آسمان رعدی زد
ابرها غریدند
قطرات باران
نم نم باریدند
بوی آب و کاهگل
تق تق شیروانی
ناله ناودانی
توی کوچه پیچید
کاشکی دلها نیز
چون هوای کوچه
پس از این باریدن
بوی پاکی میداد...
آسمان رعدی زد
ابرها غریدند
قطرات باران
نم نم باریدند
بوی آب و کاهگل
تق تق شیروانی
ناله ناودانی
توی کوچه پیچید
کاشکی دلها نیز
چون هوای کوچه
پس از این باریدن
بوی پاکی میداد...
پشت قاب شیشه ای پنجره
منتظر نشسته بودم
اشکام با دونه های بارون
هم بوسه شده بود
آه !
پنجره را باز کردم
وبرای خدا فریاد زدم
خدایا بخواه سر آغازی دوباره باشم..
بارون امشب ای کاش دوباره بباره.
![]()
رنگین کمان زیبای من ...
اگر میدانستی چقدر دوستت دارم ...
هرگز برای آمدنت ...
باران را بهانه نمی کردی ...
هرگز ...
![]()
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)