صفحه 168 از 208 نخستنخست ... 68118158164165166167168169170171172178 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,671 تا 1,680 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1671
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 112

    تاريخ: 6/12/63

    بيانات امام خمينى در جمع برادران ارتشى و سپاهى به مناسبت سالگرد عمليات خيبر.

    خداست كه وعده كرده است اگر نصرت دهيد او را، او شما را پيروز مى‏كند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اول اين مطلب را به شما بگويم كه وقتى شماها را مى‏بينم خوشحال مى‏شوم. شما چهره‏هايى هستيد كه آبرو به اسلام و كشور داديد. با اطمينان قلب حركت كنيد و مطمئن باشيد كه مركز قدرت كه خداى تعالى است نسبت به شما عنايت دارد. قدرت‏هاى ديگر پوشالى هستند، قدرت خداست كه باقى است و خداست كه وعده كرده است اگر نصرت دهيد او را، او شما را پيروز مى‏كند و شكى نيست كه اكنون شما حق تعالى و كشور اسلامى و اسلام را نصرت مى‏كنيد. و آن روزى كه انقلاب شروع شد ما هيچ نداشتيم، پيروزى ما با دست خالى به دست آمد و بحمدالله تا بدين جا رسيده‏ايم كه امروز مورد توجه تمام قدرت‏هاى بزرگ هستيم و تمام قدرت‏هادر اين فكرند كه با اين انقلاب چگونه برخورد كنند. مطمئن باشيد از قدرت‏ها كارى ساخته نيست، هيچ نگرانى به خودتان راه ندهيد. شما جنود خدا هستيد و پيروزيد. آنهايى كه در ابتدا حركت خودشان را شروع كردند، با طمانينه قلبى شروع كردند و از هيچ نترسيدند. قدرت‏هاى بزرگ از آن جهتى كه در شما هست كه آن ايمان به خداست، خبر ندارند، لذا دايم مى‏گويند: ما داراى موشك هستيم. آنها داراى موشك هستند ولى ايمان ندارند. شما ايمان داريد، قلب‏هايتان با مبدا نور و قدرت پيوند خورده است، پيوندى ناگسستنى، اما آنها اين را نمى‏فهمند. شما مورد نظر امام زمان هستيد و از آن جا كه ايمان و قدرت و امام زمان را داريد، همه چيز داريد. پشتوانه شما الهى است، بايد اين پشتوانه را حفظ كنيد و وقتى ما چنين تكيه گاهى داريم، از هيچ چيز نمى‏ترسيم.

    الان جمهورى اسلام يعنى اسلام، و اين امانتى است بزرگ كه بايد از آن حفاظت كنيد

    الان جمهورى اسلامى، يعنى اسلام و اين امانتى است كه بزرگ بايد از آن حفاظت كنيد. مطمئن باشيد كه پيروزيد و مورد توجه حق تعالى. پيروزى آن است كه مورد توجه حق تعالى باشيد، نه اين كه كشورى را بگيريد. اسلام در دست ما امانت است و ما موظفيم تا اين امانت را حفظ كنيم. امروز شما در عبادت هستيد، مراكز شما عبادت است و همان طور كه اشخاص حول كعبه

    صحيفه نور ج 19 صفحه 113

    مى‏گردند و عبادت مى‏كنند، شما هم در سنگرهايتان عبادت مى‏كنيد. ما دفاع از حق تعالى و اسلام مى‏كنيم و حق تعالى و اسلام شكست خوردنى نيست. من هر شب به شما دعا مى‏كنم، انشاء الله مؤفق باشيد. خداوند شما را در كنف حمايت خودش حفظ كند و تؤفيق دهد تا به مردم خدمت كنيد. سرافراز باشيد انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1672
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 114

    تاريخ: 7/12/63

    حكم امامت مسجد سيد عزيز الله‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از آن جا كه پس از رحلت تأسف انگيز حضرت آيت الله مرحوم آقاى خوانسارى رضوان الله عليه، جمعى از مؤمنين از اين جانب خواسته‏اند كه براى امامت مسجد سيد عزيزالله يك نفر شخص داراى صلاحيت معرفى نمايم، لذا جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ غلامرضا رضوانى دامت افاضاته را كه سال‏هاى طولانى با ايشان نزديك بودم و ايشان را به علم و تقوا و صلاح و سداد موصوف دانم، براى اين امر شريف معرفى مى‏نمايم. و ايشان وكيل اين جانب مى‏باشند و مؤمنين مى‏توانند در امور شرعيه به ايشان مراجعه نمايند. اميد است انشاء الله تعالى با عنايت خداوند تعالى و تأييد حضرت بقيه الله ارواحنا لمقدمه الفدا در اين امر شريف به نحو شايسته مؤفق و مويد باشند.

    والسلام على عبادالله الصالحين

    روح الله الموسوى الخمين‏

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1673
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 101

    تاريخ: 22/11/63

    پيام امام خمينى به مناسبت سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    و لاحول و لاقوه الابالله العلى العظيم‏

    با حول و قوه خداوند متعال و عنايات و رحمت خاصش كه از اول انقلاب شامل حال اين ملت شجاع انقلابى و در عين حال مظلوم در طول تاريخ بوده و اميد است با ادعيه خاصه ولى الله اعظم ارواحنافداه اين نعمت بزرگ مستدام باشد، يك سال ديگر از انقلاب متكى به خداوند تعالى با سرافرازى و بلند قامتى گذشت و بيست و دوم بهمن 63، يوم الله، با همه نشيب و فرازها فرا رسيد و توطئه‏هاى روزافزون جهانخواران و انگل‏هاى متكى به آنان كه در اين سال به اوج خود رسيد و هر يك براى سركوب و انزواى يك رژيم كافى بود، با دست تواناى خداوند قادر يكى پس از ديگرى خنثى شد و بحمدالله تعالى اين مولود نوپاى ابراهيمى محمدى صلى الله عليهما و آلهما به رشد و قدرت و شهرت خود ادامه داده به پيش مى‏رود و انعكاس جهانى آن ملت‏هاى دربند را در سراسر جهان به خود آورده و مظلومان را بر ستمگران شورانده است و اميد است آفتاب درخشان اسلام بر جهانيان نور افشاند و مقدمات ظهور منجى بشريت را فراهم آورد و ما ذلك على الله بعزيز.

    در طول اين مدت از ابعاد مختلفه براى شكستن روحيه مقاوم ملت و قواى مسلحه ايران و تقويت روحيه نظام نيمه جان عفلقى فعاليت‏هاى گسترده‏اى از سوى قدرت‏هاى شيطانى مستقيما و به وسيله عمال فاسد سر سپرده و يا جاهل بى‏اراده آنان در جريان بود و اكنون نيز به قوت خود باقى است بلكه روزافزون است. اينان از هيچ وسيله‏اى گرچه مفتضح و واضح الفساد دريغ نكردند، از ترور كور اشخاص بى‏گناه كوچه و بازار تا انفجارهاى منجر به قتل خردسالان و كهنسالان، از دزدى منازل و مغازه ها تا ربودن هواپيماها و زجر يا قتل اشخاص و مسافران عادى، با آنكه چندين سال است تجربه كرده‏اند كه هيچ يك از اينها در اراده ملت بزرگ ايران كه براى احياء احكام اسلام عزيز و خداى بزرگ بپا خاسته تأثيرى ندارد و بحمدالله تعالى هر سال بر قوت اراده و قدرت نظامى و انسجام قشرهاى مختلف افزوده مى‏شود و در ضعف روحى و بدبختى و دريوزگى مخالفان بويژه صداميان افزوده مى‏شود، در رسانه‏گروهى شان در سراسر جهان از هيچ افترا و تهمت و دروغ‏سازى ابا ندارند. آنان كه با خيال خام خود به هواى قادسيه افتاده بودند و آلت دست قدرت‏هاى شيطانى شده و خود را در سراشيبى هلاكت و فلاكت قرار دادند، امروز از خوف و هراس قدرت اسلام و قواى مسلح‏

    صحيفه نور ج 19 صفحه 102

    متكى به خداى تبارك و تعالى خواب از چشمانشان و قرار از روحشان رخت بربسته است و براى ادامه چند روز تبهكارى و خيانت به هر درى مى زنند و به هر حشيشى متشبث مى‏شوند. جهانخواران كه با نام پرزرق و برق و شعارهاى طرفدارى از حقوق بشر و صلح دوستى و آرامش جهان و طرفدارى از توده‏هاى كارگر و كشاورز به جان جهانيان مظلوم افتاده و فساد و ترور و قتل و غارت را در صحنه گيتى روزافزون مى‏كنند و از بيدارى مظلومان و ستمديدگان جهان در طول تاريخ خطر را از نزديك مى‏بينند، به فكر اغفال آنان افتاده‏اند و رفت و آمدها براى برچيدن سلاح‏هاى مخرب كه جهان را تهديد مى‏كند جز شعارى بيش نتوان بود. كدام عاقل است كه باور كند كه اينان از اين گونه مسائل صرف نظر نمايند و به حال بشريت رحم كنند!

    بعيد نيست كه آمريكا از اين ملاقات‏ها و مذاكره‏ها دو مقصود داشته باشد: يكى اغفال جهانيان و جلب نظر آنان و به خاموشى كشاندن شعله‏هايى كه در دل مظلومان جهان بر ضد منافع نامشروع اين ابرمتجاوز افروخته شده و روبه افزايش است و ديگر اغفال شوروى و همدستان و همداستانانش تا برترى اتمى خود را حفظ كند. بايد مظلومان جهان بيدار و هشيار باشند و از اين توطئه‏ها و حيله‏ها گول نخورند و به فعاليت خود در راه رسيدن به آزادى و خروج از قيد و بندهاى استعمارى و استثمارى ادامه دهند و بدانند كه اينان با شعار طرفدارى از حقوق بشر بزرگترين پايمال كنندگان حقوق انسان‏ها هستند و در رسيدن به اهداف ظالمانه خود هيچ گاه غفلت نمى‏كنند و از هيچ جنايتى دريغ ندارند. امروز كه نسيم بيدارى در سراسر جهان وزيدن گرفته و توطئه‏هاى فريباگر ستمكاران تا حدودى فاش شده است، وقت آن است كه دلسوختگان واقعى مظلومان از هر قوم و قبيله و در هر مرز و بوم با قلم و بيان و انديشه و فكر از جنايات ستمگران در طول تاريخ سياه آنان پرده بردارند و پرونده‏هاى تجاوز آنان را به ساكنين اين سياره ارائه دهند. و علما و دانشمندان سراسر جهان بويژه علما و متفكران اسلام بزرگ يكدل و يك جهت در راه نجات بشريت از تحت سلطه ظالمانه اين اقليت حيله باز و توطئه‏گر كه با دسيسه‏ها و جنجال‏ها سلطه ظالمانه خود را بر جهانيان گسترده‏اند بپا خيزند و با بيان و قلم و عمل خود خوف و هراس كاذبى را كه بر مظلومان سايه افكنده است بزدايند و اين كتاب‏هايى را كه اخيرا با دست استعمار كه از آستين كثيف اين بردگان شيطان منتشر شده و دامن به اختلاف بين طوايف مسلمين مى‏زنند نابود كند و ريشه خلاف كه سرچشمه همه گرفتارى مظلومان و مسلمانان است را بركند و يكدل و يكسو بر اين رسانه‏هاى گروهى كه در بيشتر ساعات شب و روز به فتنه‏انگيزى و نفاق افكنى و دروغ پردازى و شايعه‏سازى عمر خود را مى‏گذرانند پرخاش كنند و بر سرچشمه تروريزم كه از كاخ سفيد مى‏جوشد بشورند. چرا كه با ريشه‏يابى معلوم مى‏شود اساس آنچه كه تفنگداران و سربازان آمريكا را در بيروت و ديگر جاها با انفجارهاى مهيب به هلاكت رسانده ورساند، همان كاخ‏هاى ستم بويژه كاخ سفيد است. اينان توقع دارند كه دست‏هاى ستم خود را از مراكز قدرت در سراسر جهان بر سرنوشت بشريت بكوبند و مظلومان ستمديده دست آنها را بفشارند و از آنها با پايكوبى و دست‏افشانى استقبال كنند! اين انفجارها و از اين قبيل مسائل از توده‏هاى مظلوم جهان، عكس العمل

    صحيفه نور ج 19 صفحه 103

    ستم‏ها و تجاوزهاى طاقت‏فرساى شماست و اجتناب ناپذير است، مگر آنكه در كارهاى ظالمانه خود تجديدنظر كنند. ايران در هيچ يك از اين انفجارها دخالت نداشته است و مسؤولين جمهورى اسلامى اين مطلب را بارها تذكر داده‏اند.

    اكنون تذكراتى ولو تكرارى مى‏دهم فان الذكرى تنفع المؤمنين.

    1 - امروز جنگ اصلى ترين مسأله كشور است. ملت عزيز بايد توجه داشته باشد كه در كشورى زندگى مى‏كند كه بيش از چهار سال است كه در جنگ بسر مى‏برد و شهداى بزرگ تقديم اسلام و انقلاب نموده است و اكثر نارسايى‏ها به مناسبت تحميل جنگ از طرف ابرقدرت‏ها بر ماست. امروز اسلام در مقابل تمامى كفر است و با كوچكترين درنگ در اين امر حياتى چنان ضربه‏اى خواهيم خورد كه جبرانش به اين زودى‏ها ميسر نمى‏شود. بايد شور و شوق دفاع از ميهن اسلامى و و اسلام را در تمامى قلب‏ها زنده نگه داشت. امروز قواى محترم مسلح كه حافظ حدود و ثغور كشور و حافظ نظم در داخل، از شهرها و روستاها گرفته تا راه‏هاى مواصلاتى بين آنها و از دفاع از كشور در جبهه‏ها تا دفاع از مظلومان و بالاخره قواى نظامى و انتظامى و مردمى كه تشكر و قدردانى از آنان در قدرت قلم قاصر نيست، وظيفه‏هاى مهم و مشكلى دارد و بحمدالله تعالى با تحولى كه با عنايات خاصه حق تعالى و دعاى صالحان بويژه عبدصالح روحى فداه كه براى قاطبه ملت بويژه جوانان عزيز حاصل شده، اميد واثق است كه كشور اسلامى را از آسيب متجاوزان قدرتمند و منحرفان سرسپرده نگهدارى و پاسدارى نمايند. عزيزانى كه در جبهه‏ها در دفاع از اسلام و كشور اسلامى سر از پا نمى‏شناسند و جهات معنوى و عرفانى آنان را و عمق ارزش آن را جز خداى تعالى كسى نمى‏داند و راهى براى امثال نويسنده بر آن نيست، بايد هر چه بيشتر به نصرت حق تعالى اعتماد كنند، كه قدرت‏هاى امكانى در مقابل نصرالهى ناچيز است. عزيزان من! شما پيروز و منصوريد چه در راه حق تعالى به نصرت ظاهرى برسيد و چه شهيد و معلول و اسير شويد. حق تعالى با شماست و دست تواناى بقيه الله كه يد الله است دستگير شما. آن كس كه براى خدا و عزت اسلام و نجات محرومان قيام كند چه باك از حوادث دهر دارد. شما پيروان رسول الله هستيد كه در راه دين خدا چه رنج‏هاى طاقت‏فرسا كشيده وچه زحمت‏ها متحمل گرديده‏اند، در مكه با آنهمه فشارها و تهمت‏ها و اهانت‏ها و در مدينه با آنهمه جنگ‏ها و دفاع‏هاى خردكننده، ولى آن حضرت و ياران وفادارش چون كوهى استوار ايستاده و براى اسلام و مسلمانان خدمت مى‏كردند و شيعه اميرالمؤمنين و فرزندان آن بزرگوار هستيد كه در راه خداوند هر رنج و تعبى را استقبال كردند. برادران عزيزم! از ياوه گويى‏هاو تهمت‏ها و برچسب‏هاى دشمنان خدا و اسلام و ميهن اسلامى نهراسيد كه هرچه حجم دروغ پردازى‏ها كه از عقده‏هاى دل و رنج‏هاى شكست سياسى و نظامى برمى‏خيزد افزون باشد، دليل عجز و يأس آنهاست كه بايد بر حجم سكونت خاطر و طمانينه قلب و فعاليت‏هاى شما افزوده شود. آنان كه به خيال خود براى ايران دل‏سوزانند و به ادعاى واهى براى ملت ايران غمناكند، ايرانى راخواهند كه مستشاران آمريكا گردانندگان آن باشند، ايران وابسته و دلبسته به اجنبى را مى‏خواهند، ايران زمان پهلوى را كه غرق فساد اخلاقى و بر باد ده شرف

    صحيفه نور ج 19 صفحه 104

    انسانى بود را مى‏خواهند، ايرانى را كه سرپرستش مظلومان را غارت كند و جيب آنان را پركند و سرمايه‏هايش در خدمت طبقات مرفه و بالانشين باشد و مستمندان و كوخ‏نشينان در فقر و محروميت بسوزند و هيچ كس به فكر آنان نباشد و بالاخره ايرانى را مى‏خواهند كه به اصطلاح شخص اولش در مقابل رئيس جمهور آمريكا چون دريوزگان گردن كج كند تا مظلومان را پايمال كند. آن روز ايران را مستقل و زنده مى‏دانند و امروز كه به بركت اسلام جوانان و كودكان و پيران و خردسالان از هر طبقه بيدار و متحول شدند و همه قيد و بندهاى استعمارى و استثمارى را بريدند و با مشت گره كرده آمريكا و اذناب او را از كشور راندند، ايران را مرده و وابسته دانند. و شما ملت عظيم‏الشأن هستيد كه بايد چون كوه سر به فلك كشيده در مقابل همه مشكلات بايستيد و خداوند تعالى با شماست. اينك به تمام متصديان امور و دست‏اندركاران كشور هشدار مى‏دهم كه قدر اين جوانان حزب اللهى را بدانيد و از آنان قدردانى كنيد و آنان را تشويق نماييد و در آغوش محبت خود حفظ كنيد. اينان بودند كه ايران را نجات دادند و از اين پس همين‏ها هستند كه انقلاب را پاسدارى مى‏كنند و همين‏ها هستند كه با هزينه‏اى كم در ظرف مدت كوتاهى با روشن‏بينى خاص خويش كارهاى تعجب‏آورى نمودند كه گمان نمى‏شد در ايران بتوان انجام داد. اين مغزهاى متعهد بايد تشويق شوند تا شكوفا گردند. مسوولين، صاحبان اصلى انقلاب را با بهانه‏هاى بى‏اساس پس نزنند تا به جاى آنان كسانى را كه وارثان رژيم گذشته و وابستگان فكرى به آنان هستند جايگزين كنند. البته بايد از متخصصان متعهد و يا لااقل غير معاند استفاده شود، لكن نه به قيمت كنار گذاشتن صاحبان اصلى انقلاب. چشم‏هاو گوش‏هارا باز كنيد كه دشمنان، حيله‏بازان كاركشته هستند و ممكن است از ساده‏دلى شما استفاده كنند و مراكز حساس را كم كم به دست گيرند و انقلاب را به سوى غرب يا شرق بغلتانند. خداوند همه مسلمانان را از شر مخالفان اسلام و غارتگران كشورهاى اسلامى حفظ بفرمايد.

    2 - پس از جنگ، از مدارس علمى و دانشگاه‏ها كه در حقيقت قلب تپنده و نبض زننده ملت هستند شروع كنيم. مى‏دانيم كه اين دو مركز كه در حقيقت دو شاخه‏اند از يك شجره طيبه و دو بازو از يك مقام انسان روحانى كه اگر به صلاح گرايند و تعهد روحانى خود را حفظ كنند و دست در دست هم در صف واحد و در خدمت به حق و خلق قيام كنند، ملت را به كمال خود در دو بعد معنوى و مادى مى‏رسانند و آزادى و استقلال را در كشور حفظ مى‏كنند و چون سدى محكم و صفى و بنيانى مرصوص در مقابل تهاجم اجانب و نفوذ فساد ايستاده و ملت و كشور را با قامتى راست و پرچمى افراشته به سوى ترقى و تعالى سوق مى‏دهند و خداى نخواسته اگر در هر يك از وظايف الهى و ملى خود انحراف پيدا كنند به سر ملت آن مى‏آورند كه دانشگاه وابسته در رژيم وابسته آورد، كه اكنون نيز كشور و ملت اسلامى ما را از گرفتارى‏هاى آن خارج نشده و شك نيست كه گرفتارى امروز ما در بعد اقتصادى و فرهنگى و اجتماعى بلكه در جنگ تحميلى و شرارت وابستگان به دو قطب سله جو از آثار شوم دانشگاه‏هاى مبتلا به غرب و شرق‏زدگان ضد اسلامى و ضد ملى است.

    هجوم مغولانه رضا خان به حوزه‏هاى اسلامى و شعاير مذهبى كه اشخاصى كه آن روز سياه را

    صحيفه نور ج 19 صفحه 105

    درك كرده‏اند و به عيان ديده مى‏دانند و با وصف و بيان نتوان آن را منعكس كرد و هجوم بدتر از مغول غرب‏زدگان و شرق‏زدگان به دانشگاه‏ها و مراكز آموزشى نوباوگان و جوانان، به كشور و مصالح ملت آن كرد كه ملت و كشور را تا آستانه سقوط كشانيد، بى‏انگيزه نبود. كوشش بيش از حد تربيت شدگان در مكاتب غرب و شرق و نيز مدعيان ملى‏گرايى در ايجاد عدالت بين دو قشر بسيار مؤثر روحانى و دانشگاهى بى‏جهت نبود. مأموريت رضاخان براى محو آثار شريعت در سراسر ايران با فشار و اختناق و قلدرى و خلف خطرناكتر از خودش در محو همان آثار به شكل نوين آن كه با تأييد خداوند متعال و ادعيه حضرت ولى الله اعظم ارواحنالمقدمه الفداء و كوشش و جديت و جانبازى زن و مرد و كوچك و بزرگ اين ملت از شر حكومت طاغوتى وابسته به آمريكا و از شر غرب‏زدگان و شرق‏زدگان تا حدى رهانيده شد و با برقرارى حكومت اسلامى اين غرب و شرق‏زدگان پشت به آن كردند و رو به قبله خود غرب و شرق نمودند و با قلم و قدم بر ضد حكومت اسلامى با شكل‏هاى مختلف به جديت و هياهو برخاستند. اين الهام گيرندگان از شرق و غرب اكثراً با اصل اسلام مخالفند و استقلال و آزادى را كه اسلام بياورد نمى‏خواهند و بعضى نيز با كوتاه شدن دست آمريكا مخالفند. منظور از طول كلام آن است كه ملت عزيز عموماً و متعهدان و متخصصان خصوصاً و دولتمردان بالاخص به اين دستگاه‏هاى آدم‏ساز و پشتوانه ارزشمند اهميت ويژه‏اى دهند و با جان و دل در تقويت و تهذيب آن بكوشند و حوزه‏هاى معظم علميه و استاتيد محترم در كنار تعليم قرآن و فقه و مقدماتش، تهذيب اخلاق و معارف اسلامى را كه اساس است با عنايت خاص مورد توجه قرار دهند كه اذا صلح العالم صلح العالم و اذا فسد فسد.

    3 - قواى محترم سه گانه كه حكومت اسلام و رژيم جمهورى اسلامى هستند، مورد توجه همگان بايد باشند و هر يك را وظايفى الهى است.

    الف - اعضا مجلس محترم شوراى اسلامى بحمدالله تعالى در دوره دوم نيز اشخاص محترمى هستند كه با تعهد و جديت خود توانند خط مشى دولت را هر چه بهتر تعيين كنند. البته شك نيست كه عده‏اى از آقايان كه شك در خدمتگزارى‏شان نسبت به اسلام عزيز و كشور نيست، در امور عظيم كشور و گرفتارى‏هاى بسيار پيچيده وارد نبوده، يا كمتر وارد باشند و خود نيز توجه دارند كه در مسائل بسيار مشكل يك دولت در حال انقلاب و كشور مورد هجوم قدرت‏هاى بزرگ و كوچك و كارشكنى‏هاى مغرضان و مفسدان چپ و راست كه محتاج به كارشناسان متخصص در رشته‏هاى مختلف است، نمى‏توان به طور سطحى نظر داد و بدون توجه به تمام مسائل سياسى و اجتماعى و انعكاسات داخلى و خارجى آن با سليقه شخصى اظهار نظر كرد و چه بسا چنين نظرهايى ولو از چند نفر معدود در سرنوشت امت تأثير منفى گذارد و از اين جهت لازم است در كميسيون‏ها بويژه كميسيون‏هاى مهم، چند نفر از متخصصان متعهد كه مسائل را روى هم مى‏سنجند و به مشكلات سخت نظام آگاهى دارند، دعوت شود و با مشورت آنان رسيدگى به امور گردد. و چون مسأله اسلام و حكومت الهى در كار است، مسامحه در اين امور چه بسا خللى وارد آورد كه جبران آن مشكل يا غيرممكن شود

    صحيفه نور ج 19 صفحه 106

    و مسؤوليت آن در پيشگاه خداوند بزرگ عظيم باشد. مسأله حفظ نظام جمهورى اسلامى در اين عصر و با وضعى كه در دنيا مشاهده مى‏شود و با اين نشانه‏گيريهايى كه از چپ و راست و دور و نزديك نسبت به اين مولود شريف مى‏شود، از اهم واجبات عقلى و شرعى است كه هيچ چيز به آن مزاحمت نمى‏كند و از امورى است كه احتمال خلل در آن عقلا منجز است. حضرات وكلاى محترم كه بحمدالله به جمهورى اسلامى تعهد دارند، در نطق‏هاى قبل از دستور و در مباحثات در حال دستور با كمال دقت مواظب جملات خود و كيفيت اداى آن باشند، كه خداى نخواسته به مسلمانى بلكه انسانى توهين نشود و شخصيتى ساقط نگردد و كسى مظلوم واقع نشود. البته انتقاد سالم و سازنده بدون اغراض شخصيه و خداى نخواسته انتقامجويى لازم است و مفيد، و موجب رشد و تعالى است و هر كس در نزد وجدان خود تشخيص رفتار و گفتار و نوشتار خود را مى‏دهد و همه چيز در محضر مقدس حق تعالى واقع مى‏شود. حجم عظيم كارهاى قوه قضائيه و عظيم‏تر قوه مجريه را در پيش خود مجسم فرماييد و خود را به جاى مسؤولين در هريك از محاكم قضايى و امور اجرايى قرار دهيد تا معلوم شود امر و نهى و اشكال و انتقاد آسان است، لكن عمل و حل صد در صد با اين همه گرفتارى‏هاى در حال انقلاب از عهده هيچ كس بر نمى‏آيد. اعضاى محترم مجلس، انقلاب‏هاى تاريخ را در نظر بگيرند، با انقلاب اسلامى ايران مقايسه نمايند تا عظمت اعجازآساى اين انقلاب و حجم فعاليت‏هاى شايسته قواى سه‏گانه را بهتر توجه كنند. شوروى امروزهم پس از انقلاب به اصطلاح توده‏اى‏اش در كشاورزى نتوانسته است خودكفا باشد و اگر آمريكا راه ارزاق را به روى آنان ببندد شايد به زانو در بيايد. شما انفجارات، ترورها، اعتصابات و سرقت‏هاو شرارت‏ها را در سطح دنيا حتى در كشورهايى كه از نظر صورى پيشرفت كرده‏اند مثل انگلستان و فرانسه و حتى آمريكا را در نظر بگيريد و با انصاف حكم كنيد. افرادى كه با چند شكواييه از چند يا چندين نفر گمان مى‏كنند مردم ناراضى هستند در اشتباهند، زيرا امروز دامنه اعتصابات و تظاهرات عظيم در سطح دنيا مانند اعتصاب چندين ماهه انگلستان، اين مهد به اصطلاح تمدن و سياست و قدرت، كارها را فلج نموده و تظاهرات و مخالفت بسيارى در فرانسه و ساير كشورهاى به اصطلاح متمدن صورت مى‏گيرد و يا مخالفت‏هاى احزاب با دولت‏هايى مثل هند و پاكستان به صورت گسترده‏اى به چشم مى‏خورد، ولى بحمدالله در ايران كه مبتلا به مخالفت كشورهاى كوچك و بزرگ است كارگران عزيز و متعهد ما همچنان به كار و تلاش و سازندگى ادامه مى‏دهند و هرگونه توطئه‏اى را قبل از وقوع در نطفه خفه مى‏سازند و اجازه نمى‏دهند كه دست استكبار كارخانجات را به اعتصاب بكشانند. آقايان دست‏اندركاران در هر مقام و هر شغل هستيد با قدرت روحى و قوت ايمان و اتكا به خداوند متعال جلت قدرته و اعتماد به ادعيه حضرت بقيه الله روحى له الفداء براى حفظ نظام الهى جمهورى اسلامى به پيش رويد و از تبليغات و هياهوهاى رسانه‏هاى گروهى كه گاه كاهى را كوه مى‏كنند نهراسيد كه خداوند تبارك و تعالى با شماست وكفابه وكيلا. و اما شوراى محترم نگهبان كه حافظ احكام مقدس اسلام و قانون اساسى هستند مورد تأييد اين جانب مى‏باشند و وظيفه آنان بسيار مقدس و مهم است و بايد با قاطعيت به وظايف خود عمل‏

    صحيفه نور ج 19 صفحه 107

    نمايند. البته اهميت حفظ نظام جمهورى دارند كه با آن هيچ حكم و امرى مزاحمت نمى‏كند و براى حفظ آن از هيچ كوششى نبايد مضايقه كرد و معلوم است آقايان با تعهدى كه‏دارند تحت تأثير هيچ جوى واقع نمى‏شوند انشاء الله مؤيد باشند.

    ب - قوه محترم قضائيه از آن جا كه با اعراض و اموال مردم سر و كار دارد، حايز اهميت فراوان است و جمهورى اسلامى وارث به اصطلاح يك دادگسترى و قضاوت عارى از احكام اسلام و متكى به قضاوت اجنبى با آن شرايط بسيار سنگين و مهمى كه براى قضات و قضاوت در شرع اسلام اعتبار شده است گرديد، كه تغيير و تحول در آن ولو به طور ابتدايى از مشكلات عظيم بود و چون حوزه‏هاى علميه كه بايد قاضى جامع الشرايط تحويل دهند، از همه امور بويژه قضاوت به طور مأيوسانه بر كنار بودند، همت علماى اعلام و فقهاى بزرگ مصروف به كتب عبادى فقه و بعضى كتب معاملات گرديد و از تحول صدها قاضى قاضى جامع الشرايط عاجز بودند. ناچار براى كوتاه كردن دست قضات بى‏اعتنا به احكام اسلام و احياناً ضد اسلام از اعراض و نفوس ملت و معطل نماندن قضاوت كه موجب هرج و مرج و هجوم به اعراض و اموال مى‏گرديد، عده‏اى از فضلاى متدين كه مسائل قضا را ولو تقليدا مى‏دانستند، مجاز در امر قضاوت شدند و از حوزه‏ها خواسته شد كه در تربيت قضات عنايت بيشترى كنند كه اين امر مهم حياتى به وجه شايسته ولو در دراز مدت تحقق يابد. و با جديت شوراى محترم قضايى تاكنون پيشرفت‏هاى چشمگيرى شده است لكن كافى نيست. ولهذا از حوزه‏هاى علميه تقاضا مى‏شود كه در اين امر اهتمام بسيار نمايند كه اين واجب مهم كفايى به حد كفايت برسد، و از شوراى محترم قضايى تقاضا مى‏شود كه در انتخاب قضات چه آنان كه به حد صلاحيت رسيده‏اند و چه آنان كه به طور مجاز مشغول مى‏شوند، حد اعلاى دقت را بفرمايند. چنانچه لازم است اشراف بر كيفيت اعمال قضات محترم تا حد امكان داشته باشند و اگر خلافى اشتباها شده باشد جبران نمايند و اگر احياناً خداى نخواسته به طور عمد بوده، با قاطعيت و شدت عمل با آنان رفتار نمايند و نگذارند اشخاص نفوذى غيرمتعهد، اين دستگاه مقدس اسلامى را آلوده نمايند. و درباره زندانيان عنايت خاص داشته باشند كه نه از مستحق حدود و تعزيرات شرعيه از مجازات الهيه بدون مجوز شرعيه صرف نظر كنند و نه خداى نخواسته غير مستحقى مظلوم واقع شود. نه ساده‏انديشى كنند كه منحرفين و مفسدين رها شده و به فساد خود ادامه دهند و نه كسانى كه چنين نيستند، حتى يك روز دربند باشند، قاضى پس از شرايط معتبره شرعيه بايد در اجراى موازين قضايى سخت و صلب باشد، نه تحت تأثير عواطف و جوسازى‏هاى مورد واقع شود و از اجراى احكام خدا سرپيچد و نه با جوسازى‏هاى منحرفان و انتقامجويان، برخلاف موازين الهى از رحمت بر بندگان خدا دريغ كند كه هر دو طرف افراط و تفريط، برخلاف عدل الهى است و آقايان شوراى قضايى و قضات محترم در سراسر كشور بايد احراز كرده باشند كه در هر صورت از تبليغات باطل و تهمت‏ها و افتراها در امان نيستند. بنابراين، اعتنا به اين امور و خداى نخواسته خروج از اعتدال و عدالت الهى و صراط مستقيم انحراف است و اجتناب از آن وظيفه الهى است.

    صحيفه نور ج 19 صفحه 108

    ج - قوه محترمه مجريه كه مسؤوليت آن بسيار زياد و حجم عملش عظيم مى‏باشد و در صورت صحت و شايستگى عمل و خلوص نيت و دلسوختگى براى كشور و ملت تحت رنج و ستم در طول تاريخ و خدمت به همه ملت بويژه طبقات محروم و ضعيف كه در حقيقت سنگينى بار انقلاب از زمان ستمشاهى تا زمان پيروزى و تا امروز به عهده آنان است و همه مرهون آنان هستيم، كار ارزشمندى است كه بعد معنوى آن را جز خداوند تبارك و تعالى كسى نمى‏تواند به سنجش درآورد و در صورت تصدى براى آرمان‏هاى شيطانى و اطاعت از نفس اماره بالسوء و عمل براى سود خود ولو به زبان كشور اسلامى و ملت مظلوم، عواقب دنيا و آخرت آن را كسى جز ذات‏بارى تعالى نمى‏تواند پيش بينى كند. و هان اى متصديان و دولتمردان از رده به اصطلاح بالا تا پائين! بهوش باشيد كه در دو راهى سعادت و شقاوت قرار داريد. طريق اعوجاجى، شيطان است و طريق مستقيم، الله تبارك و تعالى. توجه كنيد و بسيار توجه كنيد كه همه و همه در محضر مبارك حق هستيد و اعمال قلبيه و غالبيه و خاطرات روحيه و لغزش‏هاى عمليه همه در حضور اوست. اگر به واسطه سوء مديريت و ضعف فكر و عمل شما، به اسلام و مسلمين ضررى و خللى واقع شود و خود مى‏دانيد و به تصدى ادامه مى‏دهيد، مرتكب گناه عظيمى و كبيره مهلكى شده‏ايد كه عذاب بزرگ الهى دامنگيرتان خواهد شد. هر يك در هر مقام احساس ضعف در خود مى‏كند، چه ضعف مديريت و چه‏ضعف اراده از مقاومت در راه هواهاى نفسانى و بدون جوسازى، دلاورانه و با سرافرازى نزد صالحان از مقام خود استعفا كند كه اين عمل صالح و عبادت است و هركس خود را مدير و مدبر و خدمتگزار براى خلق خدا مى‏داند، كناره‏گيرى او در اين زمان پشت به خلق و خداى خلق است، مگر آنكه خدمتگزارى بهتر يا همطراز او جايگزين او معرفى شود. دولت بدون گزينش اشخاص متعهد و متخصص در رشته‏هاى مختلفه مؤفق نخواهد شد و دولتمردان در گزينش همكاران به كاردانى و تعهد آنان و بهتر خدمت كردن آنها به كشور و در منافع ملت بودن آنان تكيه كنند تا در پيش حق تعالى و ملت روسفيد باشند و در امور مؤفق باشند، نه بر دوستى و آشنايى و حرف‏شنوى بى‏تفكر و تأمل كه اين رويه موجب ناكامى در خدمت به كشور است. دوست خوب براى دست‏اندركاران آن است كه در پيشرفت امور محوله به آنان موثر باشد و در خدمت ملت باشد نه در خدمت آنان، هر كه و هر چه خواهد بود. دولتمردان از دانشمندان و متخصصان متعهد استمداد كنند تا راز مؤفقيت را به دست آورند. دولتمردان با رويه و فكر واحد براى رسيدن به آنچه صلاح اسلام و كشور است به پيش روند و اين سياست صحيح اسلامى است و خداى نخواسته در سياست بازى‏هاى گروهى وارد نشوند كه با ناكامى مواجه مى شوند. دولت چنانچه كراراً تذكر داده‏ام بى‏شركت ملت و توسعه بخش‏هاى خصوصى جوشيده از طبقات محروم مردم و همكارى با طبقات مختلف مردم با شكست مواجه خواهد شد. كشاندن امور به سوى مالكيت دولت و كنار گذاشتن ملت، بيمارى مهلكى است كه بايد از آن احتراز شود و در اين موضوع گزارش‏هاى مختلفى مى‏رسد و هيات دولت موظف است اين امر را به طور همگانى گزارش دهد و كيفيت عمل را در اختيار عموم گذارد و اين امر را جدى تلقى كند. و تذكر اين نكته مهم است كه دخالت دادن كسانى كه در امور تجارت

    صحيفه نور ج 19 صفحه 109

    واردند، از بازاريان محروميت كشيده و درد سلام و انقلاب چشيده تا متخصصان وارد و مسلمان و متعهد از امور ضرورى است. دولت و اين دوستان بايد دقيقاً توجه كنند كه آزادى بخش خصوصى به صورتى باشد تا هر چه بهتر بشود به نفع مردم محروم و مستضعف كار كرد، نه چون گذشته تعدادى از خدا بى‏خبر در تمام امور تجارى و مالى مردم سلطه پيدا كنند.

    باز هم موضوع مهم خدمت به محرومان و دورافتادگان را تذكر مى‏دهم. با آنكه مى‏دانم در اين سال‏هاى محدود با گرفتارى‏هاى بيشمار عظيمى كه كشور و دولت خدمتگزار با آنها مواجه بود، حجم خدمت‏هايى كه به روستاييان در تمام زمينه‏ها شده است چشمگير و اعجاب‏آور است و دولت حقا و انصافاً در اين امر تؤفيق بسيار داشته است كه با مقايسه با كارهاى در طول رژيم‏هاى سابق مى‏توان يافت، لكن باز كافى نيست و حق محرومان به آن نحو كه دلخواه است ادا نشده، البته نه از باب قصور تقصير بلكه از جهت حجم احتياجات و گسترش فوق‏العاده آن. و اشكالتراشان اگر معاند باشند حرفى نيست و اگر متعهد باشند و دلسوز بايد گفت دستى از دور بر آتش دارند. اميد است دولت با تمام توان خدمت خود را تعقيب و از خداوند تعالى تؤفيق خدمت طلب كند و تمام اين امور مرهون آن است كه دولت يكپارچه و بدون اختلاف درونى و با تعهد، اوقات خود را صرف در مسائل مهم كليدى كه مشكل‏گشاى امور باشد نمايد و در امور مهمه نيز مهمترين را بيشتر و سريعتر مورد توجه قرار دهد. و وزراى محترم هر يك با چشم برادرى ايمانى به هم بنگرند و در مشكلات پشتيبان هم باشند و ملت عزيز پشتيبان دولت و ساير ارگان‏ها باشند كه بدون پشتيبانى همه جانبه توقع پيشرفت از دولت بى‏موقع است و با اتكال به خداوند تعالى كه در مشكلات بزرگ عنايت‏هاى غيبى را فرموده، بدانند كه تا ملت و دولت به تعهد خود در نصرت به دين خدا و به بندگان او پابرجا باشند، نصرت خدا ادامه دارد ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم.

    4 - رسانه‏هاى گروهى بويژه صدا و سيما، اين مراكز آموزش و پرورش عمومى مى‏توانند خدمت‏هاى گرانمايه‏اى را به فرهنگ اسلام و ايران نمايند. بنگاه‏هايى كه شب و روز ملت در سراسر كشور با آنها تماس سمعى و بصرى دارند، چه مطبوعات در مقالات و نوشتارهاى خود و چه صدا و سيما در برنامه و نمايشنامه‏ها و انعكاس هنرها و انتخاب فيلم‏ها و هنرهاى آموزنده بايد همت‏گمارند و بيشتر كار كنند و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربيت صحيح و تهذيب جامعه وضعيت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگى شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمايشنامه‏ها به ملت بياموزند و از هنرهاى بدآموز و مبتذل جلوگيرى كنند. ملت عزيز در طول 50 سال سياه اخير گرفتار مجلات و روزنامه‏هاى تخريب كننده و فاسد كننده نسل جوان و از آنها بدتر سينماها و راديو تلويزيون بود كه با برنامه‏هاى خود، ملت را به حد وافر در آغوش غرب و غرب‏زده‏ها غلتانيد و ضررهاى رسانه‏هاى گروهى از خرابى‏هاى توپ و تانك‏هاو سلاح‏هاى مخرب بالاتر و بدتر است، چه كه ضررهاى سلاح‏هاگذراست و ضررهاى فرهنگى باقى و به نسل‏هاى بعد انتقال پيدا مى‏كند چنانچه ديديد و مى‏بينيد. و اگر نبود لطف خاص خداوندمنان و تحول برق‏آساى ملت در سراسر كشور،

    صحيفه نور ج 19 صفحه 110

    نمى‏دانيم سرانجام اسلام و كشور به كجا كشيده مى‏شد. امروز نيز كه از تفاله آن رژيم فاسد عددى باقى مانده است، اگر به طور قاطع با آنان برخورد نشود، خطر ولو در دراز مدت كشور را تهديد مى‏كند و سهل انگارى در اين امور ساده‏انديشى است. و بر متعهدان است كه كوشش كنند و از انحرافات گرچه جزيى باشد جلوگيرى نمايند و بايد عرض كنم كه اخبار راديو تلويزيون ناقص است و محتاج به عنايت بيشتر.

    5- با تشكر فراوان از ملت بسيار عزيز كه در سال‏هاى طولانى قبل از انقلاب و در حال پرهيجان انقلاب و پس از پيروزى تا امروز با همه فداكارى‏ها و جانبازى‏ها و سختى‏ها و فشارها در صحنه حاضر و از اسلام بزرگ و ميهن عزيز دفاع نموده و در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها چون سدى آهنين ايستاده‏اند، تقاضا دارم كه بسيار بيدار و هشيار و مراقب باشند كه در اين صفوف فشرده الهى، شياطين رخنه نكنند و تخم نفاق و اختلاف نيفشانند كه اين دست پروردگان غرب و شرق و اين وارثان رژيم ستمشاهى و اين محروم شدگان از دسترنج ملت و ذخاير كشور در كمين‏اند و در صدد اختلاف افكنى و با قلم و زبان خود از هيچ افترا و تهمت در راه شكست جمهورى اسلامى و رسيدن به مطامع كثيف خويش فروگذار نمى‏كنند و با شايعه افكنى‏ها و دغل بازى‏ها و دروغ پردازى‏ها مى‏خواهند در وحدت شما كه وحدت الهى است خلل ايجاد كنند و از ساده دلى بعضى‏ها استفاده كنند. هان ملت عزيز! كه پرچم پر افتخار اسلام را به اهتزاز درآورده و سكوت مظلومان را در مقابل ستمگران و قلدران شكسته و متحول به فرياد و پرخاش كرديد و نداى الله اكبر اسلام را با امواج فرستندگان غيبى به اقصى بلاد جهان رسانديد، بهوش باشيد و به عهد خود به پيشگاه مقدس خداوند پابرجا باشيد كه شكست اسلام خداى نكرده در ايران دفن معنويات و احكام مقدس اسلام است. بهوش باشيد كه موريانه‏هاى موذى، اين ايادى استكبار جهانى در صدد رخنه كردن در صفوف شما هستند. دست‏هاى وحدت را به هم دهيد و بازو به بازوى هم يكدل و يك جهت اين هديه الهى را كه پس از قرون متمادى به شما عطا فرموده قدردانى و حفظ كنيد و از نقص‏ها و كمبودها كه لازمه هر انقلابى است و در انقلاب شما به بركت اسلامى و مردمى بودن از همه كمتر است، به خود سستى راه ندهيد كه با خواست خداوند منان با پيروزى شما همه چيز اصلاح مى‏شود.

    بارالها! از الطاف بيكران تو شكر گزاريم، گرچه شكر ما و همه موجودات در مقابل نعمت‏هاى بى‏انتهاى تو ناچيز است. خداوندا! اگر عنايات تو نبود ما قدمى به سوى پيروزى نمى‏توانستيم برداريم، هر چه هست از توست و همه قدرت‏ها شيران علم هستند. ما كوردلان را از خودخواهى و خودبينى حفظ و اسلام عزيز را تو خود قوت و عظمت ده و مسلمين بويژه علما و دانشمندان و دولتمردان را به وظايف خودآگاهى مرحمت فرما و اتحاد بين مسلمين را به دست تواناى خود ايجاد فرما و به ملت متعهد شجاع ايران هرچه بيشتر قدرت و استقامت عنايت فرما و به نيروهاى مسلح اسلام در جبهه‏هاو پشت جبهه‏ها پيروزى كامل عنايت فرما و به شهداى اسلام بويژه شهداى جنگ تحميلى رحمت و تقرب به درگاه خود مرحمت و به آسيب ديدگان عزيز صحت و عافيت و اجر شهدا عنايت كن و به

    صحيفه نور ج 19 صفحه 111

    اسرا و مفقودين صبر و رهايى نصيب فرما و به بازماندگان شهدا و نزديكان آسيب ديدگان و مفقودين بردبارى و اجر مرحمت فرما.

    صلوات و سلام بر پيامبران عظام سيما افضلهم و خاتمهم و سلام و تحيت بر امامان معصوم بويژه مولانا بقيه الله ارواحنا فداه.

    والسلام على عبادالله الصالحين

    روح الله الموسوى الخمين‏

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1674
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 115

    تاريخ: 18/12/63

    پيام امام خمينى به مناسبت شهادت 10 تن از بيت آيت الله العظمى حكيم‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    انا لله و انا اليه راجعون‏

    فاجعه بزرگ شهادت ده نفر از علما و سادات محترم بيت معظم مرحوم آيت الله حكيم رضوان الله عليه به دست جنايتكار رژيم عفلقى عراق، موجب كمال تأسف و تأثر گرديد و برگى بر جنايات صدام پليد كه به هيچ اصلى از اصول انسانيت پاى بند نيست، افزود. ما از اين جنايتكار كه با اعمال خود روى مغول را سفيد نموده توقع غير از اين نحو تبهكارى‏ها نداريم. از مرد خونخوارى كه هر روز دستش تا مرفق به خون بيگناهان در عراق و ايران فرو رفته است جز اين انتظارى نيست. تعجب ندارد كه اين حزب بى‏فرهنگ هر روز شهرهاى ايران را بر روى ساكنين عرب و فارس بيگناه، از زن و مرد و كودك و پير و جوان فرو ريزد. تعجب نيست كه اينان زندانيان بيگناه را چه عراقى و چه ايرانى در شكنجه‏گاه‏هاى خود برخلاف مقررات ملل آزاد شكنجه نمايند. اين گونه اعمال، خوى شيطان صفتان و درندگان منحرف است. تعجب از مدعيان دروغ طرفداران حقوق بشر است كه اين جنايت پيشگان را در اطراف جهان براى اين اعمال تشويق مى‏كنند و به آنان كمك‏هاى تسليحاتى و تبليغاتى مى‏كنند. تعجب از سازمان هاى عريض و طويل بين المللى است كه گاه با گفتار و گاه با سكوت خود از اينان پشتيبانى مى‏كنند. بايد ملت‏هاى مظلوم چشم اميدى به اينان نداشته و بدانند كه آنها جز در خدمت زورگويان و قدرتمندان نيستند و ابرقدرت‏ها جز در پى مطامع خود نمى‏باشند.

    اين ملت‏هاى مستضعف هستند كه بايد در مقابل ظالمان و جنايتكاران قيام كنند و با اتكاء به خداى تعالى از هيچ قدرتى نهراسند و دست ستمگران را قطع نمايند. ملت شريف عراق لازم است به ملت ايران و لبنان و فلسطين بپيوندد كه خواب را از چشم عفلقى‏ها و صهيونيست‏ها و هواداران آنان بريده و جهان را در چشم آنان تيره و تار نموده‏اند. قواى مسلح قدرتمند ايران آن چنان سيلى‏اى بر روى سياه صدام زده است كه جنون آميز، دست و پاى خود را گم كرده و به هر جنايتى دست مى‏زند و نسل و حرث را به آتش مى‏كشد. انشاء الله تعالى در موقع مقتضى سيلى نهايى را خواهد خورد و كشور عزيز عراق و ايران از شر او نجات خواهد يافت.

    اين جانب به ملت عراق و بيت معظم مرحوم آيت الله حكيم رحمه الله عليه و فرزند شجاع او حجت الاسلام سيد محمد باقر حكيم، اين مصيبت جانسوز و ساير مصيبت‏هاى وارده به ملت شريف

    صحيفه نور ج 19 صفحه 116

    عراق را تسليت عرض مى‏كنم. چنانچه مصيبت‏هاى وارده به ملت مسلمان لبنان را خصوصا مصيبت‏هاى انفجارهاى اخير را كه موجب شهادت و جراحت جمع كثيرى از برادران و خواهران عزيز ما گرديد، به ملت لبنان خصوصا علماى اعلام تسليت مى‏گويم و از خداوند تبارك و تعالى براى همه شهداى در راه حق خصوصا شهداى اخير عراق و لبنان طلب رحمت مى‏نمايم.

    اخيرا بايد متذكر شد كه اين كوردلان كه جز امور مادى و شهوات حيوانى از همه چيز غافلند، ملت شريف ما را نشناخته و گمان مى‏كنند با شهادت فرزندان عزيز ما مى‏توانند آنان را از راهى كه انتخاب نموده‏اند كه آن جز اسلام عزيز نيست، منصرف يا سست نمايند.

    ملت بزرگ ايران در اين چند سال كه از جنايات شرق و غرب رنج مى‏برد و عزيزان خود را از دست داده و مى‏دهد، در هر انفجارى منفجرتر و در هر حمله ددمنشانه‏اى شجاعانه تر راه خود را در پيش داشته و جلو مى‏رود. اينان نديده‏اند كه مادران و پدران شجاع ايران، فرزندان و نور چشمان خود را از زير خروارها خاك بيرون مى‏كشند و فرياد جنگ جنگ تا پيروزى سر مى‏دهند و از دست اندركاران، مقابله به مثل و از سلحشوران جبهه‏ادامه جنگ را طلب مى‏كنند. درود خدا بر اين ملت شجاع و مؤمن كه جان مى‏دهد و تن به سازش و تسليم نمى‏دهد.

    اين جانب براى شهداى اين چند روز ايران كه به دست جنايتكاران بعثى عراق صورت گرفت، رحمت و براى آسيب ديدگان شفا و سلامت و براى بازماندگان و اقرباى آنان مقاومت و صبر و اجر و براى رزمندگان اسلام پيروزى و پايمردى را خواستارم.

    صلوات و سلام بر جميع انبياء و خصوصاً سيدهم و خاتمهم و بر جميع اوصياء عليهم السلام و بويژه خاتم الاوصياء روحى فداه و درود بر عبادالله الصالحين.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1675
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 117

    تاريخ: 19/12/63

    بيانات امام خمينى در ديدار به مسؤولين وزارت اطلاعات‏

    بايد افراد وزارت اطلاعات مستقل، منزه و متقى باشند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از افتخارات جمهورى اسلامى اين است كه افراد متدين و متعهد و شخصيت روحانى در چنين وزارتخانه‏اى هستند. آقاى رى شهرى را همه مى‏شناسيم كه شغل ايشان شغل ديگرى است، ولى خدمت به اسلام كه از همه چيز لازم‏تر است، موجب شده است كه ايشان از كار اصلى‏شان دست بردارند و به اين كار حساس مشغول باشند. من از شما آقايان كه انشاء الله همه متعهد هستيد تشكر مى‏كنم. قضيه اطلاعات از امور بسيار مهم و حساسى است كه با همه چيز مردم سر و كار دارد. شما بايد خداوند را حاضر و ناظر بدانيد. انسان ممكن است چيزى را از چشم همه مخفى كند ولى همه چيز ما در نزد خدا حفظ مى‏شود و اعمال ما را به خود ما بر مى‏گرداند. شما بايد خيلى مواظبت كنيد. البته همه بايد مواظبت كنند ولى از آن جا كه شما كار حساسى در دستتان است بايد مواظبت بيشترى داشته باشيد. بايد به قلبتان برسانيد كه هر كارى انجام مى‏دهيد در محضر خدا هستيد. مطلب ديگرى كه اهميت دارد اين است كه تمام كسانى كه در اين وزارتخانه هستند بايد در هيچ گروه و حزبى نباشند. وابستگى به گروه‏ها، وابستگى فكرى و عملى مى‏آورد و اين با كار شما منافات دارد. بايد همه‏شما بى‏طرف بى‏طرف باشيد. دشمنى، دوستى، آشنايى، غريبى در كار نباشد. اين كار خطرش بسيار است، آن طرف هم چون اسلام است اجرش زياد است. بايد فكر كنيد كه اگر امروز مطلبى را مخفى كرديد، فردا چه مى‏كنيد. عالم چه براى آن كه عالم را مى‏خورد و چه براى درويش مى‏گذرد، بايد به فكر فردا بود. مبادا كسى پيدا شود و از روى اغراض و گرايش‏ها عمل كند كه اين كار هم براى خودش خطرناك است و هم براى مردم. در مرحله اول، خطر براى خود انسان دارد ولى انسان غافل است. داخل شدن در گروهى طبعا يك نوع گرايش به آن گروه به وجود مى‏آورد كه با كارهايى كه شما مى‏خواهيد انجام دهيد، منافات دارد. بايد افراد اطلاعات مستقل، منزه و متقى باشند. من اميدوارم كه شما همين طور باشيد و دوستانتان را موعظه كنيد كه مبادا تندروى كنند. مبادا به خاطر تندانديشى. يك بيچاره‏اى بى‏جهت گرفتار شود. در مورد زندانيانى كه اسامى آنها به آقاى رى شهرى داده مى‏شود، زودتر اقدام كنيد كه بيخود كسى در زندان نماند. ولى دقت در امور براى شما لازم است،

    صحيفه نور ج 19 صفحه 118

    چرا كه با امثال منافقين و گروه‏هاى ديگر سروكار داريد، بايد دقت كنيد. امروز ملت ما احتياج به اطلاعات دارد، هر كس خوبتر است بايد در اين امر شركت كند. اسلام ما را موظف مى‏كند در اين امر دخالت كنيم، كنار رفتن و كنج خانه نشستن و دعا كردن فايده‏اى ندارد. بايد به انبيا اقتدا كنيم. بناى انبيا و اهل بيت عليهم السلام اين نبوده است كه از مردم كناره گيرى كنند، آنان با مردم بودند و هر وقت دستشان مى‏رسيد، حكومت را مى‏گرفتند. هيچ وسوسه نكنيد كه وسوسه كار شيطان است. انسان در هر موردى بايد روى موازين شرعى عمل كند و كار صواب انجام دهد. از خداوند متعال تؤفيق و سعادت و سلامت شما را خواستارم. اميدوارم حضرت ولى عصر پشتيبان شما باشد.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1676
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 119

    تاريخ: 20/12/63

    پيام امام خمينى به مناسبت رحلت آيت الله خادمى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    انالله و انا اليه راجعون‏

    رحلت تأسف انگيز عالم عادل متعهد خدمتگزار به اسلام و مسلمين، حضرت حجت الاسلام والمسلمين آقاى حاج آقا حسين خادمى رحمه الله عليه موجب تأثر و تأسف گرديد. اين عالم متقى، بحق خادم صادق شريعت و حافظ حدود اسلام و سرمشق تقوا و علم و عمل براى ديگران بود و فقدان و رحلتش ثلمه بر اسلام و حوزه‏هاى علميه بود. امثال اين شخصيت‏هاكه يادگار سلف صالح و نمونه‏هايى از بزرگان علم و تقوا بودند، ذخيره‏هايى بوده و هستند كه ما بايد با جان و دل قدرشان را بدانيم و در حيات و مماتشان پيروى از سيره حسنه آنان كنيم.

    اين جانب، اين ضايعه را به ولى عصر بقيه الله ارواحنا له الفداء و به ملت شريف ايران بويژه علماى اعلام و حوزه‏هاى مقدسه علميه و اهالى محترم اصفهان تسليت عرض مى‏كنم و براى خاندان محترمشان پس از تسليت، صبر و اجر مسألت مى‏كنم.

    خداوند، اين عالم جليل و ميهمان عزيز را در جوار رحمت خود، مشمول عنايات خاصه خود فرمايد.

    والسلام على عباد الله الصالحين و رحمه الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1677
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 120

    تاريخ: 21/12/63

    بيانات امام خمينى در جمع بانوان به مناسبت سالروز تولد حضرت فاطمه (روز زن)

    شما بانوان علاوه بر آن كه خودتان فعاليت مى‏كنيد، فعاليت در مردها را مضاعف مى‏كنيد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    بحمدالله اين روز مبارك كه روز معظم زن است، خانم‏ها و بانوان ايران قدم‏هاى بزرگى در راه اسلام و در راه نجات خودشان از قيدهايى كه بسته بودند به دست و پاى آنها، نجات يافتند و من اين روز مبارك را به همه بانوان و خصوصا حاضرين تبريك عرض مى‏كنم. و اميدوارم كه همان طورى كه شما خانم‏هادر همه امورى كه مربوط به پيشرفت اسلام در قبل از اين انقلاب و در زمان انقلاب و بعد از انقلاب داشتيد، به همين نحو خداوند تؤفيق بدهد به شما كه با تعهد باقى باشيد و خدمت كنيد به اين كشورى كه در زير ستم ستمكاران پايمال شده بود، حقوق شما پايمال شده بود و حقوق همه. ماها را مى‏خواستند كه از جغرافيا خارج كنند و مى‏خواستند كه جوان‏هاى ما را به فساد بكشند و خانم‏هاى ما را برخلاف آن مشى‏اى كه بايد بكنند، بكشانند. خداى تبارك و تعالى به همه ما منت گذاشت و تؤفيق داد كه تاكنون در اين راه مؤفق بوديم و مؤفق شديم و ما بسيارى از مؤفقيت‏هارا مرهون خدمت‏هاى شما بانوان مى‏دانيم. شما هستيد كه علاوه بر آن كه خودتان فعاليت مى‏كنيد، فعاليت را در مردها مضاعف مى‏كنيد. و شما بوديد كه در زمان طاغوت تحت رنج و شكنجه روحى واقع شديد و بحمدالله با قدرت خودتان و تعهد خودتان آن قدرت شيطانى را از صفحه روزگار بيرون كرديد و نگذاشتيد كه آن خيال‏هايى كه آنها در سر خودشان و در خاطر خودشان پخته بودند، آن خيالها به نتيجه برسد. و خدا مى‏داند كه اگر نبود اين نهضت و نبود كوشش ملت ايران از زن و مرد و جوان و پير و بزرگ و كوچك، اين ملت همه چيزش را از دست داده بود و مى‏داد. و شما بحمدالله زحمت كشيديد، رنج برديد و در همه مراحل پايدارى كرديد و بانوان ايران در همه جا فعاليت كردند، چه فعاليت‏هاى فرهنگى و چه فعاليت‏هاى اقتصادى، كه قشر كثيرى از آنها در كشاورزى دخالت دارند، و قشر كثيرى از آنها در صنعت دخالت دارند و قشر كثيرى در فرهنگ و ادب و علم و هنر. و همه اينها پيش خداى تبارك و تعالى مشهور است و شماها مورد عنايت حق تعالى انشاء الله هستيد و مادامى كه به اين تعهد باقى باشيد، خداى تبارك و تعالى شما را نصرت مى‏كند.

    صحيفه نور ج 19 صفحه 121

    همه بايد به فاطمه زهرا اقتدا كنيد

    كوشش كنيد در تهذيب اخلاق و در وادار كردن دوستانتان /را/ به تهذيب اخلاق. كوشش كنيد كه در مقابل آن جناياتى كه بر شما وارد شد عكس العمل نشان بدهيد، در حفظ همه حيثياتى كه حيثيت بزرگ زن است، آن طورى كه زن فريد، حضرت زهرا سلام الله عليها بود. همه بايد به او اقتدا كنيد و كنيم و همه بايد دستورمان را از اسلام به وسيله او و فرزندان او بگيريم و همان طورى كه او بوده است، باشيد و در علم و تقوا كوشش كنيد كه علم به هيچ كس انحصار ندارد، علم مال همه است، تقوا مال همه است و كوشش براى رسيدن به علم و تقوا وظيفه‏ء همه ماست و همه شماست.

    حجابى كه اسلام قرار داده است، براى حفظ ارزش‏هاى شماست‏

    و من اميدوارم كه دستگاه‏ها با شما كمك كنند و آن چيزى كه احتياج به آن داريد در هر امرى از امور و در فرهنگتان و در تعليم و تعلمتان وسيله را براى شما به طور شايسته فراهم كنند. و اميدواريم كه شما در همه چيز مؤفق و مويد باشيد و همان طورى كه بانوان ايران جانشان را، جوانانشان را، وقتشان را وقف اسلام كردند و اسلام را به اين جا رساندند و اميدواريم كه از اين به بعد هم از اين بالاتر بشود و مطمئن باشيد كه تا شماها در صحنه هستيد و شماها متعهد به اسلام هستيد و جوان مى‏دهيد و جوان تربيت مى‏كنيد، اين اسلام به پيش برود و انشاء الله با خوبى و خوشى و قطع دست اعداى دين از اين كشور و همه كشورهاى اسلامى. و من اميدوارم كه خانم‏هاى مسلمين در هر جا هستند اقتدا كنند به شما عزيزان كه كوشش داريد براى اينكه ارزش زن را هر چه بيشتر بالا ببريد و آن ظلمى كه به شما در آن زمان شد، با كوشش خودتان از او جبران كنيد.

    خداوند همه شما را تؤفيق بدهد و ما و شما را براى اسلام و براى خدمت اسلام مؤفق كند و دين و دنياى شما را حفظ كند. و البته بايد توجه داشته باشيد كه حجابى كه اسلام قرار داده است، براى حفظ آن ارزش‏هاى شماست. هرچه را كه خدا دستور فرموده است چه براى زن و چه براى مرد براى اين است كه آن ارزش‏هاى واقعى كه اينها دارند و ممكن است به واسطه وسوسه‏هاى شيطانى يا دست‏هاى فاسد استعمار و عمال استعمار پايمال مى‏شدند اينها، اين ارزش‏ها زنده بشود و خداوند به همه ما تؤفيق بدهد كه خدمت كنيم به اين ملت و اسلام.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1678
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 122

    تاريخ: 28/12/63

    بيانات امام خمينى در جمع مسؤولين آموزش و پرورش و نهضت سوادآموزى‏

    بايد سعى كنيم تا كسانى كه فرزندان ما را فاسد بار مى‏آورند، به مدارس و دانشگاه‏ها وارد نشوند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين كه گفتيد دانش آموزان، هم به جبهه مى‏روند و هم مشغول تحصيل هستند، مورد تشكر است. من به همه آنان دعا مى‏كنم. همه بايد در جنگ وارد باشيم، ولى مسأله مهم در آموزش و پرورش با هم است، والا آموزش تنها فايده‏اى ندارد و گاهى هم مضر است. مقدار صدمه‏اى كه ايران از متفكرين و متجددين فرنگ رفته خورده است، از هيچ كس نخورده است و اين براى آن بود كه آنها آموزش داشتند ولى تهذيب و پرورش نداشتند. اساس كه تهذيب بود، درست نشده بود و هم آنان بودند كه بچه‏هاى ما را از ابتدا تا دانشگاه طورى تربيت مى‏كردند كه براى ملت و كشور مضر باشند و براى ديگران نافع.

    بايد توجه كنيد كه دوره مدارس مهمتر از دانشگاه است، چرا كه رشد عقلى بچه‏ها در اين دوره شكل مى‏گيرد بايد سعى كنيم تا كسانى كه فرزندان ما را فاسد بار مى‏آورند، به مدارس و دانشگاه‏ها وارد نشوند و در اين امر مسامحه نبايد كرد. ممكن است الان كارى نتوانند بكنند، ولى تا ده سال ديگر كارشان را انجام مى‏دهند. ما با آنان كه با اسلام دشمن‏اند مخالفيم و در مقابلشان مى‏ايستيم ولى با كسانى كه با اسلام دشمنى ندارند و دنبال كار خودشان هستند، كارى نداريم. مسأله ما اسلام و كشور اسلامى است، ما براى اسلام اين همه جوان داده‏ايم، لذا بايد نگذاريم خون آنان هدر رود. ما دانشمندى كه براى بشريت مضر است را مى‏خواهيم چه كنيم؟ امروز دنيا در آتش دانش دانشمندان مضرسوزد. اين سلاح‏هاى مخرب و بمب و موشك‏ها را همين دانشمندان ساخته‏اند. لذا دانش بايد همراه تزكيه باشد، اصلا تزكيه مقدم بر دانش است.

    معلمين بايد خود را مهذب كنند تا حرفشان در ديگران اثر كند

    همه معلمين در فكر اين باشند كه خودشان را تهذيب كنند، بايد خود را مهذب كنند تا حرفشان در ديگران اثر كند. معلمين و همه كسانى كه در شغل معلمى بسر مى‏برند بايد بدانند كه شغلشان بسيار مهم است، بايد توجه كنند كه بچه‏ها را از ابتدا خوب بار بياورند، كه دانشگاه دير است. معلمين بايد

    صحيفه نور ج 19 صفحه 123

    احساس كنند كه پيش خدا مسوولند، اگر بچه‏هابد تربيت شوند اينها هم مسوولند، اگر در اين مورد من و شما هم سكوت كنيم مسووليم.

    اميدوارم مردم در ساختن مدارس كه براى فرزندان خودشان است سعى لازم را بنمايند. كمك به مدارس، كمك به خودشان و به فرزندانشان و به اين كشور و ملت است. بايد كشور را آباد كنيم. اميدوارم آن اندازه كه مردم مى‏توانند كمك كنند و فكر نكنند كه بايد حتما رقم كمك آنها درشت باشد. در امر ساختن مدارس، با رقم‏هاى ريز هم مى‏شود شركت كرد، البته رقم درشت هم به جاى خود. به همه معلمين و بچه‏ها سلام مرا برسانيد و همين طور سر كلاس‏ها/و/ به آنها بگوييد كه خودتان را براى آينده، خوب درست كنيد.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1679
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 124

    تاريخ: 29/12/63

    پيام امام خمينى به مناسبت سال نو

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    حلول سال جديد را به همه مسلمين جهان خصوصاً ملت قهرمان ايران و قشرهاى مختلف ملتمان، كسانى كه در جبهه‏ها دارند براى اسلام خدمت مى‏كنند، كسانى كه در پشت جبهه‏ها خدمت مى‏كنند و خانواده شهدا و خود معلولين و بستگانشان، به همه و همه تبريك عرض مى‏كنم. انشاءالله اين سال، سال مباركى باشد براى مسلمين جهان و خداى تبارك و تعالى مقدر بفرمايد كه دست اين ابرقدرت‏ها و كسانى كه به آنها مرتبط هستند /از/ قطع بشود و مردم دنيا با آرامش زندگى كنند. همه گرفتاريهاى جهان مال اين قدرت‏هاى بزرگى است كه ادعا مى‏كنند كه ما براى صلح اين كارها را مى‏كنيم. اين همه جنايت مى‏كنند، اين همه كشورها را به خون مى‏كشند و ادعا مى‏كنند كه ما نمى‏توانيم ببينيم كه حقوق بشر از بين مى‏رود. اينها ادعايى است كه اينها مى‏كنند كه هيچ واقعيتى ندارد، بلكه خلافش واقعيت دارد و مسلمين در غفلت هستند، مستضعفين جهان غفلت دارند. اين بارقه‏اى كه در ايران پيدا شد اگر چنانچه ملت‏هاى ساير كشورهاى مسلمين به اين جا ملحق بشوند و همه با هم دست به دست هم بدهند و در مقابل اين همه جناياتى كه بر بشر دارد مى‏شود، به بشريت مى‏شود، بايستند كارها اصلاح مى‏شود، لكن مع الاسف نشده است اين كار و نمى‏دانم كه چه خواهد شد. و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به ما قدرت استقامت بدهد، امروز استقامت لازم است. پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نگران بود راجع به اين كه آيا ملتش استقامت مى‏كنند يا نه؟ تا آن حد كه در روايت است كه فرموده كه شيبتنى سوره هود براى اين آيه‏اى كه آمده است كه فاستقم كما امرت و من تاب معك در عين حالى كه اين آيه در سوره ديگرى هم (سوره شورى هم) آمده لكن آن ذيل را ندارد، سوره هود كه اين ذيل را دارد فرموده است. اين به نظر مى‏رسد كه نگران بوده است از اين كه مبادا ملتش، امتش نبادا خداى نخواسته استقامت نكنند. بايد /دولت/ ملت ايران، دولت ايران، ارتش ايران، سپاه پاسداران ايران، همه قشرهاى ايران توجه كنند كه استقامت در مقابل ظلم، در مقابل اين قدرت‏هاى بزرگ از امورى است كه امر شده است، استقامت در مقابل دشمن است، امر شده است كه استقامت بكنيد و اگر استقامت بكنيد پيروز هستيد. بحمدالله ايران به اين صفت، بسيارى از قشرها به اين صفت متصفند و من فراموش نمى‏كنم قصه روز جمعه را كه آن طور باشكوه، با نورانيت، با استقامت گذشت. آن طور مردم با طمانينه با آن صداهايى كه مى‏آمد، با آن رگبارهايى كه مى‏آمد، من‏

    صحيفه نور ج 19 صفحه 125

    ملاحظه مى‏كردم، نگاه مى‏كردم، مخصوصاً نگاه مى‏كردم ببينم در بين مردم چه وضعى هست، نديدم حتى يك نفر را كه يك تزلزلى درش پيدا باشد. و آن وقت امام جمعه آن طور با آن طنين قوى صحبت كرد، مردم /با/ آن طور گوش كردند، آن طور فرياد زدند كه ما براى شهادت آمديم، يكى از اينهايى كه شهيد شده است (يا اين كه چند نفر، يكى دو نفر ازشان) به من گفتند كه اين وصيت هم كرده است، همين كه من مى‏روم براى شهادت، وصيت كرده و از همان‏هايى است كه در همين جا شهيد شده. با يك همچو ملتى كسى نمى‏تواند مقابله كند. ملتى كه اين طور است، آن روزى كه اعلام مى‏كنند كه مى‏خواهيم بمباران كنيم نماز جمعه را، بيايند و بيشتر بيايند، حتى آنهايى كه نمى‏آمدند براى نماز، از قرارى كه براى من نقل كرده‏اند، آنهايى كه براى نماز جمعه هم نمى‏آمدند هفته‏هاى ديگر، اين هفته آمدند، اين يك همچو ملتى است. يك همچو ملتى را نمى‏تواند كسى به واسطه بمباران كردن يك جايى، به واسطه شرارت‏هايى كه دارد مى‏شود، اين را منسحب‏اش كند از اين كه دارد. علاوه، ما، در ملت ما، در مقابل چى منصرف بشود. اسلام است و امانت خدا به دست ما، اسلامى است كه (از صدر اسلام با زحمت و با مشقت اين اسلام تولد پيدا كرده است و هر چه جلو رفته است باز مشقت درش بوده.

    پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم از اولى كه دعوت كرده است تا آن وقتى كه در رختخواب رفتن از اين عالم بوده است و لقاءالله بوده است، در حال جنگ بوده. حتى آن وقتى هم كه در بستر خوابيده است باز براى جنگ بسيج كرده است و آن همه مشقت هايى كه ايشان ديدند، از قريب و از غيرقريب ديدند و بعد از آن هم همين طور، مسلمين ديده‏اند، ائمه ما ديده‏اند، اميرالمؤمنين ديده است. خوب! آنها براى اسلام چون بوده، به ذائقه‏شان شيرين بوده. ما بايد كوشش كنيم كه ذائقه مان را يك همچو ذائقه‏اى قرار بدهيم كه براى ما هر چيز شيرين باشد. رضاى به قضاى خدا، معنايش همين است كه يك وقت تسليم است، آدم تسليم مى‏شود، خوب، ما سلميم. يك وقت رضاست به آنچه او مى‏كند، اين ديگر فرق نمى‏كند بين اين كه آن كسى كه راضى است، فرق نمى‏كند بين اين كه از او بلا برسد يا اين كه از او نعمت برسد، همه را نعمت مى‏داند. مى‏گويد از آن است، از محبوب من است. اگر محبوب انسان (همين محبوب‏هاى ظاهرى) هم اگر چنانچه /يك/ فرض كنيد كه يك چيزى كه ناگوار است بگويد، در ذايقه كسى كه دوست دارد، خوش مى‏آيد. اگر ما برسيم به اين معنا، و اميدواريم كه با جديت برسيم به اين معنا كه خوشمان بيايد از اين معانى. الان مابينيم كه اين جوان‏هاى ما كه دارند مى‏روند در جبهه‏ها، براى شهادت مى‏روند، اينها همين‏اند. اينها براى اين كه در ذايقه‏شان خوش آمده است اين معنا، اين را از خدا مى‏دانند، چون از خدا مى‏دانند از اين جهت سخت برايشان نيست. ما بايد خودمان را جورى تربيت كنيم كه راضى باشيم به آنچه خداى تبارك و تعالى به ما اعطا مى‏كند. آنچه مى‏دهد، بلا باشد خوب است و واقعش هم اين طور است، براى اين كه خداى تبارك و تعالى بندگانش

    صحيفه نور ج 19 صفحه 126

    را مى‏خواهد. گاهى وقت‏ها بلا براى انسان نعمت است، گاهى وقت‏ها نعمت بلاست. خداى تبارك و تعالى مى‏خواهد مردم را تربيت كند، كسانى كه به او متوجه مى‏شوند تربيتش گاهى به اين است كه فشار برشان وارد بياورد، گاهى به اين است كه نعمت برشان بدهد. آن وقتى كه فشار وارد مى‏آيد روح‏ها پرواز مى‏كنند به عالم ديگر، آن در فشارهاست كه اين طور مى‏شود.

    بنابراين، يك ملتى ما مى‏خواهيم و خودشان، خود ملت ما هم بحمدالله اين طور است كه فشارها برايشان اشكالى ندارد. اگر ما، اگر اسلام، مسلمين مثل ساير قشرهاى عالم بودند كه براى مال و منال و منصب و اين طور چيزها مى‏رفتند دنبال كار و بالاخره براى شكم و براى شهوت مى‏رفتند، اگر چنانچه كسر مى‏آمد بايد ناراحت بشوند. اما ملتى كه براى شهادت مى‏رود، ملتى كه زن و مردش عاشق شهادت هستند وفرياد شهيد شدن مى‏زنند، يك همچو ملتى ديگر از اين كه فلان چيز كم است، فلان چيز زياد است، اين نمى‏نالد، اقتصادش چطور است، اين مال آنهايى است كه وابسته به اقتصاد هستند، دل به اقتصاد دادند. آنهايى كه دل به خدا دادند، آنها اين طور نيستند كه دنبال اين باشند كه فلان چيز فراوان باشد، فلان چيز كم باشد، زياد باشد، نرخش كم باشد، نرخش زياد باشد. اينها كه در نظر اين كه شهيد مى‏خواهد بشود، اين چيزها نيست. آن كه دارد براى شهادت مى‏رود به او بگويى كه مثلاً مالت را دزد برده است، او اصلا اعتنا به اين حرف ندارد. به او بگويى كه قيمت چيز گران است، او كه نرفته براى اين كه غنيمتى بياورد. غنيمتى كه او مى‏خواهد بياورد آن غنيمتى است كه هيچ زوال ندارد، آن چيزى است كه هيچ شكست ندارد. آن كارى است كه /هيچ/ از دست هيچ كس بر نمى‏آيد جز از دست خداى تبارك و تعالى و ملت ما دارد اين كار را مى‏كند و من اميدوارم كه همه اين طور بشويم. البته من كه مى‏گويم، نيستم آن طور، اما ديگران را ميل دارم بشوند اين طور و خودم هم ميل دارم بشوم، بايد همه بشويم. و انشاء الله اميدواريم كه اين سال جديد براى ما يك سال خوبى باشد. و /ما/ تذكر اين معنا را من لازم مى‏دانم كه ما هم هيچ ميل نداريم كه حتى آنهايى كه با ما دشمن‏اند صدمه ببينند. اگر در مقابل ما نايستند، اگر با اسلام مخالفت نكنند، مسلم باشند، با اسلام مخالفت نكنند، ما هيچ صدمه‏اى نمى‏خواهيم ببينند. ما الان ميل نداريم كه آن جاهايى را كه مراكز اقتصاد آنهاست، مراكز جمعيت عراق است، ابداميل نداريم كه يك صدمه ضعيفى هم ببينند. صدام نكند اين كارها را، دولت هم نمى‏كند اين كار را. لكن وقتى او مى‏كند ديگر از دست ما خارج است. ملت /يك جورى/ وضعش يك جورى است كه از دست ما، از دست دولت هم خارج است. بنابراين اين طور نيست كه ما در نظر داشته باشيم جنگ بكنيم. از اول جنگ نكرديم، جنگ نمى‏خواستيم، از حالا هم نمى‏خواهيم، بعدها هم نمى‏خواهيم، اما صلحى كه از جنگ بدتر است هم نمى‏خواهيم. ما مى‏خواهيم كه دنيا اين آدم فاسدى كه اين همه فساد كرده است، باز نرود دنبالش و برايش دست بزند. الان دنيا متوجه اين است كه اين را زير بغلش را بگيرد، نگهش دارد. براى چى نگه دارد؟ براى به هم زدن همه اوضاع /را/، براى اين كه اسلام نباشد. همه دردشان اين است كه نبادا اسلام بيايد، و اسلام مؤافق با اين طور بدكارى‏ها نيست، با اين طور عياشى‏ها نيست، با اين طور فجايع نيست، با اين طور زورگويى‏ها نيست.

    صحيفه نور ج 19 صفحه 127

    چون اينها مى‏ترسند از اين، و صدام هم مقابل اسلام ايستاده است، از اين جهت آنها هم زير بغلش را نگه داشته‏اند كه نبادا يك وقت چه بشود. لكن خداى تبارك و تعالى اگر اراده فرموده باشد تمام اين كيدها به خودشان برمى گردد. تكليف ما اين است كه در مقابل ظلم بايستيم و اين كسى كه تعدى به ما كرده است، تو دهنى به او بزنيم و تا اين قضيه را دنيا قبول نكند اين جنگ هست و جنگ هم از طرف آنها هست، از طرف ما نيست. زدن اين طور مراكز هم از طرف آنهاست. شما مى‏آييد نماز جمعه را مى‏زنيد. نماز جمعه را كه مى‏زنيد خيال مى‏كنيد ملت ما عقب‏نشيند! مى‏بينيد كه در نماز جمعه چه كردند. اين يك مطلبى است گفتنى، تاريخى، تا كسى نبيند آن جا را، آن منظره را نبيند، باورش نمى‏آيد كه زن بچه‏اش تو بغلش است، مرد بچه‏اش پهلويش است هيچ حركت نكند، اين همه فشار، هيچ حركت نكند، از آن ور انفجار آن نامردها، از آن طرف هم آن طور رگبارى كه ملاحظه كرديد همه. مع ذلك همه هم با طمانينه نشسته‏اند سرجاى خودشان و هيچ ابدا حركتى نمى‏كنند. و ملت، يك همچو ملتى است. ملت اين طورى ديگر دنبال اين نيست كه گوشتش ارزان است يا گران است، دنبال اين نيست كه كم است يا زياد است. اين دنبال اين است كه اسلام را بزرگ كند. همان طورى كه پيغمبر اكرم هم بوده، پيغمبر اكرم هم اين طور بوده، دنبال اين بوده كه اسلام تقويت بشود، حالا خودم كشته شدم، بچه‏ام كشته شد، از بين رفتند، سيدالشهدا، بچه هايم اسير شدند /هرچه هم مى‏آيد/ خوب! مى‏بينيد كه در روايات هست كه هرچه به ظهر عاشورا نزديك مى‏شد، حضرت سيدالشهدا صورتش شكفته‏تر مى‏شد. براى چى؟ براى اين كه مى‏ديد كه دارد مى‏رود پيش خدا. او نظر به او داشت، نه نظر به اينها داشت. نظر به اينها هر كدام كه مربوط به خدا باشد به عنوان مربوط به خدا، والا نه اين كه به اين نظر داشت كه پسر دارد، اولاد دارد، اين حرف‏ها نبود در كار.

    بنابر اين، ما بايد استقامت كنيم و آن چيزى كه نگرانى پيغمبر هست كه نبادا ملتش استقامت نكنند و اين امر خدا را اطاعت نكنند، بايد ما كارى بكنيم كه اين نگرانى نگذاريم در حق ما ثابت بشود. و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه همه اين قشرهاى ملت را از مجروحين، مصدومين، شهدا و خانواده‏هاى اينها و مفقودين ما و اسراى ما، همه اينها را هم سالم نگه دارد و شهداى ما را بيامرزد و در جوار خودش نعمت عنايت كند و اينهاى ديگر هم سالم نگه دارد و به پيروزى برسند و انشاء الله اسراى ما و مفقودين ما هم به وطن خودشان برگردند و ملت ما هم با قدرت و قوت پيش برود و هيچ از اين نوع چيزها باك نداشته باشد. چيزى است كه بر ملت بر ملت بيدار ثابت شده است كه مى‏خواهى بيدار باشى، مى‏خواهى مستقل باشى، بايد جورش را بكشى! مى‏خواهى ذليل باشى؟ برو پيوند كن با آمريكا، همه اين حرف‏ها تمام مى‏شود، جنگ هيچ نمى‏شود پيوند كن با شوروى، باز هم نمى‏شود! اما چى؟ اين است كه يك ملت عقب مانده توسرى خورده ضعيف تا آخر. اما وقتى بخواهى، يك ملتى بخواهد سربلند باشد، بخواهد ارزش داشته باشد، اين ديگر نبايد فكر اين باشد كه ما حالا اين ارزشى كه داريم، ببينيم به اندازه اين هست كه ما ستمان گران باشد! يا دوغمان چه باشد! اگر اين طور است، كه ما از حالا هم رفتيم. اما مى‏بينيم اين جور نيستند، ملت ما الحمدلله اين طور

    صحيفه نور ج 19 صفحه 128

    نيست و اميدوارم كه قويتر بشوند و شادمان بشوند در اين سال جديد و خداى تبارك و تعالى به همه قدرت عنايت كند و سلامت عنايت كند و همه ما را بيدار كند و در استقامت به ما كمك كند، انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1680
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 129

    تاريخ: 1/1/64

    بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، نخست وزير، رئيس مجلس شوراى اسلامى، رئيس ديوان عالى كشور و جمعى از مسؤولان كشورى و لشكرى‏

    زدن و پيروز شدن و فتح كردن، اگر آن بعد معنوى‏اش نباشد همه‏اش شكست است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من سال جديد را به همه مسلمين جهان، مستضعفان جهان و به ملت شريف خودمان و به آقايان و به همه كسانى كه در جبهه ها مشغول خدمت هستند، يا در پشت جبهه‏ها و تمام كسانى كه در اين انقلاب دخالت داشتند و فداكارى كردند، شهيد شدند، مفقود شدند، اسير شدند، به همه اينها تبريك عرض مى‏كنم و اميدوارم كه اين سال جديد يك سال خوشى براى ملت ما و براى ملت‏هاى تحت ستم دنيا باشد.

    تمام اين پيروزى‏ها و عدم پيروزى‏ها و سلطنت‏ها و ابرقدرتى‏ها و همه گذر است. ما اين جا نشستيم، بلا اشكال در صد سال ديگر از ما خبرى نيست، گذشته است، رفته است، پيروز بشويم رفته است، شكست بخوريم رفته است، قدرت داشته باشيم رفته است، نداشته باشيم گذشته است. آن كه باقى است، آن است كه در پيش خودمان است. آنچه باقى مى‏ماند، ما و چيزهايى كه حمل مى‏كنيم به عالم ديگر است. ما بايد فكر اين معنا باشيم كه خدمت بكنيم /به/ خدمتى كه براى ما سرمايه باشد براى آن جهان. زدن و پيروز شدن و فتح كردن و همه اينها اگر آن بعد معنوى‏اش نباشد، همه‏اش شكست است، بلكه آنهايى كه بيشتر در نظر مردم پيروزند، شكسته‏ترند. اين قدرت‏هاى بزرگى كه در عالم بوده است و هست و خواهد بود، اينها اگر آن بعدى كه آنها را به سعادت مى‏رساند نداشته باشند، تمامش شكست است. چند روز خورد و خواب و جنايت و خيانت و بعدش تمام /در اين جا/ اين جا بسته مى‏شود و در آن عالم باز مى‏شود، صحيفه ما باز مى‏شود. همه اين عالم شهادت مى‏دهند براى ما، همه حاضرند. ما بايد كه فكرى بكنيم كه نصرت كنيم خدا را، ان تنصروالله ينصركم. جنگ نيست، انزوا هم نيست پيشرفت نيست، شكست هم نيست. نصرت يك معنايى است كه در خود انسان بايد متحقق بشود. ما اگر چنانچه در همه جبهه‏ها پيروز بشويم، لكن به عنوان نصرت خدا نباشد، براى نصرت خودمان باشد، بخواهيم كه خودمان يك جايى را بگيريم، ما نصرت خدا را نكرديم و خدا هم آن وعده‏اى را كه داده‏اند، عمل نمى‏كنند، اگر عمل كنند يك عنايت خاصى است، ربطى به ما ندارد. آنى

    صحيفه نور ج 19 صفحه 130

    كه وعده كرده ست كه ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم ، آن اين است كه شما جبهه نصرت را باز كنيد، خدا هم باز مى‏كند. شما براى خدا كار كنيد، براى خدا پيش برويد، براى خدا زحمت بكشيد، براى خدا همه كارها را انجام بدهيد. آن كه در جبهه هست براى خدا بايد جبهه باشد، آن كه پشت جبهه است براى نصرت خدا باشد، اين كسى كه متصدى امور لشكر است براى خدا متصدى باشد، آن كه متصدى امور كشور است براى نصرت خدا باشد، آن كه در مجلس است براى خدا در مجلس باشد، براى نصرت خدا باشد و بالاخره اگر همه با نصرت خدا باشيم، خدا به وعده خودش بى‏اشكال عمل مى‏كند. اگر نقصى باشد در ماست اگر /درنصرت/ ما به خيال خودمان پيروزى داريم پيدار مى‏كنيم، لكن نصرت خدا نباشد، يعنى براى او نباشد براى پيشرفت مقاصد الهى نباشد، مقاصد الهى مقصود اين است كه براى مظلومان، براى مستمندان، براى پيشرفت احكام اسلام، براى دفع ظلم از مظلومان، براى قطع يد ستمگران، همه اينها براى خدا، خدا فرموده است، ما عمل مى‏كنيم. اگر فرموده بود كه برويد در /منزل‏هايتان/ منزلتان بنشينيد، آن وقت ما براى خدا مى‏رفتيم منزل مى‏نشستيم. وقتى مى‏فرمايد كه قتال كنيد، قاتلوهم /ما/ براى خدا، براى اطاعت اوست. وقتى براى اطاعت اوست، نصرت و شكستن هيچ فرقى با هم ندارد، براى اين كه اين وجهه الهى‏اش همه‏اش نصرت است. آن چيزى كه مربوط به معنويات است و مربوط به يك جهان ديگر است و براى ما، مايه دست است، براى ما سرمايه است، /آن/ وقتى در دست ما باشد، چه شكست بخوريم و چه پيروز بشويم، هيچ فرقى با هم ندارد و اگر اين معنا نباشد باز هم فرقى ندارد، بلكه پيروزى‏ها شكستش بيشتر است.

    اگر كار براى خدا شد، از حرف‏هاى مردم هيچ ناراحت نمى‏شويم‏

    بايد ما جديت كنيم كه اين معنا را درست بكنيم. دنبال اين باشيم كه اگر چنانچه متصدى امر دولتيم، دولتى باشيم كه براى خدا كار بكنيم و براى خدا كار كردن، اين است كه ببينيم خدا چى فرموده است، چى گفته است، ما بايد بكنيم. فرموده است كه به مستمندان بايد برسيد، به ضعفا بايد برسيد، به مردم فقير بايد برسيد براى همه بايد تهيه كنيد. وقتى كه بنا شد ما براى اين جهت خدمت كرديم، اين نصرت خداست. نصرت خدا، نصرت بندگان خداست نصرت دين خداست. وقتى ما نصرت كرديم بندگان خدا را براى خدا، براى اين كه اينها عيال الله هستند، ما اگر چنانچه در جبهه‏ها هم پيروز نشويم، اين جا پيروزيم، و اگر اين طور نشد، شكست خورديم از همين حالا، در اوج پيروزى در شكست هستيم /اين جا در اوج/ و در حضيض شكست، پيروز هستيم. ميزان، اين است و ما بايد اين را در نظر بگيريم. در هيچ پيروزى‏اى به مقدار خارج از متعارف كه مربوط به خدا نباشد، غرور و خوشحالى پيدا نكنيم و در هيچ شكستى سرشكستگى نداريم، براى اين كه ما نمى‏خواستيم خودمان يك چيزى بشويم كه سرشكستگى پيدا كنيم، ما مى‏خواستيم اطاعت امر خدا را بكنيم. خدا فرموده است: برويد دست ظالم را قطع كنيد. ما مى‏رويم، آن قدرى كه قدرت داريم، دست ظالم را، بتوانيم قطع مى‏كنيم، نتوانستيم، كار خودمان را انجام داده‏ايم. به ما فرموده است كه قاتلوهم ، خداوند تعزيرشان مى‏كند به‏

    صحيفه نور ج 19 صفحه 131

    دست شما. ما مقاتله مى‏كنيم، اطاعت است، يعنى سربسته و دربسته در اختيار او بايد باشيم، اطاعت بكنيم، دنبال هرچى مى‏رويم اطاعت بكنيم. اگر موعظه مى‏كنيم براى اطاعت خدا باشد و اگر موعظه مى‏شنويم هم براى اطاعت خدا باشد. اگر جنگ مى‏كنيم براى خدا باشد، اطاعت خدا باشد و اگر صلح مى‏كنيم، اطاعت خدا. هر جا فرموده آن كار را بكنيد، آن كار را مى‏كنيم، هرجا فرموده اين كار را بكنيد، اين كار را مى‏كنيم. اگر اين طور شديم كه از خودمان يك چيزى را مايه نگذاشتيم، هرچه هست از اوست، چيزى هم نداريم كه مايه بگذاريم، خيال مى‏كنيم چيزى داريم، هرچه هست از اوست. هرچه ما خيال مى‏كنيم داريم، نه! از اوست پيش ما، امانت است. اين امانت هم يك وقتى رد مى‏شود به خودش. اگر هم داشته باشيم به خيال خودمان، از ما نيست، اشتباه‏كنيم. همه عذاب‏هايى كه در آن عالم هست براى نفهمى آدم است. خيال مى‏كند خودش چيزى است، چون خيال مى‏كند خودش چيزى است، مى‏خواهد به همه تفوق پيدا كند. چون براى خودش هست، مى‏خواهد همه چيز را براى خودش تحصيل بكند، و اين است كه انسان را به شقاوت مى‏رساند. و سعيد اين است كه هم چيز را براى او بخواهد و براى او خواستن، يعنى براى بندگان خدا، براى احكام خدا. ما اگر چنانچه در اين جنگى كه برمان تحميل شده است، دفاع مى‏كنيم و دفاع كرديم و بيرون كرديم اين اشخاص جنگجوى مفسد را، براى اين است كه خدا فرموده است: دفاع بايد بكنيد. دفاع هست، ما دفاع مى‏كنيم. اگر هم فرموده بود كه نه، برويد جنگ بكنيد، مى‏رفتيم جنگ مى‏كرديم. حالا چون فرموده دفاع است، ما دفاع مى‏كنيم. مادامى كه آنها مشغول اين كارهاى مفسده جويى هستند، ما هم بايد دفاع كنيم، يعنى ما اطاعت امر خدا مى‏كنيم، هر كس هم هر چى مى‏خواهد بگويد. اگر براى خدا شد، از حرف‏هاى مردم هيچ ناراحت نمى‏شويم. حرف را همه مى‏زنند اگر همه نمى‏گويند حرف زده مى‏شود. شما بايستيد شب و روز را اطاعت خدا بكنيد، برايتان يك چيزى مى‏گويند، برويد براى جنگ و همه كار بكنيد براى خدا، برايتان يك چيزى مى‏گويند. مامون نيستيد از زبان مردم، همان طورى كه پيغمبر اكرم مامون نبود، براى او آن همه مى‏گفتند، براى اميرالمؤمنين هم آن همه مى‏گفتند، لكن آنها براى اين كه كارشان براى خدا بود از اين كه بگويند فرض كنيد كه، مگر اميرالمؤمنين نماز هم مى‏خواند؟ مگر على نماز هم مى‏خواند كه توى مسجد كشتندش ؟ او از اين ناراحت نمى‏شود. اگر ناراحت بشود، براى اين كه چرا يك آدمى اين طور است، نه چرا /من/ براى من مى‏گويد. انبيا، ناراحت اگرشدند براى اين بود كه چرا بايد بندگان (اين مردمى كه آمدند در اين جا و بنده هستند) خودشان را مستقل بدانند و براى خودشان كار بكند و فساد بكنند، براى اين دلسوزى مى‏كردند. و احتمال من مى‏دهم كه ما اوذى نبى مثل ما اوذيت هم ، اين معنا باشد، من احتمال مى‏دهم كه آن معرفتى كه رسول خدا داشت، ديگران نداشتند، مقاماتشان هر چه بود، به اندازه ايشان نبود. و هر چه مقامات بيشتر است راجع به معصيت‏هايى كه در عالم مى‏شود، بيشتر اذيت مى‏شود. اگر بشنود كه در آن سر دنيا يك كسى يك كسى را اذيت كرده /اين/ اين ناراحت بشود، نه از باب اين كه شهر خودم است، نه از باب اين كه مملكت خودم است، اقرباى خودم است، از باب اين كه يك مظلوم در دنيا واقع شده. ولهذا مى‏بينيد كه حضرت امير آن طور مى‏فرمايد كه

    صحيفه نور ج 19 صفحه 132

    وقتى كه آن چيز را از پاى يك ذمى بيرون آوردند، مى فرمايد مرگ براى انسان چطور است، از ظلم، بما انه ظلم بدش مى‏آيد، نه از ظلم به خودم، از خوبى به آن طورى كه خوب است خوشش‏آيد، هر كس هم به هر كس خوبى كند، از باب اين كه خوبى است خوشش مى‏آيد، هركس هم به هركس ظلم كند، از باب اين كه ظلم است ناراحت مى‏شود. اين معنى، اين است كه يك انسانى بداند كه چى هست و كجا هست و كجا مى‏رود. همه اين بساط برچيده مى‏شود لكن صحف ما برچيده نمى‏شود، هست، آن طرف است. پرده را الان هم اگر بردارند، ما خودمان مى‏بينيم كه چه كرديم، چى هست، ديگران هم مى‏بينند، اگر ستاريت خدا نباشد.

    اگر يك نفر بخواهد به هم بزند اين وحدت را، معصيت خدا را كرده است‏

    ما دنبال اين باشيم كه اطاعت خدا بكنيم. خدا فرموده است كه شماها بايد با هم باشيد، اتحاد داشته باشيد، وحدت. اگر كسى يك كلمه بگويد كه به اين وحدت صدمه بزند، اين معصيت كار كه هست هيچ، خائن كه هست هيچ، معصيت يك معصيتى است كه ممكن است كه يك كشورى را به هم بزند. اگر كار شكنى براى اين وحدت بشود، اين وحدتى كه الان در بين ملت ما موجود است، بين دولت و ملت ما موجود است، اگر يك نفر خدشه بكند بر اين، بخواهد به هم بزند اين وحدت را، اين معصيت خدا را كرده است و در حضور خدا، معصيت خدا را كرده است و علاوه بر اين جنايت بر جمهورى اسلام كرده./اين/ اگر اين معنا در ذهن انسان باشد كه خدا فرموده است كه با هم باشيد، تنازع با هم نداشته باشيد، خدا فرموده است كه وحدت داشته باشيد. و ما براى خدا وحدت مى‏خواهيم داشته باشيم، اين وحدت را كسى نمى‏تواند به هم بزند، اين وحدت الهى است، اين يدالله است. يدالله فوق همه ايدى است، اين را كسى نمى‏تواند به هم بزند. اما اگر براى خودم هى مى‏خواهم بكشم، اگر هم مى‏گويم وحدت پيدا كنيد كه خودم به نوايى برسم، اين مال شيطان است، هيچ اثرى ندارد، يعنى اثر سوء دارد براى انسان.

    ما بايد دنبال تحكيم وحدت خودمان باشيم. ملت و دولت‏مان خيال نكند كه او دولت است و آن ملت. همه مال يك كاروان هستيم كه رو به آن عالم مى‏رويم و بايد اطاعت خدا بكنيم و با هم بايد باشيم. اگر اين طور باشد، پيروزى هيچ اشكال ندارد، كه نصيبتان مى‏شود و اين پيروزى‏اى است كه خدا مى‏دهد، اين نصرتى است كه خدا مى‏دهد، او را ما با جان و دل قبول مى‏كنيم چون هديه خداست و اگر خداى نخواسته اين طور نباشد و ما با زور شمشير فرض كنيد و با زور تفنگ پيروز بشويم و پيروزى را از خودمان بدانيم، اين پيروزى نيست، اين شكست است، حالا شما خيال مى‏كنيد پيروزى است اما اگر پرده برداشته بشود، مى‏بينيد يك شكست بزرگ است. بايد با هم باشيد، براى اطاعت خدا كه فرموده است كه بايد با هم باشيد، وحدت بايد داشته باشيد، اختلاف نبايد داشته باشيد. ما بايد وحدت داشته باشيم، يعنى حفظ كنيم وحدت را. وحدت هست، لكن ادامه مى‏خواهد. ادامه بايد بدهيم ما اين وحدت را و او اين است كه /گوشمان را/ به حرف كسانى كه خداى نخواسته‏

    صحيفه نور ج 19 صفحه 133

    مى‏خواهند تفرقه بيندازند، به حرف آنها گوش ندهيم اصلش. البته در هر جايى هستند اشخاصى كه بخواهند كه فساد بكنند، لكن وقتى يك ملتى /شد/ براى خدا وحدت را مى‏خواهد ايجاد كند و واحد باشد با ديگران، اين ديگر گوشش به حرف اين كسى كه فساد مى‏خواهد بكند، بدهكار نيست. گوش آن آدمى بدهكار است كه در او يك سستى هست در اين جهت. در جهت /آن جهت/ معنويت و الهيت وقتى كه يك سستى باشد، آن وقت آن چيزهايى كه گفته مى‏شود، در انسان تأثير مى‏كند. تاثيرش هم كم كم زياد مى‏شود، يك وقتى انسان هم مى‏شود از آن ورى. اما اگر اين جهت را محكم كرديم ما كه ما براى خدا، از خدا هستيم و براى خدا بايد عمل بكنيم و به خدا مراجعه مى‏كنيم، انالله و انا اليه راجعون ما از اوييم، به او بر مى‏گرديم، او فرستاده، برمى گردانيم. اگر ما اين را تحكيم كنيم در قلبمان كه ما از او هستيم و هر چه او گفته است، بايد بكنيم. گفته است كه با هم بايد باشيد كه اگر با هم باشيد كسى نمى‏تواند شما را چه بكند، ما هم با هم بايد باشيم براى اطاعت خدا.

    الان دشمنى‏هابراى اين است كه ما براى اسلام داريم كار مى‏كنيم‏

    اين نصرت خداست، اين نصرتى است كه تخلف ندارد از نصرت كه خدا مى‏كند، ما او را نصرت مى‏كنيم، ما بنده ضعيف، نصرت بندگان خدا را براى او مى‏كنيم و او به واسطه عنايات زيادش اين را نصرت خودش حساب كرده است، با اين كه غنى از همه عالم است. نصرت ضعفا را، نصرت مظلومين را نصرت خودش حساب كرده است و گفته است: ان تنصروا الله ينصركم والا نصرت خدا يعنى چه؟ ما كى هستيم كه نصرت خدا را بكنيم؟ عالم كى هست؟ همه موجودات عالم هيچند. نصرتى كه ما بكنيم از دين خدا، نصرتى كه بكنيم از بندگان خدا، خدا به عنايت خودش اين را نصرت خودش حساب كرده، فرموده‏اند: ان تنصروالله ، ما مى‏دانيم كه خدا محتاج به نصرت ما نيست، لكن نصرت بندگان خدا را مى‏كنيم، نصرت دين خدا را مى‏كنيم و خدا به عنايت خودش قبول كرده است كه اين نصرت من است. و ما شك نداريم كه خدا (غنى مطلق) كه گفته است كه نصرت من را بكنيد و نصرتتان مى‏كنيم، اگر ما ضعفا، نصرت او را كرديم، او نصرت ما را مى‏كند. اين مسأله عقلى است. او فرموده است كه بايد با هم باشيد، اگر ما دنبال اين معنا باشيم كه اطاعت اين امر خدا را بكنيم، هر كس هر حرفى بزند به گوش ما فرو نمى‏رود، هر شايعه‏اى درست بكنند، شايعه‏ها همه خنثى مى‏شود، هر دروغپردازى كه بكنند (تبليغاتى كه در خارج دارد مى‏شود و در هرجا) همه‏اش خنثى خواهد شد، براى اين كه ما اين پايه را محكم كرديم كه ما براى خدا وحدت داريم. ما وحدتمان براى اين نيست كه خودمان به جايى برسيم يك كارى بكنيم. ما خدا فرموده وحدت داشته باشيد براى او وحدت داريم و اين وحدت كه براى خداست، هر كيدى در مقابلش خنثى است. براى اين كه /كيد/ اين كيد، كيد با خداست، اين دشمنى، دشمنى با خداست. وقتى ما براى خدا اين كار را كرديم، كسى اگر مخالفت كند، مخالفت با خدا كرده است. چون ما براى او مى‏كنيم، آن هم براى اين كه ما براى خدا مى‏كنيم دارند مى‏كنند. الان دشمنى‏ها براى اين است كه ما براى اسلام داريم كار مى‏كنيم والا ما چيزى نيستيم‏

    صحيفه نور ج 19 صفحه 134

    كه. آنها مى‏بينند كه اسلام اگر چنانجه دامنه‏اش توسعه /بكند/ پيدا بكند، دامنه نفاق برچيده مى‏شود، دامنه كفر برچيده مى‏شود، همه اين چيزها از بين مى‏رود، قدرت‏ها فلج مى‏شوند. اينها ديدند كه يك موج كوچكى در اين جا پيدا شده، لكن الان در شرق و غرب از آن حرف است، صحبت است، اينها از اين صحبت مى‏ترسند. الان ايران در همه جا مطرح است، آنها از اين مطرح شدن مى‏ترسند. ايران هم براى خودش، براى اين بيست ميليون نيست براى اين چهل ميليون، پنجاه ميليون نيست، پيشتر هم بوديم. ايران براى اين است كه مردم يك تحول الهى پيدا كرده‏اند و اين تحول الهى اسباب اين شد كه با هم شدند و قدرت بزرگى را مثل قدرت شيطانى رژيم سابق در هم شكستند و مقابل همه قدرت‏ها هم ايستاده‏اند، مردانه ايستاده‏اند، مشتشان را هم محكم نگه داشته‏اند مى‏گويند ما نه شرق را مى‏خواهيم، نه غرب را مى‏خواهيم. اگر شرق با ما بسازد و نخواهد به ما آن طمطراق شرقيت خودش را نشان بدهد، ما اهل جنگ نيستيم، اگر غرب هم همين طور باشد ما نيستيم. هر يك از اينها بخواهند تعدى بكنند ما تا آخر نفرمان مى‏ايستيم مقابلش.

    نصرت كشور اسلامى، نصرت خداست‏

    اگر چنانچه اين معنا در قلب ما واقع شده باشد كه نصرت كشور اسلامى، نصرت خداست و نصرت بندگان خدا، نصرت خداست، نصرت مظلومان، نصرت خداست، اين معنا اگر در قلب ما محكم بشود، از هيچ چيز نبايد بترسيم و انشاء الله نمى‏ترسيم و هيچ كس هم به ما نمى‏تواند كه غلبه كند و در همه جا هم پيروز هستيم، در همه جبهه‏ها، در جبهه‏هاى جنگ، در جبهه‏هاى صلح، در جبهه‏هاى عرض مى‏كنم كه بيمارستان، در همه جا پيروز هستيم. و من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى به ما تؤفيق بدهد كه ما بتوانيم به اين مقصدى كه مقصد انبياست برسيم و ما انشاء الله با هم باشيم و اين قافله را با هم به منزل برسانيم و اين امانت را به صاحب امانت رد كنيم.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 168 از 208 نخستنخست ... 68118158164165166167168169170171172178 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/