صفحه 135 از 208 نخستنخست ... 3585125131132133134135136137138139145185 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,341 تا 1,350 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1341
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 199

    تاريخ: 29/7/60

    بيانات امام خمينى در ديدار با فرمانده سپاه، نماينده امام در سپاه و اعضاى شوراى مركزى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى‏

    از اين حملات اجانب انسان مى‏فهمد كه سپاه براى ايران و اسلام مفيد است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    بايد بعضى از تجربياتى را كه در طول زندگى دارم، به شما بگويم. از وقتى كه رضا خان در ايران بر سر كار آمد من متوجه بودم و اينطور فهميدم كه هر چيزى كه براى اسلام مفيدتر بود، حمله به آن بيشتر مى‏شد. آن روز روحانيت مهمترين پايگاه ملت در مقابل اجانب بود، لذا شديدترين حملات به آن مى‏شد با شعر و نثر و هر چه داشتند به آن حمله مى‏كردند و براى اضمحلالش درها بعضى از ادارات را به روى آنان گشودند و در حوزه‏ها و شهرها به قدرى آنان را در فشار قرار دادند كه ما از صبح تا به شام در باغ‏ها زندگى مى‏كرديم. با عاشورا و تبليغات اسلامى شديدا مخالفت كردند چون مى‏دانستند اين پايگاهى است براى رسوايى حكومت‏ها. حال، ضد انقلاب و اجانب علاوه بر روحانيت به سپاه هم حمله مى‏كنند. از اين حملات انسان مى‏فهمد كه سپاه براى ايران و اسلام مفيد است. سپاه بايد بيشتر از اين تابع اسلام فقاهت شود و نقائص خود را جبران نمايد تا براى اسلام و نهضت مفيدتر گردد. مسائلى را بايد گوشزد كنم: اول اينكه بايد سعى شود اعضاى شورا در كمال تفاهم باشند و از اختلاف بپرهيزند، والا شكست مى‏خورند امروز مردم متوجهند و اگر خداى نكرده شما با هم اختلاف داشته باشيد خوب مى‏فهمند و از شما زده مى‏شوند. شما بايد كارى كنيد تا مردم همانگونه كه تا به حال شما را پذيرفته‏اند، بپذيرند. تمام ايران يك ارگان سياسى است. ضد انقلاب و اجانب اگر ديدند براى از بين بردن اتحاد شما با حمله نظامى نمى‏شود كار كرد، با نفوذ اقدام نمايند تا شما را از درون بپوسانند. امروز حفظ حيثيت سپاه پاسداران بر همه مخصوصا خودتان لازم است.

    دوم اينكه بايد سعى شود بين ائمه جمعه و سپاه پاسداران تفاهم باشد. اختلاف بين امام جمعه و سپاه امرى عادى نيست، بلكه دستى در كار است و عده‏اى اين كار را مى‏كنند تا هم سپاه هم روحانيت را تضعيف نمايند، و باروش خاصى وارد شده‏اند. بايد اشخاصى را مامور كنيد تا اگر در شهرى اختلافى بين روحانيت و سپاه است برطرف كنند.

    صحيفه نور ج 15 صفحه 200

    با آنان كه اسلامشان با روحانيت مخالف است مخالفت كنيد

    سوم كه شايد مهمترين مساله است، مساله تعليماتى است كه در سپاه داده شود و بايد توجه داشته باشيد تا كسانى كه براى اين كار انتخاب ميكنيد، كاملا شناسايى شوند تا اينكه خداى نكرده مواجه نشويم با التقاط. بايد توجه كنيد كه اسلام همان است از صدر اسلام تاكنون فقها آن را حفظ كرده‏اند. در بعضى موارد قدرت داشته‏اند و پياده كرده‏اند و در بيشتر موارد دست نخورده در قرآن و اخبار و كتاب‏هاى فقه موجود است. بايد توجه كنيد تا كسانى ظاهر الصلاح، اسلام شناس نشوند و يك مرتبه متوجه شويد از راه راست منحرف شده‏ايد. يعنى سعى كنيد اسلامتان از روحانيت جدا نشود و با آنان كه اسلامشان با روحانيت مخالف است، مخالفت كنيد. متوجه باشيد از آنجا كه شما بيشتر زحمت مى‏كشيد، شياطين از همه بيشتر متوجه شمايند تا شما را از بين ببرند.

    براى خدا تبليغات كنيد كه تبليغات امر مهمى است

    مساله ديگر صدور انقلاب است كه بارها گفته‏ام ما با كسى جنگى نداريم. امروز انقلاب ما صادر شده است، در همه جا اسم اسلام است و مستضعفين به اسلام چشم دوخته‏اند. بايد با تبليغات صحيح اسلام را آنگونه كه هست به دنيا معرفى نماييد. وقتى ملت‏ها اسلام را شناختند قهرا به آن روى مى‏آورند و ما چيزى جز پياده شدن احكام اسلام در جهان نمى‏خواهيم. من به شما نصيحت مى‏كنم كه حيثيت و وجاهت خود را در ميان مردم حفظ كنيد. البته در بين شما جوانهاى تندى هم هستند كه بايد آنها را تعديل كنيد تا كارهايى را كه بر خلاف مشى كلى سپاه است انجام ندهند. براى نزديكى سپاه با روحانيت، از آقاى منتظرى كه در قم هستند كمك بگيريد. براى خدا تبليغات كنيد كه تبليغات امر مهمى است. به همان اندازه كه تبليغات براى مستكبرين و زورگويان مضر است به همان اندازه و يا بيشتر براى مستضعفين مفيد است. مراعات حال مردم را بنماييد. انصافا مردم ايران حق بزرگى بر انقلاب دارند. به خدا بيشتر اعتماد كنيد. خداوند همه شما را محترم و معزز نگه دارد و دست دشمنان اسلام را قطع كند.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1342
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 201

    تاريخ: 4/8/60

    بيانات امام خمينى در جمع گويندگان، وعظ و خطباى مذهبى و اعضاى انجمن اسلامى شهردارى تهران

    بررسى اصل انقلاب در ايران و ساير انقلابات جهان‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    در اين مجلس كه آقايان خطباء محترم از قم و تهران تشريف دارند و بعضى قشرهاى ديگر هم تشريف دارند، لازم است كه من بعضى مسائلى كه امروز براى ما مهم است و فرداها هم مهم است، عرض كنم. مساله انقلابات در دنيا و انقلاب‏هائى كه در ايران شده است، اصل انقلاب حالا در خود ايران را عرض مى‏كنم اصل انقلاب بسيارى از وقت‏ها به نتيجه ابتدائى رسيده است لكن در ادامه‏اش اشكال پيدا شده‏است. مى‏گويند كشورگيرى آسان است لكن كشور دارى مشكل است. انقلاب شد و همه قشرهاى ملت هم حاضر صحنه بودند و روحانيون و خطباءمحترم سرتاسر كشور هم حاضر بودند و با كمك همه قشرها از زن و مرد و روحانى و غير روحانى و خطباى محترم به پيروزى رسيد، يعنى پيروزى‏هاى چشمگير لكن پيروزى‏هاى اولى، بيرون راندن چپاولگران و سقوط شاهنشاهى و برقرارى جمهورى اسلامى لكن حفظ اين نتيجه كه عبارت از جمهورى اسلامى است، مهم است و امروز براى ما اين مطرح است. امروز ديگر ما نبايد نگاه كنيم به اينكه ما پيروز شديم و جمهورى اسلامى را برقرار كرديم و ديگر در فكر نباشيم و هر كدام به كارهاى خودمان مشغول بشويم. اگر اسلام عزيز فقط با پيروزى بر كفار و جانشين شدن جمهورى اسلامى به جاى آنها تمام مقاصدش حاصل مى شد، خوب ما هم ديگر راحت بوديم و هر كدام مى‏رفتيم سراغ زندگى‏هاى شخصى خودمان لكن بايد همه ما بدانيم كه مساله اين نيست.

    مساله اين است كه با اين پيروزى چشمگيرى كه ملت اسلام، ملت ايران پيدا كرد، با اين تمام قدرت‏هاى بزرگ عالم را متوجه به خودش كرد يعنى چشم‏ها همه دوخته شده است و ايادى قدرت‏هاى بزرگ به كار افتاده شده است و توطئه‏ها يكى بعد از ديگرى در كار است براى اينكه نگذارند اين جمهورى اسلامى به آنطورى كه اسلام مى‏خواهد و خداى تبارك و تعالى اراده فرموده است (اراده تشريعى) تحقق پيدا كند. و امروز مى‏بينيد كه در همه جا حكومت‏هائى كه امريكائى هستند يا شوروى هستند در فكر اين هستند كه در مراكز خودشان اسلام اصلا تحقق پيدا نكند. يعنى اين جنبش اسلامى كه از ايران شروع شد و موجش رسيد، بدون اينكه مايك تبليغات صحيحى داشته باشيم، موج خود اين حق، حقانيت رسيد به كشورهاى اسلامى و غير اسلامى و توده‏هاى مردم را و مردم مسلم را در همه‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 202

    جا به يك جنبشى وادار كرد، براى خاطر همين جنبشى كه در همه جاپيدا شده است، در ممالك اسلامى بلكه در ساير ممالك دنيا پيدا شده است اين موجب شده است كه شما دشمن‏هايتان زيادتر بشود و هدف شما باشيد. شايد اينها اعتقاد دارند كه اگر اين مركز جنبش و مبدا جنبش كه ايران است، اين را سركوب كنند، ساير جاهاى ديگر محتاج به قدرت و اعمال قدرت نباشد، خود به خود آنها هم كنار مى‏نشينند.

    كوشش براى تداوم نهضت بر عهده روحانيت و ساير اقشار ملت

    امروز آن چيزى كه وظيفه همه ملت ما هست و اين وظيفه بر دوش روحانيين بيشتر است و بر دوش خطباء اسلام، گويندگان هم بيشتر است اين است كه كوشش كنند كه باقى بماند اين جنبش و جلو برود. توده‏هاى مردم آنطور كه ملاحظه مى‏كنيد حاضرند براى پذيرائى حرف‏هائى كه گفته مى‏شود از روحانيون يا از خطبا و لهذا حجت بر روحانيون و بر خطبا و بر گويندگان، بر ائمه جماعت و همه قشرهاى روحانى از طرف خدا تمام است. شما در زمان محمد رضا و رضا عذر داشتيد كه ما چه بكنيم، ما كه با دست خالى نمى‏توانيم به جنگ مسلحانه اينها برويم، مردم هم كه به ما گوش نمى‏دهند كه ما حرف بزنيم، حرف‏ها را هم نمى‏گذارند گفته بشود. اينها عذرهائى بود كه در آنوقت بود لكن امروز اين عذر هست؟ پيش خدا پذيرفته است؟ امروز گويندگان، نويسندگان، علما، در هر جا كه هستند، پذيرفته است از آنها كه اين انقلاب اسلامى به اينجا كه رسيده، ديگر ما بى طرف باشيم، كنار برويم؟

    در جنبش مشروطيت همين علما در راس بودند و اصل مشروطيت اساسش از نجف به دست علما و در ايران به دست علما شروع شد و پيش رفت. اينقدرى كه آنها مى‏خواستند كه مشروطه تحقق پيدا كند و قانون اساسى در كار باشد، شد لكن بعد از آنكه شد، دنباله‏اش گرفته نشد.مردم بى طرف بودند، روحانيون هم رفتند هر كس سراغ كار خودش، از آن طرف عمال قدرت‏هاى خارجى و خصوصا در آنوقت انگلستان در كار بودند كه اينها را از صحنه خارج كنند يا به ترور و يا به تبليغات. گويندگان و نويسندگان آنها كوشش كردند به اينكه روحانيون را از دخالت در سياست خارج كنند و سياست را بدهند به دست آنهائى كه مى‏توانند به قول آنها، يعنى فرنگ رفته‏ها و غربزده‏ها و شرقزده‏ها و كردند آنچه را كردند. يعنى اسم مشروطه بود و واقعيت استبداد، آن استبداد تاريك ظلمانى، شايد بدتر از زمان، و حتما بدتر از زمانهاى سابق.

    اخيرا اگر روحانيون، ملت، خطبا، علما، نويسندگان، روشنفكران متعهد سستى بكنند و از قضاياى صدر مشروطه عبرت نگيرند، به سر اين انقلاب آن خواهد آمد كه به سر انقلاب مشروطه آمد. امروز دشمن‏هاى انقلاب بيشتر از آن روز و دشمن‏هاى مشروطه بودند. امروز دو قدرت بسيار بزرگ در مقابل ايستاده است كه آنوقت از اينها اينقدرها خبرى نبود. امروز در مقابل اين نهضت، در مقابل اين انقلاب تمام قدرت‏هاى بزرگ عالم كه شامل همه قدرت‏هاى وابسته است و ما قدرت وابسته‏اى كه وابستگى نداشته باشيم، الان در دنيا نداريم، يا بسيار كم است، اينها همه در مقابل اين جنبش و اين

    صحيفه نور ج 15 صفحه 203

    انقلاب، انقلاب الهى ايستاده‏اند تا اينكه از حركت اين و از موج اين جلوگيرى كنند و خودش هم در همين جا خفه كنند، ترورها روى همين زمينه است.

    حفظ جمهورى اسلامى از اعظم فرائض است

    اشخاص بارزى كه در كارها مى‏توانند فعاليت داشته باشند و مى‏توانند اداره كنند كشور را و متعهد به اسلام و ديانت هستند، مى‏بينيد كه يكى بعد از ديگرى ترور شدند يا در اثر انفجارها از دست ما گرفته شدند و الان هم باز همان عمال خارجى در صدد هستند كه كسان ديگرى هم كه در امور كشور دخالت دارند و متعهد به اسلام هستند اينها را هم از بين ببرند.

    اگر چنانچه همه ما، همه شماها، همه ملت و خصوصا روحانيت و خطبا در صحنه نباشيم و حاضر نباشيم در قضايائى كه مى‏گذرد، مطمئن باشيد كه با عدم حضور شما به سر انقلاب آن خواهد آمد (ولو حالا در دراز مدت هم باشد ) كه بر سر مشروطه آمد. اگر حفظ اسلام يك فريضه الهى است بالاتر از تمام فرائض، يعنى هيچ فريضه‏اى در اسلام بالاتر از حفظ خود اسلام نيست. اگر حفظ اسلام جزء فريضه‏هاى بزرگ است و بزرگترين فريضه است،بر همه ما و شما و همه ملت و همه روحانيون حفظ اين جمهورى اسلامى از اعظم فرائض است. اگر بنا باشد كه روحانيون كنار بروند و همين گاهى با يك قلمى فرض كنيد كه اشكالات را بگويند و در رفع اشكالات كوشش نكنند و خطبا در منابر خودشان مسائل روز را فراموش كنند و مسائل انقلاب را فراموش كنند، اين انقلاب صدمه خواهد ديد. اسلام به دست روحانيون تا حالا زنده مانده، هيچ قشرى،هيچ قشرى در اين مساله دخالت نداشته است جز خود روحانيون و خطبائى كه در دنبال آنها بودند. از صدر اسلام تا حالا اسلام به دست اينها به اينجا رسيده است. قشرهاى ديگر روشنفكر و امثال اينها از اسلام خيلى اطلاع ندارند اگر هم داشتند كارى نداشتند به اين كارها. در زمان رضا شاه و محمدرضا و خصوصا زمان رضا شاه كه آنهائى كه يادشان هست مى‏دانند چه خبر بود همين حوزه‏هاى علميه با تمام ورشكستگى كه پيدا كرده بودند و تو سرى كه از همه افراد مى‏خوردند مقاومت كردند و حفظ كردند و همين خطبا باز اشخاصى بودند كه گاهى صحبت مى‏كردند و مسائل را يا به صراحت يا به كنايه به مردم مى‏گفتند.

    از اين به بعد كه هيچ عذرى نه من دارم و نه شما و نه هيچ روحانى و نه هيچ نويسنده و نه هيچ گوينده، بايد ما براى ادامه اين فريضه الهى، براى ادامه اين انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى كوشش كنيم و كوششمان را افزون كنيم، براى اينكه آنها، مخالفين ما، مخالفين اسلام كوشش شان را هر روز افزون مى‏كنند، هر روز توطئه‏هايشان را زياد مى‏كنند ما هم بايد در مقابل آنها هر روز كوششمان را، دفاع از حق و حقيقت را افزون كنيم. بايد ماها و شماها در گفتارى كه داريم و خصوصا در اين ماه محرم و صفر كه ماه بركات اسلامى است و ماه زنده ماندن اسلام است بايد ماه محرم و صفر را زنده نگه داريم به ذكر مصائب اهل بيت عليهم السلام كه با ذكر مصائب اهل بيت عليهم السلام زنده مانده است اين مذهب تا حالا، با همان وضع سنتى با همان وضع مرثيه سرائى و روضه خوانى، شياطين‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 204

    به گوش شما نگويند كه ما انقلاب كرديم حالا بايد همان مسائل انقلاب را بگوئيم و مسائل كه در سابق بود حالا ديگر منسى بايد بشود، خير.

    ماه محرم و صفر است كه اسلام را نگه داشته است

    ما بايد حافظ اين سنتهاى اسلامى، حافظ اين دستجات مبارك اسلامى كه در عاشورا، در محرم و صفر در مواقع مقتضى به راه افتند تاكيد كنيم كه بيشتر دنبالش باشند. محرم و صفر است كه اسلام را نگه داشته است، فداكارى سيدالشهدا سلام الله عليه است كه اسلام را براى ما زنده نگه داشته است. زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنتى خودش از طرف روحانيون، از طرف خطبا با همان وضع سابق و از طرف توده‏هاى مردم با همان ترتيب سابق كه دستجات معظم و منظم، دستجات عزادارى به عنوان عزادارى راه مى‏افتاد. بايد بدانيد كه اگر بخواهيد نهضت شما محفوظ بماند، بايد اين سنت‏ها را حفظ كنيد. البته اگر چنانچه يك چيزهاى ناروائى بوده است سابق و دست اشخاص بى اطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها بايد يك قدرى تصفيه بشود لكن عزادارى به همان قوت خودش بايد باقى بماند و گويندگان پس از اينكه مسائل روز را گفتند، روضه را همانطور كه سابق مى‏خواندند و مرثيه را همانطور كه سابق مى‏خواندند بخوانند و مردم را مهيا كنند براى فداكارى.

    اين خون سيدالشهد است كه خون‏هاى همه ملت‏هاى اسلامى را به جوش مى‏آورد و اين دستجات عزيز عاشورا است كه مردم را به هيجان مى‏آورد و براى اسلام و براى حفظ مقاصد اسلامى مهيا مى‏كند. در اين امر سستى نبايد كرد. البته بايد مسائل روز گفته بشود، بايد در همه منابر به اين جوانهائى كه گول خورده‏اند از اين منافقين و امثال آنها نصيحت بشود، دعوت به حق بشود، بايد آنها را فهماند به ايشان كه اينهائى كه شما را دعوت مى‏كنند كه به ضد جمهورى اسلامى قيام كنيد اينها با اسلام بد هستند، با اسم اسلام مى‏خواهند اسلام را از بين ببرند، اينها يك روز با مقاصد اسلامى همراه نبوده‏اند، اينها نهج البلاغه و قرآن را اسباب دست قرار دادند براى اينكه نهج البلاغه و قرآن را از بين ببرند و اين جوانهاى بى اطلاع، اين دخترهاى بى اطلاع، اين پسرهاى بى اطلاع دستخوش اين تبليغات سوء اينها شده‏اند و در مقابل ملت ايستاده‏اند و در مقابل ملت مى‏خواهند كارى انجام بدهند، حالا بايد بفهمند اينها كه نمى‏توانند كارى انجام بدهند. اگر چنانچه بيايند در خيابانها و بخواهند شلوغ بكنند، همان خود مردم آنها را تربيت مى‏كنند قواى نظامى و انتظامى قدرتمندند و جلوى اينها را مى‏گيرند. شما بچه‏ها و جوانها چرا خون خودتان به هدر مى‏دهيد، شما برگرديد به اسلام، رها كنيد اين اشخاصى كه شما را اغوا مى‏كنند و بيائيد توبه كنيد قبل از اينكه در صحنه گرفتار بشويد كه آنوقت مشكل است.

    آقايان در مجالس اينها را دعوت كنند. ما ميل نداريم كه جوانهائى كه بايد براى كشور خودشان خدمت كنند در خدمت آمريكا باشند بوسيله اين اشخاصى كه به اسم اسلام مى‏خواهند اسلام را از بين ببرند. بالاخره بايد شماها كه دعوت كرديد تاكنون مردم را به اسلام و اسلاميت و به فضائل

    صحيفه نور ج 15 صفحه 205

    اخلاقى، امروز هم همت بگماريد كه بيشتر دعوت كنيد هم مسائل روز را براى مردم بگوئيد و هم مفاسدى كه مترتب بر فعل اين گروهك‏ها هست كه مى‏خواهند اين جمهورى را به هم بزنند به نفع آمريكا يا به نفع شوروى، اينها را تنبه بدهيد به مردم و همه جنبه‏هاى اخلاقى را. و من اين جهت را بايد عرض كنم كه كسانى كه به اين پست بسيار مهم گماشته شده‏اند و خودشان داوطلب آمده‏اند و وارد در سنخ روحانيون و خطبا شده‏اند بايد خودشان را تهذيب كنند و خودشان را با اخلاق اسلامى تطبيق بدهند عامل به احكام اسلام باشند.

    فساد اخلاقى خداى نخواسته مبادا در بين آنها يكى دوتائى پيدا بشود كه فساد اخلاق دارند بايد اخلاق خودشان را، اعمال خودشان را، كردار خودشان را، رفتار خودشان را تعديل كنند و موافق اسلام تطبيق بدهند تا حرف‏هايشان در مردم تاثير كند. اگر خداى نخواسته يك گوينده‏اى خودش آلوده باشد نمى‏تواند با گفتار خودش ديگران را از آلودگى جلوگيرى كند. اول بايد خودمان را اصلاح كنيم و كوشش كنيم كه انشاء الله خودمان اصلاح بشويم و مردم را اصلاح كنيم. اين طايفه بايد در منابر، در مساجد و هر جائى كه مقتضى است با مردم صحبت كنند و علاوه بر اينكه مسائل روز را مى‏گويند مسائل اخلاقى و مسائل اعتقادى و اين مسائل تهذيب نفس را به مردم بگويند و مردم را هدايت كنند و مردم را به اين مسائل اسلامى آشنا كنند و در آخر منبر روضه را بخوانند و زياد بخوانند، دو كلمه نباشد. همانطورى كه در سابق عمل مى‏شد، روضه خوانى بشود، مرثيه گفته بشود، شعر و نثر در فضائل اهل بيت و در مصائب آنها گفته بشود تا اين مردم مهيا باشند، در صحنه باشند، بدانند كه ائمه ما تمام عمرشان را صرف براى ترويج اسلام كردند اگر آنها يك سازش مى‏خواستند بكنند، همه جهات مادى برايشان مهيا بود لكن خودشان را فداى اسلام كردند و با ستمكاران سازش نكردند.

    بايد مردم را آشنا كنيد به وظايف خودشان و از مردم هم تقاضا ميشود كه راهپيمائى‏ها به عنوان راهپيمائى نباشد، به عنوان دستجات باشد همان دستجات سنتى با حفظ جهات شرعى اسلامى، و عاشورا را زنده نگه داريد كه با نگه داشتن عاشورا كشور شما آسيب نخواهد ديد. شما گويندگان نقش مهمى در اين باب داريد و مسووليت بزرگى هم داريد، چنانچه تمام علما هم نقش بزرگ دارند، هم مسئوليت بزرگ، هر كس به‏اندازه خودش مسئوليت دارد.

    حوزه‏هاى علميه بايد قاضى تربيت كنند

    علما بايد كمك كنند به اين جمهورى اسلامى، كنار ننشينند، كنار نشستن مثل كنار نشستن صدر مشروطيت است و حالا بدتر از آنوقت است. كنار ننشينند و بگويند كه قضاوت كذا و كذاست. خوب قضاوت به عهده شماهاست اسلام قضاوت را به عهده فقها گذاشته است شما كنار مى‏نشينيد و مى‏گوئيد كه چرا قضاوت خوب نمى‏شود. قضاوت خود به خود خوب بشود؟ قضاوت با كوشش شما بايد خوب بشود. در هر حوزه‏اى علماى آن حوزه قاضى درست كنند. يك كشور سى و چند ميليونى، چند، چندين هزار قاضى لازم دارد و ما از باب اينكه قضاوت به عهده مان هيچ وقت نبوده است دنبال

    صحيفه نور ج 15 صفحه 206

    اين نبوديم كه مسائل قضا را بحث كنيم و مسائل قضا را ياد بگيريم و الان ما براى قضاوت احتياج داريم، دنبال قاضى دارند مى‏گردند. آقايان كه مى‏توانند قاضى بشوند، مى‏توانند كمك كنند به قضاوت، تربيت كنند قضات را. كنار مى‏نشينند و اشكال مى‏كنند، اشكال آسان است حلش مشكل است. خوب بعد از اينكه ما افراد كم داريم، كمبودى از حيث قضاوت خصوصا در اين مملكت كمبودى دارد، آقايان مكلف نيستند كه تربيت كنند قضات را؟ حوزه‏هاى علميه موظف نيستند كه حالا قضاوت مى‏خواهد به طور مشروع عمل بشود قاضى‏اش هم بايد قاضى شرعى باشد. اين مى‏شود به اينكه همه كنار بنشينند و هى اشكال كنند؟ اول اشكال به خود آقايانى است كه كنار مى‏نشينند. خود آقايان وارد بشوند در ميدان. آقا اسلام امروز آمده است در اينجا و مى‏خواهد پياده بشود و فرياد مى‏زند كه نصرت كنيد. نصرت اين است كه قاضى لازم داريم، حوزه‏هاى علميه بايد قاضى تهيه كنند براى دادگاه‏ها، ما بسيار لازم داريم قاضى، بايد تهيه بكنند. و اگر خداى نخواسته اينهائى كه در شغل قضاوت خواستندالان يك وقت اعمال غرضى بكنند، انحرافى داشته باشند، علاوه بر آنكه پيش خداى تبارك و تعالى مسوول هستند پيش ملت هم مسئول هستند، پيش مردم هم مسئول هستند و دولت هم تعقيب خواهد كرد از آنها. ما بايد هم قاضى تحويل جامعه بدهيم يعنى حوزه‏هاى علميه بايد قاضى تهيه كنند، فقهائى كه از قضاوت، توجه به قضاوت دارند و در قضاوت راى دارند آنها را بايد تربيت كنند و آنها هم ديگران را تربيت كنند تا اينكه انشاء الله قضيه قضاوت حل بشود. كار بسيار مشكلى است لكن بايد بشود. البته كار مشكل است لكن بايد بشود و اين بايد هم به عهده علماء بلاد و علماى حوزه‏هاست بالخصوص.

    ايرادهاى مغرضانه به جمهورى اسلامى

    اگر ما برويم كنار و صحنه را رها كنيم كى مى‏تواند قضاوت را اداره كند؟ كى مى‏تواند قاضى درست كند؟ ما قضاوت لازم نداريم؟ دارند الان مى‏گويند ما قضاوت شرعى مى‏خواهيم بكنيم، كى بايد اين كار را انجام بدهد؟ ما بنشينيم كنار و بگوئيم كه بچه‏ها رفتند دارند قضاوت مى‏كنند، خوب شما كه بزرگان هستيد بيائيد درست كنيد، بچه‏ها هم نيستند منتها به نظر شما مى‏آيد كه بچه‏ها هستند. نخير بچه‏ها نيستند و قضاتى كه هستند از امثال شماها بهتر هستند لكن شماهائى كه نشسته‏ايد كنار و قلم‏ها را به دست گرفته‏ايد و هى اشكال به جمهورى اسلامى مى‏كنيد، جمهورى اسلامى اشكالى در آن هست يعنى اصل اساس جمهورى اسلامى را در آن اشكال داريد و مى‏گوئيد رژيم شاهنشاهى خوب است. آدم اينقدر چشم و گوشش باز باشد و نبيند چيزى را و نفهمد چيزى را!! آنهمه جور و ستمى كه در زمان آنها بود و آنهمه مفاسدى كه در زمان آنها بود و آنهمه فحشائى كه و مراكز فحشائى كه بود و آنهمه خمر فروشى و امثال اينها كه بود الان ديگر هيچ چيز آن نيست، زمان او بهتر از حالا ست؟! آنوقت شما مى توانستيد يك اشكال بكنيد به آنها؟ يا زبان‏هايتان يا تبع آنها بود يا بريده مى‏شود. خوب امروز الان مى‏گويند ما قاضى لازم داريم شما هم مى‏گوئيد كه اينها جوانند نمى‏توانند قضاوت كنند، خوب شما بيائيد قضاوت كنيد، شما لااقل يك نفر قاضى هستيد بيا قاضى بشو، چرا اشكال مى‏كنيد؟ اشكال به‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 207

    خود شما وارد است كه وارد نمى‏شويد. خودتان نمى‏توانيد، سن‏تان اقتضا نمى‏كند، حالتان اقتضا نمى‏كند، قاضى تربيت كنيد و همين طور ساير چيزها را. هى آدم كنار بنشيند و هى اشكال كند كه اين حكومت چه، حكومت، در تمام دوران سلطنتى، رژيم سلطنتى به اندازه اين سه سالى كه در اين دهات به مردم رنجديده رسيده است دولت، هيچ نرسيده بودند منتها من به آنها هر كدام آمدند هى چيزهايى را، عمل‏هايى را كه كردند گفتند، گفتم آقا بگوئيد به مردم.

    از آن طرف هى گفته مى‏شود، به گوش مردم خوانده مى‏شود كه اين رژيم اسلامى هم آمد و هيچ كارى براى هيچ كس نكرد. خوب، اين رژيم اسلامى كه از همه اطراف به آن هجوم است، از خارج و داخل تا حالا نگذاشتند يك نفس راحتى بكشد معذلك در دهات، در راه سازى، در مخابرات، در خانه سازى، در تعليم و تربيت در مدرسه سازى آنقدرى كه در اين سه سال شده است با همه ابتلائاتى كه اين حكومت دارد و با همه گرفتارى‏هايى كه از همه طرف از دوست و دشمن براى اين ملت تحصيل مى‏شود و گرفتارى ايجاد مى‏شود معذلك با همه اينها بيشتر از زمان، لااقل بيشتر از زمان اين دو تا قلدر خدانشناس عمل شده است و براى مردم رفاه حاصل شده است. بالاخره از آسمان كسى نمى‏آيد اين مملكت را اصلاح كند و شما همه و ما همه مكلف هستيم. اگر اينجا بتوانيد يك اشكالاتى بكنيد و خودتان هم اشكال دار باشيد، پيش خدا هم مى‏توانيد؟ جواب مى‏خواهد.

    ملت ايران همواره مورد تاييد خداوند است

    خداى تبارك و تعالى به ما حجت را تمام كرده است تاييد كرده اين ملت را كه سرنوشت خودش را به دست خودش بگيرد ديگران دخالت نكنند، تاييد كرده اين ملت را كه جمهورى اسلامى را به جاى آن رژيم‏هاى فاسد شاهنشاهى بنشانند، تاييد كرده اين ملت را كه دنبال مقاصد اسلام هستند، هر كلمه‏اى كه پيدا مى‏شود، هر چيزى كه پيدا مى‏شود اينها مشغول مى‏شوند و تاييد مى‏كنند، جنگ واقع مى‏شود پيرزنها هم تاييد مى‏كنند پيرمردها هم تاييد مى‏كنند، عمل مى‏كنند. خوب وقتى كه ملت اينطور است، جمعيت‏ها اينطور هستند، زن و مرد اين كشور اينطور است و الان هم به دست شما سپرده شده است اين اسلام و اين مسلمين، به جاى اينكه بنشينيد، با هم همه دست به دست هم بدهيد و اين مملكت را اصلاحش كنيد، ننشينيد كنار و هى اشكال كنيد. خوب حالا شما نيستيد سر كار خوب يكى ديگر باشد وقتى بنا باشد كه نظر اسلام باشد وقتى بنا شد كه ما همه مكلفيم كه اسلام را حفظ كنيم.

    مى‏گوئيد نابسامانى‏ها هست، همه، همه قبول دارند اين را، كى هست كه قبول نداشته باشد؟ مگر مى‏شود يك انقلاب به اين بزرگى باشد و همين طور همه چيزها سر جاى خودش باشد؟ خوب شما يك قدرى نگاه كنيد به همه انقلاباتى كه در دنيا واقع شده، بعد از شصت و چند سال انقلاب شوروى باز هم نتوانستند كار را درست كنند باز ديكتاتورى با كمال قوت در آنجا هست. شما مى‏خواهيد سه سال با همه دشمن‏ها، با همه گرفتارى‏هائى كه براى اين كشور دارد پيش مى‏آيد و پيش آوردند مى‏خواهيد كه بعد از سه سال تمام امور همين طور درست مثل دسته گل حاصل شده باشد و بگذارند

    صحيفه نور ج 15 صفحه 208

    كنار، جلوى شما، خودتان هم آن كنار بنشينيد و اشكال كنيد. خوب اين، شما يكى هستيد ديگران هم هر كدام يكى هستند، اين يكى يكى‏ها بايد پهلوى هم باشند و پهلوى هم كار بكنند تا اين كشور را بتوانند نجات بدهند. كشاورزها، كشاورزى بكنند و مى‏كنند و بحمد الله امسال مى‏گويند بهتر از سالهاى قبل بوده، آنها به كار خودشان عمل مى‏كنند. كارگرها هم و اهل كارخانه‏ها هم اينها هم به اندازه‏اى كه مى‏توانند حالا ديگر دارند انجام وظيفه مى‏كنند، خوب ماها چى؟ خطبا چى؟ علما چى؟ آنها هم بايد بكنند ديگر.

    اينها كه مى‏توانند حفظ كنند اسلام را، اينها هستند كه مى‏توانند عقايد مردم را حفظ كنند مردم را در صحنه نگه دارند تا اين هجوم‏هايى كه از اطراف مى‏شود نتواند صدمه بزند. اينها هم بايد هر كسى به اندازه خودش، من يك پير مرد هستم مى‏توانم چهار تا كلمه بگويم بايد بگويم، شما جوانها هم بايد بگوئيد، علمايى كه در حوزه‏ها هستند بايد تربيت كنند، خطيب تربيت كنند، قاضى خصوصا تربيت كنند و همه و در اين ماه محرم البته طلاب علوم دينيه هم منتشر مى‏شوند در بلاد.

    آنها هم همين چيزهايى كه من عرض كردم وظيفه دارند مردم را دعوت به صلاح، دعوت به اصلاح، دعوت به حقايق اسلامى بكنند و آنها را ارشاد بكنند. آنوقت اين جوانهايى كه گول خورده‏اند، در همه جا، در هر دهى كه مى‏رويد، در هر شهرى كه مى‏رويد به اين جوانها سفارش كنيد كه رها كنند، خودشان را تباه نكنند، زندگى خودشان را تباه نكنند. اينها نمى‏توانند كارى انجام بدهند اين سران شما فرار كردند خارج، هى شما را وادار مى‏كنند به اين كارها، كارى هم از شما نمى‏آيد جز اينكه خودتان را تباه بكنيد. ما ميل نداريم كه شما در وقتى كه گرفتار شديد جورى باشد كه اسلام حكم جزمى كرده باشد و دادگاه‏ها هم نتوانند تخلف بكنند، ما ميل داريم كه جورى باشد كه دست اين دادگاه‏ها باز باشد براى اينكه شما را عفوتان كنند، شما را رهايتان كنند، نكنيد كارى كه دست آنها هم بسته بشود و اسلام آن حكم جزمى كه دارد اجرا بشود.

    انشاء الله خداوند همه شما را، همه ما را موفق كند كه به راه اسلام باشيم و دعوت كنيم مردم را به اسلام و همه ملت را موفق كند كه در اين عاشورا به همان سنت‏هاى سابق عمل كنند، دستجات به همانطور قوت خودش باقى باشد و دستجات سينه زنى و نوحه خوانى به همان قوت خودش باقى باشد و بدانيد كه حيات اين ملت به همين روضه خوانى‏ها، به همين اجتماعات، به همين دستجات است. اللهم صل على محمد و آل محمد نسئلك و ندعوك يا الله يا الله ياالله يا الله ياالله ياالله ياالله ياالله يا الله يا الله خداوندا! به شهادت ابى عبدالله قسمت مى‏دهيم اسلام و مسلمين را توفيق بده، و ما را براى خدمت به اسلام و مسلمين توفيق عنايت كن، دست اشرار را از سر اين كشور كوتاه بفرما، علماى اعلام و خطباى عظام و ساير قشرهاى ملت را عزت و عظمت عنايت بفرما.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1343
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 209

    تاريخ: 6/8/60

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى سازمان جنبش امل (لبنان)

    ما با هيچ كدام از ابرقدرت‏ها و قدرتها سر سازش نداريم‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از اول مبارزات، قضاياى لبنان و فلسطين جزء مقاصد اصلى ما بوده است و از مسائل ايران جدا نبوده است. به طور كلى مسلمان نبايد تنها نظرش طايفه‏اى از مسلمانان باشد. آقاى موسى صدر فرزندى از فرزندان من است. من براى او متاثر و متاسفم و اقداماتى هم چه در نجف و چه در ايران نموده‏ام و اميدوارم هر چه زودتر او را در بين خودمان ببينيم.

    از آنجا كه منطقه در شرف يك نهضت اسلامى عمومى است، آمريكا دست به طرح قضايائى زده است تا بلكه بتواند دست مردم بى‏پناه منطقه را از سرنوشت‏شان كوتاه كند و متاسفانه بعضى از دولت‏ها هم آنها را كمك مى‏كنند. طرح سادات و فهد يكى است. بر فرض كه آمريكا يك طرح صد در - صد اسلامى - انسانى بدهد ما باور نمى‏كنيم كه آنها به نفع صلح و منافع ما گامى بردارند. اگر آمريكا و اسرائيل لااله الاالله بگويند، ما قبول نداريم، چرا كه آنها مى‏خواهند سر ما كلاه بگذارند. آنها كه صحبت از صلح مى‏كنند مى‏خواهند منطقه را به جنگ بكشند. شما متوقعيد ما در مقابل آمريكا و اسرائيل و ديگر ابرقدرت‏ها كه مى‏خواهند منطقه را ببلعند، بى‏تفاوت باشيم؟ نه ما با هيچ كدام از ابرقدرت‏ها و قدرتها سر سازش نداريم. نه تحت سلطه آمريكا مى‏رويم و نه زير بار شوروى. ما مسلمانيم و مى‏خواهيم زندگى كنيم. ما مى‏خواهيم زندگى فقيرانه داشته باشيم ولى آزاد و مستقل باشيم. ما اين پيشرفت و تمدنى كه دستمان پيش اجانب دراز باشد را نمى‏خواهيم، ما تمدنى را مى‏خواهيم كه برپايه شرافت و انسانيت استوار باشد و بر اين پايه صلح را حفظ نمايد. ابرقدرت‏ها مى‏خواهند انسانيت انسانها را تحت سلطه قرار دهند و ما و شما و هر مسلمانى مكلف است در مقابل آنها بايستد و سازش نكند و طرح‏هائى از قبيل طرح سادات و فهد را رد كند. بر ما واجب است كه اينگونه طرح‏ها را كه به نفع مستضعفين نيست محكوم نمائيم. من به شما اطمينان مى‏دهم كه مسائل ما از شما جدا نيست ولى شما خوب مى دانيد كه آمريكا و عوامل داخلى‏اش يك لحظه ما را آرام نگذاشتند لذا اگر ما به شما كمك شايانى نكرديم، چون گرفتار اين جنايتكاران هستيم. ما لبنان را از خودمان مى‏دانيم. شيعيان لبنان و ايران و مسلمانان همه جهان يكى هستند. ما اميدواريم تا وحدت خودمان را حفظ نمائيم. مسأله‏اى را كه مى‏خواهم اكيداً به شما تذكر دهم اين است كه اين معنا كه (نمى‏شود با

    صحيفه نور ج 15 صفحه 210

    با قدرت‏هاى بزرگ طرف شد) را از گوش‏هايتان بيرون كنيد. شما بخواهيد، مى‏توانيد زيرا پشتيبان شما خداست. اين زمزمه‏هائى را كه ابرقدرت‏ها به وسيله اياديشان كرده‏اند كه تا متكى به يكى از دو قدرت نشويد نمى‏توانيد به زندگى خود ادامه دهيد، صد در صد غلط است. به روى پاى خودتان بايستيد و محكم و استوار با خدا باشيد و سعى كنيد تا قبل از هر پيشرفتى در انسانيت پيشرفت كنيد، در اين صورت خداوند ما را يارى خواهد كرد تا بتوانيم استقلال و آزادى و اسلام‏مان را حفظ كنيم. انشاء الله موفق باشيد.

    والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1344
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 211

    تاريخ: 12/8/60

    پيام امام خمينى به انجمن اسلامى دانشجويان در امريكا و كانادا

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    انجمن اسلامى دانشجويان در امريكا و كانادا!

    خواهران و برادران عزيز! پيام سر تا سر تعهد به اسلام و ارزش‏هاى انسانى شما واصل شد. از سوابق فعاليت و زحمات شما عزيزان آگاهى دارم و تشكر و تقدير خود را به شما تقديم مى‏كنم. جوانان متعهد در طول تاريخ و خصوص دانشجويان مسلمان در نسل حاضر و در نسل‏هاى آينده سرمايه‏هاى اميد بخش اسلام و كشورهاى اسلامى هستند. اينانند كه تعهد و سلاح و استقامت و پايدارى مى‏توانند كشتى نجات امت اسلامى و كشورهاى خود باشند و اين عزيزانند كه استقلال و آزادى و ترقى و تعالى ملت‏ها مرهون زحمات آنان است و اينانند كه هدف اصلى استعمار و استثمارگران جهانند و هر قطبى در صدد صيد آنان است و با صيد آنان است كه ملت‏ها و كشورها به تباهى و استضعاف كشيده مى‏شوند.

    و اكنون اى جوانان عزيز! و اى دانشجويان و دانشمندان! و اى اميد امروز و فرداهاى امت و اسلام! امانت بزرگ استقلال و آزادى كه از دام دو قطب شرق و غرب با مجاهدت و فداكارى ملت عظيم‏الشان ايران به دست آمده است، به شما عزيزان سپرده شده و مسئوليت بزرگى به عهده همه گذاشته است، همه ملت و خصوص دانشجويان مسلمان كه رهبران آينده هستند، مسئول نگهبانى از اين امانت بزرگ الهى باشند.

    مخالفان جمهورى اسلامى و ما و شما در داخل و خارج، دو قطب ابرقدرت جهانخوار و جوانان به صيد كشيده شده آنان است. دشمن‏هاى بزرگ اسلام و مسلمانان با صيدهاى خودشان و بازى خوردگان مكتبشان شما را در خارج و كشور شما را در داخل مورد هجوم تبليغاتى وسيع و تسليحاتى قرار داده و مى‏دهند. ما در اينجا و شما در خارج بايد كوشش كنيم و جوانان گول خورده خود را از دام اين صيادان شياد رهائى بخشيم. اين نوجوانان بيخبر از دام‏هاى گسترده بازيگران و سياست بازان، آنچنان چشم و گوش بسته تسليم آنان شده‏اند كه تمام دروغ‏ها و تهمت‏هاى آنان را به مقامات جمهورى اسلامى و به پاسداران انقلاب و به مسلمانان جانباز در راه اسلام و كشور و بى‏چون و چرا پذيرفته و خود را در راه سران دغلكار خود كه با تباهى آنان براى خود و مطامع غير انسانى خود بهره مى‏گيرند فدا مى‏كنند و چشم و گوش بسته خون ملت دلاور و شجاع را در راه سران از خدا بى‏خبر

    صحيفه نور ج 15 صفحه 212

    و در نتيجه براى آمريكاى جنايتكار نثار مى‏كنند.

    شما جوانان عزيز هوشيار با دوستان داخل كشور خود دست به دست هم دهيد و اين نوباوگان بيخبر را ارشاد و از دام صيادان شياد برهانيد. و از وظايف دينى و ملى ما و شماست كه تبليغات بوق‏هاى امريكائى و صهيونيستى را كه با پخش دروغ و افترا مى‏خواهند جمهورى اسلامى را لكه دار كرده و به انزوا بكشند خنثى كنيم و از جنايات شايعه سازان تا حد ممكن پرده برداريم و به ملت محروم خود كه جرمى جز گرايش به اسلام و اراده استقلال و آزادى ندارند. با تمام توان كمك كنيم و مطمئن باشيم كه ملت بزرگ ايران راه خود را كه همان صراط مستقيم انسانى است يافته و در تمام ابعاد با آگاهى كامل در صحنه حاضر است و اجازه برگشت قواى كفر را به كشور خود نمى‏دهد و با چنگ و دندان از اسلام عزيز و كشور خود دفاع مى‏كند و بحمد الله و با خواست خداوند قادر، جنگ افروزان را به جاى خود مى‏نشاند و تبهكاران وابسته را به انزوا مى‏كشاند و مشكلات خود را هر چه باشد با همت والاى خود از سر راه جمهورى اسلامى بر مى‏دارد و در جميع جبهه‏ها پيروزمندانه به پيش مى‏رود و با اتكال به خداى بزرگ و اعتماد به نفس، از هيچ قدرتى هراس ندارد.

    انقلاب اسلامى ايران با تأييد خداوند منان در سطح جهان در حال گسترش است و انشاء الله با گسترش آن قدرت‏هاى شيطانى به انزوا كشيده خواهند شد و حكومت مستضعفان بر پا و زمينه براى حكومت جهانى مهدى آخر الزمان عجل‏الله تعالى فرجه الشريف و ارواحنا لتراب مقدمه الفداه مهيا خواهد شد.

    هان اى مستضعفان جهان! بر مستكبران آدمخوار بشوريد و حق خود را از آنان بگيريد كه خداوند با شماست و وعده او تخلف ناپذير است. از خداوند قادر متعال پيروزى اسلام را خواهانم. سلام بر شهداى راه اسلام و بر همه مسلمانان جهان و درود بر رزمندگان عزيز ايران زمين و سلام بر شما جوانان دانشجوى انجمن اسلامى در امريكا و كانادا و ساير نقاط جهان كه به وظايف انسانى اسلامى خود در مركز حكومت طاغوت و شيطان عمل مى‏كنيد و در مهد قدرت آنان به خود هراسى راه نمى‏دهيد. مرگ و نفرت بر جهانخواران شرق و غرب خصوصاً امريكاى جنايتكار.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1345
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 213

    تاريخ: 21/8/60

    پاسخ امام خمينى به تقاضاى علماى تبريز مبنى بر انتصاب آيت الله ملكوتى به امامت جمعه تبريز

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از آنجا كه جناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمين آقاى مشكينى دامت افاضاته به طور موقت اقامه نماز شهر تبريز را مى‏نمودند و با شروع دروس قم لازم است به محل خود، حوزه علميه قم مراجعت نمايند، پس از تشكر از ايشان كه قبول زحمت نمودند، جناب مستطاب عماد الاعلام و حجت الاسلام آقاى شيخ مسلم ملكوتى دامت افاضاته را كه سوابق ايشان و مراتب علم و تقوايشان معلوم است، به سمت نمايندگى از جانب خويش و منصب امامت جمعه منصوب نمودم. اميد است كه جناب ايشان در تمشيت امور و رسيدگى به احتياجات محل و خدمت به اسلام و مسلمين موفق باشند. اهالى محترم آذربايجان خصوصاً علماى اعلام و حجج اسلام دامت بركاتهم انشاء الله ايشان را تأييد خواهند نمود تا در خدمت به جمهورى اسلامى توفيق حاصل نمايند. سلامت و سعادت همگان و عظمت اسلام و مسلمين را از خداوند متعال خواستارم.

    والسلام على عبادالله الصالحين

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1346
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 214

    تاريخ: 23/8/60

    بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، نخست وزير و كليه اعضاى هيأت دولت جمهورى اسلامى

    بايد هماهنگى ميان ملت و دولت را به هر قيمتى كه شده حفظ كنيم‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من گمان مى‏كنم كه بعضى تحولاتى كه بعد از انقلاب در ايران پيدا شد، اين تحولات بود كه ما را به مسائلى كه تاكنون رسيده‏ايم، رسانده است و منجمله از تحولات اين هماهنگى ملت با دولت است، اين در رأس شايد ساير تحولات باشد. ما بايد اين هماهنگى را با هر قيمتى كه شده است، با هر زحمتى كه شده است حفظ كنيم. اگر خداى نخواسته از دست ما اين هماهنگى بيرون برود، كارهاى شما فشل خواهد شد و مملكت به همان مسائلى كه سابق بود خداى نخواسته كشانده خواهد شد. ما الان در ايران، گمان ندارم كه در جاى ديگرى، لااقل آنجاهائى كه ما اطلاع از آنها داريم، اين معنا باشد كه اينجور هماهنگى بين ملت و دولت باشد. ما بناى بر اين نداريم، يعنى دولت ما بناى بر اين ندارد كه يك مسأله‏اى را در يك اتاق سر بسته اين مسأله را خودش طرح بكند و تحميل كند بر ملت مثل قضيه پيشنهاد فهد. دولت‏هاى منطقه، همه دولت‏ها، ما حالا دولت‏هاى منطقه بيشتر در نظرمان هست، دولت‏هاى منطقه اگر عموماً گفته نشود، به طور اكثريت قاطع اينطورند كه خودشان يك چيزى را طرح مى‏كنند كارى به اين ندارند كه - ملت - مصالح ملت چيست، نظر ملت چيست، مردم چكاره هستند. اگر يك جائى هم فرض كنيد كه يك مجلس شورائى باشد، يك صورتى است كه مثل مجلس شوراى زمان محمدرضا و زمان رضا شاه كه يك صورتى است كه خوب ما هم مجلس داريم، و الا مجلس به آن معنائى كه واقعاً برگزيده‏هاى خود ملت باشند، بدون تحميل نظر خود ملت باشد، بدون اينكه تحميل بشود، من گمان ندارم كه جائى را شما بتوانيد پيدا كنيد كه اينطور باشد كه صد در صد ملت است و همه امور در دست ملت است و دولت برگزيده از ملت است و خدمتگزار ملت. ما نمى‏خواهيم كه، و شما هم نمى‏خواهيد كه برگردد مسأله به مساله زمان محمدرضا يا زمان رضا خان. و اگر سست ما بيائيم و اين هماهنگى را حفظ نكنيم، خوف اين معنا هست كه آنهائى كه از اسلام سيلى خوردند و آنهائى كه نگران اوضاع ايران، بلكه نگران اوضاع منطقه هستند، يك كارى بكنند، يك راهى را پيش بگيرند كه ملت را خسته كنند، اختلاف ايجاد كنند بين افراد ملت، اختلاف ايجاد كنند بين دولت و ملت، و يك راهى باز كنند كه يك رضا شاهى را دوباره بياورند به عنوان رئيس جمهور اسلامى، به عنوان شاهنشاهى نمى‏آورند، به عنوان رئيس جمهور صد در صد اسلامى، بسيارى از مسائل اسلامى را هم از من و شما

    صحيفه نور ج 15 صفحه 215

    بيشتر عمل كند. از اين جهت در رأس برنامه‏هاى دولت بايد اين مطلب باشد كه اين هماهنگى را حفظ بكنند، خيال نكنند كه ما دولت هستيم و بايد مسأله‏اى را كه ما طرح مى‏كنيم ملت بپذيرد، چه روى مصالحش باشد، چه نباشد. شما مى‏بينيد كه خودشان مى‏روند طرح درست مى‏كنند، مى‏روند در آمريكا بين مصر و تل آويو و واشنگتن يك طرحى درست مى‏كنند و بعد هم مى‏گويند كه اين طرح بايد اجرا بشود، كارى ندارند به اينكه ملت مصر چكاره است، ملت فلسطين چكاره است، لبنان چكاره است، ظلم‏هائى كه به اجرا بشود، كارى ندارند به اينكه مصر چكاره است، ملت فلسطين چكاره است، لبنان چكاره است، ظلم‏هائى كه به اينها شده است چه، اينها را هيچ كار ندارند، روى مصالح خود قدرتمندها اين مطالب را پيش مى‏آورند و دولت‏ها، ملت‏ها را به هيچ حساب مى‏كنند، همين طورى كه شما ديديد كه در زمان محمد رضا و رضا شاه، دولت، ملت را هيچ حساب مى‏كرد چنانچه آن كسى كه در رأس بود، آن خائنى كه در رأس بود، همه را هيچ حساب مى‏كرد، رضا خان همه را هيچ حساب مى‏كرد، و محمدرضا هم اينطور بود و اين اسباب اين مى‏شد كه آنها بتوانند سلطه خودشان را تحميل كنند، براى اينكه غير از يك نفر كسى نيست، با يك نفر مى‏شود تفاهم كرد. اينكه اينها نمى‏خواهند پاى ملت در كار باشد، براى اينكه با ملت تفاهم كردن كار آسانى نيست اما با يك نفر رئيس جمهور، با يك نفر نخست وزير، با يك نفر شاه، اينها مى‏توانند تفاهم كنند و مسائل‏شان را به او بگويند و اين هم به مردم تحميل كند، مردم هم كه در صحنه نيستند و ابرقدرت‏ها نمى‏خواهند باشند. دولت‏هائى را هم كه سر كار مى‏آورند با همين ميزان كار مى‏آورند كه به ملت‏ها كار نداشته باشيد شما، شمائيد كه حاكم هستيد، شما بايد همه كارها را خودتان انجام بدهيد.

    الان اين تحولى كه در ايران است اين مساله را از بين برده، مساله اينكه ما رئيس جمهورى داريم كه بايد حتما به مردم حكومت كند و نخست وزير و هيات دولتى داريم كه همه امور دست اينهاست و ملت چكاره است، ما هستيم كه هستيم. اين مسأله در ايران مطرح نيست و يكى از تحولات بزرگى است كه ايران به خواست خداى تبارك و تعالى به دست آورده و اين تحول موجب اين شده است كه كارهاى شما پيش برود. شما نمى‏توانيد كارهائى كه الان در ايران هست انجام بدهيد الا با هماهنگى ملت، هماهنگى با ملت هم اين است كه شما توجه كنيد به خواست‏هاى اينها. مردم يك استاندار خوب مى‏خواهند، اين كه تقاضاى صحيحى است، خوب، شما يك استاندارى كه فرض كنيد در فلان جا هست و با مردم نمى‏سازد، اين استاندار را برداريد يك استاندار ديگر بگذاريد، تفاهم كنيد. علما هم فرض كنيد كه در بلاد هستند، آنها نمى‏خواهند كه سلطنتى بكنند، حكومتى بكنند، آنها مصالح مردم را ملاحظه مى‏كنند، فرض كنيد مى‏گويند فلان رئيسى كه در اينجا هست اين با مصالح مردم سازگار نيست، اين كارى ندارد، خوب اين را آنجاى ديگر مى‏گذارندش يا اگر آدمى است كه واقعاً هر جا بگذارند خراب است، كنارش مى‏گذارند و چه مى‏كنند. مقصود من اين است كه تفاهم بين دولت و ملت و تفاهم اساس بين ملت و دولت وقتى است كه بين روحانيت و ملت باشد. اينكه ديديد كه در همه اين زمانها روحانيت مورد هجمه بود، زمان رضا شاه را شايد هيچ يك از شما ادراك نكرده باشد

    صحيفه نور ج 15 صفحه 216

    درست كه بداند چه مى‏كردند. تمام صدمه‏ها بر روحانيت بود، اين روى همين معنا بود كه آنها مى‏ديدند كه روحانيت با ملت دست‏شان توى هم است و اگر چنانچه اينها زنده بمانند و اينها داراى يك هويتى باشند، اگر يك كارى بخواهند بكنند، اينهايند كه مى‏توانند صدا كنند، خوب رضا شاه هم ديد كه در خيلى از جاها قيام از طرف روحانيت شد، از خراسان شد، از اصفهان شد، از جاهاى ديگر هم شد، از آذربايجان شد، از اين جهت اينها مى‏خواهند، اساس مطلب اين است كه ملت را از مسائل روز كنار بگذارند، تماس با ملت نداشته باشد هم مسائل روز و اين يك ضررى است كه بر دولت‏ها وارد مى‏شود و خودشان ملتفت نيستند. شمائى كه الان متوجه اين مطلب هستيد و احساس اين مطلب را كرديد كه هر چه داريد از مردم است، اگر مردم نبودند، اگر اين مردم خصوصاً اين مستضعفين، خصوصاً اين جنوب شهرى‏هاى به اصطلاح پابرهنه‏ها اگر اينها نبودند شماها يا در حبس الان بوديد يا در تبعيد بوديد يا در انزوا، همه شما. يا بايد بنشينيد توى خانه‏هايتان و نتوانيد يك كلمه صحبت بكنيد يا اگر صحبت كرديد بايد حبس برويد، زجر بكشيد، بايد تبعيد بشويد و امثال ذلك. اين ملت است كه آمد شما را از اينهمه گرفتارى‏ها بيرون آورد و آورد با راى خودش مجلس درست كرد و جمهورى اسلامى را تنفيذ كرد و رئيس جمهور درست كرد و آنها هم دولت درست كردند، همه چيزهائى كه ما داريم از اين مردم است خصوصاً از اين مستضعفين، آن بالائى‏ها به مردم كارى ندارند، آنها مشغول كار خودشان هستند، آنها ناراضى مى‏خواهند درست كنند و نكته‏اش هم معلوم است كه از آن شهواتى كه به طور آزاد داشتند حالا نمى‏توانند داشته باشند، آن شهوات آزادانه‏اى كه آنها داشتند، هر كارى دلشان بخواهند بكنند، هر مجلسى بخواهند تهيه كنند، هر بساطى بخواهند درست كنند، حالا ديگر در جمهورى اسلامى نمى‏شود اين معنا، از اين جهت آنها يا كارشكنى مى‏كنند يا كارى به شماها ندارند. اما آنى كه شما رااز آن رنج و از آن عذاب و از آن گرفتارى بيرون آورد و آورد به مقام دولت رساند اين مردم بودند، تا اين مردم را داريد خوف اينكه بتوانند به شما آسيب برسانند، هيچ نداشته باشيد، براى اينكه آنها آسيب را با يك نقشه‏هائى درست مى‏كنند، نمى‏آيند بريزند ملت را بكشند، آنها ملت را مى‏خواهند از آن كار بكشند، نمى‏خواهند مملكت، خراب كنند، مى‏خواهند مملكت آباد باشد از آن چيز ببرند. آنها با يك نقشه‏هائى بين دولت و ملت شكاف ايجاد مى‏كنند، بين دولت و روحانيت شكاف ايجاد مى‏كنند، اين شكاف كم كم اگر زياد شد، اسباب نارضايتى شد، مردم از دولت منحرف مى‏شوند. شما يا بايد با سرنيزه با مردم رفتار كنيد يا برويد كنار. اين موهبت الهى كه به شما شده است و به همه ما شده است و به همه مسلمين شده است. اين موهبت الهيه را همين طور بگيريد و محكم نگه داريد. هم به آقاى رئيس جمهور اين را عرض مى‏كنم و هم به آقاى نخست وزير و هم به همه شما، هر كدام شما در هر جائى كه هستيد مامورينى كه مى‏خواهيد بفرستيد به اطراف، اين مامورين را درست توجه كنيد كه با ساخت مردم موافق باشند، همانطورى كه خود شما مى‏خواهيد با مردم همفكر باشيد، اينها هم با مردم همفكر باشند، با روحانيون همفكر باشند طورى باشد كه هماهنگى داشته باشد و عمال دولت هماهنگى با مردم داشته باشد، با روحانيت كه داشته باشد با مردم هم دارد و اين اسباب اين مى‏شود كه بين دولت و ملت هميشه

    صحيفه نور ج 15 صفحه 217

    همبستگى هست و اين موجب اين مى‏شود كه ايران مصون بماند، نتواند كسى در آن كارى بكند. عمده آنچه كار مى‏شود از آن ايجاد اختلاف است، حالا توانستند بين اين ملت و ملت ديگر و ملتهاى ديگر، ملتها را نتوانستند، بين ملت‏ها و دولتهايشان. خيلى آسان است، اين دولت‏ها را امر مى‏كنند كه شما طرح فلان را بده. مردم ناراضى مى‏يشوند از اين، كارى هم از آنها نمى‏آيد اختلاف پيدا مى‏شود، كم كم اين اخلاف مى‏رسد به آنجائى كه ممكن است سقوط بيايد.

    انبيا خودشان را خدمتگزار مى‏دانستند، نه حاكم

    الان در منطقه اينطورى است كه يك عده معدودى مى‏خواهند بر همه منطقه حكومت كنند و هيچ كار نداشتند چنانكه ملت چكاره است و ملت چه مى‏خواهد و ما با ملت، - بايد - همه ملت‏ها بايد اين مطلب را بدانند كه امروز مثل ديروزها نيست، امروز مردم توجه پيدا كردند به اينكه نبايد يك اقليتى بر يك اكثريتى قاطع حكومت كنند. اين مطلب پيدا شده در ذهن مردم، در بلاد اسلامى اين مساله طرح است الان كه بايد مايك جمهورى اسلامى داشته باشيم. ما نبايد يك جمهورى دموكراتيك داشته باشيم به اصطلاح اينها، يك مساله غربى داشته باشيم، اسمش را عوض كنيم، سال شاهنشاهى را برداريم يك شاهنشاهى ديگرى جايش بگذاريم به طور مسائل غربى. الان همه ملت‏ها، تقريباً ملتهاى اسلامى همه توجه به اين مسئله پيدا كرده‏اند كه آنى كه در ايران هست ما مى‏خواهيم، آنى كه در ايران پيدا شده است. شما اين را حفظش كنيد. آنى كه در ايران شده است ادامه‏اش مشكل است، بايد اين ادامه را با همه اشكالاتى كه دارد بدهيد اين ادامه را و بايد انشاء الله همه‏تان خودتان را احساس كنيد كه، واقعاً احساس كنيد خدمتگزاريد، انبيا اينطور احساس را داشتند، انبيا خودشان را خدمتگزار مى‏دانستند نه اينكه يك نبى‏اى خيال كنند حكومت دارد به مردم، حكومت در كار نبوده، اولياء بزرگ خدا، انبياء بزرگ همين احساس را داشتند كه اينها آمدند براى اينكه مردم را هدايت كنند، ارشاد كنند، خدمت كنند به آنها، شما هم احساس قلبى‏تان اين مطلب باشد كه واقعاً ما آمديم كه به اين مردم خدمت كنيم و اين خدمت به مردم، خدمت به خودمان است يعنى ما اگر اين مملكت را با اين وضعى كه الان دارد به پيش ببريم، با اين حاضر بودن مردم در صحنه به پش ببريم و با اين همراهى مردم با دولت، هر قصه‏اى كه براى دولت پيش مى‏آيد مردم پيشقدم هستند، شما ملاحظه بفرمائيد بيشترها با فشار (الان هم جاهاى ديگر اينطور است با فشار) يك سربازى را مى‏بردند در جبهه، شما ديديد كه به من گفته بودند كه شما بگوئيد، من نشده يك وقت صحبت كنم، خودشان گفتند، به مجرد اينكه گفتند به اينكه ما سرباز لازم داريم، ما اشخاص لازم داريم، آنجا اينقدر جمعيت رفت اسم نوشت كه صدايشان در آمد كه نه نمى‏خواهيم ديگر بس‏مان است. در صورتى كه مى‏روند به جنگ، مى‏روند به قتال، مى‏روند به كشته شدن. يك همچو مملكتى كه اينطور شده است و به خواست خدا اين مطلب شده است، با تاييد خدا اين مطلب شده است، اين را بايد حفظش كرد، بايد قدرش را دانست. ما بايد خدمت كنيم به اينها. من واقعاً گاهى وقت‏ها كه مى‏بينم بعضى از اين جوانها اينطور هستند، من خجلت مى‏كشم كه اينها چه

    صحيفه نور ج 15 صفحه 218

    مى‏گويند، ما چه مى‏گوئيم، اينها چه حالى دارند و ما چه حالى داريم. اينها را خدا به دست ما داده. اين كار، كارى است الهى، كارى نيست كه يك بشر بتواند انجام بدهد، همه بشر هم جمع بشوند يك نفر را نمى‏توانند داوطلب مرگ كنند، آن خداست كه اين كار را كرده.

    بنابراين آن چيزى كه در رأس برنامه‏هاى دولت است تفاهم بين ملت و دولت و آن هم نه اينكه هى بگوئيم تفاهم داريم. شمائى كه وزير دارائى هستيد آن افرادى كه مى‏فرستيد به اطراف، افرادى باشند كه صالح باشند، افرادى باشند كه با مردم بسازند نخواهند بروند آنجا مثل سابق انجام بدهند. آن كسى هم كه وزير كشور است مى‏خواهد بفرستد، حكومت‏هائى كه مى‏فرستند، استاندارى‏ها كه مى‏فرستند، استاندارى‏هائى باشند كه با علما، با مردم بسازند نه اينكه اختلاف پيدا كنند، آن اختلاف كم‏كم زياد بشود، در يك جائى اختلاف بين حاكم و ملاى آنجا بشود، باز اختلاف بين بيايد به سطح پائين‏تر، مردم با آن اختلاف پيدا كنند، مردم هم هيچ وقت حاكم را نمى‏گيرند و ملا را دست از او بردارند. مردم ملاها را مى‏خواهند براى اينكه اساس اسلام هستند، مردم اسلام مى‏خواهند، اينها هم معرفى هستند، معروفند به اينكه اينها اسلامى هستند. بنابراين هر يك از شما كه مى‏خواهيد يك مامورى در يك جائى بفرستيد مامور را درست ملاحظه كنيد ببينيد چكاره است و چه بوده است و چه بايد باشد وبه او سفارش كنيد كه تو ماموريتت تا آن حدود است كه با مردم بسازى، با روحانيون بسازى، نروى آنجا معارضه بكنى. و ما بايد همين مسائل را حفظ بكنيم، اگر چنانچه اين مسائل حفظ بشود، شما خيال نكنيد از خارج بتوانند به شما يك صدمه‏اى بزنند، انشاء الله كه نمى‏توانند و انشاء الله خداوند شما را حفظ مى‏كند. و شما اگر در خدمت مخلوق باشيد، در خدمت اين بندگان خدا كه خدا علاقه به آنها دارد باشيد، خداوند هم حفظ مى‏كند شما را، انشاء الله موفق و مويد باشيد. و دولت، شما خودتان باهم، آقاى رئيس جمهور با شما، شما با آقاى رئيس جمهور، همه با مجلس، همه اين ارگان‏ها با هم دست به هم بدهيد كه اين بارى كه افتاده بلندش بكنيد، انشاء الله موفق خواهيد شد.

    والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1347
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 219

    تاريخ: 24/8/60

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى شوراى هماهنگى تبليغات اسلامى و ستاد بزرگداشت 22 بهمن

    تبليغات اساس انسجام يك ملت است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    مسأله تبليغات همانطور كه مى‏دانيد از مسائل بسيار پر اهميت است و مع‏الاسف بايد بگوئيم كه از اول نهضت تا به حال تبليغاتمان در خارج صفر بوده است و فقط در داخل مسائل را براى يكديگر گفته‏ايم. مى‏دانيد كه هر روز در خارج، دولت و ملت ايران را وحشى معرفى مى‏كنند. البته آنها كه بر ضد ما تبليغات مى‏كنند خود متوجهند كه ما آنگونه نيستيم ولى آنها همه چيز خودشان را از دست داده‏اند، بايد ما را وحشى قلمداد كنند، ولى متاسفانه براى كسانى تبليغ مى‏كنند كه هيچ نمى‏دانند. ما هم كه به فكر چاره نيستيم و سفارتخانه‏هايمان هم كارى انجام نداده‏اند و با وضعى كه دارند كارى هم نمى‏توانند انجام دهند. مسأله‏اى كه شما مى‏خواهيد دنبال كنيد يعنى مساله هماهنگى بين تمام نهادها، بسيار مهم است. شما بايد احساس كنيد كه صلاح دين و مكتب ما و صلاح مملكت ما اين است كه همه با هم يك كار را دنبال كنيم. واضح است كه اگر هر گروه يك كار را انجام دهند، گر چه ممكن است در ابتدا اختلافى نباشد ولى بالاخره در طول مدت، اختلاف مى‏شود. از آنجا كه تبليغات اساس كار است و موجب تشتت و يا انسجام يك ملت است، شما هماهنگى و اتحادتان را حفظ كنيد و تنها در حفظ اتحاد و هماهنگى است كه پيروز مى‏شويم و الا شكست خواهيم خورد و دوباره تحت سلطه قدرتى ديگر قرار خواهيم گرفت. دولت و مجلس و از آن مهمتر خود شما هستيد كه بايد منسجم شويد. سعى كنيد اختلاف گروهى اساس اختلاف در تبليغ نشود. بنايتان را بر اين بگذاريد كه براى اسلام و حق خدمت كنيد كه در اين صورت است كه اختلاف پيدا نمى‏كنيد. اختلاف مال شيطان است، در رحمان اختلاف نيست. اگر گروه‏ها براى خدا كار كنند و با هم مشورت كنند و با افرادى كه اطلاعاتشان بيشتر از آنهاست، همكارى نمايند، شايد بتوانند تبليغات را راه بيندازند. امروز روزنامه‏ها و راديوها دائماً ما را مورد حمله قرار مى‏دهند، شما هم بايد در مقابل آنها به تكليفتان عمل كنيد. عمده آن است كه انسان تكليفش را در مقابل خدا ادا نمايد و الا اگر بخواهد خودنمايى كند، از اول شكست خورده است. من به همه شما دعا مى‏كنم و توجه مى‏دهم كه سعى كنيد كتاب‏هايى كه صد در صد اسلامى است چاپ نمائيد. خداوند اجر مبلغين حقيقى را كه انبيا هستند به شما عطا كند. انشاء الله موفق باشيد.

    والسلام عليكم ورحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1348
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 220

    تاريخ: 26/8/60

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مسؤولين شركت كننده در سمينار بنياد شهيد سراسر كشور، اعضاى خانواده‏هاى شهداى شهرستان كرج و مجروحين و معلولين انقلاب اسلامى‏

    رحلت علامه طباطبائى ضايعه‏اى براى مسلمين

    بسم‏الله الرحمن الرحيم

    رحلت علامه طباطبائى ضايعه‏اى براى مسلمين من قبلاً بايد از اين ضايعه‏اى كه براى حوزه‏هاى علميه و مسلمين حاصل شد و آن رحلت مرحوم علامه طباطبائى است اظهار تاسف كنم و به شما و ملت ايران و خصوص حوزه‏هاى علميه تسليت عرض كنم. خداوند ايشان را با خدمتگزاران به اسلام و اولياء اسلام محشور فرمايد و به بازماندگان ايشان و به متعلقين و شاگردان ايشان صبر عنايت فرمايد. آقاى كروبى قبل از اينكه من بيايم اينجا با من ملاقات كردند و از متصديان امور آن بنگاه‏هاى شهيد در همه شهرستانها و از مامورين دولتى كه تماس با اين مسائل دارند و خصوصاً از ملت بزرگ ايران كه در اين مسائل كوشا هستند اظهار تشكر كردند و من هم از همه تشكر مى‏كنم و اميدوارم كه خداوند شما جوانهاى عزيز را كه در خدمت اسلام هستيد و شما جوانهاى معلول را كه در خدمت اسلام صحت خودتان را از دست داديد و شهداى عزيز ما و بازماندگان شهداى عزيز ما را حفظ كند و به شما شفا عنايت كند و به ما و به همه صبر در اين امور.

    البته بنياد شهيد، يك بنيادى است كه من تاكنون يك كلمه انتقاد از آن نشنيده‏ام و آقاى كروبى خدمتگزار خوبى است براى شهدا و معلولين و اميدوارم كه همه شماها موفق باشيد كه خدمت خودتان را افزون كنيد و اين شهدا را و اين خانواده شهدا را و اين معلولين را و اين بازماندگان شهدا را مثل عائله خودتان محسوب كنيد و در راه خدمت به آنها كوشش كنيد كه اين خدمت بسيار ارجمندى است، بسيار بزرگى است و مطمئن باشيد كه خداوند تبارك و تعالى به شما اجر در دو دنيا عنايت مى‏فرمايد.

    حفظ جمهورى اسلامى يك تكليف الهى است براى همه

    من در محضر شما آقايان و در محضر ملت يك مطلب از مسائل داخلى بايد عرض كنم و يك مطلب هم از مسائل منطقه. در مسائل داخلى آنطور كه احساس مى‏شود و به من اطلاع داده شده است يك جريانى در كار است كه مى‏خواهند با اين جريان ايجاد اختلاف بين ملت بكنند. اينها كه از هيچ راهى تاكنون نتوانسته‏اند توفيق پيدا بكنند هر جور اقدامى كردند، اقدام نظامى كردند، هجمه به كشور

    صحيفه نور ج 15 صفحه 221

    ما كردند، جنگ ايجاد كردند در داخل، جنجال‏ها و كارهائى راه انداختند، ترورها را كردند و انفجارات را انجام دادند و ديدند كه با اين، ملت ما مستحكم‏تر شده است و از ميدان خارج نمى‏شود و البته هم بايد خارج نشود، براى اينكه ملتى كه براى خدا قيام كرده است و براى اسلام قيام كرده است و حكومت اسلامى را به دست آورده است با اين مسائل كنار نخواهد رفت و اين در گرانبهائى كه به او رسيده است، با چنگ و دندان حفظ خواهد كرد. بعد از اينكه از اين راه‏هاى مختلف اينها مأيوس شدند و طرفى نبستند باز به آن مسئله‏اى كه در همه دنيا مطرح است كه اختلاف ايجاد كنيد تا بتوانيد سلطه پيدا كنيد و حكومت كنيد، دوباره يك جريان اختلافى در ايران يعنى جريانى كه با آن جريان مى‏خواهند ايجاد اختلاف بكنند به چشم مى‏خورد. من بعضى از آن جريانات را عرض مى‏كنم و به ملت تنبه مى‏دهم كه بيدار باشند و يك وقت خداى نخواسته، يك وقتى بيدار نشوند كه كار از دست گذشته باشد. منجمله از جريانات اين است كه به من كراراً اطلاع دادند كه بعض از جوانها و بعض از بى‏خبرها يا اشخاصى كه با طرح وارد شدند و آنها را اغفال كرده‏اند، به بعضى مراجع بزرگ اسلام اهانت مى‏كنند، در شهرهاى مختلف اين مطلب ديده مى‏شود و شما بدانيد كه اين مطلب اهانت كردن به مراجع جز اينكه يك اختلافى در بين ملت ايجاد كند و جز اينكه يك مطلب بر خلاف رضاى خدائى واقع بشود، نتيجه ندارد. من از عموم ملت تقاضا مى‏كنم كه هر جا يك همچو مسائلى ديدند، اين جوانها اگر گول خورده‏اند، آنها را نصيحت كنند و اگر كسى است كه مخصوصاً از اين گروه‏هاى اختلاف انداز در بين آنها وارد شده، شناسائى كنند و به مراكزى كه بايد اطلاع بدهند، اطلاع بدهند. امروز ما از روزهاى قبل بيشتر احتياج به همبستگى داريم. امروز ما مواجه با همه قدرتها هستيم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ريزى مى‏كنند براى اينكه اين انقلاب را بشكنند و اين نهضت اسلامى و جمهورى اسلامى را شكست بدهند و نابود كنند و اين يك تكليف الهى است براى همه كه اهم تكليف‏هائى است كه خدا دارد، يعنى حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر ولو امام عصر باشد، اهميتش بيشتر است، براى اينكه امام عصر هم خودش را فدا مى‏كند براى اسلام. همه انبيا از صدر عالم تا حالا كه آمدند، براى كلمه حق و براى دين خدا مجاهده كردند و خودشان را فدا كردند. پيامبر اكرم آنهمه مشقات را كشيد و اهل بيت معظم او آنهمه زحمات را متحمل، متكفل شدند و جانبازى‏ها را كردند همه براى حفظ اسلام است. اسلام يك وديعه الهى است پيش ملت‏ها كه اين وديعه الهى براى تربيت خود افراد و براى خدمت به خود افراد هست و حفظ اين بر همه كس واجب عينى است. يعنى همه - چيز هستيم - مكلف هستيم حفظ كنيم تا آنوقتى كه يك عده‏اى قائم بشوند براى حفظ او كه آنوقت تكليف از ديگران برداشته مى‏شود. امروز ايجاد اختلاف، هر اختلافى باشد، و كارهائى كه اختلاف انگيز است، هر كارى باشد و با هر اسمى باشد، اين مضر به اسلام است و مضر به انقلاب است. و از همين رشته است اينكه باز يك جريانى در كار است كه نسبت به علماى بلاد، نسبت به اهل علم، نسبت به ائمه جماعات اهانت بكنند و اين يك چيزى است كه، جريانى است كه اگر چنانچه خداى نخواسته اين جريان به توفيق خودش كه به خيال خودش اين است كه روحانيت را از

    صحيفه نور ج 15 صفحه 222

    مردم بگيرد، اگر اين امر به توفيق خودشان برسد، شما مطمئن باشيد كه شكست خواهيم خورد. براى اينكه روحانيون در همه بلاد حافظ اسلامند و حافظ مقاصد اسلامى هستند و از اول هم بودند.

    اگر روحانيون نبودند ما الان از اسلام اطلاعى نداشتيم

    اگر روحانيون نبودند، ما الان از اسلام اطلاعى نداشتيم. اين مجاهدت روحانيون هست كه از خود شما هستند - آنها هم - مجاهدت آنهاست كه براى ما اسلام را تاكنون نگه داشته است و در هر مساله و گرفتارى كه براى اسلام پيش مى‏آمده باز پيشقدم همين‏ها بودند و همين‏ها بودند كه قيام مى‏كردند، حالا يا موفق مى‏شدند يا سركوب مى‏شدند. در همين مدتى كه من اطلاع دارم و من شاهد بودم قيام‏هاى مختلفى بر ضد رضاخان و محمد رضا شد و اين قيام‏ها همه از مبدأش روحانيون بودند، از آنجا شروع مى‏شد لكن چون ملت باز درست مجتمع با هم نشده بودند موفق نمى‏شدند يا كم موفق مى‏شدند.اگر شما، اگر ملت ما اين طايفه را حفظ نكنيد، بدانيد كه سرنوشت شما سرنوشت زمان مشروطه خواهد شد كه روحانيون اين كار را درست كردند و دست استبداد را كوتاه كردند لكن دوباره بواسطه اينكه ملت مجتمع نبود و با روحانيت آنطور سازش، اطاعت محكم نداشت، مشروطه را آنها بپا كردند و ديگران آمدند و مشروطه را همان استبداد غليظتر با اسم مشروطه، يك اسم بى‏مسمائى بود و گفته مى‏شد كه ما مجلس داريم و مشروطه داريم و مشروطه خواه هستيم لكن استبداد به تمام معناى خودش، به تمام كلمه خودش بر ما حكومت مى‏كرد، چه در زمان قاجار كه من يادم است و چه بعد از او زمان رضا خان كه بدترين زمانها بر اين ملت گذشت و چه زمان محمد رضا، اگر چنانچه شما توجه به اين نكنيد كه روحانيت را اينها مى‏خواهند از صحنه بيرون كنند و در پيش ملت روحانيت را بد نمايش بدهند. همين امروز صبح كه اينجا من قبل از اينكه بيايم خدمت شماها يكى از علماى اصفهان آمد شكايت زياد از اينكه با روحانيون رفتار بد مى‏شود، چه آن مطلب درست به عرض ايشان رسيده بود يا نادرست، من كلى مطلب را مى‏گويم كه جريانى است كه روحانيت را كنار بگذارند. شما ديديد كه در زمان قبل از اين جمهورى‏هاى اخير، اوايل امر يك جريانى بود كه اين روحانيت‏ها، روحانيون شاخص را پيش ملت رسوا كنند با دروغ و حيله، آقاى بهشتى رحمه الله عليه كه يك نفر آدمى بود كه مجاهد براى اسلام بود، به درد مى‏خورد، فعال بود، دانشمند بود، مدير بود، مدبر بود، ديديد كه در صحنه كشور چه فضاحت‏ها در آوردند اشرار، و مردم را منحرف كردند، مردم يك وقت بيدار شدند كه بهشتى اى در كار نبود. من خوف اين را دارم كه خداى نخواسته ملت ما يك وقت بيدار بشود كه روحانيت كنار رفته است و سلطه اجانب بر اين مملكت بازگشته است و آنوقت تاسف‏ها فايده نداشت. همانطورى كه در زمان امام حسين سلام الله عليه آنطور درست كرده بودند چهره پسر پيغمبر را كه مردم كوفه‏اى كه پدر او را ديده بودند، مجاهدات او را ديده بودند، همين مردم كوفه براى كشتن پسر پيغمبر مسابقه مى‏كردند و مردم كوفه يك وقت متوجه شدند كه امام حسين ديگر نبود. من خوف اين را دارم كه شما ملت بزرگ ايران كه براى خدا قيام كرديد و براى خدا جوانهايتان را داديد و براى خدا

    صحيفه نور ج 15 صفحه 223

    زحمات طاقت فرسا كشيديد و همه چيزتان را فداى اسلام كرديد، با اين جريانى كه به نظر مى‏آيد كه دارد پيش مى‏رويد، يك وقتى متوجه بشويد كه خداى نخواسته با انعزال اين مردم، اينهائى كه خدمتگزار هستند، يك حكومت قلدرى با اسم اسلام، با اسم جمهورى اسلامى، با اسم خدمتگزار به اسلام بيايد و همه زحمتهاى شما و خونهائى كه داديد، هدر ببرد. رضاخان هم اول كه آمد در همين سينه زنى‏ها مى‏رفت سينه مى‏زد، در تكيه‏ها مى‏رفت دور تكيه‏ها مى‏گرديد و شمع روشن مى‏كرد، آنوقت كه پايش محكم شد تمام آثار اسلام را اين نانجيب خواست از بين ببرد. در سرتاسر ايران مجلس روضه آشكار، يكى نبود. اگر يك مجلسى بود، نصف شب بود، قبل از اذان صبح بود. شما خوف اين را داشته باشيد كه اگر تشكر اين نعمتى كه خداوند به شما داده و آن اسلام است و تشكرش به وحدت كلمه است و تشكرش به احترام به اولياء اسلام است، اين تشكر را بجا نياوريد، خداوند عنايتش را برگرداند و خداى نخواسته ما را برگرداند به سالهائى كه قبلاً بود و تلخى‏هايش در كام ما هست. اين يك رشته‏اى است كه من به همه ايران تكليف خودم را ادا مى‏كنم و عرض مى‏كنم كه بيدار باشيد كه دارند يك دسته‏اى كه يا بازى خورده‏اند و متوجه نيستند و يا در بين آنها از همين منافقين، از همين گروه‏هاى منحرف وارد شدند و مى‏خواهند شما را از هم جدا كنند، دسته‏ها مختلف ايجاد كنند، طرفدارهاى آن مرجع، طرفدارهاى آن مرجع و طرفدارهاى آن ملا و طرفدارهاى آن ملا درست كنند و كم كم ملاها را كنار بگذارند و اين پيروزى كه براى شما حاصل شده است از دست شما بگيرند. اين يك رشته است كه عرض كردم.

    يك رشته ديگرى كه باز فى الجمله به من اطلاع دادند، بعضى اختلافاتى است كه بين گروه‏هاى متعهد است. گروه‏هائى كه متعهد به اسلام هستند، خدمتگزار به اسلام هستند، در بعضى از بلاد همين گروه‏ها با بعض گروه‏هاى ديگرى كه آنها هم متعهد به اسلام و خدمتگزار هستند ايجاد اختلاف دارند مى‏كنند. من به اين گروه‏ها هر جا و هر كس است، تمام گروه‏ها اين تنبه را مى‏دهم كه توجه داشته باشيد كه دست جنايتكار خارجى‏ها از هر راهى مى‏خواهند اختلاف ايجاد كنند. اگر شما براى اسلام مى‏خواهيد خدمت بكنيد، همه با هم يكصدا باشيد تا بتوانيد خدمت بكنيد. اگر هر كدام بخواهيد يك صداى عليحده داشته باشيد و يك بساط عليحده‏اى داشته باشيد، آن هم با هم به خلاف برخيزيد، اختلاف با هم بكنيد، مطمئن باشيد كه اين اختلاف بين گروه‏هاى متعهد با اينكه حسن نيت دارند، به جائى مى‏رسد كه يك وقت خداى نخواسته بين دو گروه متعهد در سرتاسر كشور مخالفت بيفتد و يك وقت منتهى بشود به جنگ مسلحانه و دشمن‏هاى شما از خداى مى‏خواهند كه بين شما يك همچو چيزهائى واقع بشود. و من البته اطمينان دارم كه شما هوشيارتر از اين هستيد كه يك همچو مسائلى پيدا بشود لكن من تذكر را لازم مى‏دانم كه بدهم. تمام امورى كه از او بوى نفاق و بوى اختلاف مى‏آيد بايد كنار گذاشت. شما الان از تمام اطراف دنيا هدف هستيد، يعنى اين انقلاب اسلامى ايران همچو در دنيا چهره پيدا كرده است كه همه قدرت‏هاى بزرگ را به وحشت انداخته است كه نبادا اين انقلاب به آن چهره واقعى كه دارد همه جا توجه به آن بكنند و يك وقت ابرقدرت‏ها ببينند كه ممالك اسلامى و

    صحيفه نور ج 15 صفحه 224

    ممالك ديگر هم از دست آنها رفت، از اين جهت كوشش مى‏كنند، به همه قوا كوشش مى‏كنند كه اينجا كه هسته مركزى اين انقلاب و نهضت اسلامى است، اينجا را بكوبند، كوبيدن و بهترين كوبيدن‏ها آن است كه از داخل اين مساله واقع بشود، اختلاف داخلى، خودمان توى سر خودمان بزنيم.

    من اعلام خطر مى‏كنم به واسطه طرح فهد

    بيدار باشيد شما و همه، و همه مسلمانها كه نبادا يك همچو اغفالى بكنند ما را و غفلتى بكنند، با يك صورت مناسبى بيايند جوانها را بازى بدهند كه اين جمهورى اسلامى هم مثل زمان محمدرضا شاه است بلكه بدتر، آخوندها هم كه جز فساد، كارى انجام نمى‏دهند. از اين حرفهائى كه بازى بدهند جوانها را. اين راجع به مسائل داخل كه اهميت دارد. در مسائل منطقه، مهمترين چيزى كه الان مورد صحبت است اين طرح‏هائى است كه به دست آمريكا و صهيونيست و بعضى نوكرهاى آنها ريخته شده است و اين طرح‏هائى است كه دولتهاى اسلامى مى‏خواهند، دولت‏هاى عرب مى‏خواهند اين طرح را طرح بكنند و تحميل بكنند بر همه. اين طرح هيچ نقطه مثبت ندارد. آنهائى كه گمان كرده‏اند نقطه‏هاى مثبتى در اين طرح هست يا توجه به مسائل ندارند يا طور ديگرى است. نكته مثبت در اين طرح‏ها هيچ نيست. كشور ما، ملت ما كه اينهمه شهدا داده است و اينهمه معلولينى كه الان بسياريشان در اينجا هستند و خداوند آنها را شفا بدهد تقديم كرده است، براى اسلام است و ما اسلام را منحصر به ايران نمى‏دانيم. اسلام، همه جا اسلام است. مصر هم همين اسلام است و سودان هم همين اسلام است و عراق هم همين اسلام است و حجاز همين اسلام است و سوريه و ساير جاها. ما نمى‏توانيم حساب خودمان را از حساب ساير مسلمين جدا كنيم. ما با اينهمه خسارتى كه بر ما وارد شده است و اينهمه شهيد كه داديم و معلول كه داديم و آواره كه پيدا كرديم، همه اينها براى اسلام بوده، ايران هم از باب اينكه يك كشور اسلامى است ما اين زحمات را برايش كشيديم. ما نمى‏توانيم كه اعراب را و مقدرات اعراب را از خودمان جدا بدانيم، مقدرات ساير كشورها را از خودمان جدا بدانيم. همه جا اسلام است و همه مسلمين - كه ما هم جمله آنها هستيم - موظفيم كه اسلام را در هر جا حفظ كنيم. ما مكلف هستيم كه آن مقدارى كه مى‏توانيم هدايت كنيم اين كشورهاى اسلامى را كه امروز در فكر اين طرح بسيار بسيار مضر هستند و مى‏خواهند آن طرح را تصويب كنند. ما بايد به ملتهاى مسلمين و اسلام و به كشورهاى اسلامى تذكر بدهيم. من اعلام خطر مى‏كنم براى اين مساله و براى اسلام به واسطه اين طرح. آنهائى كه اين طرح را داده‏اند يا جاهلند و يا تحت تأثير آمريكا و صهيونيسم واقع شده‏اند. آنهائى كه در اين طرح نقطه مثبت قائل هستند آنها هم همين طور. اگر هيچ نقطه‏اى در اين نبود جز اينكه اسرائيل به رسميت شناخته شود، يكى از موارد اين پيشنهادها اين است كه اسرائيل به رسميت شناخته بشود و تامين داده بشود به اسرائيل، اگر هيچ نبود الا اين و تمام نقاط ديگر، نقاط مثبت بودند، آن نقاط مثبت همه بر خلاف بود. معنى اينكه تامين داده بشود به اسرائيل اين است كه اين اسرائيل كه سال‏هاى طولانى است زمينهاى مسلمين را غصب كرده‏اند و كشتار دستجمعى در فلسطين و در لبنان و در

    صحيفه نور ج 15 صفحه 225

    جاهاى ديگر ايجاد كردند، مسلمين را بى‏خانمان كردند و اعراض و نفوس مسلمين را در خطر، معرض خطر قرار دادند و دستخوش مقاصد فاسدشان كردند، حالا همه مسلمانها اين را تامينش بدهند! يعنى اينكه اگر يك كسى خواست تعرض بكند به اين غاصب، به اين دولتى كه دولت غاصب جانى است، همه مسلمانها و همه دولتهاى منطقه موظفند كه با او مخالفت كنند براى حفظ اسرائيل. اسرائيلى كه خون مسلمين را مكيده است و فلسطين را و قدس را آنطور كرده است و لبنان را به آن صورت در آورده است و مسلمين را قتل و غارت كرده است، حالا همه موظفيم كه براى خاطر اينكه يك دستمزدى به او بدهيم، همه حافظ او باشيم، همه تامين كنيم او را! آن كسى كه از اول كه وارد شده است در قدس و فلسطين، همه كارهايش غاصبانه بوده است، حالا ما به رسميت بشناسيم! يعنى مملكتهاى عرب، اين رژيم فاسد، فاسق، كافر را به رسميت بشناسند، دستمزد بدهند به اسرائيل بعد از آنهمه جنايات. اگر نقطه مثبتى كه بعضى‏ها مى‏گويند، اين است كه يكى از مواد اين است كه اسرائيلى خارج بشود تا جنگ كذا، - از - تا آن حدودى كه در جنگ كذاست، اين از نقاط منفى اين است. اين معنايش اين است كه اسرائيل اينهمه جاها را كه گرفته است مال خودش، حالا يك چند جا را رها كند مثل اين است كه ما بيائيم با عراق مصالحه كنيم كه خوزستان يك مقدارش مال ما و يك مقداريش مال شما. اين از نقاط منفى اوست و ساير نقاط تمام در خدمت اسرائيل است و مى‏خواهد اسرائيل را حاكم كند بر اعراب و من اخطار مى‏كنم بر ملت‏هاى اسلامى و خصوصاً ملتهاى عرب و بر ارتش‏هاى اسلامى و ارتش‏هاى دولت‏هاى عربى كه گذشتن اين طرح در يك جاى سربسته بدون توجه ملت‏ها جز اينكه شما را به اسارت اسرائيل در آورد و تا آخر عمر نوكر اسرائيل باشيد و دست بسته و چشم بسته به اختيار اسرائيل و آمريكا در آئيد هيچ چيز ديگرى نيست. براى ملت‏هاى اسلامى و براى عرب هيچ ننگى بالاتر از اين نيست كه تسليم اين طرح فاسد خراب صد در صد مخالف با اسلام بشود. ننگ عرب است كه قبول كند اين آقائى اسرائيل را. من به همه اخطار مى‏كنم كه اگر اين طرح بگذرد، فردا اسرائيل مكه و مدينه را از چنگ شما بيرون مى‏آورد.

    بيدار باشند ملت‏ها و بيدار كنند دولت‏ها را و مخالفت كنند با اين طرح كافر فاجر. اين طرح را كه مى‏خواهند بريزند، آمريكا چنگ و دندان نشان داده براى اينكه تسليم كند اينها را، كماندوهاى خودش را پياده كرده است در منطقه و لشكرهاى خودش را در منطقه پياده كرده است، مانورها را نمايشگرها را آورده است نمايش بدهند، بترسانند اهل منطقه را. اگر دولت‏ها بترسند، ملتها زنده باشند و نترسند. اگر ما همه از بين برويم، بهتر است از اينكه ذليل باشيم زير دست صهيونيسم و زير دست آمريكا. و اين يك قدم بلندى است كه به دستور آمريكا اين قدم بلند برداشته شده است براى ذلت عرب و ذلت مسلمين. ننگ بر آن اعرابى كه براى خاطر سلطه كمى كه به كشورى پيدا كنند و براى خاطر استفاده‏هائى كه پيدا كنند تن به يك همچو ذلتى بدهند و ننگ بر همه ما اگر چنانچه ساكت بنشينيم. و اگر چنانچه دولت‏ها هم، دولت‏هاى بى‏توجه به مسائل يا متعمد در اينكه خيانت به اسلام بكنند و به ملت عرب بكنند و به مسلمين بكنند، اين طرح را بگذرانند، هيچ ارزشى ندارد براى اينكه

    صحيفه نور ج 15 صفحه 226

    ملتها با اين مخالفند. هيچ ملتى از ملتهاى اسلامى نيست كه موافق با اين باشد كه نوكر اسرائيل باشد و ذليل اسرائيل و ذليل آمريكا باشد. اگر فرضاً هم اين دولتها بگذرانند اين را، ارزش يك پشيز ندارد اين گذراندن‏ها و مسلمانها و ملتها با اين مخالفند. بايد اين دولت‏ها اين مطلب را از سر خودشان بيرون كنند كه همانطورى كه سابق مى‏كردند حالا بايد بكنند، يعنى خودشان را قيم بدانند نسبت به ملت‏ها. يك نفر شيخ يا يك نفر رئيس حمهور يا يك نفر ملك به اصطلاح خودشان چه حقى دارد كه بر يك مملكت حكومت كند و يك مملكتى را بخواهد به مصالح اسرائيل فدا كند. بايد حكومتها بيدار بشوند، با گذراندن اين طرح گور خودشان را مى‏كنند. نبايد ديگر از اين به بعد اين فكر بيايد در سر اين حكومت‏ها كه كار با ماست و به ملت‏ها مربوط نيست. شما در مقابل ملت هيچ كاره‏ايد. ملتها هستند كه بايد كارها به تصويب آنها برسد. البته ما هم گرفتار يك همچو مسأله‏اى بوديم در زمان رضا خان، در زمان محمدرضا خان همين مساله بود كه به ملت كار نداشتند، ملت چكاره است؟ آنها ملت را هيچ كاره مى‏دانستند. هر چه هست اعليحضرت است، غير اعليحضرت خبرى نيست. لكن ملت ايران شكست اين را و فهماند كه هر چه هست ملت است و حكومت‏ها بايد بر طبق اميال ملت عمل بكنند، بر طبق مصالح ملت عمل بكنند و حكومت ما و مجلس ما و همه ارگانهاى لشكرى و كشورى ما الان همين طور هستند، خدمتگزار ملت هستند. هيچ يك از آنها نيست كه اين فكر در كله‏اش بيايد كه بخواهد يك حكومتى بكند، تحميلى به ملت بكند. ملتهاى ديگر هم بايد همين كار رابكنند. چاره‏اى ندارند جز اينكه در مقابل اين قرارداد داد و طرح فاسد قيام كنند، نهضت كنند، جان بدهند تا اين طرح را نگذارند عملى بشود. بر فرض اينكه آنها اين طرح را تصويب كنند، مخالفت كنند و بدانند كه با مخالفت ملت نمى‏شود اين طرح درست بشود.

    من از خداى تبارك و تعالى بيدارى همه ملت‏هاى اسلام را، بيدارى همه دولتها را، بيدارى همه جوانها را، من اين پيامى كه دارم به مدارس كشورها هم هست به دانشگاه‏ها، به همه جا.

    هر كس با طرح فهد مخالفت نكند خائن به اسلام است

    اين جوانهاى دانشگاهى، اين نويسنده‏ها، اين گوينده‏ها، اين علما، اين ارتشى‏ها، همه اينها با اين طرح خبيث كه اسارت ملت عرب را و اسارت اسلام را ثبت مى‏كند به خيال خودشان، و به دست اسرائيل مى‏دهد، مخالفت كنند. هر كس مخالفت نكند، خائن به اسلام است. و بدانيد كه ملت‏ها اگر با يك چيزى مخالفت كردند، دولت‏ها نمى‏توانند اجرا بكنند. امروز مثل سابق نيست كه يك دولتى بيايد هر غلطى مى‏خواهد بكند. خير، بايد موافق اميال صحيح ملت عمل بكند. نوكر ملت بايد باشد، نه آقاى ملت. او كاخ طلا درست نكند با پول ملت و ملتش ضعيف‏ترين و فقيرترين ملت‏هاباشد. انشاء الله خداوند به همه ما و به همه شما و به همه ملتهاى اسلامى يك روشنائى عنايت كند و يك نور هدايتى عنايت كند كه همه ما در خدمت اسلام و در خدمت خداى تبارك و تعالى و اطاعت رسول خدا باشيم.

    والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1349
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 227

    تاريخ: 2/9/60

    بيانات امام خمينى در جمع ائمه جمعه استان‏هاى فارس، كهكيلويه، بويراحمد و بوشهر

    روحانيون در هر كجا هستند، جلوگيرى نمايند از دستهائى كه اختلاف ايجاد مى‏نمايند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از همه آقايان علماى اعلام استان فارس كه زحمت كشيده و به اينجا تشريف آورده‏اند تا از خدمتشان استفاده نمائيم و عرض ارادت كنيم تشكر مى‏كنم.

    ابرقدرت‏ها و قدرتها وقتى ديدند توطئه‏هائى كه تاكنون چيده‏اند به نتيجه نرسيده است، به فكر افتاده‏اند تا در داخل به اختلافات دامن بزنند كه اگر اختلافات داخل اوج بگيرد ديگر احتياجى به توطئه خارجى هم نيست. در داخل هم دو نوع اختلاف در رأس مى‏باشد: يكى اينكه بين مردم با روحانيت جدايى بيندازند كه در زمان رضاخان هم اين توطئه‏ها بود و الان بيشتر است، زيرا با اتحاد مردم و روحانيت، كارهاى بسيار مثبت انجام مى‏گيرد. لذا آقايان توجه داشته باشند كه هر كجا دست‏هائى را يافتند كه مى‏خواهد بين خود روحانيون و روحانيت و مردم اختلاف ايجاد نمايد، جلويش بايستند كه اين از مسائل بسيار مهمى است كه بايد به آن توجه شود و ائمه جمعه در خطبه‏هاى جمعه و ائمه جماعات اين مساله را گوشزد نمايند. شايد همين منحرفين و منافقين باشند كه نسبت به بعضى از مراجع اهانت مى‏كنند و به اسم اينكه من با فلان مرجع يا فلان شخص دوست هستم، به مرجع و يا روحانى بزرگى اهانت مى‏كند و اين خود مبدا دودستگى مى‏شود. بايد آقايان روحانيون در هر كجا كه هستند جلوگيرى نمايند و از طرف ديگر، آقايان توجه دارند كه آن كسانى كه با روحانيت مخالفند، مترصدند تا نقطه ضعفى پيدا كنند و بزرگ نمايند تا وجهه‏اش را در ميان مردم از دست بدهد. لذا روحانيون بايد توجه نمايند كه كارى نكنند تا عده‏اى دست بگيرند. مطلب دوم اينكه باز دسته‏اى در كار هستند تا بين ارگان‏هائى كه از خود مردم هستند، مناقشاتى ايجاد نمايند. آقايان بلاد بايد با كمال جديت جلويش را بگيرند. اميدوارم امروز كه دست خارجى‏ها از كشورمان كوتاه شده است و مردم، دولت و ارتش و سپاه و روحانيون متحدند براى آرامش و پيشرفت كارها اقدام نمايند و نگذارند اختلافى بوجود آيد. اگر با اتكاء به خداى تبارك و تعالى و توجه به ذات مقدس حضرت حق تعالى و توجه به استمداد از ولى عصر سلام الله عليه كارهايمان را پيش ببريم، انشاء الله آسيبى نخواهيم ديد. خداوند همه آقايان را حفظ بفرمايد و هم ما را متوجه به تكاليف شرعيه الهى بفرمايد.

    والسلام عليكم ورحمه الله وبركاته

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1350
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 15 صفحه 228

    تاريخ: 3/9/60

    بيانات امام خمينى در جمع سرپرستان و مسؤولين بنياد مستضعفان و بنياد امور جنگزدگان، گروهى از جانبازان انقلاب اسلامى، مهاجرين مناطق جنگى و اقشار مختلف مردم تهران‏

    اين دست غيب است كه اين تحولات را در كشور ما ايجاد كرده است‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين دست غيب است كه اين تحولات را در كشور ما ايجاد كرده است. اگر شما گمان كنيد كه تمام بشر و تمام قواى انسانى جمع بشوند و بتوانند يك قلب را تحويل و تحول بدهند، هرگز نخواهد شد. اين خداست كه در يك شب كانه قلب‏هاى اين ملت را متحول كرد و تمام اين ملت را در مقابل آن قدرت‏هاى بسيار عظيم شيطانى به ايستادگى وا داشت و دست همه قدرتها را از كشور شما كوتاه كرد. و اين قدرت الهى است كه به جنگزده‏هاى ما، به عزيزان ما كه آواره شده‏اند از محل خودشان، قدرت عنايت كرده است كه در مقابل نارسائى‏ها و در مقابل زحمت‏ها و كمبودها ايستادگى كنند، بلكه خودشان كمك كار باشند و اين قدرت الهى است كه شما جوانها را وادار مى‏كند كه در بنياد مستضعفين به خدمت مستضعفين باشيد.

    اين ملت را خداى تبارك و تعالى بادست عنايت خودش و با قدرت كامله خودش قدرتمند كرد و متحول كرد به انسانهاى الهى، انسانهائى كه براى خدا قيام كردند و براى خدا ادامه مى‏دهند، براى خدا در جبهه‏ها جنگ مى‏كنند و براى خدا در خارج جبهه خدمت مى‏كنند، براى خدا در بنياد مستضعفين خدمت مى‏كنند و براى خدا زحمت و مشقت را خريدارى مى‏كنند. و اين قدرت خداى تبارك و تعالى است كه جوانهاى ما راعاشق شهادت كرده است كه اين عزيزان بيايند اينجا و از آنها كسانى اصرار كنند كه من دعا كنم شهيد بشوند و من به آنها عرض مى‏كنم كه پيروز باشيد و انشاء الله ثواب شهيد داريد.

    شما عزيزان كه متكفل امور هستيد كار جنگزدگان را به خوبى اداره بكنيد

    شما عزيزان كه متكفل امور جنگزدگان هستيد و متكفل تدبير در اين امر هستيد كه كارجنگزدگان را به خوبى اداره كنيد و من مى‏دانم كه كار بسيار مشكل است، كارى است كه نمى‏شود با فوريت انجام داد و كارى است كه اگر به طور معمولى بخواهد دولت انجام بدهد، قدرت اين مطلب را ندارد لكن اين دست خداست كه عنايت كرده است و جوانهاى ما را وادار كرده است به اينكه به اين

    صحيفه نور ج 15 صفحه 229

    برادران و خواهران و كودكان جنگزده خدمت كنند و آنها را در اين مصيبت‏هايى كه وارد بر آنها شده است، تسليت عنايت كنند. و اين خداى تبارك و تعالى است كه جنگزده‏ها را، در صورتى كه اگر به طور معمول بود، بايد بسيار نارضايتى داشته باشند، لكن معذلك در هر جا هستند كمك كار هستند و مقاوم هستند و امروز آقاى ميرسليم كه به من اطلاع دادند، گفتند جنگزده‏ها يك قدرتى شده‏اند در مقابل صدام، اين امرى است كه با دست غيبى الهى انجام گرفته است و دست عنايت حق تعالى بر سر شماست و آسيبى انشاء الله نخواهد ديد. ما البته مى‏دانيم كه هم در فعاليتهاى جهاد مستضعفين، بنياد مستضعفين و هم در فعاليت اداره كننده امور جنگزدگان يك نواقص هست و علاوه شيطان‏هائى هستند كه اين برادرهايى كه براى خدا دارند كار مى‏كنند، آنها را مى‏خواهند سست كنند و بعضى مسائل به آنها مى‏گويند لكن خداست كه قلب‏هاى شما را نگه داشته است و شما را هشيار كرده است كه كيد كائدين و مكيدها را خنثى كنيد و خودتان در صحنه باشيد. ما خدا را شكر مى‏كنيم كه اين ملت، سرتاسر كشور، زن و مرد، بزرگ وكوچك در خدمت به اسلام كمر بسته‏اند و دست از اين بر نخواهند داشت انشاء الله تا اينكه به پيروزى نهائى برسد.

    من رنج‏هائى كه در جنوب و در غرب به برادران و خواهران ما وارد مى‏شود، مى‏دانم و متاثر هستم و همه مومنين و همه مسلمين متاثر هستند لكن شما بدانيد كه اينطور دست و پا كردن و اينطور بر خلاف موازين همه كشورهاى عالم و همه جنگ‏هاى دنيا عمل كردن و از خارج و دور، موشك به شهرها انداختن و اينطور كارهاى ناجوانمردانه كردن، اينها از ضعف آنهاست. آنها كه رانده شدند از آبادان و شكست مفتضحانه خوردند و اميد است كه انشاء الله از جاهاى ديگر هم رانده شوند و شكست مفتضحانه بخورند، آنها نمى‏توانند مقابله كنند. از دور، از راه‏هاى دور موشك پرتاب مى‏كنند، آن هم در خانه‏هاى مسكونى، در مساجد، در بيمارستان‏ها و جاهائى كه مردم بيگناه هستند، لكن ما بر حقيم، ملت ايران بر حق است و ما در مقابل ظلم ايستاديم، از اول هم كه ملت ايران قيام كرد، در مقابل ظلم ايستاد و در مقابل كفر ايستاد و مقصدش اين بود كه جمهورى اسلامى باشد و از قيد و بند گرفتارى‏هاى خارجى رهائى يابد. و اين مقصد، مقصدى است الهى و اين مطلب، مطلبى است كه اسلام امر فرموده است و شما برادرهائى كه در جبهه جنگ مى‏كنيد و شما برادرهائى كه آسيب جنگى ديديد و شما برادر و خواهرهائى كه مصيبت ديديد براى خدا بوده است و خداوند تبارك و تعالى جبران خواهد كرد. و من اميدوارم كه به زودى جبران بشود و خانه‏ها بهتر از اول ساخته بشود و انشاء الله زندگى عادى خودشان را اين مسلمين عزيز و اين ساكنين جنوب و غرب، زندگى اصيل خودشان را از سر بگيرند. عمده اين است كه چون ما بحق هستيم و ما اسلام را مى‏خواهيم و ما پياده شدن احكام اسلام را مى‏خواهيم، تمام ضربه‏هائى كه وارد مى‏شود، تمام اينها قابل تحمل است.اين ضربه‏ها به ما تنها وارد نشده است، شما در طول تاريخ از زمان آدم ع تاكنون ملاحظه مى‏كنيد كه تمام انبيا و تمام اوليا وتمام بزرگان دين در مقابل ظلم ايستاده‏اند و صدمه ديده‏اند، ايستاده‏اند و با آتش‏

    صحيفه نور ج 15 صفحه 230

    آنها را سوزانده‏اند و با اره آنها را دو نيم كرده‏اند و در كربلا آنطور كردند با اولاد رسول الله، لكن چون براى خدا بود و چون حق بودند، تمام مشكلات آسان مى‏شود. مشكلات، مشكلات مادى است، مشكلات مادى در مقابل معنويات نمى‏تواند عرض اندام كند، آنهائى كه به معنويت مجهزند، آنهائى كه به خدا متصل هستند و آنهائى كه به مبدا و حق متصل هستند، آنها را امور مادى از مقاصد خودشان باز نمى‏دارد.

    كسى كه انجام وظيفه براى خدا مى‏كند پيروز است

    و شما توجه داشته باشيد، شمائى كه خدمت به مستضعفين مى‏كنيد و شمائى كه خدمت به جنگزدگان مى‏كنيد و اميد است انشاء الله و هست اينطور كه انگيزه‏هاى شما انگيزه‏هاى اسلامى انسانى باشد، شما بدانيد كه در يك طاعت بزرگ هستيد و هميشه به طاعت حق تعالى قيام كرديد و ثواب شما، ثواب عبادتهاى پنجاه شصت ساله ديگران است و من اميدوارم كه اين كشور با همين قدرت كه تا اينجا آمده است و با همين تعهد و با همين بيدارى كه از اول قيام كرده است و تا اينجا رسانده است، باقى باشد اين نهضت و اين انقلاب و قيام تا صاحب اصلى انشاء الله بيايد و ما و شما و ملت ما امانت را به او تسليم كند و شما عزيزان متعهد، عزيزان متعهد و عزيزانى كه براى خداى تبارك و تعالى كار مى‏كنيد از هيچ امرى از امور، از انتقاداتى كه ممكن است بعضى از جناح‏هاى فاسد بكنند، چه در بنياد مستضعفين و چه در بنياد جنگزدگان، دلسرد نباشيد براى اينكه شما براى خدا انجام وظيفه مى‏كنيد و كسى كه انجام وظيفه براى خدا مى‏كند پيروز است. با قدرت، كارهاى خودتان را انجام بدهيد و با قدرت بهتر از سابق رسيدگى كنيد به امور و شما بدانيد كه رسيدگى به امور مستضعفان و رسيدگى به امور جنگزدگان كه اينها بندگان خدا هستند و خداوند به آنها عنايت دارد، از عبادات بزرگ است. خداوند انشاء الله به همه شما توفيق عنايت كند و به جنگزده‏هاى ما و به آنهائى كه جوان از دستشان رفته است، آنهائى كه خانمانشان از دستشان رفته است، صبر و اجر عنايت فرمايد.

    والسلام عليكم ورحمه الله

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 135 از 208 نخستنخست ... 3585125131132133134135136137138139145185 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/