صفحه 26 از 56 نخستنخست ... 1622232425262728293036 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 251 تا 260 , از مجموع 555

موضوع: ♥♥♥خلــوت دل♥♥♥

  1. #251
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i85069 25reg40
    سالهاست منتظرم
    و به دنبال كسی میگردم كه شود
    سنگ صبور من و دل
    تا بگویم با او
    ذره ای عاطفه لازم دارم
    و نرانند مرا خویشانم از دل خویش
    چونكه من تنهایم
    تنهاتر از سایه’ خویش!
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  2. #252
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i85116 4qiv8cj




    دلم گرفته به اندازه وسعت تمام دلتنگی های عالم
    شیشه قلبم آنقدر نازك شده كه با كو چكترین تلنگری میشكند
    دلم می خواهد فریاد بزنم ولی واژهای نمی یابم كه عمق دردم را در فریاد منعكس كند
    فریادی در اوج سكوت كه همیشه برای خودم سر داده ام
    دلم به درد می آید وقتی سر نوشت را به نظاره می نشینم كاش می شد پرواز كنم پروازی بی انتها تا رسیدن به ابدییت...................
    كاش می شد در میان هجوم بی رحمانه درد خودم را پیدا كنم
    نفرین به بودن وقتی با درد همراه است
    بغض کهنه ای گلویم را می فشارد به گوشه ای پناه می برم
    ای کاش باز هم کسی اشکهایم را نبیند.
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  3. #253
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    f o42m bb593b4

    سلام عزیزم
    سلامی که چه رازها در آن نهفته است
    عزیزم تو را همچو مرجانی ته دریا می بینم
    ودوست دارم در کنار تو باشم
    ودریچه راز خود را به روی تو بگشایم
    محبوبم
    ایکاش پرنده مهاجر و خوش آوازی بودم
    ودر دستهای تو آشیانه می ساختم
    ایکاش قطره اشکی بودم که از فروغ چشمانت تولد می یافتم
    وبر گونه هایت بوسه می زدم
    ودرهر گوشه از لبت می رفتم
    وآنگاه برای نوشتن خاطرات مرکب می شدم
    وسپس مایه وجودت می شدم
    امابه چه مشغول کنم دیده دل را که تو را می طلبد
    ودیده تو را می جوید
    عزیزم سوگند می خورم
    کهبهار را بخاطر زیباییش
    وگل را برایبوییدنش
    وتو رابخاطر احساس پاکی که داری
    042424دوستت دارم242404
    [FONT=georgia, 'times new roman', times, serif]
    [/FONT]

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  4. #254
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i85128 0fe9bcfba7004ef8aa8c

    تا آب شد از شعله ی دیدار نگاهم
    چون اشک فرو ریخت زرخسار نگاهم
    از خانه ام آن شوخ چنان رفت که بگذ شت
    چون پرتو فانوس ز دیوار نگاهم
    گردید پر از حیرت من کوه و بیابان
    پیچید چو فریاد به کهسار نگاهم
    جایی که نباشد گل رخسار تو در چشم
    در پیرهن دیده بود خار نگاهم
    نظاره ام از بس عرق آلود نگاه است
    همچون رگ ابر است گهر بار نگاهم
    چندان پرم از ناله که از جنبش مژگان
    آید بصدا همچو رگ تار نگاهم
    آید نگه آلود نسیم از سر زلفت
    شد بسکه در این دام گرفتار نگاهم
    ضبط نگه خود نکند بلبلم از ضعف
    چون نکهت گل رفته ز گلزار نگاهم
    چون ابر بهاری بزمین سینه کش آید
    شوکت شده از اشک گرانبار نگاهم
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  5. #255
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i85142 2d4feb43bf2b4b3ea454
    گفتم: ببار ... ، گفت که باران گرفتنی ‌است
    گفتم: دلم... ، گفت: نگفتم شکستنی است؟
    گفتم قشنگ ... ، گفت که نسبت به دیگری
    در «عصر احتمال» قشنگی نگفتنی است
    گفتم: اگر... ، گفت: ببین! شرط می‌کنی،
    بازی شرط و عشق قماری نبردنی است
    گفتم که من... ، گفت: فقط تو، همیشه تو
    این من میان ما شدن ما، نمردنی‌ است
    گفتم که عشق... ، گفت که قیمت نکرده‌ای؟
    هر جای شهر را که بگردی، خریدنی است
    گفتم: تمام... ، گفت: شدم، می‌شدم، شده‌...
    صرف زمان ماضی هستن! نبودنی است
    گفتم که مرگ... ، گفت: اگر مرگ پاسخ است
    این عشق ماندنی شما هم نماندنی است
    گفتم: غزل ... ، گفت که این بیت آخر است
    من عاشق تو نیستم و ...ناسرودنی است !
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  6. #256
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i85143 34g3701

    نمی دانستم آنچه را که تا کنون تصور می کردم
    با آنچه واقعیت داشت
    فاصله ای به درازای یک زندگی دارد!!!
    نمی دانستم و ای کاش هیچگاه
    نمی خواستم که بدانم...
    ولی انگارهمه چیزوهمه کس
    دست دردست هم تقدیری را رقم زدند
    تا سرنوشت مرا
    به آنچه باید بدانم محکوم نماید
    و من خواسته یا ناخواسته سرگذشت تو را دانستم
    سرگذشتی که من نیز
    چون تو در آن سهیم بوده ام!
    پس بدان که دانستن حق من بود
    ولی ای کاش
    ای کاش درهمان نادانسته ها غرق می ماندم.

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  7. #257
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i85145 108506980241i91siz30678



    بگو آیا بهیاد من دمی سر می کنی یا نه؟


    تو هم یادیزپرواز کبوتر می کنی یا نه؟


    دل من تشنهو خواهان یک جرعه نگاه توست


    مرا در شهرچشمانت شناور می کنی یا نه؟


    هزاران بارگفتم دوستت دارم عزیز دل


    بگو احساسقلبم را تو باور می کنی یا نه؟


    تمام شعرهای سبز نارنجی برای توست


    غزلهای مراایا تو از بر می کنی یا نه؟


    دمی غافلنبودم از خیال خاطرت آری


    تو هم آیابه یا من دمی سر می کنی یا نه؟


    نوشتم نامزیبای تو را بر صفحه قلبم


    تو آیا اسممن را ثبت دفتر می کنی یا نه؟


    و حرف آخرمن این که شبهای سیاهم را


    به مهتابنگاه خود منور می کنی یا نه؟
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  8. #258
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i85154 10147925291

    تا کجا خواهی ماند، تا کجا خواهی بود!

    و من از پنجره بسته تنهایی ها...

    به کدامین رویا...

    با تو از روشنی روز دگر خواهم گفت؟

    تو مرا می دانی،

    تو مرا می فهمی

    و من از خجلت تکرار غمت

    داغی از تاریکی، بر دل خود دارم.

    تو به من می گویی:

    "آنچه بگذشت ،گذشت..."

    ولی از آمدن فردایش ترسانم!

    روزی،همچون دیروز

    روزی، همچون امروز

    که به تکرار مکرر باقی است؟

    به کدامین باور، من به تو خواهم گفت

    کز پس فرداها

    بهترین روز خدا خواهد بود؟

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  9. #259
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i85148 lovelycartpostalwwwyasmeeir12


    از اوج پاییزی ترین ویرانی یک دل مینویسم

    از اوج سقوط ستاره ها....

    می نویسم از قهر شبنم با گلبرگها

    از قهر شهاب ها با آسمان

    از قهر گنجشکها با باغچه حیاطمان

    میخواهم از علفهای هرزی بنویسم ، که در هر کجا که خواستند، روییدند

    میخواهم از داسها بنویسم ،که بر ساقه گندمهای طلایی سیراب شدند

    از پروانه هایی می نویسم که در پیله مردند.... و ازپیله هایی که پرواز کردند

    از تشنگی یاسهایی می نویسم که در حسرت مهربانی خشک شدند

    و از گلهای قالی که هنوز زنده اند و تازه ...

    از کبوترانی می نویسم که جفتشان در قفسها اسیر مانده و در حسرت پرواز

    از مردگانی می نویسم که بی زحمتند ، و از زنده هایی که بی همت اند

    از فاصله ها خواهم نوشت...

    از آنانی می نویسم که در دوری قهقهه سر می دهند و از شعف بسیار چشمانشان نمناک...

    وازآنانی که هر شب نه ، هر لحظه در خویش فرو میروند و میگریند، از این فاصله ها...

    از گلهای کویری می نویسم، که در اوج تشنگی و تنهایی ، زنده اند و عا شق

    و درخت هایی سر مست و مغرور، که بر تن زخمه هایی از حضور عاشقان دارند...

    از جاده های بی انتهایی می نویسم که روزهاست دل به مسافری نسپرده اند

    روزهاست که در آرزوی نقش کفشهای رهگذری بر دل نشسته اند...

    می خواهم از انتظار بنویسم... نمی توانم

    تو بگو از انتظار چگونه بنویسم ؟

    با چه لحنی بنویسم ؟

    با چه رنگی بنویسم ؟

    با چه خطی بنویسم ؟ تو بگو...
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  10. #260
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i85150 rain


    بزن باران ، بزن باران

    شبی را قصّه گویم باش

    شبی را لای لایی های نرم خواب و رویایم

    بگو باران ، بگو از آن همه شب ها که باریدی


    بگو از بارش نرم شب خلقت

    بگو از مردم دیروز و فرداها

    که شاید در سیاهی های این دنیا


    به یادت در گذر از هر چه آلوده ست

    تنی چون تو روان و پاک بر گیرم

    چگونه جنس خاک و آسمان باشم

    چگونه لای لای بی کلام هر زمان باشم

    بزن باران ، بزن باران


    شبی را قصّه گویم باش

    شبی را قصّه گویم باش
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



صفحه 26 از 56 نخستنخست ... 1622232425262728293036 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/