صفحه 42 از 56 نخستنخست ... 3238394041424344454652 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 411 تا 420 , از مجموع 555

موضوع: ♥♥♥خلــوت دل♥♥♥

  1. #411
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    abre barani

    خبر به دورترین نقطه جهان برسد
    نخواست او به من خسته ـ بی‌گمان ـ برسد
    شكنجه بیشتر از این‌؟ كه پیش چشم خودت‌
    كسی كه سهم تو باشد، به دیگران برسد
    چه می‌كنی‌، اگر او را كه خواستی یك‌عمر
    به راحتی كسی از راه ناگهان برسد...
    رها كنی‌، برود، از دلت جدا باشد
    به آن‌كه دوست‌تَرَش داشته‌، به آن برسد
    رها كنی‌، بروند و دوتا پرنده شوند
    خبر به دورترین نقطه جهان برسد
    گلایه‌ای نكنی‌، بغض خویش را بخوری‌
    كه هق‌هق تو مبادا به گوششان برسد
    خدا كند كه‌... نه‌! نفرین نمی‌كنم‌، نكند
    به او، كه عاشق او بوده‌ام‌، زیان برسد
    خدا كند فقط این عشق از سرم برود
    خدا كند كه فقط زود آن زمان برسد
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  2. #412
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    rasme vafadari copy

    حالم بد نیست غم کم می خورم
    کم که نه! هر روز کم کم می خورم

    آب می خواهم، سرابم می دهند
    عشق می ورزم عذابم می دهند

    خود نمی دانم کجا رفتم به خواب
    از چه بیدارم نکردی؟ آفتاب!!!!

    خنجری بر قلب بیمارم زدند
    بی گناهی بودم و دارم زدند

    دشنه ای نامرد بر پشتم نشست
    از غم نامردمی پشتم شکست

    سنگ را بستند و سگ آزاد شد
    یک شبه بیداد آمد داد شد

    عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام
    تیشه زد بر ریشه ی اندیشه ام

    عشق اگر اینست مرتد می شوم
    خوب اگر اینست من بد می شوم

    بس کن ای دل نابسامانی بس است
    کافرم! دیگر مسلمانی بس است

    در میان خلق سر در گم شدم
    عاقبت آلوده ی مردم شدم

    بعد ازاین بابی کسی خو می کنم
    هر چه در دل داشتم رو می کنم

    نیستم از مردم خنجر بدست
    بت پرستم، بت پرستم، بت پرست

    بت پرستم،بت پرستی کار ماست
    چشم مستی تحفه ی بازار ماست

    درد می بارد چو لب تر می کنم
    طالعم شوم است باور می کنم

    من که با دریا تلاطم کرده ام
    راه دریا را چرا گم کرده ام؟؟؟

    قفل غم بر درب سلولم مزن!
    من خودم خوشباورم گولم مزن!

    من نمی گویم که خاموشم مکن
    من نمی گویم فراموشم مکن

    من نمی گویم که با من یار باش
    من نمی گویم مرا غم خوار باش

    من نمی گویم،دگر گفتن بس است
    گفتن اما هیچ نشنفتن بس است

    روزگارت باد شیرین! شاد باش
    دست کم یک شب تو هم فرهاد باش

    آه! در شهر شما یاری نبود
    قصه هایم را خریداری نبود!!!

    وای! رسم شهرتان بیداد بود
    شهرتان از خون ما آباد بود

    از درو دیوارتان خون می چکد
    خون من،فرهاد،مجنون می چکد

    خسته ام از قصه های شوم تان
    خسته از همدردی مسموم تان

    اینهمه خنجر دل کس خون نشد
    این همه لیلی،کسی مجنون نشد

    آسمان خالی شد از فریادتان
    بیستون در حسرت فرهادتان

    کوه کندن گر نباشد پیشه ام
    بویی از فرهاد دارد تیشه ام

    عشق از من دور و پایم لنگ بود
    قیمتش بسیار و دستم تنگ بود

    گر نرفتم هر دو پایم خسته بود
    تیشه گر افتاد دستم بسته بود

    هیچ کس دست مرا وا کرد؟ نه!
    فکر دست تنگ مارا کرد؟ نه!

    هیچ کس از حال ما پرسید؟ نه!
    هیچ کس اندوه ما را دید؟ نه!

    هیچ کس اشکی برای ما نریخت
    هر که با ما بود از ما می گریخت

    چند روزی هست حالم دیدنیست
    حال من از این و آن پرسیدنیست

    گاه بر روی زمین زل می زنم
    گاه بر حافظ تفاءل می زنم

    حافظ فرزانه فالم را گرفت
    یک غزل آمد که حالم را گرفت:

    " ما زیاران چشم یاری داشتیم
    خود غلط بود آنچه می پنداشتیم"
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  3. #413
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    zamin


    خانه ام آتش گرفتست
    آتشی جانسوز
    هرطرف می سوزد این آتش
    پرده ها و فرش ها را
    تارشان با پود
    من بههرسو میدوم گریان
    در لهیب آتش پر دود
    وزمیان خنده هایم تلخ
    وخروش گریه ام ناشاد
    از درون خسته و سوزان
    میكنم فریاد ، ای فریاد
    خانهام آتش گرفتست
    آتشی بی رحم
    همچنان می سوزد این آتش
    نقش هایی را كهمن
    بستم به خون دل
    بر سر و چشمدر و دیوار
    در شب رسوای بیساحل
    وای بر من ، وای بر من
    سوزد و سوزد غنچه هایی را
    كهپروردم
    به دشواری در دهان گود
    گلدان ها
    روزهای سخت بیماری
    ازفراز بامهاشان شاد
    دشمنانم موزیانه خنده های
    فتحشان بر لب
    برمن آتش بجان ناظر
    در پناه این مشبك شب
    من بهر سو می دوم گریان

    ازاین بیداد می كنم فریاد
    ای فریاد
    خفته اند این مهربان
    همسایگانمشاد در بستر
    صبح از من مانده بر جا
    مشت خاكستر
    وای آیا هیچ سربر می كنند
    از خواب
    مهربان همسایگانم از پی امداد
    سوزدم این آتشبیدادگر بنیاد
    می كنم فریاد ، ای فریاد
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  4. #414
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    ز من مپرس کیم یا کجا دیار من است
    ز شهر عشقم و، دیوانگی شمار من است
    منم ستاره ی شام و تویی سپیده ی صبح
    همیشه سوی رهت چشم انتظار من است
    چو برکه، از دل صافم فروغ عشق بجوی
    اگرچه ایت غم چهر پرشیار من است
    مرا به صحبت بیگانگان مده نسبت
    که من عقابم و، مردار کی شکار من است؟
    دریغ، سوختم از هجر و، باز مُرد حسود
    درین خیال که دلدار در کنار من است
    درخت تشنه ام و، رسته پیش برکه ی آب
    چه سود غرقه اگر نقش شاخسار من است؟
    به شعله یی که فروزد به رهگذار نسیم
    نشانی از دل پرسوز بیقرار من است
    چو آتشی که گذاردْ به جای خکستر
    ز عشق، این دل افسرده یادگار من است
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  5. #415
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    میخواهم و میخواستمت تا نفسم بود
    میسوختم از حسرت و عشق تو بسم بود
    عشق تو بسم بود كه این شعله بیدار
    روشنگر شبهای بلند قفسم بود
    آن بخت گریزنده دمی آمد و بگذشت
    غم بود كه پیوسته نفس در نفسم بود
    دست منو آغوش تو هیهات كه یك عمر
    تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود
    بالله كه جز یاد تو گر هیچكسم هست
    حاشا كه بجز عشق تو گر هیچكسم بود
    سیمای مسیحائی اندوه تو ای عشق
    در غربت این محلكه فریادرسم بود
    ل
    ب بسته و پر سوخته از كوی تو رفتم
    رفتم بخدا گر هوسم بود بسم بود

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  6. #416
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض



    اگر چه باز نبینم به خود كنارِ ترا



    عزیز میشمرم عشق یادگار ترا



    در این خزان جدایی به بوی خاطره ها



    شكفته میكنم از نو به دل بهار ترا



    زبان شعله به گوشم به بیقراری گفت



    حدیثِ سستی ِ قول تو و قرار ترا



    ز من جدا شده یی همچو بوی گل از گل؛



    منی كه داده ام از دست، اختیار ترا



    شدی شراب و شدم مست بوسه ی تو شبی



    كنون چه چاره كنم محنت خمار ترا؟



    به سینه چون گل ِ عشقت نمیتوانم زد



    به دیده میشكنم خارِ انتظار ترا



    چو بوی گل چه شود گر شبی به بال نسیم



    سبك برآیم و گیرم ره دیار ترا



    همان فریفته سیمین با وفای توأم



    اگر چه باز نبینم به خود كنار ترا.
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  7. #417
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
    رسد به دولت وصل تو کار من به اصول
    کجا روم ؟
    چه کنم ؟
    چاره از کجا جویم ؟
    که گشته ام ز غم و جور عشق تو ملول..
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  8. #418
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    صدای چک چک اشکهایت

    را از پشت دیوار زمان می شنوم

    و می شنوم که چه معصومانه

    در کنج سکوت شب ‌،

    برای ستاره ها

    ساز دلتنگی می زنی

    و من می شنوم

    می شنوم هیاهوی زمانه را که

    تو را از پریدن و پرکشیدن

    باز می دارد آه ،

    ای شکوه بی پایان

    ای طنین شور انگیر

    من می شنوم

    به آسمان بگو

    که من می شکنم!


    هر آنچه تو را شکسته

    و می شنوم

    هر آنچه در سکوت تو نهفته
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  9. #419
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    من به یک احساس خالی دلخوشم
    من به گل های خیالی دلخوشم
    در کنار سفره اسطوره ها
    من به یک ظرف سفالی دلخوشم
    مثل اندوه کویر و بغض خاک
    با خیال آبسالی دلخوشم
    سر نهم بر بالش اندوه خویش
    با همین افسرده حالی دل خوشم
    در هجوم رنگ در فصل صدا
    با بهار نقش قالی دلخوشم
    آسمانم: حجم سرد یک قفس
    با غم آسوده بالی دلخوشم
    گرچه اهل این خیابان نیستم
    با هوای این حوالی دلخوشم
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  10. #420
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    نمی دانم چه می خواهم بگویم
    زبانم در دهان باز بسته ست
    در تنگ قفس باز است و افسوس
    که بال مرغ آوازم شکسته ست
    نمی دانم چه می خواهم بگویم
    غمی در استخوانم می گدازد
    خیال ناشناسی آشنا رنگ
    گهی می سوزدم گه می نوازد
    گهی در خاطرم می جوشد این وهم
    ز رنگ آمیزی غمهای انبوه
    که در رگهام جای خون روان است
    سیه داروی زهرآگین اندوه
    فغانی گرم وخون آلود و پردرد
    فرو می پیچیدم در سینه تنگ
    چو فریاد یکی دیوانه گنگ
    که می کوبد سر شوریده بر سنگ
    سرشکی تلخ و شور از چشمه دل
    نهان در سینه می جوشد شب و روز
    چنان مار گرفتاری که ریزد
    شرنگ خشمش از نیش جگر سوز
    پریشان سایه ای آشفته آهنگ
    ز مغزم می تراود گیج و گمراه
    چو روح خوابگردی مات و مدهوش
    که بی سامان به ره افتد شبانگاه
    درون سینه ام دردی ست خونبار
    که همچون گریه می گیرد گلویم
    غمی ‌آِشفته دردی گریه آلود
    نمی دانم چه می خواهم بگویم
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



صفحه 42 از 56 نخستنخست ... 3238394041424344454652 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/