صفحه 141 از 208 نخستنخست ... 4191131137138139140141142143144145151191 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,401 تا 1,410 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1401
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 71

    تاريخ 19/12/60

    بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان مازندران و دشت گرگان‏

    ما ماموريم كه مردم را ارشاد نمائيم و به خير و صلاح دعوت كنيم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از آقايان تشكر مى‏كنم كه تشريف آوردند و از نزديك خدمتشان رسيدم. مطالبى را كه مى‏خواهم به شما تذكر دهم اين است كه شما توده‏هاى ميليونى مردم را مى‏بينيد كه چقدر خوبند و من با جرات مى‏توانم عرض كنم كه در طول تاريخ چنين وضعى پيش نيامده است. امروز ايران سى و چند ميليون نفرى به استثناى يك اقليت بسيار كم، متحول شده‏اند و همه به فكر اين هستند كه اسلام تحقق پيدا كند و در حل مشكلاتى كه براى دولت پيش مى‏آيد، پيشقدم هستند. امروز كه داوطلبين براى رفتن به جبهه‏ها اينگونه با آغوش باز شهادت را پذيرا هستند، حتى زمان رسول الله (ص) و اميرالمومنين سلام‏الله عليه به اين شكل نبوده است.

    در قرآن آمده است وقتى پيامبر اكرم افراد را دعوت به جنگ مى‏كرده است، آنها به بهانه‏هايى نظير اينكه امروز نه، فردا، يا اينكه امروز گرم است يا سرد، اطاعت نمى‏كردند. از حضرت امير هم در كوفه آنطور كه بايد اطاعت نمى‏كردند.

    اگر همراهى اين توده‏هاى محروم نبود، حكومت نمى‏توانست برقرار باشد و ارتش مى‏توانست اين جنگ را آنطور كه حالا به پيروزى رسانده‏اند، برسانند و اين موجب تشكر از همه است. آنچه ما بايد به آن توجه زياد داشته باشيم، اين است كه در اين انقلاب حفظ حيثيت روحانيت بسته به وجود آقايان است. ملاحظه مى‏كنيد كه از هر طرف به ما حمله مى‏كنند خصوصاً به روحانيون. ما بايد به فكر باشيم كه بهانه‏اى به دست دشمنان ندهيم. شما مردم را ارشاد كنيد. اگر در منطقه شما خلافى پيش آمد به دولت و مراجع قانونى ارجاع دهيد. شما آقايان بايد تبليغاتى را كه دشمنان عليه ما مى‏كنند، در نماز جمعه و جماعت جبران كنيد و به مردم اطمينان دهيد كه امروز دولت و كسانى كه در راس امور هستند كوشش مى‏كنند امور را اصلاح نمايند و مسائل اقتصادى را حل كنند. ما همانگونه كه ماموريم، بايد مردم را ارشاد كنيم و به خير و صلاح دعوت نمائيم. ايران امروز بحمدالله با همه گرفتارى‏هائى كه قدرت‏ها برايش بوجود آورده‏اند، همچنان راه خود را مى‏رود. از خداى تبارك و تعالى توفيق همه آقايان را مى‏خواهم. آنچه وظيفه من است اينكه به شما آقايان و همه ملت دعا كنم، كه انشاءالله به اين وظيفه عمل خواهم كرد.

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1402
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 72

    تاريخ‏21/12/60

    فرمان امام خمين به آيت‏اللَّه مهدوى كنى‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت الاسلام آقاى حاج شيخ محمدرضا مهدوى كنى دامت افاضاته‏

    طبق اصل 91 قانون اساسى جمهورى اسلامى كه به منظور پاسدارى از احكام اسلام و قانون اساسى از نظر عدم مغايرت مصوبات مجلس شوراى اسلامى با آنها شورائى تشكيل مى‏شود و انتخاب اعضاى فقهاى آن شورا بر طبق شرايط تعيين شده به عهده اينجانب مى‏باشد، بدين وسيله جنابعالى را به عنوان يكى از شش فقيه به عضويت شوراى نگهبان منصوب مى‏نمايم. از خداى تعالى موفقيت هر چه بيشتر شما را اميدوارم.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1403
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 73

    تاريخ 23/12/60

    پاسخ امام خمينى به تلگرام آيت اللَّه العظمى مرعشى نجفى‏

    بسمه تعالى‏

    حضرت آيت الله آقاى مرعشى نجفى دامت بركاته‏

    تلگراف تسليت آن حضرت به مناسبت ضايعه ناگوار رحلت مرحوم حجت الاسلام والمسلمين آقاى ربانى شيرازى قدس سره واصل و موجب تشكر گرديد. از خداى تعالى علو درجه براى آن مرحوم و صبر و اجر جهت بازماندگان ايشان مسئلت داشته و طول عمر و سلامت جنابعالى را خواستارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1404
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 74

    تاريخ 24/12/60

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از پرسنل هوانيروز، كاركنان، كارداران و سركنسولان جديد وزارت امور خارجه، اعضاى خانواده‏هاى شهداى حادثه آمل، گروهى از كاركنان وزارت دفاع و مربيان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى‏

    آنها حربه ايران را كه ايمان، توحيد و اسلام است نمى‏شناسند و تاييدات غيبى را منكر هستند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از شما جوان‏هاى برومند از هر طبقه كه هستيد، از نظاميان و كارمندان وزارت خارجه و بازماندگان شهداى آمل تشكر مى‏كنم و سلامت و سعادت همه را از خداى تبارك و تعالى مسئلت مى‏نمايم. اشتباهى كه همه اين گروه‏هاى مخالف با ايران و اسلام دارند اين است كه چون يك حكومت اسلامى و يك رژيمى كه تمام اجزاء او منسجم باشد و يك دولتى كه از مردم و ارتشى كه از مردم باشد نبوده است، يا اگر بوده است همان در صدر اسلام يك مدت كوتاهى بوده و بعدش نبوده است، لهذا اينها آشنايى ندارند با يك همچو طرز حكومت. اينها هميشه در ذهنشان از حكومت‏ها مثل حكومت هيتلر و رضاخان و ديگر اشخاص غير انسانى و غير اسلامى و غير مكتبى در ذهنشان هست و مقايسه مى‏كنند مابين حكومت‏هائى كه در تمام دنيا هستند با حكومتى كه در ايران هست و نفهميدند كه اين طرز حكوكت غير آن طرزهاست، و لهذا به فكر ناقص خودشان در اين كشور كودتا امكان دارد و به فكر ناقص خودشان خرابكارى‏ها در اين كشور براى تضعيف روحيه ملت تاثير دارد يا حمله نظامى در مقابل اين كشور و اين ملت فايده دارد. اينها حتى آنهائى كه از خود ايران بودند و در ايران هم در زمان انقلاب بودند نشناختند ايران را و نشناختند قدرت ايمان را و نشناختند اسلام را. اينها اعتقاد داشتند كه كشور ايران به واسطه انقلابى كه شده است، ارتشش در هم ريخته و مردمش متفرق و سر و سامان ندارد اين كشور و اگر يك قدرتى در مقابل او بايستد، در ظرف چند روز مى‏تواند كه ايران را قبضه كند. اين اشتباهات براى همين است كه ادعا مى‏كنند ما اسلام را مى‏شناسيم و نشناختند، ادعا مى‏كنند كه ما جامعه‏ها را مى‏شناسيم و نشناختند و نكته‏اش هم همين بود كه عرض كردم كه يك جامعه مثل جامعه امروز ايران سابقه نداشته يا سابقه‏اى كه آنها مطلع بر آن شده باشند، نداشته و لهذا هر يك از اينها كه با آن جهالتى كه دارند و عدم ديد سياسى و شناخت از اسلام و جامعه ما دارند، در يك گوشه‏اى با هم جمع مى‏شوند و مى‏خواهند توطئه كنند، به خيال خودشان مى‏خواهند كه يا ايران را

    صحيفه نور ج 16 صفحه 75

    برگردانند به حال سلطنتى، كه يك طايفه زيادشان اين خيال را دارند، يا ايران را از جمهورى اسلامى‏اش برگردانند به جمهورى دموكراتيك، كه آنها هم يك دسته هستند و روى هم رفته اينها اسلام را نمى‏خواهند، حتى آنهائى كه ادعاى اسلام مى‏كنند هم حكومت اسلامى را به اين وضعى كه در ايران هست، نمى‏خواهند. آنها نمى‏خواهند كه دولتشان يك دولتى باشد كه با مردم آميخته است و ارتششان يك ارتشى باشد كه در دامن ملت است و ملت در دامن او. آنها مى‏خواهند كه يك رژيمى باشد كه يكى در آن بالا باشد و حكومت كند با يك اقليت و همه مردم هم خاضع باشند، آن هم خاضعى كه با سرنيزه خاضع باشند. شما اگر خيال كنيد كه در سرتاسر دنيا حكومتى باشد كه سرنيزه را بردارد و بتواند به جاى خودش بنشيند، نداريم همچو حكومتى، يعنى خود ملت‏ها و خود مردم توده‏هاى ميليونى با حكومت‏ها موافق نيستند و يا تا كنون نديدند يك حكومتى كه وقتى كه جنگ بشود همه مردم جنگجو هستند، وقتى كه محاصره اقتصادى بشود افكار همه مردم توجه به اين پيدا مى‏كند كه ما بايد خودكفا باشيم و متخصصين ما مشغول مى‏شوند و افكار خودشان را به راه مى‏اندازند و قدرت خودشان را به راه مى‏اندازند و ايران را مستغنى مى‏كنند از خارج و من به شما اطمينان مى‏دهم كه اگر تا يك مدتى ما در اين فشارها باشيم، ايران بيشتر ثبات پيدا مى‏كند و مغزهاى متفكر مكتبى ايران بيشتر به كار مى‏افتد و ايران را - از - خودكفا مى‏كند. آنها حتى كارمندان دولت را، كاركنان در كشور، آنهايى كه در كارخانه‏ها كار مى‏كنند و كارگرانى كه در مزارع مشغول زراعت هستند، در يك رژيم اسلامى نشناختند، آنها مقايسه كردند اينجا را يا به بعض كشورهاى غربى يا به بعض كشورهاى شرقى و روى آن ديد است كه تا اينجا وارد مى‏شوند. آن حربه‏اى كه در دست ايران است، پيش آنها نيست و آنها نمى‏شناسند آن حربه را، آن حربه ايمان است، حربه توحيد است، حربه اسلام است، حربه قرآن مجيد است كه در تحت بيرق يك همچو اسلام و قرآن و توحيد همه مجتمع هستند و آنها تاييدات غيبى الهى را منكر هستند، نمى‏توانند بفهمند، اينها نمى‏توانند چشمشان را باز كنند و ببينند كه در هرگوشه از ايران يك امور خارق العاده واقع مى‏شود كه با دست عادى بشر نمى‏تواند واقع بشود. آنها در طبس آمدند و گمان كردند كه مى‏توانند نيرو پياده كنند و مى‏توانند بيايند و به بهانه خارج كردن گروگان‏ها ايران را قبضه كنند و خداى تبارك و تعالى شن‏ها و بادها را فرستاد و آنها را شكست داد.

    اينها نمى‏توانند بفهمند و نخواهند توانست بفهمند كه سربازهاى ايران از نظامى و پاسدار و ساير قواى مسلح با ايمان است كه دارند پيش مى‏روند. تمام قدرت‏ها يك طرف ايستادند و يك قدرت ايمان هم در مقابل آنها يك طرف و قدرت ايمان بر آنها غلبه كرد و غلبه مى‏كند. اينها جامعه‏اى كه اسلام در او وجود پيدا كرده است و پياده شده است، اين جامعه را نديدند تا بفهمند، در كتاب‏ها هم همچو جامعه‏اى را نخوانده‏اند تا بفهمند، افكار كوتاه آنها هم نمى‏رسد به اين امر كه بتوانند بفهمند جامعه اسلامى يعنى چه. در تاريخ، در عين حالى كه خوانده‏اند كه عده‏هاى بسيار كم و ارتش بسيار كم اسلام بر دولت‏هاى طاغوت بسيار قدرتمند مثل ايران سابق و مثل روم غلبه كردند و اين غلبه، غلبه ايمان بود، آنها را آنطور غربى‏ها غربزده كردند و تبليغات برضد اسلام و برضد ايمان و برضد انبيا

    صحيفه نور ج 16 صفحه 76

    كردند كه غفلت كردند از ايمان و اسلام و روى آن غفلت مشغول اينطور خرابكارى‏ها هستند. اگر اين عده‏اى كه در جنگل بودند، اسلام را فهميده بودند، حمله به آمل نمى‏كردند. اين حمله در عين حالى كه براى ما تاسف‏انگيز بود و عده‏اى از برادرهاى ما را از دست ما گرفت لكن فهماند به اين دسته‏هاى غير انسانى كه اينطور نيست كه شما خيال مى‏كنيد كه اگر يك صدايى بلند كنيد مردم با شما هستند. چطور يك مردم مسلمانى كه دل بسته‏اند به اسلام و دل بسته‏اند به قرآن و شهادت را براى خودشان افتخار مى‏دانند و هر كس شهيدى دارد براى خانمان خودش يك افتخارى مى‏داند و هست، چطور امكان دارد كه چند تا دزد سرگردنه و چند تا اشخاصى كه هيچ از قرآن و اسلام اطلاع ندارند و هيچ ايمان ندارند، بيايند و يك شهر مومن را بخواهند به هم بزنند؟ اين معنا واضح شد كه مساله آنطور نيست كه اينها فكر كردند. صدام يا آنهايى كه صدام را وادار كرده بودند به اينكه به ايران حمله كند، نشناخته بودند ايران را، نشناخته بودند قدرت اسلام را، نشناخته بودند قدرت ايمان را و حمله كردند و به اين دام افتادند و حالا دارند دست و پا مى‏زنند كه از اين دام بيرون بروند و نمى‏توانند بيرون بروند.

    به حكم قرآن تجاوزگر باغى است و بايد با او قتال كرد

    تبليغات زيادى كه شما مى‏دانيد در همه بوق‏هاى تبليغاتى هست، اخيراً ديگر به اينجا رسيده‏اند كه از اين راه تبليغ كنند كه صدام صلح طلب است و ايران قبول نمى‏كند ايران كه‏گويد ما از آن راهى كه داريم عقب نمى‏نشينيم، ببينند چه راهى را او مى‏گويد، ايران چه مى‏گويد، در عين حالى كه مى‏دانند باز هم نخست وزير ما، رئيس جمهور ما، رئيس مجلس ما، وزير خارجه ما، همه اينها تكرار مى‏كنند كه بيايند اشخاص ببينند كه ما چه مى‏گوئيم، آيا ما صلح طلب نيستيم؟ صدام صلح طلب است؟! اگر يك دزدى آمد در خانه يك انسانى و اثاث او را يك مقدارى غارت كرد و خانه او را گرفت و به آتش زد بعض اثاث او را، بعد بگويد كه مردم بيائيد ما را صلح بدهيد، صلح بدهند كه توى دزد يك قدرى از خانه را داشته باشى و صاحبخانه هم يك قدرى؟ توى دزد اين ضررهايى كه زدى، ناديده بگيرند؟ توى دزد اين شرارت‏هايى را كه كردى، ناديده بگيرند؟ اگر ناديده نگيرند، صلح طلب نيستند؟ اگر صلح به اين معنا مى‏گويند كه ما كشورى كه به آن حمله شده است، تجاوز شده است، دزدها آمده‏اند و مقدارى از منزل ما را، مقدارى از خانه‏هاى ما را غارت كردند، آتش زدند، خراب كردند و جوان‏هاى ما را كشته‏اند، حالا مى‏گويند ما سرجاى خودمان هستيم، بيائيد اى دنيا ببينيد كه ما صلح طلبيم، بيائيد صلح بكنيم، خوب، ما هستيم در اينجا، آنجايى كه با تجاوز آمديم و گرفتيم، آنجا هستيم، لكن بيائيد ما را صلح بدهيد، اين صلح را كدام انسان مى‏تواند بپذيرد؟ اين اسمش صلح هست اصلش؟ ايران كه مى‏گويد كه تا از خانه ما بيرون نرويد و تا جرم‏هايى كه كرديد، معلوم نشود كه شما مجرم هستيد و تا ضررهايى كه به ايران زديد، جبران نشود و حكم به جبران نشود، صلح معنا ندارد، براى اينكه صلح بدون اينها يعنى يك مقدار از خاك ما دست آنها باشد و بعد بگويند گرفتيم اين را و مال خودمان، اين ضررهايى كه به ايران وارد شده است كه ضررهاى انسانى‏اش بسيار با اهميت و ضررهاى مادى‏اش‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 77

    هم همين طور، اين ضررها را زديم، حالا بيائيد صلح كنيم، يك مقدارى از خاك ايران مال ما باشد و حدش را بياوريم اين ور آبادان مثلا"، حدش را قرار بدهيم خونين شهر. اين صلح است؟! ما مى‏گوئيم كه، به همه كشورهاى اسلامى و همه كشورهاى اسلامى، تمام كشورهاى عرب و غير عرب ما مى‏گوئيم كه ما حكم را قرآن قرار مى‏دهيم، قرآن كتاب آسمانى مسلمين است، طايفه يا طايفه ديگرى ندارد، ما حكم را قرآن قرار مى‏دهيم، ما يك آيه‏اى از قرآن كريم را حكم قرار مى‏دهيم و عقلاى عالم، اشخاصى كه مى‏خواهند صلح بدهند ما را، با همين يك آيه عمل بكنند و ما قبول داريم. صدام هم كه مى‏گوئيد و خودش اقرار مى‏كند كه من مسلمان هستم، در عين حالى كه ما بعيد مى‏دانيم، اين قرآن است، ساير كشورهاى اسلامى هم كه مى‏گويند كه ما، ملت‏ها قرآن را قبول دارند، حتماً دولت‏ها هم مى‏گويند ما به قرآن اعتقاد داريم، بيايند بنشينند نماينده بفرستند. ما قرآن كريم را باز مى‏كنيم، سوره حجرات را باز مى‏كنيم و يك آيه از آيات سوره حجرات را برايشان مى‏خوانيم، مى‏گوئيم بيائيد با اين عمل كنيد. در آن آيه اين است كه اگر دو طايفه‏اى از مومنين با هم جنگ كردند، شما صلحشان بدهيد و اگر يك طايفه‏اى از اينها تجاوز به طايفه ديگر كرد، همه‏تان مكلفيد كه با او قتال كنيد، جنگ كنيد تا اينكه به اطاعت خدا برگردد. وقتى به اطاعت خدا برگشت، صلح كنيد به عدالت، به قسط. ما مى‏گوئيم به دنيا كه بيائيد ببينيد كه ما در خاك عراقيم يا عراق در خاك ماست؟ اگر ما در خاك عراقيم، شما با ما جنگ كنيد و اگر عراق در خاك ماست، به حسب قرآن كريم تجاوز كرده، وفئه باغيه است وفئه باغيه را بايد با او قتال كنيد. ما از قتال شما هم گذشتيم و اميدى به اين نداريم، لااقل محكوم كنيد. اگر به قرآن عمل نمى‏كنيد كه قتال كنيد و او را با سرنيزه بيرون كنيد از كشور اسلامى، لااقل محكوم كنيد او را و اگر محكوم هم نمى‏كنيد لااقل بى‏صدا باشيد، بى طرف باشيد. چه شده اينها را كه نه به قرآن اعتنا دارند و نه به حكم عقل اعتنا دارند و نه مسائل بين المللى، به هيچى اعتنا ندارند، هر روز يك شايعه درست مى‏كنند، هر روز مى‏گويند بحرين را بنا بود ايران، مى‏خواست بحرين را چه بكند. يك طياره از يك جا عبور مى‏كند يك جائى ديگر ساقط مى‏شود، شايعه درست مى‏كنند كه اسرائيل داشت همراهى مى‏كرد و اسنادش موجود است. اين كدام اسناد؟ يك كشورى كه بيست و چند سال است با اسرائيل مخالفت كرده، دست اسرائيل را از نفتش كوتاه كرده، روابط بكلى قطع است و او را غاصب مى‏داند و مسلمين را دعوت به اتحاد مى‏كند كه اين را بايد بيرون بكنيد و او به ريش مسلمين دارد مى‏خندد و امريكاى فاسد هم همين طور، باز اين مسلمين از اسرائيل دست برداشتند و مى‏خواهند با او مصالحه كنند بعضى از آنها به تبع امر امريكا و همه تبليغات خودشان را متمركز كردند به ضد ايران، يك دفعه از خودشان نمى‏پرسند كه آخر قضيه چيست. اينقدر سرسپردگى به امريكا، اينقدر سر سپردگى و ترس، ذخاير خودتان را تقديم امريكا مى‏كنيد و از او هم با او هم روابط داريد و از او هم عذر مى‏خواهيد و خوش خدمتى و خوش رقصى هم مى‏كنيد. ما با اينكه ملت ضعيف هستيم و به حسب افراد، افراد ما حدود سى و پنج ميليون يا چهل ميليون است و ابزار جنگى ما يك ابزار محدودى است بسياريش هم غارتگرها در وقتى كه انقلاب بود، غارت كردند

    صحيفه نور ج 16 صفحه 78

    و قايم كردند، حالا به روى خود همين ملت مى‏كشند، ما با همه اين گرفتارى‏ها كه داريم، در مقابل همه كشورهايى كه مى‏خواهند تعدى بكنند ايستاديم، در مقابل همه قدرت‏هائى كه با ما مى‏خواهند مخالفت كنند و با اسلام مى‏خواهند مخالفت كنند، ايستاده‏ايم و مع‏الاسف اين دولت‏هاى اسلامى بسياريشان به جاى اينكه با اسرائيل جنگ كنند، به جاى اينكه دست اتحاد به ايران بدهند كه اسرائيل را دفن كنند، اسرائيلى كه به همه چيز مسلمين طمع دوخته است، اسرائيلى كه برنامه‏اش اين است كه از نيل تا فرات مال اوست، اين اسرائيلى كه مكه و مدينه مكرمه را از خودش مى‏داند و مى‏خواهد دست درازى كند، مع‏الاسف اين حكومت‏ها به او كار ندارند بلكه مى‏خواهند بشناسند او را و همه تبليغات خودشان را و همه هم و غم خودشان را به اسلام و به حكومت اسلامى ايران متمركز كرده‏اند. تا گفته مى‏شود كه ما از اين حدودى كه داريم و چيزى كه از اول گفته‏ايم، هيچ قدمى كنار نمى‏گذاريم، فوراً مى‏بينيد كه يك جا مى‏گويد كه ديگر صلح امكان ندارد براى اينكه ايران سر صلح ندارد. مگر آن حدودى كه ما گفتيم چيست؟ جز اين است كه بايد بيرون برود تا ما بنشينيم با او صلح كنيم؟ ما قرآن مى گوئيم، ما حكم قرآن را مى‏گوئيم كه همه مسلمين بايد به اين جنگ كنند تا اين بيرون برود. اگر بعد از جنگ سر فرود آورد به احكام اسلام، آنوقت بنشينند صلح كنند، آن هم صلح به قسط و عدل. مسلمين بيايند ببينند، بابا بى خود صرف وقت در تبليغات نكنند و حسن قضيه اين است كه تبليغات اينقدر اختلاف دارد و اينقدر اعوجاج دارد و اينقدر خلاف ضرورى است كه ديگر هركس بشنود، هم، اگر راست هم اينها بگويند، مى‏گويند دروغ است. اين بوق‏هاى تبليغاتى كه هر روز يك چيز مى‏گويند و هر روز يك مطلب واضح‏الفساد را مى‏گويند، طورى اينها حيثيت خودشان را از دست داده‏اند كه هر كه بشنود كه راديوى كذايى چه گفت، مى‏گويد راديو دروغ مى‏گويد. راديويى كه مى‏گويد كه زن و مرد ايران ديگر برگشته‏اند از حكومت اسلام، از اين حكومت پشت كردند، يا نقل مى‏كند از بعض اشخاص فاسدى كه به واسطه فسادش نتوانسته است در ايران بماند و فرار كرده، نقل مى‏كنند كه اينها جوان‏ها و زن‏هاى آبستن و بچه‏ها و اينها را در خيابان‏ها هر روز مى‏كشند، در عين حالى كه خود اين تروريست‏ها دارند اين كارها را مى‏كنند، اين كارها را انجام مى‏دهند و بعد مى‏گويند ايرانى‏ها اين كار را مى‏كنند. بله ايرانى است، اما كدام ايرانى؟ آن ايرانى كه به اسم مجاهد خلق بر ضد خلق، با اسم فدايى خلق بر ضد خلق قيام كرده است، آن هم ايرانى است لكن انسان نيست.

    اصل وارد شدن در حزب براى ارتش، سپاه پاسداران و قواى انتظامى و نظامى جايز نيست‏

    برادرها! ما بايد خودمان، خودمان را حفظ كنيم، نبايد ما منتظر اين باشيم كه قدرت‏هاى خارجى به ما كمك كنند، ما از كمك آنها گذشتيم. مرا به خير تو اميد نيست، شر مرسان. شر هم بخواهند برسانند ما با آنها مقابله مى‏كنيم. ما بايد كلاه خودمان را خودمان حفظ كنيم و حفظ اين به اين است كه ارتشى و ساير قواى نظامى و انتظامى، پاسدار، اينهايى كه عشايرى هستند، اينهايى كه قدرت‏هاى

    صحيفه نور ج 16 صفحه 79

    نظامى و انتظامى هستند، با هم يكصدا باشند، اختلاف در بين نباشد. و من عرض مى‏كنم به همه اين قوا و به فرماندهان اين قوا كه اين افراد در هيچ يك از احزاب سياسى، در هيچ يك از گروه‏ها وارد نشوند. اگر ارتش يا سپاه پاسدار يا ساير قواى مسلحه در حزب وارد بشود، آن روز بايد فاتحه آن ارتش را خواند. در حزب وارد نشويد، در گروه‏ها وارد نشويد. اصلاً تكليف الهى شرعى همه شما اين است كه يا برويد حزب يا بيائيد ارتش باشيد. مختاريد، از ارتش كناره‏گيرى كنيد برويد در حزب، ميل خودتان است اما هم ارتش و هم حزب، معنايش اين است كه ارتشى بايد از ارتشى‏اش دست بردارد، بازى‏هاى سياسى بايد توى ارتش هم وارد بشود. در هر گروهى كه وارد هستيد بايد از آن گروه جدا بشويد، ولو يك گروهى است كه بسيار مردم خوبى هم هستند، ولو يك حزب است كه بسيار حزب خوبى هست، لكن اصل حزب وارد شدن براى ارتش، براى سپاه پاسداران، براى قواى نظامى و انتظامى وارد شدنش جايز نيست، به فساد مى‏كشد اينها را. و من عرض مى‏كنم كه كسانى كه در راس ارتش هستند و كسانى كه در راس سپاه پاسداران هستند موظف هستند كه ارتش را و سپاه را و ساير قواى مسلح را از احزاب كنار بزنند و اگر كسى در حزب هست، بايد او را از ارتش بگويند يا در آنجا يا در اينجا، و همين طور سپاه پاسداران و همين طور ساير قواى مسلح بايد وارد در جهات سياسى نشوند تا انسجام پيدا بشود. اگر وارد بشويد، بالاخره به هم خواهيد زد خودتان را و بالاخره در مقابل هم خواهيد ايستاد و نظام را به هم خواهيد زد و اسلام را تضعيف خواهيد كرد. تكليف همه شما اين است كه با هم باشيد بدون اينكه در يك حزب يا در گروهى وارد شده باشيد، هر گروهى مى‏خواهد باشد. گروه فاسد كه انشاءالله وارد نمى‏شويد، گروه‏هاى بسيار خوب هم وارد نشويد، بايد شما مستقل، بدون اينكه پيوند به يك گروهى داشته باشيد مستقل باشيد و از حزب الله تعالى شانه. همه افراد ايران موظفند كه با هم باشند. اگر احزاب هستند، خودشان را با ساير افراد كشور هماهنگ كنند، افراد كشور هم خودشان را با آنها برادر بدانند. گروه‏هاى مختلفى كه اسلامى هستند، اين گروه‏هاى اسلامى هم نبايد دخالت در امور ارتش بكنند و نبايد در آنجا افراد داشته باشند، تا بتوانيد يك عضو صالح و يك ارتش و سپاه پاسداران منسجم و صالح و قدرتمند باشيد. ورود سياست در ارتش شكست ارتش است. اين را بايد بدانيد و شرعاً جايز نيست. و من امر مى‏كنم به شما كه يا در ارتش يا در حزب. دوم ندارد كه بخواهيد هم ارتشى باشيد، هم حزبى، نمى‏شود، يا مثل ساير مردم هر طورى هستيد.

    به صدام مى‏گويم كه يك راه براى تو سراغ دارم و آن راه انتحار است‏

    و من به همه كسانى كه با اين جمهورى اسلامى مخالفت مى‏كنند، نصيحت مى‏كنم كه بس است ديگر، قدرت‏هاى خودتان را سنجيديد فهميديد كه نمى‏شود با يك قدرت اسلامى در افتاد، خودتان را سنجيديد، فهميديد نمى‏شود، حالا كه فهميديد نمى‏شود، چرا لجاجت مى‏كنيد؟ دست برداريد برويد مشغول يك كار ديگرى بشويد و به صدام هم مى‏گويم كه من يك راه براى تو سراغ دارم و آن راه انتحار است، همانطورى كه هيتلر بعد از آنكه به شكست رسيد خودش را كشت، تو هم اگر مردى و مثل

    صحيفه نور ج 16 صفحه 80

    هيتلرى خودت را بكش.

    اگر بخواهيد يك ملت قوى و آزاد باشيد، از تشريفات يك قدرى بكاهيد

    برادرها! خواهرها! عرض كردم كه ما بايد خودمان، خودمان را نگه داريم. بايد طمع را از همه جا بريد، به خدا متوجه شد. تاكنون هم هر چه شما پيروزى داشتيد براى اين است كه اتكال به قدرت الهى و قدرت خودتان كه از قدرت الهى است اين اتكال را داريد و يكى از نصيحت‏هايى كه چون نزديك سال نو است مى‏خواهم به همه ملت اين نصيحت را بكنم اين است كه ما در حالى كه جنگزده هستيم، در حالى كه اينهمه آواره داريم، اينهمه بيمار داريم، اينهمه معلول در بيمارستان‏ها داريم و شما هر يكى‏تان بعض همسايه‏هاتان شهيد دادند، شما بايد يك قدرى راجع به مراسم عيد كوتاه بيائيد. شما همه اين قشرهائى كه براى اسلام الان دارند زحمت مى‏كشند و شهيد دادند و بازماندگان شهيد هستند يا در بيمارستان هستند، اينها را عائله خودتان حساب كنيد، مقدارى كه مى خواهيد تشريفات زايد را عمل بكنيد، نكنيد و برويد از اينها دلجوئى كنيد. ايام نوروز، ايام عيد نوروز برويد در اين مريضخانه‏ها، برويد احوال اينها را، اينهايى كه آواره شدند، اينهايى كه در جنگ آواره شدند، اينهايى كه از خارج بيرونشان كردند و گرفتار هستند، به اينها سركشى كنيد و آن تشريفات زمان سابق را تخفيف بدهيد. اگر بخواهيد يك ملت قوى آزاد باشيد، از تشريفات يك قدرى بكاهيد، عيد را در بين دوستان خودتان، ملت خودتان، مجروحان خودتان، معلولان خودتان و جنگزدگان خودتان و آوارگان خودتان، از هر جا هست، اينها همه از شما هست، اين عيد را در بين آنها با هم عيد كنيد. يك قدرى از خودتان بكاهيد و بيفزائيد براينكه به آنها سركشى كنيد و آنها را احترام كنيد. اينها بزرگند، اينها عاليرتبه‏اند، اينها شهيد داده‏اند، اينها معلول داده‏اند، معلول هستند و اينها امتحان داده‏اند و مادرهاى اينها امتحان داده است كه شهيد مى‏دهد و افتخار مى‏كند و مى‏گويد باز هم دارم، بيائيد ببريد. ما در مقابل اينها سرافكنده هستيم، ما در مقابل اينها شرمسار هستيم و ما بايد با اينها يك جورى رفتار كنيم كه عيد براى آنها هم باشد. و شما وقتى عيد داريد كه اخلاق عيدى داشته باشيد، اخلاق تازه. و من اميدوارم كه به اين امر ملت ما سرتاسر همه جا عمل كنند و رضاى خداى تبارك و تعالى را در اين امر به دست بياورند.

    از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت و پيروزى اين ملت را مستدعى هستم و همه سعادتمند و پيروز باشيد.

    والسلام عليكم و رحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1405
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 81

    تاريخ 25/12/60

    بيانات امام خمينى در ديدار با وزير ارشاد اسلامى، اعضاى شوراى هماهنگى تبليغات اسلامى و ستاد برگزارى مراسم دهه فجر

    سلاح تبليغات، برنده تر از كاربرد سلاح در ميدان‏هاى جنگ است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ما بايد در همه امور هماهنگى را حفظ نمائيم، مخصوصاً هماهنگى در تبليغات كه از اهم امور است بايد بيشتر حفظ شود. بايد سعى كنيد و وحدت و هماهنگى را به صورتى حفظ نمائيد كه هرگونه تبليغات سوء را از بين ببريد.

    مى‏دانيد كه سلاح تبليغات، برنده‏تر از كاربرد سلاح در ميدان‏هاى جنگ است، بايد از اسلحه تبليغات آنها بيشتر ترسيد و متاسفانه ما در اين زمينه ضعيف هستيم. ما بايد روحيه خود را تقويت كرده و با تمام وجود اين را بپذيريم كه مى‏توانيم روى پاى خودمان بايستيم. اين خيلى مهم است كه متخصصين ما اتكاء به تخصص خود كردند. شما ببينيد كه محمدرضا چه ضربه‏اى به روحيه پزشكان ما زده، او با طبيبان به گونه‏اى برخورد كرده بود كه مثلاً براى يك عمل جزئى بايد روانه خارج شده، اين خود نقشه‏اى بود براى تضعيف روحيه متخصصين ما تا خيال كنند در تمام زمينه‏ها عقب افتاده هستند. ما امروز بايد مصصم باشيم تا در تمام رشته‏ها جلو بيفتيم.

    شما كه قسمتى از تبليغات دستتان است، بايد در اين زمينه كوشش كنيد تا مردم باور كنند چيزى از سايرين كم ندارند. هر چند راديوهاى بيگانه در دست دشمن است ولى مردم مى‏دانند كه آنها دروغ مى‏گويند. شما با اتكاء به خداوند قوى باشيد. هر موضوعى را بايد از نو ساخت و آنقدر دنبال كرد تا تداوم پيدا كند. درست است كه شما تازه روى كار آمده‏ايد اما اين معنا را در نظر بگيريد كه مى‏خواهيد براى خدا كار كنيد، نه مقام و منصب. ما مى خواهيم كشورمان از هر جهت مستقل باشد پس بايد براى رضاى خدا دنبال اين كار را بگيريم تا نه تنها كشورمان، بلكه تمام مردم جهان را مستقل كنيم. اميدوارم با هماهنگى و نظم در تبليغات تمام دسيسه‏هاى دشمن خنثى شود. دشمن حمله نظامى نمى‏كند زيرا مى‏داند از حمله نظامى كارى ساخته نيست. آنها مى‏خواستند از داخل خود ما ضربه‏اى بزنند ولى ديدند نشد و نمى‏توانند، با اين وجود دست از تبليغات برنداشتند، مى‏خواهند به وسيله تبليغات سوء، اتحاد ما را از بين ببرند. پس شما هر چه مى‏توانيد بيشتر هماهنگ شويد، همه يك هدف را دنبال كنيد. اميدوارم در كارهايتان موفق باشيد و بتوانيد به مردم خدمت كنيد.

    والسلام عليكم و رحمه الله.

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1406
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 82

    تاريخ 27/12/60

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مسؤولان و كاركنان واحد سياسى و اخبار صداى و سيماى جمهورى اسلامى‏

    امروز نقش راديو تلويزيون از همه دستگاه‏ها بالاتر است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از شما خواهران و برادران كه در صدا و سيماى جمهورى اسلامى كار مى‏كنيد و زحمت مى‏كشيد، تشكر مى‏كنم و براى شما دعا مى‏كنم.

    شما مى‏دانيد كه از اولى كه اين صدا و سيما در ايران وجود پيدا كرد، آنچه كه از شايد گفت از همه چيزها بيشتر صدمه وارد كرد به هم حيثيت اين ملت و هم در وابسته كردن اين ملت به قدرت‏هاى بزرگ، اين دستگاه‏ها بود. اين دستگاه‏ها در زمان اين پسر بدتر از پدر مخصوصاً خيانت‏هائى كرد به ايران از حيث تبليغ جهات فساد. شما مى‏دانيد كه اگر يك مطلبى را در راديو و تلويزيون گفته بشود و پخش بشود، چه نقشى دارد در سرتاسر كشور بلكه در سرتاسر جاهائى كه اين صدا به آنجا مى‏رسد و اين سيما. در عهد آنها قبل از انقلاب، اينها و همه مطبوعات و همه گويندگان الا نادر، در خدمت قدرت‏هاى خارجى بودند و هر عملى را كه انجام مى‏دادند، آن بود كه آنها مى‏خواستند و هر فسادى كه آنها مى‏خواستند در ايران راه بيندازند يكى از عواملش تبليغاتى بود كه در صدا و سيما مى‏شد. ترويج فساد از همه طرف در مطبوعات و در راديو تلويزيون، نشان دادن فيلم‏هاى مفتضح براى تباهى طبقه جوان، مصرفى بارآوردن ملت در تبليغ كالاهاى مصرفى خارجى، همه اينها و بسيارى از چيزهاى ديگر كه در خدمت غرب و شرق بود، از راه تلويزيون و راديو، يكى از راه‏هاى بزرگشان براى تبليغ اين امور اين بود و اگر خداى نخواسته اين تا چندين سال ديگر دوام پيدا مى‏كرد، ما بايد فاتحه ايران را بخوانيم و الان شما توجه كنيد به دستگاهى كه سالهاى طولانى در خدمت غرب و شرق بوده و مسائل آنها را پخش مى‏كرده و عواملى بودند براى تباه كردن جوان‏هاى ما، و شما تازه وارد شديد و مى‏خواهيد كه اين را متحول كنيد، كار ارزنده و مشكلى است.

    شما الان مى‏دانيد كه اين دستگاه در همه جاى كشور، در روستاها و شهرها و همه جا، بچه و بزرگ از اين استفاده مى‏كنند، اين فرق دارد با آن مطبوعات ديگر، مطبوعات ديگر عكس‏هايش مال همه است لكن محتوايش چون سواد ندارند نمى‏توانند بخوانند. اما فيلمى كه شما نشان بدهيد، اگر فيلم سازنده باشد، اين در سرتاسر كشور سازندگى دارد. و اگر يك فيلم خداى نخواسته انحرافى باشد، در سرتاسر كشور نقش دارد. شما اين را مثل ساير رسانه‏هاى گروهى حساب نكنيد، اين يك وضعيت‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 83

    خاصى دارد كه اين بچه‏هاى دو سه ساله، سه چهار ساله به اين نگاه مى‏كنند و از اين در روح آنها اثر گذاشته مى‏شود تا پيرمردها، تحت تاثير همه واقع مى‏شوند و اين يك دستگاهى است كه در خدمتگزارى مى‏تواند بهترين دستگاه‏ها باشد و در خيانت مى‏تواند بالاترين خيانت را بكند. از تمام دستگاه‏هاى تبليغاتى الان، امروز نقش راديو تلويزيون از همه دستگاه‏ها بالاتر است. اگر اين اصلاح بشود، يك كشور را مى‏تواند اصلاح كند و اگر خداى نخواسته انحراف در اين باشد، يك كشور را مى‏تواند منحرف كند. اينهائى كه سواد ندارند، خوب، فيلم‏ها را تماشا مى‏كنند، حرف‏ها را هم مى‏شنوند، آنها هم كه سواد دارند خوب هست، اينطور نيست كه اين مخصوص به يك دسته‏اى باشد. بچه‏هاى كوچولو مى‏نشيندند و اين عروسك‏هائى كه آنجا چه مى‏شود مثلاً تماشا مى‏كنند و فيلم‏ها را تماشا مى‏كنند، اگر انحراف در اينها باشد، آنها را از همان بچگى منحرف مى‏كند. اين از مدرسه‏ها بالاتر است، اين مدرسه عمومى سرتاسرى كشور است و صدايى كه در اينجا بلند مى‏شود، همه كشور و تا آنجايى كه موج آن مى‏رود، اين صدا مى‏رود و نقشى كه در اينجا نقش مى‏بندد، صورتى كه در اينجا و سيمايى كه در اينجا نشان داده مى‏شود، در همه كشور، در واقع هر جا كه اين پوشش دارد، مى‏رود و لهذا مسؤوليت اين، يك مسؤوليت بسيار بزرگى است و خدمت در اينجا هم يك خدمت ارزنده بسيار بزرگى است. شما هم بار مسؤوليت به دوشتان هست و هم ارزش خدمت. ارزش خدمت هست كه اگر شما در خدمت اين ملت باشيد و در خدمت اسلام باشيد، مى‏توانيد يك نقشى داشته باشيد كه آن مسائلى كه در طول زمان‏هاى طولانى، در زمان آمدن اين دو دستگاه در ايران و معوج كردن اذهان همه افرادى كه در اين نظر داشتند و حالا هم دارند، شما مى‏توانيد كه، مى‏خواهيد كه آنها را متحول كنيد به يك معناى ديگرى، اين مساله زحمت دارد.

    نبايد راديو تلويزيون به طور هرج و مرج اداره بشود

    يك وقت مى‏بينيد كه در اين دستگاه يك كلمه گفته مى‏شود، يك جمله گفته مى‏شود و يك بازار به هم مى‏خورد. اينهايى كه مى‏گويم، شكايت شده كه يك آدم غير مسوول مى‏آيد يك جمله مى‏گويد و اين جمله تكان دهنده است نسبت به بازرگانها، نسبت به جاهاى ديگر. نبايد اين دستگاه به طور هرج و مرج اداره بشود. اين دستگاه در زير نظر هر سه قوه است از باب اينكه اهميت داشته. دستگاهى كه تمام قوايى كه در ايران هست در او نظر دارند و در او نماينده دارند، اين دستگاه نبايد اينطور باشد كه هركس هر چه دلش مى‏خواهد در آنجا بگويد، افراد غير مسوول يك وقت واقع بشوند آنجا مصاحبه بكنند، در مصاحباتشان يك وقت مسائل اعوجاجى باشد. يك جمله ممكن ست كه شما را به وضعى مبتلا كند كه نتوانيد يك سال جبرانش كنيد. اين بايد به طورى منظم باشد، تحت نظر اشخاصى كه آشنايى دارند به مسائل سياسى، آشنايى دارند به مسائل اجتماعى، آشنايى دارند به وضع خود كشور، بايد در تحت نظر آنها پخش بشود. اگر بنا باشد كه هر كه هر چه دلش مى‏خواهد بيايد توى راديو، توى تلويزيون بگويد، اين هم پخش بشود در همه جا يك وقت مردم گوش كنند و ببينند دولت مى‏خواهد چه

    صحيفه نور ج 16 صفحه 84

    بكند، در صورتى كه آنطور نيست. دولتى كه مى‏خواهد خدمت بكند به اين مردم، مى‏خواهد همه چيز را به وضع خودش حفظ بكند، اين را يك وقت مى‏بينيد كه يك نفر آدم مى‏آيد، حالا يا آن آدم، آدم فاسدى است و خودش را جازده است كه اين خيلى احتمال است و يا آدم بى‏اطلاع است، نمى‏داند چيست حساب، سياست سرش نمى‏شود، از اجتماع اطلاع ندارد، از وضع تحول ايران اطلاع ندارد، مى‏آيد يك كلمه‏اى مى‏گويد، يك جمله‏اى مى‏گويد، يك مصاحبه‏اى مى‏كند و آشوب بپا مى‏كند، يعنى ايران را مى‏برد طرف يك امور غير مطلوب.

    و لهذا همانطورى كه شايد در همه دنيا اينطور باشد كه اين دستگاه تحت كنترل يك اشخاص مطلع از مسائل، عميق در مسائل، كه اگر يك چيزى مى‏خواهد پخش بشود، در نظر آنها باشد، آنها ببينند و بگويند اين كلمه صحيح است يا صحيح نيست، اين جمله درست است يا نيست. شما ببينيد الان وقتى كه مى‏خواهند يكى از اين مقامات عاليرتبه به اصطلاح خودشان صحبت بكنند، اينها نمى‏آيند بايستند صحبت كنند، اينها مى‏نويسند. اين براى اين است كه يك نطقى كه او مى‏كند، در سرتاسر عالم منتشر مى‏شود آن، اگر يك كلمه اين ور و آن ور باشد، يك جمله برخلاف مصالح خودشان باشد، خوب، غائله بپا مى‏كند. اين دستگاه‏ها اينطور نيست كه در آنجاها، در ممالكى كه مترقى هستند به اصطلاح، در آنجاها همين طور باشد كه هر كه بخواهد، هر چه بگويد درش. همه كنترل مى‏شود، اشخاص مختلف مى‏بينند، اشخاص كه تخصصى در اين امور دارند مطالعه مى‏كنند، مى‏بينند، الفاظ را اين ور آن ور مى‏كنند، جملات را ببينند كه چه جورى است. بايد شما كوشش كنيد كه يك وقت خداى نخواسته شمايى كه مى‏خواهيد خدمت بكنيد، شمائى كه آماده‏ايد براى اينكه شب و روز خدمت براى كشور خودتان بكنيد و الان فرصت به دست شما داده شده است كه شما مى‏توانيد خدمت بكنيد، يك وقت مى‏بينيد كه يك نفر آدم نفوذ كرده در آنجا و در يك جاى حساس، آنوقت مى‏آيد يك كارى مى‏كند، يك عملى انجام مى‏دهد يا يك فيلمى كه آنها مطلع هستند، كارشناس مى‏خواهد اين فيلم ها. اين فيلم‏ها ممكن است يك نتايجى بدهد كه نتايج را اشخاص عادى نتوانند درست بفهمند. كارشناس‏ها در آن فكر كنند، تامل كنند تا اينكه يك فيلم صحيحى باشد كه مناسب با جمهورى اسلامى و با مصالح اسلام، با مصالح كشور خودتان باشد. شما بدانيد كه تمام قدرت‏هاى عالم الان توجه به اين معنا دارند و چشم‏هايشان را دوخته‏اند كه اين طمعه‏اى كه از دستشان رفته برگردانند. كم چيزى نبوده، اينها ايران را از جهات مختلف مى‏خواستند وابسته به خودشان بكنند، وابسته هم بود. الان هم اينها دست بردار نيستند به اين زودى‏ها كه ما خيال كنيم كه ما حالا از آنها گرفتيم. حالا كه گرفتيم آنها فهميدند كه يك همچو مصيبتى بر ايشان واقع شده، آنها نمى‏نشينند همين طورى كه بيايد هر چه بشود. الان از همه جاها توجه دارند و به همه چيزهايى كه در ايران هست توجه دارند و يكى از امورى كه توجه زياد براى آن هست، همين صدا و سيماست، براى اينكه خوب معلوم است كه اين از همه دستگاه‏ها حساستر است. در دنيا هيچ ما نداريم چيزى كه به اندازه اينها حساس باشد و به اندازه اينها بتواند به همه جا برود، هيچ ديگر همچو چيزى ندارد. و لهذا روى اين خيلى حساب مى‏شود و شياطين خيلى

    صحيفه نور ج 16 صفحه 85

    حساب مى‏كنند روى اين واشخاص مختلفى با ايده‏هاى مختلف ممكن است بخواهند بيايند وارد بشوند و شما را بازى بدهند.

    انسان غيب كه نمى‏داند، خوب مى‏آيد ظواهرش درست مى‏كند و اينها افراد مختلف از همه جنس دارند. آدمى كه بيست سال خودش ملى است، ملى خودش را معرفى مى‏كند، خوب، اين بختيار را شما ديديد، اين بختيار بيست سال شايد بيشتر، اينها به ملى، چه، چه، چه و خودش را جا زده بودند، بعد معلوم شد يكى از مهره‏هاى آنهاست، الان هم براى آنها دارد كار مى‏كند. و همين طور دارند از همه قسم‏ها، آنها از همه قسم دارند و به عبارتى ديگر در همه چيزى كه در ايران هست، اصلش هست، جلبش هم هست و ما بايد خيلى متوجه باشيم خصوصاً يك همچو دستگاه بسيار موثر و بسيار سودمند در موقع خودش و ضررمند در مواقع ديگر، اين دستگاه همه به آن توجه دارند و شما بايد به تمام معنا در آن توجه داشته باشيد كه يك وقت يك فردى نباشد، يك وقت يك فيلمى نباشد، يك وقت فيلمى را به صورتى كه خيلى خوب است مثلا"، داده بشود و بعد وضع را دگرگون بكند. مى‏توانند با يك فيلمى يك وضعى را برگردانند، مى‏توانند با يك قولى يك مصيبتى ايجاد كنند. بنابراين، آن چيزى كه بر شما هست، يكى افراد است كه افراد بايد شناسايى بشود، بايد معلوم بشود، سوابقشان معلوم بشود. من از اولى كه پيروزى انقلاب پيش آمد، اين آقايانى كه مى‏آمدند اينجا راجع به اين صحبت‏ها مى‏شد، اين مطلب را به همه‏شان تذكر مى‏دادم كه بايد اينطور باشد.

  7. #1407
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 87

    تاريخ 1/1/61

    پيام راديو تلويزيون امام خمينى به مناسبت فرا رسيدن سال نو

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    انشاءالله اين عيد سعيد و اين سال نو بر همه مسلمين و ملت شريف ايران، بر خواهران، بر برادران مبارك و مسعود باشد. مبارك باشد عيد بر تمام كسانى كه در اين سال در راه، در سال جلو تمام توان خودشان را در صرف براى پيشرفت اسلام كردند و اميدوارم كه آن دعائى كه در اول سال در حال تحويل خوانده مى‏شود يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبر الليل و النهار يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الى احسن الحال براى ملت ما در آن سال تحقق پيدا كرده است و براى اين سال بالاتر از آن تحقق پيدا كند. تمام قلوب و تمام ابصار و بصيرت‏ها در دست خداى تبارك تعالى و يد قدرت اوست. اوست كه تدبير مى‏كند جهان را، ليل و النهار را و اوست كه قلوب را متحول مى‏كند و بصيرت‏ها را روشن مى‏كند و اوست كه حالات انسان را متحول مى‏كند و ما آن را در ملت عزيز خودمان، در زن و مرد، در كوچك و بزرگ يافتيم. اين تقليب قلوب كه قلب‏ها از آمال دنيوى و از چيزهائى كه در طبيعت است بريده بشود و به حق تعالى پيوسته بشود و بصيرت‏ها روشن بشود و صلاح و فساد خودشان را به وسيله بصيرت بفهمند، در ملت ما بحمدالله تا حدود چشمگيرى حاصل شده است و من اميدوارم كه در اين سال جديد به اعلا مرتبت خودش برسد. اين قلب‏هائى كه قبل از انقلاب توجه به دنيا داشت، توجه به آمال دنيوى داشت و از غيب كمتر توجه داشت به غيب، و از غيب كمتر جلوه‏اى در او حاصل مى‏شد، ما امروز مى بينيم كه اين جلوه‏ها حاصل شده است و اين شوق و شعف‏ها به لقاءالله براى آنها حاصل شده است و دست عنايت خداى تبارك و تعالى به سر اين ملت كشيده شده است و ايمان آنها را تقويت فرموده است كه يكى از علائم ظهور بقيه‏الله اروحنا فداه است. بى‏انگيزه نيست كه در يك ملتى كه در طول مدت شاهنشاهى ستمشاهى و در اين پنجاه سالى كه پنجاه سال سياه بود براى اين ملت، متحول بشود به يك قلبى كه روشنى او از آفتاب روشنتر و يك بصيرتى كه نور او براى ملك و ملكوت روشنائى مى‏دهد و يك تحول معجزه آسائى كه در تمام قشرهاى ملت تحقق پيدا كرده است. مبارك باشد اين روز جديد و اين سال نو بر همه كسانى كه قدرت و ايمانشان به رشد رسيده است و اميد است به حد اعلاى رشد برسد، و نثار كردن خون پيش آنها با شجاعت و با تصميم عزم، يك چيز تازه‏اى است و يك چيزى است تحقق پيدا كرده است. ايثار در اين ملت به حد رشد رسيده است و انشاءالله در آتيه خواهد رسيد و من اميدوارم كه اين سال مثل سال سابق و مثل هميشه

    صحيفه نور ج 16 صفحه 88

    سالى باشد كه هم مبارك باشد و هم تمام ارگان‏هاى دولتى بر طبق قوانين اسلامى عمل كنند و مشكلات را به قدرت ايمان و پشتيبانى ملت يكى را بعد از ديگرى از بين ببرند. ما اگر چه مشكلات زياد داريم، ليكن در برابر آن مشكلات يك قدرت انسانى عجيب و يك قدرت خداوندى در دنبالش و در پشتيبانى از او ما داريم و ما كه خداى تبارك و تعالى را پشتيبان خود مى‏دانيم و مقصد ملت ما آزادى از چنگال دشمنان اسلام است و مقصد و مقصود ما استقلال كشور اسلامى است، به طورى كه هيچ يك از قدرت‏هاى عالم نتواند آسيبى به آن برسانند و ما براى خاطر خداى تبارك و تعالى اين نهضت را و اين ادامه نهضت را دنبال كرديم و ملت ما بحمدالله با رشد ايمان و با قدرت الهى اين انقلاب را به پيش مى‏برد و من اميدوارم كه در اين سال آتيه بهتر از سال‏هاى قبل در امور ملت باشيم و باشيد و راه را براى خدا بهتر طى كنيد و صراط مستقيم انسانيت را بيشتر طى كنيد و به مقصود كه رسيدن به مقامى است كه خداى تبارك و تعالى براى مومنين و براى عارفان خودش وعده داده است ما برسيم و دست همه قدرت‏ها از كشور ما انشاءالله كوتاه شود و كوتاه شده است و ما بحمدالله به مقامى رسيده‏ايم كه ديگر با اين وضعى كه كشور ما دارد، با اين وضعى كه جوانان ما دارند، با اين تعهدى كه بانوان ما دارند، با اين تعهدى كه كشور ما تمام افرادش دارد، ما در مقابل هيچ مشكلى انشاءالله ضعيف نخواهيم شد و بحمدالله تاكنون هم هر سال از سال ديگر بهتر بود و بهتر خواهد شد و من اميدوارم كه با ناگوارى‏هائى كه بر ما وارد شد ليكن ايمانى كه در ما و در شما و در همه ملت ما حاصل شد جبران را بكند و اميدواريم كه اين انقلاب يك انقلاب جهانى بشود و مقدمه براى ظهور حضرت بقيه‏الله ارواحناله الفدا باشد. من تبريك مى‏گويم بر همه مومنين، بر همه مستضعفين جهان، بر همه مسلمين جهان و از همه مسلمين مى‏خواهم كه با قدرت و قوت در راه اسلام قدم بردارند و اسلام را پشتيبانى كنند تا اينكه انشاءالله دشمنان اسلام، آنهائى كه نمى‏توانند اسلام را ببينند مقصور بشوند و منزوى.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1408
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 89

    تاريخ 1/1/61

    بيانات امام خمينى در ديدار با نخست وزير هيأت دولت، رئيس و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، اعضاى شوراى نگهبان و جامعه مدرسين حوزه علميه قم، گروهى از مسؤولين لشگرى و كشورى و اقشارمختلف مردم‏

    ملتى كه تحت پرچم اسلامى ادامه حيات مى‏دهد، با اين توطئه‏آسيب نمى‏بيند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    متقابلاً حلول سال جديد را بر شما آقايان كه خلاصه يك ملت مظلوم و يك ملت فداكار هستيد (تبريك) عرض مى‏كنم و به همه ملت و ملت‏هاى جهان و مسلمين جهان و مستضعفين جهان تبريك عرض مى‏كنم. و من اميدوارم كه اين سال طليعه پيروزى‏هاى بسيار باشد كه بزرگترين آنها پيروزى معنوى است.

    من يك كلمه راجع به بعدهائى كه در سال گذشته تحقق يافت و آقايان از بعدهاى مختلفش صحبت كرده‏اند، من هم مختصراً يك كلمه عرض كنم و آن اينكه سال گذشته سال آزمايش قدرت‏ها، آزمايش قلم‏ها، آزمايش زبان‏ها و آزمايش فعاليت‏هاى ضد انقلاب بود، ضد انقلاب به معناى وسيع كه از خارج و داخل، دولت‏هاى ابرقدرت و وابستگان به آنها و در داخل گروه‏هاى مختلف روى هم رفته آزمايش كرده‏اند و ما هم آزمايش كرديم، هم قدرت‏ها را و هم تبليغات خارجى و داخلى را. اگر چنانچه جمهورى اسلامى ايران شبيه به جمهورى‏هاى ديگر يا رژيم‏هاى ديگر بود، ما بايد با اينهمه تبليغات دامنه‏دار همه گروهائى كه از خارج و داخل هستند و توطئه‏هاى داخل و خارج، بايد ما فاتحه جمهورى اسلامى را بخوانيم، لكن آزمايش‏ها براى ما و براى خود آزمايشگران روشن كرد، گرچه آنها به روى خودشان نمى‏آورند لكن مطلب روشن شد كه يك ملت نظير ملت ايران كه در تحت پرچم بزرگ اسلام مى‏خواهد ادامه حيات بدهد، با اين توطئه‏ها، با اين قدرت‏ها و با اين شيطنت‏هاى قدرت‏ها و تفاله آنها در داخل و خارج آسيب نمى‏بيند. اين يك مطلب ادعائى نيست، اين يك مطلب عينى است، مطلب ملموس است. از اول مى‏گفتند كه اين جمهورى اسلامى، دو سه ماه، يكى دو سه ماه بيشتر نمى‏تواند تاب بياورد، بعد صدام را وادار كردند كه او هم به خيال خودش يكى دو هفته بيشتر لازم نبود تا اينكه ايران را قبضه كند و بعد هم اين اشخاصى كه در كمين نشسته بودند كه ملت زحمت بكشد و آنها ربحش را ببرند، آنها هم در خيال اين بودند كه ملت را گول بزنند و با خودشان همراه كنند و كشور را برگردانند به حال وابستگى به آمريكا يا احياناً شوروى، همه آزمايش‏ها را كردند، آزمايش نظامى

    صحيفه نور ج 16 صفحه 90

    كردند، آزمايش توطئه‏هاى داخلى و انفجارات و امثال اينها همه آزمايش شد و ما مى‏بينيم كه امروز ملت ايران از سال سابق و از سابق‏تر، منسجم‏تر است و ما به خودمان وعده مى‏دهيم كه با خواست خداى تبارك و تعالى اين انسجام هر چه بيشتر حاصل بشود و گروه‏هائى كه بازى خورده‏اند يا به طمع طعمه بودند آنها هم بپيوندند به اين ملت و براى كشور خودشان فعاليت كنند.

    مقايسه دستگاه‏هاى اجرائى جمهورى اسلامى با زمان سابق‏

    من امروز يك مقايسه عبورى مى‏كنم بين دستگاه‏هاى ايران و همه چيزهائى كه در ايران هستند بالفعل و آنهائى كه در زمان سابق بودند، براى جواب از آن اشخاصى كه مى‏گويند كه آن زمان، زمان شاه بهتر از حالا بود و براى آن اشخاصى كه مى‏گويند كاشكى اسم اسلام روى اين جمهورى نبود و براى آن اشخاصى كه به خيال خودشان براى اسلام اشك تمساح مى‏ريزند و من مى‏دانم كه باطن قلبشان چه است. در يك كشور، متصديان آن كشور و كسانى كه دولتمردان اين كشور هستند و در تشكيل يك دولت دخالت دارند، ارگان‏هاى مختلف است و من مقايسه مى‏كنم.

    از رئيس جمهور شروع مى‏كنم، اين آقايانى كه مى‏گويند كه زمان شاه بهتر بود، آقاى خامنه‏اى را مى‏گويند از شاه ظالم‏تر است!! آقاى خامنه‏اى را مى‏گويند كه اموال اين ملت را در داخل و خارج دارد مى‏چاپد و بيشتر از زمان شاه ايشان دارد مى چاپد!! اين مساله را مى‏گويند! مى‏توانند مقايسه كنند مابين رئيس جمهور فعلى ما و رئيس جمهور قبل از ايشان با روساى جمهور تمام دنيا و با سلاطينى كه به مال و جان مردم آنطور تعدى مى‏كنند؟ مقايسه مى‏شود كرد؟! من براى آنهائى كه چشم و گوششان را هواى نفس بسته و مرض‏هاى داخلى خودشان را نمى‏توانند ببينند اين مطلب را مى‏گويم، اگر مى‏گويند اينطور است خوب، اعلام كنند. املاك و عرض بكنم كه كاخ‏ها و ويلاها و امثال اينها را اعلام كنند كه ايشان اينقدر تهيه كرده است يا مشغول است.

    بعد مى‏آئيم سراغ مجلس، افرادى كه در مجلس هستند از رئيس مجلس، آقاى هاشمى با ساير افرادى كه در مجلس هستند، اين را مقايسه بكنيد با مجلس سابق، حتى بهترين ارگانى كه در آنوقت بود و دولتى كه در آنوقت بوده و مجلسى كه در آنوقت بود و مقايسه كنيد با مجلس زمان رضاخان و محمدرضا خان. كدام يك از روساى مجلس بهتر از رئيس مجلس حالا هستند و كدام يك از افراد كانديداى مردم، بهتر هستند؟ بله، در طول مشروطيت افراد بسيار ارزنده‏اى در مجلس بودند اما در اين پنجاه سال اخير يك نفر هم آدمى كه بشود به او گفت اين نماينده ملت است سراغ نداريم. بعد از اينكه آن مجلسى كه مرحوم مدرس در آن بود، به مجرد اينكه مجلس تمام شد، فرستادند ايشان را گرفتند و بردند و با آن زجرها شهيد كردند، شما ديگر سراغ داريد يك مجلسى كه واقعاً مال ملت باشد و مردم خودشان به طور آزاد انتخاب كرده باشند؟ اگر سراغ داريد خوب، لازم نيست حالا بگوئيد ما مى‏ترسيم عمومى بگوئيم، خوب، خصوصى بگوئيد امضا محفوظ.

    مى‏آئيم سراغ شوراى نگهبان، در تمام دوره مشروطيت جز آن اول كه يك صورتى برايش بود،

    صحيفه نور ج 16 صفحه 91

    ديگر شوراى نگهبان ما نداشتيم. خوب، اين شوراى نگهبانى كه نداشتيم شما مى‏گوئيد كه حالا مثل آنوقت است، براى اينكه حالا هم شوراى نگهبان نداريم ما؟ يا اگر داريم يك مردمى هستند نظير مردم آنوقت و نظير دست در كاران آنوقت؟! آنجا هم كه نمى‏توانيد بگوئيد، براى اينكه نبود شوراى نگهبان، مى‏گوئيد بودن شوراى نگهبان از نفس اين مجلس است و نفس اين جمهوريت است كه زمان شاه كه آن نبود، بهتر بود. اگر مى‏گوئيد، آن را هم باز بنويسيد.

    مى‏آئيم سراغ دولت، من مى‏توانم ادعا بكنم كه از آنوقتى كه در دنيا دولت تحقق پيدا كرده، تا حالا دولتى مثل دولت ما نبود. اگر آنوقت‏ها در مجلس افرادى نادرى بودند كه كارهاى مجلس را مى‏خواستند تصحيح بكنند، لكن در دولت‏ها آنقدرى كه من سراغ دارم دولتى كه روى هم رفته مثل اين دولت باشد ما نداريم، نداشتيم يا ملك‏ها و سلطنه‏ها و كذا بودند كه آنها خوبانشان آن بود كه غارتگرى را چندان اشكال بر آن نداشتند. من يك دفعه كه نخست وزير، آخرى، در اواخر دكتر امينى بود آمد آنجا، به او گفتم كه چطور شده است كه يك نفر كه مثل ساير مردم است، چيزى ندارد، وقتى كه وارد مى‏شود در دولت بعد از چند وقت چيزدار مى‏شود؟ اين از كجا آمده؟ چطور شده اينطور است؟ خوب، جوابى نداشت كه بدهد، جواب هم نمى‏داد، لابد حالا دارد جواب مى‏دهد!!

    مى‏آئيم سراغ قوه قضائيه و كيفيت قضا، شما در چه زمانى سراغ داريد كه يك همچو افرادى شوراى قضائى را تحقق بدهد؟ اگر اطلاع داريد و ما اطلاع نداريم، خوب، آن را هم تذكر بدهيد كه قضاوت در زمان محمدرضا، در زمان رضاشاه از حالا بهتر بود، قضات آنوقت از قضات حالا بهتر بودند. قضاوت آنوقت را من مى‏خواهم صحبتى بكنم از آنها ولى شماها مى‏دانيد كه وضع چه جورى بود و چه اشخاصى بر مال و جان اين كشور حكومت مى‏كردند، قضاوت مى‏كردند. حالا اين شوراى قضائى كه از علما تحقق پيدا كرده است شما مى‏گوئيد اين شوراى قضائى از قدرت‏هاى قضائى سابق بهتر بود؟ و با همه نقيصه‏اى كه ما داريم و اين نقيصه را هم نمى‏توانيم با اين زودى از بين ببريم معذلك قضاء فعلى و قدرت قضاء فعلى اصلاً طرف نسبت با سابق نيست، اگر مى‏گوئيد هست اطلاع بدهيد. رئيس ديوانعالى كشور را در سابق و حالا پهلوى هم بگذاريد، دادستان‏ها را با دادستان فعلى و همين طور. اينكه مى‏گوئيد زمان محمدرضا بهتر از اين بود، من‏دانم، اينها كه چيزهائى است كه هست.

    خوب، مى‏آئيم سراغ ارتش، ارتش زمان محمدرضا بهتر از اين ارتشى كه هست الان و دارد جانفشانى مى‏كند و دارد در جبهه‏ها خون خودش را مى‏دهد و مى‏خواهد دفاع كند از كشور خودش، شما اگر سراغ داريد يكى از اين ارتشى‏ها حالا، يكى از كارهائى كه آن سپهبدها و بالاتر و پائين‏ترها مى‏كردند، اگر پيدا كرديد يك نفر در بين اينها كه اين كارها را مى‏كند، معرفى كنيد، لكن نمى‏توانيد معرفى كنيد. شما شهربانى حالا را بدتر از شهربانى زمان سابق مى‏دانيد؟ شماها يادتان رفته است كه رئيس شهربانى در همان قم با بزرگتر عالم شما چه مى‏كرد و به شما چقدر اعتنا داشت؟ شما يادتان رفته است كه يك حكومتى كه مى‏آمد در قم و مركز تشيع با شماها چه مى‏كرد؟ چه جور رفتار مى‏كرد؟ و

    صحيفه نور ج 16 صفحه 92

    در هر جا. حالا، شهربانى حالا از شهربانى زمان محمدرضا بدتر است؟! مثل پاسدارها ما داريم در زمان محمدرضا و در سابق بر او و در طول تاريخ، يك همچو پاسدارهائى ما داريم؟ اگر داريم اطلاع بدهيد.

    اگر اين جمهورى اسلامى و روساى آن از بين بروند به جايش مامور از آمريكا مى‏آيد

    عمده اين است كه آقايان يا بى‏اطلاعند و وارد در مسائل نبوده‏اند، يك مسجدى رفته‏اند و يك درسى هم گفته‏اند و ديگر جهات ديگر را به آنها نگفته‏اند، يا مطلعند لكن مى‏خواهند بگويند. شمائى كه مى‏گوئيد زمان رضاشاه بهتر از حالا بود، در زمان رضاشاه شما چه وضعى داشتيد؟ نه شما، مرحوم شيخ ما رضوان الله عليه چه حالى داشت؟ در يك قضيه‏اى كه شايد قضيه كشف حجاب بود، مرحوم شيخ رحمه‏الله، مرحوم آقا شيخ عبدالكريم رضوان‏الله عليه يك كاغذى به رضاشاه نوشت و راجع به اين معنا تذكرى داد، جواب نداد، نخست وزير گفت به عرض اعليحضرت رسيد، ايشان گفتند شما خوب است كه مشغول كار خودتان باشيد. يك دانه پاسبان اگر مى‏آمد در اين شهر مذهبى كه چقدر جمعيت مذهبى و چقدر اهل علم داشت مى‏آمد، هر كارى با هر يك از شما مى‏كرد احدى صحبت نمى‏كرد. شهربانى حالا مثل شهربانى زمان رضاشاه است، محمدرضا شاه است؟! چرا بايد ما قدر نعمت خدا را ندانيم؟ من از آقايان مى‏پرسم بسيار خوب، تمام اينها همه‏شان يك اعوجاجاتى دارند شما اگر اينها خداى نخواسته از بين بروند، حكومت را مى‏دهند دست شما؟ مى‏آيند مى‏گويند آقاى فلان بيائيد شما حكومت كنيد؟ اگر اين جمهورى اسلامى شكست بخورد، به جاى آن يك جمهورى بهتر از اين جمهورى مى‏آيد؟ سراغ داريد كه يك افرادى باشند كه بعد از اينكه اينها از بين رفتند آنها بيايند اداره كنند؟ شما مى‏دانيد كه چشم‏ها دوخته شده بود كه چه اشخاصى بيايند و در اينجا حكومت كنند كه بدتر از زمان محمدرضا مى‏شد؟ شما مى‏دانيد كه اگر اين جمهورى از بين برود، اين مجلس از بين برود، اين رئيس جمهور از بين برود به جاى او يك مامورى از آمريكا مى‏آيد. ممكن است خيلى هم مقدس ماب باشد، مثل مقدس ماب رئيس شهربانى قم در زمان مرحوم آقاى بروجردى، خيلى هم مقدس ماب باشد، لكن كشور شما را از بين ببرد و آنطور به اسلام سيلى بزند كه تا ابد نتواند سرش را بالا كند. مى‏توانيد فكر كنيد كه داريد چه مى‏كنيد؟ مى‏شود يك شب بنشينيد خودتان فكر كنيد كه تضعيف اين ملت و اين دولت و اين مجلس و امثال اينها چه لطمه‏اى بر اسلام ممكن است بزند؟

    شما كدام ملت را سراغ داريد كه با اينهمه زجر و گرفتارى اينطور مستقيم ايستاده باشد

    من مدعى هستم كه مثل ملت ايران و مجلس ايران و دولت ايران و رئيس جمهور ايران و شوراى قضائى ايران و شوراى نگهبانى ايران و اينها همه و ملت ايران از صدر تاريخ عالم تا حالا نبوده. بهترين عصرها در اسلام، عصر رسول اكرم است. در عصر رسول اكرم آنوقت كه مكه بودند حكومتى در كار نبود، آنوقتى كه مدينه آمدند و باب حكومت باز شد، شما مى‏دانيد كه همين‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 93

    مقدس ماب‏هاى مكه و مدينه و همين افرادى كه اظهار ارادت مى‏كردند، با پيغمبر چه مى‏كردند؟ شما مى‏دانيد كه قرآن مى‏گويد اين را، خوانده‏ايد اين را؟ كه اگر به آنها مى‏فرمود كه جنگ برويد نمى‏رفتند، اگر مى‏رفتند با بهانه بر مى‏گشتند؟ شما مثل اين پاسدارهايى كه اشك مى‏ريزند براى اينكه بروند به جبهه و شهيد بشوند كجا سراغ داريد؟ بگوئيد. صدر اسلام از يك عده معدود انگشت شمارى كه بگذريد، ديگر اينها قابل مقايسه با اين پاسدارهاى ما، با اين قواى انتظامى و نظامى ما نيستند. شما كدام ملت را سراغ داريد كه با اينهمه گرفتارى و رنج، با اينهمه شهيد دادن و خون دادن و با اينهمه زجر و ناكامى اينطور مستقيم ايستاده باشند؟ آن عراق و كوفه و آنها در صدر اسلام و آن مكه و مدينه در صدر اسلام، صدر نورانى اسلام، پيغمبر در زمان خودش غريب‏تر و مظلوم‏تر بود از حالا، اطاعتش را نمى‏كردند، نزديكانشان هم اطاعتش را نمى‏كردند. اميرالمومنين سلام الله عليه در صدر اسلام مظلومتر از هر حاكمى در هر وقت بود، آنقدر اذيتش مى‏كردند. همان مقدس‏ها ايستادند مقابلش، گفتند بايد قرآن را بالاى نيزه كرد، اگر چنانچه قبول نكنى، چه خواهيم كرد. مجبورش كردند به اينكه قبول كند، بعد هم تكفيرش كردند، گفتند توبه كن، تو كافر شده‏اى. اين حال صدر اسلام، بعد هم كه حكومت افتاد دست بنى اميه و بنى عباس و اينها چه جور بود وضع، بعد هم كه افتاد دست ديگران. كدام زمان را شما سراغ داريد كه مثل حالا باشد؟ چرا نعمت خدا را شكر نمى‏كنيد؟ چرا از خدا تشكر نمى‏كنيد كه در عصرى واقع شده‏ايد كه يك همچو ملت داريد؟ در عصرى واقع شده‏ايد كه يك همچو مجلس داريد، يك همچو دولت داريد، يك همچو رئيس جمهور داريد، يك همچو پاسدار داريد. آقا چرا چشمتان را هم گذاشته‏ايد و دلتان را باز كرده‏ايد براى عقده‏ها و اينطور انتقاد مى‏كنيد؟ ما از شما همراهى نمى‏خواهيم اما شما تكليف خدايى را چه مى‏كنيد؟ چرا بايد با اين دولتى كه مظلوم است، همه دنيا، همه كشورها تقريباً به او حمله كرده‏اند، كارشكنى برايش كرده‏اند، شما دوستان هم كارشكنى مى‏كنيد؟ شما مى‏دانيد كه كارشكنى‏هاى شما هم تاثير خيلى ندارد، لكن من متاسفم از روحيه‏اى كه در بعضى از آنها هست و همين طور بعضى قشرهائى كه مى‏گويند كه ما اسلام راستين مى‏خواهيم، اسلام راستين. مرديكه مى‏گويد ما اسلام راستين مى‏خواهيم، نه آن اسلامى كه مى‏گويد دست دزد را بايد بريد. قرآن اسلام راستين نيست؟! اگر اين دولت برود، يك همچو اشخاصى مى‏آيند روى كار. اگر اين جمهورى اسلامى از بين برود، اسلام آنچنان منزوى خواهد شد كه تا آخر ابد، مگر در زمان حضور حضرت، نتواند سرش را بلند كند. لابد شما هم مى‏گوئيد كه بايد ما يك دولت كافر ظالمى پيش بياوريم تا ظلم زياد بشود، تا حضرت ظهور كند! خوب، يك طريقه‏اى است. شما خيال مى‏كنيد نيست همچو افرادى، يك همچو افرادى هستند كه معنا ندارد حكومت باشد، يك حكومت عدل اصلاً نبايد باشد، بايد جلويش را گرفت تا حضرت تشريف بياورند.

    همه يك مقصد داريم و آن تحقق اسلام است‏

    من اميدوارم كه خداى تبارك و تعالى عنايت كند به همه اين ملت، به اشخاصى كه مخالف

    صحيفه نور ج 16 صفحه 94

    هستند با جمهورى اسلامى و اشخاصى كه مخالف هستند با اسلام عنايت كند و آنها را به راه صحيح هدايت بفرمايد. من اميدوارم كه در اين سالى كه وارد شده‏ايم به مباركى و ميمنت، يك سالى باشد كه ما و همه ملت دست به هم بدهند و اين خرابى‏ها را بسازند و من اميدوارم كه اين جوان‏ها، اين بچه‏ها، اين بچه‏هاى كم سنى كه بازى خوردند، آنها هم بيچاره‏ها به خيال اينكه اسلام راستين به خيال خودشان مى‏خواهد پياده بشود و اين جمهورى نمى‏گذارد اين كار بشود، يادشان دادند، چشم و گوششان را بستند تا بدون اينكه توجه به مسائل بكنند وارد كارهائى بشوند، اميدواريم كه آنها هم بيدار بشوند و با ملت همدوش و همصدا باشند. و من اميدوارم كه تمام كسانى كه دست به كار هستند در دولت، با هم دست به هم بدهند، با هم دوست باشند، افرادى كه در مجلس هستند همه با هم رفيق باشند، همه يك مقصد داريد، همه مى‏خواهيد كه اسلام تحقق پيدا بكند، چرا پس با هم ما دلخورى داشته باشيم.

    برادر باشيد كه مخاصمه كار اهل جهنم است

    را درى از امورى است كه هم قرآن كريم فرموده است كه در اين عالم برادرند و هم فرموده است كه در بهشت برادر هستند و در سريرها در روبروى هم مى‏نشينند و برادرند. من اميدوارم كه اين آثار حالا تحقق پيدا كند تا منعكس بشود در آنجا و مى‏دانيم كه هر چه در اينجا باشد صورت غيبى‏اش در آنجا به ما مى‏رسد. ما گرفتار اعمال خودمان هستيم در آن عالم، از خارج به ما چيزى نمى‏دهند. ما هستيم كه بنا مى‏كنيم اساس آن عالم را. اينهمه اعمال شماست كه به شما رد مى‏شود انها هى اعمالكم ترد عليكم. فمن يعمل مثقال ذره خيرا يره نه اينكه ثوابش را مى‏برد، خودش را مى‏بيند و من يعمل مثقال ذره شرا يره خود شر را مى‏بيند، خود آن عمل را در آنجا مى‏بيند. كارهاى ما، عقايد ما، اخلاق ما تمام اينها در آنجا منعكس است و من اميدوارم كه برادرى را در اينجا مستحكم كنيم تا در آنجا منعكس بشود و برادر باشيم. مخاصمه مال اهل جهنم است. خصام اهل النار يكى از مصيبت‏هائى كه اهل جهنم به آن مبتلا هستند همين خصامى است كه با هم دارند. جنگ و نزاعى است كه با هم دارند، به هم مى‏پرند مثل سگ و يكى از كرامت‏هائى كه اهل بهشت دارند آن، برادرى و دوستى و محبت است و اين بايد از اينجا تهيه بشود. چرا ما با برادرهاى ايمانى‏مان، با برادرهائى كه همه صالحند، خوبند، مى‏خواهند خدمت بكنند، چرا مخالف باشيم؟ فرضاً راى يك كسى با راى ديگرى در يك جهتى مخالف است، اختلاف آرا در بين فقها هم الى ماشاءالله است. و من اميدوارم كه انعكاس اين دولت و مجلس و قواى ثلاثه‏اى كه هست و همه ارتشى‏ها، انعكاس برادريشان در بهشت باشد و در بهشت همه با هم برادر و در سريرها روبروى يكديگر نشسته باشند و خداوند توفيق بدهد به همه ما.

    دست به دست هم بدهيد و نقيصه‏ها را رفع كنيد

    و من اميدوارم كه اين سال، سال خوب باشد، سال سازندگى باشد. گرچه همه سال‏ها خوب بود، سازنده بود. سال‏هائى كه گذشت، همه‏اش سازنده بود و همه‏اش انسان ساز بود، از امتحانات بيرون‏

    صحيفه نور ج 16 صفحه 95

    آمدند اشخاص و اشخاصى كه نتوانستند از امتحان بيرون بيايند منعزل شدند و من اميدوارم كه در اين سال حتى آنهائى هم كه مخالفند با جمهورى اسلامى، يك قدرى تحمل كنند، تعمق كنند، ببينند كه اگر اين جمهورى نباشد ما بايد يا در حلقوم آمريكا يا در حلقوم شوروى فرو برويم، چاره جز اين نيست. به حال اسلام رحم كنند، به حال جمهورى اسلامى رحم كنند. همه چيزش بهتر از همه دوره‏ها بوده است. البته نقيصه زياد است، دست به هم بدهند، نقيصه‏ها را رفع كنند. خداوند انشاءالله به همه شما سلامت و سعادت عنايت كند و اين سال جديد را بر همه مبارك فرمايد.

    والسلام عليكم و رحمه‏الله

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1409
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 96

    تاريخ 2/1/61

    پيام امام خمينى به ملت مسلمان و رزمندگان غرورآفرين اسلام در خصوص عمليات ظفرمند فتح‏المبين

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    ان تنصرواالله ينصركم و يثبت اقدامكم‏

    اخبار غرور آفرين جبهه‏هاى نبرد عليه قواى شيطانى را يكى پس از ديگرى دريافت نمودم. قلم قاصر است كه احساسات خويش را ابراز كنم. به قواى مسلح اسلامى كه خدايشان نصرت آخرين را نصيب فرمايد، تبريك عرض مى‏كنم. مبارك باد بر شما عزيزان افتخار آفرين پيروزى بزرگى را كه با يارى ملائكه الله و نصرت ملكوت اعلى نصيب اسلام و كشور عزيز ايران، كشور بقيه الله الاعظم ارواحنا له الفدا نموديد. رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدرانى كه شما شجاعان نبرد در ميدان كارزار و مجاهدان با نفس در شب‏هاى نورانى را در دامن پاكشان تربيت نمودند. مژده باد به شما جوانان برومند در تحصيل رضاى پروردگار كه از بالاترين سنگرهاى روحانى و جسمانى ظاهرى و باطنى پيروزيد. مبارك باد بر بقيه الله ارواحنا له‏الفداء وجود چنين رزمندگان ارزشمند و مجاهدان فى سبيل الله كه آبروى اسلام را حفظ و ملت ايران را روسپيد و مجاهدان راه خدا را سرافراز نموديد. ملت بزرگ ايران و فرزندان اسلام به شما سلحشوران افتخار مى‏كنند. آفرين بر شما كه ميهن خود را بر بال ملائكه‏الله نشانديد و در ميان ملل جهان سرافراز نموديد. مبارك باد بر ملت چنين جوانان رزمنده‏اى و بر شما چنين ملت قدردانى كه به مجرد فتح و پيروزى توسط رزمندگان به دعا و شادى برخاستيد. اينجانب از دور دست و بازوى قدرتمند شما را كه دست خداوند بالاى آن است بوسم و بر اين بوسه افتخار مى‏كنم. شما دين خود را به اسلام عزيز و ميهن شريف ادا كرديد و طمع ابرقدرت‏ها و مزدوران آنان را از كشور خود بريديد و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد كرديد. ياليتنى كنت معكم فافوز فوزا عظيماً

    درود بر فرماندهان بزرگوار و رزمندگان و بر همه مجاهدان راه عظمت كشور و اسلام، و نفرت و لعنت بر منافقان و منحرفانى كه مى‏خواستند يكى از انبارهاى مهمات چنين مجاهدانى را به آتش بكشند، و غضب و سخط خداوند بر آن خدانشناسانى كه با كمك به صدام عفلقى مى‏خواستند او را نجات دهند، و شكر بى‏پايان خداوندى را كه توانستيد با شكست مفتضحانه، نيروهاى كفر را در بارگاه قادر متعال بى‏آبرو و در پيشگاه ملت‏هاى مسلمان منفور نمائيد. من از خداوند تعالى نصرت نهائى شما عزيزان و شكست مخالفان حق را خواستارم.

    صحيفه نور ج 16 صفحه 97

    درود بر شما و رحمت خدا بر شهيدان راه حق و شهداى جبهه نبرد حق عليه باطل و سلام بر عبادالله الصالحين.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1410
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 16 صفحه 100

    تاريخ 12/1/61

    پيام امام خمينى به مناسبت سومين سالگرد رسميت يافتن جمهورى اسلامى ايران‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    در آغاز چهارمين سال رسميت جمهورى اسلامى حمد و ثناى بى‏پايان خداوند متعال را كه با نصرت خود و جنود غيبى، رزمندگان سلحشور و متعهد ايران را در دو بعد معنوى و ظاهرى پيروز و با سرافرازى هر چه تمامتر به جائى رساند كه معجزه عصر به دست مبارك و تواناى آنان به صورتى آشكار، تحقق پيدا كرد و لشكرهاى مجهز به جهازهاى مدرن قدرت‏هاى شيطانى در فاصله‏اى اندك شكست مفتضحانه خورده يا تسليم شدند و يا فرار نمودند و يا كشته شدند.

    12 فروردين سال 61 درخشندگى ديگرى در تاريخ ايران دارد. درخشندگى پرتو نور خدا، درخشندگى حمايت و عنايت خاص پروردگار جهان بر ملت ستمديده و غارت زده ايران. كسى كه اين حمايت و اعجاز را نبيند خفاشى است كه نور خورشيد جهان افروز را نتواند ديد. با تمام اسباب اطمينان و سكون خاطر در دشمن و تمام اسباب وحشت و خوف در رزمندگان ايران، كدام سبب، اطمينان و سكينه را در اينان ايجاد و رعب و وحشت را در آنان متحقق كرد؟ آنها برخوردار از پشتيبانى ابرقدرت‏ها بويژه شيطان بزرگ، آمريكا بودند و مى‏باشند. اكثر قدرتمندان منطقه به آنها انواع سلاح را از اطراف جهان مى‏رساندند و ميلياردها دلار در اختيار آنها مى‏گذاشتند و به پشتيبانى از آنان از فرستادن ارتش هم دريغ نداشتند و تمام رسانه‏هاى گروهى موثر در خدمتشان بود و هست و ما در محاصره اقتصادى و در حال انقلاب و در هم ريختگى و مواجه با توطئه‏هاى جانفرساى داخلى و خارجى. آنها غافلگيرانه به ما هجوم آوردند و از دريا و زمين و هوا به ما حمله كردند و مقدار زيادى از كشور ما را تصرف نمودند و به خرابى و قتل و غارت شهرهاى ما و ملت مظلوم ما پرداختند كه اين نيز از اسباب بزرگ براى رعب و وحشت ما و آرامش و سكون براى مهاجمين به كشور ما بود. آيا آنچه خداوند تعالى مى‏فرمايد وقذف فى قلوبهم الرعب فريقاً تقلتون و تاسرون فريقاً ، مصداق ظاهرش در فتح مبين متحقق نيست؟ آيا آيه هوالذى انزل السكينه فى قلوب المومنين مصداق ظاهرش رزمندگان اين جبهه نيست؟ مگر آنچه در صدر اسلام واقع شد و موجب فتح لشكر اسلام گرديد جز اينها بود؟ آيا در ظرف يك هفته آنچه تاكنون شمارش شده است بيش از پانزده هزار اسير و هزاران مقتول و هزاران مجروح و آنهمه غنايم جنگى امرى عادى است؟ آيا فوج فوج تسليم در مقابل عده‏اى غير معادل با خصم امرى عادى و طبيعى است؟

    صحيفه نور ج 16 صفحه 101

    بارالها! جوانان رزمنده ايران فتح را از تو مى‏دانند و به قدرت خويش مغرور نيستند و اگر غرور و سرافرازى هست براى آن است كه مورد عنايت و حمايت ذات مقدس تو هستند. تو طمانينه و سكينه را در دل آنان نازل فرمودى و رعب و وحشت را در قلوب دشمنان آنان كه دشمنان اسلامند انداختى. خداوند! هر چه هست از توست و اميد آن داريم كه اين عنايت و حمايت را ادامه دهى تا پيروزى نهائى و پس از آن نيز تا آنگاه كه دشمنان تو و اسلام در نبرد با جنودالله و حزب الله هستند و تا استقرار حكومت الله.

    اينك بعضى تذكرات كه ملت و دولت و ارتش و سپاه و بسيج و ديگر قواى مسلح به آنها توجه دارند عرض مى‏كنم‏

    1- همه بايد بدانيم كه تمام امور و از آن جمله فتح و نصر به دست خداوند متعال است. و ماالنصر الا من عندالله العزيز الحكيم . بايد توجه داشته باشيم كه در اين فتح مبين و ساير فتوحات، غرور به قدرت خويش پيدا نكنيم و شيطان نفس بر ما غلبه نكند، كه غرور موجب سردى و سستى مى‏شود و در جنگ لازم است قواى مسلح تا آخرين نقطه و تا پيروزى نهائى داراى آمادگى لازم بوده و از نيرنگ و خطر دشمن در هيچ حال غافل نباشند، بويژه دشمنى كه تمام قدرت‏هاى شيطانى براى حفظ او كوشش دارند و خود، خوب مى‏داند كه شكست براى او نابودى است. رزمندگان معظم در مرزها، سنگرها و پايگاه‏هاى خود را محكم كنند و لحظه‏اى از هجوم دشمن غفلت نورزند كه لحظات پيروزى بسيار حساس است. با ياد خداوند منان و دلبستگى به نصرت او آماده و مجهز باشيد و دشمن را حقير و بيچاره نشمريد. خدايتان نصرت نهائى را عنايت فرمايد.

    2- از اينكه بوق‏هاى تبليغاتى دروغپرداز و شايعه‏ساز كه در خدمت ابر جنايتكارانند از پيروزى‏هاى رزمندگان شجاع ما نامى نمى‏برند و در سكوت مرگبار فرو رفته‏اند و گاهى از پيشروى‏هاى صداميان شكست خورده و ناتوان در شوش و دزفول سخن مى‏گويند، ناراحت نباشيد. بحمدالله تعالى نخواهند توانست بر اين پيروزى‏ها كه چون خورشيد عالمتاب مى‏درخشد سرپوش نهند، چنانچه اخيراً كه رسوائى سكوت به حد اعلى رسيد مجبور شدند مختصرا" خبرها را با حالتى متزلزل بيان كنند. شما رزمندگان عزيز و شجاع كه با ذكر خداوند متعال و نداى الله اكبر به پيش مى‏رويد و به دشمن مى‏تازيد از بوق‏هاى قدرت‏هاى سيلى خورده چشمداشت انعكاس صحيح پيروزى‏هاى خدا داده را نداريد و نبايد داشته باشيد. شما چون ماه نورافشانى كنيد و آنان بوق مخالف بزنند. شما براى عقيده، جهاد و دفاع مى‏كنيد و از خداوند چشمداشت رحمت داريد و بگذاريد تا تبليغات استعمارى از آنان از خدا بيخبر كه براى دنيا و شيطان به جنگ با اسلام برخاسته‏اند پشتيبانى نمايند. پيروز باشيد و سرافراز و به خداى قادر اعتماد كنيد و به پيش برويد والعاقبه للمتقين .

    3- هر چند جنگ و دفاع از حق و ميهن، زحمت‏ها و خسارت‏ها دارد و جوانان پر ارزش را از ما گرفت و جنگزدگان مظلومى را آواره و بى‏خانمان كرد، لكن به خواست خداى منان محتواى پرعظمت و شكوهمندى داشت. اين جنگ تحميلى، شكوه و عظمت ايمان و اسلام را در پهناور جهان

    صحيفه نور ج 16 صفحه 102

    منتشر نمود و ايران بزرگ كه مى‏رفت با خيانت‏هاى خاندان پهلوى و بستگان آنان يك كشور وابسته و مصرفى و يك ملت مرده و سر به زير براى ضربه خوردن و ستم پذيرفتن معرفى شود، ناگهان با يك جهش بى‏سابقه و يك انقلاب الهى در جنگ غافلگيرانه با توطئه جهانخواران ستم پيشه و مزدوران بى‏فرهنگ و پشتيبانى آشكار و نهان ابرقدرت‏ها آنچنان پيروزمندانه و شجاعانه بر پيكر پليد صداميان و آمريكائيان منطقه تاخت و آنچنان اسطوره‏هاى شيطانى را يكى پس از ديگرى در هم شكست كه گوئى دست مبارك على ابن ابيطالب سلام الله عليه در روز خندق از آستين پر عظمت لشكريان ما بيرون آمده است و در مبارزه تمامى اسلام در مقابل تمامى كفر ظفرمندانه و سرافراز با قامتى به بلندى ابديت استوار ايستاده است.

    امروز ايران در جهان پيش دوست و دشمن به نام يك كشور مكتبى مقاوم در مقابل قدرت‏هاى بزرگ مطرح است، حتى آنان كه از روى جهل و نادانى و يا حسد و عقده‏هاى درونى با اين جمهورى و اين جوانان پرتوان به دشمنى برخاسته‏اند در باطن و سير ذاتشان با اعجاب و بزرگى به آن مى‏نگرند و از پيروزى‏هاى آن خون دل مى‏خورند.

    4- گر چه مى‏دانم مكتبى بودن و تعهد به اسلام راستين اقتضاء مى‏كند تا رزمندگان اسلام با اسراء جنگى و پناهندگان با عطوفت و فتوت، به گونه‏اى اسلامى رفتار كنند كه بحمدالله مى‏كنند، هر چند صدام و صداميان برخلاف اينان رفتارشان غير انسانى و سبعانه باشد، لكن تذكر و تاكيد سودمند است. بايد جوانان ما و كسانى كه عهده‏دار نگهدارى اسيران و پناهندگان هستند طعم شيرين رحمت و بزرگوارى اسلام را به آنان بچشانند و با آنان آنگونه رفتار كنند كه مولاى آنها و پيشواى عظيم‏الشانشان با بدترين خلق خدا و جنايتكارترين انسان‏ها اين ملجم لعنت الله عليه رفتار فرمود، تا اسيران كه ضربه روحى خورده‏اند احساس آرامش و جبران در حكومت اسلامى نمايند و پس از آزادى در سلك مبلغين اسلام و احياناً فداكاران آن درآيند كه اين خود خدمت پر ارزشى به اسلام و جمهورى اسلام است و چه بسا كه اين اسيران و پناهندگان با اجبار و تهديد به مرگ خود و خانواده‏هايشان به جبهه‏ها فرستاده شده باشند، چنانچه بعضى از آنها اين ادعا را دارند. و گمان نكنيد آن خوى جنايتكارى و سبعيتى كه در امثال صدام است در اينان باشد و چه نيكوست كه جوانان عزيز و نگهبانان اين بازيخوردگان از يك موجود صدامى يا در خدمت جنايت، يك انسان اسلامى و در خدمت مكتب مقدس قرآن بسازند، و بدانند كه من احيا نفسا فكانما احيا الناس جميعاً و هدايت از بزرگترين مظاهر احياء است.

    5- امروز دنيا، حتى كوردلان هم مى‏دانند كه ايران از موضع قدرت كه موهبت الهى است صحبت مى‏كند. امروز ايران به آن حرفى كه از روز اول گفته است پاى بند است. ما با هيچ كشورى، چه اسلامى و چه غير اسلامى سر جنگ نداريم و طالب صلح و صفا براى همه هستيم و تاكنون نيز به دفاع كه براى هركس فريضه‏اى است الهى و حقى است انسانى برخاسته‏ايم و هرگز قصد تجاوز به كشورهاى ديگر را نداريم و مى‏خواهيم كشورهاى اسلامى در كنار هم با تعهد اسلامى به دفاع از حقوق

    صحيفه نور ج 16 صفحه 103

    مسلمين و كشورهاى اسلامى در مقابل متجاوزان و متجاسران مانند اسرائيل تجاوزگر بايستند. و اگر اين آرزوى ديرينه ملت و دولت ايران جامه عمل بپوشد هيچ قدرتى هر چند هم بزرگ نمى‏تواند به كشورهاى اسلامى يا يكى از آنها تجاوز كند يا اعمال قدرت و زور نمايد. و ما صلاح تمام كشورها بويژه كشورهاى مجاور و منطقه را در آن مى‏دانيم كه براى ارضاء شهوت بلند پروازى و ماجراجوئى صدام و منفعت طلبى و سلطه جوئى قدرت‏هائى كه او را به دام و مهلكه انداخته‏اند خود را به تباهى و هلاكت دنيوى و عذاب اليم اخروى مبتلا نكنند و با كشورى كه با همه مسلمانان جهان خواهد دست برادرى دهد و اخوتى كه خداوند عطا فرموده است به رسميت بشناسد و جامه عمل پوشد به طور مسالمت‏آميز رفتار نمايند و از حركت جنون آميز صدام عفلقى و عاقبت امر آن عبرت بگيرند و بدانند كه اگر خداى نخواسته قدرت به دست صدام جاه طلب بيفتد، با آنان كمتر از اسرائيل عمل نخواهد كرد و آن روز پشيمان خواهند شد كه گرفتار اسرائيل دوم يا بدتر از او شوند. پس سزاوار است كه اين نصيحت اسلامى را بپذيرند و با آتش‏بازى نكنند و سزاوارتر آنكه با ملت بپاخاسته مظلوم در اراضى اشغالى فلسطين همصدا شده و از تظاهرات و قيام آنان در مقابل ستم‏هاى اسرائيل پشتيبانى عملى كنند تا همانگونه كه ايران با تظاهرات و انقلاب اسلامى رژيم ستمشاهى را ساقط نمود آنان نيز بر اين ديو آدمخوار و غاصب ملحد غلبه كنند. و اميد است كه مظلومان مراكز اشغالى به تظاهرات و اعمال ضد صهيونيستى خويش ادامه دهند تا پيروزى را به دست آورند. از خداوند متعال، تعالى اسلام و هواداران آن را خواستار و سرنگونى پرچم‏هاى شيطانى را اميدوارم.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 141 از 208 نخستنخست ... 4191131137138139140141142143144145151191 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/