صفحه 166 از 208 نخستنخست ... 66116156162163164165166167168169170176 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,651 تا 1,660 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1651
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 53

    تاريخ: 15/6/63

    بيانات امام خمينى به در جمع رؤساى: جمهورى، مجلس، ديوان عالى كشور و نخست وزير مسؤولن لشكرى و كشورى و سفرا و كارداران كشورهاى اسلامى مناسبت عيد قربان‏

    آن چيزى كه اعمال ما را با اعمال انبيا متفاوت مى‏كند، مغز عمل است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من هم متقابلا به همه آقايان، به همه امت مسلمان دنيا و مستضعفين، اين عيد سعيد را تبريك عرض مى‏كنم و اميدوارم خداى تبارك و تعالى به بركت اين عيد و ساير اعياد شريفه، ما را و همه ملت‏هاى مسلمان را هدايت كند كه به راه مستقيم اسلام سير كنيم و به مقاصد اسلامى فكر كنيم و بتوانيم بين مسلمين يك آشتى، يك وحدتى ايجاد كنيم. حضرت ابراهيم (ع) كه اين عيد منتسب به او هست و بنيانگذار ايثار است، صورت عمل، يك معناست و معنا و محتواى عمل، يك باب ديگر. اين جا صورت عمل هم يك مشكلى است براى حلش و يك امرى است كه فوق طاقت نوع بشر است. اما آن چيزى كه ابراهيم (ع) را ابراهيم مى‏كند، مسأله اين صورت نيست، مسأله آن سيرى است كه فرموده است و منتهى به اين مسائل شده است. ابراهيم كه به حسب روايات شريفه ما، در آن وقتى كه طرف آتش داشت مى‏رفت، ملائكه آسمان به او گفتند كه حاجت داريد؟ گفت به شماها نه. آن يك باب ديگرى از معارف را داشته است. و ما صورت عمل را مى‏بينيم و از آن هم اعجاب مى‏كنيم و اعجاب آور هم هست. لكن آنهايى كه اهل معارف الهى هستند، باطن اين صورت را ملاحظه مى‏كنند. اصل اعمال انبيا مطلقا به حسب صورت، با اعمال ما به حسب نوع مؤافق است. آنها نماز مى‏خوانند ما هم نماز مى‏خوانيم، آنها روزه مى‏گيرند ما هم روزه مى‏گيريم، آنها حج مى‏روند ما هم حج مى‏رويم، آنها قربانى مى‏كنند ما هم قربانى مى‏كنيم، وقوف مى‏كنند ما هم وقوف مى‏كنيم، اين صورت را همه با هم مشتركيم. لكن تفاوت آن چيزى كه اعمال ما را با آنها متفاوت مى‏كند و اعمال انبيا را بعضى‏ها با بعض ديگر متفاوت مى‏كند، آن مغز عمل است. آن چيزى است كه آنها از آن مبدا الهام مى‏گيرند و اين اعمال را با الهام از آن جا عمل مى‏كنند. مسأله وحى و گرفتن وحى كه در انبيا هست - و آنها هم متفاوت هست يكى از امور مهمى است كه انسان تصورش را نمى‏تواند بكند كه مسأله چى هست و از چى بوده است. واسطه، جبرئيل است، جبرئيل چه جور واسطه بوده است؟ آيا پيغمبر نازل كرده است جبرئيل را و به ولايت او نازل شده است؟ با جبرئيل نازل شده است و آن وحى را رسانده است؟ مسائلى كه در آن صحبت است.

    صحيفه نور ج 19 صفحه 54

    ابراهيم (ع) خودى نمى‏بيند تا ايثارى كرده باشد

    مسأله قربانى فرزند يك باب است كه به حسب البته ديد نوع بشر، مسأله مهمى است، لكن آن چيزى كه مبدا اين عمل مى‏شود، آن چيزى كه مقابله ما بين پدر و پسر را در آن جا متحقق مى‏كند، اين يك مسائل قلبى و روحى و معنوى است، فوق اين مسائلى كه ماها مى‏فهميم. ما همه مى‏گوييم كه ايثار كرد، قربانى كرد و واقعا اين طور بوده است، خوب! مهم هم هست. لكن آيا در نظر ابراهيم(ع) هم ايثار بوده است؟ ابراهيم هم در نظرش اين بوده است كه حالا يك چيزى، تحفه‏اى مى‏برد پيش خدا؟ اسماعيل هم سلام الله عليه در نظرش بوده كه يك جانفشانى دارد مى‏كند براى خدا؟ يا مسأله اين نيست. اين مسأله‏اى است كه تا نفسانيت انسان هست، خوديت انسان هست، ايثار اسمش هست. من ايثار مى‏كنم در راه خدا فرزندم را، من ايثار مى‏كنم در راه خدا جان خودم را. اين، براى ما مهم است و زياد مهم است، براى ابراهيم نيست مسأله اين، ايثار نيست. ابراهيم خودى نمى‏بيند تا ايثارى كرده باشد، اسماعيل خودى نمى‏بيند تا ايثار كرده باشد. ايثار اين است كه من هستم و تو هستى و عمل من و براى تو و ايثار. اين، در نظر بزرگان اهل معرفت و اولياى خدا شرك است، در عين حالى كه در نظر ما كمال بزرگى است، ايثار بزرگى است.

    عيد براى ما يك معنا دارد، براى ابراهيم و براى پيغمبرها يك معناى ديگرى دارد، ما هم عيد مى‏كنيم، آنها هم عيد مى‏گيرند، لكن آنهايى كه عيد مى‏گيرند عيد لقاء است، آنها عود مى‏كنند به آن جايى كه از آن جا ظاهر شدند و عيد مى‏گيرند براى اين امر، البته بعد از ارجاع - به، باز - از آن معناى سيرالهى، بعد از ارجاع اسمش عيد مى‏شود. و بعدهاى معنويش بسيار زياد است و دست ما از آن كوتاه است و بعدهاى سياسى و اجتماعى‏اش هم زياد است و زياد بوده است و اميدواريم كه زياد بشود.

    مسلمان‏ها بايد از عبادات، هم سير معنوى كنند و هم برداشت سياسى و هم عمل‏

    اميدواريم كه مسلمان‏ها به خود بيايند و از همين عباداتى كه خداى تبارك و تعالى براى آنها مقرر فرموده است، از همين‏ها، هم سير معنوى بكنند و هم برداشت‏هاى سياسى و هم عمل. اين طور نباشد كه نماز را ما همان جهت تقرب الى الله آن را ملاحظه كنيم البته آن بالاترين چيز است. لكن بعد از اين كه انسان نمازگزار شد ايثارگر خواهد شد، بعد از آن كه ايثارگر شد، براى اسلام خدمت خواهد كرد. و حج كه در اوجهات اجتماعى و سياسى بيشتر ظاهر است، اين بحمدالله امسال تاكنونش خوب برگزار شده است و اميدواريم كه از اين به بعدش هم خوب برگزار بشود و بعدها هم افزوده بشود و مسلمين را بيدار بكنند اين حجاجى كه در بيت الله الحرام هستند. گرچه مع الاسف بعضى از آخوندهاى بسيار نافهم يا بسيار موذى در همين مقطع از زمان شروع كردند به چيزهايى نوشتن و رساله‏هايى پخش كردند و نسبت به شيعه و نسبت به ائمه شيعه و نسبت به طريقه شيعه جسارت كردند و اين در يك همچو مقطعى كه عقلاى طرفين، عقلاى مذاهب با هم جمع شدند و علماى مذاهب با هم جمع شدند و مى‏خواهند فكر بكنند براى مصالح اسلام، در يك همچو مقطع يك همچو رساله منتشر مى‏شود،

    صحيفه نور ج 19 صفحه 55

    كانه خطر براى آمريكا ديدند و واويلا بلند كردند. آن آخوند احمقى كه در يك همچو مقطع از زمان به بعض مقدسات شيعه جسارت مى‏كند، درصدد اين است كه در مقابل او هم يك كسى پيدا بشود، آن هم يك چيزى بگويد و موجب بشود كه بين مسلمين در يك همچو مقطع از زمانى كه دارد وحدت ايجاد مى‏كند، اختلاف ايجاد بشود. واقعاً اسلام چه كند با اين طرز فكرها، با اين طرز عمل‏ها؟ اسلام چه كند با اين آخوندهايى كه خودشان را به صورت يك روحانى در آوردند و در بين مردم پخش هستند؟ اين گرفتارى است كه در يك همچو موقعى كه مسلمين دارند فكر مى‏كنند، او به عنوان اين كه من ديدم كه بعض از جوان‏ها متمايل به اين اجتماع شدند، متمايل به اين ايران شدند، تكليف ديدم به اين كه بگويم و اينها مشتركند، اينها مجوسند اينها چطورند اينها چطورند و به بعض مقدسات جسارت كردند. اين، جز اين كه خدمت به استعمار است، خدمت به قدرت‏هاى بزرگ است و كارشكنى براى اسلام و مسلمين است؟ ما بايد فكر كنيم براى اين مسائل. مسلمان‏ها بايد فكر كنند براى اين مسائل و اين اشخاصى كه اين طور در صدد شكستن وحدت مسلمين‏اند.

    و بالجمله من اميدوارم كه ايران با اين راهى كه به پيش گرفته است فقط ملاحظه آن جهات صورى را نكند و ملاحظه جهات معنوى را هم بكند. تمام مسائل براى معنويات است. پيغمبرها هم كه آمدند و احكام را منتشر كردند براى اين است كه تزكيه بكنند مردم را يزكيهم و يعلمهم الكتاب همه براى اين آمدند كه مردم را با مبدا وحى آشنا كنند، سيرالى الله بدهند، صراط مستقيم، هدايت را به صراط مستقيم بكنند. و ما ايرانى‏ها و مسلمان‏ها علاوه بر اين كه جهاد در راه اسلام مى‏كنيم، بايد از جهاد اكبر هم غافل نباشيم، از جهاد به نفس هم غافل نباشيم كه مبدا همه امور است. و بايد اين اعياد را همان طورى كه عيد مى‏دانيم براى مسلمين و ذخر و شرف مى‏دانيم براى پيغمبر اكرم (ص) بايد ما خودمان مهيا بشويم كه براى پيغمبر اكرم (ص) ذخر و شرف باشيم. طورى عمل بكنيم، در مكه، در مدينه، در همه جا و با همه مسلمين در هر جا، طورى رفتار بكنيم كه اين اسباب شرافت اسلام بشود، اسباب اين بشود كه مردم بفهمند كه اسلام چه جور تربيت مى‏خواهد بكند، از تربيت اسلامى مردم ملتفت بشوند كه اسلام آمده است براى چى، قرآن شريف آمده است براى چى.

    آن چيزى كه اساس است، سير الى الله است و شكستن بت نفس و بت‏هاى ديگر

    تمام مسائلى كه هست ما مى‏خواهيم دست ظالم‏ها را كوتاه كنيم انشاء الله و مى‏خواهيم كه قدرت‏ها را سركوب كنيم و پايشان را از اين بلاد مسلمين كوتاه كنيم انشاء الله، همه اينها مقدمه اين است كه يك آرامشى در اين بلاد پيدا بشود و دنبال اين آرامش يك سير روحى پيدا بشود، يك هدايت به سوى خدا پيدا بشود. آن چيزى كه اساس است سير الى الله است، توجه به خداست، همه عبادات براى اوست، همه زحمات انبيا از آدم تا خاتم براى اين معنا هست كه سير الى الله باشد. شكستن بت نفس كه بالاترين بت‏هاست و شكستن دنبال او شكستن بت‏هاى ديگر.

    بحمدالله امسال در مكه با اين تظاهرات عظيم و با اين شعارهاى كوبنده يك مقدارى از صولت

    صحيفه نور ج 19 صفحه 56

    بت‏ها شكسته شد و انشاء الله بعدها هم خواهد شد. و اميدواريم كه هر سال بر اين مسائل اضافه بشود و مسلمان‏ها متصل بشوند به هم و همراه هم فرياد بكشند در جايى كه جاى فرياد است. و خداى تبارك و تعالى از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه همه ما را بيدار كند و همه مسلمين را بيدار كند و توجه آنها را به مصالح اسلام و به مصالح مسلمين بيشتر بكند. و اميدوارم كه دولت‏هاى منطقه هم به خود بيايند و از تبليغات سويى كه اين آخوندها مى‏كنند، خودشان را كنار بكشند و از تبليغات سويى كه آمريكا و عمال او مى‏كنند خودشان را كنار بكشند و با يك وحدت كلمه بروند تا اين كه اسلام را از دست اين خونخوارها نجات بدهند و بلاد مسلمين را از دست اين اشخاص كه مى‏خواهند ببلعند همه بلاد مسلمين را، نجات بدهند. خداى تبارك و تعالى به همه ما و به همه شما تؤفيق عنايت كند كه اين اعياد را با آشنايى به اسلام و احكام اسلام عيد بگيريم.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1652
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 58

    تاريخ: 18/6/63

    بيانات امام خمينى در ديدار با سرپرست و اعضاى ستاد تبليغات جنگ‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    مهم اين است كه انقلاب اسلامى ما انقلابى است كه به دست مردم صورت گرفته، مردم انقلاب كرده‏اند و مردم بايد آن را به آخر برسانند. مردم قيام كرده‏اند، شاه را بيرون كرده و رژيم او را سرنگون نموده و نظام اسلامى را كه به نفع مستضعفين است جايگزين آن كرده‏اند، پس، مردم بايد پاى كارى كه كرده‏اند بايستند. هر چه عمل بزرگ باشد، دشمنش بيشتر و بزرگتر است.

    امروز كه تمام بوق‏هاى تبليغاتى بر ضد اسلام و ايران است، بدين خاطر است كه ايران را به سازش و تسليم بكشند. انقلاب ما عظيم است و متكى به هيچ قدرتى نيست، نه قدرت شرق و نه قدرت غرب. انقلاب‏هايى كه در دنيا مى‏شود، به يكى از اين دو ابرقدرت متكى است ولى انقلاب مردم ما انقلابى است متكى به خود مردم، پس مردم بايد از پيامدهاى انقلابشان گله نداشته باشند. امروز كشور ايران روى پاى خودش ايستاده است، لذا زحمت‏ها و توطئه‏ها را هم بايد تحمل كند. مردم ما بايد دائما پيغمبر اكرم (ص) را به ياد بياورند، پيغمبر اكرم (ص) قيام كردند، پايدارى كردند، زحمت‏ها را متحمل شدند، در مكه با آن همه زحمت مواجه شده و در محاصره شعب آن همه رنج كشيدند و بعد در مدينه تمام ايام زندگى‏شان را با رنج و زحمت تمام كردند و حضرت حتى در بستر بيمارى به جيش اسامه دستور حركت دادند. ما هم تا آخر، زحمت‏ها و رنج‏هاى توطئه ابرقدرت‏ها را بايد تحمل كنيم. ما موظف هستيم تا امر الهى را انجام دهيم. پس، از سختى‏ها نبايد هراس داشته باشيم. آيا پيغمبر اكرم (ص) در مقابل سختى‏ها عقب نشينى كردند؟ آيا حاضر به تسليم و سازش شدند؟ ما هم كه كار انبيا و پيغمبر اكرم (ص) را انجام مى‏دهيم بايد بايستيم، بايد مقاومت كنيم تا اسلام استقرار پيدا كند و عدالت برقرار شود و دست ظالم‏ها كوتاه گردد. اين را بايد دنبال كرد. مردم زمان حضرت رسول (ص) و اصحاب او مقاومت كردند و از سختى نهراسيدند تا پيروز شدند. ما هم وقتى وارد اين كار شديم و تصميم گرفتيم كه دست بدين عمل بزرگ بزنيم، پيامدهايش را هم بايد پذيرا باشيم.

    اگر كمى عقب بنشينيم بايد دست از اسلام بكشيم و تكليف ما برخلاف اين است‏

    بايد مردم توجه كنند كه كارى بزرگ انجام داده‏اند و دشمن هم براى شكست آنها از هيچ كوششى دريغ نمى‏كند. مردم بايد محكم و استوار براى آزادى و استقلال بايستند، اگر ما دستمان را به

    صحيفه نور ج 19 صفحه 59

    سوى آمريكا و يا شوروى دراز كنيم، آسوده تا آخر زندگى مى‏كنيم ولى مردم ما كه اين را نمى‏خواهند، پس بايد اين توطئه‏ها را كم و زياد تحمل كنند. اوايل جنگ، فكر مى‏كردند ظرف چند روز كار تمام مى‏شود، حال مى‏بينند خير، جمهورى ما مستقر و ايستاده است. امروز دنيا به ايران چشم دوخته است، چه دوست و چه دشمن، كه ببينند ايران چه مى‏كند. در قديم كه ايران مطرح نبود، شاه بود و نوكرى آمريكا كه هر وقت مى‏خواست، بگويد برو! و هر وقت نمى‏خواست، بگويد نرو! ولى امروز چه؟ امروز آمريكا و شوروى به يك كارگر ساده ايران قدرت گفتن چنين حرف‏هايى را ندارند. امروز دنيا با چنين ملت شجاعى روبروست كه در مقابل تمام توطئه‏ها ايستاده و جلو رفته است و وظايفش را هم بهتر انجام مى‏دهد اگر مى‏بينيد كه در اين جا هواپيما مى‏دزدند، اولا در آمريكا و ساير نقاط هم اين دزدى‏ها فراوان است. دزدى هواپيما كه كارى ندارد، شخصى بلند مى‏شود با يك چاقو و يا گاهى فقط تشر مى‏زند و خلبان هم بايد از جان مسافران حفاظت كند و به احتمال اين كه نكند راست بگويد، به حرف او گوش مى‏دهد. امروز دنيا، دنياى آشوب و جنگ و انفجار و هواپيما ربايى است و ايران از خيلى جاهاى دنيا آرامتر است. ممكن است بعضى‏ها كه اين چيزها را نديده‏اند، با خود بگويند! با قدرت‏ها بايد ساخت. ولى بايد بدانند كه سازش، امروز نابودى تا آخر است، دفن اسلام است تا آخر دنيا. مردم بايد محكم بايستند و از اسلام و كشور دفاع كنند و از توطئه‏ها به خود هراس راه ندهند كه اگر كمى عقب بنشينند، بايد دست از اسلام بكشيم و تكليف ما برخلاف اين است. مردم انقلاب كردند، بايد پاى زحماتش هم بنشينند. مردم، پيغمبران و پيغمبر اسلام (ص) را و ابراهيم (ع) را در نظر بگيرند، ببينند كه با آنها چه مخالفت‏ها شد، ولى دست از هدفشان نكشيدند. اگر ما مسلمانيم، بايد دنباله روى آنها باشيم. دنباله روى از آنان كه فقط روزه و نماز و مسجد نيست. دنباله روى از آنان مبارزه براى حفظ اساس اسلام است. بايد براى حفظ اساس اسلام تا آخر ايستاد و پيشروى كرد.

    كارهايتان را بر اساس صدق و صداقت و صفا انجام دهيد

    مردم در مورد جنگ تصميمشان را قوى‏تر كرده و در هفته جنگ به وظايفشان عمل نمايند. خداوند شما را تأييد كند. شما پيروزيد در دنيا و آخرت، پيروزى شما نمونه است. پايدارى كنيد كه پيروزى شما بر دو ابرقدرت است. پيروزى بر يك قدرت با تأييد و پشتيبانى ابرقدرت ديگر، كار مهمى نيست. شما بايد مقابل دو ابرقدرت بايستيد، مردم بايد در مقابل دو ابرقدرت بايستند كه ايستاده‏اند و خواهند ايستاد و از هيچ چيز نمى‏ترسند. صدام دست و پا مى‏زند. اين شب‏ها شايد خوابش نبرد. او مرتب مى‏گويد كه اگر ايران حمله كند خارك را مى‏زنم. او اگر هر لحظه بتواند، خارك را با خاك يكسان مى‏كند، او قدرت ندارد.

    اميدوارم مؤفق و مويد باشيد و تبليغاتتان هميشه بر اساس صدق و صداقت باشد، كارهايتان را بر اساس صدق و صداقت و صفا انجام دهيد و هميشه مصالح ايران را در نظر بگيريد.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1653
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 65

    تاريخ: 26/6/63

    حكم امام خمينى به آيت الله مهدوى كنى در مورد مدرسه مروى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    خدمت جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمدرضا كنى دامت افاضاته‏

    با حسن تدبير و مديريت و و ثاقت و امانت كه در جناب عالى محرز است، مناسب ديدم براى تصدى امور مدرسه مروى با تمام متعلقات آن از موقوفات و غيره به جناب عالى زحمت دهم، لهذا جناب عالى را به سمت متولى مدرسه مروى و موقوفات و كتابخانه و آنچه متعلق به آن است منصوب نمودم. اميد است خداوند تعالى به جناب عالى تؤفيق مرحمت فرمايد در تمشيت امور آن جا خصوصاً تقويت جنبه‏هاى علمى و تقوايى و تربيت فضلا و علماء انشاء الله تعالى. علما و مدرسين تهران دامت بركاتهم كوشش نمايند در تعليم و تربيت طلاب محترم مدرسه و با رفت و آمد خودشان چنانچه سيره سلف صالح رحمهم الله بود اين مدرسه را با علم و عمل روشنى بخشند. از خداوند تعالى تأييد و تؤفيق جناب عالى را خواستار و اميد است با عنايات خاصه بقيه الله ارواحنا لمقدمه الفداء در اين مقصد مهم شرعى كامياب باشيد.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1654
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 60

    تاريخ: 23/6/63

    بيانات امام خمينى در ديدار با حجت الاسلام عباس واعظ طبسى، استاندار و مسؤولان نهادهاى استان خراسان، جمعى از طلاب و مدرسين حوزه علميه مشهد و گروهى از خدام و كاركنان آستان قدس رضوى به مناسبت عيد غدير

    حضرت امير شخصيتى است داراى ابعاد بسيار و مظهر اسم جمع الهى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    متقابلا اين عيد بزرگ را بر مهمانان عزيزى كه از محضر مقدس امام ثامن سلام الله عليه تشريف آوردند...، ما قدم‏هاى شما را بسيار گرامى مى‏داريم. شما از مركزى آمديد كه مركز نور است، مركز علم الهى است، مركزى است كه‏بايد همه‏در آن مركز آستان بوسى كنيد، و بايد اظهار تأسف كنم كه دست ما كوتاه است، و از شما آقايان، روحانيون و ديگر قشرها مستدعى هستيم كه آن جا كه رفتيد عرض ارادت ما را برسانيد. امروز كه روز عيد غدير است و از بزرگترين اعياد مذهبى است، اين عيد، عيدى است كه مال مستضعفان است، عيد محرومان است، عيد مظلومان جهان است، عيدى است كه خداى تبارك و تعالى به وسيله رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم براى اجراى مقاصد الهى و ادامه تبليغات و ادامه راه انبيا، حضرت امير سلام الله عليه را منصوب فرمودند. بايد ما تأسف بخوريم از اين كه نگذاشتند دست‏هاى خائن، براى جنگ‏هايى كه در زمان تصدى ايشان به امور بود، آن جنگ‏ها و جنگ افروزها نگذاشتند كه چهره اين مرد بزرگ در ابعاد مختلفى كه دارد نمايان بشود. اين بزرگوار شخصيتى است كه داراى ابعاد بسيار است و مظهر اسم جمع الهى است كه داراى تمام اسماء و صفات است. تمام اسماء و صفات الهى در ظهور و در بروز در دنيا و در عالم، با واسطه رسول اكرم در اين شخصيت ظهور كرده است. و ابعادى كه از او مخفى است، بيشتر از آن ابعادى است كه از او ظاهر است. همين ابعادى هم كه دست بشر به آن رسيده است و مى‏رسد، در يك مردى، در يك شخصيتى جمع شده است، جهات متناقض، جهات متضاد. انسانى كه در حال اين كه زاهد و بزرگترين زاهد است، جنگجو و بزرگترين جنگجوست در دفاع از اسلام. اينها در افراد عادى جمع نمى‏شود، آن كه زاهد است، به حسب افراد عادى، جنگجو نيست، آن كه جنگجوست زاهد نيست. در عين حالى كه در معيشت آن طور زهد مى‏كردند و آن طور در خوراك و در آن طور چيزها به حداقل قناعت مى‏كردند، قدرت بازو داشتند، آن قدرت بازو را و اين هم جزء امورى است كه جمعش، جمع متضادين است. در عين حالى كه داراى علوم متعدده و داراى علوم معنويه و روحانيه و ساير علوم اسلامى است، در عين

    صحيفه نور ج 19 صفحه 61

    حال مى‏بينيم كه در هر رشته‏اى، مردمى كه اهل آن رشته‏اند او را از خودشان مى‏دانند، پهلوان‏ها حضرت امير را از خودشان مى‏دانند، فلاسفه حضرت امير را از خودشان مى‏دانند، عرفا حضرت امير را از خودشان مى‏دانند، فقها حضرت امير را از خودشان مى‏دانند، هر قشرى كه اهل يك رشته است، حضرت امير را از خودش مى‏داند. و حضرت امير از همه است، داراى همه اوصاف است و داراى همه كمالات.

    بعض فقرات دعاى كميل از بشر عادى نمى‏تواند صادر بشود

    بعضى كمالات حضرت كه شايد يك قدرى مخفى مانده باشد از ادعيه حضرت معلوم مى‏شود. دعاى كميل يك دعاى عجيبى است، بسيار عجيب. بعض فقرات دعاى كميل از بشر عادى نمى‏تواند صادر بشود. الهى و سيدى و مولاى و ربى صبرت على عذابك فكيف اصبر على فراقك كى مى‏تواند اين طور بگويد؟ كى اين طور عشق به جمال خدا دارد كه از جهنم نمى‏ترسد لكن مى‏ترسد كه وقتى در جهنم برود، نازل شده از مقام خودش و به مرتبه‏اى برسد كه محروم بشود از عشق او؟ از فراق حضرت حق تعالى ناله مى‏زند. اين عشقى است كه در باطن قلب او گداخته شده هميشه و تمام اعمالى كه از او صادر مى‏شود، از اين عشق صادر مى‏شود، از اين عشق به خدا صادر مى‏شود. ارزش اعمال روى اين عشق و محبتى است كه به حق تعالى هست، روى اين فنا و توحيدى است كه در انسان هست و اين سبب شده است كه ضربه على يوم الخندق افضل من عباده الثقلين. فرضا كه اين ضربت را كس ديگر از دفاع اسلام زده بود اما از روى عشق نبود، كارش هم اسباب اين شده بود كه اسلام ترويج پيدا كند، لكن چون مبداء، مبداء عشقى نبود، افضل من عباده ثقلين. نخواهد شد. انگيزه اعمال، انگيزه روحانيت اوست نه صورت او. شمشير زدن، يك دست پايين آوردن است و يك كافر را كشتن، اين دست پايين آوردن و كافر را كشتن، از خيلى اشخاص ممكن است صادر بشود، لكن گاهى اصلا اجر ندارد و اصلا فضيلت ندارد و گاهى فضيلت دارد تا برسد به آن جايى كه افضل من عباده ثقلين. اين روى آن عشق و توحيدى است كه در قلب او هست، روى آن است كه دست دست او نيست، چشم، چشم او نيست، يد الله است، عين الله است. اينها را ما با لقلقه لسان مى‏گوييم و نمى‏توانيم تصورش را بكنيم، البته تصديقش كرديم به اين كه اين طور است اما تصورش را نمى‏توانيم بكنيم كه چه جور است وضعيت.

    ما كه مى‏گوييم شيعه حضرت على هستيم، بايد ببينيم شيوه حضرت على چه بود

    آنهايى كه شيعه اين مرد بزرگ هستند البته نمى‏توانند مثل او باشند، خود ايشان هم فرمود شما قدرت اين را نداريد، حتى قدرت همين زهد ظاهريش را، چه برسد به معنوياتش، لكن نبايد ما گمان كنيم كه ما شيعه اميرالمؤمنين سلام الله عليه هستيم. و خود او در دعاى كميل و ساير ادعيه‏هايش و در روش آن طور خوف از خدا داشت و آن طور از عاقبت مى‏ترسيد كه منعكس شده است اين در دعاى

    صحيفه نور ج 19 صفحه 62

    كميل و در حالات او و ما اصلا دنبال اين مسائل نباشيم و بگوييم ما شيعه هستيم. آن طور بسط عدالت، اگر مؤفق شده بود، كرده بود كه الگو شده بود براى همه حكومت‏هاى عالم، نگذاشتند. ما بگوييم شيعه هستيم و خداى نخواسته ظلم بكنيم، نمى‏شود اين. اگر در روايات فرموده‏اند كه پيروان على، اهل سعادتند، بايد ما ببينيم ما پيرو هستيم يا نيستيم؟ ما به وظايفمان، حتى به همان وظايف صورى‏مان عمل مى‏كنيم يا نمى‏كنيم؟ ما در اين جمهورى اسلامى چه كرديم و چه مى‏خواهيم بكنيم؟ و با ما چه كردند و چه خواهند كرد؟ شما ملت عزيز با قدرت خودتان، با ايمان خودتان، با تحولى كه درتان واقع شد، دست تبهكاران را در داخل و دست غارتگران را كه از خارج دراز شده بود قطع كرديد، شما يك حكومت طاغوتى را برداشتيد و به جاى او يك حكومت اسلامى گذاشتيد. شمايى كه اين كار را كرديد بايد دنبالش باشيد تا نگهش داريد، نمى‏شود كه انسان يك كارى بكند و نيمه كاره رهايش كند. امروز كه اسلام و جمهورى اسلامى در دست شما و ما و همه ملت ايران امانت است، اگر چنانچه خلاف بكنيم، خلاف مصالح جمهورى اسلامى بكنيم، خلاف مصالح اسلام بكنيم، به اين امانت خيانت كرديم و در پيشگاه مقدس حق تعالى مجرم و خائن هستيم. خيانت همه‏اش اين نيست كه منافقين مى‏كنند، آنها هم يك قسمش است. خيانت آن نيست كه صدام مى‏كند، آن هم يك قسمش است. آنهايى كه در داخل با اسم‏هاى مختلف ضربه مى‏خواهند بزنند به اسلام و با اسم امور مختلفه‏اى به حكومت اسلامى مى‏خواهند ضربه بزنند، اينها هم خيانت كردند. گاهى خيانت اينها راه را باز مى‏كند براى اين كه آنهايى كه مثل صدام و منافقين هستند راهشان باز بشود و خيانت بالاتر را بكنند. ما كه مى‏گوييم كه مسلمان هستيم، شيعه على بن ابى طالب هستيم، بايد ببينيم كه شيوه على بن ابى طالب چى بود، همين على بن ابيطالب كه رسول خدا او را به جاى خودش نصب كرد، بيست و چند سال براى مصالح اسلامى موافقت كرد با اشخاصى كه به عقيده او غاصب مقام بودند، براى اين كه مصالح اسلام اقتضا مى‏كرد. اگر حضرت آن وقت مى‏خواست معارضه بكند، اسلام در خطر بود. مايى كه مى‏گوييم مسلمان هستيم، بايد مصالح اسلام را در نظر بگيريم، نه مصالح شخصى خودمان را. بايد ببينيم كه امروز ضربه زدن به مجلس شوراى اسلامى، ضربه زدن به شوراى نگهبان، ضربه زدن به رئيس جمهور، ضربه زدن به دولت اسلامى، اين مى‏سازد با شيعه بودن با على بن ابى طالب؟ آن بيست و چند سال براى مصالح اسلامى موافقت كرد، بچه‏هايش را به جنگ فرستاد.

    كمك كنيد به اين دولتى كه براى اسلام و كشور شما جان مى‏كند

    امروز مصالح اسلامى اقتضا مى‏كند كه همه ما با هم باشيم، هر روز يك نغمه‏اى بلند نكنيم براى تضغيف دولت، براى تضعيف مجلس، براى تضعيف شخصيت‏ها. من يك صحبتى مى‏كنم كه نصيحت مى‏كنم به دولت كه شما مردم را شريك كنيد در اين كار، براى اين كه تنهايى نمى‏توانيد بكنيد، و نمى‏تواند هم. يك دفعه مى‏بينيم كه شياطين از اطراف به دولت حمله مى‏كنند كه معلوم شد تو خلاف شرع هميشه كردى. خداى تبارك و تعالى كه پيغمبرش را نصيحت مى‏كند كه يا ايهاالنبى اتق

    صحيفه نور ج 19 صفحه 63

    الله به حسب آن طورى كه شما مى‏گوييد پيغمبر متقى نبوده تا خدا به او گفته اتق الله ! خداى تبارك و تعالى كه به همه مؤمنين مى‏فرمايد يا ايها الذين امنوا اتقوا الله معلوم مى‏شود اينها متقى نبودند كه خدا مى‏گويند اتقوا الله اين شياطين چه مى‏گويند به اين ملت ما؟ اينها سلطنت طلبند و مى‏خواهند سلطنت را در اين جا دوباره برگردانند يا بازى خورده‏اند از آنهايى كه مى‏خواهند اين كشور را دوباره به باد بدهند و تحت سلطه آمريكا قرار بدهند؟ مى‏فهمند اينها چه مى‏كنند؟ اينهايى كه هر كدام خودشان اگر حكومت يك محله باشند نمى‏توانند اداره كنند آن جا را، چطور به خودشان اجازه مى‏دهند كه يك دولتى كه در عين همه گرفتارى‏هايى كه الان دارد و از شرق و غرب به او فشار دارند مى‏آورند، اين مملكت را دارد اداره مى‏كند و به خوبى هم اداره مى‏كند، چطور اجازه مى‏دهند به خودشان كه نسبت به اين جسارت كنند و هر روز يك صورت درست كنند. خوب، ما افراد را نمى‏شناسيم اما خداى تبارك و تعالى كه مى‏شناسد، ما افكار شما را نمى‏توانيم بفهميم اما خدا كه مى‏داند. شمايى كه نمى‏توانيد يك شهر را اداره كنيد، اگر نانوايى يك شهر را به شما بدهند نمى‏توانيد اداره‏اش كنيد، چطور مى‏گوييد كه چرا دولت نمى‏دانم چه نكرده، چه نكرده؟ شما مى‏فهميد كه كار دولت چى هست و تاكنون چه كرده است؟ شما مى‏دانيد كه كارهايى كه دولت در اين چند سال با همه اين فشارها كرده، عمقش از كارهايى كه در طول سلطنت فاسد پهلوى بوده است، بسيار بيشتر است، چى مى‏گوييد به جان اين دولت؟ دست برداريد، از خدا بترسيد، از غضب خدا بترسيد، شما خيال مى‏كنيد كه اگر دولت ساقط بشود، شما روى كار مى‏آييد؟ شما هيچ وقت نمى‏آييد روى كار. شما خيال مى‏كنيد به نفع اسلام اين حرف‏ها را مى‏زنيد؟ شيطان در لباس شما، در باطن شما اين حرف‏ها را مى‏زند و به ضرر اسلام دارد مى‏زند. دست برداريد از اين مسائل، كمك كنيد به دولت، كمك كنيد به اين دولتى كه دارد جان مى‏كند براى اسلام و براى كشور شما. چرا بايد هر روز نق بزنيد و هر روز هر جا فرصت پيدا مى‏كنيد يك چيزى بگوييد به ضد دولت يا يك چيزى را هم منتشر كنيد به ضد دولت؟ اينها مسائلى است كه بايد توجه داده شود به ملت ما. بايد توجه كنند كسانى كه در بين ملت هستند، علماى اعلام كه در هر جا هستند بايد تذكر بدهند به اينها، بايد توجه بدهند به اينها كه شما با دست خودتان مى‏خواهيد خودتان را دفن كنيد. بترسيد از آن روزى كه خدا غضب كند به ما و ما را دوباره در همان جهنمى وارد كند كه در سابق بوديم. شما يادتان رفته است كه سرتاسر ايران چه خبر بود از فحشا؟ شما نمى‏دانيد كه ما در تحت استعمار آمريكا بوديم در اين چند سال آخر و قبلا انگلستان؟ شما اين را نمى‏دانيد و يا مى‏دانيد و مى‏خواهيد دوباره او بشود؟ يا حسد داريد و مى‏خواهيد كه ولو خودتان كشته بشويد اين جمهورى هم به هم بخورد؟

    اگر با هم نباشيد شكست مى‏خوريد

    من نصيحت مى‏كنم به شما، من در يك همچو روز مباركى به شما يادآور مى‏شوم كه امام شما اين طور نبود، امام شما مصالح اسلام را رويهمرفته ملاحظه مى‏كرد، مصالح شخصى را ملاحظه نمى‏كرد. آن روزى كه مصالح عمومى اقتضا مى‏كرد تبعيت مى‏كرد. آن روزى كه - مى‏خواست -

    صحيفه نور ج 19 صفحه 64

    مصالح اسلام به اين بود كه خوارج را درو كند با شمشير، مى‏كرد. مشكلات را شما در نظر بگيريد، شياطينى كه از اطراف دنبال اين هستند كه يك چيزى پيدا كنند و در بوق‏ها بزرگش كنند در نظر بگيريد، چرا هر روز براى بوق‏هاى خارجى يك چيزى درست مى‏كنيد و خوراكى درست مى‏كنيد كه آنها تبليغ بر ضد شما بكنند؟ من تكليف مى‏دانم اين را كه عرض كنم والا نمى‏خواستم چيزى بگويم، لكن ديدم كه يك تكليفى است، كه دوباره يك شياطينى شروع كردند، يك حرفى من زدم، كه فلانى اين را كه گفته معلوم شد دولت بر خلاف بوده. من گفتم دولت بر خلاف است؟ من نصيحت كردم، خدا هم نصيحت كرده پيغمبر را، خدا هم نصيحت كرده مؤمنين را. هر روز كه اين ائمه جمعه به مردم مى‏گويند اتقوا الله يعنى همه‏تان بى‏تقوا هستيد؟! روز جمعه الان در سرتاسر كشور از آداب نماز جمعه، از واجبات نماز جمعه در يك شيوه، احتياط هم در ديگرى اين است كه مردم را امر به تقوا بكنند، معنايش اين است كه خدا همه مردم را بى‏تقوا مى‏داند كه مى‏گويد امر كنيد به تقوا؟! من كه مى‏گويم يك كارى را بكنيد، نه اين است كه شما تا حالا تخلف كرديد و نه بگوييد حالا بكنيد. خير، بايد يك قدرى بيدار بشويد توجه كنيد، نگذاريد يك وقت خدا به ما غضب بكند و شما را نشان بدهند به ملت كه اينهايند كه دارند اين كارها را مى‏كنند. اين كار را نكنيد، توجه كنيد به مسائل. شما با شخصياتى كه داريد جانشان را فداى اسلام مى‏كنند و هر روز در معرض اينند كه كشته بشوند، با اينها مخالفت نكنيد. كمك كنيد به هم، با هم باشيد، اگر با هم نباشيد شكست مى‏خوريد، اگر شكست بخوريد اسلام شكست مى‏خورد، اگر خداى نخواسته در اين نهضتى كه شده است اسلام شكست بخورد ديگر سرش را تا سال‏هاى طولانى بلند نمى‏تواند بكند، براى اين كه ابرقدرت‏ها مى‏فهميدند اسلام قدرت دارد. شما اين قدرت اسلام را حفظ كنيد. از خداى تبارك و تعالى عاجزانه تقاضا مى‏كنم كه ما را بيدار كند، مسلمين را بيدار كند، حكومت‏هايى كه در بلاد مسلمين هستند بيدارشان كند و ملت ما را پيروز كند و ارتش ما را پيروز كند و همه قواى مسلحه ما را با سعادت و سلامت پيروز كند و به همه و به همه ملت تؤفيق و سلامت وافر عنايت كند و همه ما خدمتگزار اسلام باشيم.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1655
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 66

    تاريخ: 28/6/63

    حكم امام خمينى به حجت الاسلام حاج شيخ عباس طبسى در مورد احياى مقبره شهيد مدرس‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    در عصر شكوفايى انقلاب اسلامى، بزرگداشت مجاهدى عظيم الشان و متعهدى برومند و عالم بزرگوارى كه در دوران سياه اختناق رضاخانى مى‏زيست، لازم مى‏باشد. زيرا در زمانى كه قلم‏ها شكسته و زبان‏ها بسته و گلوها فشرده بود، او از اظهار حق و ابطال باطل دريغ نمى‏كرد. در آن روزگار در حقيقت حق حيات از ملت مظلوم ايران سلب شده بود و ميدان تاخت و تاز قلدرى هتاك در سطح كشور باز و دست مزدوران پليدش در سراسر ايران تا مرفق به خون عزيزان آزاده وطن و علماى اعلام و طبقات مختلف آغشته بود. اين عالم ضعيف الجثه با جسمى نحيف و روحى بزرگ و شاداب از ايمان و صفا و حقيقت و زبانى چون شمشير حيدر كرار، رويارويشان ايستاد و فرياد كشيد و حق را گفت و جنايات را آشكار كرد و مجال را بر رضاخان كذايى تنگ و روزگارشان را سياه كرد و عاقبت جان طاهر خود را در راه اسلام عزيز و ملت شريف نثار كرد و به دست دژخيمان ستمشاهى در غربت به شهادت رسيد و به اجداد طاهرينش پيوست. در واقع شهيد بزرگ ما مرحوم مدرس كه القاب براى او كوتاه و كوچك است، ستاره درخشانى بود بر تارك كشورى كه از ظلم و جور رضاشاهى تاريك مى‏نمود. و تا كسى آن زمان را درك نكرده باشد، ارزش اين شخصيت عالى مقام را نمى‏تواند درك كند. ملت ما مرهون خدمات و فداكارى‏هاى اوست. و اينك كه با سربلندى از بين ما رفته، برماست كه ابعاد روحى و بينش سياسى و اعتقادى او را هرچه بهتر بشناسيم و بشناسانيم و با خدمت ناچيز خود مزار شريف دور افتاده او را تعمير و احيا نمائيم. مناسب ديدم كه اين خدمت را در اختيار جناب مستطاب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ عباس واعظ طبسى ايده الله تعالى قرار دهم. مردى خدمتگزار به اسلام و آستان قدس رضوى كه در مدت تصدى كوتاهش خدمات شايان تقديرى به آستان ملكوتى حضرت رضا سلام الله عليه و على آبائه نموده است و پرده از چپاولگرى‏هاى پنجاه ساله رژيم ستمگر پهلوى برداشته است، جزا الله عن الاسلام خيرا اميد است ايشان به وجهى مناسب با شخصيت آن بزرگوار اين خدمت را همچون خدمت ارزشمند ديگرشان به اتمام برسانند و موجبات رضايت خداوند متعال و خشنودى حضرت رضا سلام الله عليه و فرزند عزيزش حضرت بقيه الله ارواحنا لمقدمه الفداء را فراهم نمايد. از خداوند متعال رحمت در جوار قدس خود براى آن بزرگمرد تاريخ و عظمت براى اسلام،

    صحيفه نور ج 19 صفحه 67

    سعادت براى ملت غيور و پيروزى براى مجاهدين اسلام بر سپاه ظلم و كفر و غفران براى شهداى در راه خدا خصوصا شهداى جنگ تحميلى و صحت براى آسيب ديدگان و رهايى براى اسرا و مفقودين و صبر و اجر براى بازماندگان آنان را خواستارم.

    والسلام على عباد الله الصالحين و رحمه الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1656
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 68

    تاريخ: 5/7/63

    پيام تسليت امام خمينى به مناسبت رحلت مرحوم آيت الله سيد عبدالله شيرازى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    انالله و انااليه راجعون‏

    رحلت مرحوم آيت الله آقاى حاج سيد عبدالله شيرازى قدس سره موجب كمال تأثر است. وجود اين گونه شخصيت‏هاى علمى و دينى و متعهد به مجاهدت عليه سردمداران كفر و ستم، سرمايه‏هايى براى حوزه‏هاى علمى و پشتوانه‏هايى براى كشورند و فقدان آنان ثلمه‏اى بر اسلام و مسلمين است. اين جانب اين ضايعه اسفناك را به محضر مقدس حضرت ولى الله الاعظم ارواحنا لمقدمه الفداء و حضرات مراجع معظم و علماى اعلام دامت بركاتهم و حوزه‏هاى علميه و بيت محترم و آقازادگان ايشان ايدهم الله تعالى تسليت عرض و براى بازماندگان محترمشان صبر جزيل و اجر جميل و براى آن بزرگوار رحمت واسعه حق تعالى را خواستارم.

    والسلام على عباد الله صالحين

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1657
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 69

    تاريخ: 12/7/63

    انتصاب حجت الاسلام حاج سيد ابوالحسن موسوى همدانى به سمت امامت جمعه همدان و نمايندگى امام در منطقه‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت الاسلام آقاى حاج سيد ابوالحسن موسوى همدانى دامت افاضاته طبق درخواست اهالى محترم همدان و تأييد دبيرخانه ائمه محترم جمعه ايدهم الله تعالى جناب عالى را به امامت جمعه شهرستان همدان و نماينده خود در منطقه منصوب مى‏نمايم كه انشاء الله تعالى ضمن انجام اين فريضه بزرگ الهى مردم را به وظايف خطير و حساسى كه در راه خدمت به اسلام عزيز و انقلاب خونبار ملت شريف ايران دارند، آشنا ساخته و از اختلاف و تفرقه برحذر داريد. از خداى تعالى مؤفقيت جنابعالى و اهالى محترم همدان را در انجام هرچه با شكوهتر اين نماز وحدت بخش مسالت دارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1658
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 70

    تاريخ: 1/8/63

    فرمان امام خمينى به سرتيپ قاسم على طهيرنژاد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    تيمسار سرتيپ قاسم على ظهيرنژاد ايده الله تعالى‏

    بدين وسيله جناب عالى را به سمت نمايندگى از طرف خود در شوراى عالى دفاع منصوب مى‏نمايم. انشاء الله تعالى ضمن انجام وظايف محوله در اين شورا، به قسمت‏هاى مختلف ارتش نيز رسيدگى و نظارت نماييد و گزارش مستمر و لازم را به اين جانب ارائه نماييد. موفقيت جناب عالى را از خداوند متعال مسألت دارم.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1659
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 71

    تاريخ: 3/8/63

    انتصاب سرهنگ پياده ستاد اسماعيل سهرابى به رياست ستاد مشترك ارتش‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    سركار سرهنگ پياده ستاد اسماعيل سهرابى ايده الله تعالى‏

    با شايستگى‏هايى كه در ميدان‏هاى نبرد عليه دشمنان اسلام و ايران از شما گزارش شده است و پاى بندى‏تان به ديانت مقدس اسلام، جناب عالى را به رياست ستاد مشترك ارتش جمهورى اسلامى ايران منصوب مى‏نمايم. تؤفيق شما را در خدمت به اسلام عزيز و ايران و نظام جمهورى اسلامى از خداوند متعال خواستارم و از زحمات صادقانه و تلاش پيگير تيمسار سرتيپ ظهيرنژاد قدردانى مى‏نمايم.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1660
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 19 صفحه 72

    تاريخ: 6/8/63

    سخنان امام خمينى در ديدار با وزير امور خارجه، سفرا و كارداران جمهورى اسلامى ايران در قاره‏هاى اروپا و آمريكا

    ما بايد تحت تأثير شيطنت‏هايى كه از طرف ابرقدرت‏ها و وابستگان آنها مى شود واقع نشويم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از همه آقايان تشكر مى‏كنم كه زحمت كشيده و به اين جا تشريف آورده ايد. انشاء الله خداوند به همه آقايان تؤفيق دهد كه به اسلام و به ملتى كه زيرفشار اجانب و دولت‏هاى طاغوتى مقاومت مى‏كنند، خدمت كنيد. ما بايد به شيطنت‏هايى كه از طرف ابرقدرت‏ها و وابستگان آنها انجام مى‏شود توجه كنيم و تحت تأثير واقع نشويم. و ملت ما بيدار باشد چون براى كشورى كه از اول بنايش بر اين بوده است كه مستقل باشد و تحت سلطه ديگران نباشد و مستشار از خارج نياورد و خودش حكومت كند، اين مسائل بوده است.

    ما وقتى كه در پاريس بوديم، يك نفر از آمريكا به عنوان يك تاجر آمد كه بعدا معلوم شد تاجر نيست، فاجر است و گفت: صلاح نيست كه به ايران برويد. يا دسته ديگرى كه بعض از آنها مردمى صالح و بعض‏شان فضول بودند آمدند و گفتند كه: سلطنت و قانون اساسى را حفظ كنيد، شاه سلطنت كند، نه حكومت، و از اين حرف‏هامى زدند، كه آنها هم اشتباه مى‏كردند. بعد هم كه شاه رفت. راجع به بختيار همين مسأله را پيش آوردند، كه بگذاريد بختيار و شوراى سلطنت باشد. بعد ديدند كه نشد، راجع به تأخير آمدن ما شروع به فعاليت كردند كه حالا صلاح نيست و ممكن است چه بشود. بعد هم كه به ايران آمديم و مسائل اشتداد پيدا كرد، مثلاً، يكى از توطئه‏هاى آنان اين بود كه، اين ارتش طاغوتى بايد منحل شود و خودمان يك ارتش عليحده درست كنيم و معلوم بود كه خواهند شيطنت بكنند كه اين نقشه هم از بين رفت و حالا شما مى‏بينيد كه ارتش متحول شده و به جز اشخاصى كه فاسد بوده و فرار كردند و يا معدوم شدند، ديگران خدمت مى‏كنند كه اگر خداى نخواسته در آن وقت چنين مسأله‏اى پيش مى‏آمد، ما مواجه با شكست مى‏شديم.

    صحيفه نور ج 19 صفحه 73

    قطع رابطه با دولت‏ها برخلاف عقل و برخلاف شرع است و ما بايد با همه روابط داشته باشيم

    و الان از قرارى كه من شنيدم شيطنت ديگرى مى‏كنند و آن اين كه: ما چرا با دولت‏ها رابطه داشته باشيم؟ ما مى‏رويم به سراغ ملت‏ها و با دولت‏ها هيچ كارى نداريم! كه اين هم نقشه‏اى است كه اخيراً تعقيب مى‏شود. ابرقدرت‏ها و آمريكا خيال مى‏كردند كه ايران به واسطه انقلابى كه كرده است و مى‏خواهد استقلال و آزادى را كه يك مسأله تازه و برخلاف رويه همه حكومت‏هاست به دست بياورد، به ناچار منزوى خواهد شد، وقتى كه منزوى شد زندگى نمى‏تواند بكند، كه ديدند نشد و ايران روابطش با خارجى‏ها زيادتر گرديد. حالا به اين مطلب افتادند كه: ما چكار داريم به دولت‏ها ، اينها همه ظالم و كذا هستند و ما بايد با ملت‏ها روابط داشته باشيم. كه اين هم نقشه تازه و مسأله بسيار خطرناك و شيطنت دقيقى است. ما بايد همان گونه كه در زمان صدر اسلام، پيامبر سفير به اين طرف و آن طرف مى‏فرستاد كه روابط درست كند، عمل كنيم و نمى‏توانيم بنشينيم و بگوييم كه با دولت‏ها چكار داريم. اين برخلاف عقل و برخلاف شرع است و ما بايد همه با همه رابطه داشته باشيم، منتها چند تا استثناء مى‏شود كه الان هم با آن رابطه نداريم. اما اين معنايش كه با هيچ دولتى نبايد رابطه داشته باشيم، هيچ عقل و هيچ انسانى آن را نمى‏پذيرد، چون معنايش شكست خوردن و فنا و مدفون شدن است تا آخر و ما بايد با ملت‏ها و دولت‏ها رابطه پيدا كنيم، آنها را كه مى‏توانيم ارشاد كنيم با همين روابط ارشاد كنيم و از آنهايى كه نمى‏توانيم ارشاد كنيم، سيلى نخوريم. بنابراين، من به شما سفارش مى‏كنم كه در هر جا و در هر كشورى كه هستيد رابطه‏تان را محكم كنيد و رفت و آمد داشته باشيد چون وقتى كه رئيس جمهور به چند مملكت مى‏رود و نخست‏وزير و آقاى دكتر ولايتى هم مى‏روند و حق ايشان است مى‏فهمند كه ايران با دنيا رابطه دارد.

    ما نمى‏خواهيم روابط مان مثل روابط زمان شاه باشد، بلكه روابط خاص اسلامى داريم

    البته ما طرفدار همه مظلومين در همه جا هستيم و ميل داريم كه مظلومين بر همه ستمگران غلبه كنند و آقايان توجه كنند كه روابط زمان سابق نباشد كه در زمان سابق روابط يك طرفه بود، آقايى و نوكرى، چه در زمان قاجار و چه زمان رضاخان و تا آخر و شما ديديد كه از اول اين طور بود كه وقتى سفيرى از انگلستان يا آمريكا مى‏آمد، كسى جرأت نمى‏كرد حتى كلمه‏اى برخلاف مصالح آنها بگويد. ولى ايران امروز اين طور نيست و ما هيچ كشورى مثل ايران سراغ نداريم كه اين طور، دنيا و شرق و غرب به آن نظر داشته باشند و مستقل بوده و بگويد ما، نه با آمريكا كار داريم و نه با شوروى و ما خودمان هستيم. و اين كه با همه دولت‏ها رابطه داشته باشيم، يعنى، رابطه دوستانه، نه روابط بين ارباب و رعيت و ما اين روابط را نمى‏خواهيم مادامى كه اين طور هست. و ما استقلال خودمان را مى‏خواهيم حفظ كنيم و در دنيا زندگى كنيم و اسلام را به پيش ببريم. اين روابط بايد هر روز محكمتر بشود و شما

    صحيفه نور ج 19 صفحه 74

    از اول بايد به آنها بفهمانيد اين معنا را كه ما نمى‏خواهيم روابطمان مثل روابط زمان شاه باشد، بلكه ما روابط خاص اسلامى داريم كه اسلام نه ظالم بود و نه زير بار ظلم مى‏رفت و ما هم مى‏خواهيم اين طور باشيم كه نه ظلم كنيم، نه زير بار ظلم برويم.

    آن قدرتى كه شما را به استقلال و آزادى رساند، قدرت خداى تعالى بود

    و شما اين نكته را توجه داشته باشيد كه، آن قدرتى كه شما را به استقلال و آزادى رساند، قدرت خداى تعالى بود و تا وقتى كه اين عنايات الهى محفوظ باشد، هيچ قدرتى نمى‏تواند كارى بكند. همان طور كه در اين جنگى كه عليه ما به راه انداخته و از همه جا به دشمن ما كمك مى‏كنند، مع ذلك همه ملت ما و جوانان ما و تمام كشور ما ايستاده‏اند و ما براى دفاع تا آخر ايستاده‏ايم و دامنه تبليغات، دانيد عليه ما از كجا تا كجاست. آن وقتى كه فرانسه آن هواپيماها را به عراق فرستاد، چقدر تبليغ كردند كه، كار تمام شد و صدام خارك را با خاك يكسان مى‏كند. آن مسأله تمام شد، حال مسأله ديگرى شروع كرده‏اند كه، هليكوپترها و هواپيماهاى تازه‏اى آمده و همه جا را مى‏زند و فاصله بين خاك عراق تا خارك سيصد كيلومتر است و اينها پانصد كيلومتر را مى‏زنند. ما مى‏دانيم، اگر صدام يك روز هم قدرت اين را داشته باشد كه ايران و منافع ايران را به هم بزند، اين كار را مى‏كند و اگر نمى‏زند، نمى‏تواند. در عين حال، راديوها مرتب مى‏گويند كه، آنها مى‏توانند همه جا را بزنند. اينها مى‏خواهند يك هياهو راه بيندازند تا با آمريكا روابط داشته باشيم و ما دست از صدام برداريم. و ما تا آخر ايستاده‏ايم و با آمريكا روابط ايجاد نخواهيم كرد، مگر اين كه آدم بشود و از ظلم كردن دست بردارد و از آن طرف دنيا نيايد در لبنان و نخواهد دستش را به طرف خليج فارس دراز كند. مادامى كه آمريكا اين طور است و آفريقاى جنوبى آن طور عمل مى‏كند و اسرائيل هست، ما با آنها نمى‏توانيم زندگى بكنيم. اسرائيل آدم شدنى نيست. مع ذلك مى‏بينيد شياطين، با اين كه ما از بيست سال قبل و در زمان شاه فرياد زديم و مسلمين را به ادراك خطر اسرائيل دعوت كرديم، مى‏گويند: ايران با اسرائيل و آمريكا رابطه دارد! ما بايد فكر كنيم كه يك كشورى هستيم كه مى‏خواهيم خودمان زندگى كنيم و نمى‏خواهيم ديگران در كار ما دخالت داشته باشند و مادامى كه روابط ما با خداى تبارك و تعالى محكم است، كسى نمى‏تواند به ما آسيب برساند. و شما اين مطلب را حفظ كنيد و سفارتخانه‏ها صورت اسلامى داشته باشد كه هر كس آن را مى‏بيند، يك سفارتخانه ممتاز باشد و مثل سابق نباشد. قلب‏هايتان را با خداى تبارك و تعالى آشنا كنيد، خدا پشتيبان شماست، ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم. انشاء الله خداوند به همه شما تؤفيق دهد كه به اسلام و انقلاب خدمت كنيد.

    والسلام عليكم و رحمه الله‏

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 166 از 208 نخستنخست ... 66116156162163164165166167168169170176 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/