صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 32 , از مجموع 32

موضوع: شگفتى هاى آفرينش در كلام اهل بيت (عليهم السلام)

  1. #31
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    سواريهاى تندرو و آهنى در آخرالزمان
    على (عليه السلام) قبل از هر صنعتگر و مبتكر و مخترعى، بطور صريح به سواريهاى تندرو و آهنى كه با شتاب زياد، حركت مى كنند اشاره نموده است و در گذشته هيچ انديشمند و صنعتگرى در تمدنهاى گذشته، بجز آن حضرت، از اين پديده هاى آهنى، كسى نگفته است.
    در كتاب بحارالانوار از حضرت على (عليه السلام) نقل شده كه ايشان فرمودند.
    اذا ركب الحديد على الحديد قرب البعيد.
    (هر گاه آهنى بر آهن سوار شد، جاهاى بسيار دور، نزديك خواهد شد)
    خلاصه معناى جمله اين است كه هر گاه زمانى فرا رسد كه مجموعه اى از قطعات آهنى بر همديگر ترتيب شود، يعنى همچون وسيله اى درآيد، در آنصورت، جاهاى بسيار دور، نزديك ميشود.
    وسيله اى كه از مجموعه اى قطعات آهنى ترتيب شد است و اين وسيله، راهها و شهرها و جاهاى دور را نزديك مى كند. و اين نشاندهنده سرعت و حركت آن است.
    در حاليكه هنرمدان در زينت دادن به سواريهاى پادشاهان كه اسب و گارى و شترهاى محمل دار بود همت و سليقه بسيارى از خود نشان مى دادند و تمام هوش و استعداد خود را به كار مى بردند تا منظره و نماى سوارهاى سلطنتى را زيباتر و باشكوهتر كنند، درست در همان زمان كه اوضاع، اينچنين بود على (عليه السلام) سخنى را مى گويد كه غير از وضع معمولى و رايج آنزمان بود و درباره چيزى سخن گفت كه وجود نداشت.
    دهها سال پيش وقتى كه ماشين و قطار و هواپيما بوجود آمد در ابتداى پيدايش، آنها بطور خيلى ساده و مختصر ساخته شدند و در پيشرفت ساخت آنها تحولات بسيارى بوجود آمد تا امروز كه مى بينيم اين مسائل با آن وسائل نقليه گذشته، فرق و تفاوت بسيار است و اكنون حدود صد سال ميگذرد از ساختن وسيله هاى آهنى، يعنى سواريهائى كه از مجموعه اى قطعات آهنى تركيب شده اند.
    در زمانى كه صنعت آهن و ذوب آن طور ساده و ابتدائى، تازه شكل گرفته بود و مى توانستند سكه و شمشير و زره را بطور بسيار ساده بسازد و هنوز در بين مردم، هنر قطعه سازى براى كارهاى گوناكون وجود نداشت، على (عليه السلام) سخنى را بيان مى كند كه آن روز اين وضعيت قطعه سازى آهن آلات متنوع همانند امروز در كار نبود بلكه در ذهن كسى نيز خطور نمى كرد، آن حضرت ميفرمايد زمانى فرا مى رسد كه از تركيب قطعات مختلف آهنى مى توان سواريهائى بسازند كه مردم بتوسط آن، شهرها و جاهاى دورى بروند و اين مركبهاى آهنى سرعت حركت آنها بقدرى زياد است كه جاهاى دور بر آن مردم نزديك ميشود و رفت و آمدها سهل و آسان ميگردد.
    اين جمله كلام آن حضرت نمى تواند گفتارى حساب نشده و همينطورى بر زبان آمده باشد و امروز بطور اتفاقى و شناسى، درست از آب در آمده است ؟ در حاليكه آن حضرت با تاكيد و يقين، پديد آمدن اين وضعيت را در زمانهاى بعد از خود، پيش بينى ميكند.
    على (عليه السلام) در اين جمله كلام خود، از يك نوع وسيله خاصى براى سفر اشاره ننموده و باين معنا است كه آن حضرت از ساخته شدن انواع وسائل نقليه آهنى مثل ماشين و قطار و هواپيما، بخوبى آگاه بوده است و اين گرفتار آن حضرت، در واقع نشاندهنده تحولات علمى و پديده آمدن صنعت در زمان ما است.
    على (عليه السلام) فرديكه از روى آگاهى، پيش بينى پيشرفت صنعت آهن و فولاد و تجهيزات و ماشين آلات آهنى را بخوبى دريافته بود و بايقين و ميدانست كه اينچنين زمانى فرا ميرسد كه مردم ميتوانند با سواريهاى آهنى، بجاهاى بسيار دورى بروند و در كمترين زمان به مقصد برسند، آنزمان و همين زمان و عصر ما است كه ما در اين وضعيت قرار داريم و حقيقت گفتار آن حضرت را مشاهده مى كنيم، پس مى توانيم بفهميم كه على (عليه السلام) از پديد آمدن خيلى از موارد علمى و حوادث و صنعت هاى گوناگون نيز باخبر بوده است.
    على (عليه السلام) درباره وسيله هاى آهنى، از تركيب قطعات آهنى اشاره نموده، و از بيان آن حضرت محدوديت در مقدار قطعات، دانسته نمى شود بلكه دلالت بر تركيب اين سواريها از قطعات بسيار است و قطعا، قطعات بسيار به شكلهاى مختلف است تا از تركيب انواع اين قتعات آهنى، وسيله اى بوجود آيد و با شتاب حركت كند و امروز مى دانيم كه هر وسيله نقليه از مجموعه صدها قطعه آهنى ريز و درشت تركيب شده تا بصورت يك ماشين در آيد.
    و وسائل نقليه ديگر مثل قطار و هواپيما و غيره نيز همين وضعيت را دارند
    در زمان گذشته، هر كسى نمى توانست سفر كند چون سفر با تحمل سختى و خطر و مشكلات بسيارى توام بود و علاوه بر آن پياده و يا با اسب و قاطر و شتر سفر كردن از شهرى به شهر ديگر، وقت و زمان بسيار لازم دارد چون سفر و حركت بصورت آهسته انجام مى شد.
    لذا فاصله بين شهرها براى مردم آنزمان، مدت آن طولانى احساس ‍ مى شد
    درست در همان شرايط آن روزگار، على (عليه السلام) از نزديك شدن جاهاى دور بتوسط آن مركب هاى آهنى اشاره نموده كه بر اثر حركت سريع اين سواريها كه مردم بر آن مى نشينند، آنچنان سفرها به سرعت انجام مى شود كه در كمترين مدت به مقصد مى رسند و گوئى فاصله هاى زياد، كم شده و ديگر راه طولانى احساس نمى شود و سفرها مختصر و راحت شده است.
    شايد كسى بپرسد كه چرا آن حضرت بطور مثال، ماشين را شرح بيشتر نداده و از قطعات و تركيب و شكل آنها، بطور واضح تر براى آن مردم سخن نگفته است؟
    بايد گفت همانطور كه مى دانيم هر سخنى را باندازه درك مردم بايد گفت و چه بسا اگر آن حضرت، بيشتر از اين توضيح مى داد، آيا مردم آنزمان چگونه مى توانستند در ذهن خود، اين وسيله هاى نقليه نديده را تصور كنند؟
    از نكات جالب ديگر اين است كه حتى علما و راويان حديث در قرنهاى گذشته نيز، معانى اين جمله را بخوبى نفهميدند لذا بر اين گونه احاديث، كمترين شرحى نداده اند.(65)
    آن چيزى كه مردم را از اوضاع جهان باخبر مى كند
    صد و بيست سال پيش، وقتى كه مخترع راديو، براى اولين بار، اين دستگاه ساده صوتى را ساخت و تا چند متر آن طرف تر، صدا را ميرساند، هر چند كه صداها ناصاف بود ولى اطرافيان او از اين ابتكار جديد متعجب شده بودند و در همه جا از اين كار دستى جالب، تعريف و توصيف ميكردند.
    و پس از او، انديشمندان و هنرمندان ديگرى، دنباله كار را گرفتند و كم كم آن را توسعه دادند و در بهبود سيستم و پيشرفت آن، تلاش بسيار كردند تا به امروز كه مى بينيم راديو در اشكال و اندازه هاى مختلف و بسيار پيشرفته همواره ساخته ميشود و اكنون راديو يك از ضرورى ترين چيزى است كه همه به آن نياز دارند چون بتوسط آن از اخبار و احوال كشورها و مسائل روز و بحثهاى مختلف و آهنگهاى متنوع را از آن مى شنوند.
    پيامبر گرامى در اين باره سخنى رابيان نموده كه مايه تعجب و شگفتى است و چگونه آن حضرت در آن زمان از اين دستگاه صوتى كه در آخرالزمان كه همين زمان ما است پيش گوئى نموده است.
    قال نبى (صلى الله عليه و آله و سلم): يا سلمان، عندها يتكلم الرويبضه، قال سلمان: ما الرويبضه يا رسول الله فداك ابى و امى، قال (صلى الله عليه و آله و سلم): يتكلم فى امر العامه من لم يتكلم.
    (پيامبر گرامى فرمود اى سلمان در آن زمان (آخرالزمان) رويبضه سخن مى گويد، سلمان پرسيد، اى پيامبر خدا رويبضه چيست؟
    آن حضرت فرمودند آنكه در امر عموم مردم، سخن مى گويد، و سخنگو خودش نباشد يعنى سخن از خود او نيست) پيامبر گرامى درباره چيزى مى گويد كه مردم آنروز، قدرت تصور و درك آن را نداشتند و نمى دانستند كه چگونه آن چيز سخن مى گويد، و چگونه آن چيز درباره كليه امور مردم، يعنى اوضاع و احوال همه جاى جهان را بيان ميكند جز راديو، چيز ديگر نمى تواند باشد و اين راديو است كه از اخبار گوشه و كنار جهان، مردم را باخبر مى كند و اين وسيله صوتى كه امروز بنام راديو معروف است همانچيزى كه پيامبر گرامى از آن سخن گفته و بوجود آمدن اين پديده را در آخرالزمان پيش بينى نموده است.
    آن حضرت درباره يكى از مشخصات اين دستگاه ميفرمايد اين خود او نيست كه اين سخنان را ميگويد يعنى سخن از او نباشد و رويبضه كه پيامبر گرامى از آن تعريف نمود امروز آن را به نام راديو مى شناسيم و ظاهرا سخن از جعبه راديو است ولى در حقيقت، سخن از او نيست بلكه از كسى است كه در پشت ايستگاه فرستنده راديو مى باشد كه ما را از اخبار جهان و مسائل روز و رخدادها را بازگو ميكند براى همين است كه اين گونه گفتارها كه از پيامبر و ائمه معصومين (عليه السلام) بيان شده است مى بينيم كه حتى قرنها پس از حيات آنها، هيچكس درباره اينگونه احاديث، شرح يا توضيحى نداده اند چون نمى دانستند كه درباره آن، چه بگويند و چگونه اظهار نظر كنند، و براى آنها يك موضوع مبهم و ناشناخته اى بود، لذا اين گونه احاديث، تنها در گوشه و كنار بعضى از كتابها بطور مختصر به آنها اشاره شده و حتى در صحبتها و منابر از اين گونه احاديث، ياد نمى شد و بقدرى اين احاديث متروك و منزوى شده بود كه گوئى اين گفتارها داراى فايده اى نمى باشد.
    وقتى كه مخترع راديو، اين دستگاه را ساخت، در آن زمان تمام وسائل و ابزار كار، وجود داشت و انواع سيم و چسب و لحيم و قطعات متنوع در اختيار او بود و همچنين آگاهى از مسائل علمى دانش صوتى در حال توسعه بود و دوستان همفكر او، همواره در اين كار، كمك و راهنمائى خوبى بودند تا اينكه توانائى ساخت راديو در مبتكر آن بوجود آيد.
    ولى پيامبر گرامى در بيش از چهارده قرن پيش كه مسائل اوليه و زمينه هاى ابتدائى و مقدماتى علوم، بكلى وجود نداشت و مردم بطور ابتدائى زندگى مى كردند، درست در همان زمان، آن حضرت بطور ساده و قابل فهم عموم، به موضوعى اشاره مى كند كه هزار و سيصد سال بعد از خود، كم كم اين پديده بنام راديو شكل گرفت.
    پيدايش راديو و تلوزيون در آخرالزمان
    آيا مى توانيد پيش بينى كنيد كه فردا چه اتفاقى رخ مى دهد؟ هرگز و پيش ‍ بينى رخ دادن حوادث تا سال ديگر، حتما كارى مشكل تر است.
    و پيش بينى حوادثى كه تا صد سال ديگر بوقوع مى پيوندد ممكن نيست تا چه برسد پيش بينى از سيزده و چهارده قرن آينده، كه اوضاع و احوال آن چگونه خواهد شد؟
    و اين امرى بسيار خارق العاده است و اين كار، خارج از توان انديشه و تصور هر فردى مى باشد و پيش بينى براى آينده بسيار دور خارج از قانون فيزيكى توان درك و عقل و هوش انسان است.
    الان مى توانيد حدس بزنيد كه وسائل و امكانات امروزى در آينده، پيشرفته تر و مدرن تر خواهد شد ولى چهارده قرن پيش كه زندگى مردم بطور ساده و ابتدائى بود و هيچگونه صنعت و تجهيزاتى وجود نداشت، هيچگاه مردم آن زمان نمى توانستند تصور كنند كه در قرنهاى بعد، احوال و اوضاع زندگى مردم به چه صورتى خواهد شد.
    وضع و حال زمان 14 قرن پيش، هيچ تشابه و تقارنى با زمان و عصر حاضر ندارد چون وضعيت اين دو زمان با همديگر، متفاوت است لذا نمى توان در آن زمان پيش بينى كرد كه عصر ما به چه وضعى در مى آيد.
    از تمام اين حرفها كه بگذريم بايد بگوئيم كه در زمينه پيشگوئيها و بيان مسائل علمى گوناگون، پيشوايان ما كارهاى خارق العاده در تمام زمينه ها از خود نشان داده اند.
    آنها بدون وجود تجهيزات متنوع، از فضا و كهكشان و احوالات منظومه شمسى، سخن بسيار دارند و آنها از موجودات ميكروسكوپى و اتم و نور و آثار طبيعى بسيارى را تعريف و توصيف كرده اند، و همانها نيز در زمينه پيش ‍ بينى وقوع حوادث و اوضاعى كه در چهارده قرن بعد از حيات آنها بوقوع خواهد پيوست، موارد بسيارى را پيش بينى كردند و تمامى موارد گفته هاى آنها در تمام زمينه ها، صد در صد بحقيقت رسيده است.
    پيشوايان ما در زمينه پيشگوئى از آخرالزمان كه فاصله بين ما و آنها در حدود چهارده قرن است موضوعات بسيارى را بيان نموده اند و امروز شاهد و ناظر همان پيشگوئيهاى آنها هستيم و در اين باره، شايسته است كه هر فرد عاقل و با وجدانى كه اگر خوب بينديشد، او درك خواهد كرد آن بزرگواران دين و آئين ما، با نيروى الهى و استمداد از عنايت و فيض حقتعالى توانستند كه اينچنين توانائى را در خود بيابند، و در غير اين صورت، چه انديشه اى را در اين باره ميتوان براى آنها تصور كنيم.
    و يكى از آن موارد از صدها مورد بسيار مهم، اين پيشگوئى امام صادق (عليه السلام) درباره پيشرفت علم و صنعت و بوجود آمدن امكانات ارتباط جمعى همانند راديو و تلوزيون و غيره، كه سخنان بسيار جالب و بى نظير است.
    ياتى على الناس زمان يرى و يسمع من يعيش فى المشرق صوره و صوت من فى المغرب، و كل قوم يسمعون الصوت بلغتهم.
    (زمانى بر مردم فرا مى رسد آنهائيكه در مشرق زمين هستند مى بينند و مى شنوند صدا و صورت آنها كه در مغرب زمين قرار دارند و هر ملتى، صداها را بزبان خودشان مى شنوند).
    در جهان امروز، امكانات ارتباط جمعى بقدرى متنوع و توسعه يافته، كه هر روز، دانش آنها در حال گسترش بيشترى است و اكنون بطور مثال، وقتى كه پاى راديو و تلوزيون مى نشينيم، ايستگاههائى به تمام زبانهاى دنيا از آن شنيده و ديده مى شود و با فشار دكمه تلوزيون، در همينجا كه هستيم از تمامى نواحى كره زمين، برنامه هائى را به هر زبانى كه بخواهيم مى توانيم تماشا كنيم، يعنى ايستگاههاى تلوزيونى بقدرى زياد و متنوع است كه هر ملتى بزبان خود، از اوضاع و اخبار جهان مطلع مى شود، و اين نشاندهنده وجود تجهيزات پيشرفته و بسيار مدرن است، و بايد بگوئيم كه از اين همه تجهيزات بمراتب مهمتر، آن است كه امام صادق (عليه السلام) بيش از سيزده قرن پيش، از پيدايش اين پديده، پيشگوئى نموده بود.
    معمولا هر چيز با هر دستگاهى را مى توان روز به روز مدرنتر ساخت و از توان استعداد انسان، اين كار بر مى آيد ولى پيش بينى و آينده نگرى از سيزده قرن بعد از اين كه چه خواهد شد، اين كار از قدرت و درك و هوش ‍ فيزيكى انسان خارج است.
    بنابراين سخن آن حضرت در اين جملات، دو نكته بسيار مهمى را به ما ميرساند.
    نكته اول اين است كه امروز صحت آنچه كه آن حضرت در زمينه دانش و تجهيزات صدا و سيما و ماهواره، فرموده بودند بخوبى ثابت شده و هر شخص عادى از هر ملت كه از هر جاى دنيا باشد بخوبى آگاه است.
    نكته دوم اين است كه آن حضرت، حتما از دستگاه و تجهيزاتى كه قادر به اين كار هستند بخوبى خبر داشته و مى دانسته كه روزى، اينچينين دم و دستگاهى ساخته مى شود كه بتوسط آنها، ارتباطات سمعى و بصرى جهانى ممكن و ميسر خواهد شد، پس در واقع، سخن آن حضرت متضمن پيشگوئى ساخت تجهيزات مدرن در اين زمينه مى باشد.
    امروز امكانات صوتى و تصويرى بقدرى متنوع است كه نمى توان انگشت روى يكى از آنها گذاشت ولى در مجموع، همه آنها وسيله ارتباطى بين مردم تمامى قاره ها است.
    و يكى از نكات جالب ديگر، اين است كه راويان اين حديث و احاديث ديگر علمى، معنا و مفهوم اين جمله را نمى دانستند و حتى علماى شيعه در چند قرن گذشته، شرح و توضيحى براى آن ننوشته اند چون نمى دانستند كه معانى واقعى آن چيست.(66)
    گران شدن زمين و توسعه شهرها در آخرالزمان
    يكى از عوارضى كه در زمان ما پديد آمده و هيچگاه در زمانهاى گذشته وجود نداشت، گرانى زمين و مسكن است، چون افزايش جمعيت و توسعه اداره ها و پيدايش كارخانه ها، سبب و عامل اصلى توسعه شهرها مى شود.
    على (عليه السلام) قرنها پيش، از گران شدن زمين و توسعه شهرها در آخرالزمان خبر داده بود.
    قال: خرج اميرالمومنين (عليه السلام) الى الحيره فقال: ليتصلن هذه بهده - واوما بيده الى الكوفه و الحيره حتى يباع الذراع فيما بينها بدنانير.
    روزى حضرت على (عليه السلام) از شهر كوفه عازم شهر حيره شد و اين شهر، چندين فرسخ آن سوى شهر كوفه بود، در راه بين اين دو شهر، آن حضرت به يكى از همراهان خود فرمودند، زمانى فرا مى رسد كه اين دو شهر بهمديگر متصل خواهد شد و در آن زمان وضع طورى مى شود كه يك وجب زمين در اين بيابان كه بين اين دو شهر واقع شده، دهها سكه طلا ارزش پيدا مى كند.
    سخن آن حضرت در زمانى بود كه داخل شهر بزرگ كوفه، يك منزل مسكونى شايد چند سكه طلا ارزش داشت يعنى قيمت يك خانه از يك متر زمين در زمان ما كمتر بود.
    شهر كوفه و حيره در آن زمان، آنچنان آباد و با رونق نبود ولى آن حضرت درباره رونق و آبادانى شهرها و فاصله بين اينها در آينده، ميفرمايد وضع طورى مى شود كه مردم، بيابان اين دو شهر را آباد خواهند كرد تا آنجا كه اين دو شهر به هم وصل شوند.
    شايد سخنان آن حضرت براى مردم آنزمان، باور كردنش مشكل بود ولى امروز در همه جاى دنيا ديده مى شود كه شهرها بقدرى توسعه يافته اند كه بناچار، اطراف آن و مسير بين شهرها نيز از خانه و كارخانه و شهركها پر شده است و كار بجائى رسيده كه جاى خالى در فاصله بين برخى از شهرها كم ديده مى شود.
    و امروز هر متر زمين در جاهائى از شهر بزرگ و مناطق مسكونى، بقدرى قيمت آنها افزايش يافته كه هر وجب آن، شايد دهها سكه طلا ارزش داشته باشد.(67)
    گرم شدن هوا در آخرالزمان
    در جلد اول اين كتاب موضوعى را خوانديم كه امام حسن عسگرى (عليه السلام) فرمودند: اذا ظهر الماء على الاءرض (68) يكى از نشانه هاى ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) آن است كه آب بر زمين بالا بيايد و اين امر، سبب آن مى شود كه بسيارى از زمينهاى جهان بزير آب فرو مى رود، و اتفاقا در اوائل سال 2002 اين خبر در اخبار سراسرى پخش شد كه بر اثر بالا آمردن درياها كشور ايرلند در دهها سال آينده، كاملا بزير آب فرو خواهد رفت و ديگر كشورى بنام ايرلند در جغرافيا وجود نخواهد داشت، و تمام اينها بر اثر گرم شدن كره زمين و ذوب شدن تدريجى يخهاى قطب شمال و قطب جنوب مى باشد.
    و اكنون به اين حديث كه درباره گرم شدن هوا در آخرالزمان اشاره دارد توجه كنيم.
    قال: سمعت الرضا (عليه السلام) يقول هذا الامر بئوح، قال فلم ادر ما البئوح فحججت، فسمعت اعرابيا يقول: هذا يوم بئوح فقلت له: ما البئوح؟ فقال: الشديد الحر
    در حديثى كه از امام رضا (عليه السلام) بدست ما رسيده، بر موضوعى بسيار مهم دلالت دارد.
    يكى از علاقمندان به آن حضرت گفت شنيدم كه امام رضا فرمودند قبل از ظهور يعنى در آخرالزمان، گرماى شديد همه جا را فرا مى گيرد، و آن حضرت گرما را به مكان خاص مشخص ننموده است به اين معنا است كه زمين را گرماى شديد فرا خواهد گرفت
    چند سالى است كه هر چند روز يك بار، مى بينيم كه راديو و تلوزيون و روزنامه ها، بطور مرتب و پى در پى، از گرمتر شدن كره زمين گفته ميشود، و همواره كارشناسان در اين باره چيزهاى تازه ترى مى گويند و علل مختلفى را براى آن ذكر مى كنند ولى آنچه كه مسلم است گرماى شديد در حال افزايش ‍ و طولانى شدن مدت آن در سال، همواره بيشتر مى شود و حقيقت گرما براى مردم دنيا در همه جا بخوبى احساس مى شود و زيست شناسان از تاثيرات مخرب گرما بر اكوسيستم طبيعت، همواره مواردى را متذكر مى شوند.
    آنچه كه مهم است و ذهن هر شيفته و خردمندى را جلب و متوجه آن مى شود، همين جمله از امام رضا (عليه السلام) كه در هزارو سيصد سال پيش بيان شده، و از گرماى شديد در آخر الزمان خبر مى دهد.
    آن شنونده كه اين گفتار را از امام شنيده، او بخوبى متوجه معنا و مفهوم آن نشد ولى اين ما هستيم كه بهتر از آن شنونده، معانى واقعى كلام آن حضرت را مى فهميم چون اكنون ما هستيم كه اين گرما را حس مى كنيم و جنجال بحث مفصل آن را بطور مرتب مى شنويم و از حقيقت آن گفتار و اين گرما آگاه هستيم.
    آيا ممكن است گرماى آتشفشانى را كه مواد مذاب و گداخته و آتش از آن فوران ميكند، از فاصله بسيار زيادى احساس كنيم؟ هرگز - چون آن گرما هر چه باشد تا فاصله معين و تا حدودى كه مى توان گرماى آن را احساس كنيم و نه بيشتر.
    آيا مى توان گرمائى را حس كنيم كه فردا و يا روزهاى آينده آن آتش ‍ برافروخته ميشود، امروز آن را حس كنيم؟ هرگز و هرگز - تا چه برسد به هزار و سيصد سال بعد از بيان اين گفتار، وضعيتى پديد آيد كه گرما همه جاى زمين را فرا گيرد.
    بزرگان دين و آئين ما، از آخرالزمان براى مردم زمان خود سخن بسيار گفته اند و تعريف و توصيف بسيار نموده اند و بيشتر اوضاع و احوال اين زمان را براى مردم، گوشزد كرده اند و در واقع هشدار باشى نيز براى ما هم هست.
    و يكى از آن پيش بينى ها كه اكنون به حقيقت پيوسته، همان است كه حضرت رضا (عليه السلام) وقتى كه درباره ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) تعريف مى نمود، مى گويند كه قبل از آن، گرماى شديد و طولانى مدت، همه جا را فرا مى گيرد.
    شايد كسى بپرسد چگونه؟ مگر طبيعت و نظام آن بر هم مى خورد؟ بله ما امروز شاهد ويرانگرى در طبيعت و اكوسيستم آن مى باشيم و هر روز بر خطرات و آلودگى آن افزوده مى شود.
    پيش بينى كردن و به حقيقت پيوستن، بسيار مهم است و كارى است الهى، و اين كار، تنها از برگزيدگان خدا بر ميايد.
    و حرف آخر اين است كه ما عرض كنيم، اى رضا پيامت را كه گفته بودى شنيدم و گرمائى را پيش بينى نمودى، اكنون حس ميكنيم، آقاجان از خدا بخواه كه در اين وضعيت و شرايط زود گذر دوره آخرالزمان، ايمان ما را حفظ و مصون بدارد، و از شر آفت هوسها و بى بندوبارى در امان بدارد، و چشم ما را به جمال حضرت مهدى (عليه السلام) روشن بگرداند.
    به اميد آن كه يارى از ياران خوب آن حضرت باشيم.(69)

  2. #32
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    اختلال در وضع طبيعت و اوضاع مردم در آخرالزمان
    على (عليه السلام) درباره آخرالزمان و نشانه هاى نزديكى ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) سخنان بسيار دارد و يكى آنها كه اينك ميخوانيد اهميت بسيارى دارد و هر چند كه اين حديث از نظر علمى، احتياج به تحقيق بيشترى دارد ولى ما چاره اى جز خلاصه گفتن نداريم.
    قال امير المومنين (عليه السلام) بين يدى المهدى، موت احمر. و موت ابيض و جراد فى حينه و جراد فى غير حينه كالوان الدم: فاما الموت الاحمر فاليسف و اما الموت الابيض الطاعون (در نزديكى ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) وضع بگونه اى ميشود كه مرگ سرخ و مرگ سفيد، همه جا را فرا ميگيرد و همچنين، پايدار شدن ملخها در وقت و فصل خود، و نيز در غير وقت و موقع خود، ملخهاى سرخ رنگى منتشر ميشود. و اتفاقا در اول زمستان 1383 انبوه ملخهاى فراوانى به شهر قاهره حمله كردند و تمامى مدارس و كارخانجات و دائر و فروشگاهها چند روز تعطيل شد و اين ملخها كه متمايل به رنگ سرخ بودند در زمانى به اين شهر حمله كردند كه واقعا فصل يورش ملخها در زمستان تا كنون نبوده.
    مرگ سرخ: مرگهاى خونين بتوسط قتل و كشتارها
    و مرگ سفيد: مرگها طاعونى است
    على (عليه السلام) پيش بينى ميكند كه در آخرالزمان، مرگها فراوان ميشود، چه آنهائى كه در قتل و نزاع و كشتار در جنگها، از بين ميروند، و چه آنهائى كه به توسط وباهاى ميكروبى و تازه پديد آمده، از بين مى روند، و امروز مى بينيم كه آفتهاى ميكروبى مثل ايدز و سارس و تب زرده و غيره، هر روز وباهاى مدل جديد ميكروبى بسيار خطرناك پديد مى آيد و در بين مردم منتشر مى شود و جان ميليونها انسان را در خطر مرگ حتمى قرار ميدهد و هر روز به تعداد آمار و ارقام مبتلايان و به اين وباهاى ميكروبى، بصورت وحشتناك، همواره در حال افزايش است و چه بسا در آينده، آفتهاى واگيردار ديگرى بوجود مى آيد و جان مردم كشورها را بيشتر تهديد كند.
    وباهاى مدل جديد و مسرى و لاعلاج، يكى پس از ديگرى، در بين مردم منتشر ميشود و بر اثر، آن مرگ و ميرها افزايش مى يابد و احتمال بسيار دارد كه بر طبيعت و موجودات ريز و درشت هم تاثير بگذارد.
    آن حضرت از منتشر شدن مرض طاعون اشاره ميكند، و اكنون مى دانيم كه طاعون از بدترين ميكروبها شكل ميگيرد و انواع آن گوناگون است لذا آن حضرت از اين وباهاى مسرى و خطرناك، از نام طاعون استفاده كرد تا مردم آنزمان بتوانند درك و قبول كنند چون نام اين وباى مسرى براى همه آشنا بود و اگر آن حضرت از ايدز و سارس و غيره سخن ميگفت، كسى نمى توانست باور كند و بفهمد چون اين چيزها را كسى نديده و نشنيده است.
    آن حضرت پس از آن كشتارهاى فردى و جمعى، و آن وباهاى مسرى، از پيدايش ملخهاى انبوه و متمايل برنگ سرخ، اشاره ميكند، چه آنهائى كه در فصل خود و موقعيت هاى جغرافيائى خاص، طبق معمول گاهى پديدار و منتشر ميشوند و چه آن ملخها و آفت ديگر كه در غير فصل خود و در غير موقعيت هاى جغرافيائى كه سابقه در آنجا نداشته، بوجود مى آيند.
    و همه اينها از بر هم خوردن شرايط طبيعى در اين زمان را مى رساند، آمار مبتلايان و قربانيان ايدز هر روز بمراتب افزايش مى يابد و هجوم بى سابقه حيوانات عجيب و غريب به مزارع و روستاها در اينجا و آنجا شنيده ميشود و هر روز خبر تازه اى از نابودى گونه هاى گياهى و انقراض حيوانات ريز و درشت از رسانه هاى گروهى پخش ميشود و آلودگى روز افزون، شرايط طبيعى را بر هم مى زند و بلاياى طبيعى كم سابقه با اشكال مختلف، پى در پى و در همه جا نفوذ ميكند و خلاصه اين كه حوادث ناخواسته بيداد ميكند و حال و روز مردم آخرالزمان هر روز مشكلتر خواهد شد باضافه افزاييش و درگيريهاى سياسى و نزاعهاى قومى و جنگهاى ناحيه اى و منطقه اى كه همه اينها نتيجه شيطنت و فتنه انگيزى قدرتهاى جهانخوار است و آنها اهداف شومى را براى مردم تمامى جزاير و قارات دارند و هر لحظه احتمال خطر وقوع جنگ جهانى هم وجود دارد و از هر طرف با اشكال مختلف، مردم دنيا در معرض گرفتارى و مرگهاى جورواجور قرار دارند.(70)
    كاهش شديد جمعيت در آخرالزمان
    در مدت دهها سال گذشته، بر اثر پيشرفت دانش طب و توسعه روز افزون انواع داروها، كار بجائى رسيد كه ميزان مرگ و ميرها را به حداقل ممكن برساند و باعث شد تا جمعيت جهان، سير صعودى پيداكند و همواره بر تعداد جمعيت جهان افزوده شود و همينطور هم شد تا آنجا كه سازمانهاى بين المللى ناچار شدند زنگ خطر را بزنند و افزايش جمعيت را همچون انفجارى بزرگ كه جهان را تهديد مى كند اعلام كردند.
    اما در دو دهه اخير كار برعكس شده و كاهش جمعيت در بيشتر نقاط جهان، سير نزولى پيداكرده است و مى رود تا در چند دهه آينده، كاهش ‍ شديد جمعيت، خطر انقراض ملتها و فرهنگ ها را در پى خواهد داشت.
    در حالى كه دانش طب امروز از دهها سال گذشته هم پيشرفته تر و امكانات و تجهيزات، بسيار فرق كرده و مدرنتر شده است ولى حالا چرا وضع اين چنين است؟
    اگر بخواهيم علت پديدار شدن اين وضع را پى گيرى و ريشه يابى كنيم، مى بايستى در فرهنگ جديد و تحولات و تغييرات اخلاقى مردم جستوجو كنيم تا بدانيم كه چرا وضع اينطور شده است.
    گذر زمان همچون دريا است و امواج آشفته زيادى دارد و هر روز موجهاى مطلاطم آن به يك شكل باقى نمى ماند، اما آنچه كه استوار باقى مى ماند، خورشيد و حقيقت است و اين دو، هيچگاه دست خوش تغييرات مردم و بازيچه هوى و هوسها نخواهد شد. امام صادق (عليه السلام) از كاهش ‍ شديد جمعيت در آخرالزمان سخن مى گويد و در اين باره حديثى نقل مى كنيم كه بسيار جالب و حائز اهميت است و اكنون به آن توجه كنيم ولى آنچه كه شايد در ذهن افراد كنجكاو خطور كند آن است كه بگويند، چرا آن حضرت از افزايش جمعيت در چند دهه پيش، چيزى نگفته اند و تنهابه كاهش جمعيت اشاره نموده اند.
    معمولا بزرگواران ما وقتى كه درباره چيزى اظهار نظر ميكنند، بخصوص ‍ درباره اوضاع و احوال آخرالزمان، مى بينيم كه آنها از امواج متلاطم زمانه و مردم سبك مغزى كه بازيچه هوى و هوسها شده اند پيش بينى كرده اند و اين هوسها است كه مردم را هر روز به يك وضع و حالى در مى آورند، و اصل مطلب كه پايان و نتيجه كار است، بزرگواران ما حقايقى را بازگو ميكنند كه گفتار آنها حقيقى است همچون خورشيد، استوار و پابر جا است و سخن آن حضرت بر خلاف آنها كه در قالب سازمانها و نهادهاى بى المللى، ديروز با صداى بلند راديوها مى گفتند جمعيت افزايش يافته، خطر انفجار، آهاى مواظب باشيد، ولى وقتى كه امروز، سير نزولى پيدا كرده و فرهنگها و ملت هاى متمدن در خال فروپاشى و در خطر انقراض قرار گرفته اند، مى بينيم كه آنها ساكت شدند و خودشان هم در گرداب قطع نسل قرار گرفته اند و سكوت مرگبارشان خاموش شده است، ولى امام صادق (عليه السلام) بدون در نظر گرفتن هياهو و جنجال و حرفهاى ديروز آنها، بلكه از آخرين وضعى كه در نزديكى ظهور، پيدا مى شود اعلام نظر مى كنند و غوغا گران بدون در نظر گرفتن شرايط ديگر، سر و صدا كردند و امروز بدون نتيجه، ساكت شدند ولى آن حضرت بدون در نظر گرفتن شرايط ديگرى كه توسعه فساد و رواج فحشا است كه بر علم و عقل غالب مى شود آن حضرت خيلى آرام و بى سر صدا، نتيجه كار و آخر خط را بازگو مى كند، سخن او همچنين حقيقت خورشيد، مى درخشيد و دستخوش تفاوت اوضاع سير صعودى و سير نزولى چند دهه آنها نمى شود همچنين كوهى استوار كه بادها او را نمى لرزاند.
    امام صادق (عليه السلام) درباره نزديكترين زمان به ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) اشاره مى كند و سالهاى آينده، با اين نشانه ها و علائم، بيقين كه به زمان ظهور نزديكتر است، و آنزمان كه رشد جمعيت در حال افزايش ‍ بود، فاصله زمانى آن بيشتر است، پس علائمى كه از ظهور بيان ميشود، به نزديكترين زمان ممكن به ظهور آن حضرت است و حوادثى را مطرح ميكند حتما چون علامت هاى راهنمائى كه در كنار جاده ها نصبت شده، همواره به ما اختار مى كنند كه زمان رسيدن به مقصد در حال نزديكتر شدن است.
    سمنا اباعبدالله (عليه السلام) يقول: لايكون هذا الامر حتى يذهب ثلثا الناس، فقيل له: فاذا ذهب الناس فما يبقى؟ فقال (عليه السلام): اما ترضون ان تكونوا الثلث الباقى؟
    عده اى گفتند كه شنيديم امام صادق (عليه السلام) درباره آخرالزمان فرمودند كه حضرت مهدى ظهور نمى كند تا اينكه سه چهارم مردم از بين بروند، اما آنها با تعجب پرسيدند
    پس چيزى باقى نمى ماند؟ آن حضرت فرمودند: آيا نمى خواهيد كه شما از بقيه مردم باقى ماند بوده باشيد؟
    اگر بخواهيم حقيقت گفتار امام صادق (عليه السلام) را خوب بدانيم، مى بايستى تحولات و اوضاع حاكم بر جهان را با دقت، زير نظر بگيريم و ببينيم كه امروز چه فرهنگى بيشتر ميان مردم در حال رواج و گسترش است كه اين وضعيت كاهش روز افزون جمعيت را پديد آورده است تا پس از آن، بفهميم كه اين سخن آن حضرت تا چند درصد، اكنون به حقيقت پيوسته است.
    در زمان حاضر و سالهاى آينده اغلب كشورهاى جهان با كاهش جمعيت روبرو هستند و در آينده، اين كاهش با سير نزولى در صد بيشترى مواجه خواهد شد، و كاهش جمعيت به اين معنا است كه مرگ و مير افراد، بيشتر از آنها است كه متولد مى شوند
    اينك مى بينيم كه خيلى از كشورهاى جهان، با كاهش جمعيت مواجه هستند و چند كشورى هستند كه رشد جمعيت دارند ولى آنچه كه مسلم است، آنها نيز در سالهاى آينده از ميزان رشد افزايش جمعيت آنها كاسته خواهد شد و سپس، آنها هم با كاهش مواجه خواهند شد.
    علل اين كاهش جمعيت را در جهان مى بايستى در فرهنگ جديدى كه بر دنيا حاكم مى شود و همه جا به يك وضع در مى آيد و تمامى آداب و سنن و فرهنگ ها، در حال افول و زمال است تا جائى است تا جائى كه آنها كاملا ريشه كن شوند و ديگر ياد و يادگيرى از آنها بر جاى نماند و آثار تمامى آنها محو خواهد شد و تنها يك فرهنگ جديد، باقى مى ماند و آن فرهنگ ابتذال است و بى بند و بارى فساد و فحشا، دنيا را فرا مى گيرد همانگونه كه پيامبر گرامى و ائمه معصومين (عليه السلام) از رواج فساد و گسترش فحشاء در آخرالزمان، سخنان بسيارى گفته اند، و بهترين آداب و رسوم جامعه كه سنت ازدواج است از بين مى رود و هيچكس براى ازدواج، ارزشى قائل نمى شود.
    زنان هوس باز به مردان دل نمى بندند و مردان، به زنان بد بين و بى اعتماد مى شوند و نه دين مى ماند و نه ايمان....
    و خلاصه مطلب آن است كه بقدرى فساد و فحشا و مخلفاتش زياد مى شود كه دو سوم جمعيت از بين مى روند و يك سوم از آنها باقى ميماند، اما بقيه چه حال و روزى دارند، بحث آن فصل است و آنچه كه از سخن امام صادق (عليه السلام) ما بايد پند و عبرت بگيريم، اين است كه ايمان خود را حفظ كنيم و به اصول اخلاقى و اسلامى پاى بند باشيم تا ان شاءالله در وقت ظهور آن حضرت، از صالحان و پاكيزه گان و شايستگان باشيم و چه بسا، سعادت نصيب ما شود تا از ياران آن رادمرد حق و حجت خدا باشيم و در آخرت هم به سعادت ابدى نائل شويم.
    و حداقل بايد اين را بدانيم كه در انتظار ظهور آن حضرت و در آرزوى ديدار مهدى (عليه السلام) بودن، بهمان اندازه براى ما اجر و ثواب در صحيفه اعمال ما ثبت خواهد شد.(71)
    تغيير نقشه كشورها و ضعف مردم در آخرالزمان
    اينك بخوبى ميدانيم كه وضع و نقشه هاى كشورهاى امروز با هزار و چهارصد سال پيش، فرق بسيارى دارد و هيچگونه شباهتى با همديگر ندارند.
    شايد كسى در آنزمان از اينوضعيت، اينچنين پيش بينى نكرده و در خيال كسى، اين انديشه، خطور نكرده است و اين پيامبر گرامى است كه مى فرمايد در آخرالزمان، تغيير و تحول در وضع و شرايط كشورها بنحوى است كه بر مردم، تلخ و ناگوار شود و عرصه روزگارشان را تيره و تار ميكند.
    عن النبى (صلى الله عليه و آله و سلم) قال اخبرنى جبرئيل (عليه السلام) عن ربه عزوجل: ذالك حين تغيير البلاد و تضعيف العباد و الياس ‍ من الفرج
    (از پيامبر گرامى نقل شده است كه او فرمودند: حضرت جبرئيل از قول پروردگار عزوجل، به من خبر داد آخرالزمان آنزمان است كه شهرها و كشورها تغيير يابد و مردم، ضعيف و بى ارزش مى شوند و آنگاه است كه از ستم و ظلم بسيار، ديگر اميدى به گشايش و رهائى و رفع مشكلات و درد و رنجها نمى بينند و بسيار نا اميد ميشود، در آنزمان است كه حضرت قائم در ميان آن مردم ستمديده، ظهور ميكند و از گرفتاريها و بلاهاى گوناگون كه گريبانگير مردم شده، آنها را نجات مى دهد.
    آنزمان كه پيامبر گرامى از تغيير و تحول در شهرها و كشورها در آخرالزمان سخن ميگفت همين زمان و سالهاى آينده است كه هيچگونه شباهتى به زمان پيامبر ندارد.
    و نكته ديگر كه از اين گفتار آن حضرت دانسته مى شود، اين است كه سالها قبل از ظهور حضرت قائم (عليه السلام)، نقشه كشورها تغيير مى يابد و دچار دگرگونيهاى نا خواسته ميشود در حالى كه در قبل از آن، به اين وضع نبوده اند.
    و امروز براى نمونه مى بينيم كه فروپاشى شورشى سابق صورت گرفت و نقشه خيلى از كشورهاى اين نواحى، تغيير يافت و بوضعى در آمدند كه قبلا اينچنين نبوده و علاوه بر اين، در خيلى از نقاط جهان، كشورهائى را مى بينيم كه به عناوين و علل مختلفى در حال تقسيم و يا بخشى از بخشهاى آن در حال تجزيه است و اين كار ادامه خواهد داشت و چه بسا در آينده، تحولات جديد و بيشترى در همين زمينه واقع خواهد شد و از همه مهمتر، آن است كه امريكا كه بتوسط صهيونيستها اداره ميشود و اكنون بر جهان، يكه تازى ميكند و در هر جا كه فتنه و جنگى بر پا است بيقين كه دستهاى پنهان و آشكار اين ابر قدرت، در آن ديده ميشود و از كجا معلوم است كه خيلى از كشورها كه فعلا داراى وضع و حال آرامى هستند چه بسا در سالهاى آينده، آنها نيز دستخوش تفرقه و تجزيه خواهند شد.
    زمينه هاى فتنه انگيزى ابر قدرتها در ساير كشورها وجود دارد و اختلافات را همواره دامن ميزنند و هر روز بر تضاد بين اقوام و احذاب را بيشتر ميكنند و اوضاع خيلى از كشورها را به نفع خود، نقشه جغرافيائى آنها را بر هم ميزنند، و از همه بدتر، آنستكه اينروزها زمزمه تقسيم و خورد كردن كشورهاى اسلامى و بخصوص، منطقه خاورميانه را بر زبان مى آورند و گاه و بيگاه در رسانه هاى گروهى، سران و حاكمان صهيونيزم آمريكا و اسرائيل، علنا به اين موضوع، اشاره ميكنند و قصد خود را از اين كارها كه در آينده انجام خواهند داد اعلام ميكنند.
    خوب: دنيائى كه به انقسامات و تجزيه ها. اختلافها گرفتار شده، آيا در آنصورت مردم چه حال و روزى خواهند داشت.
    دنيائى كه بر اثر خواسته و اراده شوم صهيونيزم و يكه تازى ابرقدرتى چند، مردم كشورها را در اختلافهاى ساختگى فرو ميبرد و گرفتارشان مى سازد و هر روز بر مصيبتها و گرفتارى و درد و رنج آنها افزوده خواهد شد، آنگاه مردم ضعيف شده و در حاليكه آن ها طعمه و شكارى در چنگال اهريمن زورگو و بدانديش قرار گرفته اند، بيقين كه روزگار خوش را از آنها خواهند گرفت و آنچنان مشكلات و گرفتار بحرانهاى گوناگون ميشوند كه آسايش ‍ مردم جهان از بين ميرود و مردم بقدرى رنجور و در تنگناهاى عذاب روحى و جسمى قرار ميگيرند تا آن حد كه ديگر، اميدى براى رهائى و نجات و خلاص شدن باقى نمى ماند و ديگر هيچ قدرت و اختيارى نخواهد داشت.
    بله آنزمان است كه بفرمان خداوند، حضرت مهدى ظهور ميكند تا ستم و ستمگران را از صحنه روزگار محو كند و حياتى دوباره به مردم، نويد دهد.
    در جمله اول و دوم، آن حضرت به تغيير كشورها و درهم ريختن امنيت اجتماعى و ضعف مردم، اشاره نموده است و ما نبايد به وضع امروز نگاه كنيم چون بسا در سالهاى آينده، اوضاع خيلى از كشورهائى كه مردم آن در رفاه و امنيت و آزادى و استقلال هستند دگرگون خواهد شد و ممكن است با يك حادثه، دچار تغيير و تحول شود و اوضاع آنها بنحوى شود كه خواب خوش را از آنها بگيرد و اوضاع آنها بمراتب، بد و نامطلوب شود چون دمكراسى و آزادى و رفاه و امنيت در زمان ما، هيچ اعتبار و تضمين و قوامى ندارد، آنروز در اروپا آيا چه كسى ميدانست كه فردا صبح، جنگ جهانى برافروخته ميشود و كار به جائى ميرسد كه يك تير چراغ برق سالمى بر جاى نماند و ظرف چند روز، شهرها به ويرانه اى تبديل شود.
    و اينك سلاحهاى مهلك و خطرناك، هر روز با قدرت تخريب بيشترى ساخته ميشود و زمامداران بى ايمان و سنگدل را در وسوسه رقابت استعمارى براى استثمار و چپاول مردان نقاط مختلف جهان، همواره خود و ديگران را در وضعيت بدترى قرار ميدهند.
    با پيشرفت سلاح جنگ جهانى اول، پنج ميليون انسان كشته شد و سالها بعد، باز هم سلاحها پيشرفته تر شد و باعث شد كه جنگ جهانى دوم بر پا شود و پنجاه و پنج ميليون انسان را به هلاكت برساند و آنهمه سرمايه ها را از بين ببرد و شهرها را به تپه اى از خاكستر تبديل كند، و اكنون چه كسى ميتواند بگويد كه در آينده يا همين فردا صبح، جنگى برپا نمى شود؟ و اگر بر پا شد با اين همه سلاحهاى مدرنتر كه قدرت تخريب آنها واقعا مخوف و هولناك است و بمراتب از سلاحهاى پنجاه سال پيش بدتر است آيا چه مقدار تلفات و نابودى بر سطح زمين پديد مى آيد؟
    و هر لحظه ممكن است كه با يك جرقه كوچك و بفرمان اراده يك زمامدار مست و جنايتكار، آتش جنگ را دامنگير مردم كند و همه جا را در شعله هاى آتش بر افروخته فتنه انگيزى زمامداران بيخرد، همواره گرم است و نواختن شيپور جنگ در هر لحظه ممكن است.
    آنهائى كه در زمان پيامبر گرامى، درباره اين وضعيت اين سخنان را از آن حضرت مى شنيدند شايد بخوبى ما كه اكنون داريم مى بينيم، آنها اينچنين درك و باورى نداشتند و ما حقيقت گفتار پيامبر را در اين زمان، در حال مشاهده هستيم.
    پس بهوش باشيم و آماده و بيقين بدانيم كه خداوند يارو ياور صالحان است.(72)
    بهتر شدن اوضاع، پس از خرابى اوضاع
    تكرار مطالب مشابه، نشانه تاكيد و حتمى بودن پديدار شدن وضعيت نامطلوب در آخرالزمان است، و مفهوم سخنان مكرر و بسيار پيامبر گرامى و ائمه معصومين (عليه السلام) در اين باره، در واقع آگاه نمودن ما و اخطار و بيدار باش است و آنها با بهترين نحو و باشكال مختلف اتمام حجت نموده اند.
    يبعث الله رجلا فى آخرالزمان، يويده الله بملائكته، و يعصم انصاره، و ينصره باياته، و يظهره على اهل الارض حتى يدينوا طوعا و كرها، يملا الارض قسطا و عدلا، و نورا و برهانا، يدين له عرض البلاد و طولها، لا يبقى كافر الا آمن به ولا طالح الا صلح، و تخرج الارض نبتها، و ينزل السماء بركتها، و تظهر له الكنوز، يملك ما بين الخافقين، فطوبى لمن اءدرك ايامه، و سمع كلامه.
    (امام حسن مجتبى (عليه السلام) مى فرمايد:، امير المؤمنان على (عليه السلام) به من گفتند: در شرايط بد آخرالزمان، خداوند مردى را ميفرستد كه او بتوسط ملائكه هايش، پشتيبانى ميشود، و ياران او را حفظ مى كنند، و آن حضرت با نشانه هاى خدائى، يارى مى شود، او بر زمين ظاهر ميگرداند تا اين كه همه به او ايمان آورند، او زمين را پر از عدل و داد ميكند، و او براى مردم همچون نورى تابناك و جلوه اى آشكار از حقانيت است، مردم همه كشورها به او ايمان آورده و كسى بدكار نمى ماند تا اينكه فردى صالح و درستكار شود، و زمين بيرون مى دهد نبات و گياه واقعى خود را، و همه جا سرسبز و خرم مى شود، و از آسمان، بركت سرازير خواهد شد، و تمام گنجها بر آن حضرت نمايان مى شود، او سالها بر مغرب و مشرق حكومت مى كند، و خوشا به سعادت آنها كه آن زمان را ببينند، و خوشا به سعادت آنها كه سخنان دلنشين آن حضرت را بشنوند).
    در زمانى كه قدرتها همواره مسلح تر ميشوند و سلاحها با قدرت تخريب بيشتر، خطرها را افزايش ميدهند و مردم، همواره در معرض آسيب و فتنه و شر بيشترى قرار ميگيرند، آنگاه با يارى خداوند، حضرت مهدى (عليه السلام) ظهور ميكند و قدرتهاى كفر و مراكز فتنه و كانونهاى فساد را از بين مى برد.
    اين حديث و احاديث ديگر كه در اين كتاب و كتابهاى ديگر ياد شده، و در واقع پيامهائى از راه دور هستند، يعنى از قرنهاى گذشته، آن بزرگواران ، ما را باخبر و آگاه كردند تا ما مردم اين زمان كه در اين وضعيت قرار ميگيريم، پند و اخطار است براى ما، تا حق و باطل و خوب و بد را تشخيص بدهيم و ان شاءالله جزو آنهائى باشيم كه خوبان در آن جمعند.
    در اين پيش بينى ها وقتى كه آن حضرت صحبت از افزايش بارانهاى طبيعى و سبزه و خرمى سخن ميگويند، وقتى كه از افزايش مهر و محبت و الفت بين مردم صحبت ميشود، وقتى كه از ايمان و صلاح و پاكيزه گى مردم ياد ميشود، به اين معنا است كه قبل از ظهور آن حضرت، تمام اين شرايط ياد شده از بين رفته است كما اين كه اكنون قبل از ظهور است و شرايط مردم و طبيعت، بگونه اى است كه مردم از اين وضعيتهاى بوجود آمده، رنج ميبرند و زمان هرچه بگذرد، مى بينيم كه باز هم شرايط، بدتر و تلخ ‌تر خواهد شد.
    اينروزها همواره مى بينيم كه متخصصان علوم طبيعى از تخريب لايه اوزون و موارد بسيارى از تخريب طبيعت ميگويند و از كمبود بارانها در جائى كه زمينه براى كشت و كشاورزى مناسب است و در عوض از افزايش برف و باران در مناطق سردسير، كه در آنجا كشاورزى و محصول كم بدست مى آيد و همچنين از پيشروى شنزارها و از بين رفتن محيط مناسب كشت و مرتع و جنگ است و بدين ترتيب باعث از بين رفتن گونه هاى مختلف حيوانات و موجودات گوناگون زمينى و هوائى و دريائى و به هم ريختن شرايط اكوسيستم زيست همگانى ميشود و همواره، متخصصان علوم طبيعى اختار و اعلام ميكنند و هر روز بدتر از روز گذشته، آشفتگى در طبيعت افزايش ‍ مى يابد.(73)
    پيروان خوب ما
    قال الامام الرضا (عليه السلام) رحم الله عبدا احيى امرنا، فقلت له كيف يحيى امركم؟ فقال يتعلم علومنا و يعلمها الناس، فان الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا.
    (حضرت امام رضا (عليه السلام) فرمودند: رحمت خداوند بر آن بنده اى باشد كه علم و دانش ما را زنده و پخش كند، شخصى از آن حضرت پرسيد: چگونه امر شما را احياء كنيم؟
    آن حضرت در جواب فرمودند: آنكه علوم ما را فرا گيرد و به مردم بياموزد، بدانيد كه اگر مردم از وسعت علوم و خوبيهاى كلام ما آگاه شوند، بيقين كه از ما پيروى خواهند كرد).
    از آن حضرت مى پرسند كه چگونه احيا كنيم فرامين و دستورات و رسالت شما را؟
    امام در جواب به آنها مى گويد كه رسالت ما علم و دانش است و از تك تك افراد مردم مى خواهد كه دانش و علوم را از آنها بياموزند و اينها نيز به ديگران بياموزند و علوم را سينه به سينه منتقل كنند و در واقع، آن حضرت ميخواهد با تشكيل كلاسى درسى بسيار وسيع به وسعت مردم و انديشه آنها، و نه در كلاسى كه بين چهار ديوار محصور باشد بلكه دامنه اين كلاس، علم و دانش در همه جا پخش و نشر شود و نه در كلاسى كه هر روز، در چند ساعت معين است بلكه در كلاسى بزرگ بوسعت قورن و اعصار و زمانهاى مختلف باشد.
    پس بر ما است كه علوم آل محمد را به ديگران بازگو كنيم و رسالت علمى آنها را برسانيم، و در صورتى كه حوصله صحبت كردن و تعريف نداشته باشيم، لااقل به ديگران بگوئيم كه در چه كتابى، علوم آل محمد بازگو شده و آنها را با خبر كنيم، چون افراد بسيارى ديده شده كه نمى دانند و غافل از اين كه بزرگواران ما درباره علوم براى ما چه گفته اند، و متاسفانه مى بينيم كه اين قبيل افراد، تحت تاثير علوم و صنعت قرار دارند، لذا يك حالت غربزدگى در تمام رفتار و كردار آنها پيدا است.
    آيا مى دانيد كه آگاهى از علوم آل محمد عامل تقويت ايمان مردم است و موثر در غرب زدائى از جوانان ما است، و در جامعه اى كه ايمان مردم ضعيف باشد، آيا مى دانيد چه خلافكارى و تبه كارى بصورت وحشتناك دامنگير مردم مى شود و آسايش و اطمينان را از آنها را سلب مى كند و همه را دچار شك و اضطراب مى گرداند و زمينه را براى دستهاى پليد و نامرئى صهيونيزم جهانى، مساعد و هموار مى كند.
    ما در زمانى قرار داريم كه امواج گسترده فساد و بى بند و بارى و كفر و بى دينى، به مراتب وسيع تر و قوى تر است تا تبليغ از دين و ديندارى مردم، و آيا اكنون وقت تلاش بيشتر بر عهده تك تك افراد مردم نيست؟ و كمترين سهل انگارى، در واقع مجال و فرصت دادن به دشمن است.
    ما ادعا ميكنيم كه از علاقمندان آن امام هستيم، پس بر ما واجب است كه دانش آنها را بياموزيم و بديگران بگوئيم كه پيامبر گرامى و ائمه معصومين (عليه السلام) در زمينه هاى علم و دانش چه گفته اند.
    و اگر واقعا اين چنين بوديم، آيا مى دانيد كه در آنصورت، هر مسلمان و پيرو مكتب اهل بيت (عليه السلام)، يك متفكر و عالم و آگاه بود و يك فرد بيسواد و نادان درميان ما وجود نداشت.
    آيا مى دانيد از چهاده قرن پيش، يعنى از صدراسلام و زمان شروع حيات و جهاد پيشوايان ما، اگر مردم از همان روزها بطور جدى به تحصيل علوم مشغول مى شدند، امروز در سطح بالائى از پيشرفت بوديم و امروز بمراتب، وضع بهترى داشتيم.
    همانطور كه آن حضرت فرمود: هر كسى كه از علوم آل محمد باخبر شود، واقعا شيفته و پيرو آنها خواهد شد.
    و اگر در هر جاى دنيا برويم و بگوئيم كه پيامبر ما، امام ما، درباره فلان موضوع علمى، آنهم در چه زمانى، اين چنين بيان نموده اند، آيا كسى تعجب نمى كند؟ و آيا كسى كنجكاو نمى شود كه اينها چه كسانى هستند كه توانسته اند اين چنين بگويند؟ و آيا چرا نام اينها شناخته شده نيست و آيا و...
    اينها وقتى كه پيگير قضيه مى شوند و دنباله كار را ميگيرند مى بينيم، كار بجائى ميرسد كه اينها هم شيفته و علاقمند ميشوند و چه بسا اين اولين جرقه اى باشد تا زمينه مسلمان شدن آنها را فراهم كند.
    و آيا اين موضوعات علمى، مايه سر بلندى شيعه آل محمد نيست؟(74)
    رضا كوشارى
    قم

صفحه 4 از 4 نخستنخست 1234

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/