انشاءالله يك قانون اساسى پسند اسلام درست بشود و گرفتارى‏ها انشاءالله رفع بشود. من از خداى تبارك و تعالى قدرت جسمى و روحى شما را خواستارم و همين طور قدرت روحى و جسمى همه ملت را و قدرت روحى و جسمى رفقائى كه در آستان قدس داريد و ورزشكارهائى كه در آنجا هستند.
    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
    1- مكانت : منزلت و مقام و جايگاه

    previos page menu page next page

  6. #626
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    previos page menu page next page

    صحيفه نور ج 7 صفحه 257

    تاريخ: 12/4/58

    بيانات امام خمينى در ديدار با گروهى از جوانان اصفهان

    امروز طرح مسائل تفرقه آميز خلاف مصالح اسلام است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    امروز روز اين بحث‏ها نيست و دنبال كردن اين حرف كه چه كسى بد است و چه كسى خوب است خلاف اسلام است و خلاف مصالح اسلامى. اين جزء نقشهاى از خارج است كه نگذارند اين مملكت آرام گيرد، نگذارند شما يك مملكت اسلامى‏درست كنيد. اين نقشهاى است كه از خارج اشخاصى شيطان الهام مى‏كنند به اشخاص متدين و آنها هم بى‏توجه دنبال مى‏كنند. و شما مردم را آماده كنيد كه امروز روزى نيست كه ما مسجدمان را صرف اين بكنيم كه زيد بهتر است يا عمرو، مسيرتان، كارتان و منبرتان، بازارتان همه دنبال اين باشد. الان بايد همه روى اين جمع شويم كه اين قانون اساسى درست از كار در بيايد و اشخاصى را كه تهيه مى‏كنيد براى بررسى قانون اساسى، اشخاص صحيح باشند، مسلمان و متدين باشند، شرقى و غربى نباشند، امين باشند. امروز وقت‏تان را صرف اين بكنيد، صرف اينكه زيد خوب است يا نيست نكنيد. خوب باشد پيش خدا خوب است بد باشد پيش خدا بد است، به شما چكار؟ اين مگر يكى از اركان اسلام است كه زيد خوب است يا عمرو! امروز سر ولايت حضرت امير (ع) هم نبايد دعوا كرد. امروز بايد همه با هم مجتمع شويد و جمهورى اسلامى را به آخر برسانيم.

    اينها همه روى نقشه است. نقشه كشيدند كه نگذارند اين نهضت به ثمر برسد و لذا از همه طرف خرابكارى مى‏كنند. يك خرابكاريشان همين است كه نگذارند جوان‏هاى ما صحيح بار بيايند و حالا كه بايد از نيروى جوانى استفاده بشود، نگذارند اين نيروى جوانى به ثمر برسد. بنابراين بايد از همه جوانب جلوگيرى بشود، هر دسته‏اى بايد يك گوشهاش را بگيرد و درست كند. يك دسته مبارزه با مواد مخدر بكنند، يك دسته با مشروبات مبارزه بكنند، يك دسته هم با فسادهاى ديگر مبارزه كنند و همين طور تا انشاءالله اين نهضت به ثمر برسد و دولت اسلامى آنطورى كه اسلام فرموده است، نه آنطورى كه هواى نفس بخواهد، عمل بكند كه اگر اسلام تحقق پيدا كند، اين سعادتى است براى ملت و ساير ملت‏ها. من توفيق شما را دراين مجاهدت از خدا مى‏خواهم. البته هر كس هم مى‏تواند به شما كمك كند، كمك به امر خيرى كرده است. خداوند همه شما را موفق كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته

    previos page menu page next page

  7. #627
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 7 صفحه 258

    تاريخ: 12/4/58

    بيانات امام خمينى در جمع پاسداران اسلامى منطقه 12 تهران

    پاسدارى از مكتب اسلام با عمل به قوانين و مقررات آن‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از شما برادران و جوانان عزيز تشكر مى‏كنم كه در اين مدت پاسدارى كرديد و حفظ امنيت را شما كرديد و از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت و عزت شما را خواستارم. لكن نكتهاى را بايد عرض كنم كه به ساير پاسدارها هم كه با من ملاقات كرده‏اند گفته‏ام و او اين است كه امروز چشم‏هائى به شما دوخته شده است، به مملكت شما، چشم دشمن‏ها و چشم‏هاى گستاخ. دشمن‏ها مى‏خواهند بهانه پيدا كنند و اين انقلاب را آلوده كنند. يك وقت هست كه يك شخص به عنوان اينكه يك شخص است، يك خلاف مى‏كند اين خلاف البته صحيح نيست لكن اين اسباب اين نمى‏شود كه يك نهضت آلوده بشود، يك شخص است. يك وقت هست كه يك شخصى كه منتسب به نهضت است، از نهضت است، مثل شماها كه پاسدار نهضت هستيد و نگهبان جمهورى اسلامى هستيد اگر خداى نخواسته از بعضى از شما يك مطلبى صادر بشود، يك عملى انجام بگيرد كه اين عمل موافق با اسلام نباشد، موجب اين بشود كه اين چشم‏ها كه دوخته شده است كه اشكال بكند، آنوقت اشكالشان را متوجه به شخص اين آدم نكنند كه اين شخص يك همچو كارى كرده است، اشكال را متوجه بكنند به اسلام و جمهورى اسلامى و نهضت اسلامى كه نهضت اسلامى را يك جورى ديگرى غير از آنچه بايد باشد نمايش بدهند. اين مسؤوليتش خيلى زياد است، مسؤوليت اصل كار، همه دارند اگر خلاف بكنند، اما يك مسؤوليت‏هاى شخصى است كه بين خودش و خدا تمام مى‏شود وقتى توبه بكند، اما يك مسؤوليتى است كه يك نهضت، اسلام، اينها بسته به آن دارد. اگر چنانچه يكى از شماها امروز كه در لباس شريف پاسدارى هستيد، مثلاً با مردم رفتارش يك رفتارى باشد كه مثل رفتارى كه سابق اجزاء ساواك مثلاً خداى نخواسته داشت، امروز نمى‏گويند كه اين آقا اين كار را كرد، آنهائى كه دشمن هستند مى‏گويند كه خوب ما ديديم كه اينها هم آمدند روى كار و جمهورى اسلامى هم شد و جمهورى اسلامى هم كه همان كارهائى كه ساواكى‏ها مى‏كردند مى‏كنند. به جمهورى اسلامى نسبت مى‏دهند، به اسلام نسبت مى‏دهند. اين مسؤوليت خيلى مسؤوليت بزرگى است كه الان به گردن همه ما هست، يعنى من همين مسؤوليت را دارم، شما هم همين مسؤوليت راداريد. ما بايد پاسدار اسلام باشيم كه پاسدارى از ملت است، يك پاسدارى از بازار مسلمان‏ها و خانه مسلمان‏ها و از اشخاصى كه

    صحيفه نور ج 7 صفحه 259

    مى‏خواهند شلوغ بكنند و از اينها پاسدارى مى‏شود كه اينها شلوغكارها را نگذارند شلوغ كنند، دزدها را نگذارند چه بشود، خيانت‏ها را بگيرند. اين يك قسم پاسدارى است. يك پاسدارى هم پاسدارى از مكتب اسلام است. اين مهم است كه پاسدارى ماها بكنيم از مكتب اسلام،از جمهورى اسلامى. پاسدارى از جمهورى اسلامى، مكتب اسلام اين است كه ما اعمالمان همانطورى كه اسلام مقرر فرموده است باشد. اگر اعمال پاسدارهاى جمهورى اسلامى همان اعمال اسلام باشد، موافق رضاى خدا باشد، با بندگان خدا رفتارش رفتار برادرانه باشد، حتى آنهائى هم كه معصيت كار هستند، پيغمبر اسلام (ص) همانطورى كه براى مؤمنين رحمت و دلسوز بود، براى كفار هم بود، دلسوز بود براى كفار يعنى متاثر مى‏شد كه اين كفار به كفر خودشان باقى باشند و منتهى به آتش جهنم بشوند، براى آنها دلسوزى مى‏كرد، دعوتش براى اين بود كه نجات بدهد اين اشخاص كافر را، آن اشخاص عاصى را. خداى تبارك و تعالى خطاب مى‏فرمايد كه: مثل اينكه مى‏خواهى خودت را بكشى براى اينها كه اينها ايمان نياورده‏اند همچو متاثر بود كه اينها چرا ايمان نمى‏آورند، اينها چرا نجات پيدا نمى‏كنند. وقتى يك دستهاى را در يك جنگى در تاريخ هست كه بسته بودند آنها را و مى‏آوردند از كفار، مى‏فرمود كه ما اينها را بايد با زنجير وارد بهشت كنيم، حالا بايد با اينطور بياوريم و هدايتشان بكنيم. نور هدايت بود، همانطورى كه با مؤمنين سر صلح و صفا داشت، با ديگران هم داشت، مگر آنهائى كه يك غده سرطانى بودند كه بايد كنده بشوند، از جامعه بايد كنار بروند.

    پاسدارى از هواهاى نفسانى و رفتار دلسوزانه با مردم از اهم تكاليف است.

    شما آقايان كه الان پاسدار انقلاب هستيد (يعنى انقلاب اسلامى) همانطورى كه از انقلاب پاسدارى مى‏كنيد، تكليف بالاتراين است كه از اسلام پاسدارى بكنيد و آن به اين است كه از خودتان پاسدارى كنيد، از هواهاى نفسانى خودتان، از شهوات خودتان، از ميل‏هائى كه ميل‏هائى است كه در هر انسان هست و ميل شيطانى است، از اينها پاسدارى بكنيد به طورى كه وقتى كه شما پاسدارها را مردم مى‏بينند و يا آن چشم‏هائى كه مى‏خواهند يك اشكالى بكنند ببينند، ببينند كه شما مردمى هستيد كه سلامت هستيد، در عين حالى كه قدرت داريد، در عين حالى كه با اشخاصى كه فاسدند قدرتمندى هم نشان مى‏دهيد لكن با مردم رحيم هستيد، با مردم رفيق هستيد. رژيم سابق و رژيم‏هاى شيطان، اينهائى كه مردم را به داغ مى‏كشند، داغ مى‏كردند ملت را، اذيت مى‏كردند، ارعاب مى‏كردند با هر طورى بود مردم را مى‏خواستند از خودشان بترسانند، اين نكته اثر اين بود كه خودشان خيانتكار بودند و ازمردم مى‏ترسيدند و هر چه زيادتر ارعاب مى‏كردند، دليل بر اين بود كه زيادتر مى‏ترسند، براى حفظ خودشان چاره نمى‏ديدند الا اينكه مردم را اذيت كنند و ارعاب كنند كه مردم بترسند از اين ولهذا نمى‏توانستند اينها چهره خودشان رادر جامعه نشان بدهند. اين محمد رضا يك وقت توى جامعه نتوانست بيايد، هر وقت اينها مى‏خواستند عبور بكنند از يك خيابانى، اين خيابان قرق مى‏شد، اجزاء سازمان امنيت تحت نظر مى‏گرفتند همه خانه‏هاى مشرف به خيابان را، همه جا قرق مى‏كردند و

    صحيفه نور ج 7 صفحه 260

    تحت نظر مى‏گرفتند و آنها هم كه هياهو مى‏كردند از خودشان بودند نه مردم، مردم كه براى اينها هياهو نمى‏كردند. تا همچو نمى‏شد و همه چيز كنترل نمى‏شد و تحت نظر و مراقبت قرار نمى‏گرفت، اين جرأت نمى‏كرد از اين خيابان عبور كند، چرا؟ براى اينكه مردم با او خوب نبودند، او از هر فردى مى‏ترسيد مبادا يك وقتى يك مثلاً تفنگى به او بزنند.يك سنگى به از بزنند مى‏ترسيدند از مردم. ژاندارمرى ما و عرض بكنم كه ارتش ما و شهربانى ما همه آنها وضعشان اينطورى بود كه با مردم از باب اينكه نبودند، مردم را ارعاب مى‏كردند براى اينكه كلاه خودشان را حفظ كنند. اسلام اينطور نيست، اسلام سردارهايش هم توى مردم هستند. پيغمبر اسلام (ص)، خوب سردار همه بود، بزرگ همه بود توى مردم بود، با مردم مى‏آمد مى‏نشست، توى مسجد مى‏نشست مثل ساير مردم. حضرت امير (سلام الله عليه) آنوقت كه حكومت يك مملكتى بود كه چندين مقابل ايران بود، مصر بود، حجاز بود عراق بود، ايران بود، سوريه بود عرض كنم يمن بود، همه اينها تحت سيطره او بود، مثل ساير مردم مى‏آمد با مردم مى‏نشست، معاشرت مى‏كرد براى اينكه از مردم نمى‏ترسيد، ظلم نكرده بود به مردم تا بترسد، خلافى نكرده بود كه از مردم بترسد، براى مردم بود، مردم او را حامى خودشان مى‏دانستند. مردم شما را بايد حامى خودشان بدانند. شما جورى رفتار كنيد كه مردم شما را تشخيص بدهند كه يك برادرهاى دلسوزى هستيد براى آنها و براى حمايت آنها شما شب‏ها بيدار هستيد و شب‏ها كشته مى‏دهيد. اگر خداى نخواسته يك جوانى در بين شما پيدا شد (از باب اينكه جوان است گاهى بى‏توجه به مسائل است) يك وقت خواست يك كارى بكند كه كج رفتارى باشد،با مردم يك خشونتى بخواهد به دست بدهد، حالا كه يك تفنگى دارد، روى مردم مثلاً چه بكند نصيحتش كنيد به اينكه اسلام است، ديگر قضيه، قضيه رژيم طاغوت نيست كه سربازش با مردم دعوا بكند، سربازش برادر مردم است و براى مردم است. وقتى اينطور شد مردم هم براى شما مى‏شوند. محبت متقابل است، وقتى شما محبت به مردم كرديد مردم به شما محبت مى‏كردند. آن روزى كه ارتش ايران شمشير كشيده بود دنبال مردم، مردم هم با تمام قوا با آنها مى‏جنگيدند. آن روزى كه ارتش آمد توى مردم و با مردم چيز كرد، گل سرش مى‏ريختند، محبت متقابل است.

    تأكيد بر حفظ حيثيت اسلام و جلوگيرى از بهانه جوئى دشمنان

    الان يك وقتى است كه ما احتياج به اين داريم كه همه‏مان رفتارمان، گفتارمان، اعمالمان يك طورى باشد كه اين دشمن‏هاى ما به ما اشكال نكنند كه اينها هم همانند، آنروز نمى‏توانستند، حالا مى‏توانند، آن روز چون آب نبود شنا نمى‏كردند، حالا آب هست، حالا وقتى كه آب هست شناگر قابلى هم هستند. نبايد اينطور بشود، ما بايد حفظ كنيم خودمان را، حفظ كنيم حيثيت اسلام را، حفظ كنيم حيثيت جمهورى اسلامى را و حفظ كنيم بازار و خيابان و اينها. اينها اهميتش كمتر از آن حفظهائى است كه عرض كردم، آنها بسيار مهم است و من دعاگوى همه شما هستم، و خدمتگزار همه شما هستم و از خداى تبارك و تعالى سعادت و سلامت، عزت، قدرت شما را مى‏خواهم و انشاءالله اميدوارم كه با

    صحيفه نور ج 7 صفحه 261

    همين قدرت پيش برويد و با همين قدرت نهضت را پيش ببريد و اسلام آنطورى كه دلخواه همه است تحقق پيدا بكند و همه‏مان انشاءالله مملكت خودمان را، خودمان اداره بكنيم و دست ديگران مقطوع از آن باشد و اسلام به آن طورى كه هست و به آن طورى كه مكتب مترقى است در خارج انشاءالله با كمك همه و قدرت شما برادران برومند انشاءالله تحقق پيدا بكند.

    والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

  8. #628
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 7 صفحه 262

    تاريخ: 12/4/58

    بيانات امام خمينى در جمع بانوان سواحل جنوب

    تحول همه جانبه فكرى و روحى را خداوند نصيب ملت كرد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين بركات نهضت است كه شما بانوان ساحل را و ساير بانوان محترم ايران را در مسائل روز و در مسائل سياسى وارد كرده است دست‏هاى جنايتكار كه مظهرش دست محمدرضا و پدر او بود همه قشرهاى ملت را از امور اجتماعى و سياسى كنار گذاشته بود. مسائل سياسى در پيش بانوان اصلاً مطرح نبود و پيش برادرها هم مطرح نبود، يا اگر بعضى مطرح مى‏كردند روى همان جريان سياست چپاولگرى بود. اگر بعضى قشرهاى به اصطلاح سياسى هم در آنوقت در مسائل سياسى وارد مى‏شده‏اند، آن سياست‏هاى ديكته كرده از غرب براى چپاول كردن شرق بود. اين تحول كه در ايران پيدا شد تحول همه جانبه بود، تحول فكرى و تحول روحى كه خداى تبارك و تعالى نصيب شما ملت كرد. دراين زمان كه مى‏بينيم گوينده شما بانوان ساحلى، سخنگوى شما بانوان ساحلى مسائلى را كه مطرح مى‏كند مسائل روز است، مسائل سياسى روز است، مسائل اجتماعى روز است، همانطور كه بانوان ديگر در مراكز و در ساير جاهاى ايران مسائلى را كه مطرح مى‏كنند مسائل روز و مسائل سياسى و اجتماعى است، كه اين تحول به بركت اين نهضت اسلامى پيدا شده. من اميدوارم كه اين تحول باقى بماند. و شما بانوان و شما برادران و ساير برادران و خواهران ما جديت كنند و اين تحول روحى را حفظ كنيد و در مسائل سياسى خودتان، در مسائل اجتماعى خودتان دخالت كنيد.

    اين نهضت شما را از قيد و بندها نجات داد

    در رژيم سابق، به اسم اينكه نيمى از جمعيت را در مسائل وارد بكنند همه جمعيت را از مسائل روز و از مسائل زندگى و از مسائل سياسى كنار گذاشتند. امروز است كه همه قشرها در مسائل خودشان و در مسائل كشورشان و در مسائل سياسى دولت دخالت مى‏كنند. امروز است كه تمام ملت، چه بانوان محترم و چه برادران در سرنوشت خودشان دخالت مى‏كنند. آنها مدعى بودند كه ما نيمى از جمعيت را آزاد كرديم، با اسم آزادى نيمى از جمعيت، تمام جمعيت را از آزادى محروم كردند. شما امروز آزاد هستيد، همه برادران و خواهران امروز آزادند و آزادانه از دولت انتقاد مى‏كنند، از هر چيزى كه برخلاف مسير ملت و اسلام باشد انتقاد مى‏كنند، مسائل اساسى را از دولت تقاضا مى‏كنند. اين

    صحيفه نور ج 7 صفحه 263

    نهضت شما را آزاد كرد و از آن بندهائى كه بر ملت بود نجات داد. اگر آزادانه در اينجا مجتمع هستيد و آزادانه مسائل سياسى و اجتماعى محل احتياج ملت را طرح مى‏كنيد، و وظايف سنگين كه در اين برهه از تاريخ به عهده يكايك افراد ملت است.

    تأكيد بر ادامه نهضت و انتخاب وكلاى متدين و مطلع

    تأكيد مى‏كنم شما موظفيد كه نهضت را به همانطور كه تا اينجا رسانديد تا آخر برسانيد و در انتخاب وكلائى كه خبره هستند و مى‏خواهند مطالعه قانون اساسى كه سرنوشت ملت است بكنند، انتخاب اشخاص متدين، اشخاص مطلع و متعهد و عقيده مندبه نهضت اشخاصى كه نه مايل به طرف شرق هستند و نه مايل به طرف غرب بلكه در صراط مستقيم انسانيت و اسلام هستند، آنها را انتخاب كنيد. سرنوشت خودتان را به اشخاص امين بدهيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

  9. #629
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 7 صفحه 264

    تاريخ: 12/4/58

    بيانات امام خمينى در جمع مسؤولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى سراسر كشور

    واقعيت هر رژيمى‏از اجزاء آن رژيم معلوم مى‏شود

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ما تحت مراقبت هستيم. همانطور كه شما پاسداران عزيز و همه پاسداران اين ملت مراقبت مى‏كنند از كشور، دست‏هائى به دنبال اين هستندكه دست‏هائى كه مى‏خواهند با توطئه‏هاى شيطانى اين نهضت را خاموش كنند يا سست كنند، شماها مراقبت داريد تا اينكه جلوگيرى بكنيد، چشم‏هائى هم هست كه از شما مراقبت مى‏كند، چه چشم‏هاى دشمنانتان و چه چشم‏هاى دوستانتان و چه مراقبت‏هاى ملائكه الله و چه مراقبت خداى تبارك و تعالى. همه تحت مراقبت هستيد. همانطورى كه شما مراقبت مى‏كنيد از خرابكارها، تحت مراقبت هستيد كه مبادا خرابكارى بكنيد. امروز غير از ديروز است. ديروز كه كشور ما طاغوتى بود، اگر افراد يك خلافى مى‏كردند در دولت طاغوت بود، جرم سبكتر بود و افراد عادى اگر خلاف بكنند خلاف است لكن جرم سبكتر است. امروز از دو جهت خلاف‏ها سنگين تر است و خطاها بزرگتر.از يك جهت كه مملكت جمهورى اسلامى‏است و چشم آنان دوخته شده است به اين جمهورى اسلامى. دشمنان دارند مراقبت مى‏كنند دارند توجه مى‏كنند، ما را تحت مراقبت قرار داده‏اند كه ببينند اين جمهورى اسلامى چيست، واقعيت اين جمهورى اسلامى چيست. واقعيت هر رژيمى و هر حكومتى، از اجزاء آن رژيم و اجزاء آن حكومت و اعمال آنها اين واقعيت پيدا مى‏شود و معلوم مى‏شود. اگر چنانچه امروز كه ما جمهورى اسلامى ادعا مى‏كنيم كه هست، رژيم فاسد بحمدالله كه رفت و حالا به حسب رأيى كه همه داديد به جمهورى اسلامى، جمهورى اسلامى‏مستقر شد، اگر از مردم عادى هم خطائى صادر بشود جرمش زيادتر است از ديروز. ديروز در حكومت طاغوت بود، امروز در حكومت حزب الله است. در حكومت پيغمبر اكرم اگر چنانچه كسى خلاف بكند فرق دارد تا اينكه در حكومت طاغوت خلاف بكند. از اين جهت همه ملت تحت مراقبت هستند، هم چشم‏هاى دشمن‏ها دوخته شده است كه از شماها، از ماها، از اجزاء اين ملت، از افراد اين ملت كه اينها رأى دادند كه حكومت اسلام، جمهورى اسلامى، مناقشه كنند، خرده گيرى كنند. خرده‏گيرى، نه خرده‏گيرى شخصى به افراد كه بگويند فلان اينطور بود، مناقشه به اينكه جمهورى اسلامى‏اين است. آنها مراقب اين مطلب هستند. آنهائى كه با جمهورى اسلامى مخالفند كم نيستند، در مسلمين هم زيادند. حكومت‏هاى طاغوتى كه الان در بلاد مسلمين هست بسيارى از آنها، آنها هم با حكومت

    صحيفه نور ج 7 صفحه 265

    جمهورى اسلامى‏مخالفند. درصورتى كه اكثر افراد خارجى‏هائى هستند كه به اسلام اعتقاد ندارند، آنها هم اكثرشان، البته خيلى‏هاشان اسلام را محترم مى‏دارند يعنى بسيارى‏شان حكومت‏هاشان مخالفند بااسلامى و جمهورى اسلامى. در داخل هم ما زياد داريم اينطور. همين الان در داخل هم بسيار هست از اينهائى كه با جمهورى اسلامى مخالفند. با جمهورى مخالف نيستند با جمهورى اسلامى‏اش مخالفند. اينها همه چشم‏هايشان را دوختته‏اند كه از ما يك خطائى ببينند يكى را هزار تا كنند، در نوشته‏هاشان، در مجله‏هاشان در روزنامه‏هاشان خارج، داخل يك مطلب جزئى را بزرگش كنند. اين اشخاص دشمن با ما هستند كه با قلم‏هاى زهر آلودشان مى‏خواهند اين نهضت را آلوده كنند، ننگين كنند، به عالم نمايش بدهند كه اسلام هم همين است حالائى كه اسلامى شده است و اينها ادعا مى‏كردند كه حكومت اسلامى يك حكومت عدالت است، دولت اسلام دولت عادل است، پاسبان اسلام يك پاسبان عادل است. اگر خداى نخواسته يك اشتباه و خطائى بكنيم اينطور نيست كه يك شخص اشتباه كرده، يك شخص خطا كرده، پاى شخص اينها حساب نمى‏كنند، اينها كه مى‏خواهند مكتب ما را آلوده كنند پاى مكتب حساب مى‏كنند يعنى بى‏انصافى مى‏كنند. شخص اگر يك كارى كرد به مكتب مربوط نيست لكن آنها دنبال اينند كه گناه شخص را پاى مكتب بگذارند. بنابراين از من تا آقا، تا همه اقشار ملت الان پاسدارى از اسلام به اين معنا كه همچو پاسدارى بكنند كه بهانه دست اين اشخاصى كه بهانه گير هستند و جرم من و جرم شما را پاى مكتب حساب مى‏كنند، يك همچو بهانهاى دست اينها ندهيد، از خودمان پاسدارى كنيم، بدانيم كه ما تحت مراقبت دشمن هستيم، تحت مراقبت دوست هستيم، تحت مراقبت اولياء خدا هستيم، تحت مراقبت خدا هستيم.

    همه ملت اسلام، پاسدار اسلامند

    عالم محضر خداست، الان ما در محضر خدا هستيم، خدا همه جا هست، حضور دارد. اگر خلافى بكنيم در حضور خدا خلاف كرديم، در محضر خدا خلاف كرديم. و با ادعا به اينكه جمهورى اسلامى‏است و الان هم رژيم، رژيم جمهورى اسلامى است، اگر خداى نخواسته به وظائفى كه بايد پاسدار عمل كند عمل نكنيم، من هم پاسدارم آقا هم پاسدار است و شما همه، همه ملت اسلام پاسدار اسلامند كلكم راع و كلكم مسؤول همه بايد رعايت بكنند، همه مسؤول هستند. اگر بنا باشد كه خداى نخواسته در يك قطعه از زمان كه حساسترين قطعات زمان است بر كشور ما و بر اسلام، اگر خداى نخواسته از پاسدار، چه پاسدار روحانى كه آنها هم همه پاسدارند (روحانيون) و چه شما آقايان كه پاسدار هستيد، اگر از اين دو قشر پاسدار اشتباه و خطائى واقع بشود، اينهائى كه دشمنند پاى اسلام حساب مى‏كنند، دوستان نه، دشمن‏ها پاى اسلام حساب مى‏كنند و مكتب ما را مى‏كوبند. و اين يك مسؤوليت بزرگى است براى همه.

    اينطور نيست كه من خيال كنم يا شما خيال كنيد كه خوب معصيت كارم و بينى و بين الله مثلاً چه. نه مسأله اين نيست مسأله مكتب است، مسأله اسلام است. الان ما در يك وقتى واقع شديم كه حيثيت

    صحيفه نور ج 7 صفحه 266

    اسلام دست ماهاست. اگر ما در رژيم سابق يك اشتباه و خطائى مى‏كرديم پاى اسلام حساب نمى‏شد اين يك رژيم طاغوتى بود، نمى‏گفتند كه دولت اسلامى كذا، مى‏گفتند در دولت طاغوت اين واقع شده است. دشمنان هم نمى‏گفتند كه دولت اسلامى، دراسلام اين است. دولت‏ها هم نمى‏گفتند. امروز كه اسلام است امروز كه دولت اسلامى‏است، مملكت رژيمش جمهورى اسلامى‏است، شماها پاسدار اسلام، همه ما انشاءالله پاسدار اسلام هستيم، اگر چنانچه حالا يك خطائى واقع بشود فرم اين خطا با خطاى سابق فرق دارد، برداشت دشمن‏هاى ما در اين جمهورى اسلامى با برداشت‏شان در رژيم طاغوتى فرق دارد پاى اسلام حساب مى‏شود. اين يك مسؤوليت بزرگى است به عهده ما، مسؤوليت بسيار بزرگى است به عهده اين آقا كه سر پرست پاسداران هست، اين مسؤوليت بزرگى است به عهده هر يك ، يك شما كه عده‏اى در تحت نظارت شما هست، مسؤوليتى است براى خود آن افرادى كه پاسدار هستند، همه در اين مسأله مشترك هستيم كه مسؤوليت داريم. من يك جور مسؤوليت دارم، آقا يك جور مسؤوليت دارد، شما آقايان يك جور مسؤوليت داريد، قشرهاى ملت، پاسدارهاى ديگر، قشرهاى ديگر همه مسؤوليت داريم براى اينكه امروز خطاى ما خصوصاً خطاى قشر روحانى و قشر پاسدار، قشر پاسدارهاى اسلام، اينها پاى اسلام حساب مى‏شود يعنى دشمن ما مى‏آيند ثبتش مى‏كنند به نام اسلام و در خارج و داخل، در خارج با صراحت، در داخل با اشاره منعكش مى‏كنند كه جمهورى اسلامى همين است. حالا كه ما هيچ كارى نكرديم، معممين ديكتاتورى نكردند، خوب حالا دارند به ما مى‏گويند ديكتاتور. معممين متوجه باشند كه اشخاص مى‏خواهند براى شما مناقشه كنند. اگر خداى نخواسته در يك جا يك معممى‏يك خلافى بكند، يك روزى خداى نخواسته به كسى زور بگويد، مى‏گويند همه آخوندها ديكتاتور هستند همه ديكتاتورند، از آنوقت تا حالا ديكتاتورى محمد رضا بود، حالا ديكتاتورى عمامه و كفش است. اينها دنبال اينند كه درست كنند و ما بايد مراقبت كنيم. اين مراقبت يك مراقبتى كه شما از دزدها مى‏كنيد، خيانتكارها مى‏كنيد، اين مراقبت بالاتر است. اين مراقبت يك مراقبتى است كه اساس اسلام در خطر است، مكتب در خطر است. اگر فرض كنيد كه توطئه‏ها جمع بشود خداى نخواسته (همه توطئه‏هائى كه مى‏گويند هست ولو باور نكنيد كه اساسى دارد، لكن خوب شايعات است) شما اگر فرض كنيد كه توطئه‏ها همه با هم جمع بشود و شما پاسدارها و اين آقا و اين بنده و همه را بيايند از بين ببرند اما مكتب‏مان محفوظ باشد، ما شكست نخورديم، ما به وظيفه‏مان عمل كرديم، نتوانستيم مطلب را به آخر برسانيم چون قدرت نداشتيم. حضرت امير صلوات الله عليه نتوانست در جنگ معاويه غلبه كند، مغلوب شد يعنى همان اشخاصى كه با خودش بودند، همان اشخاص مخالفت كردند با او و مغلوبش كردند، لكن مكتبش محفوظ بود. سيدالشهدا مكتبش محفوظ بود و خودش شهيد شد. شهادت گاهى مكتب را پيش مى‏برد و شايد اكثراً اينطور باشد. خدا نكند كه يك وقت شهادت مكتب پيش بيايد، اسلام را لكه‏دار كنند، جمهورى اسلامى را بگويند اين رژيم مثل همان رژيمى، براى اينكه ما بايد از افرادش، از اشخاصى كه تبع او هستند بشناسيم و ما وقتى كه اطراف و افرادش را ملاحظه مى‏كنيم مى‏بينيم اينها از همان سنخ كارها مى‏كنند،

    صحيفه نور ج 7 صفحه 267

    اينها هم منزل مردم مى‏ريزند. بحق هم باشد نبايد كرد، در صورتى كه بحق هم باشد، نبايد يك كارى كرد كه صورت، صورت باطل است، ولو واقع حق است، بعضى به او صورت باطل مى‏دهند. تحت مراقبت هستيم و هستيد. اين مراقبت از دشمن كه دنبال اينند كه ما را معرفى كنند به دنيا كه اينها اينطور هستند. شما ملاحظه كرديد كه يك عده معدود جنايتكارى كه اگر وجودش محفوظ مى‏ماند، مثل يك غده سرطانى جامعه را فاسد مى‏كرد، اين عده معدود را شما ملاحظه كرديد كه وقتى كه دادگاه اسلامى اينها را حكم به اعدام كرد و اعدام كرد سروصدا از اطراف بلند شد و ما را به عنوان هيتلر خواندند. قضيه را مى‏دانند، لكن دنبال اينند كه يك چيزى از ما پيدا بكنند و يكى را هزار تا بكنند.

    كارى نكنيم كه امام زمان سلام الله عليه پيش خدا شرمنده شود

    و ما بايد مراقب باشيم. اين مراقبت دشمن‏ها و مراقبت اولياء خدا و دوستان شما كه آنها هم انشاءالله دوستان شما هستند شما هم دوستان آنها هستيد و مراقبت ذات مقدس حق تعالى از همه‏مان، همه تحت مراقبت هستيم. پاسدارهاى معنوى ملائكه الله به همه ما اشراف دارند كه ما چه مى‏كنيم، در اين پاسدارى ما چه مى‏كنيم در اين آزادى كه الان پيدا شده، اين قدرتى كه الان به دست شماها افتاده است. الان شما قدرتمند شده‏ايد ديگر. پيشتر آنها قدرتمند بودند چه كردند و چه كردند، حالا ببينيد كه الان كه قدرت دست شما افتاده است و شما بحمد الله غنائم جنگى را گرفتيد، تفنگ‏ها رااز دست آنها گرفتيد و دست خودتان است و الحمدالله پاسدارى هم داريد مى‏كنيد و اميد است كه انشاءالله تا آخر برويد، حالا ببينيد كه تحت مراقبت هستيد. نامه اعمال ما مى‏رود پيش امام زمان سلام الله عليه هفتهاى دو دفعه (به حسب روايت) من مى‏ترسم ما كه ادعاى اين را داريم كه تبع اين بزرگوار هستيم، شيعه اين بزرگوار هستيم اگر نامه اعمال را ببيند و مى‏بيند تحت مراقبت خداست نعوذ بالله شرمنده بشود. شما اگر يك فرزندتان خلاف بكند شما شرمنده مى‏شويد اگر اين نوكر شما خلاف بكند شما شرمنده‏ايد در جامعه آدم شرمنده مى‏شود كه پسرش اين كار را كرده يا نوكرش اين را كرد يا اتباعش اين كار را كرده من خوف دارم كه كارى بكنيم كه امام زمان سلام الله عليه پيش خدا شرمنده بشود. اينها شيعه تو هستند اين كار را مى‏كنند. نكند يك وقت خداى نخواسته يك كارى از ماها صادر بشود كه وقتى نوشته برود، نوشته‏هائى كه ملائكه الله مراقب ما هستند، رقيب هستند، هر انسانى رقيب دارد و مراقبت مى‏شود، ذره‏هائى كه بر قلب‏هاى شما مى‏گذرد رقيب دارد، چشم ما رقيب دارد، گوش ما رقيب دارد زبان ما رقيب دارد، قلب ما رقيب دارد. كسانى كه مراقبت مى‏كنند اينها را، نكند كه خداى نخواسته از من و شما و ساير دوستان امام زمان سلام الله عليه يك وقت چيزى صادر بشود كه موجب افسردگى امام زمان سلام الله عليه باشد. مراقبت كنيد از خودتان، پاسدارى كنيد از خودتان. اگر بخواهيد اين پاسدارى شما، در دفترى كه پاسداران صدر اسلام در او ثبت است در آن دفاتر ثبت بشود، همانطور كه آنها پاسدارى مى‏كردند از خودشان، شما هم از خودتان پاسدارى كنيد تا ثبت بشود آنجا.

    صحيفه نور ج 7 صفحه 268

    متاع بزرگمان اسلام را آنطورى كه هست به عالم عرضه كنيم‏

    خداى تبارك و تعالى شما را انشاءالله از پاسداران اسلام، قرآن و احكام خدا قرار بدهد و همه ملت را پاسدار قرار بدهد. خداى تبارك و تعالى به شما سعادت عنايت كند و شما را پاسدار خودتان قرار بدهد. خداى تبارك و تعالى همه شما را عزت سلامت و عظمت و قدرت دهد كه اين مملكت را همانطور كه تا حالا به پيش را نديد و دست‏هاى خائنين را قطع كرديد از اين به بعد هم به پيش برانيد و اين تتمه‏ها را از بين ببريد. يك مملكت اسلامى كه ما بتوانيم عرضه كنيم كه ما اين را مى‏خواستيم و اگر شما متاعتان را آنطورى كه هست عرضه كنيد همه از شما مى‏پذيرند. متاع خوب را همه مى‏پذيرند و متاع ما خوب است، مگر خودمان خرابش بكنيم. متاع، قرآن است، اسلام است. اگر خداى نخواسته ما يك تصرفى از پيش خودمان نكنيم، يك كارهاى خلافى نكنيم و متاع بزرگمان آنطورى كه هست به عالم عرضه كنيم كه اين جمهورى اسلامى بود كه ما مى‏خواستيم، اين وزارتخانه‏هاى ماست كه اسلام مى‏خواهد، اين ارتش ماست، اين ژاندارمرى ماست، اين پاسبان شهربانى ماست، اين ادارات و ساير قشرهاى ما هستند، اين پاسدارهاى ما هستند، اين را اگر ما عرضه كنيم، آنطورى كه خدا مى‏خواهد باشيم و عرضه كنيم به عالم، يك متاع بسيار خوب است، همه طالبش هستند و انشاءالله خواهيد ديد كه ممالك اسلامى يكى پس از ديگرى به شما اقتداء مى‏كنند و يك وقت هم اسلام آن قدرتى كه در صدر اسلام براى اسلام بود، آن قدرت را پيدا مى‏كند كه دو امپراطورى بزرگ عالم را كه آنوقت از آنها بالاتر نبود شكست داد. يك جمعيت كه غلبه كرد بر دو امپراطورى بزرگ عالم، كه اميدوارم شما همين طور. خداوند انشاءالله همه تان را تائيد كند، اين برادر عزيز ما را تائيد كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  10. #630
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 7 صفحه 269

    تاريخ: 12/4/58

    بيانات امام خمينى در كاركنان سازمان مبارزه با اعتياد

    لزوم جلوگيرى از خريد و فروش مواد مخدر و مبارزه با مطلق فساد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اصل قضيه مبارزه با فساد مطلقاً و با اين قسم از فساد كه اعتياد باشد، هيچ اشكالى ندارد و مطلبى است كه بايد بشود و بايد هم دولت و اشخاصى كه مى‏توانند كمك كنند كه اين فساد برداشته شود، در اين هيچ اشكالى نيست و هر عقلى و هر عاقلى اين معنا را تصديق دارد كه با اينطور فسادها كه جوان‏هاى ما را به نيستى تقريباً مى‏كشاند بايد مبارزه بشود و آنهائى كه معتاد هستند بايد آنها را در مراكزى، از اعتياد بيرون بياورند و بالاتر، جلوگيرى از فروش و خريد و پخش اينگونه مواد بسيار لازم است، از نظر شرع، اين كار هم بايد بشود. من حالا كيفيت اينكه چه جور است و وضعش چه جور است اينها را ديگر من الان اطلاعى ندارم، اگر آقايان مثلاً يك برنامهاى دارند و آن برنامه موافق با مصالح است و موافق با همين قضيه است كه براى جلوگيرى از اعتياد و براى اينكه معتادين را معالجه بكنند، بسيار امر صحيحى است و لازم است. البته فساد در اين مملكت هم منحصر به اعتياد نيست، به اعتياد و اينطور فسادها دامن زدند، زياد كردند، اصل برنامه اين بوده است كه جوان ما را به فساد بكشند. اينها براى اينكه مبادا يك قدرتى يك وقتى در مقابلشان قيام كند، هر جا كه احتمال قدرتى مى‏دادند آن را با تمام قوا سركوب كردند. احتمال مى‏دادند كه روحانيت جلوى آنها را بگيرد، زمان رضاخان هر كه يادش است مى‏داند كه با روحانيت چه كردند و بعدش هم به آن طرز نبود، به طرز شيطنت‏گرى بدترى درزمان اين يكى بود. دانشگاه را احتمال مى‏دادند كه يك وقتى در مقابل اينها بايستيد، دانشگاه را هم با طرح‏هائى نگذاشتند كه دانشگاه صحيح براى اين مملكت باشد مردم را احتمال مى‏دادند كه اگر اتكا بكنند به اسلام يا اتكا كنند به روحانيت بلكه بتوانند بدبين بكنند به اصل همه مكتب توحيدى و اسلامى. از اين جهت تبليغات دامنه دارى كه بايد گفت چند ساله طورى كرده بود كه جوان‏هاى مااشخاصى كه درست، به عمق مسائل سياسى نمى‏رسيدند، اينها هم باورشان آمده بود كه اسلام يا هر مكتب توحيدى بر خلاف مسير ملت‏هاست و جلوگيرى از رشد انسانى مى‏كند، جلوگيرى از تمدن مى‏كند. اگر يادتان باشد در زمان محمدرضا و در اوائل اين نهضت يك وقتى در يكى از كلامش گفت كه اين معممين، روحانيون مى‏خواهند كه مملكت برگردد به حال سابق، حتى كسى

    صحيفه نور ج 7 صفحه 270

    سوار اتومبيل هم نشود، سوا ر طياره هم نشود، اينها با اين هم مخالفند، اينها مى‏خواهند مثل همان سابق مثلاً با الاغ اين طرف و آن طرف بروند. همان وقتى كه بعضى مراجع با طياره رفته بودند به مشهد، همان وقت هم ايشان همين حرف را مى‏زد كه ما هم بالاى منبر گفتيم همين حرفى كه اين مى‏زند الان بعضى مراجع با طياره رفتند مشهد، چطور اين حرف را مى‏زند؟ روحانيت با فساد مخالف است نه با تمدن. اين رژيم بود كه به اسم تمدن فساد را رايج كرد، مراكز فحشا در تهران آنطورى كه مى‏گويند بيشتر از مراكز كتابفروشى بود، مشروب - فروشى از كتابفروشى مى‏گويند در تهران زيادتر بوده، حالا البته انشاءالله نيست.

    آن كسى كه در سرحدات شلوغ كارى مى‏كند و آن كسى كه هروئين را در مملكت رواج مى‏دهد هر دو طبق يك نقشه براى شكست اين نهضت عمل مى‏كنند.

    اينها مى‏خواستند كه هر قوه‏اى كه احتمال بدهند كه در مقابل اجانب و ارباب‏ها مى‏ايستد و هر فكرى را كه احتمال بدهند كه اين فكر در مقابل آنهاست، اگر بتوانند فكر را از آنها بگيرند. فكر را چطور بگيرند؟ با اعتياد به مشروبات، با اعتياد به هروئين و امثال اين مخدرات كه فكر انسان را مى‏گيرد، انسان را از ميان تهى مى‏كند و مراكز فحشائى كه سرتاسر مملكت بود، مراكز فسادى كه سرتاسر مملكت بوده، خوب، اين هم جوان‏ها را مشغول مى‏كرد به امور شهوانى كه بكلى افكار را از دستشان مى‏گرفت. اين يك برنامه اى بود كه روى يك حساب دقيق اين كارها انجام مى‏گرفت. و الان روى يك حساب دقيق دارد يك كار ديگر انجام مى‏گيرد. شماگمان نكنيد كه، همين طورى الان صد تا گروه پيدا شده، صد تا گروه اظهار وجود كرده، صد تا بيشتر مى‏گويند اظهار وجود كرده‏اند، اين همين طورى نيست صد گروه در يك مملكتى اظهار وجود كنند، يعنى صد گروه با هم اختلاف پيدا بكنند، يعنى صد گروه با اسلام مخالف باشند، بيشترشان، اين همين طورى نيست كه من باب اتفاق هر گروهى دلشان خواسته، خير، يك دستى در كار است كه يا اينها دانسته هستند كه خيانتكارند چنانچه بسياريشان اينطورند يا ملتفت نيستند و توجه به مسائل سياسى ندارند. در يك موقعى كه همه قدرت‏ها جمع شد با هم و ملت را با هم منسجم كرد، الان كه وقت اين است كه نتيجه گرفته بشود و سازندگى بشود، در اين موقع آمدند گروه‏هاى مختلف، دستجات مختلف، احزاب مختلف، هر كسى يك طرفى يك گروه درست كرد، بسياريشان در مقابل نهضت و در مقابل اسلام و بسياريشان هم اسم اين را نمى‏برند لكن واقعش همين طور است. اينها يك مسائلى است كه حساب كردند رويش خارجى‏ها، حساب كردند رويش آنهائى كه مطالعه كردند در افكار و در عادات ما، در جمعيت‏هاى ما. آنها از هر راهى مى‏خواهند نگذارند كه اين نهضت به ثمر برسد و تا بتوانند ازاين شلوغكارى شلوغكارى‏هايى كه در مرزها و در جاهاى ديگر مى‏شود، نتيجه بگيرند. الان يك جمعيتى آمده‏اند اينجا كه خرمن‏هاى ماراآتش زدند و يامشغول آتش زدن خرمن هستند. فرض كنيد كه يك دستهاى هستند كه اينهائى كه آتش مى‏زنند خرمن‏ها را، اولاً نمى‏گذاشتند كشت‏

    صحيفه نور ج 7 صفحه 271

    بكنند، بعد نمى‏گذاشتند برداشت بكنند، حالا هم كه خرمن كردند، آتش مى‏زنند واين همان گروهى هستند كه مى‏گويند ما طرفدار مردم هستيم، طرفدار خلق. طرفدارى از خلق را به اينطور مى‏دانند كه نگذارند زراعت كنند، بعد هم نگذارند اينها زراعت‏شان را بردارند، بعد هم اگر خرمن كردند خرمن‏ها را آتش بزنند. اين طرفدارى آنهاست كه مثل تمدن بزرگ شاه است. طرفدارى آنها اين است كه اين ملت را بخواهند ضعيف نگاه دارند اين ملت را بخواهند فقير نگه دارند، اين ملت را مختلف و متشتت قرار بدهند تا اينها مشغول به اين كار هستند، آنها بيايند قبضه بكنند همه چيز مارا. به هر حال از چيزهاى مهمى كه دراين باب بوده همين قضيه موادمخدر بود كه با حساب، مواد مخدره مى‏آيد نه اين است كه يك قاچاقچى اين كار را مى‏كند يا قاچاقچى‏هائى، خير، اينها حساب دارد، اينها روى حساب فهميدند دانشگاه را بايد چطورى نگذارند عمل بكند، مدارس علمى را بايد چه جورى نگذارند كار بكند عرض كنم كه جوان‏ها را چه جورى بايد نگذارند كه مفيد براى جامعه باشند و نگذارند رشد بكنند و يك قسمش هم همين است كه با اعتياد، با هروئين و با ترياك و امثال ذالك اين كارها را رواج بدهند. اينها يك مسائل حساب شده است، شما اينها را پاى چهار تا قاچاقچى حساب نكنيد، اين قاچاقچى‏هاى بزرگ اين كارها را مى‏كنند، اين دست‏هاى خارجى دارد اين كارها را مى‏كند، اينطور نيست كه اين مفسده‏هائى كه الان در ايران دارد مى‏شود مثلاً شما اين را پاى يك جمعيتى حساب بكنيد كه شلوغكار هستند. نخير، اين روى حساب صحيح دقيق، پيش خودشان حساب شده است. بايد اين مملكت كه بناست اسلامى بشود و اگر انشاءالله اسلامى بشود، دست اينها ديگر تا آخر كوتاه است، نه به نفتش مى‏توانند دست بزنند، نه به مس‏اش و نه به ساير چيزهايش. اينها مى‏خواهند كه نگذارند اين نهضت به آخر برسد. تا مى‏توانستند همه جمع شدند كه نگذارند محمدرضا برود، همه قوا جمع شدند كه نگذارند او برود. خوب، نشد، ملت قيام كردند و نشد، بعد كه او رفت جمع شده بودند كه بختيار را نگه دارند كه آن هم تالى اوست، او هم يكى از نوكرهاست. بعد كه آن هم ملت خارجش كرد و اين چيزها كوشش مى‏كردند كه باشد، بعد از اينكه يك عده‏اى حتى اشخاص محترم هم كوشش كردند به اينكه بماند، خود او بعدش كوشش كرد به اينكه بختيار باشد و بعد از كوشش به اينكه اين چيز يا شوراى سلطنتى باشد و ما انتخابات را درست كنيم. اينها همه يك چيزهائى است كه هى تزريق مى‏كردند كه يك اشخاص بى‏اطلاعى از آنها قبول مى‏كردند و طرح مى‏دادند. ملت قبول نكرد اين حرف را از آنها، همه اينها را زد كنار. حالا كه همه زدند كنار و از آن جهت هم مأيوس هستند و بعد آمدند سراغ انتخابات، انتخابات را منع مى‏كردند، يك دسته تحريم مى‏كردند، بعضى‏ها تحريم كردند قضيه رفراندم را، بعضى‏ها تحريم كردند رفراندم را و بعضى‏ها آتش زدند، گروهى آتش زدند صندوق‏ها را، باسلاح نگذاشتند مردم رأى بدهند، خوب، اينجا هم شكست خوردند و مردم رأى دادند، رأيى كه در دنيا سابقه نداشت، اكثريتى كه در دنيا سابقه نداشت. دادند اينها. از اين هم دستشان كوتاه شد، بعد آمد سراغ قانون اساسى. باز بنا كردند يك كارشكنى كردن كه نه، بايد مجلس مؤسسان باشد اگر مجلس مؤسسان نباشد چه و چه خواهد شد، براى اينكه نگذارند جلو برود از اين هم دستشان كوتاه شده، حالا افتادند

    صحيفه نور ج 7 صفحه 272

    دنبال همين كه همين هيأت هم نگذارند درست بشود، آنطور چيزها. اينها، اصلاً تمام اينها يك نقشه‏هاى حساب شده است، نه آن كسى در سرحدات و اينها به اسم مثلاً كمونيستى و به اسم نمى‏دانم كذا شلوغكارى مى‏كنند، اينطور است كه دست خودشان است كه آمده‏اند مى‏كنند، نه اينكه هروئين و رواج هروئين در سرتاسر مملكت يك چيز همين طورى شده و من باب اتفاق شده است، نه، اينها همه روى نقشه است، نقشه كشيده‏اند اينها كه نگذارند اين نهضت به ثمر برسد، چه بكنند. از همه اطراف خرابكارى. يكى از خرابكارى‏هايشان همين است كه جوان‏ها را نگذارند يك جوان صحيح بار بيايد و اگر يك نهضتى بشود، از اين نيروى جوانى بايد استفاده بشود، نگذارند اين نيروى جوانى به ثمر برسد. بنابراين، خوب مسأله‏اى است كه همه جوانب بايد جلوگيرى بشود و البته همه جوانب را هم همه كس نمى‏تواند، هر دستهاى بايد يك گوشه‏اش را بگيرند و درست بكنند. يك دسته مبارزه با مواد مخدره بكنند، يك دسته مبارزه با مشروبات بكنند، يك دسته مبارزه - عرض بكنم - با فسادهاى ديگر بكنند و همين طور تا انشاءالله بلكه اين نهضت به ثمر برسد و دولت اسلامى آنطورى كه اسلام فرموده است نه آنطورى كه هواهاى نفسانى بخواهد بكند. آنى كه اسلام فرموده است اگر انشاءالله اين تحقق پيدا بكند، سعادت براى اين ملت و ساير ملت‏ها، انشاءالله كشيده مى‏شود به ساير ملت‏ها، انشاءالله.

    و من توفيق شما را در اين مجاهدت از خدا مى‏خواهم و البته هركس هم بتواند كمك بكند به شما، كمك به امر خيرى است لكن اصل حالا تشكيلات‏تان چه جور است و وضع چه جورى است، اينها را ديگر من اطلاعى ندارم. آن كليات را من عرض كردم.

    والسلام عليكم و رحمة الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 63 از 208 نخستنخست ... 135359606162636465666773113163 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/