صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15

موضوع: بلدی نمایشنامه بنویسی؟

  1. #11
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    انتخاب صحیح شخصیتهای اصلی

    نکته خیلی مهمی که باید موقع انتخاب شخصیتهای نمایشنامه رعایت بشه، اینه که هیچ وقت از آدمهای با شخصیت یكسان استفاده نکنید. چون بین اشخاص مشابه نمی شه درگیری ایجاد کرد. شخصیتها باید بر خلاف هم باشن!

    تا اینجا متوجه شدیم که برای شخصیت پردازی، باید شخصی رو انتخاب کنیم که توی شرایط آشفته ای باشه. اماچند نکته ی دیگه رو هم باید در نظر داشت؛ از جمله ایستا نبودن شخصیتهای اصلی، هماهنگی و ترکیب صحیح اونهاباهم، گفتگو و حرکت تو نمایش.

    ایستا نبودن شخصیتها

    جهان هر لحظه در حال تغییر و تحوله و چون انسان هم جزء کوچکی از این جهانه همیشه در حال تغییره. بنابراین نمایش آدمها بر روی صحنه نمایش، حتما باید توأم با تغییر و دگرگونی باشه. منطقی نیست که آخر نمایشنامه شخصیت اصلی خودتونو همون طور نشان بدید که اول اونو معرفی کردید. هر حادثه یا برخوردی برای انسان، مثل یه تجربست و تو اون به نحوی دگرگونی به وجود می آره . نمایش یعنی برخورد انسانها. پس می شه نتیجه گرفت که نمایش، صحنۀ نشون دادن دگرگونی وتغییرآدماست.

    به طور کلی میشه گفت که شخصیت دو نوعه.

    الف- شخصیت ایستا: به شخصیتی می گن که تواون هیچجور تحول یا دگرگونی انجام نمی گیره. یعنی اگر از اول نمایش با آدمی خجول و گوشه گیر روبرو هستید آخرهم اونوبه همون شكل می بینید. یه چنین شخصیتی به هیچ عنوان مناسب نمایشنامه نیست. توعالم واقعی هم همینطوره.

    ب – شخصیت متغیر یا پویا: شخصیتیه که هرلحظه در حال تغییر و تحول باشه و به عبارت دیگه، حوادث و برخوردها توزندگی اون تأثیر بذارن. چنین شخصیتی مناسب نمایشنامست. اگه شخصیت اصلی شما اول نمایش آدمی مغرور و جاه طلبه باید آخر به شكلی در اون تغییر و دگرگونی به وجود بیاد یا سرش به سنگ بخوره و یه آدم متواضع بشه یا سزای غرور خودشو ببینه و خودشو از همه پنهان کنه یا شایدم حتی غرور باعث مرگش بشه
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. #12
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    تحول یا دگرگونی

    با اینکه تحول تو نمایش یک شرط اساسیه، اما باید به شكل منطقی و طوری انجام بشه که برای تماشاگر مورد قبول باشه. برای دگرگون شدن رابطه دوستی به نفرت یا برعکس اصراری نیست که حتماً مراحل بخصوصی پشت سر گذاشته بشه. چون طبع بشر متنوعه و هر آن ممکنه حالت خاصی به خودش بگیره. بنابراین نویسنده برای هر تغییری باید علتی بیاره تا كارهای شخصیت غیر منطقی جلوه نکنه. اگه نویسنده ای نتونه حتی برای بدیهی ترین كاری که روی صحنه نمایش اتفاق میفته، دلیلی بیاره، آخرسر تماشاگر دچار ابهام میشه یه موقع. دلیلی که باعث برخورد می شه، موانعیه که سر راه شخصیت اصلی نمایشنامه قرار میگیره. تحول و دگرگونی هم بر اثر برخورد بوجود میاد.

    هماهنگی و ترکیب صحیح شخصیتها

    گفته شد که نمایش تشکیل شده از برخوردی که منجر به دگرگونی و تغییر می شه اما باید دید که آیا برخورد، فقط و به خودی خود وجود داره؟ به طور یقین نه، چون آدم تا با نیروی مخالف جهت خودش روبرو نشه برخوردی براش پیش نمیاد. اگه شما دو نفر همفکر رو تو یه جهت تاآخر نمایش نشون بدید حرکت اونها مثه دو خط موازیه که خیلی خسته کننده و یکنواخت میشه. مگه موقعی که بین اون دو نفر برخوردی پیش بیاد و بخوان به مقابله با همدیگه بپردازن. در اون صورت این درگیری جایی تموم می شه و یکی از طرفین برنده میشن. همینطور بهتره شما تو نمایشنامه خودتون طوری شخصیتها رو مقابل هم قرار بدید که هیچ امکانی برای جدایی از همدیگه نداشته باشن یعنی مسئله مشترکی بین اون دو به وجود بیارید که مجبور باشن همیشه مقابل هم بایستن حالا هر چقد این مسئله حیاتی تر و مهم تر باشه درگیری و جنگ اونها هم جذابترمیشه.

    بنابراین انتخاب شخصیتهای اصلی اهمیت زیادی داره. شخصیتها ضمن داشتن تضاد با هم باید قدرتشون یه اندازه باشه و سر یه مسئله مشترک جنگ ودعوا كنن، در این صورته که بین اونها هماهنگی ایجاد می شه. شرط این هماهنگی اینه که اشخاص متضاد تو تصمیم گیری مردد نباشن و هیچ كدوم از اونها هم نخواد با طرف دیگه آشتی كنه. باید اونچه كه در توان دارن، تو راه رسیدن به مقصود خودشون به کار ببرن
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  3. #13
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    قاعدۀ گفتگو

    درگفتگوی نمایشی، اول از طرف یکی از شخصیتها، مطلبی گفته میشود و بعداز طرف شخص مخالف، ضد آن بیان می شود . درانتها باید یکی از طرفین بر دیگری غلبه کند تا این گفتگوها بی نتیجه نماند.
    در اینجا لازم است بگوییم که در نمایش دو نوع تصویر وجود دارد و هر کدام کامل کننده دیگری است.

    الف-تصویر عینی: تصویر عینی در واقع همان اعمالی است که اشخاص بازی در روی صحنه انجام می دهند.
    ب- تصویر ذهنی: منظور تصاویر یا صحنه هایی است که شخصیتها بوسیله گفتگو در ذهن بیننده ایجاد می کنند. در واقع تصاویر ذهنی همان اطلاعاتی است که تماشاگر کسب می کند.عامل گفتگو سه وظیفه مهم در نمایشنامه به عهده دارد.


    ۱. بوسیله گفتگو می توان سن، جایگاه اجتماعی و نسبت شخصیتها را با هم، برای بیننده یا شنونده معلوم ساخت. یعنی یکی از وظایف گفتگو دادن اطلاعات از موقعیت شخصیت به بیننده است.
    ۲. بوسیله گفتگو می توان داستان نمایش را جلو برد. البته گفتگوها باید به شکلی باشد که با ماجرای نمایش پیوند بخورد. یعنی اگر در صحنۀ تئاتر حادثه ای ببیند باید قبل یا بعد از آن بوسیلۀ گفتگو متوجه علت درگیری بشوید.
    ۳.با استفاده از گفتگو می توان حال و هوای نمایش را به تماشاگر القاء کرد یعنی باید از کلمات به گونه ای استفاده نمود که با تماشاگر رابطۀ درونی ایجاد کند. استفاده از این روش بسیار حساس و ظریف است. و احتمال دارد که نمایش حالت خسته کننده و یکنواختی بیابد. معمولاً زمان چنین صحنه هایی بسیار کوتاه است و به همین علت موثر واقع می شود در نتیجه باید بلافاصله حادثه ای در نمایش رخ دهد که در امتداد همان صحبتها باشد
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #14
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    حرکت در نمایش:

    هیچ وقت نباید چنین تصور شود که تنها با گفتگو می توان به معرفی شخصیتها پرداخت، زیرا تماشاگر تئاتر انتظار دارد که غیر از شنیدن، اعمالی هم از اشخاص نمایش ببیند. زیرا بیشترین ارتباط را از راه چشم با تماشاگر برقرار می کند. اثری که از راه دیدن بر تماشاگر وارد می شود به مراتب بیشتر از شنیدن است. به همین منظور حرکت یا عمل در روی صحنه، عامل مهمی است برای ارتباط برقرار کردن با تماشاگر. تنها از طریق گفتگو نمی توان به معرفی یک فرد نامنظم و شلخته پرداخت، بلکه باید این نامنظمی را با حرکت و عمل نشان داد.
    اقسام حرکت: حرکت شخصیتها بر روی صحنه تصاویر عینی است که توسط آن بهتر می توان با تماشاگر ارتباط برقرار کرد. حرکت در نمایش دو نوع است:

    ۱- حرکت نمایشی ( دراماتیک ) : حرکت دراماتیک، یعنی اعمالی که شخصیتها در جهت پیشبرد داستان انجام می­دهند و یا به وسیلۀ آن قسمتی از ماجرای نمایش را بیان می کنند و گاه به عنوان شخصیت پردازی از حرکت نمایشی استفاده می شود.

    ۲- حرکات تکنیکی: حرکاتی هستند که در روی صحنه، و تنها برای ایجاد تنوع است. مثل نشستن، یا هنگام گفتگو دور مخاطب گشتن و… که همه اختیاری است و به جای آنها می توان حرکات دیگری انجام داد. این حرکات ارتباط مستقیمی با ماجرای نمایش ندارد اما حرکت دراماتیک به طور دقیق با خط کلی نمایش نامه و شخصیتها در ارتباط است.
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #15
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    پیش فرض

    ایجاد ارتباط با تماشاگر

    آنچه در یک اثر دارای اهمیت بالایی است خلق یک شخصیت زنده و قابل قبول و ارائه درست آن است؛
    به طوری که تماشاگر، شخصیتها را زنده تصور کند و در مقابل هر یک از آنها از خود واکنش نشان بدهد.
    اگر به این نکته توجه نکنید تماشاگر نسبت به اشخاص نمایشنامه شما و عاقبت آنها بی تفاوت می شود.
    یعنی شخصیتها باید طوری ارائه شوند که تماشاگر نسبت به آنان جبهه گیری و یا با آنها احساس همدردی کند
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/