صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 58

موضوع: پابلو نرودا

  1. #31
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    هوا را از من بگير خنده ات را نه !

    نان را از من بگير ، اگر ميخواهي


    هوا را از من بگير ، اما

    خنده ات را نه


    گل سرخ را از من مگير

    سوسني را كه ميكاري


    آبي را كه به ناگاه

    در شادي تو سر ريز ميكند


    موجي ناگهاني از نقره را

    كه در تو ميزايد


    از پس نبردي سخت باز ميگردم

    با چشماني خسته


    كه دنيا را ديده است

    بي هيچ دگرگوني


    اما خنده ات كه رها ميشود

    و پرواز كنان در آسمان مرا مي جويد


    تمامي درهاي زندگي را

    به رويم ميگشايد


    عشق من ، خنده ي تو

    در تاريكترين لحظه ها مي شكٿد


    و اگر ديدي ، به ناگاه

    خون من بر سنگٿرش خيابان جاري است


    بخند ، زيرا خنده ي تو

    براي دستان من


    شمشيري است آخته

    خنده ي تو ، در پاييز


    در كناره ي دريا

    موج كف آلوده اش را


    بايد برافروزد،

    و در بهاران ، عشق من


    خنده ات را ميخواهم

    چون گلي كه در انتظارش بودم


    بخند بر شب

    بر روز ، بر ماه ،


    بخند بر پيچاپيچ خيابان هاي جزيره ، بر اين پسر بچه ي كمرو

    كه دوستت دارد


    اما آنگاه كه چشم ميگشايم و ميبندم،

    آنگاه كه پاهايم ميروند ، و باز ميگردند


    نان را ، هوا را ،

    روشني را ، بهار را ،


    از من بگير

    اما خنده ات را هرگز !


    تا چشم از دنيا نبندم

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #32
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    هجوم کاج ها و زمزمه ی موج هایی که می شکنند!

    رقص ارام نورها

    ناقوس های طنین

    و طیفی که بر نگاه تو می افتد

    ای عروس

    ای صدفی که جهان در ان می خواند

    رودها در تو جاری اند

    جانم ارزوی تو را به تعقیب است

    می بری اش هر جا که می خواهی


    مسیرم را با کمان خود نشان بگیر تا من

    فوج تیرهایم را در هذیانم رها کنم


    تو را .. همه .. میان مه می بینم

    و سکوتت ساعات اندوهم را فرو می ریزد


    بوسه هایم با بازوانی بلور در تو لنگر می اندازند

    صدای تو........


    آه صدای رازناک تو عشق می بخشد

    در غروب ناماندگار می پیچد

    از این رو در ساعاتی

    عمیق دیده ام به کشت زار

    زنگ آوای سنبله ها را در دهان باد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #33
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    به خاطر تو
    در باغهاي سرشار از گلهاي شكوفنده
    من
    از رايحه بهار زجر مي كشم !
    چهره ات را از ياد برده ام
    ديگر دستانت را به خاطر ندارم
    راستي ! چگونه لبانت مرا مي نواخت ؟!
    به خاطر تو
    پيكره هاي سپيد پارك را دوست دارم
    پيكره هاي سپيدي كه
    نه صدايي دارند
    نه چيزي مي بيننند !
    صدايت را فراموش كرده ام
    صداي شادت را !
    چشمانت را از ياد برده ام .
    با خاطرات مبهمم از تو
    چنان آميخته ام
    كه گلي با عطرش !
    مي زيم
    با دردي چونان زخم !
    اگر بر من دست كشي
    بي شك آسيبي ترميم ناپذير خواهيم زد !
    نوازشهايت مرا در بر مي گيرد
    چونان چون پيچكهاي بالارونده بر ديوارهاي افسردگي !
    من عشقت را فراموش كرده ام
    اما هنوز
    پشت هر پنجره اي
    چون تصويري گذرا
    مي بينمت !
    به خاطر تو
    عطر سنگين تابستان
    عذابم مي دهد !
    به خاطر تو
    ديگر بار
    به جستجوي آرزوهاي خفته بر مي آيم :
    شهابها !
    سنگهاي آسماني !!

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #34
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    برخیز با من
    هیچ کس بیشتر از من
    نمی خواهد سر به بالشی بگذارد

    که پلک های تو در آن
    درهای دنیا را به روی من می بندند.

    آنجا من نیز می خواهم
    خونم را
    در حلاوت تو
    به دست خواب بسپارم.
    اما برخیز،
    برخیز،
    برخیز با من
    و بگذار با هم برویم
    برای پیکار رویارویدر تارهای عنکبوتی دشمن،
    بر ضد نظامی که گرسنگی را تقسیم می کند،
    بر ضد نگون بختیٍ سامان یافته.

    برویم،
    و تو ستاره من،
    در کنار من،
    سر بر آورده از گٍل و خاک من،
    تو بهار پنهان را خواهی یافت
    و در میان آتش
    در کنار من،
    با چشمان وحشی خود،
    پرچم من را بر خواهی افروخت.


    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #35
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    به آرامی آغاز به مردن ميكنی
    اگر سفر نكنی،
    اگر كتابی نخوانی،
    اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
    اگر از خودت قدردانی نكنی..



    به آرامی آغاز به مردن ميكنی
    زماني كه خودباوري را در خودت بكشی،
    وقتي نگذاري ديگران به تو كمك كنند.



    به آرامي آغاز به مردن ميكنی
    اگر برده عادات خود شوی،
    اگر هميشه از يك راه تكراری بروی …
    اگر روزمرّگی را تغيير ندهی
    اگر رنگهای متفاوت به تن نكنی،
    يا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی.



    تو به آرامی آغاز به مردن ميكنی
    اگر از شور و حرارت،
    از احساسات سركش،
    و از چيزهايی كه چشمانت را به درخشش وامیدارند
    و ضربان قلبت را تندتر ميكنند،
    دوری كنی . .. .،



    تو به آرامی آغاز به مردن ميكنی
    اگر هنگامی كه با شغلت، يا عشقت شاد نيستی، آن را عوض نكنی
    اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی
    اگر ورای روياها نروی،
    اگر به خودت اجازه ندهی
    كه حداقل يك بار در تمام زندگيت
    ورای مصلحتانديشی بروی . . .
    -
    امروز زندگی را آغاز كن!
    امروز مخاطره كن!
    امروز كاری كن!
    نگذار كه به آرامی بميری!
    شادی را فراموش نكن.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #36
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ه آرامی آغاز به مردن می کنی
    اگر سفر نکنی
    اگر چیزی نخواهی
    اگر به اصوات زندگی گوش ندهی
    اگر از خودت قدر دانی نکنی

    به آرامی آغاز به مردن می کنی
    زمانی که خود باوری را در خودت بکشی
    وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند

    به آرامی آغاز به مردن می کنی
    اگر برده عادات خود شوی
    اگر همیشه از یک راه تکراری بروی
    اگر روزمره گی را تغییر ندهی
    اگر رنگ های متفاوت به تن نکنی
    یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی

    تو به آرامی آغاز به مردن می کنی
    اگر از شور و حرارت و احسا سات سر کش
    و چیز هایی که چشمانت را به درخشش وامیدارند
    و ضربان قلبت را تند تر می کنند
    دوری کنی ...

    تو به آرامی آغاز به مردن می کنی
    اگر هنگامی که با شغلت یا عشقت شاد نیستی...
    آن را عوض نکنی
    اگر برای مطمئن در نا مطمئن خطر نکنی
    اگر ورای رویا ها نروی
    اگر به خودت اجازه ندهی که حداقل یک بار در تمام زندگیت
    ورای مصلحت اندیشی بروی ...

    امروز زندگی را آغاز کن
    امروز مخاطره کن
    امروز کاری بکن
    نگذار که با آرامی بمیری
    شادی را فراموش نکن

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #37
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    امروز زندگی را آغاز كن!
    لازمه ی زندگی تلاش و مخاطره هست نه تنها یک نفس کشیدن ساده
    امروز مخاطره كن!

    امروز كاری كن!

    نگذار كه به آرامی بميری!

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #38
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    به من بگوييد، آيا گل سرخ برهنه است يا لباسي به تن دارد؟
    درختان چرا شكوه شاخه هايشان را كتمان مي كنند ؟
    آيا كسي شكوه هاي يك ماشين به سرقت رفته را شنيده است ؟
    آيا چيزي در اين جهان غمگين تر از توقف يك قطار در باران هست؟




    Tell me, is the rose naked
    or is that her only dress?

    Why do trees conceal
    the splendor of their roots?

    Who hears the regrets
    of the thieving automobile?

    Is there anything in the world sadder
    than a train standing in the rain?

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #39
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گورستانهايي هست
    درفراق!
    با گورهايي لبريز از استخوانهاي بي صدا
    وقلبي که درون دخمه اي مي تپد!
    در تاريکي
    در تاريکي
    در تاريکي!
    و ما چونان کشتي شکسته اي
    بامرگ
    در خويش
    مي رويم!
    گويي که درون قلبهايمان
    غرق شويم!
    گويي که از پوستمان برکنيم
    و در عمق جانمان
    پرت
    شويم!

    و جنازه هايي هست
    پاهايي که از سرما و گل چسبناک
    ساخته شده اند
    و مرگ درون استخوانهايشان
    لانه دارد
    انگار
    صداي عوعوي سگي
    مي آيد
    از جايي که سگ نيست!
    مي آيد:
    از ناقوسهاي هرجا
    مي آيد:
    از درون قبرهاي هرجا!
    و در هواي نمناک
    همچون اشکهاي باران
    شکل مي گيرد!

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #40
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گاهي وقتها
    تابوتي را مي بينم که بادبان برافراشته است
    و با جسد رنگ پريده اي روانه است
    به همراهي زني باموهاي فسرده!
    و به همراهي نانواهايي که به سفيدي فرشتگانند
    ودختران فسرده اي که در دفترخانه ها به ازدواج رضا داده اند!
    صندوقي که در رود عمودي مرگ
    به بالا مي راند
    در رود ارغواني تيره!
    در خلاف جهت آب
    مي راند
    وصداي مرگ
    در بادبانهايش مي پيچد
    که
    همانا سکوت است.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 4 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/