صفحه 19 از 29 نخستنخست ... 9151617181920212223 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 181 تا 190 , از مجموع 288

موضوع: اشعار و زندگینامه ی سهراب سپهری

  1. #181
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    خراب

    فرسود پای خود را چشمم به راه دور

    تا حرف من پذیرد اخر که:زندگی

    رنگ خیال بر رخ تصویر خواب بود.

    دل را به رنج هجر سپردم،ولی چه سود،

    پایان شام شکوه ام

    صبح عتاب بود.

    چشم نخورد اب از این عمر پر شکست:

    این خانه را تمامی پی روی اب بود.

    پایم خلیده خار بیابان.

    جز با گلوی خشک نکوبیده ام به راه.

    لیکن کسی،ز راه مددکاری،

    دستم اگر گرفت،فریب سراب بود.

    خوب زمانه رنگ دوامی به خود ندید:

    کندی نهفته داشت شب رنج من به دل،

    اما به کار روز نشاطم شتاب بود.

    ابادی ام ملول شد از صحبت زوال.

    بانگ سرور در دلم افسرد،کز نخست

    تصویر جغد زیب تن این خراب بود.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #182
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    چند

    اینجاست،ایید،پنجره بگشایید،ای من و دگر من ها؛
    صد پرتو من در اب!
    مهتاب،تابنده نگر،بر لرزش برگ،اندیشه ی من،جاده
    مرگ.
    انجا نیلوفرهاست،به بهشت،به خدا درهاست.
    اینجا ایوان،خاموشی هوش،پرواز روان.
    در باغ زمان تنها نشدیم.ای سنگ ونگاه،ای وهم و
    درخت،ایا نشدیم؟
    من"صخره _ من"ام،تو"شاخه_ تو"یی.
    این بام گلی،اری این بام گلی،خاک است و من و پندار.
    و چه بود این لکه رنگ،این دود سبک؟پروانه گذشت؟
    افسانه دمید؟
    تی،این لکه رنگ،این دود سبک،پروانه نبود,من بودم
    و تو.افسانه نبود،
    ما بود و شما.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #183
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    هایی

    سرچشمه رویش هایی،دریایی،پایان تماشایی.
    تو تراویدی:باغ جهان تر شد،دیگر شد.
    صبحی سر زد، مرغی پر زد،یک شاخه شکست:خاموشی
    هست.
    خوابم بر بود،خوابی دیدم:تابش ابی در خواب،لرزش
    برگی در اب.
    این سو تاریکی مرگ،ان سو زیبایی برگ.اینها چه،
    انها چیست؟انبوه زمان ها چیست؟
    این می شکفد،ترس تماشتیی دارد.ان می گذرد،وحشت
    دریا دارد.
    پرتو محرابی،می تابی. من هیچم:پیچک خوابی.بر نرده
    اندوه تو می پیچم.
    تاریکی پروازی،رویایی بی اغازی،بی موجی،بی رنگی،
    دریای هم اهنگی!

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #184
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض


    شکپوی

    بر ابی چین افتاد.سیبی به زمین افتاد.
    گامی ماند.زنجره خواند.
    همهمه ای:خندید.بزمی بود،برچیدند.
    خوابی از چشمی بالا رفت.این رهرو تنها رفت،بی
    ما رفت.
    رشته گسست:من پیچم، من تابم.کوزه شکست:من ابم.
    این سنگپیوندش با من کو؟ان زنبور،پروازش تا من
    کو؟
    نقشی پیدا،ایینه کو؟ این لبخند،لب ها کو؟موج امد،
    دریا کو؟
    می بویم،بو امد.از هر سو، های امد،هو امد.من رفتم،
    "او" امد،"او" امد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #185
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    و
    اری،ما غنچه یک خوابیم.
    _غنچه خواب؟ایا می شکفیم؟
    _یک روزی،بی جنبش برگ.
    _اینجا؟
    _نی،در دره مرگ.
    _تاریکی،تنهایی.
    _نی،خلوت زیبایی.
    _به تماشا چه کسی می اید،چه کسی ما را می بوید؟
    _.....
    _و بادی پرپر...؟
    _.....
    _و فرودی دیگر؟
    _....

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #186
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض


    شورم را

    من سازم:بندی اوازم،برگیرم.برتارم زخمه
    "لا" می زن،راه فنا می زن
    من دودم:می پیچم،میلغزم،نابودم.
    می سوزم،می سوزم:فانوس تمنایم.گل من تو مرا،ودرا.
    ایینه شدم،از روشن و سایه بری بودم.دیو و پری امد،
    دیو وپری بودم.در بی خبری بودم.
    ران بالای سرم،بالش من انجیل،بستر من تورات،وزبر
    پوشم اوستا،میبینم خواب:
    بودایی در نیلوفر اب.
    هر جا گلهای نیایش رست،من چیدم.دسته گلی دارم،
    محراب تو دور از دست:او بالا،
    من در پست.
    خوشبو سخنم،نی؟باد"بیا"می بردم،بی توشه شدم در
    کوه"کجا"،گل چیدم،گل خوردم،
    در رگ ها همهمه ای دارم،از چشمه ی خود ابم زن،ابم زن.
    و من به یک طره گوارا کن،شورم را زیبا کن.
    باد انگیز،در های سخن ب***،جا پای صدا می روب.هم
    دود"چرا"می بر،هم موج"من" و "ما" وشما" می بر.
    ز شبم تا لاله بی رنگی پل بنشان،زین رویا در چشمم گل
    بنشان،گل بنشان.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #187
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    چه کسی بود صدا زد : سهراب ؟
    آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ
    مادرم در خواب است
    و منوچهر و پروانه و شاید همه مردم شهر
    شب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیه ها می گذرد
    ونسیمی خنک از حاشیه سبز پتو خواب مرا می روبد
    بوی هجرت می اید
    بالش من پر آواز پر چلچله ها ست
    صبح خواهد شد
    و به این کاسه آب
    آسمان هجرت خواهد کرد
    باید امشب بروم
    من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم
    حرفی از جنس زمان نشنیدم
    هیچ چشمی عاشقانه به زمین خیره نبود
    کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد
    هیچ کس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت
    من به اندازه یک ابر دلم میگیرد
    وقتی از پنجره می بینم حوری
    دختر بالغ همسایه
    پای کمیابترین نارون روی زمین فقه می خواند
    چیزهایی هم هست لحظه هایی پر اوج
    مثلا شاعره ای را دیدم
    آنچنان محو تماشای فضا بود که در چشمانش
    آسمان تخم گذاشت
    و شبی از شب ها
    مردی از من پرسید
    تا طلوع انگور چند ساعت راه است ؟
    باید امشب بروم
    باید امشب چمدانی را
    که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم
    و به سمتی بروم
    که درختان حماسی پیداست
    رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند
    یک نفر باز صدا زد : سهراب
    کفش هایم کو؟

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #188
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض


    واحه ای در لحظه
    پشت هیچستان جایی است.
    پشت هیچستان رگهای هوا،پر قاصدهایی است
    که خبر می ارند،از گل وا شدهً دور ترین بوتهً خاک.
    روی شن ها هم، نقش های سم اسبان سواران ظریفی
    است که صبح
    به سر تپهً معراج شقایق رفتند.
    پشت هیچستان چتر خواهش باز است:
    تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،
    زنگ باران به صدا می اید.
    ادم اینجا تنهاست
    و در این تنهایی،سایهً نارونی تا ابدیت جاری است.

    به سراغ من اگر می ایید،
    نرم و اهسته بایید،مبادا که ترک بردارد
    چینی نازک تنهایی من.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #189
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض


    تپش سایهً دوست

    تا سواد قریه راهی بود.
    چشم های ما پر از تفسیر ماه زندهً بومی،
    شب درون استین هامان.

    می گذشتیم از میان ابکندی خشک.
    از کلام سبزه زاران گوش ها سرشار،
    کوله بار از انعکاس شهر های دور.
    منطق زبر زمین در زیر پا جاری.

    زیر دندان های ما طعم فراغت جابجا می شد.
    پای پوش ما که از جنس نبوت بود ما را با نسیمی از
    زمین می کند.
    چوبدست ما به دوش خود بهار جاودان می برد.
    هر یک ازما اسمانی داشت در هر انحنای کر.
    هر تکان دست ما با جنبش یک بال مجذوب سحر می خواند.
    جیب های ما صدای جیک جیک صبح های کودکی می داد.
    ما گروه عاشقان بودیم و راه ما
    از کنار قریه های اشنا با فقر
    تا صفای بیکران می رفت.

    بر فراز ابگیری خود به خود سر ها همه خم شد:
    روی صورتهای ما تبخیر می شد شب
    و صدای دوست می امد به گوش دوست.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #190
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض


    صدای دیدار
    با سبد رفتم به میدان،صبگاهی بود.
    میوه ها اواز می خواندند.
    میوه ها در افتاب اواز می خواندند.
    در طبق ها،زندگی روی کمال پوست ها خواب سطوح
    جاویدان می دید.
    اضطراب باغ ها در سایهً هر میوه روشن بود.
    گاه هر مجهولی میان تابش به ها شنا می کرد.
    هر اناری رنگ خود را تا زمین پارسیان گسترش می داد.
    بینش هم شهریان،افسوس،
    بر محیط رونق نارنج ها خط مماسی بود.

    من به خانه بازگشتم،مادر پرسید:
    میوه از میدان خریدی هیچ؟
    - میوه های بی نهایت را کجا می شد میان این سبد جا داد؟
    - گفتم از میدان بخر یک من انار خوب.
    - امتحان کردم اناری را
    انبساطش از کنار این سبد سر رفت.
    - به چه شد،اخر خوراک ظهر.....
    - ...

    ظهر از ایینه ها تصویر به تا دور دست زندگی می رفت.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 19 از 29 نخستنخست ... 9151617181920212223 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/