صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 32

موضوع: پـــارســــي را پـــاس بـــداريــــــم ــــ معادل بسياري از واژگان و تركيبات بيگانه

  1. #21
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    به جای عابر بانک بگو خودپرداز
    به جای عابر بگو رهگذر
    به جای عاجز بگو درمانده
    به جای عادت بگو خو
    به جای عادت کردم بگو خو گرفتم
    به جای عادت کردن بگو خو گرفتن
    به جای عادل بگو دادگستر - دادگر
    به جای عادلانه بگو دادگرانه
    به جای عار داشتن بگو ننگ داشتن
    به جای عازم بگو رهسپار - راهی
    به جای عازم شدن بگو روانه شدن - رهسپارشدن
    به جای عاقبت بگو سرانجام
    به جای عاقبت به خیر بگو نیک فرجام
    به جای عاقل بگو خردمند
    به جای عالم بگو جهان یا دانشمند ( alem)
    به جای عالمگیر بگو جهانگیر
    به جای عالی رتبه بگو والا جایگاه
    به جای عالیجناب بگو بزرگوار - والاگهر
    به جای عامیانه بگو تودگانه
    به جای عبا بگو بالاپوش
    به جای عبادت بگو پرستش
    به جای عبارتند از بگو بر این پایه اند
    به جای عبرت بگو پند
    به جای عبور و مرور بگو آمد و شد
    به جای عبور کردن بگو گذشتن
    به جای عبوس بگو ترشرو
    به جای عجب بگو شگفت
    به جای عجز بگو درماندگی
    به جای عجله بگو شتاب
    به جای عجله کن بگو شتاب کن
    به جای عجولانه بگو شتابزده
    به جای عجیب بگو شگفت
    به جای عدد بگو شماره
    به جای عدل بگو داد
    به جای عدم موفقیت بگو ناکامی
    به جای عده ای بگو شماری
    به جای عدیده بگو پرشمار
    به جای عذر می خواهم بگو پوزش می خواهم یا ببخشید
    به جای عذرخواهی بگو پوزش
    به جای عرصه بگو پهنه
    به جای عرض اندام بگو جلوه نمایی
    به جای عرض بگو پهنا
    به جای عرض حال بگو دادخواست
    به جای عرضه و تقاضا بگو داد و خواست
    به جای عریض بگو پهن
    به جای عزا بگو سوگ
    به جای عزاداری بگو سوگواری
    به جای عزل بگو برکناری
    به جای عصاره بگو افشره( afshore)
    به جای عصبانی بگو خشمگین
    به جای عصبانی شدن بگو برآشفتن
    به جای عصبانیت بگو خشم
    به جای عصر باستان بگو دوره باستان
    به جای عصر بگو ایوار - پسین (امروزه ساکنان استان کرمان، فارس و یزد اینگونه می گویند)
    به جای عصر فن آوری بگو زمانه فن آوری
    به جای عصیان بگو سرکشی
    به جای عطف بگو بازگشت
    به جای عظیم الجثه بگو کلان پیکر
    به جای عظیم بگو سترگ
    به جای عفو بگو بخشش
    به جای عقاب بگو شهباز
    به جای عقاید بگو باورها
    به جای عقب ماندگی بگو واپس ماندگی
    به جای عقب مانده بگو واپس مانده
    به جای عقب نشینی بگو واپس نشینی
    به جای عقربه بگو شاهنگ
    به جای عقل بگو خرد
    به جای عقلانیت بگو خردمندی
    به جای عقیده بگو باور
    به جای علائم بگو نشانه ها
    به جای علائم راهنمایی و رانندگی بگو نشانه های راهنمایی و رانندگی
    به جای علاج بگو درمان - چاره
    به جای علاقه بگو دلبستگی
    به جای علاقه دارم بگو دلبستگی دارم
    به جای علاقه مند بگو دوستدار
    به جای علامت بگو نشانه
    به جای علاوه بر این بگو افزون بر این
    به جای علم بدیع بگو دانش نوآوری
    به جای علم بگو دانش
    به جای علنی شد بگو آشکار شد
    به جای علی الخصوص بگو به ویژه
    به جای علی ای حال بگو به هر روی
    به جای علیرغم بگو با اینکه
    به جای علیه او شورید بگو بر او شورید
    به جای عمامه بگو دستار
    به جای عمداً بگو دانسته
    به جای عمده بگو بزرگ
    به جای عمر بگو زندگی
    به جای عمران بگو آبادانی
    به جای عمق بگو گودی - ژرفا
    به جای عمل بگو کنش
    به جای عمله بگو کارگر
    به جای عمودی بگو ستونی
    به جای عمومی بگو همگانی
    به جای عمیق بگو گود
    به جای عنوان بگو سرنویس
    به جای عهد بگو پیمان
    به جای عهدنامه بگو پیمان نامه
    به جای عواقب بگو پیامدها
    به جای عوام فریب بگو مردم فریب
    به جای عوام فریبانه بگو مردم فریبانه
    به جای عوامفریبانه بگو مردم فریبانه
    به جای عودت دادن بگو پس دادن
    به جای عودت دادن بگو پس فرستادن
    به جای عوض کردن بگو جابجاکردن
    به جای عکس العمل بگو واکنش
    به جای عیال بگو همسر
    به جای عیان بگو آشکار-هویدا
    به جای عیب بگو بدی
    به جای عید بگو جشن
    به جای عید نوروز بگو جشن نوروز
    به جای عیش و نوش بگو خوشگذرانی
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #22
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    به جای غارت بگو تاراج
    به جای غافل از آنکه بگو ناآگاه از آنکه
    به جای غالب مردم بگو بیشتر مردم
    به جای غالبا بگو بیشتر
    به جای غذا بگو خوراک
    به جای غریب بگو ناآشنا
    به جای غریبی بگو ناآشنایی
    به جای غسل بگو شست و شو
    به جای غصه بگو غم - اندوه
    به جای غلات بگو جو و گندم
    به جای غلام بگو برده
    به جای غلبه کردن بگو چیره شدن
    به جای غلط بگو نادرست
    به جای غلطیدن بگو غلتیدن
    به جای غلیظ بگو چگال
    به جای غیر قابل اجرا بگو انجام ناپذیر
    به جای غیر قابل ارجاع بگو برگشت ناپذیر
    به جای غیر قابل انعطاف بگو نرمش ناپذیر
    به جای غیر قابل باور بگو باورنکردنی
    به جای غیر قابل بخشش بگو نابخشودنی
    به جای غیر قابل بیان بگو ناگفتنی
    به جای غیر قابل تحمل بگو برنتافتنی
    به جای غیر قابل درک بگو درنیافتنی
    به جای غیر قابل دسترس بگو دست نیافتنی
    به جای غیر قابل عفو بگو نابخشودنی
    به جای غیر قابل فهم بگو درنیافتنی
    به جای غیر قابل قسمت بگو بخش ناپذیر
    به جای غیر قابل مقایسه بگو سنجش ناپذیر
    به جای غیر قابل کنترل بگو مهار گسیخته
    به جای غیرمرفه بگو بینوا
    به جای غیرممکن بگو نشدنی-ناشدنی
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #23
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    به جای فائق آمدن بگو پیروز شدن
    به جای فاتح بگو پیروزمند
    به جای فاحشه بگو روسپی
    به جای فارسی بگو پارسی
    به جای فارغ البال بگو آسوده دل
    به جای فارغ التحصیل بگو دانش آموخته
    به جای فاسد بگو تباه
    به جای فاصله گرفتن بگو دور شدن
    به جای فامیلی بگو خانوادگی
    به جای فانی بگو زودگذر
    به جای فاکتور خرید بگو برگ خرید
    به جای فاکس بگو دورنگار
    به جای فایده بگو سود - هوده
    به جای فتح یا ظفر بگو پیروزی
    به جای فتنه بگو آشوب
    به جای فحاشی بگو ناسزاگویی
    به جای فحش بگو ناسزا - دشنام
    به جای فرار از بگو گریز از
    به جای فرار بگو گریز
    به جای فرامین بگو فرمان ها
    به جای فرانشیز بگو خودپرداخت
    به جای فرض کرد بگو پنداشت
    به جای فرمول بگو ساختاره
    به جای فرکانس بگو بسامد
    به جای فساد بگو تباهی
    به جای فعال بگو پرکار
    به جای فعال بگو پرکار - پویا
    به جای فعالیت بگو تکاپو - کار و جنبش
    به جای فعل بگو کارواژه
    به جای فعلاً بگو هم اینک
    به جای فعلی بگو کنونی
    به جای فقدان بگو نبود
    به جای فقر بگو تهیدستی- نداری
    به جای فقط بگو تنها
    به جای فقه بگو دین شناسی
    به جای فقیر بگو تهیدست
    به جای فقیه بگو دین شناس
    به جای فلاسک بگو دمابان
    به جای فلذا بگو بنابراین - پس
    به جای فلش بگو پیکان
    به جای فوت شد بگو درگذشت - مرد
    به جای فورا بگو بی درنگ
    به جای فوق العاده بگو بی اندازه
    به جای فوق برنامه بگو فرابرنامه
    به جای فوقانی بگو بالایی
    به جای فکر بگو اندیشه
    به جای فی الفور بگو در دم
    به جای فی المثل بگو برای نمونه
    به جای فی الواقع بگو به راستی
    به جای فی نفسه بگو به خودی خود
    به جای فیش بگو برگه
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #24
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    به جای قابل انجام بگو شدنی
    به جای قابل پیش بینی بگو پیش بینی کردنی
    به جای قابل تامل بگو درنگ کردنی
    به جای قابل توجه بگو چشمگیر
    به جای قابل دسترس بگو دست یافتنی
    به جای قابل ذکر است بگو گفتنی است
    به جای قابل شما را ندارد بگو سزاوارتان نیست
    به جای قابل قبول بگو پذیرفتنی
    به جای قابل قسمت بگو بخش پذیر
    به جای قابل مطالعه بگو خواندنی
    به جای قابل مهار بگو مهارشدنی
    به جای قابل کنترل بگو مهارشدنی
    به جای قابله بگو ماما
    به جای قابلیت قسمت بگو بخش پذیری
    به جای قاتل بگو آدمکش
    به جای قاجاریه بگو قاجاریان - قاجار
    به جای قادر بگو توانا
    به جای قاضی بگو دادرس - داور
    به جای قاطر بگو استر
    به جای قافله بگو کاروان
    به جای قبایل بگو تیره ها
    به جای قبر بگو گور
    به جای قبرستان بگو گورستان
    به جای قبض انبار بگو رسید انبار
    به جای قبض بگو رسید
    به جای قبل بگو پیش
    به جای قبلا بگو پیشتر
    به جای قبلی بگو پیشین
    به جای قبول می کنم بگو می پذیرم
    به جای قبیح بگو زشت
    به جای قتل عام بگو کشتار
    به جای قد علم کردن بگو سربرافراشتن
    به جای قدح بگو سبو
    به جای قدرت بالقوه بگو توان نهفته
    به جای قدرت بگو نیرو - توان
    به جای قدرت طلب بگو جاه پرست - فزون خواه
    به جای قدرتمند بگو نیرومند
    به جای قدردانی بگو سپاسداری
    به جای قدم دوم بگو گام دوم
    به جای قدما بگو پیشینیان
    به جای قدمت بگو دیرینگی
    به جای قدمت بگو دیرینگی
    به جای قدیم الایام بگو پیشترها
    به جای قدیمی بگو کهن - باستانی - کهنه
    به جای قدیمی بگو کهنه
    به جای قرار بگو پیمان
    به جای قرار دادن بگو نهادن
    به جای قرار می داد بگو می نهاد
    به جای قرارداد بگو پیمان نامه
    به جای قراردادن یا بگو گذاشتن
    به جای قرض الحسنه بگو وام بی بهره
    به جای قرن بگو سده
    به جای قره قروت (ترکی) بگو ترف ( Tarf)
    به جای قرون بگو سده ها
    به جای قرون وسطایی بگو میانسده ای
    به جای قرون وسطی بگو سده های میانی
    به جای قریب الوقوع بگو زود هنگام
    به جای قریب بگو نزدیک
    به جای قسم بگو سوگند
    به جای قسمت دوم بگو بخش دوم
    به جای قسی القلب بگو سنگدل
    به جای قصد دارند بگو برآنند
    به جای قصر بگو کاخ
    به جای قصه بگو داستان
    به جای قصور بگو کوتاهی
    به جای قصیده بگو چکامه
    به جای قضا و قدر بگو سرنوشت
    به جای قضائیه بگو دادگستری
    به جای قضات بگو داوران
    به جای قضاوت بگو داوری
    به جای قطع درختان بگو بریدن درختان
    به جای قطع کردن بگو بریدن
    به جای قطعا بگو بی گمان
    به جای قطعه بگو تکه
    به جای قفسه بگو گنجه
    به جای قلاع بگو دژها
    به جای قلمرو بگو گستره
    به جای قله بگو چکاد ( Chekad)
    به جای قمر مصنوعی بگو ماهواره
    به جای قنات بگو کاریز
    به جای قناعت کردن بگو بسنده کردن
    به جای قنوات بگو کاریزها
    به جای قهر آمیز بگو خشونت آمیز
    به جای قوای بگو نیروهای
    به جای قوز بگو گوژ
    به جای قوس بگو کمان
    به جای قوم بگو تیره
    به جای قوه بگو نیرو - توان
    به جای قوی بگو نیرومند
    به جای قیافه بگو چهره
    به جای قیام بگو شورش - خیزش
    به جای قیامت بگو رستاخیز
    به جای قیم بگو سرپرست
    به جای قیمت بگو بها
    به جای قیومیت بگو سرپرستی
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #25
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    به جای گالری (اروپایی) بگو نگارخانه
    به جای گرامر زبان (انگلیسی) بگو دستور زبان
    به جای گریم (اروپایی) بگو چهره پردازی
    به جای گریمور بگو چهره پرداز
    به جای گزارشات بگو گزارش ها
    به جای گمرک بگو باژگاه
    به جای گیشه بگو باجه
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #26
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    به جای لاابالی بگو بی بندوبار - بی سروپا
    به جای لااقل بگو دست کم
    به جای لاجرم بگو خواه ناخواه
    به جای لازم نیست بگو نیاز نیست
    به جای لایتناهی بگو بی پایان - بیکران
    به جای لایق بگو شایسته
    به جای لایق بگو شایسته
    به جای لاینحل بگو ناگشودنی
    به جای لاینفک بگو جدانشدنی
    به جای لاینقطع بگو پیوسته- همواره
    به جای لباس بگو پوشاک - جامه
    به جای لباس پوشیدن بگو جامه پوشیدن
    به جای لجباز بگو یکدنده-ستیزه جو
    به جای لجبازی بگو یکدندگی
    به جای لحاف بگو روانداز
    به جای لحظه به لحظه بگو دم به دم
    به جای لذیذ بگو خوشمزه
    به جای لطفا بگو خواهشمندم - خواهشمند است
    به جای لعنت بگو نفرین
    به جای لعنت کردن بگو نفریدن-نفرین کردن
    به جای لغت بگو واژه
    به جای لغتنامه بگو واژه نامه
    به جای لفاظی بگو واژه بازی
    به جای لقب بگو فرنام
    به جای لهجه بگو گویش
    به جای لوازم التحریر بگو نوشت افزار
    به جای لوازم بگو ابزارها
    به جای لیاقت بگو شایستگی
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #27
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    به جای مؤاخذه بگو بازخواست
    به جای مؤلف بگو نویسنده
    به جای ما فوق بگو فراتر از
    به جای ماء شعیر بگو آبجو
    به جای ماحصل بگو دستاورد
    به جای ماخوذه بگو برگرفته
    به جای مادام العمر بگو همیشگی
    به جای مادامی که بگو تا هنگامی که
    به جای ماساژ بگو مشت و مال
    به جای ماضی بگو گذشته
    به جای مالکیت بگو ازآنش
    به جای مامور بگو کارگزار
    به جای مامور پلیس بگو شهربان
    به جای مانع بگو راهبند
    به جای مانع بگو گیر - راهبند
    به جای ماهر بگو چیره دست
    به جای ماهیت کار بگو سرشت کار
    به جای ماوراء الطبیعه بگو فرا سرشت
    به جای ماوراء النهر بگو فرارود
    به جای ماورای بگو فرای
    به جای مایحتاج بگو نیازها
    به جای مایع بگو آبگون
    به جای مایوس بگو دلسرد
    به جای مباحثه بگو گفت و شنود
    به جای مبارک باد بگو خجسته باد
    به جای مبارک بگو فرخنده
    به جای مبتدی بگو تازه کار - نوآموز
    به جای مبتلا بگو دچار
    به جای مبتلا به مریضی بگو دچار بیماری
    به جای مبتنی بر بگو بر پایه
    به جای مبتکر بگو نوآور
    به جای مبتکرانه بگو نوآورانه
    به جای مبحث بگو جستار
    به جای مبدا بگو آغاز
    به جای مبدأ بگو خاستگاه
    به جای مبهوت بگو گیج
    به جای مبین بگو بازگوکننده
    به جای متاثر بگو دل آزرده
    به جای متارکه بگو جدایی
    به جای متاسفانه بگو بدبختانه شوربختانه
    به جای متبحر بگو زبردست - چیره دست
    به جای متحد بگو همبسته
    به جای متخصص بگو کارآزموده
    به جای متخصصان بگو کارآزمودگان
    به جای متخصصین بگو کارآزمودگان
    به جای مترادف بگو همچم
    به جای متراکم بگو چگال
    به جای مترجم بگو برگرداننده
    به جای مترقی بگو پیشرفته
    به جای متزلزل بگو لرزان
    به جای متسلسل بگو زنجیروار
    به جای متشکرم بگو سپاسگزارم
    به جای متشکریم بگو سپاسگزاریم
    به جای متشکل از بگو در برگیرنده
    به جای متعادل بگو ترازمند
    به جای متعاقب بگو به دنبال - در پی
    به جای متعاقبا بگو پس از این
    به جای متعجب بگو شگفت زده
    به جای متعجب شد بگو شگفت زده شد
    به جای متعدد بگو انبوه
    به جای متعصب بگو خشک سر
    به جای متعلق به بگو از آن
    به جای متعهد بگو پایبند
    به جای متفرق کردن بگو پراکنده کردن - پراکندن
    به جای متفق القول بگو یکزبان-همزبان
    به جای متفکر بگو اندیشمند
    به جای متفکران بگو اندیشمندان
    به جای متقاضی بگو درخواست کننده
    به جای متلاشی بگو فروریخته
    به جای متمایز بگو جدا
    به جای متمول بگو توانگر
    به جای متنوع بگو گوناگون
    به جای متواتر بگو پی در پی
    به جای متواضع بگو فروتن
    به جای متوالی بگو پیاپی
    به جای متوسط بگو میانه
    به جای متوقف شد بگو بازایستاد
    به جای متوقف شدن بگو بازایستادن
    به جای متولد شده بگو زاده شده
    به جای متولی بگو دست اندرکار - سرپرست
    به جای متولیان بگو دست اندرکاران
    به جای مثال بگو نمونه
    به جای مثلث بگو سه گوش - لچک
    به جای مثلثی بگو لچکی
    به جای مثمر ثمر بگو کارساز
    به جای مثمر ثمر واقع شد بگو به کار آمد
    به جای مجانی بگو رایگان
    به جای مجبور بگو ناچار
    به جای مجتمع بگو همتافت
    به جای مجدد بگو دوباره
    به جای مجدداً بگو دوباره
    به جای مجذوب بگو شیفته - شیدا
    به جای مجرب بگو کارآزموده
    به جای مجرم بگو بزهکار
    به جای مجروح بگو زخمی
    به جای مجسمه بگو تندیس
    به جای مجلس بگو انجمن
    به جای مجلل بگو پرشکوه - پرنما
    به جای مجله بگو گاهنامه
    به جای مجمع بگو گردهمایی
    به جای مجموعاً بگو روی هم
    به جای مجموعه بگو گردآور
    به جای مجنون بگو دیوانه - شیدا
    به جای مجهول الهویه بگو ناشناس
    به جای مجوز بگو پروانه
    به جای محاسبه نشده بگو نسنجیده
    به جای محافظ بگو نگهبان
    به جای محبس بگو زندان
    به جای محبوب بگو دوست داشتنی
    به جای محبوس بگو زندانی
    به جای محترم بگو ارجمند
    به جای محترم بگو ارجمند - گرامی
    به جای محتوا بگو درونمایه
    به جای محتویات بگو درونمایه
    به جای محدود بگو اندک
    به جای محذوریت بگو تنگنا
    به جای محرم بگو رازدار
    به جای محروم بگو بی بهره
    به جای محرک بگو جنباننده
    به جای محسوس بگو چشمگیر
    به جای محشر بگو رستاخیز
    به جای محصل بگو دانش آموز
    به جای محصول بگو فرآورده
    به جای محضر اسناد رسمی بگو دفترخانه
    به جای محضر بگو پیشگاه
    به جای محفوظ بگو نگاهداشته
    به جای محقق بگو پژوهنده یا پژوهشگر
    به جای محققانه بگو پژوهشگرانه
    به جای محل اکتشاف بگو یافتگاه
    به جای محل تلاقی بگو پیوندگاه
    به جای محله بگو برزن
    به جای محکم بگو استوار
    به جای محیط بگو پیرامون
    به جای محیط بگو پیرامون
    به جای مخاصمه بگو رزم
    به جای مخبر بگو خبرنگار-خبررسان
    به جای مختصر بگو ناچیز
    به جای مختلط بگو درهم
    به جای مختلف بگو گوناگون
    به جای مخرب بگو ویرانگر
    به جای مخزن بگو انبار- انباشتگاه - اندوختگاه
    به جای مخصوص بگو ویژه
    به جای مخفی بگو پنهان - نهان
    به جای مخفیانه بگو پنهانی
    به جای مخفیگاه بگو نهانگاه
    به جای مخلوط بگو درهم - آمیخته
    به جای مخلوط کردن بگو آمیختن درآمیختن
    به جای مخلوق بگو آفریده
    به جای مخمصه بگو �هچل ( Hachal)
    به جای مد (در دریا) بگو خیزآب
    به جای مد نظر بگو دلخواه
    به جای مداخله بگو پادرمیانی
    به جای مداوم بگو همیشگی
    به جای مدت مدید بگو دیرگاه
    به جای مدتی است بگو چندی است
    به جای مدد بگو یاری
    به جای مدرس بگو استاد - آموزگار
    به جای مدرسین بگو آموزگاران
    به جای مدرن بگو نوین - امروزین
    به جای مدعوین بگو میهمانان
    به جای مدفون کردن بگو به خاک سپردن
    به جای مدل (اروپایی) بگو الگو
    به جای مدینه فاضله بگو آرمانشهر
    به جای مذاکره بگو گفتگو
    به جای مذبوحانه بگو نافرجام
    به جای مذمت کردن بگو نکوهیدن
    به جای مذهب - دین بگو کیش - آیین
    به جای مذکر بگو نر
    به جای مذکور بگو یادشده
    به جای مراتع بگو چراگاه ها
    به جای مراجعت بگو بازگشت
    به جای مربع بگو چهارگوش
    به جای مرتباً بگو پی در پی
    به جای مرتبط بگو پیوسته
    به جای مرتجع بگو واپسگرا
    به جای مرتع بگو چراگاه
    به جای مرتعش بگو لرزان
    به جای مرحله دوم بگو گام دوم
    به جای مرحوم بگو شادروان
    به جای مرحومه بگو شادروان
    به جای مرسوله پستی بگو بسته پستی
    به جای مرسی بگو سپاس
    به جای مرض بگو بیماری
    به جای مرطوب بگو نمناک - نمور - نمدار
    به جای مرفه بگو بانوا
    به جای مرور بگو بازبینی
    به جای مرکز تحقیقات بگو پژوهشگاه
    به جای مرکز ثقل بگو گرانیگاه
    به جای مریخ بگو بهرام
    به جای مرید بگو پیرو
    به جای مریض بگو بیمار
    به جای مریض خانه بگو بیمارستان
    به جای مریضی بگو بیماری
    به جای مزاح بگو شوخی
    به جای مزاحم شدن بگو دردسر دادن
    به جای مزخرف بگو لیچار
    به جای مزرعه بگو کشتزار
    به جای مزیت بگو برتری
    به جای مزین بگو آراسته
    به جای مسابقه بگو پیکار
    به جای مسافر بگو رهنورد - رهسپار
    به جای مساوات بگو برابری
    به جای مساوی بگو برابر
    به جای مستبد بگو خودکامه
    به جای مستبدان بگو خودکامگان
    به جای مستتر بگو نهان
    به جای مستحضر بگو آگاه
    به جای مستحق بگو سزاوار
    به جای مستراح بگو دستشویی - آبخانه - دست به آب
    به جای مستشرق بگو خاورشناس
    به جای مستضعف بگو بینوا
    به جای مستعمل بگو کارکرده
    به جای مستفیض بگو بهره مند
    به جای مستفیض بگو بهره مند
    به جای مستقیم بگو سر راست
    به جای مستقیما بگو آشکارا - یکراست
    به جای مستمر بگو پیوسته
    به جای مستمعین بگو شنوندگان
    به جای مستهلک بگو فرسوده
    به جای مستولی بگو چیره
    به جای مسخره است بگو خنده دار است
    به جای مسقط الراس بگو زادگاه
    به جای مسلخ بگو کشتارگاه
    به جای مسلط بگو چیره
    به جای مسلما بگو بی گمان
    به جای مسولان بگو کارگزاران
    به جای مسکن (دارو) بگو آرامبخش
    به جای مسیر بگو راه - گذرگاه
    به جای مسیل بگو خشکرود
    به جای مشابه بگو همانند
    به جای مشارالیه بگو نامبرده
    به جای مشارکت بگو همکاری
    به جای مشاهده بگو نگریستن - تماشا
    به جای مشاهده کردن بگو تماشا کردن - درنگریستن
    به جای مشاهیر بگو نام آوران
    به جای مشاور بگو رایزن
    به جای مشترک المنافع بگو همسود
    به جای مشترک المنافع بگو همسود
    به جای مشتمل بر ... بگو دربردارنده ...
    به جای مشخصه بگو ویژگی - شناسه
    به جای مشرق بگو خاور
    به جای مشغله بگو کار و بار
    به جای مشقت بگو رنج
    به جای مشهور بگو نامی - نامدار - سرشناس
    به جای مشورت بگو رایزنی
    به جای مشکل است بگو سخت است
    به جای مشکل بگو دشوار
    به جای مشکلات بگو دشواری ها
    به جای مصالح ساختمانی بگو ساختمایه ها
    به جای مصدوم بگو آسیب دیده
    به جای مصلی بگو نمازگاه
    به جای مضایقه نمی کنم بگو خودداری نمی کنم فروگزاری نمی کنم
    به جای مضطرب بگو پریشان
    به جای مضطرب هستم بگو پریشانم
    به جای مضیقه بگو تنگنا
    به جای مطالبات بگو خواسته ها
    به جای مطالعات بگو پژوهش ها
    به جای مطبخ بگو آشپزخانه
    به جای مطبوع بگو دلنشین-دلپذیر
    به جای مطرح کردن بگو در میان گذاشتن
    به جای مطرود بگو رانده شده
    به جای مطلع بگو آگاه
    به جای مطلوب بگو دلخواه
    به جای مطمئناً بگو بی گمان
    به جای مطیع بگو فرمانبردار
    به جای مظلوم بگو ستمدیده
    به جای مظهر یا سمبول(لاتین) بگو نماد
    به جای مع الوصف بگو با اینهمه
    به جای مع هذا بگو با اینهمه
    به جای معاد بگو رستاخیز
    به جای معادل بگو برابر
    به جای معاش بگو روزی
    به جای معاشرت بگو رفت و آمد
    به جای معاصر بگو امروزین - امروزی
    به جای معافیت بگو بخشودگی
    به جای معاملات بگو داد و ستدها
    به جای معاندت بگو دشمنی
    به جای معاهده بگو پیمان نامه
    به جای معاون بگو دستیار
    به جای معبر بگو گذرگاه
    به جای معتقدات بگو باورها
    به جای معدودی بگو شماری
    به جای معرفی بگو شناسایی
    به جای معروف بگو سرشناس
    به جای معروفترین بگو نامی ترین
    به جای معضل بگو کاستی - دشواری
    به جای معضلات بگو کاستی ها
    به جای معطر بگو خوشبو
    به جای معقول بگو بخردانه
    به جای معلم بگو آموزگار
    به جای معلومات بگو دانسته ها
    به جای معما بگو چیستان
    به جای معمم بگو دستاربند
    به جای معنی بگو چم(cham )-آرش( arash)
    به جای معکوس بگو وارونه
    به جای معیار بگو سنجه
    به جای مغرب بگو باختر
    به جای مغرور بگو خودخواه-خودپسند
    به جای مغفرت بگو آمرزش
    به جای مفتوح بگو باز
    به جای مفرح بگو دلگشا
    به جای مَفصل بگو بندگاه
    به جای مُفصل بگو پردامنه
    به جای مفصل بگو گسترده
    به جای مفقود الاثر بگو ناپدید - گم نشان
    به جای مفقود شده بگو گم شده ناپدید شده
    به جای مفلوک بگو بیچاره - درمانده - بدبخت
    به جای مفید بگو سودمند
    به جای مقابل بگو روبرو
    به جای مقابله بگو رویارویی
    به جای مقارن بگو همزمان - همهنگام
    به جای مقاله بگو نوشتار
    به جای مقاومت بگو پایداری
    به جای مقایسه بگو سنجش
    به جای مقایسه می کنم بگو می سنجم
    به جای مقبره بگو آرامگاه
    به جای مقتولین بگو جان باختگان - کشتگان
    به جای مقداری بگو اندکی - چندی
    به جای مقدس بگو ورجاوند( varjavand)
    به جای مقدمه بگو پیشگفتار - سرآغاز
    به جای مقدور بگو شدنی
    به جای مقر بگو ستاد
    به جای مقر سپاه بگو ستاد سپاه
    به جای مقررات بگو آيين نامه
    به جای مقصر بگو گناهکار
    به جای مقطعی بگو دوره ای
    به جای مقطوع النسل بگو بی فرزند
    به جای مقننه بگو آیینگذاری
    به جای مقنی بگو چاه کن
    به جای مقوله بگو زمینه - گویه
    به جای مقوی بگو نیروبخش
    به جای مقیاس بگو پیمانه
    به جای ملاح بگو ملوان
    به جای ملاقات کرد بگو دیدار کرد
    به جای ملامت بگو سرزنش-سرکوفت
    به جای ملت بگو مردم
    به جای ملتزم بگو پایبند
    به جای ملحق شدن بگو پیوستن
    به جای ملکه بگو شهبانو
    به جای ممانعت بگو بازدارندگی - بازداری - جلوگیری
    به جای ممتد بگو دنباله دار
    به جای مملکت بگو کشور
    به جای ممنوع بگو بازداشته
    به جای ممنون بگو سپاس
    به جای ممنونم بگو سپاسگزارم
    به جای ممکن بگو شدنی
    به جای من بعد بگو زین پس
    به جای من حیث المجموع بگو رویهمرفته
    به جای منادی بگو پیام آور
    به جای مناره بگو گلدسته
    به جای منازعه بگو درگیری - ستیز
    به جای منازل بگو خانه ها
    به جای مناسب بگو پسندیده
    به جای مناسبت بگو فراخور
    به جای مناطق آزاد بگو آزادگاه ها
    به جای مناظره بگو گفتمان
    به جای منتخب بگو برگزیده
    به جای منتظر بگو چشم براه
    به جای منتقدان بگو خرده گیران
    به جای منتقدین بگو خرده گیران
    به جای منجر شدن بگو انجامیدن
    به جای منجر شده بگو انجامیده
    به جای منجم بگو اخترشناس
    به جای منجمد بگو یخبسته
    به جای منحصر به فرد بگو بی همتا
    به جای منحل شد بگو برچیده شد
    به جای منحل کردن بگو برچیدن
    به جای منزل بگو خانه
    به جای منزه بگو پاک
    به جای منزوی ساختن بگو گوشه نشین ساختن
    به جای منسجم بگو هماهنگ
    به جای منشاء بگو سرآغاز
    به جای منصفانه بگو دادگرانه
    به جای منصوب کردن بگو گماردن
    به جای منصوب کردن بگو گماشتن
    به جای منطقه آزاد بگو آزادگاه
    به جای منطقه آزاد تجاری بگو آزادگاه بازرگانی
    به جای منطقی بگو بخردانه
    به جای منظره بگو چشم انداز
    به جای منظومه شمسی بگو کهکشان‏ خورشیدی
    به جای منع بگو بازداری
    به جای منفعت بگو سود - هوده
    به جای منفک بگو جدا
    به جای منقل بگو آتشدان
    به جای منهدم بگو نابود
    به جای منوط به بگو وابسته به
    به جای منکر شد بگو زیرش زد
    به جای مهاجرت بگو کوچ
    به جای مهارت بگو چیرگی
    به جای مهلک بگو کشنده
    به جای مهیا بگو آماده
    به جای مواجه بگو روبرو
    به جای موازنه بگو برابری
    به جای موازنه قدرت بگو برابری نیروها
    به جای موافقم بگو همداستانم
    به جای موثر بگو کارساز
    به جای موجب بگو مایه
    به جای موجب نگرانی شد بگو مایه نگرانی شد
    به جای موجبات بگو زمینه ها
    به جای موجه بگو پذیرفتنی
    به جای مورخ بگو گذشته نگار
    به جای مورد بگو باره
    به جای مورد نظر بگو دلخواه
    به جای موزه بگو دیرینکده
    به جای موسس بگو بنیادگزار
    به جای موسسه بگو بنیاد-نهاد-سازمان
    به جای موضوع بگو جستار
    به جای موعد بگو زمان - سررسید
    به جای موفق باشید بگو پیروز باشید
    به جای موفق بگو کامیاب
    به جای موفقیت بگو کامیابی
    به جای موقت بگو گذرا - زودگذر
    به جای موقع بگو هنگام
    به جای مولود بگو فرزند
    به جای مومن بگو باورمند
    به جای مونث بگو ماده
    به جای مکانیزم بگو سازوکار
    به جای مکث بگو درنگ
    به جای مکرمه بگو گرامی
    به جای مکروه بگو ناپسند - زشت
    به جای مکشوف بگو یافته
    به جای مکشوفه بگو نویافته
    به جای مکلف بگو ناچار - وادار
    به جای میادین بگو میدان ها
    به جای میسر است بگو شدنی است
    به جای میلاد بگو زادروز
    به جای مینیاتور بگو ریزنگاره
    به جای مینیاتوری بگو ریزنگارگی
    به جای مینیاتوریست بگو ریزنگارنده
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #28
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    به جای نا متناسب بگو بی قواره
    به جای ناحق بگو ناسزا
    به جای نادر بگو کمیاب
    به جای نادم بگو پشیمان
    به جای ناراضی بگو ناخشنود
    به جای نارضایتی بگو ناخشنودی
    به جای ناشکری بگو ناسپاسی
    به جای ناشی از بگو برآمده از
    به جای ناشی شده است بگو برآمده است
    به جای ناشی می شود بگو بر می آید
    به جای ناطق بگو سخنران
    به جای ناعدالتی بگو بی دادگری
    به جای نامبارک بگو ناخجسته
    به جای نامرتب بگو نا به سامان
    به جای نامرتبی بگو نا به سامانی
    به جای نامطلوب بگو ناپسند
    به جای نامنظم بگو نا به سامان
    به جای ناموفق بگو ناکام
    به جای نامیمون بگو ناخجسته
    به جای نبض بگو تپش
    به جای نجات بگو رهایی
    به جای نجار بگو درودگر
    به جای نجاری بگو درودگری
    به جای نجوم بگو اخترشناسی
    به جای نحوه بگو روش - شیوه
    به جای نحوه کار بگو روش کار
    به جای ندامت بگو پشیمانی
    به جای ندرتاً بگو گاهی
    به جای نزاع بگو کشمکش
    به جای نزول پول بگو بهره پول
    به جای نزولی بگو کاهنده
    به جای نسبتاً بگو کمابیش
    به جای نسل بگو دودمان
    به جای نسوان بگو زنان
    به جای نشاط بگو شادی
    به جای نشریه ادواری بگو گاهنامه
    به جای نشریه هفتگی بگو هفته نامه
    به جای نصب کردن بگو گذاشتن
    به جای نصف بگو نیم یا نیمه
    به جای نصیحت بگو پند یا اندرز
    به جای نطق بگو سخنرانی
    به جای نظارت بگو بازبینی - بازرسی - وارسی
    به جای نظاره گر بگو بیننده
    به جای نظافت بگو پاکیزگی
    به جای نظافت را رعایت کنید بگو پاکیزه نگه دارید
    به جای نظام بگو سامانه
    به جای نظر به اینکه بگو از آنجا که
    به جای نظم بگو سامان
    به جای نظیر بگو همانند
    به جای نفر بگو تن
    به جای نفع بگو سود
    به جای نفع خالص بگو سود ویژه
    به جای نفیس بگو گرانمایه- باارزش
    به جای نقطه عطف بگو چرخشگاه
    به جای نقطه نظر بگو دیدگاه - نگرش
    به جای نقیصه بگو کاستی
    به جای نمک طعام بگو نمک خوراکی
    به جای نهایتا بگو سرانجام
    به جای نهایی بگو پایانی
    به جای نهضت بگو جنبش
    به جای نواقص بگو کاستی ها
    به جای نورانی بگو درخشان
    به جای نوشتجات بگو نوشته ها
    به جای نوع بگو گونه
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #29
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    به جای هال بگو سرسرا
    به جای هذیان بگو چرند
    به جای هلیکوپتر بگو بالگرد
    به جای هم معنی بگو هم چم - هم آرش
    به جای هم وطن بگو هم میهن
    به جای همان طور بگو همانگونه
    به جای همجهت بگو همسو
    به جای همفکران بگو هم اندیشان
    به جای همینطور بگو همینگونه
    به جای هیچ وجه بگو هیچگونه
    به جای هیچوقت بگو هیچگاه
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #30
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    به جای واحد بگو یکتا
    به جای واصله بگو رسیده - دریافتی
    به جای واضح بگو روشن
    به جای واعظ بگو سخنران
    به جای واقعا بگو به راستی
    به جای واقعه یا اتفاق بگو رویداد یا رخداد
    به جای واقعی بگو راستین
    به جای والا بگو وگرنه
    به جای والد بگو پدر
    به جای والده بگو مادر
    به جای والله بگو به خدا
    به جای والی بگو استاندار
    به جای واکمن بگو پخش همراه
    به جای وب سایت بگو تارنما
    به جای وبلاگ بگو تارنگار
    به جای وثیقه بگو پشتوانه
    به جای وجود بگو هستی
    به جای وحدت بگو همبستگی- یگانگی
    به جای وحشت بگو هراس-ترس-بیم
    به جای وحشت کردن بگو ترسیدن -هراسیدن
    به جای وحشتناک بگو هراسناک - ترسناک
    به جای وحشیانه بگو ددمنشانه
    به جای وخیم بگو ناگوار
    به جای ودیعه بگو سپرده
    به جای وراث بگو بازماندگان
    به جای وراجی بگو پرگویی
    به جای ورم بگو آماس
    به جای ورید بگو رگ
    به جای وزین بگو سنگین
    به جای وساطت بگو میانجیگری-میانجی
    به جای وساطت کردن بگو میانجیگری کردن
    به جای وسط بگو میان یا میانی
    به جای وسعت بگو گستره
    به جای وصیتنامه بگو درگذشتنامه
    به جای وضع حمل بگو زایمان
    به جای وضعیت بگو چگونگی
    به جای وضو بگو دست نماز
    به جای وضوح بگو روشنی
    به جای وطن بگو میهن
    به جای وطنی بگو میهنی
    به جای وفات بگو مرگ - درگذشت
    به جای وفور بگو فراوانی
    به جای وقاحت بگو بی شرمی
    به جای وقایع بگو رویدادها
    به جای وقتی که بگو هنگامیکه
    به جای وقتی که در باز شد... بگو هنگامی که در باز شد ...
    به جای وقیح بگو بی شرم
    به جای ولادت بگو زادروز
    به جای ولاغیر بگو و دیگر هیچ
    به جای ولیعهد بگو جانشین
    به جای وکیل مجلس بگو نماینده مجلس
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/