صفحه 142 از 208 نخستنخست ... 4292132138139140141142143144145146152192 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,411 تا 1,420 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1411
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 104

    تاريخ 14/1/61

    بيانات امام خمينى در ديدار با دبيركل، مسؤولان و اعضاى دفاتر حزب جمهورى اسلامى در سراسر كشور و اعضاى انجمن اسلامى كاركنان بانك‏هاى تهران‏

    راس همه خطاها همين خودخواهى‏هاست

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من اميدوارم كه اين سال جديد و سالروز جمهورى اسلامى به همه ملت ايران و ملت‏هاى مستضعف جهان و به شما آقايانى كه در اينجا مجتمع هستيد مبارك باشد و قشر مستضعف انشاءالله پيروز باشد و مستكبران جهان در سراشيب سقوط باشند. و از شما آقايان كه اعضاى حزب جمهورى اسلامى و چه اعضاى بانك و چه اعضاى آن كسانى كه در بانك‏ها و در ساير جاها به عنوان جمعيت اسلامى كار مى‏كنند، من تشكر كنم و اميدوارم كه همه ما و همه شما و همه ملت ما هر چه بيشتر رو به اسلام و تحقق اسلام و انگيزه‏هاى الهى پيش برويم و اين انگيزه‏هاى الهى و اسلامى در همه نقاط جهان متحقق بشود.

    آن چيزى كه دنيا را تهديد مى‏كند، سلاح‏هاو سرنيزه‏ها و موشك‏ها و امثال اين نيست. آن چيزى كه دارد اين سياره ما را در سراشيبى انحطاط قرار مى‏دهد، انحراف اخلاقى است. اگر انحراف اخلاقى نباشد هيچ يك از اين سلاح‏هاى جنگى به حال بشر ضرر ندارد آن چيزى كه دارد اين انسان‏ها را و اين كشورها را رو به هلاكت و رو به انحطاط مى‏كشاند، اين انحطاطهائى است كه در سران كشورها و در دست به كارهاى اين حكومت‏ها از انحطاط اخلاقى دارد تحقق پيدا مى‏كند و همه بشر را دارد سوق مى‏دهد به سراشيب انحطاط و نمى‏دانيم كه عاقبت امر اين بشر چه خواهد شد. شما ملاحظه بفرمائيد كه اين سلاح‏هاى بزرگ مدرن كه الان در دست ابرقدرت‏هاست، اين سلاح‏ها در چه امرى از امور به كار مى‏رود؟ آيا براى خير بشر است؟ براى تامين صلح است چنانچه مدعى هستند؟ يا براى هلاكت بشر و براى خودخواهى‏هائى كه اين سران دارند؟

    اينكه در روايات ما هست كه حب الدنيا راس كل خطيئه اين يك واقعيتى است و اساس حب دنيا هم ريشه حب دنيا هم حب نفس است كه آن هم حب دنياست. تمام فسادهائى كه در بشريت پيدا شده است از اولى كه بشريت تحقق پيدا كرده است تاكنون و تا آخر، منشاش همين حب نفس است. از حب نفس است كه حب به جاه، حب به سلطنت، حب به مقام حب به مال و حب به همه انگيزه‏هاى شهوانى پيدا مى‏شود و انبيا اساس كارشان اين بوده است كه اين حب نفس را تا آن مقدار كه ممكن

    صحيفه نور ج 16 صفحه 105

    است سركوب كنند و نفس‏ها را مهار كنند و انبيا هم آنطورى كه مى‏خواستند موفق نشدند و تا آخر هم نتوانستند آنطورى كه دلخواه آنهاست تحقق پيدا بكند. و در حكومت عدل بقيه الله هم عدالت جارى مى‏شود، لكن حب‏هاى نفسانى در بسيارى از قشرها باقى است و همان حب‏هاى نفسانى است كه بعضى روايات هست كه حضرت مهدى سلام الله عليه را تكفير مى‏كنند. حقيقتاً راس همه خطاها، خطيئت‏ها همين خودخواهى‏هاست و تا اين خودخواهى‏ها در بشر هست، اين جنگ‏ها و اين فسادها و اين ظلم‏ها و ستمگرى‏ها هست و انبيا اينكه دنبال اين بودند كه يك حكومت عدلى در دنيا متحقق كنند، براى اين است كه حكومت عدل اگر باشد، حكومتى باشد با انگيزه الهى، باانگيزه اخلاق و ارزش‏هاى معنوى انسانى، يك همچو حكومتى اگر تحقق پيدا بكند، جامعه را مهار مى‏كند و تا حد زيادى اصلاح مى‏كند و اگر حكومت‏ها به دست جباران باشد به دست منحرفان باشد، به دست اشخاصى باشد كه ارزش‏ها را در آمال نفسانى خودشان مى‏دانند، ارزش‏هاى انسانى را هم گمان مى‏كنند كه همين سلطه جوئى‏ها و شهوات است، تا اين حكومت‏ها برقرار هستند بشريت رو به انحطاط است و اگر آمال انبيا در يك كشورى تحقق پيدا بكند آن ولو بعض آمال انبيا، آن كشور رو به اصلاح مى‏رود.

    شما مقايسه بكنيد اين جمهورى اسلامى را در زمان ما، مقايسه بكنيد اين سران جمهورى اسلامى در كشور ما و اين حزب جمهورى اسلامى در كشور ما، مقايسه بكنيد با هر كشورى را كه مى‏خواهيد انتخاب كنيد. شما هر كشورى را كه انتخاب كنيد، من گمان نمى‏كنم كه رويهمرفته مثل اين كشور ايران اينطور كه ملت به حسب نوع و حكومت و مجلس و روسائى كه هستند و در كارها دخالت مى‏كنند و اداره مى‏كنند كشور را شما گمان ندارم كه نظيرى برايش پيدا بكنيد.

    من نمى‏خواهم بگويم كه ما نقيصه نداريم، الى ماشاءالله نقيصه داريم و الى ماشاءالله ما هواهاى نفسانى داريم لكن به مقايسه ما مى‏خواهيم حساب كنيم، نه اينكه صددرصد جمهورى اسلامى الان آن خطى را كه انبيا مى‏خواستند، طى‏كنند، يا حزب جمهورى اسلامى يا ساير نهادهائى كه در كشور هست، ما هيچ يكمان مدعى نيستيم كه تمام اينها صددرصد تمام است، لكن مدعى اين هستيم كه يك نسيم روحانى از جانب خداى تبارك و تعالى به اين كشور وزيده است، يك بارقه الهى به اين كشور تابيده است و به واسطه همين نسيم روح‏بخشى كه با عنايت حق تعالى در اين كشور وزيده است، اين كشور را رو به اسلام و آمال انبيا دارد سوق مى‏دهد، ولو اينكه در بسيارى از جاهايش اشتباهات هست و بسيارى از اشخاص ناباب هم در گروه‏ها وارد شده‏اند، لكن ما رويهمرفته مطلب را در هر جامعه‏اى بايد حساب بكنيم. در يك جامعه ما نمى‏توانيم بگوئيم كه افراد همه‏شان سالمند، در تمام دوره دنيا زمان انبيا و بالاترين زمانى كه بشر يك راسى داشته است مثل انبيا و در اسلام مثل رسول اكرم، معذلك وقتى كه حساب مى‏كنند، حساب جامعه را بايد بكنند نه حساب افراد را. ببينيم جامعه، جامعه رو به اصلاح و صلاح هست يا جامعه رو به سوى انحطاط هست.

    من نمى‏خواهم بگويم كه جوامع بشرى و افرادى كه در ساير جوامع زندگى مى‏كنند، آنها

    صحيفه نور ج 16 صفحه 106

    منحطاند، لكن مى‏خواهم عرض كنم تشكيلات را كه بهتر مى‏توانيم به آن اطلاع پيدا بكنيم، وقتى حساب بكنيم تشكيلاتى كه در ايران هست، بدون اينكه در نظر يك عصبيتى در كار باشد، اين تشكيلات از تشكيلاتى كه در ساير كشورها هست بهتر است. اين تشكيلات رو به اسلام دارد مى‏رود و اين تشكيلات مى‏خواهد كه آمال انبيا را متحقق كند و در ساير تشكيلات لااقل ما سراغ نداريم كه اينطور باشد. آنهائى را كه اطلاع داريم، ولو فردى، افرادى در آن پيدا بشود كه صالح باشد، لكن تشكيلات رويهمرفته وقتى حساب مى‏كنيم، تشكيلات رو به انحطاط است.

    ما از بعضى موارد محدود و جزئى مى‏توانيم كه مسائل را تا يك حدودى به دست بياوريم. شما ملاحظه بكنيد كه از وقتى كه اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا كرده است، كشورهائى كه با اين جمهورى اسلامى مخالفت كرده‏اند چه وضعيتى داشته‏اند تا بفهميم كه انحطاط اخلاقى تا چه اندازه در بشر هست.

    اين جمهورى اسلامى از آغاز با ذكر خدا همراه بود

    اين جمهورى اسلامى از اول كه نهضت اسلامى اين مردم تحقق پيدا كرد و كم كم انقلاب تحقق پيدا كرد، از همان اول فرياد اين جمعيت‏ها و گروه‏ها در هر جا كه بودند فرياد اين بود كه با الله اكبر پيش مى‏رفتند، خدا و ذكر خدا در فريادهاى آنها بود و تا حالا هم و از اول تا حالا در اين بين‏ها هم، اين ذكرهاى الهى و ياد خدا در اين كشور زنده است و اين اسلام خواهى و اخلاق اسلامى خواهى در اين بشر زنده است. لكن كدام كشور است، الا نادر كه ما را مسلمان بداند حتى. ما هر چه فرياد بزنيم كه ما اسلام را مى‏خواهيم، بسيارى از اين كشورهاست كه مى‏گويند كه اينها زرتشتى هستند مثلا"، گبر هستند، آتش پرست‏اند، اين جز انحطاط اخلاقى در دستگاه‏هاى دولتى ولو در بسيارى از كشورهاست؟ ما از روز اول و اشخاصى كه توجه به اين مسائل دنيائى، آن چيزى كه بر دنيا مى‏گذرد، داشته‏اند، از اول با اسرائيل مخالف بوده‏ايم. بيشتر از بيست سال است كه صحبتهاى ما هميشه راجع به اين بود كه اسرائيل نبايد كه يك كشور مستقلى باشد و بايد اين ظالم را از اين دنيا برداشت، خطر دارد، خطرناك است. لكن تا حالا هم همين كشورهائى كه مى‏گويند ما مسلمان هستيم و اسلامى هستيم، تا حالا هم ما را با اسرائيل همدست مى‏دانند! ما كه از اول آمريكا را ظالم مى دانستيم و ستمگر مى‏دانستيم و كشور خودمان را در دامن او به واسطه خيانت حكومت سابق اينجا، در دامن او مى‏ديديم هست، مخالفت كرديم با او، مردم قيام كردند و مرگ بر امريكا گفتند و عمل هم كردند و آن لانه جاسوسى را هم گرفتند و عذرشان را خوب خواستند، همه رفتند سراغ كارشان، تا امروز همه به ما گفته مى‏شود كه اينها با آمريكا همدستند! كانه امريكا و ما هر دو با هم همدست هستيم كه با آمريكا مجادله كنيم! اين جز انحطاط اخلاقى است كه در اين سران كشورها، بسيارى از كشورها رو به سراشيبى دارند مى‏روند؟ صدام را وادار كردند كه به اين كشور اسلامى حمله كند و از زمين و هوا و دريا حمله كرد به ما و بعضى از اشخاصى كه آنوقت سردمدار بودند خيانت كردند به اين كشور و در عين حالى كه اطلاع

    صحيفه نور ج 16 صفحه 107

    داشتند، چيزى نگفتند. لكن همين صدامى كه حمله كرد به كشور ما، با اسم اسلامى و اينكه با گبرها مى‏خواهم مبارزه كنم، با اين اسم خودش را آرايش مى‏داد، و اين جز يك انحطاط اخلاقى كثيف هست؟ و آنهائى كه از اول تا حالا به صدام اسلحه دادند، پول دادند و ارتش برايش فرستادند، اينها همه مى‏گويند ما مسلمان هستيم و طريقه ما طريقه اسلام است. با كى اينها دارند مبارزه مى‏كنند؟ با آن جمعيتى كه از بچه و بزرگشان، از مرد و زنشان، از حكومت تا مجلس و تا هر جا كه انسان ملاحظه مى‏كند و آنها هم مى‏دانند، همه هر چه دارند هى فرياد اسلام را مى‏زنند. آنهائى كه مى‏گويند ما مسلم هستيم و مسلمان هستيم و طريقه اسلام را داريم، آنها در راديوهايشان، در تبليغاتشان، در تلويزيونشان و در نطق‏هايشان و در ساير چيزها وقتى كه ملاحظه كنيد مى‏بينيد كه همان آثارى است كه زمان شاهنشاهى در اينجا بود، همان وضع است و حالا ما اين بنگاه‏هاى تبليغاتى‏مان، اين مطبوعاتمان و اين راديو و تلويزيونمان و اين ارگانهايى كه هستند و اين قواى ثلاثه‏اى كه هستند، اينها وقتى كه صحبت مى‏كنند يا راديو از آن پخش مى‏شود امور، اكثراً پخش اسلام و احكام اسلام نيست؟ كجاى دنيا شما سراغ داريد كه در راديويش درس فقه باشد، در راديويش درس فلسفه الهى باشد؟ و كجا سراغ داريد كه راديو اكثر وقتش را در تبليغات اسلامى دارد صرف مى‏كند، و همين طور راديو تلويزيون؟ و كدام حزب را سراغ داريد كه سران آن حزب مثل سران حزب جمهورى اسلامى باشد؟ البته من افراد را نمى‏شناسم لكن سران را مى‏شناسم و چيزى كه آنها تصديق بكنند ما هم تصديق مى‏كنيم. من نمى‏خواهم بگويم كه در حزب جمهورى اسلامى افرادى خودشان را وارد نكردند يا افرادى هم نيستند كه اشتباهاتى داشته باشند يا تعمداتى، لكن رويهمرفته را ما بايد حساب بكنيم كه رويهمرفته وقتى كه حساب بكنيم اين حزب را با حزب‏هاى ديگرى مثلا با حزب توده يا احزابى كه در زمان محمدرضا بود، سران آنها با سران اينها، افراد آنها با افراد اينها، طرز عمل آنها با طرز عمل اينها مقايسه بكنيم و انصاف داشته باشيم مى‏بينيم كه اين وجهه، وجهه انسانى و اسلامى است و آنها به حسب نوع اينطور نيستند.

    اسلحه‏هاى ما در راه تحقق آرمان‏هاى اسلامى و الهى دارد به كار مى‏رود

    اينكه مخالفت مى‏كنند با سران اينها، با خود اينها، با ساير ارگان‏هائى كه در ايران الان هست، اين مخالفت جز اين است كه مخالفت با اخلاق انسانى و ارزش‏هاى انسانى است؟ اسلحه دست سپاه پاسداران ما و همين طور ارتش ما هست، دست صدامى‏ها هم هست، دست اردنى‏ها يعنى حكومت هست و دست آمريكا و شوروى هم هست، همه اينها اسلحه دارند، ما اسلحه‏هاى كوچك داريم آنها اسلحه‏هاى بزرگ دارند، اين اسلحه‏ها وقتى به كار مى‏رود خود اسلحه فى‏نفسه اشكالى ندارد، چيزى نيست، خود شمشير فى نفسه چيزى نيست، شمشير حضرت على ابن ابيطالب با شمشير ابن ملجم يك شمشير، يك جور بودند، شايد شمشير او تيزتر هم بود لكن او كه اين شمشير را به كار مى‏برد، اين ميزان است. آنكه يك ضربت را با عبادت ثقلين مساوى مى‏داند و افضل، با آن ضربتى كه همين

    صحيفه نور ج 16 صفحه 108

    موجودى كه يك ضربتش افضل از عبادت ثقلين است به خاك و خون مى‏كشد، آن ميزان است، آن كه ضربت‏ها را وارد مى‏كند ميزان است.

    از اول اين جنگ تحميلى، ما ببينيم كه سپاهيان ما و ارتش ما اسلحه‏هاى خودشان را در چه كار به كار بردند، در چه جهت به كار بردند و امريكا و آنهائى كه دنبال يعنى صدام را وادار كردند به اين امر، آنها در چه كار. وقتى ملاحظه مى‏كنيم مى‏بينيم كه طياره‏هاى آنها دزفول و آبادان را، اهواز و انديمشك را، امثال اينها را مى‏كوبد و آن مردم را كوبيده است و آنجاها را خراب كرده است و الان يك خرابه‏اى بعد از اينكه بروند، يك خرابه‏اى دست كشور ما هست، و اسلحه‏هاى ما دفاع از اين ملت ضعيف است به كار مى‏رود، در راهى كه خدا فرموده است، اسلحه‏هاى ايران الان غير آن كه دست منحرفين است، آن كه به حسب توده‏هاى مردم ميزان است، به حسب اجتماع ميزان است، اين اسلحه‏ها در راه تحقق آرمان‏هاى اسلامى و الهى دارد به كار مى‏رود و آن اسلحه‏ها در راه تخريب و براندازى اسلام دارد در كار مى‏رود. اينكه من عرض مى‏كنم كه دنيا تهديد به فنا، از راه سراشيبى در اخلاق دارد حركت مى‏كند، براى اين است كه اين دو طايفه‏اى كه يك طايفه حمله كردند و زن و بچه مردم را آواره كردند و همين طور زن و بچه مردم را از عراق هم آواره كردند و كشور ما را آنطور خراب كردند كه ما سال‏ها بايد زحمت بكشيم تا برش گردانيم به حال اول، مى‏بينيم كه كشورهاى مختلفى با يك همچو ستمگر و يك همچو خبيثى دارند كمك مى‏كنند، اسلحه مى‏فرستند و همه چيز، هم افراد مى فرستند، تبليغات مى‏كنند، اكثراً وقت صرف مى‏شود براى اينكه اين جمهورى اسلامى را از بين ببرند. از قرارى كه در اين نوشته‏ها يا در گفته‏ها بود، رئيس جمهور آمريكا گفته است كه اين جنگ را ديگر بايد به هم يك كارى بكنيم از بين برود، براى اينكه اين جنگ ديگر به نفع آمريكا نيست ، شما ببينيد اين چه اقرارى است كه يك نفر آدم، رئيس جمهور يك كشور ابرقدرت به اصطلاح، همچو اقرار مى‏كند كه جنگ تا حالا به نفع آمريكا بوده است، براى اينكه جنگ براى به هم زدن اين جمهورى اسلامى بوده است، حالا كه مى‏بينيم نمى‏شود اين كار و ممكن است كه جمهورى اسلامى رشد زياد بكند و ساير كشورهاى مسلمان هم بيدار بشوند، پس حالا يك خطرى است براى آمريكا، ديگر به نفع امريكا نيست. حالا تقاضا كرده است از همه اشخاصى كه دست اندركارند كه بيايند و اين جنگ را به يك طورى به صلح برگردانند. و ما كه از اول مى‏گفتيم كه ما جنگ با كسى نداريم، ما با همه عالم مى‏خواهيم صلح داشته باشيم، ما اختلافى با كسى نداريم، ما مى‏خواهيم برويم كشورگيرى كنيم، ما دفاع مى‏كنيم، دفاعى كه اسلام به ما دستور داده، ما تابع اسلام هستيم، هر چه فرموده است عمل مى‏كنيم، اگر فرموده بود كه دفاع هم نكنيد، ما هم مى‏نشستيم و كارى نمى‏كرديم، فرموده دفاع بكنيد، بايد بكنيم، آنها هجوم كردند و ما دفاع. به جاى اينكه اينهايى كه مى‏گويند ما مسلمان هستيم، اين كشورهائى كه مى‏گويند ما اساس كارمان بر اسلام است، اينها به يك آيه‏اى از قرآن عمل مى‏كردند، ما همه قبول داشتيم كه اگر يك طايفه‏اى بغى كردند و طغيان كردند و به طايفه‏اى ديگر از مسلمين چه كردند، همه بايد با او جنگ كنند تا او برگردد به حكم خدا وقتى برگشت آنوقت بنشينند اصلاح كنند.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 109

    ما همان حرف اولى كه گفتيم، همان حرف اول را همه زديم. در مجلس صحبت شده همان بوده، رئيس جمهور صحبت كردند همان بوده، نخست وزير صحبت كردند همان بوده، رئيس مجلس صحبت كردند همان بود. حرف ما يك حرف منطقى صحيح انسانى است. يك كسى كه تجاوز كرده به ما و اينهمه خسارات به ما وارد كرده است و در كشور ما هست الان هم، خوب، حرف صحيح ما اين است كه خوب، از كشور ما برو. متعدى آن است كه توى كشور ديگرى است و شما اگر چنانچه از اين جوامع بين‏المللى كه ما مى‏شناختيم‏شان (يعنى تا حدودى) بخواهيد دعوت كنيد كه بنشينيد و ببينيد متجاوز كى است، مطمئن باشيد كه اگر از يك كشورهاى صالح (اگر باشد) نخوانيد اشخاص را براى رسيدگى، آنها قبلاً شما را محكوم كرده‏اند، قبلاً آنها ما را متجاوز شايد محسوب كرده باشند و اينها همان انحطاطى است كه من عرض مى‏كنم. رو به انحطاط اخلاقى ما هستيم و ما بايد چه بكنيم و اسلام بايد چه بكند با اينكه با اين اخلاقى كه ديگر به افتضاح كشيده شده است، با اين وضعى كه ديگر آن روزى كه اينها شكست خوردند و رفتند بيرون و زدند ايرانى‏ها آنها را بيرون كردند، آن روز هم باز هى گفته مى‏شود كه صدام افراد خودش را خواسته است ديگر! بعد از اينكه واضح شده اين مساله در همه جا، از خارج آمدند ديدند و گفتند كه مساله چى بوده، حالا هم باز آنجا را نمى‏خواهند به رو بياورند كه شكست خورده، مى‏گويد كه ايشان خواستند افرادش را، لابد صلح جويى بوده اين! اينها همه علائم اين است كه دنيا رو به سراشيبى است، يعنى اين قشرهائى كه دارند دنيا را اداره مى‏كنند اينها رو به سراشيبى هستند و ملت‏ها بايد متوجه به اين معنا باشند كه ملت‏ها را اينها نكشانند همراه خودشان رو به سراشيبى. ملت عراق بايد متوجه اين معنا باشد كه اگر چنانچه صدام در عراق باقى بماند آنها را رو به فساد مى‏كشد، جوان‏ها را رو به فساد مى‏كشد و خدا مى‏داند كه آنقدر لطمه‏اى كه بر عراق وارد شده است، از اين حزب كافر عفلقى و بر جوان‏هاى آنها وارد شده است، چه صدمات اخلاقى بوده كه وارد شده است. آن كه انسان را و كشورها را تهديد مى‏كند اين انحرافات اخلاقى است كه تهديد مى‏كند، و الا سلاح فى نفسه كه چه اشكال دارد.

    بايد ملتفت باشيد كه اشخاصى كه در بين شما هست انحراف نداشته باشند

    يعنى ما از مساله بگذريم، يك چند كلمه‏اى با آقايانى كه در اينجا تشريف دارند عرض كنيم. من اطمينان به اين آقايانى كه مى‏شناسم‏شان كه در راس اين حزب بودند و سابق هم بعضى ديگرى كه بودند، اينها را ما با آنها بوديم و مى‏شناسيم، لكن اين آقايان چند نفر هستند و احاطه به تمام كشور و حزب جمهورى اسلامى در تمام كشور را ندارند. بايد اشخاصى كه در هر جا هستند و متكفل اين امر هستند و اشخاص صالح هستند، با كمال دقت و با كمال وسوسه ملاحظه كنند كه افرادى كه خداى نخواسته انحراف دارد و افرادى كه مى خواهند خودشان را وارد كنند در اين چيزهايى كه به نفع اسلام است و منحرفش كنند، مبادا باشد در آنها. حتى يك فردشان هم خطر دارد به اندازه خودش. جمعيت زيادى‏اند الان كه در حزب هستند، بايد توجه كرد به اينكه آنهائى كه در راس هستند، خيلى درباره آنها،

    صحيفه نور ج 16 صفحه 110

    يعنى در هر جا هستند، در راس به طور مطلق نه، رده بالا را نمى‏گويم، آنهائى كه در جاهاى ديگر هستند و اداره مى‏كنند حزب جمهورى اسلامى را بايد توجه كنند كه در همان مركز اداريش و تبليغاتى‏اش و چيزهاى ديگرى كه دارند مبادا يك نفر از اشخاص منحرف با يك صورت بسيار مثلاً اسلامى، وارد نشود. توجه به سوابقشان بكنند، به لواحقشان، به خانواده‏هاشان و به كارهائى كه مى‏كنند، توجه بكنند. يك وقت انسان مى‏بيند كه يك چيزى بسيار خوب است لكن آمدند و منحرفش كردند و لااقل بدنامش كردند. اينها الان به همين قدر كافى‏اند كه يك چيزى كه مورد توجه مردم هست بدنامش كنند. اينها در صدد اين هستند كه هر چه ما داريم بدنام بشود دولت را، مجلس را و جمهورى اسلامى را و حزب جمهورى را. بايد ما توجه بكنيم به اينكه راهى كه خدا پيش پاى ما گذاشته است و ما مى‏خواهيم همان راه را برويم، اشخاصى نيايند وارد بشوند و راه را منحرف كنند. اين شيطان از روز اول خداى تبارك و تعالى را اگر ملاحظه فرموديد تهديد كرده كه من بنده‏هاى تو را، مى‏نشينم و منحرف مى‏كنم. اين تهديدى است از طرف شيطان به خدا. اينها اينطور هستند كه تا آن آخرين نفسشان وقتى نرسيدند به آنى كه بايد برسند، تا آن آخرين نفسشان لااقل اگر دست‏شان نمى‏رسد كه بكشند اينها را، بدنام كنند اينها را و اين چه بهتر كه وارد بشوند در اين جمعيت‏هايى كه به اسم اسلام دارند كار مى‏كنند مثل انجمن‏هاى اسلامى كه در همه جا هست. اين انجمن‏هاى اسلامى، خود انجمن اسلامى يك چيز خوبى است، مطلوبى است و افرادش هم انشاءالله اكثراً خوبند، لكن بايد توجه داشته باشد اين انجمن‏ها كه افرادى كه در اين انجمن وارد مى‏شوند، اينها چكاره هستند و وارد مى‏شوند. يك وقت شما مى‏بينيد كه انجمن اسلامى منحرف شده است و بدنام شده است. اگر چند جا يك خلاف‏هايى را انجام بدهند تعمدى، و بخواهند بدنام كنند اين انجمن‏هاى اسلامى را، يك وقت مى‏بينيد در سطح كشور انجمن‏هاى اسلامى را مى‏گويند اشخاص مخالفى هستند اينها. بايد خود اشخاصى كه تماس دارند با افراد، در هر جا كه هستند خودشان بايد دنبال اين مطلب بروند كه اصلاح كنند قضيه را و افراد با شناسائى، با شناسائى بروند. اگر فرض كنيد يك انجمن اسلامى باشد كه بيايد و كم‏كم بخواهد يك جايى كه هست آنجا را به هم بزند، اداره‏اى را حيثيت اداريش را به هم بزند، بدانيد اين انجمن اسلامى نيست. انجمن اسلامى بايد ناظر به امور باشد و معين هر جا كه هست باشد. اگر چنانچه انجمن اسلامى مثلاً در بانك كه هست بخواهد افراد صالح را هى بگويد چطور است و بيرون كند و افراد ناصالح وارد بكند، اين انجمن اسلامى نيست.

    بايد ملتفت باشيد كه اشخاصى كه در بين شما هست انحراف نداشته باشند كه به واسطه انحراف شما را به انحراف بكشند يا لااقل بدنام كنند و بالاخره ما هر چيزى كه در اين مملكت الان داريم، چه مجلس و چه دولت و چه حزب و چه بانك و چه ساير ارگان‏هايى كه داريم بايد ما كوشش كنيم كه اينها بخورد به جمهورى اسلامى. خوب، ما ادعا كرديم كه ما جمهورى اسلامى را مى‏خواهيم، همه ملت هم موافقند با اين، جمهورى اسلامى مى‏خواهيم، آنهائى كه مخالفند معدودى هستند، خوب، ما كه مى‏گوئيم كه نظام جمهورى اسلامى را در ايران ما متحقق كرديم، آنوقت اگر خداى نخواسته بيايند

    صحيفه نور ج 16 صفحه 111

    مجلس ببينند كه مجلس را بعضى آوردند خراب دارند مى‏كنند، بروند دولت، دولت هم ببينند همين طور است، همين طور يك وقت بشود شير بى دم و شكم، ما بايد كوشش كنيم كه اينها را تا آن اندازه‏اى كه قدرت داريم به همين چيزى كه اسلام مى‏خواهد مبدل كنيم.

    بانك‏هاى ما بايد توجه به اين معنا داشته باشند كه بانك، بانك اسلامى است امروز، نه بانك زمان رضاشاه و محمدرضا شاه. بانك‏ها بايد فكر اين مطلب باشند كه مسائل خودشان را با اسلام تطبيق بدهند و همه جا اينطور بايد باشد. ما از رويهمرفته جامعه مان هيچ نگرانى نداريم. رويهمرفته جامعه ما يك جامعه اسلامى است و دارد رو به اسلام مى‏رود، اما از اين خصوصيات و افراد نادر كه گاهى وقت‏ها اشخاص بسيار خطرناكى هستند، از اينها نگرانى هست كه مبادا در هر جا كه اينها بتوانند، وارد بشوند و با ورود خودشان انحراف ايجاد بكنند و ما نبايد سهل انگارى كنيم كه خوب، يك نفر آمده است فرض كنيد در اين محل، و خرابكارها ديگران نيستند. نه، يك نفر فاسد يك وقت مى‏بينيد كه يك انجمنى را فاسد مى‏كند و يك كشورى را رو به فساد مى‏كشاند، ما بايد توجه به اين مسائل داشته باشيم. اين حدود الهى كه خداى تبارك و تعالى قرار داده و يك فرد اگر در داخل منزلش هم يك كارى بكند كه بيرون منعكس بشود او را تعقيب و مجازات مى‏كنند، براى اينكه اينهائى كه اينطور فسادها را در يك مملكتى مى‏كنند ولو توى خانه‏اى اين كار را مى‏كنند اين كم كم سرايت مى‏كند و جامعه را رو به فساد مى‏برد. خداى رحمان و رحيمى كه با همه بندگانش رحمت دارد و مى‏خواهد همه بندگانش به سلامت و سعادت باشند، به حسب تشريع اينطور فرموده است. آنوقت يك نفر آدمى كه بيايد در خيابان و شمشيرش را بكشد، چاقويش را بكشد و بخواهد مردم را تهديد كند، بگويند كه اين را بايد بكشيد، اين براى اين نيست كه اين يك آدم يك همچو كارى كرده، يك دشمنى با اين آدم است، اين براى اين است كه اگر اين را رها كنند يك كشور كم كم كشيده مى‏شود به فساد. فساد يك فرد، دو فرد، چهار فرد، اين ور، آن ور، اگر منحصر به خودشان بود حرفى نبود اما فساد سرايت مى‏كند، اخلاق فاسد سرايت مى كند به همه، كم كم مى‏بيند يك وقت يك كشورى فاسد شد. اسلام از اول جلويش را خواسته بگيرد، گفته اين كسى كه اين فساد را كرده بايد با او اينجور رفتار كنيد تا از اول نگذارد رشد پيدا كند اين فساد. شما هم بايد، موظفيد، در بانك موظفند، در انجمن‏هاى اسلامى موظفند، جمهورى اسلامى و حزب جمهورى اسلامى موظف است و دولت و همه موظفند به اينكه نگذارند، يك مورد هم فساد وقتى واقع شد اغماض نكنند، همان يك مورد را تعقيب كنند و همين يك مورد را از بين ببرند تا سرايت نكند، يك وقت يك جمهورى به فساد كشيده بشود يا لااقل به اينطور كشيده بشود كه بدنام بشود در دنيا. به اندازه كافى ما اشخاصى كه، مبلغينى كه بخواهند اين جمهورى اسلامى را به بدنامى بكشند به قدر كافى در دنيا ما داريم. خودمان نبايد يك كارى بكنيم كه كمك بشود، به قدر كافى دنيا با ما دارد مخالفت مى‏كند. ولى شما اگر خودتان را حفظ بكنيد و اگر اخلاق اسلامى در خودتان نفوذ بكند و همه توجه به اين مسائل داشته باشيد كه از اخلاق اسلامى يكى از امور مهمش قضيه تفرقه نداشتن و مجتمع بودن است، همه با هم بودن است و تا حالا هم ما هر چه

    صحيفه نور ج 16 صفحه 112

    پيشرفت كرده‏ايم از اين معنا بوده. تاكنون اين جمهورى اسلامى از اولى كه انقلاب پيدا شده، چه در آنجائى كه قطع ريشه‏هاى فساد را كردند و از بين بردند تا آنجائى كه در امور كشور كارسازى كردند، بازسازى كردند، در اثر اين وحدتى بوده است كه اينها داشتند كه يكى از اخلاق اسلامى است.

    مادامى كه برادرى را حفظ كنيم، در امان هستيم

    اين برادرى يكى از امورى است كه در قرآن كريم همه ما را برادر خواندند، مسلمان‏ها را، مومنين را، و برادرها بايد با حسن نيت و برادرى مجتمع باشند و بحمدالله تعالى هستند. ما بايد اين نعمت الهى كه خدا اين هم نعمت حساب كرده، اين نعمت، بزرگ ترين نعمت است، اين نعمت الهى را ما بايد حفظش كنيم. مادامى كه اين نعمت الهى را ما حفظ كرديم، در امان هستيم از همه شياطين و آن روزى كه ما اين نعمت را خداى نخواسته از دست بدهيم، آن روز است كه خلل وارد مى‏شود به كشور ما. و من اميدوارم كه به همين نحوى كه الان دارد پيش مى‏رود و جمهورى اسلامى دارد پيش مى‏رود و همه كسانى كه در ايران يك كارى انجام مى‏دهند، يك فكرى را دارند، همه با هم هستند و موافق با هم هستند و تاكنون هم بحمدالله هر چه توطئه بوده است در اثر همين بيدارى كه ملت ما دارند و بيدارى كه دولت ما دارد و سايرين دارند همه خنثى شده است و انشاءالله از اين به بعد هم خنثى خواهد شد. خداوند انشاءالله به همه شما، به همه كشور، كشورهاى اسلامى، به همه ملت‏هاى مسلمان، آگاهى به مقدارى كه بتوانند به اسلام برگردند و بتوانند خدمت كنند به نوع بشر، انشاءالله توفيقش را عنايت بفرمايد و اميدوارم كه اين جمهورى اسلامى انشاءالله برسد به مقامى كه خودش را برساند به زمان ظهور امام زمان سلام الله عليه. و انشاءالله خداوند ما را در اخلاق خوش، در رفتار خوش، در كردار خوش يارى كند و هواهاى نفسانى ما را انشاءالله با عنايت خودش و قدرت خودش سركوب كند.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1412
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 113

    تاريخ 15/1/61

    پاسخ امام خمينى به پيام اتحاديه انجمن‏هاى اسلامى دانشجويان ايرانى در اروپا

    اتحاديه انجمن‏هاى اسلامى دانشجويان در اروپا

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    السلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    خواهران و برادران عزيز و متعهد! مرقوم شريف واصل، توفيق و سلامت و سعادت شما جوانان محترم را از خداوند متعال خواستار است. سه سال از آغاز جمهورى اسلامى و تدفين ستمشاهى دو هزار و پانصد ساله مى‏گذرد و اين طفل نوزاد با مواجه بودن با توطئه‏ها و خرابكارى‏ها و جنايت‏ها و خيانت‏هاى عناصر داخلى و قدرت‏هاى بزرگ شيطانى و دولت‏هاى سرسپرده منطقه و غير منطقه ره صد ساله رفته و با دست قدرت مطلقه‏ء الهى، انقلاب شكوهمند ملت مظلوم و تحت ستم و شكنجه ايران تمام موانع را از سر راه برداشته و توطئه‏ها را خنثى نموده است. با اينكه اكثر بوق‏تبليغاتى و مطبوعات در خدمت مخالفين اسلام و جمهورى اسلامى هستند و در طول مدت انقلاب و بويژه در سال‏هاى اخير با تمام شيوه براى كوبيدن اين رژيم نوپا از هيچ تهمت و دروغ و ناسزا و شايعه پراكنى كوتاهى نكرده‏اند و شايد در مقابل اين دشمنان مقتدر هر رژيمى بود در هم ريخته و ساقط شده بود، ولى انقلاب اسلامى به طور معجزه آسائى به راه خود ادامه مى‏دهد و بسيارى از مسلمانان و مستضعفان جهان را بيدار نموده است و اميد آن است كه يك انقلاب عميق عمومى در سراسر جهان در مقابل جهانخواران ضد بشريت تحقق يابد. انقلاب ايران با قدرت به پيش مى‏رود و هر روز انسجام و استحكامش فزونى مى يابد و مخالفانش با شكست مواجه مى‏شوند.

    نكته مهم پس از فضل خداوند متعال كه پشت و پناه مظلومان است، خصوصاً آنان كه براى رفع ظلم و كوتاه كردن دست جنايتكاران بين‏المللى فداكارى مى‏كنند و جوان مى‏دهند، مردمى بودن اين انقلاب است و بزرگترين نقش آن ايمان راسخ به خداى بزرگ و به پيروزى است. و شما عزيزان كه نقش مهمى در خنثى نمودن تبليغات دروغين و تهمت‏هاى بى‏پايه را بر عهده داريد با اعتماد به فضل و يارى خداوند متعال به راه خود ادامه دهيد و چون مقصد اقامه عدل و قسط است، از پيشامدها نهراسيد.

    خواهران و برادران من! مشكلات زياد شما را در آن محيط احساس مى‏كنم، چنانچه شما هم مشكلات ما را حس مى‏كنيد، لكن هر دو مى دانيم كه راه ما حق است و همه در مقابل باطل ايستاده‏ايم و با صبر و استقامت، حق بر باطل پيروز است و خداوند وعده پيروزى را داده است و اميدوارم كه زمان

    صحيفه نور ج 16 صفحه 114

    آن نزديك باشد. ما كوشش داريم كه تبليغات خود را گسترش داده و نيز با همه گرفتارى‏ها در اين امر مهم به فعاليت برخيزيم و همه ما و شما كه داراى يك مقصد و ايده هستيم، بايد براى رسيدن به آن تمام توان خويش را به كار بريم و خوب است كه اين نكته را تذكر دهم، تبليغات بسيار عظيم دشمنان ما چون با اختلاف زياد و تناقض گوئى انجام گرفته و مى‏گيرد، گمان نمى‏كنم تاثير چشمگيرى داشته باشد والامر الى الله چنانكه ديديم و ديديد كه پيروزى عظيمى كه رزمندگان شجاع و متعهد ما در هفته قبل در فتح مبين به دست آوردند كه همه جهان آن را با تمام كوشش تاكنون نتوانسته‏اند عرضه كنند و نيز اسلحه و مهماتى كه از دشمن به غنيمت گرفته شده و آنچه از آنان منهدم گرديد، به قدرى زياد است كه مدتى وقت لازم دارد تا شمارش نموده و يا جمع‏آورى نمايند و همچنين عدد كشته شدگان فريب خورده باز به طور كامل به دست نيامده و اسيران و پناهندگان به قدرى زيادند كه تخليه آنان به مركز هنوز ميسر نشده و بيش از چهارده هزار نفر تاكنون به تهران فرستاده شده است و آنچنان شكست آشكارى به دشمن وارد كرده‏اند كه در تاريخ جنگ‏ها بى نظير و كم نظير بوده است، با همه اينها و رانده شدن دشمن تا مرز عراق، بوق‏هاى تبليغاتى بزرگ جهان تا مدتى از آن يا ذكرى نكردند و يا از پيروزى صداميان داد سخن دادند، تا آنكه رسوائى آنان برملا شد و پس از آمدن خبرنگاران، مقدارى از پيروزى‏مخابره شد. با اين وصف رسانه‏ها با موذيگرى به زبان درآمدند و ضمن انعكاس بعضى ابعاد آن، از فرمان صدام براى عقب نشينى به انگيزه آرايش جديد سخن به ميان آوردند و اينجانب گمان مى‏كنم اين رسوائى مفتضحانه كه براى رسانه‏هاى گروهى دشمنان انسانيت در اين جنگ بويژه در چند جبهه از قبيل آبادان و بستان و از همه مهمتر در فتح المبين ببار آمد، براى ملت ايران يكى از پيروزى هاست. و مساله ديگرى كه بايد براى شما تذكر دهم اين است كه شما برادران و خواهران اگر گفتار و كردار گروهك‏هاى منحرف بويژه گروه منافقين را بررسى نمائيد، متوجه مى‏شويد كه آنها از زمانى كه با عده‏اى از علماى اعلام مثل حضرت حجت الاسلام والمسلمين آقاى منتظرى و ديگر دوستان زندان بوده‏اند، تا وقتى كه ملت پيروز شد و به بركت مجاهدات ملت شجاع نجات پيدا كردند و نيز در طول اين سه سال با چه چهره مختلف و كردار و اقوال متضاد با ملت شريف مواجه بوده و هستند. با يك بررسى كوتاه مى‏توانيد از عقايد التقاطى آنان، بلكه عقايد متضاد با اصول اسلامى و رفتار و كردار گوناگون منافق گونه آنان، اگر تاكنون آگاه نشده‏ايد، آگاه شويد. ما از نزديك مشاهده نموده و مى‏نمائيم كه اين مدعيان اسلام، با عقايد و اصول اسلامى مخالفند و اين مدعيان مجاهدت براى خلق، چه جناياتى كه مرتكب نشده‏اند، از قيام مسلحانه و كشتار مردم بى گناه كوچه و بازار تا آتش سوزى‏ها و انفجارها و ترورها كه اكثراً كودكان و زنان و مردان مستمند و مظلوم طعمه جنايات غير انسانى آنان بوده‏اند و اكنون نيز ادامه دارد و از ابتداى پيروزى انقلاب اينان در صدد به دست گرفتن قدرت بوده‏اند و از پادگان‏ها و كلانترى‏ها بيت المال مسلمين را، از مهمات تا انواع سلاح‏هاى كوچك و بزرگ به غارت برده و با دزدى از بانك‏ها كه و ده‏ها جنايت در سرتاسر كشور، خانه‏هاى تيمى تدارك ديده و با قيمت‏هاى زياد اجاره كرده و مراكز خيانت به ملت را هر چه بيشتر تقويت نمودند، كه بحمدالله

    صحيفه نور ج 16 صفحه 115

    تعالى با قواى مسلح و پشتيبانى ملت اكثر آنها كشف شده است. و از هر چيز جنايت بارتر، گول زدن دختران و پسران كم سال ناآگاه و به فساد كشاندن آنها و همچنين وادار نمودنشان به ترور و آتش سوزى است كه به خواست خداوند، بسيارى از آنان از فريبكارى همدستان خود مطلع شده و توبه نموده‏اند. برادران و خواهران محترم! اين تذكرات براى آن است كه از جوانان و دوستان كم اطلاع خود جلوگيرى نمائيد كه با اين گرگان در لباس آدم و جنايتكاران با اسم اسلام راستين، معاشرت ننموده و كوچكترين تماسى نگيرند. اينان كه از امپرياليزم انتقاد سرسختانه‏ء منافق گونه مى‏كردند، اكنون معلوم شد كه چهره واقعى آنان چه چهره كريهى است و امروز به خوبى روشن است كه اينان به دامان امپرياليست‏ها پناهنده و با كمك آنان به توطئه عليه جمهورى اسلامى برخاسته‏اند و با شايعه سازى و دروغپردازى مى‏خواهند جوانان معصوم را به دام بكشند و با استفاده از خون مظلومان و گول خوردگان، اوامر اربابانشان را اجرا كنند.

    شما دوستان، به حسب وجدان و شرع مطهر موظفيد هر قدر مى‏توانيد جرايم ايشان را فاش كنيد و نگذاريد جوانان كه ذخاير ملت‏اند در دام آنان افتند. و شما بدانيد كه اگر ما در تحت لواى اسلام و پرچم توحيد باشيم، از آسيب دشمنان مصون خواهيم بود. امروز چون گذشته همه بدبختى‏هاى مسلمانان از تفرقه و عدم اجتماع در زير پرچم پرافتخار اسلام است. پيروز باشيد و خداوند يارتان باد.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1413
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 116

    تاريخ 21/1/61

    بيانات امام خمينى در جمع نمايندگان عشاير كشور، گروهى از كاركنان سازمان‏هاى صدا و سيما و خبرگزارى جمهورى اسلامى، شركت توانير، جمعيت هلال احمر، اعضاى جهاد سازندگى و خانواده‏هاى شهدا

    رژيم سابق گروه هائى را كه احتمال مى‏داد در مقابل ابرقدرت بايستند، سركوب مى‏كرد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين گروه‏هاى مختلفى كه امروز تشريف آوردند و ما از نزديك خدمتشان رسيديم كه همه در ارتباط با اين جنگ و در خدمت در جبهه بوده‏اند، از همه آنها من تشكر مى‏كنم و اميدوارم كه همه آنها موفق باشند و همانطور كه تاكنون دين خودشان را به اسلام و كشور خودشان ادا كردند، اين خدمت را ادامه بدهند تا انشاءالله كشورشان، كشور عزيزشان به استقلال تام و آزادى كامل برسد و اشرار را در اين كشور از بين ببرند و انشاءالله همه موفق باشند.

    من به مناسبت اينكه از عشاير محترم كشور عددى اينجا تشريف دارند و از راديو و تلويزيون هم عددى هستند، بعضى از مسائلى كه در رژيم سابق، در اين پنجاه سال با برنامه‏ريزى مسلم تحقق پيدا كرده است، عرض مى‏كنم، گرچه همه آنها را نمى‏شود. و من اميدوارم كه تاريخ نويسان ما و آنهائى كه اهل مطالعه هستند اين پنجاه سال را تحت نظر قرار بدهند و ببينند كه در اين پنجاه سال اين پدر و پسر چه به روز اين كشور آوردند. ما يك بررسى كوتاه از اين ارگان هائى كه در اين كشور مى‏توانستند منشا اثرى باشند و گروه‏هائى كه ممكن بود در مقابل قدرت‏هاى بزرگ بايستند، ما يك بررسى مختصر گذرائى مى‏كنيم ببينيم كه اينها در همه اين گروه‏ها و در همه اين ارگان‏ها چطور با اين كشور بازى كردند و چطور خدمت خودشان را به ابرقدرت‏ها اثبات كردند. در يك كشور، ما يك نظرى به مراكز سياسى آن كشور بايد بكنيم و يك نظرى به مراكز اقتصادى كشور و اجتماعى كشور و يك نظرى به قدرت نظامى كشور و يك نظرى به گروه‏هاى تبليغاتى و مطبوعاتى كشور و يك نظرى به گروه‏هائى كه مى‏توانستند براى اين كشور يك قدرت باشند، مثل عشاير، ببينيم كه در طول اين پنجاه و چند سال اينها با آن قدرت‏هائى كه ممكن بود در مقابل ابرقدرت‏ها بايستند چه كردند. رضاخان كه آمد اول با يك صورت ظاهر اسلامى آمد و كم كم قدرت را به دست گرفت و به حسب آن چيزى كه انگلستان تصويب كرد، او را آنها آوردند، آنوقت قدرت مال آنها بود و اين مامور بود به اينكه اين كشور را آن مقدارى كه امكان دارد در مقابل قدرت‏هاى بزرگ ايستادگى بكند، آن ارگان‏ها را در هم بشكند با

    صحيفه نور ج 16 صفحه 117

    اختلاف رويه‏ها. دنبال اين هم پسرش كه به نظر من خبيث تر از پدر بود همان معنا را دنبال كرد با يك وضع ديگرى. اول هدفى كه رضاخان در نظر گرفت، كوبيدن روحانيون بود به اسم اينكه مى خواهم اصلاح بكنم. تمام كارهايشان از اول تا آخر به اسم اصلاح و به اسم ترقى دادن كشور. اجانب، قدرت‏هاى بزرگ كه مطالعات زيادى در اين كشور دارند ملاحظه كردند كه يكى از گروهائى كه مى‏تواند مردم را بسيج كند در مقابل قدرت‏هاى خارجى، روحانيت است. ابتدا شروع كردند با اينها دست و پنجه نرم كردن، يعنى اينها را كوبيدن. اگر شما هم مطبوعات آنوقت را و رسانه‏هاى گروهى آنوقت را و نويسندگان و گويندگان آنوقت را در نظر بگيريد، يا آن مقدارى كه از آنها باقى مانده است مطالعه كنيد، مى‏بينيد كه تمام رسانه‏هاى گروهى و تمام مطبوعات كشور و راديو، سينما و تئاتر و تمام اينهائى كه در يك كشورى مى تواند كار صحيحى بكند همه آنها در خدمت اجانب و در خدمت اين رژيم فاسد، به ضديت با روحانيت برخاسته‏اند. خود او مامورين را وادار مى‏كرد به اينكه آنها را در هر جا هستند، سركوب كنند با اسماء مختلف و اين مطبوعات، اين رسانه‏هاى گروهى، اينها هم در بى آبرو كردن اينها و جدا كردن ملت از آنها كوشش داشتند. اين خودش يك تاريخ طولانى است و كسانى كه درست نظر بكنند به تاريخ پنجاه سال، مى توانند بفهمند كه قضيه چه بود، و دنبال آن هم در شكستن اسلام و شكستن قدرت اسلام كوشش‏هاى فراوان كردند و همه گروهائى كه نويسنده بودند و انحراف داشتند، گوينده بودند و انحراف داشتند و رسانه‏هاى گروهى، همه در خدمت آنها با خود اسلام مخالفت‏كردند. در روزنامه هايشان من خودم ديدم كه به پيغمبر اسلام سب كردند. اين يك دسته، كه احتمال مى‏دادند كه اينها بتوانند مردم را بسيج كنند در مقابل منافع اجانب و ابرقدرت‏ها. يك جاى ديگرى هم كه به طور ديگر با آن مبارزه كردند، دانشگاه‏ها بود. دانشگاه‏ها هم اگر چنانچه يك دانشگاه‏هاى اسلامى ملى بود، كسانى كه از آنها بيرون مى‏آمدند توانستند در مجلس بروند و دولت تشكيل بدهند و امثال اينها و نگذارند نفوذ اجانب در اين كشور زياد بشود. اينجا را هم به يك وضع ديگرى كوبيدند، يعنى خود دانشگاه‏ها را نريختند و تعطيل بكنند، براى اينها برنامه‏هائى گذاشتند، معلم‏هائى درست كردند، استادهائى درست كردند كه آنها در خدمت آنان بودند و دانشگاه را يك دانشگاه وابسته به خارج و وابسته به انگلستان در يك وقت و به آمريكا در آخر، اينطور درست بكنند كه افرادى كه از اينها بيايند، الا كمى از آنها، در خدمت اجانب باشند. اين هم يك باب مفصلى است كه محتاج به بحث زياد است كه دانشگاه ما را به صورتى درآوردند كه فرآورده‏هاى اين دانشگاه، آنهائى كه از دانشگاه خارج مى‏شدند و به خارج مى‏رفتند و از خارج سوغات مى‏آوردند، تمامش در خدمت آنها باشد، آنها اينطور ميل داشتند. البته در بين اينها بعضى هم بودند كه اينطور نبودند اما در يك اقليت ناچيز واقع بودند. اين هم مراكز تعليم ما.

    مجلس هم يكى از مراكز بود كه مركز سياست يك كشور، قانونگذارى يك كشور، مجلس را هم با فشار و با طرح‏هاى مختلف از اشخاصى فراهم كردند. اشخاصى را در مجلس آوردند كه همه در خدمت آنها باشند، الا قليلى از آنها، الا كمى از آنها، كه كم كم اين كم را هم از بين بردند و اخيرا من

    صحيفه نور ج 16 صفحه 118

    ديگر سراغ ندارم كه يك نفر وكيلى كه در مجلس‏هاى اخير بود، بعد از آنكه امثال مدرس را از بين بردند، من ديگر سراغ ندارم كه يك كسى آنطورى كه اسلام مى‏خواهد، باشد. مجلس را هم قبضه كرد، يعنى مجلس را هم به خدمت اجانب وا داشتند. تبع او دولت هم اينطور مى شود، دولتى كه اين مجلس تعيين بكند و با دستور اين شاه و شاه نما عمل بكند، مجلس هم افرادى را بر سر كار مى‏آورد كه همه در خدمت آنها باشند و راديو و تلويزيون و دستگاه‏هاى تبليغاتى تمام در خدمت آنها يكسر بودند. هر كس روزنامه‏هاى آنوقت را بخواند يا اگر نوارهائى از آنوقت باقى بود بشنود، مى‏فهمد كه نقشه اين بود كه يا در خدمت دولت‏هاى اجانب باشند و اخيرا خصوصاً در خدمت آمريكا و يا يك افرادى باشند كه بى تفاوت باشند. اين مراكزى كه براى عيش و عشرت جوان‏ها تهيه كردند و اين مغازه‏هاى زيادى كه براى فروش عروسك‏ها و فرآورده‏هاى خارجى كه بوجود آوردند و اين دكان‏هاى مشروب فروشى، اينها به يك طبع خودش واقع نشده، اينها روى يك برنامه بود كه آنقدرى كه مى‏توانند در دانشگاه‏ها جوان‏ها را از بين ببرند و به خط آنها بكنند، آنقدرى كه در آنجا نمى‏شود، يعنى مراكز فحشا، بى تفاوتشان كنند و راجع به كشور خودشان بى تفاوت باشند، هر كارى مى‏خواهند بكنند، بكنند، آنها كارى نداشته باشند. عشرتكده باشد، سينماى موافق ميل و شهوات جوان‏ها باشد، ديگر اين مملكت هر چه بر آن بگذرد، گذشته است. ذخايرش را دارند مى‏برند، برده‏اند. نفتش را دارند مى‏خورند، خورده‏اند و امثال ذلك.

    رضاخان عشاير را بكلى مى‏خواست از بين ببرد و بسيار هم موفق شد

    و يك چيز ديگر هم ارتش بود. ارتشى كه ده‏ها هزار نفر از خارج مستشار برايش مى‏آيد و آقابالاسر برايش مى‏آيد، نمى‏تواند يك ارتشى باشد كه براى كشور خودش مفيد باشد. او براى كشور ديگرى مفيد است، در خدمت ديگرى است. اين هم يك باب مفصلى است كه دانشمندان بايد مطالعه كنند و بنويسند مسائل آنوقت را. اين هم راجع به ارتشش بود. راجع به عشاير، يكى از چيزهائى كه آنها احتمال مى‏دادند كه يك وقت اين عشايرى كه به ديانت اسلام اعتقاد دارند و مى‏خواهند كه اسلام تحقق داشته باشد، احتمال مى‏دادند كه اينها برخلاف آنها قيام بكنند، عشاير بودند. رضاخان عشاير را بكلى مى‏خواست از بين ببرد و بسيار هم موفق شد در از بين بردن، يك افرادى از آنها را تربيت كنند كه عشاير را اينها به طريقى كه آنها مى‏خواهند، استعمالشان كنند كه بسيارى از آنها در خارج بودند و در ايران بودند و انحراف داشتند. آنها مامور اين بودند كه عشاير را منحرف كنند و تضعيف كنند روحيه آنها را. همه اينها دست به دست هم داد و اين كشور را اينطور كه مى‏بينيد كرد.

    شما در هر مركزى پا بگذاريد، پاى اجانب را در آنجا مى‏بينيد

    از اين طرف كارخانه‏ها و مزرعه‏ها و كشتزارهاى ما، با اسم اصلاحات بكلى مساله كشاورزى را از بين بردند. ايرانى كه اگر كشاورزيش سرجاى خودش درست عمل بكند بايد ميليون‏ها تن صادر

    صحيفه نور ج 16 صفحه 119

    بكند، امروز نشسته است و دستش طرف ديگران دراز است كه گندم بدهيد. اين هم از كارهائى بود، از جناياتى بود كه رژيم براى اين مملكت پيش آورد. كارخانه‏ها هم بالا سرش افرادى بودند كه نمى‏گذاشتند كه اشخاصى كه در آنجا از خود ايرانى‏ها هستند، در آنجا ياد بگيرند مطالب را. كارشناس‏هاى خارجى آمدند كارهاى كليدى را در دست گرفتند و مردمى كه آنجا بودند پادوى آنها بودند.

    شما در هر مركزى كه پا بگذاريد، در هر جائى كه پا بگذاريد، پاى اجانب را در آنجا مى‏بينيد، يعنى سابقاً اينجور بود بحمدالله امروز اينجور نيست. اگر يك كسى وارد مى‏شد در اين مملكت و بازار مى‏رفت، پاى اجانب بود. اگر آدمى فهيمى بود، مى‏ديد چه قضيه است. اگر بازار مى‏رفت، مى‏ديد كه پاى آنها آنجا هست، بازار را مى‏خواهند فاسد كنند. اگر در دانشگاه‏ها رفت، مى‏ديد پاى آنها در آنجا بيشتر از جاهاى ديگر هست مى‏خواهند آنجا را معوج كنند. اگر در ارتش مى‏رفت، پاى آنها را در آنجا مى‏ديد و اگر در كارخانه‏ها مى‏فت، پاى آنها را مى‏ديد و اگر در مجلس هم مى‏رفت، در دولت و هر جا مى‏رفت، پاى آنها در آنجا بود. همه جا نفوذ داشتند و اين كشور را با تمام قدرت كشاندند به طرف غرب اخيراً يا به طرف شرق، و كشور ما را يك كشور وابسته شكست خورده كه اگر چند سال ديگر دست آنها بود، غير قابل اصلاح بود.

    خداى تبارك و تعالى بر همه ما، بر همه ملت ما و بر مسلمين منت گذاشت و عنايت كرد، الطاف خودش را در اين كشور عنايت كرد، جلوه داد و اين كشور را سرتاپايش را بيدار كرد. با اينكه اين مسائل كه من عرض مى‏كنم، شايد اكثر مردم نسبت به آن بى تفاوت بودند و توجهى نداشتند، لكن يك مطلب را همه يكدفعه متوجه شدند كه آمريكا مى‏خواهد ما را از بين ببرد. اين مطلبى بود كه سرتاپاى اين كشور توجه به آن كرد به اينكه آمريكا مى‏خواهد ما را مستعمره خودش بكند و تمام حيثيت ما را، حيثيت اسلامى ما را، حيثيت ملى ما را و ذخاير ما را مى‏خواهد از بين ببرد. اين يك مطلبى بود كه در سرتاپاى اين كشور منعكس شد و مردم باورشان شد و باوركردنى هم بود براى اينكه همه چيز را مى‏ديدند. اين روحيه‏اى كه در اين كشور پيدا شد، به عنايت خدا پيدا شد. اين را هيچ كس نمى‏تواند ادعا كند كه من اين كار را كرده‏ام. امكان نداشت كه بشر بتواند، از بچه كه تازه زبان درآورده تا پيرمردى كه در بيمارستان خوابيده و دم مرگش هست، اين كشور را اينطور توجه بدهد به اينكه ما مى‏خواهيم مسلمان بشويم و ما مى‏خواهيم مملكت مان مملكتى آزاد باشد، مستقل باشد، اسلامى باشد، اين يك دست غيبى، يك عنايت غيبى بود كه به سر اين كشور انعكاس پيدا كرد، كشيده شد و اين كشور را بيدارش كرد. و امروز اين كشور ما بحمدالله تعالى طورى است كه هر جا بروى توجه به اسلام هست. شما در هرجا، در عشاير بروى، عشاير از اين زير بارهاى سنگين كه رژيم سابق به آنها تحميل كرد، بيرون آمده‏اند، متوجه به اسلام شده‏اند. برويد در دهات دور افتاده اين كشور، هر جا شما برويد، مى‏بينيد كه بچه و بزرگشان از اينكه استقلال و آزادى را ما مى‏خواهيم، مى‏گويند و از آمريكا انتقاد مى‏كنند و از اجانب انتقاد مى‏كنند.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 120

    منحرفين بدانند با كشورى كه مردمش عشق به فداكارى دارند نمى‏توان مبارزه كرد

    اين اشخاص منحرفى كه در داخل و خارج شيطنت‏هائى مى‏خواهند بكنند، اينها بسيار ابله هستند. اينها عقلشان را از دست داده‏اند و حب مقام و جاه اينها را اصلاً نابينا كرده، بصيرتشان را از آنها گرفته، اينها نمى‏دانند در يك كشورى كه وضعش اينطورى است، همه مردمش فرياد مى‏زنند و به جنگ مى‏روند و عشق به فداكارى دارند، در يك همچو كشورى نمى‏شود از اين كارها كرد، نمى‏شود با اين كشور مبارزه كرد، نمى‏شود در اين كشور كودتا كرد. كشورى كه همه قواى نظاميش دنبال شهادت دارند مى‏روند و همه قواى نظامى و انتظامى، پاسدار مسلحش و همه عشايرى كه آنها هم در جنگ‏ها وارد مى‏شوند، همه دارند با روى گشاده طرف شهادت مى‏روند، با يك همچو كشورى نمى‏شود با يك گروه چند صد نفرى يا بيشتر يا كمتر معارضه بكنند. اينها اشتباهشان همه‏اش اين است كه نه قدرت اسلام را اينها مى‏توانند بفهمند و نه ملت خودشان را شناخته‏اند. از اين جهت خارج و داخل توطئه‏هاى بچگانه، توطئه‏هاى ابلهانه‏اى به خيال خودشان درست مى‏كنند. در هر رشته‏اى كه مى‏خواهند توطئه بكنند، نمى‏دانند كه چشم‏هاى بيناى اين كشور به همه كارهاى اينها از صبح تا آخرشان نظارت دارد. نمى‏فهمند اين مسائل را اينها، از اين جهت خودشان را به مهلكه مى‏اندازند. بچه‏هاى عزيز ما را مى‏خواهند گول بزنند. اين بچه‏هاى ما، جوان ها، دختر و پسر كه از اينها گول خورده‏اند، مطالعه كنند ببينند كه اينها چه وضعى دارند و مملكت ما چه وضعى دارد، دولت چه وضعى دارد و آنها چه وضعى دارند، آنها به كجا پناه بردند و دولت چه مى گويد در مقابل آنها.

    من اميدوارم كه انشاءالله اين روحيه قوى كه در اين كشور هست، اين روحيه اسلامى و توحيدى كه در اين كشور هست، باقى باشد. اين كشور را ما به صاحب اصلى او امام زمان سلام الله عليه تحويل بدهيم. انشاءالله به خدمت ايشان، همه، انشاءالله همه برسيم و كشور را و ملت را تسليم ايشان بكنيم، خداوند انشاءالله همه شما را و همه ما را و همه ملت را و همه مسلمين را موفق كند كه به تكاليف اسلامى مان عمل بكنيم.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1414
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 121

    تاريخ 24/1/61

    بيانات امام خمينى در ديدار با دادستان كل انقلاب اسلامى و ائمه جمعه استان‏هاى آذربايجان غربى و شرقى

    شما در تمام دنيا يك حكومت و يك مردم و يك روحانيت مثل ايران پيدا نمى‏كنيد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من قبلاً بايد از آقايان تشكر كنم كه زحمت كشيدند و از راه‏هاى دور تشريف آوردند اينجا و من خدمت شان رسيدم و اين را من كراراً گفته‏ام كه يكى از بركات اين انقلاب همين است كه ما محروم بوديم از فيض زيارت آقايان در طول عمر، مگر آنهائى كه مثلاً در قم بودند چه آنها را ما آقايانى كه بعيد بودند، ما محروم بوديم و حالا بحمدالله هر چند وقت يك دفعه از علماى بلاد تشريف مى‏آورند و ما را سرافراز مى‏كنند و از همه تشكر مى‏كنم و از خداى تبارك و تعالى تشكر مى‏كنم كه اين توفيق براى بنده حاصل شد و اميدوارم كه همه مان موفق بشويم در اينكه اين راهى كه ابتدايش است و موانع بحمدالله اكثراً برداشته شده است، ما بتوانيم ادامه بدهيم. و من الان مى‏توانم خدمت شما اين ادعا را بكنم كه عجالتاً در عصر ما (تا برسيم به عصرهاى سابق) در اين عصرى كه ما الان هستيم شما در تمام دنيا يك حكومت و يك مردم و يك روحانيت مثل ايران پيدا نمى‏كنيد. اين را من به طور اطمينان عرض مى‏كنم. شما ملاحظه كرديد سابق هم در ايران چه جور بود وضع، وضع حكومت‏ها در هر بلادى چه بود. بنده در جوانى خوب، آن حكومت‏هاى زمان قاجار را ديدم بعد هم حكومت زمان اينها را، يك حكومت در يك بلدى كه مى‏آمد مالك جان و مال مردم كانه بود و مردم در مقابل او بايد هيچ حرف نزنند. من خودم مشاهده كردم كه حكومتى كه در مال ولايت ثلاث‏ها بود، در مركزش گلپايگان بود و آمده بود خمين (من بچه بودم) يك آدم بسيار متدين بود، بسيار آدم خوبى بود، حالا چه بهانه‏اى اين مرد خبيث پيدا كرد، توى اطاقش رفته بودند نشسته بودند، كشيدندش آوردندش توى حياط بستندش به چوب و به كف پايش چوب زدند بعد هم آن فراش خبيثى كه همراهش بود (من توى دالان وقتى داشت مى‏رفت ديدم) با چك به پشت گردنش زد تا بردند، حالا چى از او گرفتند آن را ديگر من نمى‏دانم. وضع حكومت‏ها اينطور بود، وضع آن بالاتر از حكومت‏ها هم كه شما مى‏دانيد، خودتان كه ادراك كرديد زمان رضاشاه چه بود، حالا چه بود. و شما نمى‏توانيد الان پيدا كنيد يك رئيس جمهورى در تمام روساى جمهور مثل اين رئيس جمهورى كه ما داريم كه روحانى باشد و واقعاً روحانى باشد، واقعاً علاقه‏مند به روحانيت باشد، يا يك دولتى كه مردم همراهش باشند.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 122

    اين تحول الهى را كه در كشور ايجاد شده حفظش كنيد

    شما مى‏بينيد در اين جنگى كه واقع شده است اين مردم چطور فداكارى دارند مى‏كنند، اين جوان‏ها و اين مادرها و اين پدرها چطور دارند فداكارى مى‏كنند و اينهائى كه پشت جبهه هستند از همه صنف، از آقايان روحانيين گرفته تا مردم ديگر. اين تحول يك تحول الهى است، هيچ نمى‏شود غير از اين حساب كرد. اين يك بارقه‏ء الهى است كه دميده است به اين كشور و اين كشور را اينطورى زنده كرده است و تا اين بارقه هست هيچ ترس از آسيب نداريم. خدا نكند كه يك وقتى ما اسباب اين بشويم كه خداى تبارك و تعالى اين عنايت را بردارد، دستش را از روى سرما بردارد. ما بايد به تمام معنا متوجه اين باشيم كه حفظ كنيم اين عنايت خدا را، اين چيزى كه به ما عنايت كرده ما بايد حفظش كنيم. و من از همه آقايان كه همه از خودمان هستند مى‏خواهم درخواست كنم كه هر جا كه تشريف داريد، هم با مردم و هم با كسانى كه از طرف دولت مى‏آيند آنجا، با هم همفكرى كنيد و كارها را با معاونت هم با فكر هم پيش ببريد. خداى نخواسته يك وقت فرض كنيد - يك خطائى از يك فرض كنيد كه اجزاى دولتى حاصل مى‏شود نصيحتش كنند، چه كنند، يا اگر نصيحت را قبول كرد به مركز اطلاع بدهند كه اين آدم چطور است.

    علت مخالفت دشمنان ترس از اسلام است

    در هر صورت من از همه شما آقايان، اميدوارم كه به اين جمهوريى كه الان همه قلم‏ها و قدم‏هاى خارجى تقريباً برضد اوست، كمى ما داريم از حكومت‏هاى خارج، كمى هستند كه مخالفت نداشته باشند، همه مخالفت دارند، همه، در صدد اين هستند كه اين اسلام را كه اينجا آمده، نباشد. با صراحت يك فرض كنيد آدم مسلمان، يك حاكم مسلمان ادعاى اسلام مى‏كند، مى‏گويد كه هر جا صحبت اسلام بشود ما از بين مى‏بريمش. خوب، حكومت مصر اين را گفت هر جا كلمه اسلام در كار باشد ما اين را از بين مى‏بريم براى اينكه اين درست نيست. الان همه اينهائى كه با شماها مخالفند براى اين است كه شما مى‏خواهيد يك حكومت اسلامى باشد، اينها مخالفند. براى اين هم مخالف هستند، به اينكه اگر يك حكومت اسلامى در يك كشورى باشد نمى‏توانند به طور هرج و مرج دارائى آن كشور را ابرقدرت ها ببرند.

    تا اسلام تضعيف نشود، روحانيت تضعيف نشود، از بين نرود، نمى‏توانند اينها كارهايشان را بكنند و لهذا از اولى كه رضاخان آمد به سركار تا آخر، از اول تا آخر در صدد اين بودند كه اسلام را تضعيفش كنند با هر ترتيبى كه مى‏توانند، احكامش را يكى بعد از ديگرى تضعيف كنند و روحانيت را هم كه خادم اسلام است اين را هم تضعيفش كنند و از بين ببرند و ديديد كه رضاخان چه كرد با روحانيت و پسرش هم همين طور، هر كدام به يك راهى و اين براى همين معناست كه مى‏خواهند اين اسلام نباشد در اينجا، تا آنها افسارشان باز باشد، هر كارى دلشان مى‏خواهد بكنند و از اسلام اينها مى‏ترسند. از هيچ چيز نمى‏ترسند الا از اسلام و اگر چنانچه كسى باشد كه با آنها كارى نداشته باشد

    صحيفه نور ج 16 صفحه 123

    البته آنها هم كارى با او ندارند. همانطورى كه از قرارى كه گفته‏اند انگليسى‏ها كه آمده بودند به عراق، كسى بالاى مناره اذان مى‏گفت، گفت اين چه مى‏گويد، گفتند اين اذان مى‏گويد، گفت به امپراطورى انگلستان كه لطمه‏اى نمى‏زند، گفت نه، گفت هر چه مى‏خواهد بگويد. ميزان، لطمه نزدن به امپراطورى هاست، آنوقت به انگلستان حالا به آمريكا. انسان اين معناست.

    مادامى كه مردم مهيا و در صحنه‏اند دشمن قادر به كارى نيست

    و من كراراً اين را گفته‏ام كه آذربايجان يك خصوصيت خاصى دارد در ايران، يك همسايه‏اى دارد كه خصوصيت خاصى دارد آذربايجان و آذربايجان هميشه يك سدى بوده است در مقابل اين كارهائى كه مى‏خواسته بشود و حالا انشاءالله بيشتر بايد باشد، يعنى علماى آذربايجان مردم را همين طورى مهيا نگه دارند، براى اينكه تا مردم در صحنه‏اند و مهيا هستند اينها ولو زور هم دارند، نمى‏كنند كارى. آن روزى كه در بين مردم يك اختلافى پيدا بشود، بين مردم و حكومت اختلاف پيدا بشود، بين خود روحانيون خداى نخواسته يك وقت اختلاف پيدا بشود، آن روز است كه ممكن است آنها يك وقتى دخالت بكنند. مادامى كه همه مردم با هم هستند، روحانيت هست در صحنه و مردم هم هستند در صحنه، حكومت هم با مردمى است، اسلامى است، آنها نمى‏توانند كارى بكنند، قدرت دارند اما عقل هم دارند، نمى‏توانند كارى بكنند. آنوقت اينها مى‏توانند كار بكنند كه از داخل ما را بپوسانند. اگر از داخل ما را با تبليغات، با كارهاى اعوجاجى از داخل يك كارى كردند، آنوقت مى‏توانند، و ما بايد حفظ كنيم. واقعاً ما اگر چنانچه اسلام را مى‏خواهيم كه بحمدالله مى‏خواهيد، همه مى‏خواهيد اسلام را، اگر اسلام را مى‏خواهيم بايد اين جمهورى را حفظش كنيم و اينكه از دهن بعضى‏ها در مى‏آيد كه اين از زمان شاه هم بدتر است، خوب معلوم است اين از دهان آمريكا مى‏خواهد دربيايد، از دهان اينها در مى‏آيد. آنها خودشان ابتدائاً نمى‏گويند، از اين راه مى‏گويند. ما بايد حفظ كنيم اين جمهورى را، ما بايد اين نعمتى كه خدا به ما داده است حفظ بكنيم. شما مى‏دانيد كه آن روزى كه اينها بودند روحانيت اصلاً منسى بود، داشتند كنارش مى‏زدند كه ببرندش از بين، اگر اينها يك مدتى مانده بودند بكلى از بين مى‏بردند، خدا خواست كه رفتند اينها و حالا بحمدالله روحانيت كارهاى خودش را دارد اينجا مى‏دهد.

    همه چيز در راه شدن است و احتياج به همراهى ملت دارد

    اين نماز جمعه‏اى كه در همه جا هست شما ببينيد چه بركتى است اين نماز جمعه. واقعاً انسان اگر بگويد كه اگر نبود الا اين نماز جمعه (تقريباً مردم را مهيا مى‏كند، مردم را بيدار مى‏كند اين نماز جمعه) و اگر نبود اين، براى ما خيلى كار شده بود و بحمدالله همه چيز الان هست و همه چيز در راه شدن است و ما البته نبايد توقع داشته باشيم كه يك حكومتى كه همه با آن مخالفند همه با آن از خارج مخالفند با آن اين يكدفعه بتواند، يك مملكت كه خرابه بود و اينطور با آنهمه فساد دست ما

    صحيفه نور ج 16 صفحه 124

    دادند، با آنهمه فسادهائى كه شما مى‏دانيد كه چه فسادهائى، بازارش چه بود، خيابانش چه بود، تا برسد به عشرتكده‏ها و تا برسد به جاهاى ديگر چه خبر بود، يكدفعه بتواند حكومت اين را منقلبش كند به يك بهشت برين، خوب، نمى‏شود، هيچ وقت هم نشده تا حالا، هيچ وقت هم نخواهد شد. بنابراين همراهى مى‏خواهد كه اين حكومت را همراهى كنند تا بتوانند كار را انجام بدهد و ما مطمئنيم كه اين اجزايى كه الان مجلس هست، حكومت هست، قوه قضائيه هست، چيز انقلابى هست، همه اينها، اينها همه مى‏خواهند براى خدا كار كنند، براى اسلام مى‏خواهند كار بكنند منتها به اندازه قدرتشان مى‏خواهند كار بكنند، زايد بر قدرت نمى‏توانند كارى بكنند. يا فرض كنيد كه ما به اندازه قضاوت در تمام كشور افراد نداريم، از باب اينكه ما از اول مجهز براى اين كار نبوديم، ما سال‏ها، يعنى از اول تا حالا دست ما نبوده است قضاوت، دست ديگران بوده، حالا كه آمده ما افراد نداريم كه شرايط را داشته باشد. اين افراد هم افرادى هستند كه خوب، تا حتى الامكان بهتر از اين است كه شارب الخمرى بيايد قاضى بشود. شما وضع دادگسترى را نمى‏دانيد چه خبر بوده است، ما هم درست الان نمى‏دانيم كه وضع دادگسترى چه خبر بود، شايد از همه جاها فساد دادگسترى بيشتر بوده، حالا بخواهيم اين دادگسترى را يكدفعه متحولش كنند به يك دادگسترى اسلامى، افراد لازم دارد، كار لازم دارد و بايد با تدريج، كمك، كمك مى‏خواهد، يعنى ملت، روحانيت خصوصاً در باب قضاوت روحانيت بايد خيلى كمك بكند والحمدلله مشغول هم هستند براى اينكه تهيه بكنند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت همه آقايان را مى‏خواهم.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1415
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 125

    تاريخ 25/1/61

    پيام امام خمينى به مناسبت روز زن

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    مبارك باد بر ملت عظيم الشان ايران بويژه زنان بزرگوار روز مبارك زن، روز شرافتمند عنصر تابناكى كه زير بناى فضيلت‏هاى انسانى و ارزش‏هاى والاى خليفه الله در جهان است.

    و مباركتر و پر بهاتر انتخاب بسيار والاى روز بيستم جمادى الثانى است، روز پرافتخار ولادت زنى كه از معجزات تاريخ و افتخارات عالم وجود است، زنى كه در حجره كوچك و خانه‏اى محقر انسان‏هائى تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوى افلاك و از عالم ملك تا آن سوى ملكوت اعلى م‏ى درخشد. صلوات و سلام خداوند تعالى بر اين حجره محقرى كه جلوه گاه نور عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است.

    نقش زنان در عالم از ويژگى‏هاى خاصى برخوردار است. صلاح و فساد يك جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه مى‏گيرد.

    زن، يكتا موجودى است كه مى‏تواند از دامن خود افرادى به جامعه تحويل دهد كه از بركاتشان يك جامعه، بلكه جامعه‏ها به استقامت و ارزش والاى انسانى كشيده شوند، مى‏تواند بعكس آن باشد. بدون شك آنچه در اين پنجاه سال روزگار سياه ايران به دست اين رژيم سيه روى به ملت عزيز ايران بويژه بانوان مظلوم آن گذشت با طرح و نقشه از پيش حساب شده ابرجنايتكاران جهان بوده است. رضاخان و فرزند جنايتكارش با فكر عليلشان به چنان جنايات عميقى دست زدند كه در طول تاريخ اين كشور، بى نظير و يا كم نظير بوده است.

    ابرجنايتكاران كه ادامه حيات خويش را در اسارت ملت‏ها بويژه ملت‏هاى اسلامى مى‏دانند در اين سده‏هاى اخير كه راهشان به كشورهاى اسلامى نفت خيز و ثروتمند باز شد دريافتند كه تنها قشر مذهبى است كه مى‏تواند خار راهى در راه استعمار و استثمار آنان باشد و ديدند كه حكم نيم سطره يك مرجع مذهبى مورد علاقه مردم داراى چنان قدرتى است كه دولت انگلستان و دربار قدرتمند قاجار را به زانو درآورد و نيز دريافتند كه زنان در آن نهضت نقش اساسى داشتند و متوجه شدند كه در مشروطه و پس از آن نيز زنان بويژه قشر متوسط محروم آنان هستند كه مى‏توانند با قيام خود، مردان را به ميدان بكشند و احساس كردند كه تا اين عوامل به قوت خودباقى هستند نقشه‏هاى آنان نقش برآب است و لازم ديدند براى دست يافتن به اين كشورها و مخازن سرشار آنها پايه‏هاى مذهب و رهبرى مذهبى

    صحيفه نور ج 16 صفحه 126

    قشرهاى مذهبى سست شود و از همان زمان‏ها به فكر اين نقشه و عملى نمودن آن افتادند و توفيق‏هائى هم به دست آوردند تا آنكه رضاخان را براى اين خدمت يافته و او را به قدرت رساندند و او با اين سه عامل به پيكار سرسختانه پرداخت و كسانى كه آن زمان را به ياد دارند مى‏دانند اين خائن تبهكار با دستيارى عمال بى وطنش با اينان چه كردند و براى پيروزى هر چه سريعتر نقشه هايشان چه راه‏هائى را براى انحرافى و مصرفى نمودن و به فساد كشاندن بانوان مظلوم در پيش گرفتند. كافى است نسل حاضر كه آن روزگار سياه را درك نكرده‏اند به كتاب‏ها، شعرها، نوشته‏ها، نمايشنامه‏ها، تصنيف‏ها، روزنامه‏ها، مجله‏ها و مراكز فحشا و قمارخانه‏ها و شرابفروشى‏ها و سينماها كه همه يادگار آن عصر بودند بنگرند و يا از آنان كه ديده‏اند بپرسند و نيز سوال كنند كه نسبت به زن، اين قشر انسان پرور و آموزگار، چه ظلم‏ها و خيانت هائى در ظاهر فريبنده‏اى به اسم زن مترقى روا داشتند. شك نيست كه توده‏هاى زنان مذهبى، خصوصاً محرومان جامعه مقاومت نمودند ولى براى استعمارگران خائن در بسيارى از قشرهاى مرفه و عشرت طلب توفيق حاصل شد و اينان بازار را براى اربابان گرم كردند و اكنون نيز كه با عنايت خداوند متعال و فعاليت ملت عظيم الشان بويژه بانوان و زنان شير دل دست ستمكاران كوتاه شده است، هنوز اقليتى ناچيز به كارهاى جاهلانه خود ادامه مى‏دهند و اميد است انشاءالله تعالى آنان هم از حيله‏هاى شياطين بزرگ و كوچك آگاه شده و از دم فريب آنان برهند. ما بايد امروز كه روز زن است و به حقيقت در ايران عزيز روز زن است، به زنان خويش افتخار نمائيم. چه افتخارى بالاتر از اين كه زنان بزرگوار ما در مقابل رژيم ستمكار سابق و پس از سركوبى آن، در مقابل ابرقدرت‏ها و وابستگان آنان در صف اول ايستادگى و مقاومتى از خود نشان دادند كه در هيچ عصرى چنين مقاومتى و چنين شجاعتى از مردان ثبت نشده است. مقاومت و فداكارى اين زنان بزرگ در جنگ تحميلى آنقدر اعجاب آميز است كه قلم و بيان از ذكر آن عاجز بلكه شرمسار است.

    اينجانب در طول اين جنگ، صحنه‏هائى از مادران و خواهران و همسران عزيز از دست داده ديده‏ام كه گمان ندارم در غير اين انقلاب نظيرى داشته باشد و آنچه براى من يك خاطره فراموش نشدنى است، با اينكه تمام صحنه‏ها چنين است، ازدواج يك دختر جوان با يك پاسدار عزيز است كه در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسيب ديده بود. آن دختر شجاع با روحى بزرگ و سرشار از صفا و صميميت گفت حال كه نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با اين ازدواج دين خود را به انقلاب و به دينم ادا كرده باشم. عظمت روحانى اين صحنه و ارزش انسانى و نغمه‏هاى الهى آنان را نويسندگان، شاعران، گويندگان، نقاشان، هنرپيشگان، عارفان، فيلسوفان، فقيهان و هر كس را كه شماها فرض كنيد، نمى‏توانند بيان و يا ترسيم كنند، و فداكارى و خداجوئى و معنويت اين دختر بزرگ را هيچ كس نمى‏تواند با معيارهاى رايج ارزيابى كند. و اين روز مبارك، روز اين زن و اين زن هاست كه خدايشان براى اسلام و ايران عظمت آن پايدار نمايد. و هم اكنون يك نصيحت مخلصانه و پدرانه به بانوانى كه جوانند و همسرانشان به لقاءالله پيوسته‏اند مى‏نمايم كه از ازدواج، اين سنت ارزنده الهى سرباز نزنند و با ازدواج خود يادگارهائى چون خود، مقاوم و ارزنده به جاى گذارند

    صحيفه نور ج 16 صفحه 127

    و به وسوسه بعضى اشخاص بى توجه به صلاح‏ها و فسادها گوش فرا ندهند. و نيز به پاسداران و سربازان و جوانان عزيز تذكر مى‏دهم كه ازدواج با اين بانوان را غنيمت شمرده و با انتخاب همسرانى چنين ارزنده به زندگى شرافتمندانه خويش ادامه دهند. خداوند تعالى يار و مددكارتان باد. درود و سلام بى پايان بر زن و زن ها، اين عناصر ارزنده و مقاوم. مبارك باد بر همه روز ارزشمند زن. خداوند پشتيبان اين كشور عزيز باشد و يار و ياور همه.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1416
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 128

    تاريخ 25/1/61

    پيام امام خمينى به مناسبت مردم فلسطين در سرزمين‏هاى اشغالى

    بسم الله الرحمن الرحيم

    مساله قدس يك مساله شخصى نيست و يك مساله مخصوص به يك كشور و يا يك مساله مخصوص به مسلمين جهان در عصر حاضر نيست، بلكه حادثه‏اى است براى موحدين جهان و مومنان اعصار گذشته و حال و آينده، از روزى كه مسجد الاقصى پى ريزى شد تا آنگاه كه اين سياره در نظام هستى در گردش است. و چه دردناك است براى مسلمانان جهان در عصر حاضر كه با داشتن آنهمه امكانات مادى و معنوى، در مرئى و منظر آنان به پيشگاه خداوند متعال و رسولان عاليقدرش اينچنين جسارت واقع شود، آن هم از يك مشت اوباش جنايتكار. و چه ننگ است براى دولت‏هاى اسلامى كه با در دست داشتن شريان حياتى ابرقدرت‏هاى جهان بنشينند و تماشاگر باشند كه آمريكا ابرجنايتكار تاريخ، يك عنصر فاسد بى ارزش را در مقابل آنان علم كند و با عده‏اى ناچيز عبادتگاه مقدس و قبله گاه اول آنان را از آنان غصب نموده و با كمال وقاحت در مقابل همه آنان قدرت نمائى كند. و چه شرم آور است سكوت در مقابل اين فاجعه بزرگ تاريخ و چه زيبا بود كه بلندگوهاى مسجد اقصى از همان روز كه اسرائيل اين عنصر خبيث دست به كار اين جنايت عظيم شده بود به صدا در مى‏آمدند. اكنون كه مسلمانان انقلابى و شجاع فلسطين با همتى عالى و با آواى الهى از معراجگاه رسول ختمى صلى الله عليه و آله و سلم خروش برآورده و مسلمانان را به قيام و وحدت دعوت نموده‏اند و در مقابل كفر جهانى نهضت نموده‏اند، با كدام عذر در مقابل خداوند قادر و وجدان بيدار انسانى مى‏توان در اين امر اسلامى بى‏تفاوت بود؟ اكنون كه خون جوانان عزيز فلسطين ديوارهاى مسجد قدس را رنگين كرده است و در مقابل مطالبه حق مشروعشان از مشتى دغلباز با مسلسل جواب شنيده‏اند، براى مسلمانان غيرتمند عار نيست كه به نداى مظلومانه آنان جواب ندهند و همدردى خود را با آنان اظهار نكنند؟ باشد كه فرياد همدردى آنان دولت‏ها را بيدار كند كه از قدرت عظيم اسلامى استفاده كرده و دست آمريكاى جهانخوار، اين جنايتكار تاريخ را كه از آن طرف درياها به پشتيبانى ستمگران، دست پليد اسرائيليان را مى‏فشارد قطع كنند و خود و ملت‏هاى مظلوم جهان را نجات دهند. اميد است خداوند منان بر بشر منت عطا فرموده و وعده قرآنى خود را هر چه زودتر انجاز فرمايد و مستضعفان جهان را بر مستكبران غلبه دهد.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 129

    درود بر قدس و بر مسجد اقصى. درود بر ملت‏هاى بپاخاسته در مقابل اسرائيل جنايتكار و درود بر مسلمانان و مستضعفان جهان.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1417
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 130

    تاريخ 28/1/61

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از دلاوران سپاه اسلام و دانشجويان مسلمان ايرانى مقيم خارج كشور

    شما جوانان از اين اخلاص و ايثار، جمهورى اسلامى را بيمه كرديد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من اين ميلاد بزرگ را متقابلاً، ميلاد حضرت فاطمه سلام الله عليها را به همه آقايان كه در اينجا تشريف دارند و به همه ملت و همه ملت مستضعف تبريك عرض مى‏كنم و از همه آقايانى كه دو سه گروه‏اند ظاهراً در اينجا تشريف دارند، چه آنهائى كه از خارج كشور آمده‏اند و چه شما آقايانى كه در داخل بوديد، تشكر مى‏كنم. من عرض مى‏كنم كه شما رزمندگان متوقع نباشيد كه از مثل من يا هر كس كه از سنخ بشر است، از شما تقدير كند، نمى‏تواند تقدير كند. خداوند تعالى مشترى شماست. شما آنچه كه داشتيد، بزرگترين موونه‏اى كه داشتيد و آن جان بود و روح، در راه خدا داده‏ايد، چه آنهائى كه شهيد شدند و به لقاءالله انشاءالله رسيدند و چه شما كه حاضر براى شهادتيد، عمده اين حضور است.

    شما دو مطلب را متحقق كرديد كه با اين دو مطلب كسى كه از سنخ بشر جز آن كه از اولياء خدا باشد و الهام از خدا گرفته باشد نمى‏تواند تقدير شما را بكند. يكى بزرگتر سرمايه خودتان كه آن حيات است، در طبق اخلاص گذاشتيد و ديگرى اينكه اين هديه را با اخلاص در طبق اخلاص‏تان گذاشتيد. عمده اين اخلاصى است كه در شما جوانان ظاهر است. شما از اين اخلاص و ايثار، جمهورى اسلامى را بيمه كرديد. فتح‏هايى كه نصيب شما شده است، خصوصاً در فتح مبين، گرچه با هيج معيارى نمى‏توان آن را سنجيد و با هيچ زبانى نمى‏توان از آن توصيف كرد، لكن آنچه كه بالاتر از همه آنهاست اين صداقت شما و اين اخلاص شما در بارگاه حق تعالى است. آنچه كه در نزد خدا ارزشش از همه بالاتر است، اين ايثار از روى اخلاص است همان كه خداى تبارك و تعالى در سوره هل اتى اهل بيت عصمت را به آن توصيف مى‏كند كه ويطمعون الطعام على حبه ... طعام چيزى نيست، آن هم يك قرص نان جو، آنچه اهميت دارد على حبه هست.

    آنچه در پيشگاه حق تعالى ارزش دارد و هيچ بشرى نمى‏تواند آن را توصيف كند، اين اخلاص و محبتى است كه شما داريد. شما جان خودتان را فدا مى‏كنيد و بسيار اشخاص هم هستند كه در راه‏هاى انحرافى باز هم اين كار را مى‏كنند. صورت عمل، يك صورت است لكن معنى دو تا و محتوا دوتاست. ميزان محتواى عمل است، نه صورت عمل. شمشير على ابن ابيطالب سلام الله عليه و فرود آوردن شمشير و به دشمن آن شمشير را ضربه زدن و او را كشتن، اين امرى است كه در همه جا واقع

    صحيفه نور ج 16 صفحه 131

    مى‏شود و بسيارى از اشخاص اين اعمال را كرده‏اند و مى‏كنند. ارزش به اينها نيست، ارزش به آن است كه در قلب على ابن ابيطالب چه گذشته است و مرتبه اخلاص او چه اندازه بوده است.

    آن مرتبه اخلاص است كه يك ضربت را با عبادت ثقلين، عبادت جن و انس مقابل كرده است. شما اين اخلاص تان و اين شهادت طلبى و اين ايثارتان براى خداست كه ارزش به شما داده است و اين ارزش را هيچ معيارى نمى‏تواند اندازه گيرى كند. عزيزان من! حفظ كنيد اين نعمت را. خداوند به شما يك همچو نعمتى داده است كه شما را با عنايت ذاتى خودش، با دست غيبى خودش متحول كرده است به يك انسان‏هاى خالص براى خود و انسان‏هائى كه جان و هر چه دارند، در راه خدا ايثار مى‏كنند. ان الله اشترى من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه اين جنتى كه مشترى به شما عطا مى‏كند، با جنتى كه ديگران براى آنها تحقق پيدا مى‏كند، فرق دارد. اميدوارم كه اين جنت، جنت لقاء باشد. اميدوارم كه مشترى شما، شما را در حضور خود پذيرايى كند. اولياء خدا در آن عالم هم كه هستند، به غير خدا سرگرم نيستند. نعمت‏هاى بهشت را از آن مى‏گذرند و متوجه به لقاء حق تعالى هستند و شما كه جان نثارى داريد مى‏كنيد و ايثار مى‏كنيد و با ايده شهادت به ميدان‏هاى جنگ مى‏رويد و از اسلام دفاع مى‏كنيد و از مكتب دفاع مى‏كنيد و كشورهائى را كه طمع به اين كشور دوخته‏اند مايوس مى‏كنيد همه اينها ارزشمند و بسيار ارزشمند است، لكن آن اخلاص و محبت شما و آن ايثار در راه خدا بالاترين ارزش است براى شما. آن ايثار و اخلاص است كه حتى در ترازوى عالم غيب هم نمى‏شود كه سنجش بشود. آن پيش خداى تبارك و تعالى سنجش مى‏شود و ما مفتخريم كه در يك همچو برهه از زمان واقع شديم كه مثل شما عزيزان در آنجا و در آن زمان و در آن مكان واقع شديد و ما از هوائى تنفس مى‏كنيم كه شما از آن هوا تنفس مى‏كنيد. شما ايثار گريد و شما اخلاص منديد، شما بر نفس خود پيروز شديد و ما عقب مانديم. شما احتمال اين معنى را ندهيد كه تفنگ و ژ 3 و مسلسل شما پيروز شده است. مقابل شما بالاتر از اين را هم داشتند، شما اندك داشتيد و آنها بسيار، لكن آنچه كه شما را پيروز كرد و پيروز مى‏كند، آن ايمان شماست و آن اخلاص شماست كه در شما هست و در آنها نيست. شما براى خدا در ميدان‏ها وارد مى‏شويد و آنها براى شيطان. آنها حزب شيطانند و شما حزب خدا. آنچه شما را در دو جبهه پيروز كرد و پيروز كرده و مى‏كند انشاءالله (جبهه باطنى و نفسانى و جبهه جنگ با گروه شيطانى) آن اخلاص و ايمان شماست كه شما را پيروز مى‏كند. شما شيعه همان هستيد كه مى‏فرمود اگر همه عالم در مقابل من بايستند، تنها در مقابل مى‏ايستم. آن ايمان است كه او را آنطور در مقابل همه چيز مى‏ايستاند. آن اخلاص اوست، آن روحانيت و معنويت اوست و شما هم شيعه او هستيد. اميدوارم كه از روحانيت او و از علومى كه خداى تبارك و تعالى به او عنايت كرده است و نفخات الهى كه در روح مبارك او دميده شده است، به شما و همه ما نصيبى داده بشود.

    برادران! شما پيروزيد و شهداى شما پيروزند، ملت شما پيروز است. شما يك ملتى داريد كه در تمام دنيا مثل آن ملت پيدا نمى‏شود و ملت يك شمائى دارد كه در تمام مثل شما پيدا نمى‏شود. آنها كه داوطلب براى جنگ هستند، داوطلبى شان براى شيطان است. آنها هم داوطلب مى‏شوند،

    صحيفه نور ج 16 صفحه 132

    شماهم داوطلب هستيد و لكن فرق هست مابين داوطلبى و ايثار شما با داوطلبى و ايثار منحرفين. آنها براى براى رسيدن به دنيا و رسيدن به آمال و شهوات نفسانى وارد مى‏شوند در ميدان‏ها و شما براى شهادت و براى رسيدن به لقاءالله وارد مى‏شويد. شما پيروزيد، چه شهيد بشويد و چه انشاءالله پيروزى ظاهرى هم حاصل بشود. شما به نفس خودتان پيروز شديد، به شيطان باطنى خودتان پيروز شديد، وسوسه‏هاى شيطانى را از بين برديد و دل خودتان را براى خدا صاف كرديد و به ميدان‏ها با دل صاف و نيت خالص و عزم مصمم و رسيدن به پيروزى نهائى مى‏رويد و پيروزى نهائى از آن شماست. خداوند همه شما و همه رزمندگان را و همه قواى مسلح را پيروز كند و خداوند شما را در دو جبهه باطن و ظاهر به پيروزى نهائى برساند و خداوند انشاءالله اين كشور را از شر شرق و غرب حفظ بفرمايد. خداوند همه شما را به عنايت خودش غريق رحمت‏هاى غيبيه خود بفرمايد.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1418
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 133

    تاريخ 29/1/61

    پيام امام خمينى به مناسبت روز ارتش

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    گرچه روز ارتش در جمهورى اسلامى از روز مردم جدا نيست، بحمدالله تعالى ارتش آنچنان مردمى است و در خدمت مردم است و مردم آنچنان با ارتش منسجم و پيوند ناگسستنى دارند كه هر دو يك واحد را تشكيل مى‏دهند و روز ارتش روز مردم است، لكن انتخاب يك روز براى ارتش به منظور تجليل بيشتر و تقدير سزاوارتر و نمودار تكريم از چهره سلحشور و رزمنده آنان است.

    ملت عظيم الشان ايران روز 29 فروردين را به عنوان روز مبارك ارتش به آنان تبريك مى‏گويند. امسال با سپاس بى حد به درگاه خداوند تعالى با پيروزى‏هاى بزرگى كه ارتش و ساير قواى مسلح نصيب ملت ايران نمودند و با افتخار جاويدى كه در فتوحات، بويژه فتح مبين براى كشور اسلامى آفريدند تبريك‏ها بيشتر و جدى تر و توام با سزاوارى است. جاويد باد قواى مسلح و ارتش و سرافراز باد كشور بقيه الله اعظم اروحنالمقدمه الفداء كه اينچنين سربازان متعهد و فداكارى دارد.

    در اين جنگ تحميلى و دفاع از حق، ارتش ايران و ديگر قواى مسلح بر جهانيان ثابت كردند كه مجاهدين در راه هدف و اسلام عزيز و ميهن معظم از يك قدرت غيبى مافوق طبيعت و برتر از محاسبات كاخ نشينان ستمگر برخوردارند كه با ارزيابى كوردلان خدانشناس نمى‏توان سنجيد و با معيارهاى الحادى درست نخواهد شد. با كدامين سنجش‏ها و معيارها مى‏توان فتح مبين را تحليل كرد و با كدام معادلات مى‏توان ارزيابى نمود نبرد نابرابرى كه يك طرف آن قدرت شيطانى مجهز به تمام ابزار جنگى سبك و سنگين و برخوردارى از پشتيبانى بى دريغ ابرقدرت‏ها و اكثر دولت‏هاى منطقه كه با دست باز و روى گشاده تمام امكانات خويش را در اختيار آن قرار داده‏اند و تمام بوق‏هاى تبليغاتى جهان نيز از آن پشتيبانى نموده‏اند و همه جهات تقويت در آن موجود بوده است و طرف ديگر قواى مسلحى كه ولادت او پس از انقلاب و پيروزى آن بود و ارتشش تازه از زير سلطه مستشاران امريكائى و فرماندهان ستمشاهى نجات پيدا كرده و از رژيم طاغوتى به رژيم اسلامى انسانى انتقال يافته‏اند و سپاه پاسدارانش و بسيجش از متن ملت برخاسته و تازه تفنگ به دست گرفته و دانشگاه‏هاى نظامى آنچنان نديده‏اند و از ابزار جنگى كامل برخودار نبوده و تمام اسباب ظاهرى ضعف در آنان موجود بوده است و تنها ايمان به خداوند و عشق به شهادت در راه اسلام و روح ايثار و فداكارى، ابزار نبرد نابرابر اينان بود و در ظرف قريب به يك هفته آنچنان قواى عظيم شيطانى را در هم كوبيد و آنچنان

    صحيفه نور ج 16 صفحه 134

    طومار ارتش مجهز برخوردار از آرايش را در هم پيچيد كه فوج قواى دشمن با همه تجهيزات تسليم يا فرارى و يا مقتول گرديدند. كدام روشنفكران تحليل گر و دانشگاه جنگ رفتگان متفكر اين پيروزى معجزه آسا را توجيه مى‏كنند؟ اگر ارتش و ساير قواى مسلح از نصرت معنوى الهى برخوردار نبودند پس اين امر خارق العاده چگونه تحقق يافت؟ آرى فرق بسيار است بين جوانانى كه شب را با مناجات و قرائت قرآن و نماز و نيايش بسر مى‏برند و حمله را با ذكر خدا و الله اكبر شروع مى كنند با آنانكه شب را با معصيت خدا و روز را در جنگ با خدا آغاز مى كنند. فرق است ميان آن سنگرها كه كتاب خدا و نهج البلاغه و كتاب هاى دعا در آن است با آن سنگرها كه بنا به گفته فاتحان، ابزار قمار و شراب و مسكرات و بدتر از آن در آنها يافت مى‏شود. و فرق است ميان آنان كه با اعتقاد به اينكه صاحب الزمان روحى فداه فرمانده آنهاست و جنگ مى‏كنند و آنان كه صدام عفلقى ابرجنايتكار فرمانده آنان است. و فرق است ميان آنان كه خود را برادر ملت مسلمان عراق مى‏دانند و هرگز به خود اجازه نمى‏دهند كه به شهرها يا روستاهاى برادران خود تجاوز كنند با آنان كه هر روز به هر شهر و دهكده (هر چند عرب نشين) كه بتوانند آتش گشوده و با دعوى جنگ براى عربيت، كودكان و زنان و پيرمردان بيگناه را قتل عام مى‏كنند. فرق است ميان آنان كه با اسراى جنگى خويش كه در حال جنگ با آنان به اسيرى درآمده‏اند چون برادران خويش رفتار مى‏كنند با آنان كه با اسرائى كه از ايران گرفته‏اند و اكثر آنها مردم عرب روستاها يا شهر بوده و در جنگ دخالت نداشته آنچنان دژخيمانه رفتار مى‏كنند كه از ترس رسوائى بيشتر اكنون نيز نتوانند خويشاوندان و نزديكان آنان را براى ملاقات بپذيرند. ما بحمدالله تعالى امروز ارتشى داريم كه با سرافرازى و قامتى استوار در جهان مى‏درخشد.

    امسال ملت ايران با چنان سرافرازى و افتخار، روز ارتش را مى‏گذراند كه در سال‏هاى پيش بى سابقه بوده است و ارتش با چنان درخشندگى در مقابل دشمنان ايستادگى مى‏كند كه در تاريخ حياتش كم نظير و يا بى‏نظير بوده است و اميد است كه هر سال از سال پيش افتخار آفرين تر گردد. و در اينجا از بعضى تذكرات هر چند بدان توجه داشته باشيد نگذرم

    1 - از عنايات غيبى الهى غافل نباشيد و تمام قواى نظامى و انتظامى و قواى مسلح از هر ارگانى كه هستيد سعى كنيد اين عنايات الهى را براى خودتان و براى ملت حفظ كنيد و راه آن اين است كه به تعهد خويش عمل كرده و در پيشگاه حق تعالى براى اسلام و جمهورى اسلامى تا حد توانائى فداكارى نمائيد و براى رضاى خداوند تعالى، نه هواهاى نفسانى و شيطانى، براى دفاع از اسلام و ميهن خودتان در صحنه حاضر باشيد و مبادا پيروزى‏ها شما را مغرور كند و از كمك‏هاى غيبى غافل نمايد كه غرور و غفلت انسان را به تباهى مى‏كشد و بى ترديد از قدرت نظامى مى‏كاهد. و پس از اتكال به خداوند به قدرت خود كه از اوست اعتماد و اتكال داشته باشيد.

    2 - مى‏دانيد كه پيروزى در اثر انسجام تمام قواى مسلح با نقشه واحد و فكر واحد نصيب شما شد. بايد اين انسجام و اين وحدت حفظ شود كه تزلزل در اين امر الهى از بزرگترين اسباب فشل و خداى ناخواسته شكست است و اگر كسى يا خطى درصدد ايجاد تفرقه باشد بى‏درنگ به فرماندهان

    صحيفه نور ج 16 صفحه 135

    خبر دهيد تا جلوگيرى كنند. تمام قواى مسلح در جمهورى اسلامى براى مقصد واحد و هدف معين كوشش مى‏كنند و همه بايد به منزله دست واحد عليه مخالفان و معاندان با اسلام و جمهورى اسلامى باشند. و بدانيد كه تا اين وحدت و انسجام و اين هدف عالى اسلامى پابرجاست كشور شما آسيب نخواهد ديد.

    به برادران ارتش و پاسدار و ژاندارمرى و شهربانى و بسيج و گروه‏هاى مسلح مردمى توصيه مى‏كنم خود را چنانچه قرآن كريم امر فرموده با هم برادر بدانيد و در جبهه‏ها و در پشت جبهه‏ها چون برادران هم خط و همفكر و همصدا باشيد كه در اين صورت مى‏توانيد از نيروهاى معنوى و غيبى الهى برخوردار باشيد و بر تمام مشكلات غلبه كنيد. انشاءالله تعالى موفق و پيروز باشيد. خداوند يار و نگهدار شما.

    3 - از امور مهمى كه بايد تمام نيروهاى مسلح از آن پيروى كنند و اغماض از آن به هيچ وجه نمى‏توان كرد و باز هم تذكر داده‏ام آن است كه هيچ يك از افراد نيروهاى مسلح چه رده‏هاى بالا يا پائين در حزب و گروهى با هر اسم و عنوان نبايد وارد شوند، هر چند آن حزب و گروه صددرصد اسلامى و به جمهورى اسلامى وفادار باشند. و هر كس در يك حزب و گروه وارد شد بايد از ارتش و سپاه و ساير قواى انتظامى و نظامى و قواى مسلح خارج شود. و فرماندهان و مسوولان موظف هستند كه هر كس در يكى از احزاب يا گروه‏هاى سياسى يا دينى وارد شد به او تذكر دهند كه از حزب و يا گروه‏ها و يا سازمان خارج شود و اگر تخلف كرد او را از ارتش يا ديگر قواى مسلح اخراج كنند و همه افراد موظفند چنين اشخاصى را به فرماندهان معرفى نمايند. و بايد توجه داشته باشند كه ورود قواى مسلح در احزاب و گروه‏ها و سازمان‏ها پايه قواى مسلح را متزلزل خواهد كرد و غفلت از اين امر موجب پيگرد خواهد بود.

    4 - همه مى‏دانيم كه ارتش و ساير قواى مسلح از پشتيبانى بى دريغ ملت در سراسر كشور آنچنان برخوردارند كه در طول تاريخ بى نظير يا بسيار كم نظير است. گمان ندارم كسى بتواند ادعا كند كه ملتى جز ملت عظيم الشان ايران از كوچك و بزرگ و زن و مرد سراسر كشور اينگونه پشتيبان قواى مسلح خود باشند و ايثارگر و داوطلب به جبهه‏هاى جنگ براى فداكارى و شهادت سبقت گيرند و گمان ندارم هيچ معيارى جز عقيدت به مكتب و ايثار در راه خدا و هدف معنوى قادر به حل اين معما باشد. اينجانب به ارتش عزيز و ساير عزيزان نصيحت مى‏كنم كه قدر اين نعمت الهى را بدانيد و با تمام قوا بكوشيد كه اين حضور عمومى ملت را در صحنه و اين پشتيبانى بزرگ را حفظ نمائيد، و راه آن استقامت و پايدارى در راه هدف و فداكارى براى اسلام عزيز و ايران و جمهورى اسلامى است. مادام كه شماها در حفاظت ميهن خودتان و اسلام و جمهورى اسلامى با اتحاد و انسجام كامل در صحنه باشيد، از توطئه‏هاى دشمنان اسلام براى براندازى جمهورى اسلامى نهراسيد و چون سدى آهنين در مقابل آنان بايستيد و با سرافرازى بر مهاجمين تبهكار بتازيد و آنان را در هم كوبيد. ملت بزرگ يكدل و يكجهت پشتيبان شماست و دست عنايت حق تعالى و پرتو قدرت لايزال او بر سر شماست. پيروز

    صحيفه نور ج 16 صفحه 136

    باشيد و با قدرت به پيش برويد و دشمنان خدا را از كشور خود برانيد و دست تباهكاران داخل و خارج را قطع كنيد و از خداوند قادر استعانت نمائيد.

    5 - ملت ايثارگر ايران عزيزان بسيارى در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها از دست داده و تحمل رنج‏ها و سختى‏بسيارى نموده و از دشمنان قسم خورده و دوست نمايانى خيانتكار و تبه روزگار، دغلبازى‏هاى زيادى ديده‏اند لكن در مقابل در پيشگاه خداوند متعال سرافراز و روسفيد و در جهان نمونه و الگو و در نزد نسل‏آينده ماجور و سربلند است. از خداوند تعالى براى ملت سعادت ابدى و براى رزمندگان در جبهه‏ها و پشت جبهه‏ها استقامت و پايدارى و براى شهداى بزرگوار از اول نهضت تاكنون و پس از اين رحمت و مغفرت و براى آسيب ديدگان عافيت و سلامت و براى بازماندگان و ستمديدگان صبر و شهامت و براى ارتش و ديگر قواى مسلح شجاعت و اخلاص و مروت و براى جمهورى اسلامى بقا و براى گردانندگان آن حسن تدبير و سياست و براى مخالفان جاهل و بى غرض آن بيدارى و انصاف و براى غرضمندان و دشمنان آن خذلان و ذلت و براى مسلمانان جهان همبستگى و وحدت و براى كشورهاى اسلامى استقلال و عظمت و براى سران آنها خروج از قيد خودخواهى و سرپيچى از تبعيت بيگانگان و براى همگان شناخت اسلام عزيز و عظمت و قدرت آن را خواستارم.

    بار الها! ارتشيان و ساير رزمندگان اسلام را بر كفر جهانى هر چند فزونتر پيروز فرما و توفيق خدمت و اخلاص به همه ما عنايت فرما. سلام بر ارتشيان محترم و درود بر سپاهيان و ديگر قواى مسلح.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1419
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 137

    تاريخ 8/2/61

    بيانات امام خمينى در جمع مسؤولان و نويسندگان دايره انتشارات سپاه پاسداران انقلاب اسلامى

    شهدا را قلم‏ها مى‏سازند و قلم‏ها هستند كه شهيد پرورند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ابتدا بايد از شما آقايان و سپاه پاسداران تشكر كنم كه به حسب غالب افراد، متعهد و براى اسلام و جمهورى اسلامى خدمت مى‏كنند. خداوند آنان را تقويت و شهداى آنان را با شهداى صدر اسلام محشور كند و بازماندگان آنان كه همه هستند را تاييد كند تا جمهورى اسلامى كه همه قدرت‏ها بر عليه آن قد علم كرده‏اند را به منزل برساند.

    اهميت انتشارات، مثل اهميت خون‏هائى است كه در جبهه‏ها ريخته مى‏شود. و مداد العلماء افضل من دماء الشهداً دماء شهدا اگر چه بسيار ارزشمند و سازنده است، لكن قلم‏ها بيشتر مى‏توانند سازنده باشند و اصولاً شهدا را قلم ها مى‏سازند و قلم‏ها هستند كه شهيد پرورند. از اين روست كه شما بايد به ارزش كار خود توجه داشته باشيد و بدانيد هر عملى كه ارزشش بيشتر باشد، مسووليتش سنگين‏تر است. شما كه در گروه فرهنگى سپاه هستيد، بايد كارى كنيد كه نشريات شما مفيد باشد. انتشارات رژيم سابق، عاملى قوى درجهت به فساد و تباهى كشاندن نسل جوان دختر و پسر بود كه شما بايد آن را جبران كنيد و بايد در نشريات سپاه فصلى را به نصيحت خود پاسداران اختصاص دهيد تا كار شما، هم نسبت به افراد سپاه پاسداران سازنده باشد و هم تبليغات براى ديگران.

    ما كه‏خواهيم روى پاى خودمان بايستيم بايد مردم را به استقامت و حضور در صحنه دعوت كنيم

    امروز كه اكثر راديوهاى بيگانه و منشورات خارجى با جديت تمام كوشش مى‏كنند تا خبرهاى خوب ما را بد جلوه دهند، ما بايد تبليغات خود را گسترش دهيم و به زبان‏هاى ديگر از قبيل عربى و انگليسى مسائل خود را به ساير نقاط دنيا برسانيم. اين خدمتى را كه شما در اين زمان مى‏كنيد مى‏توانم بگويم ارزنده‏تر است از خدمت‏هائى كه در طول تاريخ براى اسلام شده است، چون كسانى كه در سابق بودند، همچو دشمنانى كه ما داريم، نداشتند. افراد آن زمان فقط با روم و ايران سر و كار داشتند و اينك سر و كار ما با همه دنياست. امروز از آن طرف درياها در اينجا دخالت مى‏كنند، قصد دارند در امور همه كشورها دخالت كنند و ما كه مى‏خواهيم روى پاى خودمان بايستيم بايد مردم را به استقامت و حضور

    صحيفه نور ج 16 صفحه 138

    در صحنه دعوت نمائيم. شما، جوانان را به خير و صلاح دعوت كنيد و چنانچه اشكالى ديديد جلوگيرى كنيد كه به جاى ديگر سرايت نكند. چه بسا اشخاصى باشند كه بخواهند در بين شما وارد شوند و كارهاى خلافى انجام دهند. آنچه در كارهاى تبليغ خيلى مهم است و كراراً تذكر داده‏ام اينكه بايد افرادى را كه با آنها آشنا هستيد در اين امر مهم وارد كنيد و همانطور كه گفتيد حوزه علميه نظارت نمايد تا دچار مشكل و اشتباه نشويد. من هم به همه شما دعا مى‏كنم و از خداوند مى‏خواهم همه شما را موفق و محفوظ فرمايد و اين جمهورى اسلامى و ملت را كه براى خدا قيام كرده است به پيش ببرد تا به زمان ظهور حضرت ولى عصر سلام الله عليه متصل گردد.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1420
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 146

    تاريخ 20/2/61

    فرمان امام خمينى به حجت‏الاسلام قرائتى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت‏الاسلام آقاى حاج شيخ محسن قرائتى دامت افاضاته‏

    نظر به اهميت امر سوادآموزى و گسترش فرهنگ و معارف اسلام و با توجه به تجربياتى كه در اين باره داريد، جنابعالى را به سمت نماينده خود در سازمان نهضت سوادآموزى تعيين مى‏نمايم.

    اميد است با هماهنگى هر چه بيشتر با مسوولان محترم اين سازمان و وزارت آموزش و پرورش مسؤوليت سنگين خويش را بهتر انجام دهيد.

    بديهى است كه كمك و مساعدت دست اندركاران امر نهضت و وزارت آموزش و پرورش و استفاده از تمامى امكانات موجود، پيروزى شما را بر عفريت بيسوادى كه يكى از ميراث‏هاى شوم نظام طاغوتى است سريع‏تر مى‏نمايد.

    از خداى تعالى موفقيت شما را در اين راه مسئلت دارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 142 از 208 نخستنخست ... 4292132138139140141142143144145146152192 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/