صفحه 2 از 25 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 241

موضوع: داستان بزرگان

  1. #11
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    از سالکی پرسیدند که: «تقوی چگونه است؟ گفت: هر گاه در زمینی وارد شدی که در آن خار وجود دارد، چه می‌کنی؟ گفت: دامن بر می‌گیرم و خویشتن را مواظبت می‌نمایم. گفت: در دنیا نیز چنین کن که تقوی این گونه است.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #12
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    لقمان در سخنان حکیمانه‌ای به فرزندش می‌گوید: در این دنیا که دریایی عمیق است و خلق بسیاری در آن غرق شده‌اند، کشتی خود را تقوی قرار ده تا این کشتی تو را از میان امواج خطر و طوفان‌های خانمان برانداز هوا و هوس، سالم به ساحل نجات برساند.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #13
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    همسر شهید قدوسی (فرزند علامه طباطبایی) نقل می کند:
    یک روز جمعه شهید قدوسی با چهره ایی ناراحت به خانه آمد. علت ناراحتی اش را جویا شدم و او شروع به صحبت با من نمود. به تفصیل در مورد این که اگر در راه خدا چیزی دادیم، هرچند خیلی عزیز، به هیچ وجه نباید ناراحت و پشیمان باشیم. بعد گفت: 200 نفر از رزمنده ها که حسین علم الهدی فرمانده آن ها بوده است محاصره شده اند. اما هیچ سخنی از محمد حسن من نگفت! از او سوال کردم آیا محمد حسن من هم با آن ها بوده؟ در پاسخ با آرامی و خونسردی گفت: بله، ولی پسر ما تنها یکی از 200 نفر بوده.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #14
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    شیوه کمک مالی امام حسین علیه السلام
    شخصی از انصار مسلمین مدینه به حضور امام حسین (ع) برای درخواست کمک مالی امد و تقاضای کمک کرد؛ امام حسین فرمود ای برادر انصاری ابرو وشخصیت خود را از درخواست رو درو حفظ کن درخواست خود را درنامه ای بنویس که من بخواست خدا انچه را که موجب شادی توست انجام خواهم داد ؛ مرد انصاری در نامه ای نوشت ؛ ای حسین (ع) پانصد دینار به فلانی بدهکارم و او اصرا ر می کند که طلبش را بپردازم ؛ با او صحبت کن تا وقتی که پول دارشدم صبر کند ؛ وقتی امام حسین نامه اورا خواندبه منزل تشریف برد و کیسه ای حاوی هزار دینار اوردو به آن مرد انصاری دادو فرمود با پانصد دینار بدهی خود را بپرداز و با پانصد دینار دیگر زندگی خود را سامان ده . و حاجت خود را جزد نزد سه نفر نگو : دیندار ؛ جوانمرد؛ و صاحب اصالت خانوادگی چرا که درمورد ادم دیندار دین نگه دار اوست ؛ مانع انست که ابروتورا ببرد ؛ و درموردجوانمرداو بخاطر جوانمردی حیا و شرم میکند و در مورد کسی که اصالت خانوادگی دارد؛ او برای نیازت ابروی تورا نمی ریزدو شخصیت تورا حفظ میکندو بدون براوردن حاجتت رد نمی شود.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #15
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    امام صادق عليه السلام فرمود: «حضرت داوود عليه السلام در يكي از شبها با حال خوشي زبور را تلاوت مي‏كرد و از حالات معنوي خود لذت مي‏برد. آن شب به نظرش آمد كه شب زنده داري خوبي داشته است و از اين جهت‏شگفت زده شد. در آن حال قورباغه‏اي از زير صخره‏اي از سوي خداوند متعال به سخن آمد و گفت: «يا داود تعجبت من سهرك ليلة واني لتحت هذه الصخرة منذ اربعين سنة ماجف لساني عن ذكر الله تعالي; (29) اي داوود! آيا از شب زنده‏داري‏ات به شگفت آمده‏اي؟ من چهل سال است كه در زير اين صخره زبانم به ذكر الهي مترنم است.»

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #16
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    روزی خداوند متعال به حضرت موسی علیه السلام فرمود:
    «مرا با زبانی بخوان که با آن گناه نکرده باشی.»
    موسی علیه السلام گفت:
    «من گناهکارم و چنین زبانی ندارم.»
    خداوند فرمود: مرا با زبان دیگران بخوان؛ پس به دیگران آنچنان مهربانی کن تا برای تو دعای خیر کنند. من دعای دیگران را در حق دیگران می‌پذیرم.»

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #17
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    هنگامی که پیامبر' صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه هجرت کرد به علی علیه السلام فرمود


    یا علی! ما به سوی مدینه هجرت می کنیم. تو، به مکه برگرد و در روز روشن به صدای رسا اعلام کن که محمد از شهر خارج شده، هر کس امانتی در نزد او دارد یا از وی طلبکار است؛ بیاید و امانت و طلب خود را بگیرد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #18
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    حق الناس
    موسی ابن عمیر از پدرش نقل می کند که امام حسین علیه السلام به من امر فرمود


    در میان لشکریان اعلام نمایم کسی که بدهکار است همراه و همرزم امام حسین علیه السلام نباشد، زیرا کسی که بمیرد در حالی که تصمیم نداشته باشد بدهی اش را بپردازد، داخل آتش جهنم می شود.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #19
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    پادشاهی را شنیدم که به کشتن اسیری اشارت کرد (۱)؛ بی‌چاره، در آن حالت نومیدی مَلِک را دشنام‌دادن گرفت و سَقـط‌ - گفتن (۲) ، که گفته‌اند: هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد بگوید.
    وقت ضرورت چو نماند گریز دست بگیرد سر شمشیر تیـز(۳)
    اذا یَئِس‌الانسانُ طالَ لسانه کسنّورِ مغلوبٍ یصولُ علی‌الکلب (۴)

    مَلِک پرسید: چه مى‌گوید؟
    یکى از وزرای نیک‌محضر(۵)، گفت: ای خداوند! همی گوید: «والکاظمین الغیظ و العافین عنّ الناس».(۶)

    مَلِک را رحمت آمد و از سر خون او درگذشت. وزیر دیگر که ضد او بود، گفت: ابنای جنس ما (۷) را نشاید در حضرت پادشاهان جز به راستی سخن - گفتن؛ این مَلِک را دشنام داد و ناسزا گفت. مَلِک، روی ازین سخن درهم آمد (۸) و گفت: آن دروغ ِ وی پسندیده‌تر آمد مرا زین راست که تو گفتی، که روی آن در مصلحتی بود و بنای ایــن بــر خـُبثی (۹)، و خردمندان گفته‌اند: دروغی مصلحت‌آمیز به که راستی فتنه‌انگیز.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #20
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    روزی در نجف اشرف امام خمینی (ره) می خواست برای نماز جماعت وارد اطاق بیرونی شود. جلو اطاق انباشته از کفش نمازگزاران بود به طوری که جای پا گذاشتن نبود. امام وقتی به کفش کن رسید و آن وضع را دید، توقف کرد و از پا گذاشتن بر روی کفش مردم خودداری ورزیده، تا اینکه کفش ها را از سر راه برداشتند و راه را باز کردند. آن گاه امام وارد اطاق شد.
    امام در وصیتی به فرزندشان می نویسند:
    پسرم! سعی کن که با حق الناس از این جهان رخت نبندی که کار، بسیار مشکل می شود. سر و کار انسان با خدای تعالی که ارحم الراحمین است، بسیار سهل تر است تا سر و کار با انسان ها.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 2 از 25 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/