صفحه 13 از 16 نخستنخست ... 3910111213141516 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 121 تا 130 , از مجموع 153

موضوع: اشعار کارو

  1. #121
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    زبان سکوت

    یک ساعت تمام ، بدون آنکه یک کلام حرف
    بزنم به رویش نگاه کردم
    فریاد کشید : آخر خفه شدم ! چرا حرف
    نمی زنی ؟
    گفتم : نشنیدی ؟ .... برو
    ....!!

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #122
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    پریشانی

    از بس کف دست بر جبین کوبیدم
    تا بگذر ازسرم ، پریشانی من
    نقش کف دست من! محو شد ، ریخت به هم
    شد چین و شکن ، به روی پیشانی من....!!

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #123
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    شیشه و سنگ

    او مظهر عشق بود و من مظهر ننگ

    وقتی که فشردمش به
    آغوشم تنگ
    لرزید دلش ، شکست و نالید که : آخ
    ....
    ای شیشه چه می کنی تو در
    بستر سنگ

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #124
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    آثار شب زفاف

    من زاده ی شهوت شبی چرکینم
    ...
    در مذهب عشق ، کافری بی
    دینم ...
    آثار شب زفاف کامی است پلید
    ...
    خونی که فسرده در دل خونینم
    ...!!

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #125
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    نام شب

    من اشک سکوت مرده در فریادم

    داد ی سر و پاشکسته ، در بی دادم

    اینها همه هیچ ... ای خدای شب عشق

    نام شب عشق را که
    برد از یادم ؟

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #126
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    باران

    ببار ای نم نم باران زمین خشک را تر کن

    سرود زندگی سر کن دلم تنگه
    ... دلم تنگه
    بخواب ، ای دختر نازم بروی سینه ی بازم

    که همچون سینه ی سازم
    همه ش سنگه... همه ش سنگه
    نشسته برف بر مویم شکسته صفحه ی رویم

    خدایا ! با چه کس گویم که سر تا پای این دنیا

    همه ش ننگه ... همه ش رنگه

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #127
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    آرامگاه عشق

    شب سیاه ، همانسان که مرگ هست

    قلب امید در بدرومات من شکست

    سر
    گشته و برهنه و بی خانمان ، چو باد
    آن شب ،‌رمید قلب من ، از سینه و فتاد

    زار و علیل و کور

    بر روی قطعه سنگ سپیدی که آن طرف

    در بیکران دور

    افتاده بود ،‌سکت و خاموش ، روی کور
    گوری کج و عبوس و تک افتاده و نزار

    در سایه ی سکوت رزی ، پیر و سوگوار

    بی تاب و ناتوان و پریشان و بی قرار

    بر سر زدم ، گریستم ، از دست روزگار

    گفتم که ای تو را به
    خدا ،‌سایبان پیر
    با من بگو ، بگو ! که خفته در این گور مرگبار ؟
    کز
    درد تلخ مرگ وی ، این قلب اشکبار
    خود را در این شب تنها و تار کشت ؟
    پیر
    خمیده پشت ؟
    جانم به لب رسید ، بگو قبر کیست این ؟
    یک قطره
    خون چکید ، به دامانم از درخت
    چون جرعه ای شراب غم ، از دیدگان مست

    فریاد بر کشید : که ای مرد تیره بخت

    بر سنگ سخت گور نوشته است ، هر
    چه هست
    بر سنگ سخت گور

    از بیکران دور

    با جوهر سرشک

    دستی نوشته بود

    آرامگاه عشق
    ....!!

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #128
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    برای مردن

    تا روح بشر به چنگ زر ، زندانیست

    شاگردی مرگ پیشه ای انسانی است

    جان
    از ته دل ،‌ طالب مرگ است ... دریغ
    درهیچ کجا ‌برای مردن جا نیست
    ؟

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #129
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    گــفـتگــــو

    گفتم :‌ای پیر جهان دیده بگو

    از چه
    تا گشته ، بدینسان کمرت؟
    مادرت زاد ، به این صورت زشت ؟
    یا که ارثی است تو را
    از پدرت ؟
    ناله سر داد
    : که فرزند مپرس
    سرگذشت من
    افسانه ست
    آسمان داند و دستم ،‌که چه سان

    کمرم تا شد و تا خورده شکست

    هر چه بد دیدم از این نظم خراب

    همه از دیده ی قسم دیدم

    فقر و بدبختی
    خود ،‌ در همه حال
    با ترازوی فلک سنجیدم

    تن من یخ زده در قبر سکوت

    دلم
    آتش زده از سوزش تب
    همه شب تا به سحر لخت و ملول

    آسمان بود و من و دست طلب

    عاقبت در خم یک عمر تباه
    ...
    واقعیات ، به من لج کردند
    ...
    تا ره چاره بجویم ز زمین
    ...
    کمرم را به زمین کج کردند
    ...!!

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #130
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    حدود جوانی

    از شمال محدود است ، به اینده ای که نیست

    به اضافه ی عم پیری و سایه
    ی مخوف ممات
    از جنوب به گذشته ی پوچی پر از خاطرات تلخ

    گاهی اوقات شیرین

    مشرق ، طلوع آفتاب عشق ، صلح با مرگ

    شروع جنگ حیات

    مغرب ، فرسنگها از
    حیات دور ، آغوش تنگ گور
    غروب عشق دیرین

    این چه حدودیست ! ایا شنیده ای و
    میدانی ؟
    حدود دنیای متزلزلی است موسوم به
    : جوانی

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 13 از 16 نخستنخست ... 3910111213141516 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/