فرمان بده بر غم ، به شب سركش ماتم
فرمان بده تا لحظه ای از من بگریزند
فرمان بده بی تاب ترین های تمنا
یك لحظه به پای من ِ دلخسته بریزند
فرمان بده بر واژه كه عاشق شود از نو
دلتنگ ِ كمی واژه ی احساس و نیازم
فرمان بده از عشق تو من زنده شوم باز
فصل دگری از سفر عشق بسازم
فرمان بده تا فاصله را چاره كند دل
تا كوچه ی دلتنگی ِ من وصل تو باشد
فرمان بده تا قصه ی دل را بنویسم
در قصه ی من حادثه ی غصه نباشد
فرمان بده در روز خودم از تو بگویم
از حرمت شیدائی و رویای حضوری
تا مست تمنای تو و عشق تو باشم
هرچند كه در سایه تبعیدی و دوری !
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)