صفحه 27 از 56 نخستنخست ... 1723242526272829303137 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 261 تا 270 , از مجموع 555

موضوع: ♥♥♥خلــوت دل♥♥♥

  1. #261
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    8a0e3e9313a5483ca95b


    به مهر تو ای ماه زیبا قسم
    به چهر تو ای مهر رخشا قسم

    به آن سینه ی همچو صبح بهار
    به آن زلف چون شام یلدا قسم


    به آن شکرین خنده ی نوشبار
    به آن دیدگان فریبا قسم


    به آهی که از سینه ای سوخته
    کشد شعله تا عرش اعلا قسم


    به آن دردمندی که نومید وار
    فرو بسته چشم از مداوا قسم


    به گم کرده راهی که از کاروان
    جدا مانده افتاده از پا قسم


    به خونین جگر لاله ی داغدار
    که بنشسته تنها به صحرا قسم


    به موجی که از دست ساحل مدام
    خورد سیلی بی محابا قسم


    به مهر و به ماه و به چرخ و فلک
    به کوه و به دشت و به دریا قسم


    به جانهای از عاشقی بی قرار
    به دلهای عشاق شیدا قسم


    به آن ناله هایی که پر می کشد
    به سوی خدا نیمه شبها قسم


    به دلدادگان پریشان چو من
    که در کودکی گشته رسوا قسم


    به عمری که در آرزویت گذشت
    به دیروز و امروز و فردا قسم


    به آیین طنازی و دلبری
    به شیرین، به لیلا ، به عذرا قسم


    به پرهیز و تقوی به زهد و دروغ
    به ساغر، به مینا، به صهبا قسم


    به میخانه و مسجد و خانقاه
    به دیر و کنشت و کلیسا قسم


    به حور و پریزادو جن و ملک
    به جنت ، به آدم ، به حوا قسم


    به آن پرتو آتش ایزدی
    که تابید بر طور سینا قسم



    به هر دین که داری و هر مذهبی
    به یحیا به موسی به عیسی قسم


    که عشقت ز دل رفتنی نیست نیست
    به ذات خداوند یکتا قسم

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  2. #262
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    6a4e69e591894930aaa4


    شبی شیرین بزد فریاد، که ای شیرین ترین فرهاد
    و ای خسرو ترین شمشاد صدای تیشه ات آباد

    منم لیلای دلبندت که دل خون است و پا در بند
    تویی عاشق ترین مجنون ولی در بیستون آزاد

    ببندم دیده بر خسرو ، که شاید رو کشم برتو
    تو شیرین می کنی سنگی چوعکسی بردلت افتاد

    چو می کوبی تو با تیشه ز غصه کوه را هر شب
    به بانگ تیشه ات گویند که بر شیرین نفرین باد

    خدا یا کوه کن فرهاد شب و روزم نثارش باد
    به جانم می زند تیشه شدم با بیستون همزاد

    چه تلخ است بخت شیرینم که فرهاد است آئینم
    ولی خسرو به بالینم و خونین دل از این بیداد

    خوشا بر حال فرهادی که با یک کوه می جنگد
    بدا برحال شیرینی که آزادیش رفت از یاد

    مرا کندی به کوهستان به عشقی پاک با دستان
    بجانم کندمت آنسان که مانی جاودان در یاد

    به رازی گویمت اینرا تو کوه کندی و من دلرا
    تو عکس من ، من از دنیا ، تو با تیشه، من از بنیاد
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  3. #263
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i85013 44jazxs




    اگه تو مال من بودی اگه تومال من بودی ماه از چشات طلوع می كرد پرستو از رو دست تو نغمه هاشو شروع می كرد اگه تو مال من بودی كلاغ به خونش می رسید مجنون به داد اون دل زرد و دیوونش می رسید اگه تو مال من بودی همه خبردار می شدن ترانه های عاشقی رو سرم آوار می شدن اگه تو مال من بودی قدم رو پاییز میزدیم پاییز می فهمید كه ماها زبونشو خوب بلدیم اگه تو مال من بودی انقد غریب نمی شدم من چی می خواستم از خدا دیگه اگه پیشت بودم اگه تو مال من بودی دور خوشی نرده نبود دل من اون آواره ای كه شبا می گرده نبود اگه تو مال من بودی چشام به چشمات شك نداشت تنگ بلور آرزوم مثل حالا ترك نداشت اگه تو مال من بودی جهنمم بهشت می شد قصه ی عشق ما دو تا ، عبرت سرنوشت می شد اگه تو مال من بودی می بردمت یه جای دور یه جا كه تو دیده نشی نباشه حتی كمی نور اگه تو مال من بودی ، می ذاشتمت روی چشام بارون می خواستی می بارید ، ابر سفید گریه هام اگه تو مال من بودی برگا تو پاییز نمی ریخت شمعی كه پروانه داره ، اشك غم انگیز نمی ریخت اگه تو مال من بودی قفس دیگه اسیر نداشت آدما دارا می شدن ، دنیا دیگه فقیر نداشت اگه تو مال من بودی


    53535353535353

    می دونی چیه ... آرزومه بریم یه جای خلوت واسه جشن تولد آرزوهامون ماه و خورشید روشن کنیم!!
    آخه من دری که با کلید اون تورو شناختم هرگز نخواهم بست حتی اگر تمام عاقلای دنیا منو به جرم راندن عقل از پنجره تفکر پای میز محاکمه ببرند به جرات می گم خیلی پررنگ تر از دوست داشتن دوستت دارم! حرف از امانت داریست، حرف از کلیدست، حرف از مراقب ویژه قلبهاییست که دارن زیر دست حکیم ناآگاه زمان از دست میروند. صحبت از خستگی نیست، اگر خسته باشیم که عاشقیمون یه جایی بین زمین و آسمون اشکال داره ، آخه روح مجنون هیچ وقت کسی رو که از عشق خسته بشه رو نمی بخشه و ما از اونهایی هستیم که اگر روح سرفصل عاشقی های دنیا ازمون آزرده باشه خواب به چشممون نمیاد. نکنه گمان کنی من از اون همسفرایی هستم که بین راه خستگی رو بهونه می کنن، به جون خودت تا هر وقت که بخوای برای ساختن اون قصر رویایی با پنجره های طلایی روزا رو به دفتر خاطراتم گره می زنم...! خب می دونی به روزگار نمی شه خرده گرفت اما به عشق چرا! گیریم که روزگار توانایی دور نگه داشتن مارو داشته باشه اما دل هامون که دست اون نیست... هست!؟ تورو به جون کسی که دوستش داری نذار تسلیم معادله ی دل و دیده بشیم. پس یه قرار قطعی نقره ای می ذاریم: « صبر از من ، بی قراری از تو »اونقدر عاشق می شیم که تشخیص اینکه کدوممون عاشق تره برای خودمون مشکل باشه چه برسه به دیگران...! دلم می خواد یه جوری زندگی کنم که آدما بهش می گن عجیب! فقط به تو سلام کنم، فقط با تو حرف بزنم، فقط واسه تو دعا کنم، دستم فقط تو دست تو باشه، فقط مال تو باشم و تو هم فقط مال من باشی...! از سهراب نیم اجازه ای می گیرم و برات می نویسم: « تا تو هستی زندگی باید کرد » کاش یه معجزه ای بشه، چه می دونم مثلا یه پیغامی از آسمون واست بیاد و یکی بهت بگه که من چقدر دوستت دارم.
    این آخری اگه بشه دیگه هیچ چی نمی خوام. اینم درد دلای دلم، می خواستم خودش فوران کنه که کرد. حالا دیگه روی ماهتو با یه عشق عجیب از همین جا، یعنی نزدیک نزدیک می بوسم و میسپارمت به دست اونی که عشقت رو سپرد دست دل من...!


    و میگم عشق جاودانه من" دوستت دارم"
    8و "دلتنگتم"2




    تقدیم به کسی که مرا با واژه عشق آشنا کرد .
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  4. #264
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i85149 vaghtitonisticopy


    شبی مهتابی و آرام ساکت
    گشودم دربهای دل برایت

    درون دل هر آنچه بود گفتم
    چه از غمها چه از شادی برایت

    زمانی گریه کردم من ز غمها
    شده همراز با من قلب پاکت

    در آن شب قلب من شد قصه پرداز
    ز غمهایش نموده عقده ها باز

    زبان من شده گویای رازم
    برای تو که گشتی دلنوازم

    تو با آرامشی لبریز از ایمان
    شنیدی رازهایم تا به پایان

    از آن ساعت شدی همراز قلبم
    دو دستت گشت گرمایی برای دست سردم

    از آن شب من دگر تنها نبودم
    پریشان مانده و شیدا نبودم

    شدی تو تکیه گاه قلب خسته
    از آن دم عشق تو بر دل نشسته

    کنون تو گشته ای عشق و امیدم
    امید و آرزوهای سپیدم

    بیا تا زنده هستم باش پیشم
    که بی تو من همان در بند خویشم
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  5. #265
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    donyaye in ruzaye man copy


    دلم تنگ است و دلگیرم
    بسی غم در دلم آکنده و تنها و غمگینم
    نمی آیدکسی دیگربگیرد دست سردم را میان دست گرم خود
    فشارد تا که شاید غم نخواهد تا مرا آزار دهد
    نمی آید کسی دیگر
    بگوید حرفی از جنس گل اطلس به این تنها به این بی کس
    به این زندانی پر بسته مانده در قفس
    نمی آید بگوید حرفی از جنس گل مهتاب به تنها به این بی تاب
    دلم تنگ است و دلگیرم خداوندا خداوند
    بسی غم در دلم آکنده و تنها و غمگینم.
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  6. #266
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض


    n26anxwmgytnkvxn5jt


    تنها صدای آشنا در این برهوت

    کلامت را می شناسم

    تنها سخن خاطره انگیز

    به شکوه این خاطرات

    مرا به یاد بسپار

    تا

    دوباره تصویر خیال انگیزت

    در آیینه وجودم نقش بندد

    بیا تا در جشن تکرار ثانیه ها

    در طلوع ستاره رنگ ببازیم

    بیا

    تا باور یکی شدن در آیینه ها

    چشم ها را بر دنیای تازه تری بگشاییم




    53535353535353




    کسی به جز تو یار من نیست

    گذشتن از تو کار من نیست

    به جز خیال تو هنوزم

    ببین کسی کنار من نیست

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  7. #267
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    656f61cc45414a1f9c02


    می سرودم سال ها من
    شعرهایم را برایت
    روز و شب ها را به فکرت
    با خیالت
    با امید دیدن تو
    گیره می کردم به هم
    با امیدی زنده بودم
    شعرهایم را سرودم
    خستگی هایم ندیدم
    سینه ام را من دریدم
    قلب خود بیرون کشیدم
    عشق سوزان تو دیدم

    لحظه ها را می شمردم
    فکر این دوران نبودم
    فکر این هجران نبودم

    فکر می کردم همیشه
    با تو می باشم من اینجا
    خرده می گیرند بر من
    این رفیقان
    این عزیزان
    من چرا دیگر ندارم
    طبع شعر و شاعری را

    می کنندم بس ملامت
    چون نمی دانند که عادت
    کرده بودم من به تو

    کس نمی گوید چرا ؟
    این ملامت ها به تو
    با خودم خلوت نمودم
    قصه می گویم به خود
    خواب شاید
    بلکه آید
    شاید این شاید نشاید.
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  8. #268
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    وقتی تو رفتی شمع روشن شبهایم خاموش شد ،
    پنجره رو به زیبایی و رو به آغوش
    مهربانت بسته شد ، چشمه لبم خشک خشک شد ،
    و آغوشم تنها بهانه تورا می گرفت!
    وقتی
    تو رفتی آتش غم دوری و فاصله در وجودم شعله ور شد ،
    آسمان چشمانم ابری و دل گرفته شد و غروب غمگین عشق
    در آسمان قلبم نشست!
    وقتی
    تو رفتی دنیا برایم عذاب شد ،
    و ثانیه ها برایم پر ارزش تر از گذشته شدند!
    وقتی
    تو رفتی نگاهم دائم به ثانیه ها و لحظه های
    زندگی بود تا هر چه زودتر بگذرد و
    دوباره
    تو را در کنارم خودم احساس کنم!
    وقتی تو رفتی همدم من پرندگان شدند و
    رفیق شب و روز من تنهایی شد!
    تو که رفتی شهر برایم غربت شد ،
    و خانه برایم یک زندان پر از شکنجه و عذاب شد!!
    تو که رفتی چشمانم همیشه در حال بهانه گرفتن بود ،
    و دستهایم همیشه لرزان!
    تو که رفتی هیچ حسی در وجودم نبود ،
    و تنها آروزی
    تورا از خدای خویش داشتم!
    وقتی تو رفتی هر روز به یاد تو و به فکر تو بودم
    و هر شب نیز اگر خوابی به این
    چشمهای خسته من می آمد خواب تو را میدیدم!
    وقتی
    تو رفتی تنها به پایان جاده زندگی می اندیشیدم ،
    و تنها نگاهم به پایان جاده که به
    تو میرسم و
    تو را در آغوش خود میگیرم بود!
    تو که رفتی من مانند ساحلی بودم که
    در کنار دریای پر از عشق منتظر امواج محبت تو
    بودم!وقتی تو رفتی ، نام سفر برایم یک کاووس وحشتناک شد
    و دیگر از هر چه سفر بود
    نفرت داشتم!
    تو که رفتی قلمم بر روی کاغذ خیسم
    تنها از دوری و از رفتن تو مینوشت!
    تو که رفتی عاشقی برایم پر درد تر و غمگین تر از گذشته شد !
    وقتی
    تو رفتی هر زمان که پرستوها بر فراز
    آسمان دلم پرواز میکردند به آنها می گفتم
    سلام عاشقانه مرا به
    تو برسانند
    و روزی
    تو را همراه با خود بیاورند.
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  9. #269
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض



    حالا كه دست هایت چتر نمی شوند
    حالا كه نگاهت ستاره نمی بارد
    حالا كه خانه ای برای ما شدن نداریم
    از كاغذ شعرهایم اتاقی می سازم
    تا آوار تنهایی بر سرت نریزد
    و آرامش خیالت ، ‌خیس اشك هایم نشود
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  10. #270
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    باز هم آمد غروب و سینه لبریز از غم است

    سینه های عاشقان در جوش دردی مبهم است

    راز دلتنگی به هنگام غروب و حس بی همدم شدن

    از چه بر دلها بسان زخمه ای بی مرهم است

    شاید اول بار انسان در غروبی آمده روی زمین

    یا که قتل اولین آدم به هنگام غروبی در هم است

    آسمان زینت نموده صورتش با زرد و سرخی اینچنین

    یا که او هم مثل ما درگیر رنج واضطراب وماتم است
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



صفحه 27 از 56 نخستنخست ... 1723242526272829303137 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/