معشوقم را خود آفريدم
معشوقم را
با مه رقيق خيال از
اشتياقم
قلبش را آفريدم
و با آرزوهايم
صورت دل انگيزش را
و با سوز دل
بوي خوش مويش
و دندانهايش را
با بوسه هايم
معشوقم را خود آفريدم
معشوقم را
با مه رقيق خيال از
اشتياقم
قلبش را آفريدم
و با آرزوهايم
صورت دل انگيزش را
و با سوز دل
بوي خوش مويش
و دندانهايش را
با بوسه هايم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
دستمال
و عده ي من با ليلي محق شدني نيست
و تازيانه در محل عشاق سرگرم كار خويش است
لبانش آغشته به خون است
و قلبم فرياد مي زند
من كُشته ي راه تو هستم
اگر از شب بپرسي
ساعات بر من سجده كردند
در قتلگاه عشق
درباره ي عشاق
نيك سخن گفتند
لبان ارغواني اش
دستمال عشقم را رنگين كرد
و دستمال
مرا اغوا كرد
آثار دندانهايشان بر آن هنوز باقي است
تا كي با ديده ات دل ها راعاشق سازي؟
و آنها را با نخ عشق دوك ريسي كني
دنيا براي ما عاشقان
بيهوده است
در شبي كه سخن گفتن در آن بسيار بود شهرت
به هنگام جزر
بر شن ها سطري نگاشتم
و همه روح و عقلم را بدان سپردم
در هنگام مد بازگشتم
تا بخوانم
و بجويم
ليك در ساحل چيزي نيافتم
جز ناداني خويش
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
شب مرا مخفي مي كند
اگر شب
مرا درتاريكي خود پناه دهد
ديگر هيچ ستاره اي نخواهد درخشيد
و هيچ صبحي نخواهد شد
اگر شيون كنم
همسايه ام شيون مرا نخواهد شنيد
و چون بميرم
آگاه نخواهد شد
و بر من سوگواري نخواهد كرد
اگر سايه ي خواب
آهسته
آهسته
نزد من بيايد
و به صورتم بنگرد
منصرف ميشود و باز مي گردد
در درونم كسي هست كه مرا سوگواري كند
و با شتاب نزد دوستان رود
به منزلي با ديوارهايي قطور وسر به فلك كشيده
به منازلي
كه چراغ سقفش ستاره ي تاباني است
پنجره هايش خاطره و درهايش
ديدار
نه قفلي
نه چفتي
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
هيچ كتابي را از من مخواه
مرا رها كن
و هيچ كتابي را از من مخواه
زيرا كتاب دادن نزد من عار است
كتاب معشوق من است
معشوق نه فروشي و نه دادني است
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
اماني ها رارها كن
اماني را از يادها دور كن
زيرا ذكر
در شأن اهل فهم و گمان است
هيچ حجتي بر مشتاقان نيست
جز حجت پنهان شده از خواهش ها
نه حتي آن كسي كه افلاك از تازيانه اش در هراس باشند
شكوه من نيز
به شكل پريشاني و بلواست
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
منمن شكوفه ي بهارم
و ميوه ي تابستان
من زردي خزانم
و مرگ زمستان
من قلب انسانم
اندكي از عقل او
من صداي ناآشناي طبيعت هستم
هستي لبخند مي زند
و شادي مي كند
و انسان
دوباره خوشبخت خواهد شد
هستي در سراي زود رنج دنيا اندوهگين است
و مرا بسان برگي مي بيني
كه شاعران
سروده هايشان را در آن نوشتند
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
بشرِي
اي عروس
اي زينت بخش شهرها
اي محل طلوع خورشيد
اي چراگاه آهوان
بلبل تو همواره آواز خوان
گل هاي تو همواره بوي خوشي دارند
هر كه خواهد سوي لبنان آيد
پيش تو آسوده گردد
آبهاي تو پاكيزه و بسيارند
چشمه هاي تو فراوان
خود را از براي تو كرده است قربان
بلند آوازه اي به نام جبران خليل جبران
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
من بيدار هستم
چون نماز بگذارم
در دهانم نعمتي گواراتر از لفظ صلات خواهد بود
و چون پاكيزه گردم
خون قرباني ام با خون خود خواهد آميخت
و اين شيرين ترين زكات است
آنكه بي خويشتن خويش باشد
در سخنانم جز جهل و خيال نخواهد ديد
و در دره ي خواب خواهد خفت
ليك من در ميان كوه ها بيدار هستم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
اي قلب من
به خدا سوگندت مي دهم
اي قلب من
عشق خود را كتمان كن
شكوه ي ما را از ديده ها پنهان كن
فاش كننده اسرار احمق است
براي عاشق
نيكوتر است سكوت و راز داري
به خدا سوگندت مي دهم
اي قلب من!
اگر جوينده اي نزد تو آمد
تا حالت را جويا شود
به او هرگز چيزي مگو
اي قلب من!
اگر گويندت معشوقت كجاست؟
بگو با ديگر رفت
و از پرساننده دور شو
به خدا سوگندت مي دهم
اي قلب من!
اشتياقت را پنهان كن
زيرا تو را درمان نخواهند كرد
عشق در جان ما
مانند شرابي در جام پنهان است
به خدا سوگندت مي دهم
اي قلب من!
رنج خود را حبس كن
تا اگر دريا غوغا شود
يا فلك غرش كند
ايمن باشي
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
آرزوها
روح در جسمم پير گرديد
و ديگر جز خيال سال ها چيزي نخواهد ديد
اگر آرزوهايم فاش گردد
از عصاي صبرم مدد خواهم جست
پيش از آنكه به چهل سال رسم
آرزوها از من گريزانند
اين است حال من
پس اگر پرسند:
چه بلايي بر سر او آمد؟
بگوييد:
گرفتار جنون است
و گر به دنبال چاره بودند
بگوييد:
با مرگ درمان خواهد شد
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)