صفحه 181 از 208 نخستنخست ... 81131171177178179180181182183184185191 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,801 تا 1,810 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1801
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 20 صفحه 170

    تاريخ: 16/10/66

    پاسخ به نامه رئيس جمهور پيرامون اختيارات حكومت اسلامى‏

    بسمه تعالى‏

    جناب حجت‏الاسلام آقاى خامنه‏اى رئيس جمهور محترم جمهورى اسلامى دامت افاضاته‏

    پس از اهداء سلام و تحيت، من ميل نداشتم كه در اين موقع حساس به مناقشات پرداخته شود و عقيده دارم كه در اين مواقع، سكوت بهترين طريقه است. و البته نبايد ماها گمان كنيم كه هر چه مى‏گوييم و مى‏كنيم كسى را حق اشكال نيست. اشكال بلكه تخطئه يك هديه الهى است براى رشد انسان‏ها، لكن صحيح ندانستم كه جواب مرقوم شريف و تقاضايى كه در آن شده بود را به سكوت برگزار كنم، لهذا آنچه را كه در نظر دارم به طور فشرده عرض مى كنم.

    از بيانات جناب عالى در نماز جمعه اين طور ظاهر مى‏شود كه شما حكومت را كه به معناى ولايت مطلقه‏اى كه از جانب خدا به نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم واگذار شده و اهم احكام الهى است و بر جميع احكام فرعيه الهيه تقدم دارد، صحيح نمى‏دانيد و تعبير به آن كه اين جانب گفته‏ام حكومت در چارچوب احكام الهى داراى اختيار است، بكلى بر خلاف گفته‏هاى اين جانب است.

    اگر اختيارات حكومت در چارچوب احكام فرعيه الهيه است، بايد عرض حكومت الهيه و ولايت مطلقه مفوضه به نبى اسلام صلى‏الله عليه و آله و سلم يك پديده بى‏معنى و محتوا باشد. اشاره مى‏كنم به پيامدهاى آن كه هيچ كس نمى‏تواند ملتزم به آنها باشد. مثلاً خيابان‏كشى‏ها كه مستلزم تصرف در منزلى است يا حريم آن است در چارچوب احكام فرعيه نيست، نظام وظيفه و اعزام الزامى به جبهه‏ها و جلوگيرى از ورود و خروج ارز و جلوگيرى از ورود يا خروج هر نحو كالا و منع احتكار در غير دو سه مورد و گمركات و ماليات و جلوگيرى از گران‏فروشى، قيمت‏گذارى و جلوگيرى از پخش مواد مخدر و منع اعتياد به هر نحو غير از مشروبات الكلى، حمل اسلحه به هر نوع كه باشد و صدها امثال آن كه از اختيارات دولت است بنابر تفسير شما خارج است و صدها امثال اينها. بايد عرض كنم حكومت كه شعبه‏اى از ولايت مطلقه رسول‏الله صلى الله عليه و آله و سلم است، يكى از احكام اوليه اسلام است و مقدم بر تمام احكام فرعيه حتى نماز و روزه و حج است. حاكم مى‏تواند مسجد يا منزلى را كه در مسير خيابان است خراب كند و پول منزل را به صاحبش رد كند، حاكم مى‏تواند مساجد را در موقع لزوم تعطيل كند و مسجدى كه ضرار باشد در صورتى كه رفع بدون تخريب نشود، خراب كند. حكومت مى‏تواند قراردادهاى شرعى را كه خود با مردم بسته است، در موقعى كه آن قرارداد مخالف

    صحيفه نور ج 20 صفحه 171

    مصالح كشور و اسلام باشد

    يك جانبه لغو كند و مى‏تواند هر امرى را چه عبادى و يا غير عبادى /است/ كه جريان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن، مادامى كه چنين است جلوگيرى كند. حكومت مى‏تواند از حج كه از فرايض مهم الهى است، در مواقعى كه مخالف صلاح كشور اسلامى دانست موقتاً جلوگيرى كند.

    آنچه گفته شده است تاكنون و يا گفته مى‏شود، ناشى از عدم شناخت ولايت مطلقه الهى است آنچه گفته شده است كه شايع است مزارعه و مضاربه و امثال آنها را با آن اختيارات از بين خواهد رفت، صريحاً عرض مى‏كنم كه فرضاً چنين باشد اين از اختيارات حكومت است و بالاتر از آن هم مسائلى است كه مزاحمت نمى‏كنم. انشاءالله تعالى خداوند امثال جناب عالى را كه جز خدمت به اسلام نظرى نداريد، در پناه خود حفظ فرمايد.

    روح‏الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1802
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 20 صفحه 173

    تاريخ: 21/10/66

    پاسخ امام به نامه حجت‏الاسلام خامنه‏اى رئيس جمهور در مورد مبانى فقهى ولايت فقيه‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت‏الاسلام آقاى خامنه‏اى رئيس جمهور محترم جمهورى اسلامى دامت افاضاته، مرقوم شريف جناب عالى واصل و موجب خرسندى گرديد. اين جانب كه از سال‏هاى قبل از انقلاب با جناب عالى ارتباط نزديك داشته‏ام و همان ارتباط بحمدالله تعالى تاكنون باقى است، جناب عالى را يكى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏دانم و شما را چون برادرى كه آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستيد و از مبانى فقهى مربوط به ولايت مطلقه فقيه جداً جانبدارى مى‏كنيد، مى‏دانم و در بين دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى از جمله افراد نادرى هستيد كه چون خورشيد روشنى مى‏دهيد. مع الاسف جمهورى اسلامى و سران محترم آن به جرم اسلام‏خواهى و بسط عدالت اسلامى در جهان مورد تاخت و تاز تبليغاتى جهانخواران شده‏اند و مثلاً اگر بگويند آفتاب روشن است، فردا تبليغات جهانى به شرح و تفصيل و توجيه و تحليل پرداخته و جمهورى اسلامى و ياران آن را به طورى محكوم مى‏كنند و چون آشنا به فقه اسلامى و به ملت فداكار اسلام و ايمان راسخ آنان نيستند، بسيارى از اوقات تبليغات آنان به نفع جمهورى اسلامى تمام مى‏شود.

    و البته ما متوقع نيستيم كه با قيامى كه بر پايه اسلام عزيز نموديم و نه به شرق و غرب و عمال آنها گفته‏ايم، آنان به ما و شماها و به ملت عزيز جان بر كف ما بارك‏الله بگويند. و خوشبختانه اخيراً در همين موضوع حدود ولايت فقيه نويسندگان و گويندگان متعهد و آگاه به مسائل اسلامى، مسأله را در مجالس و روزنامه‏ها تا آن جا كه ديدم مورد بحث قرار داده كه من از تمامى آنان تشكر مى‏كنم و اميد است ائمه‏ى محترم جمعه و بويژه امثال جناب عالى كه در ميان مسائل دست توانا داريد، مسأله را تعقيب و در خطبه‏هاى نماز جمعه اذهان ناآگاهان را روشن و زبان دشمنان اسلام را قطع فرماييد. و جناب عالى و ملت بزرگوار خواهند ديد كه در اطراف همين نامه چه شيطنت‏ها و تحليل‏ها در رسانه‏هاى گروهى مخالفين اسلام و همدستان آنان خواهد صورت گرفت. در خاتمه سلامت و سعادت جناب عالى را از خداوند خواستار و اميد است امثال جناب عالى در مقاصد عاليه خود پيروز و سر بلند گرديد.

    والسلام عليكم و رحمةالله

    روح‏الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1803
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 20 صفحه 174

    تاريخ: 23/10/66

    بيانات امام خمينى در ديدار با آيت الله صافى دبير شوراى نگهبان‏

    بسمه تعالى

    در اين ديدار امام امت با تشكر از زحمات شوراى نگهبان فرمودند:

    ولايت فقيه و حكم حكومتى از احكام اوليه است، نهاد شوراى نگهبان هميشه مورد تأييد اين جانب است و به هيچ وجه تضعيف نشده و نخواهد شد. اين نهاد بايد هميشه با بيدارى و هوشيارى در خدمت به اسلام و مسلمين كوشا باشد.

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1804
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 20 صفحه 176

    تاريخ: 17/11/66

    فرمان تشكيل مجمع تشخيص مصلحت نظام اسلامى در پاسخ به نامه مسؤولان مملكتى براى كسب تكليف در مورد تشخيص موضوع حكم حكومتى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    گرچه به نظر اين جانب پس از طى اين مراحل زير نظر كارشناسان كه در تشخيص اين امور مرجع هستند، احتياج به اين مرحله نيست، لكن براى غايت احتياط در صورتى كه بين مجلس شوراى اسلامى و شوراى نگهبان شرعاً و قانوناً توافق حاصل نشد، مجمعى مركب از فقهاى محترم شوراى نگهبان و حضرات حجج اسلام خامنه‏اى، هاشمى، اردبيلى، توسلى، موسوى خوئينى‏ها و جناب آقاى ميرحسين موسوى و وزير مربوط براى تشخيص مصلحت نظام اسلامى تشكيل گردد. در صورت لزوم از كارشناسان ديگرى هم دعوت به عمل آيد و پس از مشورت‏هاى لازم رأى اكثريت اعضاى حاضر اين مجمع مورد عمل قرار گيرد. احمد در اين مجمع شركت مى‏نمايد تا گزارش جلسات به اين جانب سريعتر برسد.

    حضرات آقايان توجه داشته باشند كه مصلحت نظام از امور مهمه‏اى است كه گاهى غفلت از آن موجب شكست اسلام عزيز مى‏گردد. امروز جهان اسلام، نظام جمهورى اسلامى ايران را تابلوى تمام نماى حل معضلات خويش مى‏دانند. مصلحت نظام و مردم از امور مهمه‏اى است كه مقاومت در مقابل آن ممكن است اسلام پابرهنگان زمين را در زمان‏هاى دور و نزديك زير سؤال برد و اسلام آمريكايى مستكبرين و متكبرين را با پشتوانه ميلياردها دلار توسط ايادى در داخل و خارج آنان پيروز گرداند.

    از خداوند متعال مى‏خواهم تا در اين مرحله حساس آقايان را كمك فرمايد.

    روح‏الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1805
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 20 صفحه 177

    تاريخ: 21/11/66

    بيانات امام در جمع گروهى از مسؤولان كشور، نمايندگان كشورهاى خارجى مقيم تهران و مهمانان خارجى دهه فجر

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    آنچه كه من مى‏خواهم عرض كنم بعد از اين كه تبريك اين دهه را بر همه مسلمان‏ها، به همه مظلومان تقديم مى‏كنم، اين است كه نبايد در ذهن كسى بيايد كه انقلاب مربوط به شخصى است. من بايد عرض كنم كه از باب اين كه يك فردى از افراد جامعه هستم، به همان مقدار اگر دخالت داشتم، دارم. آنچه هست از خداى تبارك و تعالى است، خداى تبارك و تعالى است كه اين ملت را منقلب كرد از يك حالى به حال ديگر. او مقلب‏القلوب است، اوست كه همه كارها و زمام همه امور در دست اوست و ما هيچ و هيچ اندر هيچ هستيم. عنايات اوست كه اين ملت را در حالى كه همه جهات شكست درش بود، طورى منقلب كرد كه بحمدالله پيروز شد و پيروزى از خداست. و من مكرر تجربه كردم در اين مدتى كه وارد اين امور بودم كه بسيارى از اوقات، ما يك كارى مى‏خواستيم بكنيم منحرف مى‏شديم به كار ديگر، بعد مى‏بينيم اين كار انحرافى درست بوده، اين نبود جز اين كه خداى تبارك و تعالى اين كارها را مى‏كرد. سفر مى‏رفتيم، مى‏ديديم كه اين ترتيبى كه ما قهراً پيش آمده است، اين ترتيب صلاح بوده است نه آنى كه ما خيال مى‏كرديم. در هر امرى از امور، من با تجربه ديدم كه ما خودمان فكرمان نمى‏رسد. آن كه افكار را در دست دارد حق تعالى است و او زمام امور را در همه امور به دست دارد و اين را بايد باور كنيم. ملت ما بايد اين مطلب را باور كند كه اگر در يك آن عنايات حق تعالى از عالم منصرف بشود، معدوم مى‏شود عالم. عالم هست به پشتوانه اراده حق تعالى، يك آن عنايت منصرف بشود، تمام ملك و ملكوت معدوم مى‏شود. دايماً اراده حق است كه حفظ كرده است، منتها ما جاهل هستيم نمى‏دانيم مطلب را. و عمده آن است كه تمام رنج‏هايى كه بر بشر وارد مى‏شود، از اين جهل است. اين جهل اگر مرتفع بشود، رنج‏ها مرتفع مى‏شود. اگر ببينيد انسان كه همه كار از اوست، ديگر رنجى در كار نيست. و اين يك مرتبه نازله از اولياست و آنها مراتب ديگرى دارند كه اسم و رسمى ندارد.

    بايد ما توجه كنيم به اين كه يك گوشه‏اى از دنيا هستيم، يك جمعيت چند ميليونى كه نسبت به عالم آن قدر ما ضعيفيم، كم‏ايم، جمعيت كم است و بايد ما در همان لحظه اول با آن همه توطئه‏هايى كه بود از بين رفته باشيم، اين كه ما را نگه داشت خدا بود نه ما. آن كه شكست داد قدرت‏هاى بزرگ را و شكست مى‏دهد قدرت‏هاى بزرگ را خداست، چنانچه آن كه قدرت مى‏دهد اوست. قدرت‏هاى بزرگ

    صحيفه نور ج 20 صفحه 178

    نمى‏دانند كه اين قدرت خداست و رنج‏شان از همين معناست.

    اگر ملت به همين وضع پيش برود مطمئن باشيد كه پرتوش همه عالم را خواهد گرفت

    و ما بايد اين معنا را باور كنيم كه ما از عنايت حق است كه از هيچ به اين جا رسيديم و از عنايات حق است كه ما توانستيم اين مملكت را، يعنى ملت توانست، من كه چيزى نيستم، توانست اين ملت، اين ملت را از زير يوغ ستمشاهى و بدتر از او، يوغ آمريكا و شوروى و امثال اينها بيرون بياورد. سابقه ندارد كه يك ملتى سر پاى خودش بايستد و بگويد نه اين و نه آن، اين سابقه ندارد. هر كس متكى به يك جايى است، گرچه همه اتكاها به خداست و خودشان نمى‏فهمند لكن در فهم خودشان هر كسى متكى به يك جايى است. و ملت ما بحمدالله با عنايت حق تعالى و عنايت اولياى خداى تبارك و تعالى كه به آنها ايمان داد، به آنها قدرت داد، اين ملت دست رد به سينه همه زد و ايستاد و گفت استقلال را ما مى‏خواهيم، آزادى را ما مى‏خواهيم. و اگر به همين وضع پيش برود، مطمئن باشيد كه پرتوش همه عالم را خواهد گرفت.

    و الان هم بحمدالله در همه عالم آن چيزى كه حرفش هست، ايران است. يك دسته‏اى فحاشى مى‏كنند، يك دسته‏اى خوب مى‏گويند. اين طرح كه در همه جا مطرح است دليل بر اين است كه يك قدرتى در كار است و الا اگر چيزى نبود فحش هم نمى‏خورد، چنانچه قبلاً اين طور بود كه تو سرش مى‏زدند، فحشش هم نمى‏دادند. اما الان كه مى‏بينيد كه همه عالم، همه تبليغات عالم بر ضد ماست و بسيارى از اينهايى كه به ضد ماست، خودشان نمى‏فهمند به نفع ماست. اگر شما، لابد ملاحظه فرموديد اين تبليغاتى كه مى‏كنند و اين حرف‏هايى كه مى‏زنند، بسياريش به نفع ما تمام مى‏شود و خودشان نمى‏فهمند و اين هم از عنايات خداست. عمده اين است كه ما بفهميم كه سرچشمه همه امور حق تعالى است و ما خودمان را يك وقت بازى ندهيم كه ما در يك كارى، انجام كار را ما داديم و منم، اين منم كه دارم اين كار را مى‏كنم. اگر اين كار يك وقت پيش آمد، شكست دنبالش است، شكست معنويش كه معلوم است، شكست صوريش هم مى‏شود.

    ملت فلسطين بداند اگر يك قدم عقب بگذارد دوباره برمى‏گردد به آن حال اول

    ولى من اميدوارم كه اين ملت به همين منوالى كه هستش و هر روز هم داد قدرتش زيادتر مى‏شود و هر روز هم دارد پيشرفتش زيادتر مى‏شود، اين ملت به پيش برود و دنيا انشاءالله برگردد به يك دنياى آزاد و از زير يوغ قدرتمندان بيرون برود و يك ملت آزادى، يك دنياى آزادى، مظلومان دنيا از زير ظلم ستمگران بيرون بروند و همه اينهايى كه طرفدارى دارند مى‏كنند از اين ملت‏هايى كه زير دستشان است، در حقيقت دارند پايمال مى‏كنند آنها را. اگر آمريكا از يك جايى يا از جاهايى تعريف مى‏كند، تعريف از خودش است، براى اين كه مى‏بيند همه مطيع او هستند. و اين كه از ما تكذيب مى‏كند

    صحيفه نور ج 20 صفحه 179

    و هر روز يك چيزى مى‏گويد، براى اين كه مى‏بيند كه اين ملت مطيع او نيست، او مى‏خواهد مطيع بشود. و شما بدانيد كه اگر يك كلمه اين ملت بر وفق رأى او حرف بزند، تمام اوضاع را او برمى‏گرداند به نفع اين ملت، در صورتى كه به نفعش واقعاً نيست. يعنى پايمال مى‏شود باز. و من اميدوارم كه همه ملت‏ها دست به هم بدهند و نگذارند كه اين قدرت‏ها دوباره به سر كار بيايند.

    و امروز شما فلسطين را مى‏بينيد، بى‏استثنا من مى‏خواهم عرض كنم، بى‏استثنا بايد عرض كنم كه همه دست به هم دادند كه نگذارند كه ملت فلسطين اين راهى را كه الان پيش گرفته است، باقى باشد. يا به صورت دلسوزى براى فلسطين كه حيف! فلسطين دارد چه مى‏شود، چه مى‏شود، خوب است كه يك قدرى مثلاً مماشات كنند تا كار درست بشود و ملت فلسطين بداند كه اگر يك قدم عقب بگذارد راجع به همين معنايى را كه الان در دست دارد، دوباره بر مى‏گردد به آن حال اول. و الان فلسطين يهود را تقريباً دارد پايمال مى‏كند و اميدوارم كه بكند. و اگر اين معناى اسلامى را در دست بگيرد و به حرف كسانى كه خيرخواهى مى‏كنند به خيال خودشان يا به خيال خودشان نه، مى‏خواهند گول بزنند، كسانى كه مى‏گويند كه يك قدرى آتش بس باشد، يك پنج ماهى، يك چيزى آتش بس باشد، يك كسانى ديگر بيايند اين كار را بكنند، از اين حرف‏هايى كه مى‏دانيد همه، همه اينها براى اين است كه نگذارند كه اين فلسطين به اين كارى كه دست زده است اين كار را پيش ببرد مى‏خواهند ساكتش كنند، دوباره پايمالش كنند. نسبت به ما هم همين طور است، اگر چنانچه يك وقت ديديد كه يك روى خوشى نشان مى‏دهند، بدانيد كه اين روى خوش دليل بر اين است كه مى‏خواهند ما را پايمال كنند. هر وقت آنها روى خوش نشان دادند شما سخت‏تر بگيريد.

    و من اميدوارم خداوند به بركات ائمه اطهار خصوصاً حضرت صاحب سلام‏الله عليه كه اين مملكت مال اوست، اين ملت كار خودش را پيش ببرد و همه آقايان، همه كسانى كه خدمتگزار هستند به اين ملت، انشاءالله تعالى آنها موفق باشند و منصور باشند.

    والسلام عليكم و رحمةالله

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1806
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 20 صفحه 183

    تاريخ: 9/12/66

    ديدار با اعضاى شوراى مركزى حزب الله لبنان، سفراى جمهورى اسلامى ايران در سوريه و لبنان و معاون سياسى وزارت امور خارجه

    اين درس را نبايد فراموش كنيم كه بايد در مقابل ابرقدرت‏ها مقاومت كرد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    تجربه‏اى كه ما از دنيا در اين سال‏هاى طولانى داريم اين است كه مسلمان‏ها ولو اين كه يك عده كمى باشند وقتى در مقابل خصم خودشان مقاومت كنند، اگرچه خصم آنان ابرقدرت‏ها هم باشند پيروزند.

    شما لبنان را ملاحظه كرديد كه همه ابرقدرت‏ها در آن جا جمع شده بودند، اما وقتى يك عده كم در مقابلشان ايستاد، آنها شكست خوردند.

    شما مطلع نيستيد كه در زمان ستمشاهى در ايران چه خبر بود. در زمان قاجار، انگليسى‏ها بودند و چه‏ها كه نكردند. بعد از اين كه آنها از اين كشور رفتند و رضاخان رفت، زمان محمدرضاشاه، ايران مركز آمريكا و محل تاخت و تاز آنها شده بود و مصيبت بيشتر بود، چرا كه هم قواى آنها زياد بود و هم مردم اسلحه نداشتند و هم جوانان به فساد كشيده شده بودند، به صورتى كه نمى شود آن را تصور نمود. اما وقتى مردم ايران احساس كردند كه بايد خودشان در مقابل شاه و آمريكا مقاومت كنند، مقاومت كردند و سلطنت 2500 ساله را در هم كوبيدند و از بين بردند و اين معجزه‏اى بود كه در ايران به وقوع پيوست و اين درس را نبايد فراموش كنيم كه بايد در مقابل ابرقدرت‏ها مقاومت كرد.

    بايد با تمام قوا و تا آخرين نفرمان مهيا شويم و در راه خدا جهاد كنيم‏

    امروز همه قدرت‏ها و ابرقدرت‏ها دست به دست يكديگر داده‏اند كه نگذارند فلسطينى‏هاى مسلمان به هدفشان برسند. حتى بسيارى از كسانى كه به ادعا نسبت به فلسطينى‏ها اظهار علاقه مى‏كنند، علاقه‏شان به اين نيست كه مسلمانان فلسطينى بر اسرائيل غلبه كنند و متأسفانه با سكوت و سازش و تماشا دست به هم داده‏اند كه نگذارند مسلمانان فلسطينى پيروز بشوند، چرا كه پيروزى آنان پيروزى اسلام است و آنها مى‏ترسند همان طورى كه اسلام در ايران پيروز شد و همه بساط آنها را بر هم زد و منافعشان را از بين برد، همين طور اگر در لبنان و فلسطين اسلام به پيروزى رسد، همه بساطشان را در هم پيچد. لذا همه شياطين مجتمعند كه نگذارند اسلام رشد كند و ما بايد اين معنا را در نظر داشته‏

    صحيفه نور ج 20 صفحه 184

    باشيم كه با تمام قوا و تا آخرين نفرمان مهيا شويم و در راه خدا جهاد كنيم. دفاع از نواميس مسلمين و دفاع از بلاد مسلمين و دفاع از همه حيثيات مسلمين امرى است لازم و ما بايد خودمان را براى مقاصد الهى و دفاع از مسلمين مهيا كنيم. و خصوصاً در اين شرايطى كه فرزندان واقعى فلسطين اسلامى و لبنان اسلامى يعنى حزب‏الله و مسلمانان انقلابى سرزمين غصب شده و لبنان با نثار خون و جان خود فرياد يا للمسلمين سر مى‏دهند، با تمام قدرت معنوى و مادى در مقابل اسرائيل و متجاوزين بايستيم و در مقابل آن همه سفاكى‏ها و ددمنشى مقاومت و پايمردى كنيم و به يارى آنان بشتابيم و سازشكاران را شناسايى و به مردم معرفى كنيم.

    من اميدوارم شما موفق باشيد و مطمئن باشيد كه موفق مى‏شويد. جمهورى اسلامى ايران هم در كنار شما و در كنار همه مسلمانان، بلكه در كنار همه مستضعفان جهان خواهد بود. انشاءالله پيروز باشيد.

    والسلام عليكم و رحمةالله‏

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1807
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 20 صفحه 185

    تاريخ: 11/12/66

    ديدار با خانواده‏هاى شهدا، مفقودين، اسرا و جانبازان شهرستان‏هاى قزوين، آبيك و... در سالروز ولادت اميرالمؤمنين على (ع)

    حضرت امير سلام‏الله عليه حقيقتاً مظلوم است و مظلوم بوده حتى در بين شيعيان

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين عيد مبارك را به همه مسلمين جهان و مستضعفين و خصوصاً ملت ايران تبريك عرض مى‏كنم، از خداوند تعالى سلامت همه را خواستارم.

    ما در تولد حضرت امير جهات معنويش /را از/ دست ما ازش كوتاه است. ما /نمى‏توانيم/ از اين جهات معنوى‏اى كه در ايشان بوده است حتى يك جمله موافق با واقع نمى‏توانيم عرض كنيم، لكن بعضى از جهات كه مربوط به خود جهت مادى است و جهات اجتماعى است، آن را مى‏شود گفت. شما ملاحظه كنيد كه يك نفر كه خليفه مسلمين است، زمامدار امور است، خليفه است، اين چه وضعى داشته است، در حالى كه خليفه است مى‏خواهد نماز جمعه بخواند، لباس زيادى ندارد، مى‏رود بالاى منبر، آن لباسى كه دارد حركت مى‏دهد - به حسب نقل - تا خشك بشود، دو تا لباس ندارد، يك كفشى را كه خودش وصله مى‏كرده است، كفاشى مى‏كرده است، ازش مى‏پرسند /مى‏گويد/، حضرت مى‏فرمايد كه اين كفش به نظر شما چقدر ارزش دارد، مى‏گويند: هيچ. مى‏گويد كه: امارت بر شما هم، خلافت هم، در نظر من مثل اين كفش و پايين‏تر از اين كفش است، مگر اين كه اقامت عدالت كنم. شما كجا سراغ داريد كه يك نفر خليفه باشد و وضعش اين طور باشد؟ حضرت امير سلام‏الله عليه حقيقتاً مظلوم است و مظلوم بوده است، حتى در بين شيعيان هم مظلوم است. وقتى مى‏خواهند تعريف كنند از حضرت امير، تعريف مى‏كنند به چيزهايى كه بر خلاف واقع است و توهين به حضرت است، مثلاً مى‏گويند كه انگشترش را كه مى‏خواسته هديه بدهد به فقير، قيمتش خراج شامات بوده است! آن كسى كه لباسش آن است، انگشتر مى‏پوشد كه قيمتش خراج باشد؟! اين يك دروغى است كه اگر روايت هم داشته باشد، دروغ است - در صورتى كه ندارد - وقتى مى‏خواهند معرفى كنند حضرت امير را، به اين جهات معرفى مى‏كنند، به همين جهات چيز. يا آنهايى كه عارف لفظى هستند - عرفان حقيقى كه كم است در دنيا - آنها هم وقتى كه مى‏خواهند از حضرت نقل كنند، يك حرف‏هاى درويشى نقل مى‏كنند. آنى كه هست واقعيتش را كه نمى‏دانند، و اين جهات ظاهرى هم كه حضرت داشته است براى جهالت‏هايى كه بوده است، منحرف كردند از واقعيتش، خيال كردند تعريف حضرت امير به اين است‏

    صحيفه نور ج 20 صفحه 186

    كه انگشترش چقدر قيمت داشته باشد و مثلاً چه باشد. يك زندگى عجيب و غريبى براى حضرت امير.

    شما خلافت در آن وقت يك وضع خاصى داشته است، خصوصاً آن خلفاى از معاويه به پايين، يك سلطنتى بوده است و /در همين عصر كه/ در همان عصر كه معاويه آن بساط سلطنتى را راه انداخته بود، حضرت امير مثل يك فعله مى‏رفت كار مى‏كرد، مثل يك عمله مى‏رفت كار مى‏كرد و آب راه مى‏انداخت و بعد همان جا مى‏گفت اين آب صدقه است. آب راه نمى‏انداخت براى خودش، وضع زندگى اين بوده است. ما اگر بخواهيم از ايشان تقليد كنيم نمى‏توانيم، حقيقتاً نمى‏توانيم تقليد كنيم، قدرت اين معنا را ما نداريم. اما خود ايشان هم فرمودند كه شما نمى‏توانيد، اما تقوا مى‏توانيد داشته باشيد. مى‏توانيد كه تقوا داشته باشيد، مى‏توانيد كه با خدا باشيد، توجه به خداى تبارك و تعالى داشته باشيد.

    خيال مى‏كنند كه اگر موشك انداختند به ايران فوراً شكست مى‏خورد

    و بحمدالله ملت ما امروز يك وضع خاصى دارد كه شايد در طول تاريخ نبوده. در همان تاريخى كه ائمه عليهم‏السلام بودند، خود رسول الله بوده‏است، حضرت امير بوده است، مردم اختلاف داشتند، مردم، همان‏هايى كه دور و بر خودشان بودند /از آنها/ وقتى مى‏خواستند ببرندشان جنگ، نمى‏رفتند. اما امروز وضعى شده است كه داوطلبند. اشتباهى كه اين غربى‏ها دارند و اين مخالفين ما دارند، اشتباه اين است كه خيال مى‏كنند كه وقتى كه كلمه موشك تو كار آمد، مردم ايران مى‏ترسند ديگر بعد چه بشوند. اين موشك‏ها را زدند و كشتند و چه كردند و مردم ايران سر جاى خودشان نشستند و مى‏خندند بهشان. شما مردم ايران را از موشك نترسانيد، مردم ايرانى كه شهادت را براى خودشان افتخار مى‏دانند و بسيارى از اوقاتى كه اين جا مى‏آيند انسان تعجب مى‏كند از وضع اينها كه جوانش فوت شده است، جوانش شهيد شده است، مى‏گويد باز هم مى‏خواهم، مى‏خواهم جوان دارم باز مى‏دهم. بچه كوچك، مى‏گويد انشاءالله بزرگ مى‏شود و شهيد بشود. يا زن‏ها مى‏بينيد كه چه وضعى دارند. اينها مردم را، اين مردمى كه طالب شهادتند از شهادت مى‏ترسانند! و اين يك اشتباهى است كه از باب اين كه نمى‏فهمند، اصلاً ادراك اين معنا را كه معنويات چى است، امثال صدام و اينها اصلاً نمى‏فهمند كه مسأله چى است. متوجه اين كه ايران چه وضعى دارد و مردم ايران چه وضعى دارند، اصلاً متوجه اين نيست، همين قدر خيال مى‏كند كه اگر موشك انداختند به ايران، فوراً شكست مى‏خورند. اين قويتر مى‏كند اينها را.

    عمده اين است كه ما بايد حفظ كنيم ايمان و وحدت خودمان را

    عمده اين است كه ما توجه داشته باشيم به اين كه حفظ كنيم ايمان خودمان را و وحدت خودمان را.اگر اين راه حفظ شد هيچ، از هيچى ديگر ترس ندارد. موشك بيايد، چه مى‏دانم هر كى مى‏خواهد بيايد و آمريكا بيايد، شوروى بيايد، هر كى مى‏خواهد بيايد، البته اين نكته از ذهن مردم ما

    صحيفه نور ج 20 صفحه 187

    خارج نمى‏شود كه وقتى ببينند كه آنهايى كه كمك مى‏كنند به صدام براى اين شرارت‏هايش، اين از ذهن مردم خارج نمى‏شود، توجه بهش دارند و آنهايى كه مى‏خواهند منافع خودشان محفوظ بشود، بايد توجه به اين داشته باشند كه منافعشان محفوظ اگر بخواهد باشد، بايد يك جورى عمل بكنند كه اين طورها نباشد و الا محفوظ نخواهد ماند. آن كسى كه كمك مى‏كند يا كمك مادى مى‏كند يا كمك نظامى مى‏كند، آنها هم خيال مى‏كنند كه ما از كمك‏هاى نظامى آنها، كمك‏هاى آنها مى‏ترسيم. نه، ترسى در كار نيست. براى اين كه يك ملتى است كه شهادت طلب است، حالا شهادت با موشك باشد يا با تانك باشد يا با توپ باشد يا با هر چه باشد. شهادت طلب است اين ملت. از اين نمى‏ترسد، اما فراموش هم نمى‏كند كه كى‏ها به اينها /به اينها/ دارند خدمت مى‏كنند، كى امر مى‏كند بهشان كه اين كارها را بكنيد، انگيزه آنها چى هست، آنهايى هم كه اينها وادار مى‏كنند، كى‏اند و كى به اينها كمك مى‏كند، كى موشك مى‏دهد، كى چى مى‏كند، اين از ذهن مردم ما بيرون نمى‏رود و بايد لذا توجه داشته باشند آنهايى كه اين كار را مى‏كنند. و من از خداى تبارك و تعالى مسألت مى‏كنم كه همه ما را در ايمان به خودش مستقر قرار بدهد و همه مسلمين را حفظ كند و از شر كفار همه مسلمان‏ها، همه مستضعفان جهان محفوظ باشند.

    والسلام عليكم و رحمةالله

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1808
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 20 صفحه 188

    تاريخ: 27/12/66

    پاسخ به تلگرام تبريك فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى به مناسبت عمليات پيروزمند والفجر 10

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب آقاى محسن رضايى فرمانده محترم كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

    از عنايات خداوند بزرگ و توجه رسول معظم او به اين ملت مقاوم و ايثارگر و رزمندگان سلحشور اسلام در پيروزى بزرگ و برق‏آساى والفجر 20 سپاسگزارم. به يقين اين هديه الهى از ختم اين سال پرحادثه، تحقق وعده ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم . از ثمره مقاومت بى‏نظير اين ملت بزرگ در برابر حملات بزدلانه عفلقيان در بمباران شهرهاست.

    اخبار پيروزى‏ها و حماسه‏هاى دلاوران اسلام نه تنها دل ملت ما كه قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود و صدام و عفلقيان و حاميان و اربابان او خصوصاً آمريكا و اسرائيل را عزادار كرد. سلام خالصانه مرا به همه فرماندهان عزيز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پيروز سپاه و بسيج و ارتش و هوانيروز و نيروى هوايى و جهادگران دلاور و گمنام و امدادگران و كليه نيروهاى مردمى و كرد ابلاغ كنيد. و سلام و تشكر ملت ايران را به مردم شهرهاى آزاد شده عراقى كه بدون اين كه حتى يك گلوله هم به طرف آنان و شهرهاى آنان شليك شود، با آغوش باز و فرياد الله اكبر از رزمندگان ما استقبال نمودند، برسانيد و به آنها بگوييد كه مى‏بينيد صدام چگونه ديوانه‏وار شما و شهرهايتان را بمباران خوشه‏اى و شيميايى مى‏كند. و خواهيم ديد كه جهانخواران چگونه در تبليغات مسموم خود از كنار اين پيروزى‏هاى بزرگ و جنايات صداميان خواهند گذشت.

    اين جانب با تشكر مجدد از ملت مقاوم ايران و رزمندگان عزيز از جوانان غيرتمند كشور سرافراز اسلامى ايران مى‏خواهم كه به جبهه‏ها عزيمت كنند و با تداوم عمليات خود مجال تجديد سازمان و تنفس عفلقيان شكست خورده و مستاصل را بگيرند. دست قدرت و نصرت بى‏انتهاى خداوند يار و ناصرتان باد.

    روح‏الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1809
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 20 صفحه 189

    تاريخ: 30/12/66

    پيام به مناسبت سال نو

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبر الليل و النهار يا محول الحول والاحوال حول حالنا الى احسن الحال.

    خداوند اين سال جديد را بر همه مسلمان‏ها، بر ملت ما، بر همه مستضعفين جهان مبارك كند. و اين سال يك خصوصياتى دارد كه كم اتفاق مى‏افتد. و امروز در آستانه ولادت حضرت سيدالشهدا، كه ما بايد انگيزه قيام ايشان را ببينيم چى بود و مقصد ايشان چى بود و وضع زندگى ايشان و همه ائمه عليهم‏السلام چى بود، خصوصاً در ماه شعبان چه وضعى داشتند.

    سيدالشهدا سلام‏الله عليه از همان روز اول كه قيام كردند براى اين امر، انگيزه‏شان اقامه عدل بود. فرمودند كه، مى‏بينيد كه معروف عمل بهش نمى‏شود و منكر بهش عمل مى‏شود. انگيزه اين است كه معروف را اقامه كند و منكر را از بين ببرد، انحرافات همه از منكرات است، جز خط مستقيم توحيد هر چه هست منكرات است، اينها بايد از بين برود، و ما كه تابع حضرت سيدالشهدا هستيم بايد ببينيم كه ايشان چه وضعى در زندگى داشت، قيامش، انگيزه‏اش نهى از منكر بود كه هر منكرى بايد از بين برود. من جمله قضيه حكومت /عدل/ جور، حكومت جور بايد از بين برود، از آن طرف وقتى كه مناجاتشان را مى‏بينيم، مناجاتى كه در ماه شعبان هست و من در نظر ندارم كه در هيچ يك از ادعيه گفته شده باشد كه ادعيه مال همه ائمه است. اين دعاى شعبان، مناجات شعبان مناجات همه ائمه است و در اين، مسائل بسيار هست، معارف بسيار هست و ادب اين كه انسان چه جور بايد با خداى تبارك و تعالى مناجات كند. ما غافليم از اين معانى كه وضع چى است. شايد بعضى از جهال ما هم اين طور اعتقاد دارند كه اين ادعيه وارد شده و اين چيزهايى كه از ائمه وارد شده است اينها تشريفات است. مى‏خواهند ما را باد بدهند و حال اين كه مسأله اين نيست /مسأله/ مسأله اين است كه در مقابل خدا ايستادند آنها، آنها مى‏دانند كه در /چه/ مقابل چه عظمتى ايستادند، آنها معرفت دارند به خداى تبارك و تعالى و مى‏دانند چه كنند و مناجات شعبانيه از مناجات‏هايى است كه اگر يك نفر انسان دلسوخته، يك عارف دلسوخته نه از اين عارف‏هاى لفظى بخواهد اين را شرح كند و شرح كند از براى ديگران، بسيار ارزشمند است و محتاج به شرح است، چنانچه همه ادعيه ائمه عليهم‏السلام.

    شما /در مناجات حضرت/ در دعاى عرفه حضرت سيدالشهدا ملاحظه مى‏كنيد كه چه مسائلى در آن هست و ما ازش غافل هستيم. ماه شعبان اين خصوصيت را دارد كه الان /ما در آستانه/ عيد نوروز

    صحيفه نور ج 20 صفحه 190

    ما در آستانه ولادت حضرت سيدالشهداست و دنبال او و ولادت حضرت مهدى عليه‏السلام كه آن هم در 15 شعبان واقع شده است. بنابراين تقريباً بايد ما بگوييم كه يك حجتى است بر ما اين دو ولادت و /اين/ واقع شدن اين روز شريف و اين روز نوروز در يك همچو آستانه‏اى كه اين دو بزرگوار كه هر دو /اقامه عدل/ براى اقامه عدل هستند. سيدالشهدا سلام‏الله عليه كه همه عمرش را و همه زندگيش را براى رفع منكر و جلوگيرى از حكومت ظلم و جلوگيرى از مفاسدى كه حكومت‏ها در دنيا ايجاد كردند، تمام عمرش را صرف اين كرد و تمام زندگيش را صرف اين كرد كه اين حكومت، حكومت جور بسته بشود و از بين برود. معروف در كار باشد، منكرات از بين بروند. حضرت صاحب سلام‏الله عليه و ارواحنا فداه هم كه تشريف مى‏آورند براى همين معناست. تمام انبيا كه قيام كرده‏اند در عالم طبيعت - حالا معانى‏شان كه، معارف غيبيه‏شان را خدا مى‏داند ما نمى‏دانيم، اما در عالم طبيعت - وقتى زندگى اينها را مى‏بينيم از اول مقابله‏ى با طاغوت بوده است. بنابراين معنا بوده و اين بايد سرمشق بشود از براى مسلمان‏ها، كسانى كه واقعاً مسلمان هستند و واقعاً علاقه‏مند به اهل بيت عصمت هستند و به پيغمبر اسلام هستند و از هر مذهبى كه هستند، علاقه‏مند به آن مذهبشان هستند، بايد ببينند كه صاحب مذهب چه كرده است. موسى بن عمران چه كرد، در زندگيش چه كرد، حضرت ابراهيم در زندگيش چه كرد، تمام اينها قيام كردند در مقابل جور، در مقابل ظلم، همه قيامشان اين معنا بود. ما سرمشق بايد بگيريم از اينها و ما بايد قيام كنيم در مقابل ظلم. مسلمان بايد در مقابل جورها، در مقابل ظلم‏ها، در مقابل منكرات قيام كنند، همان طورى كه ملت شريف ايران بحمدالله قيام كرد و مى‏شود گفت كه اين انقلاب كه /در اين آيه/ در اين دعاى شريف واقع شده است يا مقلب القلوب ، در جوان‏هاى ما واقع شده است. اينها الان برگشتند از يك حالى به حال ديگرى و حال نويى پيدا كرده‏اند. و در اين ماه كه ماه شعبان است بايد ما توجه به اين معنا بكنيم كه ما بايد چه بكنيم، با اين طاغوت‏ها بايد چه بكنيم؟ بايد همان طورى كه سيدالشهدا سلام‏الله عليه تمام حيثيت خودش، جان خودش را و بچه‏هايش را، همه چيز را در صورتى كه مى‏دانست قضيه اين طور مى‏شود، كسى كه فرمايشات ايشان را از وقتى كه از مدينه بيرون آمدند و به مكه آمدند و از مكه آمدند بيرون حرف‏هاى ايشان را مى‏شنود همه را، مى‏بيند كه ايشان متوجه بوده است كه چه دارد مى‏كند، اين جور نبود كه آمده است ببيند كه، بلكه آمده بود حكومت هم مى‏خواست بگيرد، اصلاً براى اين معنا آمده بود و اين يك فخرى است و آنهايى كه خيال مى‏كنند كه حضرت سيدالشهدا براى حكومت نيامده، خير. اينها براى حكومت آمدند، براى اين كه بايد حكومت دست مثل سيدالشهدا باشد، مثل كسانى كه شيعه سيدالشهدا هستند باشد. اصل قيام انبياء از اول تا آخر اين بوده است. در طبيعت قيام انبياء - قيام مسلحانه يا غيرمسلحانه - در مقابل همه كسانى كه به جور داشتند مردم را از بين مى‏بردند باشد.

    و ما امروز مبتلاى به اين معنا هستيم، مسلمان‏ها مبتلاى به اين معنا هستند، مسلمان‏ها مى‏بينند كه اين دولت‏هاى بزرگ، اين قدرت‏هاى بزرگ و اين كسانى كه اذناب آنها هستند، كسانى كه فرمانبر آنها هستند الان با مسلمين، با مردم، با مستضعفين، حتى با آن كسانى كه مال خودشان است چه مى‏كنند.

    صحيفه نور ج 20 صفحه 191

    تمام اينها ظاهر مى‏گويند كه ما اقامه عدل مى‏خواهيم بكنيم، اما چه عدلى؟ عدل امريكايى، عدل امريكايى يعنى چه؟ يعنى هر كس خاضع به من شد، آن يك چيزى است كه ما /بايد/ او را قبولش داريم، هر كس منافع مملكتش را به ما داد ما او را قبول داريم! از آن ور شوروى هم همين است، همه اين قدرت‏هاى بزرگ اين طورى هستند و ما بايد در مقابل تمام اينها بايستيم، همان طورى كه جوان‏هاى ما بحمدالله الان در جبهه‏ها اين پيروزى‏ها را، اين پيروزى‏هاى بزرگ را به دست آوردند، بايد تا آخر اين مطلب باشد، بايد هيچ درش سستى نشود تا وقتى كه انشاءالله علم را به دست صاحب علم بدهند. بنابراين عيد نوروز ما، يك عيد نوروزى است كه در يك وقتى واقع شده است كه حجت بر ماست و او اين است كه زندگى سيدالشهدا، زندگى حضرت صاحب سلام‏الله عليه، زندگى همه انبياء عالم، همه انبياء از اول، از آدم تا حالا همه‏شان اين معنا بوده است كه در مقابل جور حكومت عدل را مى‏خواستند درست كنند /حكومت/ و مع الاسف به قدرى به گوش ما خواندند، به قدرى به گوش ملت ما خواندند، به گوش ملت‏هاى ضعيف خواندند كه حكومت به شما چكار دارد، شما برو نمازت را بخوان، شما مسجدت را برو، همين! البته، ما اگر فقط مسجد برويم و دعا بكنيم و بعد هم دعا به عرض بكنم كه آن بزرگان چه بكنيم، همه با ما خوب مى‏شوند! اما وظيفه اين است كه ما برويم مسجد بنشينيم دعا بخوانيم يا وظيفه اين است كه ما بايد قيام بكنيم؟ وظيفه اين است كه ما همه بايد همه چيز خودمان را در راه اسلام فدا بكنيم، چنانچه اولياى ما اين كار را كردند. و امروز شما مى‏بينيد كه اين صدام را كه - بحمدالله - سيلى خورده است و الان محو اين سيلى است، الان نمى‏فهمد دارد چه مى‏كند. شما ببينيد كه اين همه پيروزى‏اى كه واقع شده، اصلاً اين انكار مى‏كند كه اين جا چيزى واقع شده، اين نمى‏فهمد كه فردا اين خبرنگارها، اين خارجى‏ها مى‏آيند مى‏روند آن جا مى‏بينند چه خبر است. اين يك همچو حيوانى است كه مملكت خودش را، افراد خودش را، اشخاصى كه مربوط به خودش هستند آنها را بمباران مى‏كند، بمباران شيميايى مى‏كند كه بايد پاسدارهاى ما به داد آنها برسند.

    من بايد تشكر كنم از اين ملت، اين ملت شريف خودمان و خصوصاً از اين كسانى كه در جبهه‏ها مشغول هستند يا پشت جبهه‏ها مشغول به اين هستند كه آنها را كمك كنند، ما بايد تشكر كنيم از اينها و خصوصاً از اين جوان‏هايى كه همه چيزشان را در راه اسلام دادند. شما ملاحظه مى‏كنيد كه اشخاصى مى‏آيند اين جا، همه چيزشان را كانه دادند، معذلك مى‏گويند كاش كه ما يك بچه كوچكى كه داريم بزرگ بشود، برود جنگ بكند، اينها حجت بر ما هست، اينها حجت بر آن اشخاصى هست كه تو خانه نشستند و نق مى‏زنند، تو خانه نشستند و به مردم تزريق مى‏كنند كه نه، نرويد جايى، خدا انشاءالله بيدار كند اينها را، خداوند انشاءالله اشخاصى را كه مخالفت مى‏كنند يا از روى عمد يا از روى - عرض مى‏كنم - نفهمى مخالفت مى‏كنند، اينها را بيدار كند و اينها را در اين سال نو تجديد كند. و خداوند انشاءالله اين اسراى ما را، اين كسانى كه محبوب ما هستند، محبوب ملت ما هستند، اين معلولين را، اين اسرا را و اين تمام كسانى كه در آن جا در بند هستند، همه اينها را خداوند انشاءالله آزاد كند و ما را هم به وظيفه خودمان آشنا كند. و اى كاش كسى مى‏آمد و اين ادعيه ائمه عليهم‏السلام

    صحيفه نور ج 20 صفحه 192

    را ترجمه مى‏كرد، اين را شرح مى‏كرد، اين ادعيه خيلى محتاج به شرح است. و ما اگر اين ادعيه را بتوانيم يك اشخاص عارفى، عارف صحيح، دلسوخته پيدا بشود كه اينها را براى مردم تشريح بكند، همه چيز در اينها هست، در عين حالى كه دعاست. شما ادعيه حضرت سجاد را مى‏بينيد، دعاست اما چه مى‏كند در اين دعا! هم معنويات هست، هم قضيه حكومت هست، همه چيز هست، هم از بين بردن حكومت ظلم است، چنانچه سيره همه ائمه عليهم‏السلام بر اين بوده و ما به قدرى در گوشمان خواندند كه بابا برويد سراغ كارتان، كار نداشته باشيد به حكومت، كه حتى اشخاص كه آگاه هم بودند، اينها هم بازى خورده بودند. من بعضى از اشخاصى كه ازشان هيچ توقع نداشتم، در سابق چيز بودند، از همين امور چيزى بودند، داخل در اين مسائل ما بودند، لكن معذلك، اينها مى‏گفتند آخر ما چكار داريم به اين كار، حالا آنها مى‏خواهند اين كار را بكنند، اين كار آنهاست، ما كار ديگر داشته باشيم. اين يك همچو چيزى بود كه ما را بازى داده بودند و مردم الان بايد بدانند كه هر مطلبى را كه اين خارجى‏ها مى‏گويند تمام مطالب اين خارجى‏ها براى گول زدن ماهاست، گول زدن همه ماست. كسانى هم كه تابع آنها هستند مطالبى مى‏گويند، براى اين است كه ما را باز به دامن آنها بيندازند. و ما بايد بيدار باشيم و هشيار باشيم و هيچ وقت لغزش پيدا نكنيم. خداوند انشاءالله اين ملت را بيدار كند و بيدارتر. خداوند انشاءالله مردم ما را به سلامت، عزت برساند، به مقاصد خودشان، كه آن مقصد، مقصد اسلام است و كوتاه كردن دست تمام كسانى كه ظالم هستند. انشاءالله خداوند اين عيد را بر همه ما، بر همه مسلمين، بر همه مستضعفين مبارك كند.

    والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1810
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 20 صفحه 193

    تاريخ: 11/1/67

    پيام به مناسبت انتخابات سومين دوره مجلس شوراى اسلامى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    در آستانه انتخابات سومين دوره مجلس شوراى اسلامى هستيم. گمان نمى‏كنم كه نقش و اهميت انتخابات و مجلس شوراى اسلامى بر كسى پوشيده باشد. بحمدالله هر چه از عمر با بركت انقلاب شكوهمند اسلامى ما مى‏گذرد، مردم مسلمان و متعهد كشورمان به اهميت حضور و نقش تعيين كننده خود در تمامى صحنه‏هاى انقلاب آشناتر مى‏شوند و راز دوام و بقا و استحكام قيام الهى خود را بهتر كشف مى‏نمايند.

    هم اكنون با توجه به آگاهى و شعور بالاى سياسى مردم خداجوى ايران، شايد ضرورتى به يادآورى اهميت شركت در انتخابات نباشد، ولى براى احتياط در اداى تكليف شرعى سياسى خود، نكاتى را متذكر مى‏شوم:

    1 - از آغاز انقلاب تاكنون يكى از اهداف شوم و پليدى كه همواره مورد توجه استكبار جهانى و نوكران خارجى و داخلى آنان بوده است، دور كردن مردم از صحنه‏هاى انقلاب و گسستن پيوندهاى پولادين آنان با آرمان‏هاى اجتماعى - سياسى اسلام بوده است كه در راه تحقق آن به انواع حيله‏ها و ترفندهاى گوناگون متوسل شده‏اند كه بحمدالله سرشان به سنگ خورده است و ملت پيروز و سرافراز ايران با نمايش قدرت عظيم خود در حوادث گوناگون انقلاب، اين حقيقت و واقعيت را به اثبات رسانيده و نشان داده‏اند كه از درياى خروشان وحدت و انسجام آنان چيزى كم نشده و نخواهد شد و جهانخواران انشاءالله تا ابد حسرت گسستن اتحاد مقدس مردم ما را به گور خواهند برد.

    بعيد به نظر نمى‏رسد كه در اين روزها يكى از اهداف شرارت‏هاى اخير صداميان در تهديد و ارعاب و ادامه بمباران‏ها و موشك باران مناطق مسكونى، علاوه بر سرپوش نهادن بر شكست‏هاى پياپى خود در صحنه‏هاى نبرد، رسيدن به اين هدف باشد كه حضور مردم را تحت‏الشعاع اين جنايات قرار دهند. از هم اكنون همه بايد مطمئن باشيم كه رسانه‏هاى استكبارى از عدم حضور مردم در صحنه انتخابات سخن‏ها خواهند گفت و با تحليل‏هاى موذيانه و القائات توأم با تهديد و ارعاب تلاش خواهند نمود ذهن‏ها را به مسائل ديگر معطوف نمايند، غافل از آن كه امت اسلامى ايران سال‏هاست نشان داده‏اند كه از اين هياهوها نمى‏ترسند و مقاوم و استوار در مقابل تمام ابرقدرت‏ها و قدرت‏ها مى‏ايستند و با يارى خداوند متعال ملت شريف ايران با حضور گسترده خود، انتخابات را در موعد مقرر و با

    صحيفه نور ج 20 صفحه 194

    قدرت و قاطعيت برگزار مى‏كنند و مطمئناً در زير موشك و بمب هم اگر قرار بگيرند، به پاى صندوق‏ها مى‏روند و به تكليف شرعى - الهى خود عمل خواهند نمود.

    و اين جانب تحت هر شرايطى در انتخابات شركت مى‏كنم و انشاءالله دنيا خواهد ديد كه مردم عزيز ايران چگونه حماسه حضور گذشته خويش را در سراسر ميهن اسلامى تكرار خواهند كرد.

    2 - همان طور كه بارها گفته‏ام مردم در انتخابات آزادند و احتياج به قيم ندارند و هيچ فرد و يا گروه و دسته‏اى حق تحميل فرد و يا افرادى را به مردم ندارند. جامعه اسلامى ايران كه با درايت و رشد سياسى خود جمهورى اسلامى و ارزش‏هاى والاى آن و حاكميت قوانين خدا را پذيرفته‏اند و به اين بيعت و اين پيمان بزرگ وفادار مانده‏اند، مسلم قدرت تشخيص و انتخاب كانديداى اصلح را دارند. البته مشورت در كارها از دستورات اسلامى است و مردم با متعهدين و معتمدين خويش مشورت نمايند و افراد و گروه‏ها و روحانيون در حد تذكرات قبلى در حوزه خود مى‏توانند كانديدا معرفى نمايند، ولى هيچ كس نبايد توقع داشته باشد كه ديگران اظهارنظر و اظهار وجود نكنند.

    در هر حال مردم با بصيرت و درايت و تحقيق كانديداهايى را شناسايى كرده و به سوابق و روحيات و خصوصيات دينى - سياسى نامزدهاى انتخاباتى توجه نمايند. مردم شجاع ايران با دقت تمام به نمايندگانى رأى دهند كه متعبد به اسلام و وفادار به مردم باشند و در خدمت به آنان احساس مسؤوليت كنند و طعم تلخ فقر را چشيده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام پابرهنگان زمين، اسلام مستضعفين، اسلام رنجديدگان تاريخ، اسلام عارفان مبارزه‏جو، اسلام پاك‏طينتان عارف و در يك كلمه، مدافع اسلام ناب محمدى - صلى الله عليه و آله و سلم - باشند و افرادى را كه طرفدار اسلام سرمايه‏دارى، اسلام مستكبرين، اسلام مرفهين بى‏درد، اسلام منافقين، اسلام راحت‏طلبان، اسلام فرصت‏طلبان و در يك كلمه، اسلام آمريكايى هستند، طرد نموده و به مردم معرفى نمايند و از آن جا كه مجلس خانه همه مردم و اميد مستضعفين است، در شرايط كنونى نبايد كسى انتظار داشته باشد كه حتماً نمايندگان بايد از گروه و صنف خاصى باشند. بايد توجه داشت كه هنوز خيلى از مسائل وجود دارد كه به نفع محرومين بايد حل و فصل شود و تميز بين كسانى كه در تفكر خود، خدمت به اسلام و محرومان را اصل قرار داده‏اند، با ديگران كار مشكلى نيست.

    3 - نصيحتى است از پدرى پير به تمامى نامزدهاى مجلس شوراى اسلامى كه سعى كنيد تبليغات انتخاباتى شما در چهارچوب تعاليم و اخلاق عاليه اسلام انجام شود و از كارهايى كه با شؤون اسلام منافات دارد، جلوگيرى گردد. بايد توجه داشت كه هدف از انتخاب در نهايت، حفظ اسلام است. اگر در تبليغات، حريم مسائل اسلامى رعايت نشود، چگونه منتخب حافظ اسلام مى‏شود. بايد سعى شود تا خداى ناكرده به كسى توهين نگردد و در صورتى كه رقيب انتخاباتى به مجلس راه يافت، به دوستى و برادرى - كه چيزى شيرين‏تر از آن نيست - لطمه‏اى نخورد.

    ملت شهيدپرور ايران بدانند اين روزها روز امتحان الهى است، روز پرخاش عليه كسانى است كه با اسلام كينه ديرينه دارند، روز انتقام از كفر و نفاق است، روز فداكارى است، امروز روز

    صحيفه نور ج 20 صفحه 195

    عاشوراى حسينى است، امروز ايران كربلاست، حسينيان آماده باشيد: جهزوا انفسكم بالصلاح و السلاح . نهراسيد كه نمى‏هراسيد، كمربندهاتان را محكم كنيد. اى آزادگان و احرار به پا خيزيد! قدرت‏هاى بزرگ شرق و غرب مى‏خواهند شما را در زير چكمه‏ها و چنگال‏هاى كثيف و خونين خود خرد كنند كه حتى آخ هم نگوييد. امروز روز مقاومت است، چنان بر صدام و امريكا و استكبار غرب سيلى زنيد كه برق آن چشمان استكبار شرق را كور كند. امروز روز درنگ نيست، امروز روز صيقل انسانيت انسان‏هاست، روز جنگ است، روز احقاق حق است و حق را بايد گرفت و انتظار آن كه جهانخواران ما را يارى كنند بى‏حاصل است. امروز روز حضور در حجله جهاد و شهادت و ميدان نبرد است، روز نشاط عاشقان خداست، روز جشن و سرور عارفان الهى است، امروز روز نغمه‏سرايى فرشتگان در ستايش انسان‏هاى مجاهد ماست. درنگ امروز، فرداى اسارت بارى را به دنبال دارد. امروز بايد لباس محبت دنيا را از تن بيرون نمود و زره جهاد و مقاومت پوشيد و در افق طليعه فجر تا ظهور شمس به پيش تاخت و ضامن بقاى خون شهيدان بود.

    فرزندانم! دشمن در بمباران شيميايى مناطق مسكونى، نهايت قساوت و درندگى خود را نشان داده است و با حمله شيميايى به مردم بى‏دفاع عراق حتى پايه‏هاى حمايت حاميان خود را سست نموده است. به سوى جبهه‏ها هجوم بريد تا ضربات پى در پى شما توان و امان او را بگيرد كه انشاءالله پيروز خواهيد شد.

    والسلام على عبادالله الصالحين

    روح‏الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 181 از 208 نخستنخست ... 81131171177178179180181182183184185191 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/