صفحه 159 از 208 نخستنخست ... 59109149155156157158159160161162163169 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,581 تا 1,590 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1581
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 82

    تاريخ: 7/6/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، نخست وزير و اعضاى هيأت دولت جمهورى اسلامى

    دنيا امروز روى اين جمهورى حساب باز كرده است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    در اين هفته دولت، ما تلخى‏ها و شيرينى‏ها داشتيم. تلخى‏ها از دست دادن چند نفر اشخاص متعهد كه قبل از هفته، مرحوم عراقى بود كه من مرحوم عراقى را از آن اولى كه نهضت شروع شد و تماس با ما داشتند، مى‏شناختم و انصافا مردى بود كه عمرش را صرف خدمت به اسلام كرد. و در اين هفته هم كه مرحوم آقاى رجائى كه همه مى‏دانيد چقدر مرد متعهدى و خدمتگزارى بود و واقعاً معلم اخلاق بود و اعمال خودش. و همين طور آقاى باهنر كه مرد دانشمند متعهد و معلمى بود، اين اسباب تاسف و تاثر ماست و شما. و اين تلخى است كه خوب، غير از اين هم ما در اين طول مدت داشتيم. و شيرينى و شيرينى‏ها آنچه بحمدالله در اين هفته كه هفته دولت است و واقعاً بايد هفته دولت حساب كرد. دولت و هر چه وابسته به اوست و ارتش و سپاه و همه اينها جاى خودشان را در دنيا باز كرده‏اند. يعنى دنيا امروز روى اين جمهورى و روى دولت جمهورى و روى رئيس جمهور اين كشور و روى مجلس و همه ارگان‏هاى ديگر حساب باز كرده است. آنهايى كه تاكنون در كمين بودند كه اين دولت در بين خودشان يك چيزهائى واقع مى‏شود و مردم هم اينها را قبول ندارند و بعد از يكى دو ماه قضيه تمام است و صدام هم روى همين زمينه بازيش دادند، الان چند سال است گذشته است و آنها باز در خارج نشسته‏اند و منتظرند به اينكه كسانى برايشان كارى بكنند و آنها بيايند بهره‏بردارى كنند.

    و بحمدالله الان دولت استقرار پيدا كرده است و كشور ما يك كشور مستقر مستقلى، آزادى است و من اميدوارم كه بيشتر از اين رو به استقلال و آزادى و جهات ديگر برود.

    شما گمان نكنيد كه اگر يك انگيزه ديگرى غير از اسلام عرضه شده بود، ملت مجتمع مى‏شدند

    و مهم همين معناست كه كراراً من عرض كرده‏ام، اين است كه جمهورى چون اسلامى است و ملت اسلامى هستند، مسلم هستند، مادامى كه دولت و رئيس جمهور و رئيس مجلس و مجلس و قواى قضائيه و ارتش و پاسدار و همه رو به اسلام باشند اين كشور اسلامى رو به آنهاست و اساس همين است كه براى خاطر اسلامى بودن از اول پيروزى حاصل شد. شما گمان نكنيد كه اگر يك انگيزه

    صحيفه نور ج 18 صفحه 83

    ديگرى عرضه شده بود به اين ملت، ملت مجتمع مى‏شدند. براى اينكه ملت، ملت مسلمان است. وقتى كه اسلام عرضه شد، خوب، تمام روحانيون، اكثر روحانيون، اكثر كسانى كه در كار بودند تبليغ كردند و مردم را به صحنه آوردند و مردم هم خودشان با روى گشاده آمدند و تا امروز هم تمام اين فداكارى‏ها، فداكارى‏هاى روى اسلام است نه اينكه حساب ديگرى دارد. مسأله مليت هست اما نه آنطورى كه آقايان خيال مى‏كنند كه ما مليت را بگيريم و كارى به اسلام نداشته باشيم، اول ملى باشيم و بعد اسلامى باشيم، نخير مسأله اسلامى بودن است كه مردم را وادار كرد به اينكه جوان‏هايشان را بدهند و فرياد بزنند باز جنگ، اين غير از اين چيزى نيست.

    بايد خدمت كنيد به مردم و خدمتتان را بگوئيد به آنها

    و من كراراً به آقايان عرض كرده‏ام و حالا هم باز تكرار مى‏كنم كه خدمتگزار باشيد به اين ملتى كه آن دست‏هاى خيانتكار را قطع كرد و اين امانت را به شما سپرد. شما الان امانت بزرگى از دست اين ملت تحويل گرفتيد و مقتضاى امانتدارى اين است كه آن را به طور شايسته حفظ كنيد و به طور شايسته به نسل آينده و دولت‏هاى آينده تحويل بدهيد، و مادامى كه اينطور باشيد ملت پشت شماست و مادامى كه همراه شما باشد هيچ آسيبى به شما و به كشور نمى‏رسد يكى از انگيزه‏هايى كه ديكتاتورى پيش مى‏آورد اين است كه ديكتاتورها مى‏بينند ملت همراهشان نيست، اعمال ديكتاتورى مى‏كنند. يكى از انگيزه‏هاست البته، انگيزه‏هاى ديگر هم دارد. اگر چنانچه ملت‏ها همراه دولت باشند، وجهى پيدا نمى‏كند كه ديكتاتورى بكنند با ملت خودشان، مجهز مى‏شوند براى كسانى كه به آنها حمله مى‏كنند وقتى كه ملت جدا باشد از دولت و دولت هم بخواهد از ملت استفاده كند و بدوشد ملت را ديكتاتورى پيش مى‏آيد. در اين رژيم‏هاى سابق شاهنشاهى وضع اينطورى بود كه مردم حال گريز داشتند و اينها مى‏خواستند آنها را با فشار نگه دارند و از آنها بدوشند، از اين جهت ديكتاتورى پيدا مى‏شد. شاهش ديكتاتور بود و - عرض مى‏كنم كه - استاندارهايشان هم همين طور و فرماندارهايش هم همين طور و شهربانى‏اش هم همين طور و همه‏شان، ارتش هم همين معنا بود، براى اينكه اينها مى‏ديدند كه مردم با آنها همراه نيستند، آنها هم كه مى‏خواهند استفاده بكنند، مسأله هم استفاده بود، نه مسأله براى انگيزه انسانى بود، براى استفاده بود از اين جهت اين انگيزه ديكتاتورى مى‏شد، تو سر مردم زدن مى‏شد. آن روزى كه شما احساس كرديد كه مى‏خواهيد فشار به مردم بياوريد بدانيد كه ديكتاتور داريد مى‏شويد، بدانيد كه مردم معلوم شده از شما رو برگردانده‏اند. مادامى كه مردم هستند و كمك دارند به شما مى‏كنند، شما اگر مردم نبودند نمى‏توانستيد اين جنگ را اداره بكنيد، اين شك ندارد. مردم اداره كردند، يعنى اين سپاه مردمند، اين بسيجى‏ها مردمند، ارتش هم امروز مردم است. اگر ارتش سابق بود همانطورى كه خيال كرده بود صدام، خيالش به واقعيت مى‏پيوست، براى اينكه يك ارتشى بود كه انگيزه اسلامى نداشت و انگيزه منافع شخصى داشت و به مجرد اينكه وارد مى‏شدند آنها هم دست برداشتند. خوب، ما سابق ديديم كه وقتى جنگ عمومى پيش آمد بدون اينكه با ما كار داشته

    صحيفه نور ج 18 صفحه 84

    باشند، آنها مى‏خواستند از اينجا عبور كنند، هيچ هم كار به ما نداشتند، به مجرد اينكه اينها در سر حد وارد شدند، تمام ارتشى‏ها و ژاندارمرى همه فرار كردند. و در تهران هم من خودم شاهد بود كه تهران هم چمدان‏ها را همين ارتشبدها و امثال اينها مى‏بستند و از تهران فرار مى‏كردند. كجا مى‏خواستند بروند نمى‏دانم. و من ديدم كه اين سربازهائى كه از توى سربازخانه‏ها آمده‏اند بيرون مى‏گردند دنبال اينكه يك چيزى پيدا كنند بخورند. اين براى اين بود كه مردم همراه نبودند، مردم شكر مى‏كردند كه آمدند اينجا و رضاخان رفت. اين يك واقعيت بود كه ما شاهد بوديم اين معنا را كه شكر مى‏كردند كه خدا به آنها يك منتى گذاشته است كه اجنبى‏ها، آنى كه اجنبى بودند، از روسيه بود، از آمريكا بود، از انگلستان بود، اينها آمدند و پهلوى رفت. وضع اينطورى بود، چنانچه ديديد وقتى كه محمدرضا هم رفت مردم ريختند و آنطور جشن بپا كردند، گوئى كه الان سلطنت‏طلب‏ها در خارج همين ديشب هم مى‏گفتند كه همه ايران سلطنت‏طلبند و اعليحضرت رضاى دوم الان محبوبيتى دارد كه مردم همه با او هستند! خوب، اينها بگويند. و من اعتقادم اين است كه اين رندها جمع شده‏اند دنبال اين بچه كه پول‏هايش را از جيبش در آورند. اينها مى‏خواهند اين را، پول‏هائى كه پدر كذايش از مردم گرفته و حالا در بانك‏ها دست اين است با اين بهانه‏ها از او در آورند و بعد هم رهايش كنند برود سراغ كارش. و من صلاحش را مى‏دانم برود سراغ تحصيل و برود سراغ يك كاسبى، بداند كه ديگر اين كارها گذشته است، مسأله مردم اگر چنانچه جمهورى اسلامى هم نباشد، ديگر سلطنت‏طلب نيستند اين شكى در كار نيست.

    در هر صورت آنى كه براى شما مهم است خدمت كردن به همه طبقات خصوصا مستضعف‏ها، خصوصا محرومينى كه در طول تاريخ محروم بوده‏اند اين بيچاره‏ها. بايد خدمت كنيد و خدمتتان را بگوئيد به آنها و وقتى گفته مى‏شود، عمل دنبالش باشد و انشاءالله اميدوارم كه اگر انگيزه اينطور باشد و شما موفق بشويد و انشاءالله و موفق مى‏شويد انشاءالله به اينكه خدمت كنيد به اين ملت، اين ملت هم همراه شماست و نه انگيزه ديكتاتورى پيش مى‏آيد و نه هم شما سودجو هستيد كه بخواهيد نمى‏دانم پارك داشته باشيد و ده داشته باشيد و ده را اگر دادند شما، شما اينطورى نيستيد، نمى‏توانيد هم باشيد با اينكه يك كدامتان اگر يك خانه زايد بر مقدار خودتان درست كنيد همه به شما اشكال مى‏كنند، تحت فشار اشكال مردم واقع مى‏شويد، نيستيد اينطور و نمى‏توانيد هم باشيد. و مادامى كه اينطور است، مردمى هستيد، مردمى كه هستيد مردم همراه شما هستند و وقتى مردم همراه شما هستند ديگر آسيبى در كار نيست.

    بين دولتى‏ها برادرى باشد

    و سفارش دوم اين است كه بين خودتان، بين وزرائى كه هستند، بين دولتى‏ها كه هستند برادرى باشد شما براى اسلام مى‏خواهيد خدمت كنيد، نمى‏خواهيد كه براى خودتان كارى بكنيد. شما مى‏خواهيد براى اين ملت محروم در طول تاريخ خدمت بكنيد، نمى‏خواهيد كه جيب خودتان را پر كنيد.

    صحيفه نور ج 18 صفحه 85

    شما اينجور نيستيد هيچ گاه، وقتى اينطور شد داعيه بر اينكه با هم مبارزه و معارضه بكنيد نيست و انشاءالله نمى‏كنيد. نمى‏گويم مى‏كنيد كه حالا فردا بگويند معلوم شد كه اينها ريخته‏اند به هم كه فلانى اين حرف را مى‏زند. نه، اينطور نيست، نصيحت است من مى‏كنم ولو مى‏دانم كه شما هيچ كدام اين وضع را نداريد. و من اميدوارم كه انشاءالله خداوند شما را حفظ كند و موفق باشيد و هر كدام در كار خودتان موفق باشيد. و من اين چند نفر وزيرى كه استعفا كردند خوب بعضى‏شان را خيلى مى‏شناسم مثل آقاى عسگراولادى كه ايشان هم نظير آقاى مرحوم عراقى از اول نهضت همراه بود و زحمت كشيد و من او را مرد بسيار صالحى، بسيار فداكارى مى‏دانم و بعضى آقايان هم در طول اين چيزى بوده است كه - در طول اين جمهورى شناختم مثل وزير كار كه آن هم در طول اين مدت كه آشنا شدم مى‏دانم كه مرد صالح خوبى است و مقتضاى صلاح هم همين است. كه وقتى ديدند كه مثلاً بين دولت و آنها خيلى هماهنگى نيست، خوب، اين پست را رها كنند يك پست ديگرى بگيرند و دولت را بگذارند كه آنطورى كه مى‏خواهد عمل بكند. و بحمدالله دولت هم رو به اين است كه انشاءالله مطالب را اصلاح بكند، گرانى را رفع بكند، ارزاق مردم خصوصا، ارزاق مردم كه موجب گرفتارى مردم است و ناراحتى بسيارى هم هست البته ناراحتى در طبقه بالاست، آنهائى كه گرانى برايشان چيزى نيست آنهاست كه هى به مردم تزريق مى‏كنند كه ارزانى نيست و چه و كذا. در هر صورت اميدواريم كه انشاءالله اين مسأله هم - اين - حل بشود، اين مشكل هم حل بشود و ساير مشكلات هم انشاءالله حل بشود و مشكل جنگ هم حل است تقريباً، انشاءالله بهتر از اين بشود. و اميدوارم كه انشاءالله در همه جهات موفق و پيروز باشيد و توجه خودتان را به خدا هميشه داشته باشيد و خدا در خلوت و جلوت همراه شماست و ناظر. علاوه بر اينكه ملائكةالله ناظر شما هستند، من ورائهم خداى تبارك و تعالى است كه آن چيزهايى كه بر ملائكةالله هم مخفى هست - بر - اسرار غيبى شما پيش اوست و همه چيز در نظر اوست و همه چيز پيش اوست و شما فردا بايد حساب پس بدهيد از همه چيز و من اميدوارم كه در اين حساب، خوش حساب باشيد و نامه اعمال همه ما يك نامه اعمالى باشد كه به دست راست ما بدهند و اميدوارم همه موفق و مؤيد باشيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1582
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 86

    تاريخ: 8/6/62

    پاسخ امام خمينى به پيشنهاد رئيس جمهور مبنى بر ترميم و تكميل ستاد انقلاب فرهنگى

    بسمه تعالى

    با تشكر از زحمات اعضاى محترم ستاد انقلاب فرهنگى و تمام كسانى كه براى اسلامى و انسانى نمودن دروس و محيط دانشگاه‏ها زحمت كشيده‏اند، اميد است با ترميم ستاد محترم و كوشش دانشجويان عزيز و متعهد و هماهنگى اساتيد محترم و تلاش تمامى دست اندركاران مؤمن و پشتيبانى ملت معظم، اين پايگاه اسلامى - ملى كه سرنوشت كشور در آتيه دور و نزديك به آن پيوستگى دارد با استقلال و شايستگى به خدمت خود ادامه دهد. و امروز كه كشور از استقلال شايسته برخوردار است، قيد و بند غرب و شرق و غربزدگان و شرقزدگان از كشور و دانشگاه گسسته شده است جوانان عزيز دانشگاهى هر چه بيشتر در كسب علوم و فنون در اعتلاى كشور معظم خود كوشش نمايند و از نفوذ عناصر منحرف و وابسته به چپ و راست قاطعانه جلوگيرى كنند و نگذارند محيط مقدس دانشگاه آلوده به اغراض منحرفان و وابستگان به اجانب گردد و اگر انحراف و گرايشى به شرق و غرب خداى نخواسته از اساتيد يا دانشجويان مشاهده كردند به ستاد فرهنگى اطلاع دهند و در رفع آن با ستاد همراهى لازم را بنمايند.

    از خداوند تعالى توفيق همگان را براى ادامه استقلال و اعتلاى ميهن اسلامى خواستار است.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1583
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 96

    تاريخ: 13/6/62

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از شاگردان و تربيت يافتگان مدرسه شهيد قدوسى و اعضاى خانواده آن شهيد

    آن مقدارى كه اسلام از عالم‏هاى بى‏تقوا صدمه ديده است، معلوم نيست از مردم عادى ديده باشد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ضايعه بزرگ شهادت مرحوم آقاى قدوسى باعث تأسف و تأثر است من سال‏هاى طولانى با او آشنا بودم. ايشان اهل علم و عمل بود و در راه اسلام هم فدا شد. اميدوارم خداوند رحمت‏هاى واسعه‏اش را بر او عنايت فرمايد. انشاءالله آقازاده ايشان هم راه ايشان را طى كند.

    راجع به مدرسه‏ها و حوزه‏ها كراراً عرض كرده‏ام كه علم بى‏تقوا اگر مضر نباشد، مفيد هم نيست. آن مقدارى كه اسلام از عالم‏هاى بى‏تقوا صدمه ديده است، معلوم نيست از مردم عادى ديده باشد. آنچه اصل است تقواست ولى اگر همين تقوا نزد اشخاصى جاهل باشد، گاهى ضرر مى‏زند. آدم‏هائى كه ظاهر صالح دارند ممكن است به واسطه نا آشنائى به مبانى اسلام، اشتباهاتى انجام دهند. اما علم و تقوا اگر در كسى جمع شد در دنيا و آخرت سعادتمند است. و آقاى قدوسى هم عالم بود و هم متقى.

    آقايان به خاطر اينكه اين منصب بزرگ (قضاوت) به دست بى‏تقواها نيفتد بايد در اين امر شركت كنند

    حوزه‏هاى علميه امروز بايد بيشتر از سابق در مسائل اسلامى و فقه جديت نمايند و مسأله فقه به همان نحوى كه مشايخ درست كرده‏اند، بايد محفوظ بماند، لكن الان كه ايران به واسطه گرفتارى‏ها به اهل علم احتياج دارد، اگر چه به طور موقت آقايان بايد به خدمت‏هايشان ادامه دهند و درست است كه به تحصيل فقه در اولويت است، اما همه اينها به خاطر حفظ اسلام است و امروز اگر براى حفظ اسلام احتياج باشد كه آقايان به جبهه‏ها بروند و رزمندگان را تشويق بنمايند، بايد اين كار را انجام دهند. و همچنين امور قضايى از باب اينكه قضاوت و يادگيرى آن از حوزه‏ها سلب شده بود و كسى هم فكر دخالت در آن نمى‏كرد و از اين جهت نقيصه زياد داشت و دارد و با اينكه پيش از اين من اجازه نمى‏دادم كه با تقليد، قضاوت انجام شود، لكن چون كمبود داريم افرادى كه با تقليد مى‏توانند عهده دار اين مسأله باشند، مانعى ندارد. و شايد شما مطلع باشيد با آنكه شارع مقدس به امر قضا آنهمه اهتمام

    صحيفه نور ج 18 صفحه 97

    داشته است، در سابق بر خلاف اين حتى يك عده كمونيست هم قضاوت مى‏كردند. و آقايان به خاطر اينكه اين منصب بزرگ به دست بى‏تقواها نيفتد بايد در اين امر شركت كنند. و ما تكليف داريم كه قضاوت و ساير جهات را حفظ كنيم تا زمانى كه جمهورى اسلامى در سير خود قرار بگيرد، آنگاه علما به پست خودشان كه از همه شريفتر است برگردند. و من از ابتدا همين مطلب را مى‏گفتم كه علما شانشان نيست مسؤوليت دولتى بپذيرند، خيال كردم كه بدون آنها كارها درست مى‏شود، ولى پس از مدتى ديدم كه اگر به اين وضع باقى بمانيم، اصل اسلام هم در خطر مى‏افتد. و از آن مبناى اول برگشتم و تا مادامى كه اينها اشخاص صالح را به جاى خود پيدا نكرده اند، بايد باشند. انشاءالله خداوند شما را حفظ كند و بتوانيد به تحصيل و خدمت خودتان ادامه دهيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1584
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 87

    تاريخ: 12/6/62

    پيام امام خمينى به زائران بيت‏الله الحرام و مسلمانان جهان به مناسبت فرا رسيدن عيد سعيد قربان‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    فرا رسيدن عيد بزرگ اسلامى قربان را به همه مسلمين تبريك عرض مى‏كنم. عيدى كه انسان‏هاى آگاه را به ياد قربانگاه ابراهيمى مى‏اندازد، قربانگاهى كه درس فداكارى و جهاد را در راه خداى بزرگ - را - به فرزندان آدم و اصفياء و اولياى خدا مى‏دهد. عمق جنبه‏هاى توحيدى و سياسى اين عمل را جز انبياى عظام و اولياء كرام عليهم الصلوة والسلام و خاصه عبادالله كس ديگرى نمى‏تواند ادارك كند. اين پدر توحيد و بت‏شكن جهان به ما و همه انسان‏ها آموخت كه قربانى در راه خدا پيش از آنكه جنبه توحيدى و عبادى داشته باشد جنبه‏هاى سياسى و ارزش‏هاى اجتماعى دارد. به ما و همه آموخت كه عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا بدهيد و عيد بگيريد. خود و عزيزان خود را فدا كنيد و دين خدا را و عدل الهى را بر پا نمائيد. به همه ما ذريه آدم فهماند كه مكه و منى قربانگاه عاشقان است و اينجا محل نشر توحيد و نفى شرك، كه دلبستگى به جان و عزيزان نيز شرك است. به فرزندان آدم درس آموزنده جهاد در راه حق را داد كه از اين مكان عظيم نيز فداكارى و از خود گذشتن را به جهانيان ابلاغ كنيد. به جهانيان بگوئيد در راه حق و اقامه عدل الهى و كوتاه كردن دست مشركان زمان بايد سر از پا نشناخت و از هر چيزى حتى مثل اسمعيل ذبيح الله گذشت كه حق جاودانه شود. اين بت‏شكن و فرزند عزيزش بت‏شكن ديگر سيد انبيا محمد مصطفى صلى الله عليه و آله و سلم به بشريت آموختند كه بت‏ها هر چه بايد شكسته شود و كعبه كه ام‏القرى است و آنچه از آن بسط پيدا كرده تا آخرين نقطه زمين، تا آخرين روز جهان بايد از لوث بت‏ها تطهير شود. بت هر چه باشد، چه هياكل، چه خورشيد، چه ماه و چه حيوان و انسان و چه بتى بدتر و خطرناكتر از طاغوت‏هاى در طول تاريخ از زمان آدم صفى الله تا ابراهيم خليل الله تا محمد حبيب الله صلى الله عليه و آلهم اجمعين تا آخر الزمان كه بت‏شكن آخر، از كعبه نداى توحيد سر دهد، مگر ابرقدرت‏هاى زمان ما و بت‏هاى بزرگ نيستند كه جهانيان را به اطاعت و كرنش و پرستش خود مى‏خوانند و با زور و تزوير، خود را به آنان تحميل مى‏نمايند؟ كعبه معظمه يكتا مركز شكستن اين بت‏هاست. ابراهيم خليل در اول زمان و حبيب خدا و فرزند عزيزش مهدى موعود روحى فداه در آخر زمان از كعبه نداى توحيد سر دادند و مى‏دهند. خداوند تعالى به ابراهيم فرمود: و اذن فى الناس بالحج يا توك رجالا و على كل ضامر ياتين من كل فج عميق و فرمود: وطهر بيتى للطائفين والقائمين والركع السجود و اين تطهير از همه ارجاس

    صحيفه نور ج 18 صفحه 88

    است كه بالاترين آنها شرك است كه در صدر آيه كريمه است و در سوره توبه مى‏خوانيم: واذان من الله و رسوله الى الناس يوم الحج الاكبر ان الله برى من المشركين و رسوله و مهدى منتظر در لسان اديان و به اتفاق مسلمين از كعبه ندا سر مى‏دهد و بشريت را به توحيد مى‏خواند. همه فريادها را از كعبه و مكه سر مى‏دهند و ما بايد از آنها تبعيت كنيم و نداى توحيد كلمه و كلمه توحيد را از آن مكان مقدس سردهيم و با فريادها و دعوت‏ها و تظلم‏ها و افشاگرى‏ها و اجتماعات زنده و كوبنده در مجمع مسلمين در مكه مكرمه بت‏ها را بشكنيم و شياطين را كه در راس آنها شيطان بزرگ است در عقبات رمى كنيم و طرد نمائيم تا حج خليل الله و حبيب الله و ولى الله مهدى عزيز را بجا آورده باشيم و الا در حق ما گفته مى‏شود ما اكثر الضجيج واقل الحجيج اميد است حجاج محترم بيت الله الحرام از هر فرقه هستند و اهل هر مذهب مى‏باشند در مواقف و مشاعر محترمه دستجمعى براى پيروزى اسلام بر كفر جهانى دعا كنند و براى بيدارى مسلمانان و حكومت‏هاى آنان فرياد كنند و دعاى بليغ نمايند. شايد به بركت دعا در محيط وحى و محل كسر اصنام جاهليت، خداوند تبارك و تعالى بر مسلمين تفضل كند و مجد و عظمت صدر اسلام را به آنان برگرداند و دست اجانب و جهانخواران را از بلاد آنان كوتاه فرمايد و ابر رحمت و غفران خود را بر سر عموم مسلمين بباراند. انه عفواً غفوراً .

    اينك تذكر بعض مطالب براى زائران بيت الله الحرام و عموم مسلمين لازم است گرچه كراراً عرض شده است:

    1 - از امور مهمه‏اى كه لازم است حجاج محترم و علماى كاروان‏ها وقت شريفشان را صرف آن كنند ياد دادن و يادگرفتن مسائل حج است كه كوتاهى از آن ممكن است موجب زحمت‏هاى فراوان شود از قبيل بطلان حج يا باقى ماندن به احرام.

    علماى اعلام كاروان‏ها از زوار كاروان خويش دعوت نمايند و براى آنان مجلس درس مناسك قرار دهند و حجاج واجب است براى ياد گرفتن، لحظه‏اى را كوتاهى نكنند و با تمام توان مسائل را ياد بگيرند و با علم به مسائل، مناسك را عمل كنند.

    2 - همه مى‏دانيم و بايد بدانيم كه آنچه از قرن‏ها پيش تاكنون بر سر مسلمين آمده خصوصا در يكى دو قرن اخير كه دست دولت‏هاى اجنبى به كشورهاى اسلامى باز شده و سايه شوم آنان بلاد مسلمين را به تاريكى و ظلمات كشانده است و ذخاير خداداد آنان را به باد فنا داده و به طور مداوم مى‏دهد، غفلت مسلمانان از مسائل سياسى و اجتماعى اسلام است كه به دست استعمارگران و استثمارچيان و عمال غربزده و شرقزده آنان به توده‏هاى مسلمانان محروم تحميل شده است كه حتى غالب علماى اسلام گمان مى‏كردند و مى‏كنند كه اسلام از سياست منزه است و يك شخص مسلمان نبايد در سياست دخالت كند. چپاولگران حيله‏گر كوشش كردند به دست عمال به اصطلاح روشنفكر خود اسلام را همچون مسيحيت منحرف به انزوا كشانند و علما را در چهارچوب مسائل عبادى محبوس كنند و ائمه جماعات را در مساجد و محافل عقد و ازدواج منزوى و مقدسين از توده را سرگرم ذكر و دعا و جوانان عزيز را سرگرم عيش و نوش، از صحنه امور سياسى و اجتماعى و اهتمام

    صحيفه نور ج 18 صفحه 89

    به امور مسلمين و گرفتارى بلاد اسلامى خارج نمايند و در اين امر توفيق بسزايى پيدا كردند و از اين جهالت و غفلت ما سوء استفاده نمودند و بلاد مسلمين را يا مستعمره خويش نمودند و يا به استثمار كشيدند و بسيارى از سلاطين و حكام مسلمين را استخدام نموده و با دست آنان ملت‏ها را به استضعاف و استثمار كشاندند و وابستگى و فقر و فاقه و پيامدهاى آنها گريبانگير توده‏هاى در بند گرديد و اكنون نيز مسلمين به غفلت خود و عمال استعمار به تبليغات خود و ابرقدرت‏ها به سلطه و چپاول خود ادامه مى‏دهند و آخوندهاى مزدور و دربارى به عقب نگه داشتن مسلمانان و جهالت و غفلت آنان دامن مى‏زنند و انا لله و انا اليه راجعون .

    3 - از جمله مسائلى كه به مسلمانان و مستضعفان جهان اجازه هيچ گونه فعاليت براى خروج از قيد و بند استعمارگران را نمى‏دهد و آنان را به حال ركود و عقب افتادگى نگاه مى‏دارد تبليغات همه جانبه‏اى است كه غربزدگان و شرقزدگان يا به امر ابرقدرت‏ها يا كوتاه نظرى خود در سراسر كشورهاى اسلامى و استضعافى به راه انداخته‏اند و مى‏اندازند و آن است كه علم و تمدن و پيشرفت مختص به دو جناح امپرياليزم و كمونيسم است و آنان خصوصا غربى‏ها و اخيرا آمريكايى‏ها نژاد برتر هستند و ديگران نژاد پست و ناقص هستند و ترقى آنان در اثر والانژادى آنان است و عقب افتادگى اينان در اثر نقص نژادى است و به تعبير ديگر آنان انسان‏هاى تكامل يافته هستند و اينان در حال تكامل كه پس از ميليون‏ها سال به تكامل نسبى مى‏رسند. پس كوشش براى پيشرفت بيفايده است و آزادگان يا بايد وابسته به سرمايه‏دارى غرب باشند و يا كمونيسم شرق، و به بيان ديگر ما از خود هيچ نداريم و بايد همه چيز را از ابرقدرت‏هاى غرب يا شرق بگيريم، علم را، تمدن را، قانون را، و پيشرفت را. و شما امروز سياه ما را مى‏بينيد، كه در اثر اين تفكر كه بر ما تحميل كرده‏اند هر چيز اگر چه ممتاز باشد و از خودى باشد به همين جرم مشترى‏اش كم است و همين را اگر اسم غربى به آن بگذارند مشترى زياد پيدا مى‏كند. پارچه ايران حتما بايد در حاشيه‏اش حروف خارجى و لاتين داشته باشد تا مشترى پيدا كند و مرض‏هايى كه در خود كشور به نحو شايسته معالجه مى‏شود بايد به خارج سفر كرد تا معالجه شود و اين باور در حالى است كه بعض دانشمندان و نويسندگان غيرمسلمان با شواهد زنده ثابت نموده‏اند كه تمدن و علم از اسلام به اروپا رفته و مسلمانان در اين امور پيشقدم بوده‏اند. بايد گفت كه دانشگاه‏هاى ما به دست يك مشت غربزده خود باخته، يا مزدور اداره مى‏شد و دانشمندان متعهد در اقليت بودند و قدرت را از آنان سلب كرده بودند و آن دسته اكثريت غربزده جوانان را عاشق غرب مى‏كردند و فوج فوج به خارج مى‏فرستادند و در خارج دست استعمار كار خود را مى‏كرد و جوانان را در حدى كه مطلوب استعمارگران بود نگه مى‏داشتند و با افكار غربى و غيراسلامى و غيرملى به كشور باز مى‏گرداندند و اين فاجعه قرن اخير براى ممالك اسلامى و اشباه آنها بود و حديث مفصل را از اين مجمل بايد خواند.

    4 - و از جمله چيزهايى كه مانع دفاع مسلمين از كشورهايشان است تبليغات دامنه‏دار براى هر چه بزرگتر جلوه دادن قدرت‏هاى خارجى است. در سابق از انگليس به دست به اصطلاح روشنفكران

    صحيفه نور ج 18 صفحه 90

    و تحصيلكردگان غربزده يك غول ساخته شده بود، به دولت‏هاى بى‏اطلاع و ملت‏هاى در بند تحميل كرده بودند كه اگر به يك فراش سفارتخانه انگليس يك حرف درشت زده شود ايران به باد فنا مى‏رود و پرچم سفارت بر سر خانه هر مجرمى كه افراشته مى‏شد از مجازات مصون مى‏گشت و اشاره سفير انگليس به دولت يا صدر اعظم كافى بود براى اجراى اوامر و اطاعت بى‏چون و چراى او. و امروز از اين دو قدرت خصوصا امريكا در بلاد مسلمين همان غول را بسيار بزرگتر و شاخدارتر ساخته‏اند و گمان مى‏كنند اگر به يكى از اين دو قطب گفته شود بالاى چشمت ابروست، كشور از بين مى‏رود. و با خيال‏هاى خام و مقايسه عصر حاضر با عصرهاى گذشته و دامن زدن وابستگان غربزده به اين نحو شايعه‏ها، مسلمين را از دفاع بحق خود مأيوس نمودند. و جرم اين خودباختگان ملى‏نما كمتر از مجرم اصلى نيست.

    5 - امروز چاره چيست و براى شكستن اين بت‏ها چه تكليفى متوجه مسلمانان جهان و مستضعفان مى‏باشد؟ يك چاره كه اساس چاره‏هاست و ريشه اين گرفتارى‏ها را قطع مى‏كند و فساد را از بن مى‏سوزاند، وحدت مسلمانان بلكه تمامى مستضعفان و دربند كشيده شدگان جهان است و اين وحدت كه اسلام شريف و قرآن كريم بر آن پافشارى كرده‏اند، با دعوت و تبليغ دامنه‏دار بايد بوجود آيد و مركز اين دعوت و تبليغ، مكه معظمه در زمان اجتماع مسلمين براى فريضه حج است كه ابراهيم خليل الله و محمد حبيب الله شروع و در آخر الزمان حضرت بقيه الله ارواحنا لمقدمه الفدا تعقيب مى‏كند. به ابراهيم خليل الله خطاب مى‏شود كه مردم را به حج بخوان تا براى شهود منافع خود از همه اقطار بيايند. اين منافع جامعه است منافع سياسى، اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى. بيايند و ببينند تو كه بر آنان پيغمبرى عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا تقديم كردى و همه ذريه آدم بايد به تو تأسى كنند، ببينند كه بت‏ها را شكستى و آنچه جز خداوند بود به دور افكندى، شمس باشد يا قمر، هياكل، حيوانات يا انسان‏ها و گفتى از روى حقيقت گفتى وجهت وجهى للذى فطر السموات والارض حنيفاً مسلماً و ما انا من المشركين و همه بايد به پدر توحيد و پدر پيامبران عظيم‏الشان تأسى كنند. و در سوره توبه كه امر شد در مجمع عمومى در مكه خوانده شود مى‏خوانيم: و اذان من الله و رسوله الى الناس يوم الحج الاكبر ان الله برى من المشركين و رسوله فرياد برائت از مشركان در مراسم حج و اين يك فرياد سياسى - عبادى است كه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم به آن امر فرمود. حال بايد به آن آخوند مزدور كه فرياد مرگ بر آمريكا و اسرائيل و شوروى را خلاف اسلام مى‏داند گفت تأسى به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالى خلاف مراسم حج است؟ آيا تو و امثال تو آخوند امريكايى فعل رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و امر خداوند را تخطئه مى‏كنيد و تأسى به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالى را بر خلاف مى‏دانيد و مراسم حج را از برائت از كفار تنزيه مى‏كنيد و اوامر خدا و رسول را براى منافع دنيايى خود به طاق نسيان مى‏سپاريد و برائت و نفرين را نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمين كفر مى‏دانيد؟ ما اميدواريم كه دولت سعودى به وسوسه اين آخوندهاى از خدا بى‏خبر گوش فرا ندهد و مسلمين را همانطور كه وعده

    صحيفه نور ج 18 صفحه 91

    نموده است در مراسم حج و برائت از كفار و مشركان آزاد گذارد و در اين عمل الهى با آنان خصوصا زائران ايرانى و فلسطينى و لبنانى و افغانى كه مورد تجاوز كفار قرار گرفته‏اند هماهنگ شود تا دشمن مشترك همه مظلومان را با نداى واحد به عالميان معرفى كنند. و من موكداً از زوار ايرانى و ديگر زائران بيت الله الحرام مى‏خواهم كه نظم و آرامش را مراعات كنند و به دستورات نماينده اينجانب، جناب حجت الاسلام آقاى خوئينى‏ها عمل كنند و همه مسلمانان را برادر خود بدانند و با آنان به طورى كه شايسته يك مسلمان متعهد است عمل نمايند. اميد است دولت سعودى نيز با حجاج ايرانى كه از ستمكاران غدار كه به كشورهاى اسلامى تجاوز و دخالت‏هاى بيجا مى‏كنند، تظلم مى‏نمايند، به نحوى شايسته هماهنگى و همگامى و وحدت كلمه، كفار متجاوز به حريم اسلامى را محكوم كنند تا حج امسال انشاءالله تعالى به طورى كه مرضى خداوند و رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم است انجام گيرد.

    6 - از جمله چيزهايى كه براى قيام مسلمانان و مستضعفان جهان عليه چپاولگران جهانى و مستكبران جهانخوار لازم به تذكر است آن است كه نوعاً قدرت‏هاى ستمگر از راه ارعاب و تهديد يا به وسيله بوق‏هاى تبليغاتى خودشان و يا به وسيله عمال مزدور بومى خائن‏شان مقاصد شوم خود را اجرا مى‏كنند، در صورتى كه اگر ملت‏ها با هشيارى و وحدت در مقابلشان بايستند موفق به اجراى آن نخواهند شد. شواهد بر اين مدعا زياد است و زنده‏ترين شاهد در كشورهاى منطقه ايران و افغانستان است. ايران چنانچه مى‏دانيم و مى‏دانيد دست بسته تسليم امريكا بود و شاه مخلوع خائن، اين كشور را در تمامى ابعاد وابسته به امريكا كرده بود و ايران يكى از پايگاه‏هاى نظامى امريكا بود. ارتش در دست مستشاران آن و فرهنگ در دست جيره‏خواران و شاه و دولت و مجلس از نوكران و سرسپردگان بودند. اقتصاد در وابستگى از آنها بدتر و شاه مخلوع در منطقه نيرومندترين ژاندارم بود و پشتيبان او امريكا و ديگر كشورهاى وابسته به آن بودند و از حيث تجهيزات نظامى بسيار غنى بود، با اينهمه ملت معظم ايران كه فاقد قدرت نظامى و تجهيزات رزمى و حربى بود با دست خالى و ايمانى قوى فرا گرفته از اسلام و عزمى راسخ و اتكاء به خداى تعالى و اعتماد به نفس در مدتى كوتاه به طور معجزه‏آسا بت‏هاى تخيلى ساخته و پرداخته غربزدگان را فرو ريخت و طومار ستمگرى دو هزار و پانصد ساله را در هم پيچيد و بر اسطوره‏هاى تاريخ‏سازان و بت‏تراشان خط ابطال كشيد. و افغانستان هجوم ناجوانمردانه شوروى، آن قدرت اسطوره‏اى و ارتش قدرتمند حكومت غاصب و حزب خائن را با قدرت ايمان و اتكال به خداى بزرگ و اعتماد به خويش در هم كوبيد. به طورى كه بايد گفت شوروى با پريشانى و پشيمانى از هجوم ظالمانه خود بسر مى‏برد و در حيرت است كه چگونه از افغانستان بدون آبروريزى جا خالى كند. و همچنين ملت قدرتمند و علماى متعهد بودند كه فرانسه و انگلستان غاصب را از الجزاير و عراق بيرون كردند. اينها و امثال اينها براى فرو ريختن رعب‏هاى ساختگى به دست استعمار استثمارگران كافى است كه مسلمانان و دولت‏هاى كشورهاى اسلامى را از خواب گران بيدار كند و اين طلسم‏هاى ساختگى را و سحرهاى شيطانى را ابطال نمايد و مسلمانان و دولت‏هاى

    صحيفه نور ج 18 صفحه 92

    آنان را با داشتن يك ميليارد جمعيت و در دست داشتن شريان حيات غرب و شرق و دارا بودن كشورهاى وسيع و غنى از سحر و وحشتزدگى خارج كند و از ايران كه با جمعيت ناچيز سى و چند ميليونى دست همه قدرت‏ها را از كشور خود قطع و تمام قيد و بندهاى استعمارى را گسيخت و مستشاران و مفتخواران را از ميهن عزيز راند، عبرت بگيرند و به بوق‏هاى استعمارى كه يكصدا از اول پيروزى انقلاب تاكنون با شايعه‏پردازى‏ها و نشر اكاذيب، ايران را يك كشور در حال سقوط و ورشكسته معرفى كرده و مى‏كنند گوش فرا ندهند و از يك قدرت اسلامى كه هدفش سرافرازى مسلمين و كوتاه كردن دست ستمگران از ذخائر خداداد آنان است و پيوسته مى‏خواهد بين برادران اسلامى صلح و صفا و اخوت ايمانى برقرار باشد، قدردانى كنند و بدانند كه كشورهاى قدرتمند فرصت طلب كه غايت آمالشان دست يافتن بر كشورهاى اسلامى و مستضعف است آنان را در مواقع گرفتارى تنها مى‏گذراند و كلمه وفا در قاموس آنان راهى ندارد.

    7 - اگر انشاءالله آن وحدت بين مسلمين و دولت‏هاى كشورهاى اسلامى كه خداوند تعالى و رسول عظيم‏الشانش خواسته‏اند و امر به آن و اهتمام در آن فرموده‏اند، حاصل شود، دولت‏هاى كشورهاى اسلامى با پشتيبانى ملت‏ها توانند يك ارتش مشترك دفاعى بيش از صد ميليونى تعليم ديده ذخيره و يك ارتش ده‏ها ميليونى زير پرچم داشته باشند كه بزرگترين قدرت را در جهان به دست آورند. و اكنون كه اين حاصل نيست، دولت‏هاى اسلامى منطقه و حواشى آن مى‏توانند يك ارتش ذخيره ده‏ها ميليونى و يك ارتش بيش از ده ميليونى تحت پرچم براى دفاع از كشورهاى اسلامى داشته باشند كه اين نيز فوق قدرهاست و اميد است دولت‏هاى منطقه با قطع نظر از زبان و نژاد و مذهب فقط تحت پرچم اسلام در اين امر فكر كنند و طرح آن را بريزند و از ننگ خضوع در برابر ابرقدرت‏ها نجات يابند و شيرينى استقلال و آزادى را بچشند و براى به دست آوردن چنين قدرتى لازم است هر يك از دولت‏ها با تفاهم با ملت خود براى دفاع از كشورشان يك چنين طرح حياتبخشى را در دست مطالعه قرار دهند. و از كشور اسلامى ايران در اين امر كه مدافع كشورهاى خود و برادران اسلامى خويش است الهام بگيرند. امروز ايران با همه گرفتارى‏ها و كارشكنى‏ها و حصر و سدها در صدد است تمام جوانان خود را تعليم نظامى دهد و تاكنون به طورى كه گزارش مى‏دهند قريب يك ميليون رزمنده ذخيره تعليم ديده دارد كه به محض آنكه لازم شود، با يك هشدار براى دفاع از ميهن اسلامى خود مجهز و مسلح مى‏شوند. دولت‏هاى اسلامى و منطقه نيز اگر مثل دولت ايران با ملت رفتار كنند و خود در كنار ملت باشند و مردم احساس خدمتگزارى آنان را نمايند اين امر در كشورهاى آنان نيز حاصل مى‏شود و مقدمه است براى آنچه اسلام بزرگ به آن امر كرده و طرح داده است. و بايد متأسف بود كه اسلام در همه ابعادش ناشناخته است و زير پرده‏هاى استعمارى در طول تاريخ مى باشد. از خداى بزرگ مى‏خواهيم كه اين پرده‏هاى سياه را برچيند و چشم مسلمانان را به جمال جميل اسلام روشن فرمايد تا دنيا بداند اسلام براى جهان چه آورده است. و آنچه غايت تعليمات اسلامى است همزيستى مسالمت آميز در سطح

    صحيفه نور ج 18 صفحه 93

    جهان است كه اميد است با تعجيل در ظهور مهدى آخرالزمان ارواحنافداه حاصل شود، و رسيدن انسان‏ها به كمال و سعادت اخروى است كه خداوند نصيب همگان فرمايد.

    8 - مسلمانان و خصوصاً مظلومان منطقه بدانند كه اسرائيل با تغيير و تبديل مهره‏ها كه شايد اغفال رزمندگان فلسطينى و لبنانى باشد هيچ گاه از مقصد شوم خود كه حكومت بر كشورهاى مسلمين از نيل تا فرات است منصرف نخواهد شد و امريكا كه چنگ و دندان در منطقه‏نشان مى‏دهد از مهره‏اى چون اسرائيل كه مجرى جنايت‏هاى آن در منطقه است به كامل پشتيانى مى‏كند و بازى‏هاى سياسى اينان را نبايد از نظر دور داشت. و كسانى كه از اسرائيل حمايت مى‏كنند بايد بدانند كه افعى گزنده را در حمايت خود قوى مى‏كنند كه در صورت فرصت خداى نخواسته حرث و نسل منطقه را به هلاكت مى‏كشاند و بايد به اين افعى خزنده خطرناك مهلت ندهند. چنانچه صدام جنايتكار اگر فرصت پيدا كند خطرش براى منطقه از اسرائيل كمتر نيست. و لازم است براى آرامش، منطقه، اكنون كه به يارى خداوند متعال قواى مسلح ايران ايدهم الله تعالى اين جرثومه فساد را تاليه پرتگاه هلاكت رسانده‏اند و از سردار قادسيه يك موجود مفلوك ساخته‏اند، دولت‏هاى منطقه از كمك به او دست بردارند كه صلاح دين و دنياى آنان است و در صورتى كه مهلت پيدا كند بر هيچ يك از دولت‏هاى خليج فارس و ديگران رحم نخواهد كرد. شما ديديد اكنون كه با شكست مفتضحانه روبرو است در يك سخنرانى گفت: اعراب بايد رهبرى عراق را بپذيرند و شك نكنيد كه اگر قدرت پيدا كند به مسأله رهبرى اكتفا نخواهد كرد. و بوق تبليغاتى دولت‏هايى كه از ايران سيلى خورده‏اند، براى مصالح خودشان و دربند كشيدن هر چه بيشتر ملت‏ها، شماها را از ايران ترسانند، ولى دولت‏ها بدانند كه ايران به پيروى از تعاليم اسلامى با تمامى آنها در صورتى كه به موازين اسلامى گردن نهند با برادرى و برابرى رفتار مى‏نمايد ولى هرگز به خود اجازه نمى‏دهد با كسى كه نسبت به ما آن همه خسارات و جنايات وارد كرده است مسالمت كند. و ملت عزيز عراق در انتظار پيروزى ايران است تا از نيش‏هاى اين عقرب جراره نجات پيدا كند و اميد است كه با يارى خداوند اين انتظار به طول نيانجامد اليس الصبح بقريب.

    9 - حجاج محترم ايران و زائرن حرمين شريفين بدانند كه آنها از كشورى كه براى اهداف اسلامى و بيرون راندن ستمگران از كشور عزيز خويش قيام كرده است به سوى خانه خد و حرم شريف رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم و قبور معظم و فرزندان پيامبر عليهم و صلوات الله مى‏روند، تحت مراقبت برادران اسلامى سراسر جهان هستند و خبرگزارى‏ها و دروغپردازان بوق‏هاى تبليغاتى و دشمنان اسلام در كمين نشسته و مراقب اعمال و اقوال آنان هستند و در صددند كه از كاهى كوهى بسازند و سرتاسر جهان را از شايعه‏هاى خود پر نمايند. در اين صورت جزئى انحراف و خطا و لغزش آنان علاوه بر آنكه در پيشگاه خداوند بزرگ و رسول عظيم الشانش مى‏باشد، در حضور ساير زائران حرمين شريفين است كه به واسطه پيامد آن گناهى بزرگ و خطايى عظيم است زيرا علاوه بر آنكه بعض اعمال و گفتار، خلاف حرمت حرمين شريفين است موجب وهن جمهورى اسلامى است كه

    صحيفه نور ج 18 صفحه 94

    خداى نخواسته اين جمهورى اسلامى كه براى حكومت الله و برقرارى احكام مقدس آسمانى قرآن و سنت تشكيل شده به واسطه بعض اعمال و رفتار آنان به گونه‏اى ديگر معرفى شود و عيب جويانى كه مراقب خرده گيرى و بهانه هستند بر ضد اسلام و جمهورى اسلامى به شايعه پراكنى و مشوه نمودن چهره نورانى اسلام و جمهورى اسلامى بپردازند و گناه آن در نامه اعمال آنان كه براى عبادت فريضه حج رفته‏اند نوشته شود. لازم است مراقب باشند كه اعمال رويه و گفتار باطل تحقق پيدا نكند و هركس مراقب دوستان و نزديكان خود باشد و در برنامه‏هاى انسانى‏اسلامى صحيح كه از طرف نماينده اينجانب جناب حجت‏الاسلام آقاى خوئينى‏ها ترتيب داده مى‏شود تبعيت كنند و از آنها تخطى نكنند كه موجب هرج و مرج و ناراحتى زائرين فراهم شود. و پليس كشور سعودى و متصديان امور حج و زيارت و دولت سعودى بايد توجه كنند كه زائران ايرانى كه از يك كشور انقلابى تحت ستم غرب و شرق و غارت زده كه با تأييد خداوند متعال و قيام و نهضت همگانى خود را از چنگال ابرقدرت‏ها نجات داد و با همت والاى مرد و زن و كوچك و بزرگ استقلال و آزادى را به دست آورد و رژيم ستمشاهى امريكايى را به رژيم اسلامى مردمى تبديل كرد و مستشاران و جاسوسان امريكائى و شوروى را يا از كشور راند و يا به بند كشيد، به زيارت بيت الله الحرام و مرقد مطهر رسول خدا صلى الله عليه وآله و سلم و ائمه مسلمين عليهم السلام مشرف مى‏شوند، ميهمانان خدا و رسولند و اهانت و جسارت به آنها اهانت و جسارت به ميزبانان بزرگ آنان است، خصوصاً كه اين ميهمانان آمده‏اند تا همراه با مناسك حج به نداى ابراهيم خليل‏الله و محمد رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم لبيك گويند كه لبيك به آنان نيز لبيك به خداى تعالى است. با اينانى كه از كل فج عميق هجرت به سوى خدا و رسول بزرگ او كرده‏اند با مهر و صفا و محبت و وفا و اخوت اسلامى رفتار كنيد و ميهمانان خدا و رسول را آزار ندهيد. اينان براى مناسك حج و برائت از مشركان و كافران كه خدا و رسول او از آنان برائت جسته است آمده اند. اين ميهمانان متعهد را گرامى داريد و از قدرت يك رژيم مقتدر اسلامى براى سركوب دشمن اسلام و مسلمين، اسرائيل غاصب و قطع يد ارباب او امريكا، راس دشمنان اسلام و كشورهاى اسلامى بهره بردارى كنيد و مكه مكرمه را با هماهنگى زائران سراسر جهان به كانون فرياد عليه ستمگران تبديل كنيد كه اين يكى از اسرار حج است و خداوند غنى از لبيك‏ها و عبادات بشر است.

    بارالها! ما را از پيروى شيطان و نفس اماره حفظ فرما. ما را از حب جاه و مقام و دنيا و نفس خويش بازدار. دولت‏هاى كشورهاى اسلامى را از وحشتزدگى در مقابل دو قدرت چپ و راست نجات مرحمت فرما و آنان را به وظايف اسلامى انسانى آشنا نما. و ملت‏ها و دولت‏هاى كشورهاى اسلامى را براى حصول وحدت و اخوت راهنمائى فرما. و حجاج ايرانى را كه در راه هدف بزرگ تو تحمل رنج و زحمت و اهانت و حبس و زجر مى‏نمايند از رحمت و جلوه خاص خود بهره‏مند فرما. و دست قدرت چپاولگر را از بلاد مسلمين كوتاه فرما. و ما را به آنچه رضاى تو است هدايت نما و لشكريان اسلام را در دفاع از سرزمين خود و مظلومان منطه نصرت عنايت فرما. و اسرائيل غاصب

    صحيفه نور ج 18 صفحه 95

    متجاوز و امريكا و شوروى ستمگر را مخذول فرما. و اسلام و مسلمين را تقويت فرما و از شر اجانب حفظ كن.انك ولى النصر والنعمه والسلام على رسول الله صلى الله عليه وآله و على اولياء المعصومين سيما بقيه الله فى الارضين ارواحنا فداه

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1585
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 98

    تاريخ: 15/6/62

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اعضاء مسؤولين و اساتيد جامعه الامام الصادق اعضاى ستاد انقلاب فرهنگى، اساتيد و طلاب مدرسه عالى شهيد مطهرى و گروهى از مسؤولين مؤسسه در راه حق‏

    به دليل تبليغات خاص اجانب و عمال آنان اسم سياست را نمى‏توانستيم در حوزه‏هاى علميه ببريم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من بايد تشكر و قدردانى كنم از آقايان فضلائى كه در قم و تهران اشتغال دارند به تعليم و تعلم. و اميدوارم كه براى آتيه اسلام همه مفيد و به طور شايسته آنچه كه بايد، وظيفه آنهاست عمل بفرمايند. مع‏الاسف ما هم دانشگاه‏مان و هم مدارس علوم دينيه‏مان هر كدام از يك جهتى نواقص زياد داشت و نمى‏شد. و نمى‏توانستند رفع كنند. دانشگاه از جهت اينكه اصلاً اساسش اگر هم بر اين نبود كه ايران را به دامن قدرت‏هاى بزرگ بيندازد، كم كم به آن قضيه كشيده شد و جوان‏هاى عزيز ما را آن اشخاصى كه مأمور بودند، به نحوى كه آنها مى‏خواستند تبليغ و تربيت مى‏كردند و بعد هم مى‏فرستادند به خارج و آنها رويشان كار مى‏كردند و بعد هم كه آمدند، بسياريشان اصلاً با ديانت بكلى مخالف بودند و بسياريشان هم بودند كه اگر هم مخالف نبودند نمى‏توانستند كارى انجام بدهند در هر صورت دانشگاه وضعش اين بود. مدارس علمى كه ما حالا از آن روى همرفته تعبير مى‏كنيم به فيضيه، آن از جهات ديگر ناقص بود، آنجا را مستقيما نيامدند مثل دانشگاه تصرف كنند و نتوانستند بكنند. آنها با همه سختى‏ها در دوران رضاخان كه سختى‏ها زياد بود، تحمل كردند و راه خودشان را ادامه دادند و زمان بعد هم همين طور. لكن ما محصور شده بوديم در يك كتاب‏ها و در يك عقايد خاصى كتاب‏ها از حيث تعليم و تعلم غالباً از طهارت و تجارت و صلات - غالباً - تجاوز نمى‏كرد. علوم قضايى و حدود و ديات و اينها از علوم غريبه بود، البته مشايخ نوشته‏اند، همه را مستقصى نوشته‏اند، لكن در حوزه‏ها از باب اينكه اين امور خارج بود از حيطه عمل آنها، قضاوت دست آنها نبود، حدود و ديات و قصاص و اينها عملى نبود، از اين جهت آنها مورد بحث واقع نمى‏شد و ما محصور شده بوديم در كتاب‏ها، در باب تعليم و تعلم به همان مقدار، و از آن طرف در عين حالى كه خارجى‏ها و عمال آنها تصرف مستقيم نداشتند در حوزه‏ها، لكن يك تبليغات خاصى انجام گرفته بود در سال‏هاى طولانى كه بايد حوزه‏ها از امور اجتماعى و سياسى بكلى مبرا باشد و اسم سياست را نمى‏توانستيم در حوزه‏هاى علميه ببريم و امور مسلمين و چيزهايى كه مربوط به جامعه مسلمين است در حوزه‏بحثى

    صحيفه نور ج 18 صفحه 99

    از آن نبود.

    امروز احتياج است كه جزو برنامه تبليغات مدارس دينى، زبان‏هاى زنده دنيا باشد

    بحمدالله امروز كه ما از آن قيدوبندها رهايى پيدا كرده‏ايم بايد توجه به اين معنا داشته باشيم كه امروز حوزه‏ها با ديروز حوزه‏ها فرق دارد. امروز حوزه‏ها براى دنيا، الان دنيا يك تحولى پيدا كرده است كه كانه عائله واحده شده است. اين صحبتى كه من الان براى شما مى‏كنم ممكن است كه بعد از دو ساعت ديگر در امريكا هم منعكس بشود و همين طور هر مطلبى كه در ايران واقع مى‏شود در همه دنياپخش مى‏شود. يعنى يك كسى اگر صدا بكند به صداى عادى، صداى او قبل از اينكه به آخر اين مجلس برسد به آمريكا رسيده است. وضع اينطور شده، دنيا كانه همه مجتمع شده است در يك محصور كوچكى از حيث جهات.

    ما امروز نمى‏توانيم مثل سابق فكر كنيم، ما سابق تبليغاتمان محصور به ايران بود. گاهى اتفاق مى‏افتاد كه در يك جاى ديگر هم مى‏رفتند اما گاهى بود، خيلى كم. و تبليغات آنقدرى كه براى خارج لازم است براى داخل كمتر از او لازم است. شما مى‏بينيد كه امروز همه تبليغات دنيا بر ضد اسلام است، با اسم ضديت با جمهورى اسلامى اصل اسلام را محكوم مى‏كنند. صورت اسلام را به يك صورت ديگرى در آورده‏اند كه غير واقعيت اوست. پيشتر احتياج به زبان، زبان‏هاى خارجى نبود، امروز احتياج است به اين، يعنى جزو برنامه تبليغات مدارس بايد زبان باشد، زبان‏هاى زنده دنيا، آنهايى كه در همه دنيا شايع‏تر است. اين بايد يكى از چيزهايى باشد كه در مدارس دينى ما كه مى‏خواهند تبليغ بكنند، اين امروز محل احتياج است، مثل ديروز نيست كه ما صدامان از ايران بيرون نمى‏رفت. امروز ما مى‏توانيم در ايران باشيم و به زبان ديگرى همه جاى دنيا را تبليغ كنيم، در همه جا مبلغ باشيم و علاوه بر آن امروز رفتن به همه جاى دنيا يك امر آسان و عادى است كه مبلغين انشاءالله بايد تربيت بشوند و فيضيه و دانشگاه ما بايد يك دانشگاه و يك فيضيه باشد براى همه دنيا، تبليغ براى همه دنيا، براى همه كشورهاى عالم.

    واجب كفائى است كه نسل جوان را براى قضاوت و تبليغ تربيت كنيم

    و بحمدالله امروز آن بندهايى كه به عقايد ما بسته شده بود رها شد. امروز تمام قشرهاى ملت مشغول تربيت و تعليم هستند. بانوان مشغول هستند. الان بانوان مشغول هستند.الان بانوان جزو طلاب علوم دينيه در قم و در جاى ديگر هستند و خودشان در هر جا هستند مشغول تربيت و تعليم هستند و اين يك امرى است كه در اين انقلاب تحقق پيدا كرد. آنوقت همچو محصور كرده بودند كه براى بانوان هيچ حق قائل نبودند كه حتى در يك مجمع ده نفرى وارد بشوند و مسأله علمى بگويند و مسأله عقيدتى بگويند. امروز اينها مى‏توانند با همه حفظ جهات اسلام در همه جاى كشور تبليغات بكنند، بلكه در خارج از كشور هم. ما بسيار عقب افتاده بوديم در اين امور و امروز بايد تلافى كنيم، بايد نقيصه‏ها را

    صحيفه نور ج 18 صفحه 100

    رفع بكنيم .ما نه امروز مبلغ داريم و نه قاضى داريم. يك عده مختصرى، آنقدرى كه ما ايران احتياج به مبلغ دارد، ندارد، حوزه‏ها ندارند. آنقدرى كه قاضى لازم دارند، حوزه‏ها ندارند، حوزه‏ها تربيت قضات را نكرده‏اند، يك عده پيرمردها هستند لكن آنها نمى‏روند سراغ اين كارها. ما الان نسل جوان را بايد براى قضاوت، براى تبليغ تربيت كنيم. براى قضاوت كه واجب است، واجب كفائى است براى همه، بايد تربيت كنيم كه اين واجب كفائى تحقق پيدا بكند و براى تبليغ هم لازم است ما تبليغ بكنيم، آن هم جزو واجبات است كه ما از اسلام تبليغ بكنيم. آن چيزى كه وارد شده است در قرآن بايد تبليغ كرد به همه جا، و تبليغ لازمه‏اش اين است كه زبان بدانند. شما نمى‏توانيد برويد در انگلستان براى انگليسى‏ها با زبان فارسى تبليغ كنيد يا در امريكا اينطور يا در شوروى، شما بايد با زبان اهلى آنها تبليغ كنيد و اين از امور لازمه‏اى است كه پيشتر نمى‏شد اسمش را برد و حالا مى‏بينيم جزو لازم‏هاست و واجبات است كه بايد عمل بشود.

    بنابر اين در عين حالى كه من تشكر مى‏كنم از همه آقايانى كه در اين امور دخيل هستند و مشغول خدمت و فداكارى هستند، در عين حال از آنها تقاضا دارم و از همه حوزه‏هاى علميه در هر جا كه هست اين تقاضا را دارم كه دامن به كمر بزنند و نقيصه‏هاى سابق را، عقب افتادگى‏هاى سابق را جبران كنند. مبلغ درست كنند، قاضى درست كنند، چيزهايى كه احتياج دارد اسلام به آنها. و تبليغ اسلام به غير از اينها، يا عمل كردن به احكام اسلام بدون آنها نمى‏شود. بنابر اين با اينهمه تبليغات عليه ما، ما هم بايد تبليغات داشته باشيم. ما بايد اعزام مبلغ در خارج بكنيم به آنقدرى كه ميسور است براى ما و اميدوارم كه موفق بشويد، آقايان موفق بشوند هم در دانشگاه و هم در فيضيه، موفق بشوند به اينكه تربيت كنند عده زيادى را از زن و مرد براى تبليغ.

    اين دنيا در يك محيط خفقان دارد بسر مى‏برد، خفقان از اين دو ابرقدرت

    و شمابينيد كه دنيا الان بر ضد ما قيام كرده‏اند. شما ملاحظه كنيد براى سرنگونى يك طياره كره جنوبى چه بساطى درست كرده‏اند. البته به قتل رساندن و ساقط كردن يك طياره‏اى كه انسان‏ها در آن هست و اشخاص عادى در آن هست يك جرم نابخشودنى است، لكن امريكا طرفدار اين است، بايد ديد چى هست اين، امريكا اينقدر تبليغ مى‏كند و نطق مى‏كند رئيس جمهور امريكا و فاجعه مى‏گويد در دنيا واقع شده است و دنيا بايد اين را نبخشد. اين همان امريكائى است كه اين فاجعه را در جاهاى ديگر خودش بجا مى‏آورد و اين همان امريكايى است كه عراق را وادار كند كه بدتر از اين فاجعه‏ها را در ايران مى‏آورد، يك كلمه هم حرف نمى‏زند. عراق نسبت به ايران و خود عراق، حكومت عراق نسبت به ايران و خود عراق تاكنون چه كرده است، چقدر جمعيت از اين دو كشور اسلامى را كشته است و چقدر بمباران كرده است اين مناطقى كه اصلاً مربوط به جنگ نبوده است و دنبالش گفته است كه ايران هم فلان جا را زده است، يك دروغى گفته است. راديوها وقتى نقل مى‏كنند حرف او را، اول نقل مى‏كنند كه او گفته است كه كجا را زديم، كجا را زديم، ما هم موارد، جاهايى كه جمعيت نظامى

    صحيفه نور ج 18 صفحه 101

    هست زديم. در صورتى كه همه راديوها مى‏دانند كه اينها شهرهايى كه هيچ ربطى به نظامى ندارد دارند مى‏زنند. پشت هر شكستى صدام حمله كرده است و يك عده بيگناه، زن و مرد، بچه و صغير و كبير را به خاك و خون كشيده و آمريكا يك كلمه راجع به اين حرف نزده است براى اينكه انساندوست است ايشان! اما انسان آمريكايى پسند! انسانى كه به درد او مى خورد مى‏پسندد! همين عمل اگر امريكا كرده بود، همان عراق كه الجزاير را، كه طياره الجزاير را، ساقط كرد و عده‏اى هم از مردم عادى در آن بودند و يكى از وزراى آنجا هم در آن بودند، آمريكا هيچ واكنشى نشان نداد، اما حالا عزا گرفته براى اينكه يك طياره‏اى از كره جنوبى ساقط شده است و اين عزا براى اين است كه مى‏خواهد شوروى را محكوم بكند، نه اينكه آن انسان‏هايى كه آنجا هستند دوست دارد. انسان‏ها پيش از اين دو ابرقدرت اصلاً ارزش ندارند. اينها براى انسان الا آنى كه گاو شيرده براى آنها باشد هيچ ارزشى برايش قائل نيستند. شما ببينيد امروز لبنان چه خبر است. الان كه من و شما اينجا نشسته‏ايم در لبنان چه حمام خونى دارند چيز مى‏كنند. اين حكومت غاصب و جائر لبنان، اين امين خائن چه بساطى در سر اين جمعيت مردم در آورده است. اسرائيل چه بساطى در آنجا در آورده بود، حالا به جاى او اينها دارند در مى‏آورند. لكن آمريكا نديديم كه يك كلمه بگويد. خودش فرستاده آنجا و تفنگدارهايش را فرستاده آنجا كمكش براى اين جنايات، يك اسمى رويش مى‏گذارند شايد هم خودشان درست كنند صحنه را، دو تا فرض كنيد ترقه مى‏اندازند به يك جايى و يكى دوتا را زخمى مى‏كنند يا فرض كنيد او نكرده باشد، آنوقت اينها مى‏ريزند خانه به خانه مى‏گردند جوان‏ها را مى‏گيرند، جوان‏ها را حبس مى‏كنند، جوان‏ها را مى‏كشند. اين فجايع در دنيا دارد واقع مى‏شود و آمريكا نشسته دامن به آن مى‏زند و اسفناكتر اين است كه مسلمين نشسته‏اند و تماشا مى‏كنند. اين مهره دومى كه حالا آمده است و اسحاق شاميرى كه الان آمده است و مى‏خواهد نخست وزير بشود، از اول برنامه خودش را گفته است. از اول گفته است كه اسرائيل بزرگ بايد تحقق پيدا كند، بايد فلسطين بكلى از بين برود، تمام جاهايى كه دست اسرائيل است اينها لاينفك از اسرائيل است. اسرائيل بزرگ يعنى از نيل تا فرات، يعنى تمام منطقه كه عرب نشين است، حجاز هم جزء اين بايد باشد، مصر هم جزء اين است و اينها نشسته‏اند آنجا دارند تماشا مى‏كنند و عده كثيرشان هم همراهى مى‏كنند و اسرائيل را مى‏خواهند بشناسند و امثال ذلك. اينها يك مصيبت‏هايى است كه در قرن ما واقع شده است و مع‏الاسف مسلمين يعنى حكومت‏هاى اسلامى بى‏تفاوت هستند و آنها نمى‏گذارند كه كشورهاى خودشان، مردم عاديشان راجع به اينها صحبت بكنند. واقعاً در يك محيط خفقان اين دنيا دارد بسر مى‏برد، خفقان از اين دو ابرقدرت. اين افغانستان دست شوروى، هر روز فاجعه درست مى‏كند. البته ملت افغانستان هم همچو در مقابلش ايستاده‏اند كه شايد او را پشيمان كرده باشند. آن هم فلسطين و لبنان و نمى‏دانم همه جا در دست امريكا و همه مشغول به جنايت كردن، آنوقت در اين بين از يك طياره كه 160 نفر، 260 نفر يك همچو چيزى كشته شده است همه متأسف بايد باشيم لكن امريكا به اينطورى كه شما متأسفيد نيست. شما براى اينكه آنها را اصلاً نمى‏شناسيد لكن يك انسانند بيگناه طعمه شوروى‏

    صحيفه نور ج 18 صفحه 102

    شدند. اما آمريكا نه از باب اينكه انسان مى خواهد، امريكا در اين يك چيزى پيدا كرده براى اينكه شوروى را از ميدان در كند، مردم را يعنى دنيا را بر ضد شوروى چى بكند. شوروى هم فردا يك بهانه‏اى پيدا مى‏كند آن هم امريكا را مى‏خواهد چه بكند اللهم اشغل الظالمين بالظالمين.

    ايرانى‏ها از بچه و بزرگ مصمم‏اند كه امريكا و شوروى را در ايران راه ندهند

    و بالاخره ما بايد در اين بين خودمان توجه به مسائل دنيا داشته باشيم. امروز نبايد ما فكر بكنيم ايران چه جور است. ما امروز فكر بكنيم دنيا چه خبر است، تكليف ما در مقابل دنيا چه خبر است. همين جنگ تحميلى را درست كردند، نقشه‏اى كه صهيونيست‏ها دارند عملى بشود. از يك طرف نگذارند اسلام در اين تحقق پيدا كند، اگر اسلام در ايران تحقق پيدا كند و قهرا در ممالك ديگرى هم خواهد رفت و رفته است هم، آنوقت آن بساط آنها، بساط صهيونيست‏ها برچيده مى‏شود، امريكا و شوروى دستش از ممالك اسلامى قطع مى‏شود. اينها براى اينكه نگذارند اسلام از چهار چوب ايران بيرون برود و اگر بتوانند در خود ايران هم منحرف كنند اذهان را، الان دارند كوشش مى‏كنند و مى‏خواهند كه، مقصد اولشان اين است كه ايران ساقط بشود و يك جمهورى اسلامى امريكايى پيش بيايد. البته ديگر سلطنت طلبى توى كار نيست، جمهورى اسلامى هم اسمش را مى‏گذارند اما جمهورى اسلامى آن قسم امريكايى‏اش، آنى كه بعضى‏ها هوسش را دارند، اين را كه انشاءالله موفق نمى‏شوند، ايرانى‏ها مصمم‏اند همه، مرد و زن پير و برنا، بچه و بزرگ مصمم‏اند به اينكه امريكا و شوروى را در ايران ديگر راه ندهند. و اما مقصد دومشان اين است كه اسلام را در همين ايران محبوس كنند. تبليغات دامنه دارى كه ايران الان چه شده است، بچه‏هاى كوچك را چه مى‏كنند، بچه‏هاى دون پانزده سال و چهارده سال را به زور مى‏فرستند به جبهه‏ها كه تازه همين مسأله بوده است و نمى‏دانم طرفدار حقوق بشر اعتراض كرده، آنها نشسته‏اند آنجا و گوش‏شان به اين است كه راديو امريكا چه بگويد، راديوى بى‏بى سى چه بگويد، راديوى كذا چه بگويد. خودشان مسائل را مى‏دانند، نه اينكه ندانند اينها، لكن براى اينكه ايران را محكوم كنند اين مسائل را مى‏گويند. نه اين است كه اين راديوهاى خارجى ندانند مسائلى كه در ايران واقع شود و ندانند تجاوزاتى كه عراق به ايران كرده و ندانند آنهمه ظلمى كه به كشورهاى ايران و عراق كرده است،اينها مى‏دانند اينها را لكن انسان براى آنها مطرح نيست، آنها مقاصد خودشان را مى‏خواهند اجرا بكنند. مقاصدشان اين است كه اسلام را در ايران بد نام بكنند، جمهورى اسلامى و مردم ايران را بد نام بكنند كه نبادا ديگران به فكر اين بيفتند كه همين معنا را در آنجا هم اشاعه بدهند، تحقق بدهند. و من اميدوارم كه در اين معنا هم انشاءالله موفق نشوند. اسلام مظلوم است الان در دنيا و ما موظفيم كه اسلام را به دنيا معرفى كنيم و ما موظفيم كه اسلام را در همه جاى دنيا معرفى كنيم. اسلام مظلوم است الان در دنيا، غريب است در دنيا، ما يك دسته كوچكى هستيم تبليغاتمان ناقص، مبلغ كم داريم و آنها همه رسانه‏هاى

    صحيفه نور ج 18 صفحه 103

    گروهى دست‏شان است و هر چه مى‏خواهند پول‏هاى زيادى هم دارند و خرج اين كارها را مى‏كنند. ما معذلك نبايد مأيوس بشويم، ما با همين عده قليل همانطورى كه آن قدرت بزرگ شيطانى محمدرضا را كه دنبالش همه قدرت‏ها بود به همت همين جوان‏هاى ايران شكستيم و كنارش زديم و اسلام را انشاءالله به آنطورى كه خواست خداست در اينجا پياده خواهيم كرد و مشغول پيشرفت در اين امر هستيم. ما نمى‏گذاريم ديگر كسى ديگراينجا بيايد و من اميدوارم كه هماهنطور كه اينها شد، با همت والاى دانشگاه و فيضيه تبليغات دامنه‏دار پيدا بشود و در يك مدت كوتاهى انشاءالله تبليغات به جايى برسد كه همه دنيا را ما پر از مظاهر اسلامى بكنيم.

    از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه آقايان را خواستارم و اميدوارم كه در اين مشروعى كه همه اشتغال به آن دارند و آقايان رياستش را دارند و مشغول كار هستند توفيق پيدا بكنند و دست جنايتكار قدرت‏هاى بزرگ از ايران قطع بشود و اسلام آنطورى كه هست در دنيا جلوه كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1586
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 104

    تاريخ: 27/6/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، رئيس ديوانعالى كشور، اعضاى هيأت دولت و شورايعالى قضايى، فرماندهان نيروهاى سه گانه، اعضاى جامعه روخانيت مبارز تهران و گروهى از مسؤولين لشكرى و كشورى به مناسبت عيد سعيد قربان‏

    عيد شريف فطر كه ضيافت الله است مقدمه‏اى است براى عيد شريف قربان كه لقاءالله است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    متقابلا اين عيد مبارك را به همه آقايان و همه ملت مسلمان ايران و به همه محرومان جهان تبريك عرض كنم. در اسلام دو عيد است كه به عنوان عيد اسلامى به رسميت شناخته شده است، عيد شريف فطر عيد است براى ضيافت الله و عيد شريف قربان عيد است براى لقاءالله. و آن عيد كه ضيافت الله، مقدمه است براى لقاءالله و اينكه امر شده است به حضرت ابراهيم كه فرياد بزن تا بيايند پيش تو، براى اينكه راه راهى است كه از طريق ولى الله بايد طى بشود، از طريق اولياءالله بايد طى بشود و حضرت ابراهيم سلام الله عليه ولى وقت بود و ولى است براى همه نسل‏ها و رسول اكرم ولى اعظم است و ولى است براى همه عالم، و از راه اينها بايد رسيد به آنجا كه بايد رسيد. ابراهيم عليه السلام بعد از اينكه مراحلى را طى فرمود، آخرش فرمود، عرض كرد: و جهت وجهى للذى فطرالسموات و الارض او و جهت وجهى را مى‏گويد و براى رسول اكرم ثم دنى فتدلى فكان قاب قوسين او ادنى است و بين اين دو تا فرق است با اينكه هر دو در غايت كمال است. و از بركاتى كه ما داريم، براى ما هست، بركات ادعيه‏اى است كه از ائمه اطهار وارد شده است. ادعيه ائمه اطهار همانطورى كه خود قرآن شريف هم آنطور است كه يك سفره‏اى است كه پهن شده است براى اينكه همه قشرها از آن استفاده كنند. قرآن را چنانچه ملاحظه فرماييد در آن اكثراً آيات شريفه‏اى است كه اكثر مردم از آن استفاده مى‏كنند و در قرآن شريف آياتى است كه فقهاى عظام از آن استفاده مى‏كنند، آياتى است كه فلاسفه از آن استفاده مى‏كنند، آياتى است كه عرفا از آن استفاده كنند، آياتى است كه خاصه اوليا از آن استفاده مى‏كنند و آياتى است كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به او رسيده است و به وسيله او به كسانى كه لايق هستند رسيده است. قرآن، آياتى كه در اين زمينه است كه اهل معرفت از آن استفاده مى‏كنند زياد است، مثل الله نورالسموات والارض، هوالاول والاخر والظاهر والباطن هو معكم اينما كنتم و امثال اينها كه در لفظ و در بيان ممكن

    صحيفه نور ج 18 صفحه 105

    است كه انسان براى آنها بياناتى بكند، ولى به حسب واقع و حظ واقعى مشكل است كه كسى غير از آنچه خوطب به، به اينطور مسائل برسد. هوالظاهر، هوالباطن خوب، وقتى دست ماها دادند گفتيم به اينكه هوالمظهر لكن مسأله اين نيست. الله نورالسموات و الارض وقتى دست بشر عادى رسيده منور السموات و الارض معنا كردند، لكن مساله اين نيست. در روايات هم همين طور است. ادعيه‏اى كه از ائمه اطهار وارد شده است اين هم يك سفره‏اى است پهن شده است براى اينكه همه از آن استفاده كنند، هر كس به مقدار فهمش و اكثراً چيزهايى است كه عامه مردم از آن استفاده مى‏كنند و فقراتى در ادعيه هست كه فلاسفه از آن استفاده مى‏كنند، فقراتى هست كه عرفا از آن استفاده كنند، فقراتى هست كه خاصه اولياء بايد از آن استفاده كنند. همين در دعاى عرفه‏اى كه حضرت سيدالشهداء سلام الله عليه در روز عيد خوانده، در روز عرفه خوانده اند، اين دعا اكثراً چيزهايى است كه اكثر بينندگان از آن استفاده مى‏كنند لكن در بين آن يك چيزهاى ديگرى هست كه استفاده از او مشكل است حتى براى عرفاى بزرگ ايكون لغيرك الظهور حتى اينكه ماليس لك اين تعبير غير از اين است كه هوالمظهر ايكون لغيرك الظهور ماليس لك يعنى ظهور همه از توست، ظهور توست متى غبت حتى تحتاج الى دليل چه وقت غائب بودى؟ هيچ وقت غائب نبودى، از تو بايد استدلال به ديگران بشود، نه از ديگران استدلال به تو و هكذا. اين از نعمت‏هاى بزرگى است كه براى بندگان خدا آمده است و هركس به اندازه خودش از او استفاده مى‏كند و بسيارى هم هستند كه گمان مى‏كنند استفاده كردند لكن واقع مطلب بسيار مشكل است، يعنى بعضى از امور است كه تصديقش آسان است لكن تصورش مشكل بعضى از مسائل هست كه تصور، انسان نمى‏تواند بكند، لكن تصديقش مى‏كند و مسائل كه مال اهل معرفت است از اينجور مسائل هستند، تصديق مى‏شود كرد به اينكه هوالظاهر لكن تصور هوالظاهر يك تصورى است كه بسيار مشكل است مگر براى آنهايى كه خاصه اوليا هستند و عيد شريف قربان و اينكه همه را خواستند، فى الناس، فرياد بزن بين ناس كه بيايند و بيايند به سوى تواى ابراهيم، و به سوى رسول خدا در وقتى كه رسول خدا هست و به سوى ولى در وقتى كه ولى هست به سوى او بيايند و به سوى او آمدن، به سوى خدا رفتن است نه اينكه به سوى او بيايند در مقابل به سوى خدا رفتن، به سوى او رفتن عين به سوى خدا رفتن است. از اين جهت دعوت به اين است كه به سوى خدا بروند، لكن راه اين است، طريق اين است. و ابراهيم سلام الله عليه، عيد براى او براى ذبيح الله است كه ثمره وجود خودش را حاضر شد كه فدا كند و براى رسول الله هم، براى ذبيح الله در اين امت است كه ذبيح الله هم، فديه هم تفسير شده است به بعضى از روايات به حضرت سيدالشهدا. ابراهيم تا آن حدى كه حد فداكارى هست رفت، منتها خداى تبارك و تعالى براى او فديه فرستاد و پيغمبر اكرم هم تا آن حدى كه هست و و اصل هم آن امر شد براى اينكه ذبح واقع شد. و نمونه‏هايى از اين مسائل در بين بشر هست، لكن با تفاوت بسيار زياد كه آن تفاوت‏ها مربوط به مراتب معرفت است.

    صحيفه نور ج 18 صفحه 106

    جوان‏هايى هستند كه واقعاً فداكارى مى‏كنند و در مقابل اينطور فداكارى براى اسلام، آنطور جنايات در دنيا واقع مى‏شود

    الان شما در اين عصر كه ملاحظه مى‏كنيد جوان‏هايى هستند كه واقعاً فداكارى كنند، واقعاً رو به شهادت مى‏روند. كسانى هستند كه واقعاً جوان‏هايشان را به شهادت مى‏فرستند و خوشحال هم هستند. اين همان سنخ هست لكن تفاوت اين است كه آنجا معرفت يك معرفت عالى مقام است و اينجا به آن مرتبه نرسيده است، اينجا نمونه‏اى از اوست. فداكارى‏هاى جوان‏هاى عزيز ما و پدرهاى آنها و مادرهاى آنها همان نحو است كه آنها كردند. اينها ذبح مى‏شوند به همانطورى كه اسماعيل ذبح شد و به همانطورى كه فديه اسماعيل به حسب روايات ذبح شد. و ما بايد بگوييم كه عاجزيم از اينكه همين فداكارى كه اينها دارند هم، ما عاجزيم كه تصور كنيم، و بحمدالله اين فداكارها براى اسلام آنچنان سرافرازى ايجاد كردند كه در طول تاريخ خواهد ماند، آنطور براى كشور خودشان سرافرازى ايجاد كردند كه در طول تاريخ خواهد ماند. و ما آرزو داريم كه اين سرافرازى براى همه ملت‏ها حاصل بشود و انقلاب به همين معنا براى همه ملت‏ها حاصل بشود، براى همه مستضعفين حاصل بشود. از آن طرف هم در مقابل اينطور فداكارى و اينطور تزكيه براى اسلام، آنطور جنايات در دنيا واقع مى‏شود. جنايات عظيمى كه از دولت‏هاى بزرگ بر همه بشر واقع مى‏شود و امروز دنيا گرفتار اين دو قطب است و بشر گرفتار اين دو قطب است كه خداى تبارك و تعالى انشاءالله نجات بدهد بشر را از اين دو قطب فاسد. هر جا بتوانند خودشان دخالت مى‏كنند و هر جا هم كه به حسب ظاهر عذرى باشد ديگران را وادار مى‏كنند به دخالت، به فساد. صدام را ملاحظه كنيد كه در طول اين مدت با اين ملت چه كرده است و با اسلام چه كرده است و با ملت عراق چه كرده است و از آن طرف مشاهده مى‏كنيد كه او صلح دوست خودش را حساب مى‏كند و رسانه‏هاى گروهى هم هر جا هستند او را به همين عنوان معرفى مى‏كنند. من گاهى ياد آن شاعر مى‏افتم كه قصه‏اى دارد، قصه صدام، به ياد آن شاعر انسان را مى‏اندازد. نقل شده است كه كسى به يك شاعرى گفت كه اشعر شعراى عرب كى است؟ گفت بيا برويم من نشانت بدهم. رفت همراهش در يك خانه‏اى، ديد كه يك پيرمرد بسيار كثيفى نشسته و پستان يك بزى را به دهنش گرفته است و مى‏مكد. آن شخص شاعر گفت كه اين شخص كه مى‏بينى پدر من است. و اينكه پستان را در دهن گرفته است براى اينكه اينقدر بخيل است كه نمى‏خواهد يك قطره شير به كاسه ماليده بشود. اشعر شعراى عرب اين است كه در سال‏هاى طولانى افتخار به عرب كرده براى اين پدر.

    من عقيده‏ام اين است كه يعنى عقيده نه ... يا خوب است اينطور باشد كه به صدام بگويند كه اخطب خطباى عرب كى است در عصر، او بگويد كه بياييد من نشان بدهم، بياورد در خرمشهر و هويزه و سوسنگرد و اينجاها ببيند كه، نشان بدهد كه ببينيد اينها همه آثار شكستى است كه ما خورده‏ايم از ايران. اخطب خطباى عرب اين است كه با اينهمه شكست‏ها در هر شكستى مدال شجاعت بدهد به ارتش خودش و داد شجاعت ارتش‏اش را بزند. صدام بيش از اين هم مى‏تواند بگويد، او بگويد اخطب خطباى عرب آن است كه اين خرابى‏ها را كه مى‏بينيد به دست ما واقع شده است و هر روز هم دارد به

    صحيفه نور ج 18 صفحه 107

    سر مردم موشك ريخته مى‏شود و هر روز هم من دارم از همه دولت‏ها كمك براى اين خرابى‏ها مى‏گيرم. اخطب خطباى عرب اين است كه آن خودش را معرفى كرده است به اينكه صلح طلب است. وضع اينطورى شده است كه كسى كه دارد هر روز از اين ور و آن ور سلاح تهيه مى‏كند براى اينكه بريزد به جاهايى كه ربطى به ارتش ندارد. او دستش به آنها كه نمى‏رسد وقتى آنجا شكست مى‏خورد، مى‏گيرد از اين سلاح‏هاى دور زن و مى‏زند به شهرهاى عرب نشين و كردنشين و فقرا و آنوقت اين دنيا را معرفى مى‏كنند به اينكه اين صلح طلب است و خودش هم داد صلح طلبى مى‏زند اخيراً هم كه از طرف يكى از رئيس جمهورها، رئيس جمهور گينه يك تقاضاى صلح شده بود، ايشان يك كاغذ مفصلى به او نوشته بود كه ما همه جور براى صلح حاضريم. ايشان از اول هم همين طور مى‏گفت ما براى صلح حاضريم، ولى صلح چى؟ صلح بين كى و كى؟ در عين حالى كه مى‏كوبد، صلح طلب است. در عين حالى كه فرار مى كند، شجاع است. اصلاً الفاظ در عصر ماهويت خودشان را از دست داده اند، كانه برگشته است، يك تحولى پيدا شده است در الفاظ و معانى الفاظ و اينها. فرانسه هم خودش را يك كشور متمدن و آزاديخواه و نمى‏دانم اين چيزها معرفى مى‏كند، مردم شايد باشند، لكن او هم اسلحه مى‏فرستد، طياره‏هاى زننده مى‏فرستد، كوبنده مى‏فرستد براى اينكه نگذارند ايران غلبه پيدا كند. من عقيده‏ام اين است كه اگر در فرانسه پيش اين بزرگان فرانسه كه دارند به اصطلاح دارند اينها را فرستند، اگر عقل پيدا بشود، آن را بفرستند براى صدام، براى اينكه او با بى‏عقلى‏اش رسيده خودش را به اينجا رسانده، اگر چنانچه آن عقل داشت كه از اول گول آمريكا را نمى‏خورد كه بگويد تو برو چند روز ديگر تمام مى‏شود قضيه، كه آن آمد ديد كه نشد و تا حالا هم نشده است و همين دو سه روز هم كه ديديد كه ريختند و جوان‏هاى ما در خود عراق جلو رفتند و حالا هم دارند جلو مى‏روند. خوب، ببين همه تجربه، مگر آن مقدار از ميراژهايى كه فرستاد، شصت تا مثل اينكه مى‏گويند فرستاد، كارى از آن آمد؟ اين سلاح‏ها بايد دست كسى باشد كه آدم داشته باشد، كسى كه ندارد كسى را كه بتواند اين سلاح‏ها را به كار ببندد، كسى كه چند تا از اين پاسدارهاى عزيز وقتى كه به يك فوجى از اينها حمله مى‏كند فرار مى‏كنند، آنها نمى‏توانند اين كارها را انجام بدهند. بله، اينها در شهر خودشان نشسته‏اند و در مرز خودشان نشسته‏اند و با آن توپ‏هاى دور برد مى‏زنند به آبادان هر روز يا مى‏زنند به جاهاى ديگر. اين وضع دنياست كه ما در آن گرفتار هستيم كه همه با اين كمك مى‏كنند در عين حالى كه مى‏بينند كه از اين كارى بر نمى‏آيد. مگر اين چيزهايى كه روسيه به صدام داده كمتر از اينهايى است كه فرانسه داده؟ خوب، آنها هم دستش بود و نتوانست كارى بكند، البته خرابكارى كرد، اما پيشروى نكرد، شكست خورد در همه جا. و اين شكست براى اين است كه آن چيزى كه پيش پاسدارهاى ما هست پيش آنها نيست. ايشان بنا دارد كه تقليد كند در اين امور، تا گفته مى‏شود كه مردم ايران هديه آورند، آن هم درست مى‏كند يك طايفه‏اى را كه بياييد هديه بياوريد. در خود آنجا هم آنهائى كه هست حتى در راديوهاى خارجى و در نوشته‏هايى كه آورده‏اند، مى‏گويند كه مأمورين او خانه به خانه روند و مى‏گويند قبض و رسيد بده، اگر كسى قبض و رسيد نداشته باشد، رسيد طلا، رسيد

    صحيفه نور ج 18 صفحه 108

    جواهر اگر نداشته باشد او را مى‏برند و به عنوان مجرم. آن شنيده كه اينجا طلا مى‏دهند آن هم مى‏خواهد صورتش را درست كند، شبيه‏اش را درست كند، يك صفى از خودشان درست مى‏كنند كه بياييد بدهيد، لكن مأمورين مى‏روند از مردم به زور مى‏گيرند. اين شنيده است كه بچه‏هاى، خردسال‏هاى ما دعوا مى‏كنند كه ما مى‏خواهيم برويم به جنگ، ما مى‏خواهيم چه، آن هم در يك وقتى گفت يك بچه‏اى به من گفت كه من مى‏خواهم به جنگ بروم، فرق است ما بين اينها. در هر صورت ما گرفتار هستيم امروز به يك همچو وضعى در دنيا و اسف بار وضع دنياست.

    اينهايى كه پيش مى‏برند براى اين است كه دنبال حضرت ابراهيم سلام الله عليه هستند

    اينهايى كه پيش مى‏برند براى اينكه اينها دنبال حضرت ابراهيم سلام الله عليه هستند، اينها لبيك گفتند به حضرت ابراهيم سلام الله عليه. آنها كه مى‏خواهند پيش ببرند چى مى‏گويند؟ آنها به عفلق گفتند، خوب نمى‏شود يك كسى كه به عفلق چيز مى‏كند، لبيك مى‏گويد يا به كسى كه به ابراهيم خليل الله لبيك مى‏گويد، اينها يك جور باشند. اين است كه آنها فرارى هستند و اينها اگر چنانچه يك وقت اقتضا بكند تا هر جايى كه صلاح باشد خواهند رفت.

    خوب امروز شما ملاحظه مى‏كنيد كه لبنان آن گرفتارى را دارد، آنقدر در آن الان دارد جنايت واقع مى‏شود، ديروز توسط صهيونيست‏ها مستقيما و حالا توسط جميل، امين جميل، يعنى آمريكاست كه اين كارها را دارد انجام مى‏دهد. آمريكا نمى‏خواهد كه منطقه آرام باشد و بخواهند فكر بكنند كه بايد چه بكنند، آمريكا هر جا بتواند خودش دخالت مى‏كند، هر جا نتواند اياديش را مى‏فرستد كه لااقل نفاق بيندازند بين مردم. اين منافقينى كه مى‏خواستند در ايران آنطور وقايع را ايجاد كنند و جنايات را ايجاد كنند و كردند و فرار كردند و حالا هم باز تتمه‏شان هست، اينها همان راه را دارند مى‏روند، اگر قبل از رفتن به فرانسه اشكال مى‏شد كه شايد نه، خودشان چى باشند، خوب، حالا معلوم شد كه نه، اينطورند. اينهايى كه خلقى هستند با صدام دست دوستى مى‏دهند، در صورتى كه هر روز دارد اين خلق اسلامى راكوبد. اينها ديگر برايشان آبرويى باقى نمانده است لكن خارج نشسته‏اند و فحش مى‏دهند، خوب، اين يكى برايشان مانده كه فحاشى كنند. در هر صورت ما بايد خودمان لبيك به حضرت ابراهيم بگوييم و لبيك به رسول الله بگوييم و با اين لبيك فداكارى بكنيم و حفظ كنيم عزت خودمان را، عزت اسلام را.

    بايد جوان‏هاى ما، پيرهاى ما، زن‏هاى ما، مردهاى ما، بچه‏هاى ما، همه در راه اسلام براى عزت اسلام و براى عزت ميهن خودشان و براى عزت ميهن خودشان و براى عزت قرآن كريم فداكارى كنند. يكى از فداكارى‏ها اين است كه با هم اختلاف نكنند. اگر يك اختلاف جزئى هست خودشان اصلاح كنند و بحمدالله الان در بين ارتش ما و سپاهيان و همه اينها وحدت هست و با اين وحدت دارند جلو مى‏روند و تا اين وحدت هست انشاءالله پيروزى دنبال هم است. و ما بايد هميشه توجه به اين داشته باشيم كه آنچه هست از خداست على غيرك من الظهور ماليس لك هر چى هست از اوست. اگر ما توانستيم اين مطلب را

    صحيفه نور ج 18 صفحه 109

    به قلب خودمان وارد كنيم كه هر چه هست از اوست، ديگر نه از شكست مى‏ترسيم، نه از چيز ديگر. همه از اوست و اگر اين معنا در قلب ما حاصل باشد شكست هم نيست در كار. براى خدا قيام كنيد انما اعظكم بواحده ان تقوموالله، يك از تمام موعظه‏ها خداى تبارك و تعالى انتخاب كرده اين يك موعظه را قل انما اعظكم بواحده يعنى همين يكى را من موعظه مى‏كنم چون همه چيز تو اينجاست انما اعظكم بواحده ان تقوموالله همه چيز در قيام لله است. قيام لله معرفت الله مى‏آورد. قيام لله فدايى براى الله مى‏آورد. قيام لله فداكارى براى اسلام مى‏آورد. همه چيز در اين قيام لله است و لهذا تنها موعظه‏اى كه انتخاب كرده خداى تبارك و تعالى از بين موعظه‏ها همين موعظه است كه ان تقوموالله مثنى و فرادى اجتماعى و انفرادى قيام لله بكنيد. انفرادى براى وصول به معرفت الله، اجتماعى براى وصول به مقاصد الله. و من اميدوارم خداى تبارك و تعالى به ما و شما و به همه ملت توفيق عنايت كند كه اين راه را برويم و براى خدا كارها را انجام بدهيم.

    مبارك آن روزى است كه دست خيانتكارها و جنايتكارها از سر مظلومين جهان قطع بشود

    و خداى تبارك و تعالى اين ملت‏ها را توجه بدهد به اين مسائل، و اين دولت‏هايى كه در كشورهاى اسلامى هستند از خواب بيدار كند. اينها گمان مى‏كنند كه اسرائيل پشت و پناه آنها هست كه كمك به او مى‏كنند. اسرائيلى كه بنايش بر اين است كه كشورهاى عربى را بگيرد، اين را خيال مى‏كنند كه اين پشت و پناه او هست يا آمريكا پشت و پناه است، آمريكا از شما نفت مى‏خواهد و آمريكا از شما نفع مى‏خواهد و مى‏خواهد شما بازار باشيد براى او. و همين طور شوروى، اينها فرق نمى‏كند، اينها مى‏خواهند كه از شما استفاده بكنند، از مخازنى كه خدا به شما داده آنها استفاده‏اش را بكنند، شما حمال باشيد براى آنها. والا در آنجايى كه شما گرفتار بشويد هيچ يك از اينها به داد شما نخواهند رسيد، آنها آنوقت مى‏گويند ما اينها را نمى‏شناسيم. بناى اين اشخاصى كه توجه‏شان به خودشان و به دنياى خودشان است اين است كه مادامى كه به نفع آنها چيزى باشد با آنها همراهند و با آنها هم كاسه هستند، آن روزى كه ببينند اين به نفع نيست ولو دوست‏شان باشد كنارش مى‏گذارند. اين قصه چرچيل را شنيديد شايد، خوب، چرچيل در جنگ عمومى رئيس انگلستان بود، شوروى هم همراه اينها بودند در جنگ با آلمان، شوروى هم همراه اينها بود، آمريكا هم همراه اينها بود. به مجرد اينكه هيتلر را شكست دادند، چرچيل گفت كه الان وقتى است كه ما به شوروى بزنيم. شوروى كه با آنها دوستى داشت و با آنها مى‏خواست كه وارد بشود يعنى جنگ آلمان را او برد، گفت الان وقتش است، منتها مجلس انگلستان اجازه نداد اين را، آنوقت معلوم شد اين مجلس انگلستان اجازه نداد اين مطلب را وضع اينها اينطور است، همان دوستى را كه دارند، آن روزى كه ببينند يك دوست ديگرى بهتر از اين است و اين برايشان ديگر خوب نيست، اين را پرتش مى‏كنند دور يا اين را مى‏زنندش به زمين، وضع اينها اينطورى است. كسى كه به خدا اعتقاد ندارد، كسى كه به معاد اعتقاد ندارد، كسى كه نمى‏شناسد

    صحيفه نور ج 18 صفحه 110

    آن ارزش‏هاى انسانى را، اينها نمى‏شود بهش اعتماد كرد كه ما با آمريكا باشيم و يا اينكه آمريكا با ما در وقت خودش چه بكند. آمريكا از شما نفت مى‏خواهد، آمريكا از حكومت حجاز، نفت حجاز را مى‏خواهد براى او نفعى به شما نمى‏رساند او از شما مى‏گيرد ومى‏دوشد - براى - شما را. براى چه براى او خودتان را به زحمت مى‏اندازيد و ما را هم به زحمت مى‏اندازيد؟

    انشاءالله خداوند همه را بيدار كند و هشيار كند و اين عيد سعيد را مبارك كند. و مبارك آن روزى است كه دست قدرت‏ها، دست خيانتكارها، دست جنايتكارها از سر مظلومين جهان قطع بشود و انشاءالله اميدوارم نزديك باشد يك همچو وقتى.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1587
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 111

    تاريخ: 28/6/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با مسؤول ستاد تبليغات جنگ و اعضاى كميته برگزارى مراسم سومين سالگرد جنگ تحميلى

    گمان ندارم با آمارهاى بشرى جناياتى كه بر ايران وارد شده است را بشود آمارگيرى كرد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    البته كار، كار بسيار ثمربخشى است، درعين حال كه گمان ندارم با آمارهاى بشرى جناياتى كه بر ايران وارد شده است را بشود آمارگيرى كرد. شما مقدار كمى را منعكس مى‏كنيد اما بعد معنوى قضيه را نمى‏شود آمارگيرى كرد. آن تپش قلب‏ها و آن دل‏هاى سوخته ولى با شجاعت، مصيبت را تحمل كرده است و آن چشم‏هايى كه گريسته، اينها را چگونه مى‏خواهيد آمارگيرى نماييد؟ بالاخره جنايات ابرقدرت‏هاست. اگر با پيروزى اسلام جنگ تمام شد تمامى اين مصيبت‏ها با پيروزى ترميم مى‏شود و اگر نشد باز هم هفته جنگ داريم كه خداوند نياورد كه مدت يك سال ديگر جنگ طول بكشد و ما باز هم هفته جنگ داشته باشيم. ما گرفتار چنگال گرگ‏هايى هستيم كه با تمام وجود در فكر نگه داشتن صدام هستند و به او كمك مى‏كنند، ولى چنين آدمى كه اينقدر به كشور خودش و ايران و اسلام خيانت كرده است را نمى‏شود نگه داشت. امروز صدام اظهار اسلام و نماز خواندن (كه آن را هم غلط مى‏خواند) مى‏كند، حتى اين اظهار هم از بركات جنگ است والا اينها ضد اسلامند و حزب بعث اساسش بر نفى اسلام مى‏باشد. اينها از اسلام برى هستند و اسلام هم از آنها برى. در عراق تعدادى از علما را گرفته‏اند كه من بعضى از آنها را مى‏شناسم مثل آقاى حاج سيد يوسف حكيم و عده‏اى را كشته‏اند. اينها را به آن صورتى كه هست نمى‏شود نوشت و يا به نمايش گذاشت، ولى آنچه را كه مى‏شود ارائه داد بايد سعى كرد و انجام داد و عمده ارائه آن به دنياست.

    امروز آمريكا و شوروى و فرانسه و ساير قدرت‏ها از اسلام احساس خطر كردند و به همين جهت به سود صدام تبليغاتى را راه انداخته‏اند آنها اينطور در ذهنشان آمده است (كه درست هم هست) كه اگر جمهورى اسلامى پا بگيرد و باقى بماند، جاى پائى از آنها باقى نخواهد ماند و مى‏ترسند كه از همه منطقه دستشان كوتاه شود. جنگ در عين حال كه ناگوار بود و شهرهاى ما را خراب كرد، ولى بركاتى داشت كه اسلام به دنيا معرفى شد و اينكه چه اشخاصى و قدرت‏هايى در مقابل اسلام ايستادند و چه كسانى از اسلام مى‏ترسند و چه قدرت‏هايى عليه اسلام قيام كردند، همه اينها در جنگ معلوم شد. ابرقدرت‏ها نه شخص صدام را خواهند نگه دارند و نه ما را مى‏خواهند بكوبند، بلكه آنها از اسلام

    صحيفه نور ج 18 صفحه 112

    مى‏ترسند و اسلام را مى‏خواهند بكوبند، از اين جهت با ما مخالفند و از او طرفدارى‏كنند. آنها مى‏دانند كه مردم كشورهاى اسلامى در مقابلشان مى‏ايستند و همچنين است مردم كشورهاى غيراسلامى كه متوجه ما هستند، مثل سياهپوستان.

    ما بايد آنچه كه در ايران مى‏گذرد را منعكس و منتشر كنيم تا جنايات معلوم شود

    پس ما بايد آنچه كه در ايران مى‏گذرد منعكس و منتشر كنيم تا اولاً جنايات معلوم شود و ثانيا كسانى كه اين جنايات را مرتكب شده‏اند و از آن مهمتر كسانى كه به اين افراد قدرت داده‏اند و آنها را تقويت كرده‏اند تا ما را بكوبند و به آنها ابزار جنگى مثل تانك و طياره و موشك داده‏اند و الان هم مى‏دهند بايد به دنيا معرفى نمود و اعلام كرد و فهماند كه اگر بخواهيد به صدام پيش از اين كمك كنيد، دستتان را از نفت كوتاه مى‏كنيم و اگر به صدام كمك‏هايى كنيد كه منابع اقتصادى ما را بزند، رنگ نفت را نخواهيد ديد، اميدوارم كه اينطور نشود. و عمده، جنايات اين ابرقدرت‏هاست و همچنين فرانسه، ولى آن كه از همه به ما بيشتر صدمه زده است امريكاست.

    اميدوارم ملت ايران به همان اندازه كه تا به حال خوب آمده است، از اين پس هم بيايد. اميدوارم ملت ايران با هم باشند و عزت خودشان را حفظ كنند. ما قبلاً وابستگى ذلت بارى داشتيم كه محمدرضا قبول كرده بود و ما در مقابل امريكا يك عبد ذليل بوديم، ولى ايران اين ذلت را شست و عزت پيدا كرد. شكم و نان و آب ميزان نيست، عمده شرافت انسانى است، و شرافت به اين نيست كه انسان دستش را روى سينه بگذارد تا چند شاهى به او بدهند. بلكه شرافت انسانى به اين است كه در مقابل زور بايستد. و جوانان ما ايستادند و در مقابل آنها حصر اقتصادى كردند كه همين حصر اقتصادى جوانان ما را بيدار كرد و فهميدند كه خودشان بايد كار كنند و زحمت بكشند تا احتياجى به خارج نداشته باشند. خداوند به شما توفيق دهد تا در كارهاى فرهنگى و تبليغى موفق باشيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله‏

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1588
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 113

    تاريخ: 29/6/62

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق

    توجه كنيد در سرتان هواى غلبه و حكومت نباشد بلكه تشكيل حكومت اسلامى و اجراى احكام خدا باشد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از اينكه تشريف آورديد تا از نزديك صحبت كنيم از شما تشكر مى‏كنم. آنچه كه خود شما مى‏دانيد ولى باز هم بايد تذكر داد، اين است كه مجلس اعلا كه از مجاهدين عراقى تشكيل شده است بايد سعى كند كه تمام كارها را براى خدا انجام دهد و جهات اسلامى و دينى را كاملا ملاحظه نمايد. شما بايد سعى كنيد تا تمام توجه‏تان به خداى متعال باشد. باطن ذات انسان محفوف است به چيزهايى كه تمام هدايت‏ها و انحرافات از آن سرچشمه گيرد. بايد توجه داشته باشيد كه در سر سرهم هواهاى نفسانى بر شما غلبه نكند، يعنى در سرتان هواى اينكه ما غلبه كنيم و حكومت كنيم نباشد بلكه در نظرتان اين باشد كه حكومت اسلامى تشكيل دهيم و احكام خدا را جارى سازيم. حضرت امير عليه السلام در راس زهاد، حكومت مى‏كرد، ولى حكومت براى خودش نبود بلكه هرچه كوشش مى كرد براى اسلام بود. شما مجاهده كنيد تا هر چه در دل داريد زدوده شود كه اگر براى خدا خالص شديد در پيروزيتان موثر است. بايد اتكائتان فقط به خدا باشد و اين نمى‏شود مگر اينكه از نفسانيات بكاهيد منشاء اختلافات از هواى نفس است. هر كجا اختلاف بين خودتان ديديد، مطمئن باشيد كه از هواى نفس سرچشمه گرفته است. البته اختلاف بين انبيا و افراد مقابل آنها و اسلام و كفر هميشه بوده است ولى آن اختلاف از عبوديت سرچشمه مى‏گيرد. شما اختلافاتى را كه از نفسانيت سرچشمه مى‏گيرد بايد از بين ببريد و مطمئن باشيد كه اگر كارهايتان از الوهيت سرچشمه نگيرد و از وحدت اسلامى بيرون برويد، مخذول مى‏شويد.

    تلاش نمائيد كه عراق از سلطه جباران آزاد گردد همانگونه كه حضرت موسى در مقابل فرعون قيام كرد

    اميدوارم موفق باشيد تا براى آزادى و استقلال عراق كوشش كنيد و تلاش نماييد كه عراق از سلطه جباران آزاد گردد. بايد همانگونه كه حضرت موسى در مقابل فرعون قيام كرد و نظرش اين بود

    صحيفه نور ج 18 صفحه 114

    كه حق را مستقر كند و به هيچ وجه در نظرش نبود تا خودش حكومت كند، شما هم در قلب‏تان اين معنا باشد كه مجلس را الهى كنيد، زيرا اگر اختلاف در مجلس‏تان پيدا شود، همه از بين مى‏رويد و اگر با هم بوديد همه پيروز مى‏شويد. چون شما براى خدا مى‏خواهيد اين ظلم را ريشه كن كنيد، انشاءالله موفق مى‏شويد و اين توفيق زمانى حاصل مى‏شود كه بين خود آقايان نگرانى نباشد. و سر اينكه ايران پيروز شد براى اين بود كه بين تمام افراد اتحاد بود و هيچ اين حرف‏ها نبود كه هر كس طرف خودش بكشد. شما با هم متحد باشيد كه بحمدالله هستيد و وقتى در حلقه اول اتحاد بود، در حلقه‏هاى بعد اختلاف پيدا نمى‏شود. شما سعى كنيد كه در سر قلب‏تان چيزى مخالف الوهيت نباشد و اگر ديديد هست سركوبش كنيد. كراراً عرض كردم كه اگر انبيا در يك مكان جمع شوند با هم اختلاف پيدا نمى‏كنند، زيرا مقصد و هدف و مقصود يكى و الهى است. اگر در مجلس شما توحيد واقعى به معناى واقعى آن تحقق پيدا كند، قهرا افرادى كه متصل به شما مى‏شوند اختلاف پيدا نخواهند كرد و وحدت واقعى، يعنى قلب همه شما براى يك چيز تپيد كه آن اسلام است. اگر اينطور شد خداوند شما را تأييد مى‏كند.

    مردم ايران مجتمع شدند و با نيروى ايمان پيروز گرديدند

    ما بايد همه چيز خودمان را از او بدانيم. شما نه افراد زياد داريد و نه سلاح و ساز و برگ جنگى زياد، ولى طرف مقابل شما از همه دنيا به او كمك مى‏شود. وقتى اينطور شد، آن كسى كه هيچ ندارد بايد با جهات معنوى مقابله كند، با جهات صورى كه‏نمى‏شود. شما خوب مى‏دانيد كه شاه سابق مجهز بود به جهاز بسيار و امريكا بود كه ايران را پر از سلاح و مهمات كرد براى اينكه خواست ايران پايگاه آنها باشد و شاه همه چيز داشت، پشتيبانى تمام ابرقدرت‏ها، لشكر منظم تا دندان مسلح، ولى مردم ايران هيچ نداشتند. از مدرسه فيضيه شروع شد و وقتى مردم ديدند كه اختلافى نيست، مجتمع شدند و با نيروى ايمان پيروز گرديدند. مردم ايران كه سلاح نداشتند، آنها با مشت گره كرده و فرياد بر دشمن پيروز شدند. اينقدر فرياد كشيدند كه دشمن تا بن دندان مسلح را شكست دادند. بعد هم خود مردم، كميته‏ها و سپاه را تشكيل دادند. امروز ايران وضعى الهى دارد. وقتى جوانان ما در جبهه‏ها آن فداكارى‏ها را مى‏كنند، يا آيند و با من صحبت مى‏كنند، از روح بزرگ و صافى آنها حسرت مى‏خورم. اين وضع هر كجا پيدا شود پيروزى را به دنبال دارد. اين مطلب هر كجا باشد، عنايات خدا را به دنبال دارد، پس از عنايت خدا، پيروزى حتمى است. خداوند ما را اصلاح كند تا بتوانيم خدمت كنيم.

    امروز در مقابل شما چه درندگانى واقع شده‏اند، وقتى انسان مى‏بيند كه شهيد آقاى صدر آن عالم فاضل را و همچنين همشيره ايشان ر با چه وضعى شهيد كردند و بعد هم با بيت مرحوم آقاى حكيم كه آنقدر خدمت كردند و با آقاى آقا يوسف حكيم كه وقتى انسان ايشان را مى‏ديد، به ياد قيامت افتاد آنگونه رفتار نمودند و 90 نفر از بيت مرحوم حكيم را گرفتند، شديدا متاثر شده و مى‏فهمد كه اينها چه سبع‏هائى هستند. من مى‏دانم كه مردم عراق از اين جهت متزجر هستند. آخر كدام انسانى است

    صحيفه نور ج 18 صفحه 115

    كه اين فشارها را ببيند و متأثر نشود. اميدوارم كارها به زودى درست شود. قدرت‏ها گمان كردند مى‏توانند كه آنها را نگه دارند. در رژيم سابق هم چه امريكا و چه شوروى، چه فرانسه و ساير قدرت‏ها مى‏خواستند شاه را نگاه دارند و عده‏اى هم از ايران آمدند در فرانسه كه بگذاريد شاه باشد و سلطنت كند نه حكومت، ولى نشد. او رفت، حالا هم تمام قدرت‏مى خواهند صدام را نگه دارند، ولى نمى‏شود. شما سعى كنيد ملت عراق را بيدارتر كنيد و اميدوارم كه ملت عراق توجه كند و وضع ايران را در نظر بگيرد. انشاءالله خداوند به شما توفيق بدهد كه مجاهد فى سبيل الله باشيد و انشاءالله برگرديد به عراق و ما هم به شما در حرم حضرت سيدالشهداء عليه السلام ملحق مى‏شويم.

    والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1589
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 116

    تاريخ: 30/6/62

    بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، وزير نفت و گروهى از كارگران و متخصصين وزارت نفت جمهورى اسلامى

    ايران دستش را پيش امريكا تا ابد دراز نمى‏كند ولو اينكه فانى بشود

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من بسيار خوشحالم هستم از اينكه اين برادرهاى عزيز را امروز مى‏بينم و براى ما سرافرازى ايجاد كردند و مسأله بعد معنويش اهميتش بسيار بيشتر از بعد ماديش است. بعد ماديش، خوب يك مقدارى نفت رفته و الحمدلله جلوگيرى كردند. اما بعد معنوى همان است كه شما اشاره كرديد كه اينها ماها را هميشه با اين مسائل مى‏ترسانند. دست به آن نزنيد كه نخواهد شد، غير از امريكا كارى نمى‏تواند بكند، غير از فرانسه و نمى‏دانم چى نمى‏توانند بكنند. در صورتى كه ثابت كردند جوان‏هاى ما و كارمندهاى ما و همه اشخاصى كه در اين امور مربوط هستند، به اينكه: نه، آن كارهائى كه آنها ممتنع مى‏دانند، اينجا ممكن است و ما بايد اين را راهى باز كنيم براى كارهاى بزرگتر. نترسيم از مطلب كه ما نمى‏توانيم بكنيم. نخير مى‏توانيم بكنيم.

    خوب، يك همچو مطلبى كه من ديشب فيلمش را آوردند ديدم، البته من درست نمى‏توانم بفهمم مسائل را، اما سختى و مشكلى‏اش را فهميدم كه اين كار با چه سختى انجام گرفته، با چه مشكلى انجام گرفته است و همانطورى كه گفته شده است، اين را آنطور نمايش داده بودند كه غير از امريكا و امثال او از آنها نمى‏آيد اين كار را بكنند و با اين مى‏خواستند كه ما را به يك نحوى گرايش بدهند به آن طرف و اين بايد به دولت‏هاى كشورهاى اسلامى و خصوصاً به اين خليجى‏ها تذكر داده بشود كه شما خودتان برخيزيد از جا. اينقدر خودتان را اسير اين قدرت‏هاى بزرگ نكنيد. شما خودتان مى‏توانيد كار بكنيد. شما خودتان شريان حيات امريكا و امثالش دست شماست و خودتان مى‏توانيد كار را انجام بدهيد و معنا ندارد كه دولت‏هاى اسلامى همه كوشش كنند به اينكه ايران هم بايد مثل خود ما باشد و مربوط به امريكا باشد. اين كوشش‏ها بى‏فايده است و ايران دستش را پيش آمريكا انشاءالله تا ابد دراز نمى‏كند، ولو اينكه فانى بشود. آنها گمان مى‏كنند كه ما براى فرض كنيد كه يك نفت و يا براى چيزى تسليم امريكا مى‏شويم در صورتى كه نه، ما تا فناى خودمان تسليم ديگر نمى‏شويم. مى‏توانند آنها اگر يك وقتى توانستند البته آنطور كه باز آنها خيال مى‏كنند كه مى‏توانند هر كارى بكنند. باز مسأله آن نيست. اينها امتحانشان را در افغانستان داده‏اند. آن شوروى قلدتر از امريكاست ولو اين شيطان‏تر

    صحيفه نور ج 18 صفحه 117

    است، اينها امتحانشان را آنجا دادند و ديدند چه. خود آمريكا هم در جاهاى ديگرى - عرض شود - در ويتنام و امثال اينها امتحانش را داد. اين در صورتى است كه فرق‏هاى زياد است ما بين آنجا و اينجا. آنجا دولتش همراه با آمريكا بوده. در افغانستان حزبش موافق با امريكا بوده، ارتش‏اش موافق بوده، همه چيزش موافق بوده. آن چريك‏هاى قدرتمند بودند كه مقابل ايستادند و تو دهنى به آنها زدند و الان هم دارند مى‏زنند. اينجا بحمدالله همه ملت با هم هستند، كارگرش، كارمندش، زارعش، دولتش، رئيس جمهورش - نمى‏دانم - مجلس‏اش، همه، همه يكى هستند. ارتش اش، سپاه پاسدارهايش، بسيج‏اش، اينها همه يك موجود الان هستند، يك ارگان را تشكيل مى‏دهند با اسماء مختلف. ولهذا مى‏بينند و مى‏گويند كه اينهمه چيزهايى كه براى ما پيش آوردند، مشكلاتى كه براى ما پيش آوردند، خود همين آقايان حل كردند. و مشكلات بعدها هم به دست خود همين آقايان حل مى‏شود كه ما بتوانيم مشكلاتمان را با زحمت خودمان و حفظ شرافت خودمان، خودمان انجام بدهيم. چرا بايد ما دستمان را پيش ديگران دراز كنيم براى اين امور؟ بايد افكار خودمان را به راه بيندازيم، يعنى همه ايران اين كار را بكند. همه دانشگاه‏ها، همه كارخانه‏ها، همه افكارشان را به كار بيندازند. از آنها مى‏آيد، راه را خدا باز مى‏كند. ابتدا به نظر آدم مى‏آيد كه يك كارى نمى‏شود، وقتى كه وارد شد كم كم مى‏بيند نه، خدا راه را باز كرد و شد. خوب يك همچو كارى كه اين جوان‏هاى عزيز ما كردند، يك كار مهمى بود، كار كوچكى نبود، اين كار مهم را همت گماشتند و با همت كار را انجام دادند. كارهاى ديگر را هم مى‏توانند انجام بدهند. و ما بايد مأيوس نباشيم. ما بايد خودمان را از ديگران، از غير خدا مأيوس كنيم و بگوييم آنها هيچ، و با اتكاء به خداى تبارك و تعالى و قدرت ملى خودمان، اسلامى خودمان كارهايمان را پيش ببريم و پيش مى‏رود اين كارها، منتها بعضى‏هايشان زود پيش مى‏رود، بعضى‏هايشان هم يك قدرى ديرتر پيش مى‏رود. بايد ما عزم مان را جزم كنيم به اينكه نه دستمان را پيش آمريكا دراز كنيم نه پيش شوروى و نه پيش ديگران و بايد خيلى آدم متأسف باشد اين از اين دولت‏هائى كه به اسم اسلام در اين اطراف هستند كه همه دارند كوشش مى‏كنند كه اسارت خودشان را تحكيم كنند. نه اينكه اينها نمى‏فهمند، بسيارشان مى‏فهمند مسأله را كه اگر اينها با دولت اسلامى، جمهورى اسلامى، مربوط بشوند، برايشان خوب است. اما يك وسوسه شيطانى در قلب آنها ايجاد كرده‏اند كه نمى‏شود اينها را، با آمريكا نمى‏شود چه شد. تا همين كه سابقاً مى‏گفتند براى ما كه با امريكا اصلاً نمى‏شود طرف شد، باشاه هم نمى‏شود طرف شد. خوب، طرف شدند ملت ما، ديدند كه مى‏شود با امريكا، با شوروى، همه را دست‏شان را قطع كرد و ديدند كه خبرى هم نشد و نخواهد هم شد.

    وقتى بنا شد همه ملت در يك راه برود نمى‏شود از اين راه منحرفش كرد

    و مسأله اينطور است كه يك ملتى اگر يك چيزى را خواست، نمى‏شود تحميلش كرد. مى‏شود تحميل به يك گروهى، يك حزبى، نمى‏دانم يك چيزهايى كرد، اما به يك ملت نمى‏شود يك چيزى را تحميل كرد. ملت وقتى بنا شد، همه‏شان را در يك راه روند، نمى‏شود ديگر اين را از اين راه‏

    صحيفه نور ج 18 صفحه 118

    منصرفش كرد. با قدرت نمى‏شود ملت را از آن طريقى كه دارد منصرف كرد. ممكن است كه يك وقت فرض كنيد يك قدرت هايى سركوب كنند يك ملتى را، لكن نمى‏شود تا آخر برود، در بين راه فلج مى‏شود. بحمدالله مملكت ما جورى است كه از اول هم نمى‏توانند، نه اينكه بيايند و بين راه، انشاءالله از اول هم نمى‏توانند. و ما به خدا متكى هستيم و خداوند انشاءالله همه جوان‏هاى ما را حفظ كند و دولت ما را، ملت ما را همه را حفظ كند. و بايد من واقعاً تشكر كنم از شما جوان‏هاى عزيز كه بعد معنويش بسيار زياد است براى اسلام و براى ايران، شما محقق كرديد و خداوند به شما اجر مجاهدين را انشاءالله عنايت كند. والسلام عليكم و رحمة الله

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1590
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 18 صفحه 119

    تاريخ: 31/6/62

    پيام امام خمينى به خانواده‏هاى شهدا، اسرار، مفقودين، جانبازان و مجروحين جنگ تحميلى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    شهادت در راه خداوند چيزى نيست كه بتوان آن را با سنجش بشرى و انگيزه‏هاى مادى ارزيابى كرد. و شهيد در راه حق و هدف الهى را نتوان با ديدگاه امكانى به مقام والاى آن پى‏برد. كه ارزش عظيم آن معيارى الهى و مقام والاى اين ديدى ربوبى لازم دارد و نه تنها دست ما خاك نشينان از آن و اين كوتاه است كه افلاكيان نيز از راه يافتن به كنه آن عاجزند، چه كه آنها از مختصات انسان كامل است و ملكوتيان با آن مقام اسرار آميز فاصله‏ها دارند. قلم اينجا رسيد و سر بشكست و ما بازماندگان و عقب افتادگان در آرزوى آن و اين بايد روز شمارى كنيم و حسرت شهادت و شهيد و شهيد پروران اينچنانى را كه با ايثار ثمره حيات خود عاشقانه به اين شهيدان شاهد افتخار مى‏كنند به گور بريم و از شجاعت‏هاى بى‏نظير شهيدان و دوستان اسير و مفقودشان و آسيب ديدگان و اشتياق زايد الوصف اينان براى بازگشت به ميدان شهادت احساس خجلت و حقارت كنيم. زنان و مردان و كودكان نمونه‏اى كه در زير بمباران‏ها و از بستر بيمارستان‏ها سرود شهادت سر مى‏دهند و با دست و پاى قطع شده بازگشت به جبهه‏هاى انسان ساز را آرزو مى‏كنند، فوق آنچه ما تصور مى‏كنيم و فلاسفه و عرفا به رشته تحرير در مى‏آورند و هنرمندان و نقاشان عرضه مى‏كنند، مى‏باشند. آنچه آنان با قدم‏هاى علمى و استدلالى و عرفانى يافته‏اند اينان با قدم عينى به آن رسيده‏اند و آنچه آنان در لابلاى كتاب‏ها و صحيفه‏ها جستجو كرده‏اند اينان در ميدان خون و شهادت در راه حق يافته‏اند. بارالها! ما را به خدمتگزارى در راه آنان و براى هدف بزرگشان توفيق ده و شهداى عزيزمان را در خوان ضيافت معنوى خود از جلوه‏هاى خاص خويش ارزانى بخش و خاندان بزرگوار آنان را با صبر و اجر قرين فرما و آسيب ديدگان عزيز ما را شفا مرحمت نما و اسيران و مفقودان معظم را هر چه زودتر به آغوش ملت عظيم الشان برگردان و به پدران و مادران و همسران آنان شكيبائى و پايدارى عنايت فرما و از بركات حضور بقيه الله ارواحنا فداه همه آنان و ملت را نصيب وافر مرحمت فرما.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 159 از 208 نخستنخست ... 59109149155156157158159160161162163169 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/