صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 30

موضوع: شهرام شاهرخ تاش

  1. #11
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    گستره ی بی انتها

    چه نابم می کند سرودن
    چشمه ای زلال و
    اقیانوسی
    که تاج زمین را بر سر دارد
    و مروارید ها
    گرانبهاتر از آنند که قیمتی یابند
    می آیی
    از همه جای این گستره ی بی انتها
    و ماه را
    در آبگیر های ساده
    آرام
    می دهی
    جزیره ای شکفته
    از عطر سپیده دم برگ ها و شبنم هاست
    که سراب هذیان کویر را
    خاموش می کند
    مرموزتر از آنی
    که محراب شوریده ی قامتت را
    آینه ای سازم
    می آیی
    به لطفات انگشت های نسیم
    ناب
    - درست مثل خودت !
    و دیگر عشق -
    حتی
    وقتی
    که ویرانی ِ خشونت احاطه ی طوفان را
    به اعماق
    پرتاب
    می کنی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #12
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    اشیا به هیات کابوس درآمده اند
    درسرشاری سنگین مه
    به صورت رود
    و به صورت همه ی نغمات

    شب استواراست
    بی‌کرانه
    درمنفذ تمام عقربه ها
    باموسیقی آب ها و باد ها .

    جهان کابوسی است
    بانیمه شب های راز
    با آن ترانه که فراتراز زمان رهسپر است


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #13
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بالاتر از سکوت


    از کرانه ی دور سحر گذشت
    و چهره ی جوانی اش اندوه را پریشان کرد
    بالاتر از سکوت
    پرواز کرد
    - با بال های شکفته روح -
    و از گور همیشه ی دنیا گذشت
    آنک!
    هیاهوی عاشقانه ی طبل ها !
    که موسیقی ِ بهار ِ شکسته ی جوانی ِ او را
    خاموش فریاد می کنند


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #14
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ظلمت سوخته

    جهان
    به هیأت ظلمت بود
    و آفتابی که دشت ها و خیابان ها را
    بی قواره می پیمود
    فصل ها و ستاره ها
    کشت زارها و کارخانه ها
    و ادارات و جنگل ها و مردمی که شکل همیشه ی دنیا بودند
    گفتم :
    - آه
    و شعله ای جهان را به آتش کشید
    و جهان
    هنوز
    به هیأت ظلمت بود
    اما
    سوخته
    آنگاه
    زیستن را
    دیگرگونه
    بر خاک ایستادم
    در انبوهی ِ ظلمتی سوخته
    که جنونم را
    خیره
    به تماشا ایستاده بود


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #15
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    در مرداب نام ها و صدا ها
    در لحظه های ابری ِ سیگار و چای
    بهار
    شهید منتظری است
    که در مرداب نام ها و صدا ها
    دریغ دور شکوفه را
    در قلب میز ها و نامه ها
    آتش می زند
    آه
    ای خموشی ِ بی انتها
    در این فصل روییده از پله های برفی مرگ
    باید
    به خاطر
    بسپارم
    ترانه ی ویران جهانی را که در پلک هر ستاره مرا سوخت
    که این بهار
    طغیان ساده ی آب را
    در رودهای سحرگاه
    از یاد
    برده است .
    آه
    ای خموشی ِ بی انتها
    شب همیشه ی دنیا .
    می ایستم
    در مدار خسته ی تقویم های گم
    و کودکان پیرگاهی
    از دور
    مرا
    در مرداب نام ها و صداها
    آه می کشند
    آه
    ای شهید منتظر !
    ای من دوباره !
    ای همیشه ویران !
    در این خموشی ِ بی انتها
    در شب همیشه ی دنیا
    با زورق کدام ستاره
    از مرداب مِه
    گذر
    خواهی کرد ؟


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #16
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    خالی ِ بی پایان
    آه !
    زیبای سوگوار !
    عشق !
    بر پهنه ی تیره و بی بهار دل
    روشنای نگاهت
    - گویی - خاموش
    گشته است .
    افسرده گلواژه ی نامت
    در فصل های کتاب کهنه ی محراب
    زیبای سوگوار !
    بر کرانه ی شکسته ی قلبم
    جلوه ای کن
    تا خورشید و ماه
    در طلوعی ساحرانه ببالند
    نیستی
    آه
    من و این خالی ِ بی پایان


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #17
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    شکفته از دریا

    در گلدان تنهایی ام
    گلی ست
    - رویشی
    از
    شعله های عطر گمشده ی عشق -
    در گلدان تنهایی ام
    گلی ست
    تقویم های بهاری
    با لبخند سرخ تو ورق می خورد
    شکفته تر از دریاست
    در نسیمی
    که ماه را
    به زمزمه می آرد
    آه
    ای عطر گمشده !
    برخیز ! و در نسیم بی کرانه ی آواز
    با حریق
    بیامیز


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #18
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    یار طرفه ی فصل ها

    بعد از ظهر در هم ریخته ی جمعه
    موسیقی یی به لطافت عشق
    و فصلی که بی تو می گذرد
    تنها
    زیبای گمشده در ازدحام ها !
    همهمه ها
    جنجال ها
    بر بلندای این شیون سرای گنگ
    پژواکی به زیبایی خود باش !
    در بعد از ظهر این جمعه ی بی تو
    و جهان پر آشوبی که عقربه های عمر
    شتابان
    در گذر است
    آرامشی باش
    در ناهنجاری خونین ِ لئامت این قرن
    و هنجاری در آشفتگی ِ این زمانه ی مخدوش
    ای یار طرفه ی فصل های بی تو !
    زیبای تنهای دل !
    معنای روان جهان باش
    گلی
    در این برهوت پر تلاطم جاری
    و تازه تر شعری بر لبان ماهی و
    دریا


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #19
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    بامداد بی زخم
    دستی به آغوش غروب دنیا می اندازی
    شکوفه ای
    گلی می شود و
    شب
    از بام ها و خیابان های شهر می گذرد
    جهان
    سودای حیات است و
    عشق
    که در بوسه ی زمین و دریا
    متولد می شود
    دالانی که لبخند می زند
    در ضربه های جنگلی که درمنقار پرنده ای پرواز می کند
    با درختان نیایش گر بی تفنگش
    و صلحی که اندیشه نمی خواهد
    هستی چه آرام است
    بی فشار پنجه ای بر گلو
    با بوسه ای بر لبان عشق
    که آغوش دنیا
    - در گرمای پوست و خون -
    زمزمه ای
    به ناتمامی ِ خود دارد
    زندگی را می نوازی
    - فاستو !
    با بال های گشوده ای که خود شاخه ی سبزی است
    در بامدادی بی زخم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #20
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    غریق خاکستر

    عطر سیاه گلی !
    فریاد پیچیده ی جنگل ها !
    حیات رفیع شهر های گسترده تا افق !
    باد نجوایی با تو دارد
    آب سرودی
    و درخت ها و ماشین های سوخته
    صخره های فریاد تو را
    به استواری زمزمه می کنند
    عطر سیاه گلی !
    نجوای خرچنگ ها


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/