در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم
با عقل آب عشق به یک جو نمی رود
بیچاره من که ساخته ار آب و آتشم
خلقم به روی زرد بخندند باک نیست
شاهد شو ای شرار محبت که بی غشم
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم
با عقل آب عشق به یک جو نمی رود
بیچاره من که ساخته ار آب و آتشم
خلقم به روی زرد بخندند باک نیست
شاهد شو ای شرار محبت که بی غشم
آیینه ها در چشم ما چه جاذبه ای دارند
آیینه ها که دعوت دیدارند
دیدارهای کوتاه
از پشت هفت دیوار
دیوارهای صاف
دیوارهای شیشه ای شفاف
دیوارهای تو
دیوارهای من
دیوارهای فاصله بسیارند
آه..
دیوارهای تو همه آیینه اند
آیینه های من همه دیوارند
شبی بهانه ی من شو برای بیداری
نگو! دوباره برایم بهانه ای داری
تمام فکر منی و نیامدی حتی
به شب نشینی این خوابهای افکاری
خیال با تو نبودن هنوز هم سخت است
هنوز با همه ی روز های تکراری
مرا ببخش اگر بی اجازه وارد شد
کسی به خانه ی دل از شکاف دیواری!
چه راه سرد و غریبیست راه من بی تو
شبیه مرگ و یا ازدواج اجباری!
نمیشود بروم خسته ام... نمیفهمی؟؟!
چه لذتیست که اینقدر مردم آزاری؟
و حرف آخر من این که تا ابد ممنون.
برای آن همه اشکی که بی تو شد جاری
ای صبا کمتر می امشب از کرم دادی مرا
تا سحر پیمانه پر کردی و کم دادی مرا
من که در عهدت سر موئی نورزیدم خلاف
مو به مو ناحق بگیسویت قسم دادی مرا
تا نهادم گام در کویت روا شد کام من
منتهای کام در اول قدم دادی مرا
چون میسر نیست دیدار تو دیدن جز به خواب
پس چرا بیداری از خواب عدم دادی مرا
تافکندی حلقه های زلف را در پیچ و خم
برسر هر حلقه ای صد پیچ و خم دادی مرا
گاه گاه
یک نگاه
در دل شب سیاه
آفتاب می کند تو را ...
باورت نمی شود
آه ای دل به اصطلاح پاک!
خاک بر سرت
که عاشقی سرت نمی شود!
گل من گلايه کم کن ابر قصه ابدی نيست بزار آسمون بباره گريه هم چيز بدی نيست
هر چه گويی آخری دارد به غير از حرف عشق
کـاين همـه گفتنـدوآخـر نـيست اين افسـانه را
از آمـدنت بـه مـن چـو دادنـد نويـد
از شوق تو دل در قفس سينه تپيد
جـان بهـر هميـن نکــرد استقبالـت
کز ضعف بلب نمی توانست رسيد
در میان من و تو فاصله هاستگاه می اندیشم....می توانی تو به لبخندی این فاصله رابرداری....تو توانایی بخشش داری........دستهای تو توانایی آن را داردکه مرا زندگانی بخشد...........چشم های تو به من می بخشدشور عشق و مستیو تو چون مصرع شعری زیبا.........سطر برجسته ای از زندگی منهستی............
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)