صفحه 48 از 49 نخستنخست ... 38444546474849 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 471 تا 480 , از مجموع 482

موضوع: •●♥ دل نوشته های یک عاشق شکست خورده ♥●•

  1. #471
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Aug 2011
    نوشته ها
    99
    تشکر تشکر کرده 
    469
    تشکر تشکر شده 
    394
    تشکر شده در
    94 پست
    قدرت امتیاز دهی
    133
    Array

    پیش فرض

    دیگه دوست ندارم،عشق تورو نمیخوام
    برو واسه همیشه که خیس نمیشه چشمام
    حالا کجای کاری باز منتظر میشینم
    پشیمون تر از امروز بازم تورو میبینم
    میدونستم که یک روز خدا بدادم میرسه
    کوه به کوه نمیرسه،آدم به آدم میرسه

  2. کاربر مقابل از spm عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #472
    مذاهب و ادیان الهی
    زندگی باور میخواهد, آن هم از جنس امید ,که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد, یک امید قلبی به تو گوید, که خدا هست هنوز...
    تاریخ عضویت
    Nov 2010
    محل سکونت
    قطعه ای از بهشت
    نوشته ها
    2,116
    تشکر تشکر کرده 
    1,438
    تشکر تشکر شده 
    2,198
    تشکر شده در
    667 پست
    قدرت امتیاز دهی
    1779
    Array

    پیش فرض

    من امشب گريه خواهم کرد
    من امشب زير باران گريه خواهم کرد
    در اين تنهايي و خلوت
    در اين دشت و سکوت و سرد
    در اين بيهودگي هاي پر از ابهام
    در اين خلوت سراي حسرت و اندوه
    نمي داني چه بي تابم
    نمي داني چه مشتاقم ببينم روي ماهت را
    من امشب گريه خواهم کرد
    من امشب زير باران تو را فرياد خواهم کرد
    اگر از آسمان سيلاب غم بارد
    اگر از هر طرف تير از کمان آيد
    بدان اي نازنين من نمي ترسم
    تو را فرياد خواهم کرد
    من از تاريکي و ظلمت نمي ترسم
    تمام ترس من اينست فراموشم کني اي دوست
    ببار اي بارش باران
    چنان مشتاق اشکم من
    که مي خواهم ببارم
    من امشب گريه خواهم کرد
    من امشب بغض را در سينه خواهم کشت
    و بي پرواتر از ديروز
    تو را فرياد خواهم کرد
    من امشب آرزوي مرگ خواهم کرد
    چنان مشتاق مرگم من
    که شرح آرزوي من مثال ريشه و آب است
    تو اي باران تو اي مولود ابر و آب
    چه حسرت گونه مي باري
    مرا با خود ببر امشب
    به گورستان دلتنگي
    مرا با خود ببر امشب که اينجا زندگان
    از عشق بيزارند
    و باران را نمي فهمند
    من امشب گريه خواهم کرد
    و از دست خدا هم شکوه خواهم کرد
    خدايا خداياااا چرا مردم نمي دانند که
    که باران حاصل اشکيست که عاشق از دو چشمانش به هنگام سکوت خويش مي بارد
    چرا مردم نمي دانند که باران هديه ي ابر است به هر که عاشق اشک است
    من امشب گريه خواهم کرد
    به گوش ابرها امشب تو را فرياد خواهم کرد
    بمان بمان تا ابر بارانيست
    بمان تا در کنارت من بسان غنچه بشکافم
    بمان تا در نگاهت من بکارم شاخه ي عشقي
    بمان تا روي دستانت ببارم شبنم اشکي
    بمان تا روي لبهايت نشانم بوسه ي لطفي
    بمان اي نازنين من
    بمان تا آسمان آبيست
    من امشب گريه خواهم کرد
    به ياد قامتت اي دوست
    ميان باغ احساست هزاران سرو مي کارم
    به ياد چشم شهلايت
    هزاران گريه مي کارم
    اگر امشب خدا گويد
    که بنده ساکت
    ساکت امشب من نخواهم بود
    تو را من با تمام عشق
    تو را فرياد خواهم کرد....

  4. #473
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    تنها دو نفر
    به بدرقه کافيست،
    پيکر نزارم را...
    دو نفر اما
    تابشان باشد
    باران سرد پاييز را...

  5. #474
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    تو عوض شدی نگو نه عزیزم بگو که چت شد
    تو نخواستی و دل من اشتباهی عاشقت شد
    دلتو به قلب تنهام نسپردی و سپردم
    حالا میفهمم که اصلا من به درد تو نخوردم
    چی میشد اگه عوض شه لحظه ای جای من و تو
    وای چقد فاصله داره فکر و حرفای من و تو
    مگه مثل من عزیزم کسی هست تو اون حوالی
    مث من سر کنه با تو روزگارشو خیالی
    چی میشه وقتی که تنهام توی اوج گوشه گیری
    تو بیای آروم کنارم دستای منو بگیری
    چی میشه وقتی که نیستم بری گوشه اتاقت
    از رو دلتنگی مث من گریه ها بیان سراغت...
    گریه ها بیان سراغت...
    گریه ها بیان سراغت...
    چی میشه بشنوم از تو کسی غیر من نداری
    خیلی دوس دارم بجز من به کسی محل نذاری
    خیلی دوس دارم تو این عشق حس کنم پای تو گیره
    تا بهت میگم خداحافظ دوس دارم گریت بگیره...
    دوس دارم گریت بگیره...
    دوس دارم گریت بگیره...
    تو عوض شدی و دیگه نیستی اون آدم سابق
    حالا تو سردی و بی مهر ولی من عاشق عاشق
    فکر میکردم که میمونی تا ته قصه کنارم
    کاش میدونستی که بی تو من چقد بی کس و کارم
    گفته بودی که دل تو تا تهش همیشه با ماست
    اما خب نگفته بودی آخر قصه همین جاست
    فکر من پر شده بود از این یه مشت امید واهی
    کاش از اول میدونستم تو رفیق نیمه راهی
    چی میشه واسه یه بارم چشم به راه من بشینی
    یا شبا وقتی که خوابی خوابای منو ببینی
    خیلی حرفا توی قلبم هست هنوزم که هنوزه
    نمیخوام اصلا بدونی که دلت واسم بسوزه...
    که دلت واسم بسوزه...
    که دلت واسم بسوزه...
    دوس دارم بعد یه چند وقت که منو ندیده باشی
    وقتی که میای سراغم به خودت رسیده باشی
    دیگه من حرفی ندارم ای خدا به من نظر کن
    حرفای مونده تو قلبم روی احساسش اثر کن
    هر جوری دلت میخواد باش ولی خب بمون کنارم
    مشکلم اینه که جز تو هیچ کسی رو دوس ندارم...
    هیچ کسی رو دوس ندارم...
    هیچ کسی رو دوس ندارم...

  6. #475
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    تمومش میکنم این بار نه درکم کن نه آرومم
    فقط حرفی بزن با من گل کم حرف و معصومم
    نگو دل کندن آسونه نه میتونم نه میتونی
    دارم میرم به جایی که نه میدونم نه میدونی
    چشام میسوزه از گریه منو دریاب داغونم
    دلیل این جدایی رو نه میدونی نه میدونم
    بد میارم همیشه من بر قلب مهربون تو
    دیگه باید برم عشقم یا با تو یا بدون تو
    نگا کن این دم آخر دلامون رنگ پاییزه
    داره میریزه برگامون چقد رفتن غم انگیزه
    دیگه چیزی نگو آروم منو از گریه پاکم کن
    اگر موندم کنارم باش اگر مردم تو خاکم کن
    یه لبخندی بزن شاید از این بدتر نشه حالم
    بذار تا حس کنم از این که تو میخندی خوشحالم
    نمیدونم کجا اما دیگه این آخر راهه
    یه کم واسم بخند عمره خوشی هامون چه کوتاهه
    بذار این آخرین تصویر ازت تو خاطرم باشه
    شاید این صورت خیسم دلیل رفتنم باشه
    خدایا توی این بازی خود تو دعوتم کردی
    آخه کاری نکردم من ولی اذیتم کردی
    دیگه این آخر خطه که راهامون جدا میشه
    ته راه کدوم عاشق شبیه ما دوتا میشه
    همه چیزم برای تو اگه چیزی هنوز دارم
    همه دلواپسیم اینه تو رو دست کی بسپارم
    خداحافظ چقد سخته تو هم حتما نمیتونی
    از این غصه از این دوری نه میمونم نه میمونی
    ببین چی شد ته راه منه بی ادعا با تو
    دارم میرم خداحافظ سفر با من دعا با تو...


  7. #476
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    منو ببخش بخاطرت دوباره چشمام شده خیس
    یا مث من اگه کسی به فکر دردای تو نیست
    خودت میدونی که برام از خودمم مهمتری
    ببخش که هر شب از توی فکر و خیالم میگذری
    ببخش اگه هر جا میری دلم برات شور میزنه
    تا برنگردی پیش من دلواپسی مال منه
    ببخش اگه هر دفعه من تو آشتی پیش قدم میشم
    مغرورم اما پیش تو تازه خود خودم میشم
    بسته به شوق عشق من اشکی که روی گونمه
    ببخش که میلرزه دلم وقتی سرت رو شونمه
    وقتی تو رو میبینمت نگام همش سمت توئه
    تموم آرزوی من دیدن لبخند توئه
    اگر دلت رو میزنه حرفای پرمحبتم
    دلخور نشو از دست من بزن به پای غیرتم
    صحبت رفتن که میشه بی اعتنایی میکنم
    ببخش اگه محبتو از تو گدایی میکنم
    ببخش اگه روی دلم اسم تو رو حک میکنم
    وقتی دلت میگیره من به بودنم شک میکنم
    ببخش اگه به یاد تو پلکامو روهم میذارم
    هر شب تو رویای منی چیکار کنم دوست دارم
    وقتی یه کم تو خودمم اون لحظه های بی کسی
    خودم میفهمم عزیزم که واسه من دلواپسی
    وقتی که میبینی چشام دوباره بارونی شده
    چه مهربون میشی گلم وقتی میپرسی چی شده
    پر از غروره دل من ولی تو بی افاده ای
    تعارف نمیکنم ولی تو خیلی صاف و ساده ای
    وقتی محبت میکنی غمهای قلبم میمیره
    نمیدونم چرا ولی بی خودی گریم میگیره
    از سر تقصیرات من تو خیلی ساده میگذری
    هر جور حساب کنم بازم تو خیلی از من بهتری
    دلت شکست فدات بشم اما قسم به جون تو
    خودم با اشکام جوش میدم اون دل مهربونتو...


  8. #477
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    میگی بازم کنار هم دیگه واژه بچین راجب چی؟
    باشه بشین
    چشاتو باز کن یه لحظه مال من باش
    یه لحظه بیا توی حس و حال من باش
    پس میکروفونو به دست من تو بده بگم
    از این زمونه و از دلی که تکه تکه است
    هر آهنگ من هم مساوی ذکر یک درد
    جز اینم ندارم یه فکر بهتر
    از جومونگی بگم که شده سمبل رشادت
    ایران براش شده مث صندوق تجارت
    پس هنرمند وطن الان کجاست نیست؟
    اون تو زیر زمین میخونه چون که مجاز نیست
    از چی بگم برات؟
    انتظار داری چه چیزی از جیب من درآد؟
    بجز کاغذ سفید پاره خب آره رفیق حرف توشه
    ولی با خودکار سفید
    تو هم مثل منی تو هم کم درد نداری
    درد اصلیت اینه که تو همدرد نداری
    من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره
    ولی این اشکارو کی میخواد گردن بگیره؟
    از چی بگم خدا از این بنده های خسته
    از این همه درد تمومه دنده هام شکسته
    خنده هامو نبین این خنده ها یه چسبه رو لبم
    این منم با یه ردپای خسته
    از چی بگم؟
    بگو از یه روح زخمی
    که باید یک تنه بره تو قلب کوه سختی
    از روزایی که خط خوردن توی تقویم
    خبر میدن از یه اشتباه رو به تخریب
    از چی بگم؟
    از بچه های پایین شهر
    که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب
    اونکه تنها دلیل خوابش به عشق فرداست
    تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراست
    بیا که بگم از اون رفقای کاخ نشین
    که هستن تو واردات کالای ساخت چین
    تو به من اینو بگو من از چی بگم خب
    ما گفتیم و تمومه دردا ریشه کن شد؟!!!
    از چی بگم برات ؟
    شاید قصه دوس داری
    مث قصه اون همکلاسیان روستایی
    اگه قصه تلخه گناهه واقعیت
    داستان نرگس و گلای باغ میهن
    که نشستن با صد چرا و افسوس کاشکی
    یه بخاری جای چراغ نفت سوز داشتیم
    چراغ افتاد توی کلاس و غر گرفت
    آتشی که پوست بچه هارو مث گرگ گرفت
    یه طفل معصوم با داد و فریاد گفت زود بدوین سمت در
    ولی درم قفل بود!!!
    چشام خشک شد یه کم بهم مشق بده ایزد
    این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن؟
    کودکی مرد در راه کلاسی که سوخت و
    منتظر یه جراح پلاستیکه
    یاس نمیخواد ته قصه رو هرگز ببنده
    چون باز دلش میخواد که نرگس بخنده
    از چی بگم؟؟
    طوفان نشده غروب زد تو قلب بچه های مدرسه درودزن
    غصه نخور صدامو بشنو از زیر خونت
    من صداتو به گوش همه میرسونم
    از چی بگم؟
    دلی که فقط اسمش دله
    یه عمری که نصفش اشکه نصفش گله
    یا از روح توی زندون که جسمش وله
    آدم مجبوره که با شرایط وقفش بده
    از چی بگم؟
    بگو از یه روح زخمی
    که باید یک تنه بره تو قلب کوه سختی
    ولی قسم به خدا قسم به روح تختی
    که من بدون ترس میرم بسوی تقدیر
    خیلی خشنه زندگی ولی حوصله کردم
    تو فشن زندگی من یه مدل دردم
    ولی دفتر گذشته هامو ذره ذره کردم و
    اومدم جلو که پی دردسر بگردم
    از چی بگم...
    از چی بگم...

  9. #478
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    خبري ازت نبوده خيلي بي تاب تو بودم
    اومدم سراغت اما پره گريه شد وجودم

    خيلي دلتنگ تو بودم گل مهربون و نازم
    نميدونم چرا اينجام يا اصلا چم شده بازم

    اون همه قول و قرارو اومدم يادت بيارم
    اما انگار ديگه راهي واسه برگشتن ندارم

    اينجا گل بارونه امشب چه قد اين فضا غريبه
    چرا من هيچي نميگم چرا ميخندم عجيبه

    آخه مجبورم بخندم کسي اشکامو نبينه
    حالا کو تا باورم شه سرنوشته من همينه

    به نظر مياد که امشب از قلم افتاده باشم
    ارزوم بود که من امشب پيش تو وايساده باشم

    چه لباس هاي قشنگي بهت مياد چقدر عزيزم
    تو ميخندي و من از دور دارم اشکامو ميريزم

    خوش سليقه هم که بودي اره بهتر از من اونه
    سرتره ازم ميدونم اون که ميخواستي همونه

    تازه فهيدم حسودم دست تو تو دست اونه
    اي خدا انگاري اونم نقطه ضعف مو ميدونه

    حالا تو دست تو حلقست دست اون حلقه تو دستات
    يا من اشتباه ميبينم يا دروغ بود همه حرفات

    بله رو بگو گل من تو ازم خيري نديدي
    ارزوم بود که ببينم تو تورختاي سفيدي

    حالا هر دو حلقه داريم تو تودستت من تو چشمام
    تو زدي من اما موندم زيره قولت روي حرفام

    برو خوشبخت شي عزيزم تو ازم خيري نديدي
    ارزوم بود که ببينم تو تورختاي سفيدي

    بله رو بگو گل من بگو و شرش بکن
    من وزندگي بي تو باورم نميشه اصلا

    داره سردم ميشه کم کم خيسه از اشکام لباسام
    همه گريه هامو کردم اشکي نمونده واسم

    ميزنم بيرون از اينجا بله رو ميگي نباشم
    ميرم اون بيرون يه گوشه دست به دامن خدا شم

    بله رو گفتي تموم شد ديگه اين آخره کاره
    هي ميخوام بگم مبارک ولي بغضم نميذاره

    هق هقم تبريک من بود من واسه تو گريه کردم
    قطره قطره هاي اشکو به تو امشب هديه کردم

    امشب تو جشنت عزيزم نميدوني چي کشيدم
    اما کاش اشکام نبودن تو رو باز بهتر ميديدم

    ديگه چشمام نميبينه دستم هم نمينويسه
    دل خوشيم همين يه نامست گر چه اينم خيسه خيسه

    اخرين جمله نامم اينه از ته وجودم
    برو خوشبخت شي عزيزم
    خيلي عاشق تو بودم...

  10. #479
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    شلوغ پولوغه کوچه دارم میمیرم انگار
    بازی گل یا پوچه بازی گل یا پوچه
    گلم عروس مردم دوماد پوچی من شد
    لباس عروسٍ امشب به قامتم کفن شد
    خطبه عقدت شده رحمان و یاسین من
    خطبه مرگ منه عاقد نخون،جون من
    مهریه رفتنت منم من جنازه
    عروس خانم وکیلی اجازه بی اجازه
    صدای بله تو فریاد تسلیممه
    سند ازدواجت برگه ترحیممه
    تابوت غم برا من آغوش اون برا تو
    چی به سر من اومد خدا بگو گلم کو
    یه کاسه آب و قران آینه ها شکسته
    یه سمت ماشین عروس و یه سمت تابوت خسته
    بازی ما تموم شد گل توی دست اونه
    یه مشت گلای پرپر رو قبر من میمونه...
    رو قبر من میمونه...

  11. #480
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    لبم خندونه اما باز تو قلبم کلی غم دارم
    درسته مهره اما باز بدون مهرت رو کم دارم
    دلم باز بیقرار امشب چه شده جاده میریزه
    تا پاییز شد سفر کردی الان چند سال و هفت روزه
    من از مهرم تو بی مهری این روزا رو میرم آره
    اگر چه بشکنه بغضم عجب بارونی میباره
    شاید پاییز رو رد کردم با این شمعی که میسوزه
    دارم دق میکنم سخته تازه این هفتمین روزه
    اگر امشب بیاد بارون تو رو حس میکنم پیشم
    دعا کردم بباره چون مبخوام امشب بهاری شم
    شاید این حس پاییزه که من برگامو میریزم
    ولی بی تو چقد سخته عبور از فصل پاییزم...

صفحه 48 از 49 نخستنخست ... 38444546474849 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/