صفحه 125 از 208 نخستنخست ... 2575115121122123124125126127128129135175 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,241 تا 1,250 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1241
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 167

    تاريخ: 18/1/60

    بيانات امام خمينى در ديدار با وزير دفاع و فرمانده نيروى هوائى، خلبانان و گروهى از پرسنل نيروى هوائى

    من اميدوارم كه اين پيوند محفوظ باشد، پيوند شما آقايان نيروى هوائى و دريايى و زمينى و ساير قواى مسلح با روحانيون و پيوندتان با ملت

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من كم كم به بزرگى اين عملى كه آقايان انجام دادند و طرح ريزى كه آقايان كردند، هر چه بيشتر صحبت شد بيشتر عمق مطلب را فهميدم. اين مسأله ثابت كرد كه بحمدالله جوانان عزيز ما به اتكاء به ايمان و به خدا كارها را طورى انجام دادند كه نظير اعجاز بود و من اگر از دعا چيزى بالاتر مى‏دانستم، آن را به آقايان هديه مى‏كردم لكن دعاى براى شما كه من مى‏كنم و كردم از همه هديه‏ها بالاتر است و من از خداى تبارك و تعالى مى‏خواهم كه شما آقايان در همه مراحل موفق باشيد و كشور خودتان و اسلام عزيز را حفظ كنيد و آن ريشه‏هاى فاسدى كه در كشور هست، با جديت خودتان از بين ببريد و من از همه ارتش، چه نيروهاى هوايى، چه نيروهاى زمينى و چه نيروهاى ديگر، دريايى و از همه قواى مسلح هميشه پشتيبانى كرده‏ام و مى‏كنم و از قول ملت هم همين عمل را انجام داده و مى‏دهم و شما را سزاوار اين مى‏دانم كه ملت همه پشت سر شما و پشتيبان شماها باشند، و من اميدوارم كه‏اين پيوند محفوظ باشد، پيوند شما آقايان نيروى هوايى و دريايى و زمينى و ساير قواى مسلح با روحانيين و پيوندتان با ملت. و شما اين مطلب را بايد درست توجه بكنيد كه اين روحانيين كه در بين شما مى‏آيند و يك كارهايى را انجام مى دهند (در آن حدودى كه بايد انجام بدهند) اينها به صلاح هم شما و هم كشور و هم اسلام است. دست‏هايى مى‏خواستند كه شما را از روحانيين جدا كنند و ملت را به شما بدبين كنند. بايد شما توجه به اين معنا بكنيد كه اگر چنانچه روحانيين همراه شما باشند، البته آنها در حدود آن چيزى كه مأموريت دارند بايد عمل كنند و به قوت خودش هم بايد باقى باشد و آنها پشتيبان شما هستند و وقتى كه نماينده روحانيين در پادگان‏ها باشند اين براى شما نفع دارد و اگر كسى اين معنا را بگويد كه اينها براى شما مثلاً ضرر دارد، اين صحيح نيست. ملت به واسطه همين معنا پشتيبان شما باقى مى‏ماند و من اميدوارم كه اين ارتباطى كه الان حاصل است بين همه قشرها، اين ارتباط محفوظ بماند و كشور ما با همين ارتباط مى‏تواند پيش برود. اگر چنانچه مثلا يك گله‏اى هم هست از بعضى از روحانيين جوان، اين را بايد به مراجعه به مثلاً من يا اشخاصى كه در آنجاها هستند آن حل بشود و حدود معلوم باشد. نه آقايان جلوگيرى كنند از آن حدودى كه آنها بايد عمل بكنند و نه آنهاتعدى كنند از

    صحيفه نور ج 14 صفحه 168

    آن حدودى كه دارند، به طورى كه هر كس مشخص باشد كه چه بايد بكند. روحانى كه در آنجا بايد تبليغات بكند مشخص باشد و نبايد كسى جلوگيرى از تبليغات او بكند. اگر يك وقت ديديد كه يك كسى گفت بايد جلوگيرى كرد، بدانيد دشمن شماست، دوست شما نيست و آنها هم نبايد از اين حدودى كه دارند تجاوز كنند براى اينكه تجاوز از حدود، در اسلام جايز نيست هر كسى حد خودش را بايد عمل بكند و اين يك سفارشى است كه من به شما آقايان كه هستيد و همه قواى مسلح اين معنا را مى‏گويم كه - در چيز زمينى - در آن پادگان‏هائى كه مال لشكر هست، در نيروى زمينى، در آنجا از قرارى كه شنيدم يك مقدار بد رفتارى شده است با روحانيون، در صورتى كه روحانيون آنجا كه باشند پشتيبانى شما را بيمه مى‏كنند، ملت پشتيبان شما خواهد بود و اگر اينها نباشند، براى شما يك چيزهائى درست مى‏كنند اشخاص كه شما را از چشم ملت بيندازند. آنها هم بايد در حدود خودشان، هم روحانيينى كه هستند به آن مأموريتى كه دارند بايد عمل بكنند و تجاوز هيچ نكنند و هم آنها كه مشغول فعاليت خودشان هستند جلوگيرى نبايد بشود. اگر چنانچه روحانيون هم در يك جايى مثلاً از آن حدودى كه دارند تخلف كردند بايد اطلاع بدهند تا جلوگيرى بشود. در هر صورت من ميل دارم كه يك انسجامى ما بين شما و روحانيت و مابين شما و ملت، بين خودتان، همه قواى مسلح باشد و اين انسجام است كه تواند اين كشور را نجات بدهد.

    وقتى كه شما كه داريد فداكارى مى‏كنيد و يك همچو معجزه اى را تقريباً ايجاد كرديد، وقتى ببينيد تمام ملت پشت سر شما ايستاده‏اند و از شما قدردانى مى‏كنند روحيه شما زيادتر خيلى خواهد شد، به خلاف اينكه شما يك كارى بكنيد ملت كارى به اين كار نداشته باشد. در رژيم سابق اگر يك كارى مى‏كردند، ملت اگر بر خلافش يك چيزى نمى‏گفت موافقش هم نبود، او كار خودش را مى‏كرد و كارى به اين حرف‏ها نداشت اما امروز شما مى‏بينيد كه ملت در همه جا، در همه امور كار دارد و اين از خصوصيات اسلام است و از خصوصيات كشور اسلامى است و جمهورى اسلامى، كه مردم خودشان در صحنه باشند و خودشان ناظر امور باشند. شما مى‏بينيد در اين جنگى كه شما داريد مى‏كنيد و فداكارى كه شما مى‏كنيد، ديگران هم هر كس به اندازه خودش دارد فداكارى مى‏كند، پشتيبانى مى‏كند و در همه جا الان مشغولند به اينكه، توافق دارند در اين معنا كه بايد اين پيشرفت بكند و با كمال جديت حتى آن بچه‏هاى كوچولو قلك هايشان را مى‏آورند و شكنند و مى‏دهند. اين سابقه ندارد در جايى اين براى اين است كه اينها از اسلام يك بادى آمده است و من اميدوارم كه اسلام به آن معنايى كه هست، در ايران پياده بشود. اگر پياده بشود، شما پيروزيتان صد در صد در همه جا هست و من باز هم تقدير مى‏كنم، از اين طرحى كه داديد، از اين اجرائى كه كرديد و از اين امر بزرگى كه شما انجام داديد، من تقدير مى‏كنم، چنانچه از همه قواى مسلح تقدير مى‏كنم كه مشغولند به فداكارى و مشغولند به كارهايى كه محول به آنهاست انشاءالله همه موفق و مؤيد و منصور باشيد و پيروز باشيد انشاءالله.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1242
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 169

    تاريخ: 19/1/60

    بيانات امام خمينى در جمع رئيس و اعضاى دادگا9ه‏هاى انقلاب اسلامى

    مى‏خواهند در جامعه، روحانيت را منزوى كنند و كنار بگذارند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اين كارى كه شما در آن دخيل هستيد، چه آقايانى كه مقام قضاوت را دارند و چه آنهائى كه مقام دادستانى را دارند و چه آنهائى كه سروكارشان با زندانى‏ها و با اين نحو زندانى هاست، اين كار كار بسيار مشكلى است و ارزنده. اما مشكل است براى اينكه مسأله قضاوت هميشه اينطور است كه يك طرف ناراضى است، همچو نيست كه دو نفر آدمى كه با هم اختلاف دارند اگر قاضى تشخيص داد كه يكى از آنها مجرم است، مجرم هم روى موازين اسلامى تصديق بشود و صحبتى نكند لااقل شايد در تمام افرادى كه محاكمه مى‏شوند و اينها محكوم مى‏شوند، محكومين ناراضى‏اند، چه محكوميت بحق باشد كه انشاءالله هست و چه خداى نخواسته محكوميت به ناحق باشد. خوب آن كه به ناحق است، صحيح است كه ناراضى باشد اما مسأله، مسأله مشكلى است. شمائى كه متكفل اين امر هستيد و سرو كارتان با يك همچو وضعيتى هست كه در مقام قضاوت آنطورى است بعدش هم وقتى منتهى شود به حبس وضعش آنطورى است كه شما داريد مى‏گوئيد، كار، بسيار كار مشكلى است لكن ارزنده است. مى‏ارزد به اينكه انسان در كارهاى مشكل كه وارد مى‏شود به اشكالاتش هم يك قدرى تن در بدهد. من الان نمى‏توانم يك مسأله همچو شسته و رفته اى عرض كنم، لكن آنى كه من عرض مى‏كنم راجع به همه قضاتى كه لابد اكثرا روحانيون هستند ديگر، يا همه يك مطلبى كه راجع به قضات من عرض مى‏كنم اين است كه مسأله قضاوت يك مسأله‏اى است كه در اسلام شايد در رأس مسائل باشد و سروكارش با جان مردم است، با مال مردم است، با نواميس مردم است. اين از مسائل بسيار مشكل و حلش هم بسيار مشكل و شرايط قاضى هم خيلى زياد و ما امروز آنقدر قاضى كه داراى همه شرايط باشد نداريم ولى خوب مشغولند به اينكه انشاء الله تهيه كنند.

    لكن آنهائى كه حالا متكفل هستند و تشخيص داده شدند، چه در قم و در تهران به اينكه صلاحيت اينكه رسيدگى بكنند دارند، اينها بايد بسيار توجه به اين معنا بكنند كه امروز آن كه هدف اولى است، روحانيت است. براى همه اين دستجات آن كه هدف اولى است كه مى‏خواهند در جامعه اينها را منزوى كنند و كنار بگذارند، روحانيين‏اند و اگر چنانچه اين قضاتى كه سروكارشان با مردم و با مجرمين است و آنها هم اهل اين هستند كه داد و قال بكنند و اظهار نگرانى بكنند و اين مسائلى كه

    صحيفه نور ج 14 صفحه 170

    مى‏گوئيد، اگر بنا باشد خداى نخواسته يك وقت يك جائى يك خلافى واقع بشود، خوب اين خلاف را آنها دامن مى‏زنند، تبليغ مى‏كنند، و چه مى‏كنند، زياد جلوه مى دهند، اينطور نيست كه يك مردمى باشند متعهد به اسلام باشند كه نخواهند دروغ بگويند.

    شما گرفتار يك جمعيتى هستيد كه خودشان، خودشان را بيهوش مى‏كنند و داغ مى‏كنند براى اينكه گردن شما بگذارند

    همين ديشب يا ديروز بود كه يك آقائى به من گفت كه من رفتم منزل فلان شخص، شخصيت، وقتى از پيش آن شخص بيرون آمدم بعضى از اشخاصى كه در دفتر اين آقا بودند گفتند كه شكنجه شده اگر بخواهيد ببينيد اينجا يكى هست، ايشان گفتند بله من مى‏خواهم ببينم. ايشان گفتند كه من رفتم ديدم كه يك شخصى روى چيزش را باز كرد آنجا، گفت كه اينها با سيگار هست و من را داغ كردند، من را چه كردند. و اسم فلان آدم هم با همين سيگار رويش ثبت بود، اسم يكى از مقامات محترم قضائى، اسم او را مى‏گفت كه آن شخص مدعى بود كه اينها با سر سيگار اينجورى كردند و من را شكنجه كردند و داغ كردند و آن اسم هم رويش بود يعنى آن اسم را به قول او با سر سيگار آنجا نوشته بود. ايشان گفتند كه من ابتدائاً به نظرم آمد كه خالكوبى كردند. بعد با او صحبت كردم گفتم كه كى شما را گرفت؟ گفت كه يك دسته‏اى تو بيابان آمدند و يك اتومبيل بود و من را گرفتند و شكنجه كردند و چه گفتند. خوب شناختى آنها را؟ گفت نه سرو كله‏شان را بسته بودند آنها. گفتم كه كجا شما را اين شكنجه را دادند؟ گفت كه در همان اتومبيل اين شكنجه را دادند و آنها هم پاسدار بودند. گفتم خوب تو كه مى‏گوئى سرو كله‏شان را بسته بودند از كجا مى‏گوئى پاسدار بودند، شايد رفقاى خودت بودند. گفت، ماند و نتوانست جواب بدهد. بعد من گفتم كه تو از اين منافقين هستى و اينجا آمده‏اى شكايت مى‏كنى، پاشو برو. اينها يك همچو وضعى دارند بلكه من شنيده‏ام از يك نفر آدم كه در چيز قضائى بود كه در فلان جا (حالا يادم نيست مثل اينكه شيراز را مى‏گفت) كه بعضى از اينها، آن رفيق خودشان را بيهوش مى‏كنند و شكنجه مى‏كنند براى اينكه بگويند شكنجه ما داريم. شما سرو كارتان با يك همچو مردمى است. شما بخواهيد كه هيچ ناملايم نداشته باشيد در يك همچو مسائل مشكلى، اين نمى‏شود يك همچو چيزى، شما مشكلات زياد داريد و اين مشكلات هم بسياريش تحميل مى‏شود به روحانيون كه اينها هستند كه چه مى‏كنند، شايد زياد از اين ورو آن ور اينطور شكايات مى‏آيد و بسياريش اصلش هيچ اصلى ندارد، ممكن هست كه تويش هم يك چيزى باشد و همين طور دادستانى‏ها، آنها هم بالاخره ناراضى درست مى كنند براى اينكه قاضى بحق هم باشد، آن طرف ناراضى مى‏شود و وقتى ناراضى شد داد و قال مى‏كند، آنوقت اين مال اشخاص عادى است اما آنهائى كه از اول انقلاب مى‏خواستند كه يك مسائلى براى خودشان باشد، در انقلاب كارى نكرده بودند لكن مى‏خواستند بهره بردارى كنند و حتى مثلاً رئيس جمهور باشند، خوب نشدند، بعدش شروع كردند به كارهائى كه همه مى‏دانيد و شما سرو كارتان با يك همچو اشخاصى هست كه در همه جا توطئه است، در

    صحيفه نور ج 14 صفحه 171

    بيرون حبس هم توطئه است، در بيرون حبس هم توطئه است، درجبهه‏ها هم الان هست، همه جا هست اين مسائل منتها شما در يك محيط محدود هستيد و آنها هم در آن محيط محدود تمام همشان اين است كه وضع زندان را به آنطورى كه مى‏گوييد، بكنند، من اعتقادم اين است كه شماها اينكه در يك جاى محدودى كه خودتان نشسته ايد و يكى هم من هستم كه با شما نشسته‏ام، اين مسائل راگوئيد، اين مسائل بايد در جامعه به مردم عرضه بشود يعنى به شماها نسبت زياد دادند و من مكرر از بعض آقايانى كه مى‏شناسند شماها را، شماها را تطهير كردند، گفتند دروغ است اين حرف‏ها. خوب شما پيش من گوئيد كه دروغ است اين حرف‏ها، خودتان هم پيش من اين شكايات را داريد، لكن جامعه نمى‏داند. آنها بين مردم پخش مى‏كنند به هر طورى كه مى‏خواهند، مع‏الاسف بعضى مقامات هم باور مى‏كنند، همين باور دامن زده مى‏شود به آن، شما در يك محيطى هستيد با اين گرفتارى مواجه هستيد لكن گرفتاريتان را به مردم نمى‏گوئيد، آنها كه براى شما گرفتارى پيش مى‏آورند آنها مى‏روند داد و قال مى‏كنند و عكس مسأله را نشان مى‏دهند، بعضى از شما را يك آدم كذا و كذا نشان مى‏دهند در صورتى كه من از اشخاص مورد اطمينان منجمله آقاى محمدى شنيده‏ام، اشخاص بسيار متعهد و مسلم و چيز. اما خوب، بين من و ايشان است اين حرف، شما هم در يك همچو محيط كوچك داريد اين حرف‏ها را مى‏زنيد و من آنى كه مى‏گويم اين است كه كار مشكل است لكن باشيد شما يك قدرى مقاومت داشته باشيد، البته من نه اينكه خودم مقاومتى دارم اما ميل دارم شما داشته باشيد. شما الحمدالله جوان هستيد و باز آن مقاومت جوانى را داريد. در اين مشكلات هر كس زيادتر گرفتار باشد و مقاومت كند زيادتر پيش خدا آبرو دارد، ارج دارد. البته شما الان گفتيد كه ما اينقدر كار زياد هست كه ما به آن نتوانستيم برسيم لكن اين مقدارى هم كه رسيده ايم اين همه صداها بلند شده است. من هم مى‏دانم اين معنا را، من هم مى‏دانم كه آن كه قاضى است، آن كه رئيس محبس است، آن كه دادستان است، آن كه وكيل مدافع است، همه اينها گرفتارى دارند، هر كدام به اندازه يك مقدارى كه سعه شعارشان تا آن اندازه است، لكن مردمى كه در خارج هستند نمى‏دانند، آن مردم خيال مى‏كنند كه همچو كه يك كسى رفت در حبس، اول شروع مى‏شود به كتك زدن و داغ كردن و چه كردن و بعد هم تا آخر همين طور. شما هم از اين ور مى‏گوئيد كه اين مسائل هيچ نيست در آنجا بلكه آنها دارند ما را داغ مى‏كنند و ما را شكنجه مى‏دهند، آنها پاسبان‏ها را دارند كتك زنند و پاسبان‏ها به آنها حرفى نمى‏زنند. اين مسأله بايد براى مردم روشن بشود، بايد گفته بشود به مردم. آن آقايانى كه آمدند و حبس‏ها را ديدند، باز تا حالا نيامدند پيش من كه مسائل را به من درست بگويند، جسته و گريخته من بعضى وقت‏ها از مثلاً بعض اشخاص محترم مى‏شنوم كه مسائل، مسائل دروغ بوده، آنطور نبوده. وقتى شما گرفتار يك جمعيتى هستيد كه خودشان، خودشان را بيهوش مى‏كنند و داغ مى‏كنند براى اينكه گردن شما بگذارند و وقتى شما گرفتار يك جمعيتى هستيد كه بچه‏هاى كوچكشان در خيابان‏ها مى‏آيند و فرياد مى‏زنند و داد مى‏زنند براى اينكه مردم را وادار كنند كه با آنها مقابله كنند، توقع اين را نداشته باشيد كه آرام و راحت در آنجا باشيد، شما بايد توقع اين را داشته باشيد كه هر روز همين بساط داشته باشيد و زيادتر از اين هم داشته باشيد. لكن كار يك كار

    صحيفه نور ج 14 صفحه 172

    مهم شريفى است براى اينكه هم قضاوت در عين حالى كه بسيار شغل مهم شريفى است لكن خوب خطر براى قاضى دارد و مسأله خطرناكى است و هم زندانبانى و رئيس زندان شدن و پاسدار در زندان شدن و اينها همه‏اش از چيزهاى مشكل است، سر و كار با يك عده‏اى كه به هيچ چيز پايبند نيستند، آنهائى كه مى‏خواهند اصل اساس را از بين ببرند، سر و كار با اينها هست، وقتى سر و كار با اينها هست، با آنهائى كه به اين انقلاب اسلامى هيچ وقت عقيده نداشتند و نخواهند داشت و اين انقلاب اسلامى را مضر به حال خودشان و اربابانشان مى‏دانند، شما سر و كارتان با اينهاست، توقع اين را نداشته باشيد كه آنها مثل يك اشخاص عادى با شما رفتار كنند، اين مسائل واقع مى شود.

    محبس يك جائى است كه تربيت بايد بشوند مردم در آن محبس اسلامى

    لكن شما كوشش كنيد كه همين طورى كه مى‏گوئيد كه ما رفتارمان خوب است، رفتار را خوب كنيد با اينها. آنهائى كه مى‏شود واقعا با آنها چيز شد، موعظه‏شان كرد، نصيحت كرد، فلان كرد، از بين آنها ببريد يك جاى ديگر نصيحت‏شان كنيد، اشخاص بيايند، روحانيون بيايند، با آنها صحبت كنند، خودتان صحبت كنيد بلكه اينها تربيت بشوند. محبس يك جائى است كه تربيت بايد بشوند مردم در آن محبس اسلامى. من آنوقتى كه در حبس بودم اين اشخاصى كه در آنجا زندانبان بودند، آنها مى‏آمدند پيش من مى‏نشستند صحبت مى‏كردند، يك دفعه كه من ديدم يك جائى صدا بلند شد و مثل اينكه يك شكنجه‏اى در آنجا بود، شكجنه‏ها را اگر بود جاهاى ديگر مى‏بردند، مثل اينكه آنها مى‏خواستند به من هم بفهمانند كه اينها هم هست در كار، من بعدش كه آمدند آنجا گفتم آقا اين چه بساطى است كه شما درست كرديد؟ زندان بايد تربيت كند اشخاص را، بايد يك مكتب باشد زندان، وقتى مى‏آيند آنجا اگر يك دزدى است دزدى‏اش را از او بگيريد و بيرونش بفرستيد، تربيتش كنيد. البته آنها عذر آوردند كه نه مسأله اصلش شكنجه‏اى در كار نبود و يك پاسبانى كرده بود، يك سيلى به آن زدند و فلان، ولى دروغ مى‏گفت. در هر صورت زندان اسلامى بايد روى همان موازين اسلامى باشد، همانى كه وقتى كه شخص اول اسلام، حضرت امير را ضربت به او مى‏زند بعد كه مى‏بردندش سفارش مى‏كند كه اين را به همان غذائى كه خودتان مثلاً ماها مى‏خوريم بدهيد به آنها و همانطور چه بكنيد. وقتى مواجه بشوند اينها با يك اخلاق صالح و خوبى، يك دسته‏شان كه توطئه گرند و اينها كه اصلا دنبال اين مسائل نيستند، اما يك دسته ديگر از مردم، اينها كم كم آرام مى‏شوند، كم كم همانطورى كه گفتيد بعضى‏هايشان تربيت شدند، تربيت مى‏شوند و بايد اينها را با اخلاق خوب و با رفتار خوب و اينها تربيت كرد و كار، كار بسيار مشكلى است هر كه باشد از دم در مى‏رود لكن من دعا مى‏كنم كه شما مقاومتتان زيادتر باشد و رفتارتان هم انشاء الله همانطورى كه تا حالا هست، خوب باشد با آنها.

    آنها باطل خودشان را منتشر مى‏كنند و شما حق خودتان را بيان نمى‏كنيد

    و اينهائى كه مى‏گوئيد، بايد گفته بشود به مردم. شما بيائيد پيش من بگوئيد، هيچ اثرى ندارد،

    صحيفه نور ج 14 صفحه 173

    فرض كنيد من هم اعتقادم اين شد اما اين جامعه است كه آنها سمپاشى مى‏كنند و شما حق خودتان را بيان نمى‏كنيد، اينها باطل خودشان را دارند منتشر مى‏كنند و همانطورى كه مى‏گوئيد جورى مى‏كنند كه ديگر پاسدار نخواهد آنجا بماند و بگويد كه خوب، ما را در جامعه دارند، اينها دارند اينجا ما را كتك مى‏زنند مردم هم از آن طرف مى‏گويند كه ما شكنجه گر هستيم. يك همچو مواجهه‏اى الان هست بين اشخاصى كه مى‏خواهند اصل اين نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى را در بين همه جامعه‏ها از بين ببرند و مشوه كنند و بد نام كنند و وقتى انسان با اينها مواجه شد خوب، بايد خيلى با استادى عمل بكند كه اينها خيلى دسستشان يك مسأله‏اى نيايد. البته كار، كار بسيار مشكلى است و انشاء الله اجر داريد در اين كار و من اميدوارم كه خداوند به شما قدرت بدهد كه در مقابل اين ناملايماتى كه هست شما پايدار باشيد لكن باز هم تكرار مى‏كنم، من هر يك از اين آقايانى كه آمدند و مطالبى كه عمل كردند و گفتند، به من گفتند، به اينها گفتم اين فايده ندارد بايد برويد عرضه كنيد به مردم، بگوئيد بيايند بگويند، بگوئيد مسائل اين است، بيايند خلافش را بگويند و بيايند مردم ببينند، اشخاص بيايند ببينند، از مقامات اشخاص را بفرستند بيايند ببينند اين جاها را، اشخاصى كه از خارج مى‏آيند، بيايند ببينند اين زندان‏ها را، بيايند ملاحظه كنند مسأله چه جورى است و از آن ور ببينند اينها چه دارند مى‏گويند تا انشاءالله اميدوارم كه انشاءالله اين امور به تدريج درست بشود و دل‏هاى خودتان را قوى كنيد كه شما پيروز هستيد انشاءالله.

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1243
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 174

    تاريخ: 20/1/60

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از برادان و خواهران معاود عراقى در آستانه سالگرد شهادت آيت الله سيد محمد باقر صدر

    اين ملت‏ها هستند كه بايد قيام كنند و خودشان را از دست اشرار نجات دهند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    شهادت مرحوم آيت الله صدر را به همه ملت‏هاى مستضعف جهان و به مسلمين خاصتا و به عراق و ايران بالاخص تسليت عرض‏كنم. برادرهاى من! عزيزان ما كه از اوطان خودتان آواره شديد! در اين گرفتارى‏هاى شما در طول حكومت بعث، ما هم مبتلا بوديم در ايران و شما در عراق. ما در ايران گرفتار يك حكومت ديكتاتور خبيث كه با ملت ما آن كرد كه مغول آنطور نكرد، علماى ما را تبعيد، آواره از اوطان خودشان كرد و بعضى را شهيد، نساء ما را بى‏احترامى و احترام آنها را از بين برد، جوان‏هاى ما را در حبس‏ها و در زجرها حتى بعضى از آنها را چنانچه گفته‏اند در تاوه بو دادند و بعضى از آنها را، پاى آنها را اره كردند، روحانيان بسيارى از بلاد ما را، از بلاد خودشان تبعيد و در حبس نگه داشتند و با وضع فجيح به آنها اهانت و ظلم كردند. شما هم در طول اين حزب فاجر كافر مبتلا بوديد به همان نحو ابتلائاتى كه ما داشتيم. جوان‏هاى شما را به جرم اينكه براى زيارت حضرت سيدالشهدا رفتند، در بين راه گرفتند و با آنها آنطور سبعانه عمل كردند، علماى شما هم گرفتار اين حزب فاجر فاسد بود. با مرحوم آيت الله حكيم آن كردند كه ما شاهد بوديم و مرحوم آيت الله صدر را به جرم اينكه از ظلم آنها شكايت داشت و مى‏خواست حكومت اسلام برقرار باشد شهيد كردند و خواهر مكرمه مظلومه ايشان را هم شهيد كردند. ما شهيد داديم، شما هم شهيد داديد، ما در حبس بسر برديم شما هم بسر برديد، لكن خداى تبارك و تعالى خواست كه ملت ايران را از زير بار ظلم بيرون بياورد و به آنها توفيق داد كه در سايه وحدت و اتكال به خداى كريم بر حكومت جائر وقت غلبه كردند و او را از كشور خودشان راندند و دست قدرت‏هاى بزرگ را از كشور خودشان كوتاه كردند و يك حكومت اسلامى‏انسانى در ايران مستقر كردند و مع‏الاسف دست‏هاى ظالم خارجى در كار است و از اول در كار بود كه نگذارند اين حكومت اسلامى مستقر بشود و نگذارند در ساير كشورهاى اسلامى هم حكومت دست خود ملت باشد و اين آدمى كه در عراق آن همه جور و ستم كرد، براى خاطر به دست آوردن دل قدرت‏هاى بزرگ، به ايران تجاوز كرد آن هم به محل‏هاى عرب نشين، اين شخص و اين جرثومه فساد كه با اسم عروبت به اسلام مى‏تازد، با ملت عرب و با عرب نشين ايران آن كرد كه‏

    صحيفه نور ج 14 صفحه 175

    محمد رضا به همه ايران و بدتر از او، عرب‏هاى ايران را كشت و يا آواره كرد و زن و بچه‏هاى مناطق عرب نشين را و ساير مناطق را براى خاطر به قول خودش عروبت و به حسب واقع براى شيطان بزرگ و برادرهاى شيطان بزرگ آنقدر قتل عام كرده است كه قبرستان‏هاى ايران مضاعف شده است در زمان حكومت جائر اين سفاك، و چاره جز وحدت كلمه و اتكاء به خدا نيست. من در سابق كه ايران بودم، قبل ار اينكه تبعيد بشوم و منتهى بشود كه به عراق بيايم گمان مى‏كردم كه عشاير عرب كه داراى سلاح هم بودند در مقابل اين حكومت خواهند ايستاد و خواهند او را به جاى خود نشاند، لكن بعد از اينكه آمدم به عراق تعجبم بيشتر شد كه ديدم در حضور همين عشاير و در حضور همان ملت، رئيس روحانى ملت عراق و ملت اسلام را محاصره كردند و تحت الحفظ از بغداد به نجف آوردند و آنهم مظلومانه بايد بگوئيم به شهادت رسيد. اگر ملت عراق بخواهند از گرفتارى كه دارند و داشتند و از تحت ستم اين ستمكاران خارج بشوند چاره ندارند جز آنكه همان نحو كه ايران اجتماع كرد و ملت متحد شد و با اتحاد كلمه و اتكال به خداى تبارك و تعالى آن حكومت جائر را ساقط كرد با اينكه آن حكومت قدرتش بسيار بيشتر بود از اين حكومت بعثى و صدام بسيار خبيث، معذلك ملت ايران توانست با اينكه سلاح نداشت اين جرثومه فساد و اين سلسله خبيث سلاطين كه در طول تاريخ مجرمترين افراد انسان‏ها بودند منقرض كند و به جاى او جمهورى اسلامى را مستقر نمايد، عراق هم چاره‏اى جز اين ندارد، اين ملت‏ها هستند كه بايد نهضت كنند، قيام كنند و خودشان را از دست اشرار نجات بدهند. نبايد ملت‏ها بنشينند تا اينكه از جاى ديگر و كسان ديگر آنها را نجات بدهند. مبدا نجات از خود ملت است. ايران با اينكه هيچ كشورى با او مساعدت نكرد بلكه تمام كشورهاى اسلامى و غير اسلامى الا كمى از آنها با او مخالفت كردند و طرفدارى از رژيم كردند معذلك چون ملت خواست انقراض اين سلسله خبيثه را، عمل شد. ملت اگر مطلبى را بخواهد، نمى‏شود به او تحميل كرد، نمى‏شود خلاف او را به او تحميل كرد. ملت عراق نبايد بنشينند و منتظر اين بشوند كه يك دستى از خارج بيايد و آنها را نجات بدهد. ملت عراق، ملت مسلم و تابع اسلام و قرآن كريم و مخالف با استبداد، مخالف با ستمگرى، مخالف با خوهاى سبعى و حيوانى و ملت بايد تبعيت از اسلام بكند و خود ملت و ملت بايد خودشان را نجات بدهند. ملت ايران با ملت عراق دو نيست و با ملت‏هاى مسلم ديگر هم دو نيست، اين يك ملت است و داراى يك ميليارد جمعيت، يك ملت است و داراى خزائن بيشمار و مع‏الاسف به واسطه انحراف اكثر دولت‏هاى اسلامى اين يك ميليارد انسان در تحت فشار قدرت‏هاى شيطانى بزرگ است و اين خزائن عظيم اين كشورهاى اسلامى به حلقوم اين قدرت‏هاى بزرگ فرو مى‏رود. ملت‏ها بايد قيام كنند و خودشان را از دست حكومت‏هاى خودشان و قدرت‏هاى بزرگ نجات بدهند اگر ملت ايران نشسته بود و چشم به اين دوخته بود كه از خارج كسى كمك كند و او را نجات بدهد، تا آخر تحت همان فشارها بود و حكومت جائر پهلوى حكومت مى‏كرد. لكن انتظار نكشيد و با اينكه دولت‏هاى شرق و غرب به كمك محمدرضا بودند و پشتيبان او بودند، معذلك با همه قدرت‏هاى خارجى و با قدرت‏هاى بزرگ نظامى كه در داخل داشت. وقتى ملت يكپارچه قيام كرد، زن و مرد، كوچك

    صحيفه نور ج 14 صفحه 176

    و بزرگ فرياد كرد كه ما نمى‏خواهيم اين حكومت جائر و اين سلطنت كافر را، هيچ يك از قدرت‏هاى خارجى نتوانست كه جلوگيرى كند و قدرت‏هاى داخلى هم برگشتند از او و متصل به ملت شدند. ارتش عراق هم اگر مسلمان عراق قيام كنند، به آنها متصل خواهند شد و اين ريشه فساد را از آنجا خواهند كند.

    قيام بر ضد كشور اسلامى و حكومت اسلامى در حكم الحاد و كفر است

    اخيراً در يك نوشته‏اى ديدم در يكى از خبر گزارى‏ها كه دولت عراق مى‏گويد كه ما هميشه مسلمان بوديم و شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيغمبر مى‏دهيم پس ما مسلمانيم و شما چرا ما را كافر حساب مى‏كنيد. من به آنها مى‏گويم كه شما قبل از اينكه ما صحبت از اين بكنيم، از قبل آيت‏الله حكيم رضوان‏الله عليه تكفير شده‏ايد. ملت عراق مسلمند لكن اين حزب بعث عقايدشان، عقايد اسلامى نيست و مورد تكفير رئيس ملتشان شدند و اين اظهار اسلامى كه صدام و امثالش مى‏كنند مثل آن اظهار اسلامى است كه محمدرضا مى‏كرد. من احتمال مى‏دهم كه محمدرضا در باطن ذاتش مسلمان باشد لكن مسلمان بدتر از كافر، لكن نسبت به صدام اين احتمال را هم نمى‏دهم كه بر حسب ذاتش به اسلام گرايش داشته باشد. قيام بر ضد كشور اسلامى و حكومت اسلامى كه الان در ايران مستقر است. همين قيام بر ضداو، در حكم الحاد و كفر است و اين آدم در عين حالى كه به قول خودش مسلم است. قيام بر ضد اسلام كرده است. جرم ملت مسلمان ما جز اين نيست كه مى‏خواهد دست قدرت‏هاى بزرگ از خزائن او و از ملت او كوتاه و خودش حكومت اسلامى داشته باشد و از اول هم حكومت اسلامى را مى‏خواست و حكومت اسلامى را رأى داد و مستقر كرد و به همين جرم مورد مواخذه ابر قدرت‏ها و تجاوز پيوندهاى پوسيده به ابر قدرت‏ها شد. صدام گفته است كه اگر چنانچه به مقاصد من عمل نكنيد من بيشتر از اين كشور شما را خراب مى‏كنم. تو هر چه توانستى كرده‏اى و هر چه بتوانى مى‏كنى و بيشتر از آن هم نتوانستى كه بكنى، نه اينكه نخواستى بكنى، تو اگر بتوانى تمام مسلمين ايران را خواهى كشت. لكن اين خيال باطلى بود كه كردى و گمان كردى كه ملت ايران بى‏تفاوت است اگر تو هجوم بياورى به كشورش و ارتش ايران ضعيف و ناتوان است. و به تو فهماند ملت و ارتش كه مسأله آنطور كه تو حساب كرده بودى و آنطور كه قدرت‏هاى بزرگ حساب كرده بودند، آنطور نبود و همان وقت كه تو هجوم كردى و ناگهان هجوم كردى، جلوى ترا گرفتند و پس از آن يك قدم هم پيش نيامدى و حالا هم هر روز عقب‏تر خواهى رفت و اگر نبود خوف اينكه ملت شريف عراق صدمه ببيند، اگر ما هم و ارتش ما هم و ملت ما هم مثل صدام فكر مى‏كرد كه بايد پيش برد ولو به كشتن ملت‏ها، ولو به كشتن بچه‏ها و زن‏ها و پيرمردها، اگر يك همچو برنامه‏اى بود، امروز مى‏ديدى كه عراق ديگر كسانى را كه بتوانند انجام كارى بدهند ندارد، لكن كشور ما متعهد به اسلام است و ارتش ما متعهد به اسلام است و ارتشى است كه از بالاى سر شهرهاى بزرگ عراق مى‏گذرد و در آخرين نقطه عراق در مرز اردن مى كوبد مراكز نظامى عراق را و يك بمب در شهرهاى عراق نمى‏اندازد. اين كشور، اسلامى‏

    صحيفه نور ج 14 صفحه 177

    است و اين لشكر اسلامى و اين قواى مسلحه اسلامى است و آن كسى كه مى‏كوبد مسلمين را و آواره مى‏كند مسلمين عرب را و به تباهى مى‏كشد كشور اسلامى را به جرم اسلاميت، آن كس در سلك مسلمين نيست. هر چه هم فرياد بزند كه من مسلمم، فرياد بزند كه من شهادت مى‏دهم، لكن اين اسلام نفاق است كه بسيارى اين شهادت‏ها را مى‏دهند و در صدر اسلام هم مى‏دادند، لكن منافقينى بودند كه بالاتر از ساير كفار بودند. و من از خداى تبارك و تعالى خواستارم كه ملت‏هاى مسلم را بيدار كند و ملت عراق را هوشيار كند، و خودشان را از قيد و بند اين قدرت‏هاى بزرگ و اين جرثومه‏هاى فسادى كه به اسم اسلام، مسلمين را قتل عام مى‏كنند و به اسم اسلام احكام اسلام را زير پا مى‏گذارند و با اسم اسلام علماى اسلام را شهيد مى‏كنند، آن هم مثل سيد محمد باقر صدر كه مغز متفكر اسلامى بود و اميد اين بود كه اسلام از او بهره بردارى‏هاى زيادترى بكند و من اميدوارم كه كتاب‏هاى اين مرد بزرگ مورد مطالعه مسلمين قرار بگيرد و انشاء الله خداوند تعالى او را با اجداد بزرگش محشور فرمايد و خواهر بزرگوار مظلومه او را هم با جده اش محشور كند و اميدوارم كه ملت‏اسلامى با قيام خود دست قدرت‏هاى بزرگ را از كشور خودشان كوتاه كنند.

    والسلام عليكم رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1244
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 178

    تاريخ: 22/1/60

    فرمان امام خمينى به حجت الاسلام صفائى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    جناب حجت‏الاسلام آقاى حاج شيخ غلامرضا صفائى دامت افاضاته‏

    جنابعالى را به رياست اداره سياسى‏ايدئولوژيك ارتش جمهورى اسلامى ايران منصوب مى‏نمايم. اميدوارم در زمينه مكتبى كردن ارتش در تمام زمينه‏ها و قسمت‏ها در حوزه مسؤوليت خويش اقدام نمائيد. از خداوند متعال توفيق جنابعالى را خواستارم.

    والسلام

    روح‏الله‏الموسوى‏الخمين

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1245
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 179

    تاريخ: 22/1/60

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اقشار مختلف مردم مرزنشين ماكو، اعضاى دادگاه انقلاب اسلامى مركز، پاسداران زندان اوين و عشاير بختيارى مسجد سليمان

    اين توجه ملت بزرگ و حضور زن و مرد جامعه اسلامى ما اميد بخش است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    شما كه از مرزهاى دور كشور آمده‏ايد و در خدمت اسلام كوشش كرده‏ايد و كوشش مى‏كنيد خوش آمديد. امروز ايران همانطور كه مى‏دانيد مورد هجوم خارجى و توطئه‏هاى داخلى است، لكن اين توجه ملت بزرگ و حضور زن و مرد جامعه اسلامى ما اميد بخش است و اين حضور شماها در صحنه اميد اين را مى‏دهد كه نه توطئه‏هاى داخلى موفق بشوند به آن طرح‏هاى شيطانى خودشان و نه هجوم خارجى بتواند اين ملت را آسيب برساند. سرتاسر ايران ملتى است كه همانطور كه در اول نهضت حاضر صحنه بودند و با حضور خودشان بيمه كردند اين كشور را و اسلام را، الان هم در سرتاسر كشور همه حضور دارند در صحنه.

    آنها كه خيال كردند يا تبليغ مى‏كنند به اينكه مردم ديگر در آن مسائل اسلامى و در جمهورى اسلامى سست يا بى‏تفاوت و در بعضى تبليغات هم هست كه مخالف شده‏اند، مردم از جمهورى اسلامى رو برگردانده‏اند، اينها بيايند ببينند سرتاسر كشور اسلامى را، زن و مرد مسلمان اين كشور را و زن و مرد تمام فرق مختلفه‏اى كه در اين كشور هست (الا بعض ريشه‏هاى پوسيده از رژيم سابق يا بعضى سر سپردگان به شرق و يا سر سپردگان به غرب كه اينها قابل توجه نيستند) تمام مسلمان‏ها و كسانى كه از اقليت‏هاى مذهبى هستند و پايبند به جمهورى اسلامى هستند، تمام اينها در سرتاسر كشور با همان شور و شوقى كه در اول نهضت داشتند امروز هم به همان نحو در ادامه نهضت شور و شوق را دارند. شما كه از سرحدات، از ماكو، دورترين نقاط كشور، به اينجا آمده‏ايد كى شما را الزام به آمدن كرد و كى شما را به زور وادار كرد كه بياييد و اظهار كنيد كه ما براى اسلام همانطور كه از اول بوديم حالا هم هستيم؟ اين جز آن حس اسلامى شما و ايمان واقعى شما چيز ديگرى هست؟ اگر در رژيم سابق مى‏خواستند شما را با زور هم بياورند به اينجا، مى‏توانستند اينطور مجتمعا بياورند؟ كى الان شما را وادار كرد به اينكه از اين راه‏هاى بسيار دور بياييد و پيوند با اسلام را تجديد كنيد و حضور خودتان را در صحنه، در جبهه‏ها و در پشت جبهه‏ها اثبات كنيد؟ اين غير از آن ايمانى است كه در شما هست و آن عرق اسلامى و وطن دوستى، غير از اين چيز ديگرى هست؟

    صحيفه نور ج 14 صفحه 180

    شماها بايد در سرتاسر كشور، جوان‏ها و پيرها و زن ها و مردها و كودكان بايد با اجتماعات خودتان و با حضور خودتان در صحنه، دست قدرت‏هاى بزرگ را همانطور كه قطع كرده‏ايد، اجازه ندهيد كه ثانياً بتوانند در اين كشور يك كارى انجام بدهند. الان هم شما مورد هجوم هستيد و بيشتر مورد تبليغات سوء و توطئه‏هايى كه در سرتاسر كشور هست، ملت ما مورد اين تبليغات هست، لكن اين اجتماعات شما در مسائل اسلامى و در مسائل كشور دست رد به سينه تمام توطئه گرها و تمام اجانب كه باز چنگ و دندانشان را تيز كردند كه كشور شما را مثل سابق به غارت ببرند، دست رد به سينه اينها خواهيد زد و اميد است انشاء الله خداوند شماها را و همه ملت را موفق كند و اسلام را به آنطورى كه دلخواه است و آنطورى كه خواست خداى تبارك و تعالى هست به آنطور در اين كشور پياده كنيد و اين محتاج است به اينكه تمام كشور ما و تمام ملت ما حاضر باشند در صحنه و خودشان ناظر باشند كه اگر كسى تخطى از اسلام و تخطى از قوانين اسلام بكند، او را سرزنش كنند و او را از صحنه خارج كنند. من از خداوند تبارك و تعالى توفيق همه شماها را و همه ملت را و همه مستضعفين جهان را خواستارم و از شما كه از اين راه‏هاى دور آمديد و در اين محل حقير و تنگ مجتمع شديد تشكر مى‏كنم و دعا مى‏كنم كه همه شما به سعادت دنيا و آخرت برسيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1246
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 181

    تاريخ: 24/1/60

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از كشاورزان و اهالى شهرستان‏هاى گرگان، على‏آباد، گنبد و تركمن صحرا

    ما در سايه آرامش و وحدت مى‏توانيم اين كشور را به مقاصد عاليه اسلامى برسانيم‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    از تمام برادرانى كه از راه‏هاى دور، از گرگان، از گنبد، از بلوچستان، برادران اهل سنت و برادران شيعى در اين مكان تشريف آورده‏اند، تشكر مى‏كنم و دعا مى‏كنم كه انشاء الله همه موفق باشند به اينكه مقاصد اسلام را در اين ايران عزيز پياده كنند. شما برادران دانيد كه به هر نحوى تشبثات خارجى و آنهائى كه در راه آنها قدم بر مى‏دارند يا به اسم اسلام يا به اسماء ديگر، همه در كارند كه اين انقلاب را كه به نفع همه كشور و خصوص طبقه‏هاى كشاورز و كارگر و مستضعفان است، از بين ببرند و باز اين كشور را كه با خون صدها هزار نفر و معلولين به ما اعطا شده است، با ايجاد اختلاف از بين ببرند و بر ما همه و بر شما همه است كه هوشيار باشيم و اين توطئه‏ها را يا از بين ببريم و يا با بى‏اعتنائى از كنار آنها عبور كنيم. الان اجتماعاتى هست كه به اسم شيعه و سنى بناى بر ايجاد اختلاف دارند، همانطورى كه وابستگان به قدرت بزرگ آمريكا در طائف اين مسأله را طرح كردند و براى خدمتگزارى به آمريكا كه دنبالش خدمتگزارى به شوروى هم است، نقشه اختلاف بين برادران را ريختند و دنبال او در كشور خودمان هم اشخاصى دارند همان نقشه را پياده مى‏كنند، غافل از آنكه اگر خداى نخواسته اين قدرت‏هاى بزرگ در ايران برگردد، نه اسلامى و نه اهل سنتى و نه اهل تشيعى باقى گذارد. اگر اينها اين دفعه خداى نخواسته برگردند براى اينكه از اين برادران سنى و شيعه صدمه ديدند و از اجتماعات آنها نفع‏هاى خودشان را، چپاولگرى‏هاى خودشان را از دست داده‏اند اين دفعه بدانيد كه خداى نخواسته اگر آنها برگردند، اساس اسلام را كه منشاء اجتماع شما برادران بود، از بين خواهند برد. برادران بيدار باشند و كسانى كه در صدد اين هستند كه بين برادران شيعى و سنى اختلاف بيندازند، اگر وابسته به آمريكا يا شوروى هستند، آنها نصيحت را معلوم نيست بپذيرند و اما اگر وابسته به آنها نيستند و براى اسلام و براى كشور اسلامى خودشان و براى مسلمين مى‏خواهند كارى بكنند، راه ايجاد اختلاف نيست، راه اين است كه تمام گروه‏ها را با هم آشتى بدهند و اين اجتماعى كه بحمدالله در ايران پيدا شده است و اين وحدت كلمه‏اى كه بين همه قشرهاى كشور پيدا شده است، كوشش كنند كه محفوظ باشد. ما در سايه آرامش و وحدت مى‏توانيم اين كشور را به مقاصد عاليه اسلامى برسانيم و اين مستضعفين را از آن ظلم‏هائى كه در طول تاريخ به آنها شده است،

    صحيفه نور ج 14 صفحه 182

    نجات دهيم. اگر آرامش نباشد كشاورزى نخواهد بود، اگر آرامش نباشد صنعت نخواهد راه افتاد، اگر آرامش نباشد اصلاحاتى كه بايد بشود و براى مستضعفين عمل بشود، نخواهد شد. شما ببينيد كه در كردستان و در خوزستان كه آشوب بپا كردند و بعضى از آنها هم كه آشوب را بپا كردند با اسم اسلام بود تاكنون دولت نتوانسته است در آنجاها يك عمل چشمگير مثبتى ايجاد كند، براى اينكه محيط نا آرام فرصت نمى‏دهد كه كسانى كه بخواهند خدمت كنند، درست بتوانند خدمت كنند. چطور ممكن است كه كشاورزى در يك محيطى كه خرمن‏ها را اشخاص فاسد آتش مى‏زنند، به نتيجه برسد؟ و چطور ممكن است صنعت در يك محيطى كه كارگران را به اعتصاب و اشتغال به كارهاى غير انسانى وادار مى‏كنند، تأثير داشته باشد و نتيجه بدهد؟ برادران من! برادران اهل سنت! برادران اهل تشيع! همه توجه داشته باشيد كه ريشه‏هاى فسادى كه شماها را در تحت فشار ظلم و زير چكمه‏هاى دژخيمان خودشان خرد كردند در طول تاريخ و الان از بين شما بحمدالله رفته اند و مى‏روند، اينها در صددند كه با اسم هاى مختلف شما را به جان هم بيندازند و نتيجه بگيرند. الان در اطراف كشور همين اشخاصى كه مى‏خواهند اين كشور را به حلقوم امريكا يا شوروى بيندازند، مشغول فعاليتند، در اطرافى كه شماها هم هستيد مشغولند، در شمال بيشتر مشغولند، در خود تهران مشغولند و اجتماعاتى دارند. در خود تهران اشخاص منحرفى كه بعضى‏شان پرونده هم دارند، در پيش مقامات باز سر در آوردند و مشغول شيطنت هستند.

    امروز، دامن زدن به اختلاف يك معصيت نابخشودنى است

    چه ديده‏ايد شماها از آرامش و چه بدى ديده‏ايد از اسلام و چه بدى ديده ايد از جمهورى اسلامى و از قرآن كريم كه كمر به محو او بسته‏ايد و به اسم اسلام، يا ناآگاه و يا خداى نخواسته آگاهانه مشغول توطئه هستيد؟ شما گمان مى‏كنيد كه توطئه‏هاى شما مخفى است؟ خير، اينطور نيست، پرونده‏هاى شما در دست است و شماها دست برداريد از صحبت‏ها، از اجتماعات، از توطئه‏ها. نمى‏تواند ملت اسلامى ما كه در راه اسلام خون داده است و جوان داده است، نمى‏تواند ببيند كه يك مشت اشخاصى كه در رژيم سابق بلندگوى رژيم سابق بودند و حالا دوباره از سر شروع كردند و گمان مى‏كنند كه فرصت پيدا كرده‏اند. خدا نكند آن روزى بيايد كه ملت ما افرادى كه اينطور هستند، چه در تحت لواى اسلام به اسلام دارند لطمه وارد مى‏كنند و چه به اسماء ديگر به اسم تسنن و تشيع لطمه بر اسلام وارد مى‏كنند، ملت افراد را شناسند، شما گمان نكنيد كه ملت كه اينهمه زحمت كشيده است و جمهورى اسلامى را تا اينجا رسانده است، بگذارد شماها هر كارى مى‏خواهيد بكنيد و اين جمهورى را به هم بزنيد و با توطئه‏هائى كه از خارج الهام گرفته مى‏شود، نظير توطئه "طائف" در اينجا باز بخواهيد درست كنيد. من هشدار مى‏دهم به بعض اشخاصى كه در صدد مفسده هستند كه ما آنها را مى‏شناسيم، لكن مى‏خواهيم كه خودشان به اسلام توجه كنند، خودشان به اسم اينكه ما حقوق خودمان را مى‏خواهيم به اسلام خيانت نكنند. حقوق همه افراد، چه برادرهاى اهل سنت و چه برادرهاى اهل تشيع و چه آنهائى كه اقليت‏

    صحيفه نور ج 14 صفحه 183

    مذهبى رسمى دارند، حقوق آنها همه، هم در قانون اساسى ملحوظ شده است و هم اسلام براى همه آنها حقوق قائل است و با عدل اسلامى رفتار كنند. اينقدر در صدد نباشيد كه بذر فتنه را بيفشانيد و با اجتماعات خودتان فتنه انگيزى كنيد. توجه به اسلام داشته باشيد، توجه به ديانت اسلامى و قرآن كريم داشته باشيد. با سلطه خارجى همه چيز شما از بين خواهد رفت و اين ايجاد اختلاف خداى نخواسته موجب سلطه خارجى خواهد شد. دشمنان اسلام، دشمنان قرآن كريم در كمين‏اند. آنهائى كه اسلام را نمى‏توانند ببينند و آنهائى كه از اسلام سيلى خورده اند در كمين‏اند و اگر شماها در داخل به اسم تشيع و تسنن بخواهيد خداى نخواسته اختلاف ايجاد كنيد، تكليف براى ما خواهد پيدا شد و آنهائى كه مفسده جو هستند و مى‏خواهند با مفسده جوئى بين برادرها اختلاف بيندازند، آنها را ما مى‏شناسيم و ممكن است خداى نخواسته معرفى كنيم به برادران اهل سنت و به برادران اهل تشيع و به همه ملت. مقتضى اين است كه در يك همچو زمانى كه ما در جنگ هستيم و قدرت‏هاى بزرگ پشت سر دشمن‏هاى خارجى ما هستند، و صدام با تمام قوا كوشش مى‏كند كه اين جمهورى را به هم بزند، آن هم به اسلام اين كار را دارد انجام مى‏دهد و بر خلاف اسلام عمل مى‏كند، در يك همچو موقعى مبادا برادران ما بازى بخورند از اشخاص مفسده جو كه گاهى در كردستان و گاهى در كرمانشاه و گاهى در تهران اشتغال به افساد دارند، ما به آنها هشدار مى‏دهيم كه توجه به اسلام بكنند، توجه به مصالح مسلمين بكنند، توجه به توطئه‏هاى خارجى بكنند و دامن به اختلاف نزنند كه دامن زدن به اختلاف امروز يك معصيت نابخشودنى است و اگر چنانچه خداى نخواسته تكليفى پيدا بشود، ممكن است كه به ضرر آنها تمام بشود. من مايلم كه در جو برادرى در جو همزيستى مسالمت آميز، در جو آرام، ما بتوانيم اين كشور را به ساحل نجات برسانيم.

    جمهورى اسلامى براى مصلحت همه است

    كشاورزان ما، كشاورزان عزيز ما در هر جا هستند و امروز از گنبد و گرگان و ساير جاهاى نزديك به آنجا، اينجا آمده‏اند، و راجع به كشاورزى بسيار خوب توصيف شد. من اميدوارم كه آنها همانطورى كه ديدند در جو آرام مى‏توانند يك كشاورزى خوبى بكنند و ملت را از وابستگى نجات بدهند، تمام كشاورزهاى سرتاسر ايران توجه به اين معنى داشته باشند كه گروهك هائى كه مى‏روند و آنها را مى‏خواهند مأيوس كنند از جمهورى اسلامى، به آنها اعتنا نكنند و آنها را از خود برانند كه با جو آرام و با حكم اسلام و با پياده شدن احكام قرآن است كه دنيا و آخرت همه شماها انشاء الله تعمير خواهد شد. و بدانيد شما كه جمهورى اسلامى براى مصلحت همه است. اگر مهلت بدهند اين اشخاصى كه در صدد فتنه جوئى هستند، اگر مهلت بدهند خواهند ديد كه دولت و ملت همه با هم يكى هستند و دست به هم مى‏دهند و اين كشور را آباد مى‏كنند و اين كشور را از وابستگى به خارج رها مى‏كنند و اسلام انشاء الله در اين محيط پياده بشود و ما آن رفاهى كه در اسلام و آن طمانينه‏اى كه در اسلام براى افراد حاصل خواهد شد، حاصل كنيم در اين كشور.

    صحيفه نور ج 14 صفحه 184

    جمهورى اسلامى پشتيبان دانشگاه و دانشگاهيان است

    عزيزان من! توجه خيلى لازم است، بيدارى خيلى لازم است. امروز در همه جا خواهند كه ايجاد نفاق كنند، ايجاد يأس كنند. در دانشگاه‏ها هم همين معنا هست و من بايد به آنها هم عرض كنم كه ما و جمهورى اسلامى و اسلام پشتيبان دانشگاه است، پشتيبان دانشگاهيان است، پشتيبان اساتيدى كه براى اسلام و براى كشور زحمت مى‏كشند هست، پشتيبان تخصص‏ها هست. آن چيزى كه مسلما بايد نباشد، فقط آن است كه بخواهند توطئه‏ها را خداى نخواسته در دانشگاه دامن بزنند، البته توطئه نبايد باشد، لكن من به همه اساتيد دانشگاه كه تعهد دارند به كشور خودشان و مى‏خواهند خدمت كنند به كشور خودشان و خواهند تربيت كنند جوانان ما را و مى‏خواهند تخصص‏هاى خودشان را پياده كنند و صادر كنند براى جوانان ما، به همه آنها من اطمينان مى‏دهم كه ايران و اسلام با آنها موافق است و نگهدار آنهاست و پذيراى از آنهاست و هيچ به خودشان تزلزل راه ندهند و همه متفكران از اساتيد دانشگاه و غير آنها با هم توجه كنند و همكارى كنند با اين هيات اصلاح فرهنگى و انقلاب فرهنگى، تا اينكه يك دانشگاهى ما پيدا بكنيم كه لبريز از علم باشد، لبريز از تخصص باشد و آرام باشد. اگر در دانشگاه بخواهد آرامش نباشد، اين دانشگاه نمى‏تواند تخصص‏هاى متخصصين را پذيرا باشد، شما اساتيد محترم نمى‏توانيد علم خودتان را به ديگران صادر كنيد، مگر در يك محيط آرام. آرامش دانشگاه‏ها از همه جا لازم‏تر است. اگر آرامش در دانشگاه نباشد، تمام زحمت‏هاى اساتيد به باد فنا خواهد رفت، اگر آرامش در دانشگاه نباشد و در محيطهاى تعليمى نباشد، چطور امكان دارد كه متفكران افكار خودشان را به جوانان ما صادر كنند و مغزهاى آنها را متفكر و متخصص بار بياورند. آن چيزى كه براى ما مهم است آرامش است در همه جا در سطح كشور، در بين كشاورزان، در بين كارخانه‏ها، در بين صاحبان صنايع و خصوصاً در بين دانشگاه. از دانشگاه است كه تمام علوم به خارج و به جوانان ما رسد، و اين احتياج به يك آرامش دارد. البته علوم انسانى محتاج به يك انسان‏هاى متعهد دارد، انسانى كه تعهد به قواعد اسلام ندارد و تعهد به آن زير بنائى كه توحيد است، ندارد، در علوم انسانى نمى‏تواند عملى انجام بدهد، الا انحراف و اين قابل پذيرش نيست. لكن در ساير رشته‏هائى كه در دانشگاه هست، آن چيزى كه مورد نظر است اين است كه اساتيد مشغول به كار خودشان باشند و توطئه در كار نباشد. اما انگيزه‏هاى آنها يك انگيزه‏هاى مختلفى است، يك امر طبيعى است كه انگيزه‏ها با هم اختلاف دارد، لكن اگر اساتيد محترم دانشگاه كه مى‏خواهند به اين مملكت خدمت بكنند و مى‏خواهند تخصص را از خودشان به ديگران صادر كنند، آنها توجه داشته باشند كه محيط دانشگاه محيط تعليم و تعلم است نه محيط امورى كه به كشور ما ضرر مى‏رساند، هر يك از آنها در اين حد باشند كه فقط مشغول آن تعهدى كه استاد دارد، باشند، ولو انگيزه آنها با انگيزه‏هاى ديگران اختلاف داشته باشد، آنها مورد پذيرائى هستند و آنها در دانشگاه‏ها مى‏توانند خدمت بكنند و برادران، همه ما، با آنها مخالفت نبايد بكنند. ولى اين جهت بايد محرز باشد كه انحرافات در كار نباشد و بناى بر اين نباشد كه اساس جمهورى اسلامى را بخواهند متزلزل كنند و نجات دهيم. اگر آرامش نباشد

    صحيفه نور ج 14 صفحه 185

    كه در دانشگاه مناسب نيست.

    در سايه اخوت اسلامى است كه مى‏توانيد اسلام عزيز را حفظ كنيد

    من اميدوارم كه امسال دانشگاه آن مقدارى كه ممكن است، باز بشود و آن مقدارى كه بايد اساتيد ما عمل كنند، عمل كنند. و انشاء الله اين كشور در آرامش واقع بشود و اين جنگ تحميلى كه به ما از ابر قدرت‏ها تحميل شده است، به زودى انشاء الله از بين برود و اشخاصى كه گناهكارند و جنايتكارند به جاى خودشان بنشينند. من از خداى تبارك و تعالى سلامت و سعادت و عزت همه شما را خواستارم. و باز تأكيد كنم كه اخوت اسلامى خودتان را كه قرآن كريم براى شما هديه آورده است حفظ كنيد و در اخوت اسلامى است كه مى‏توانيد اين كشور را نجات بدهيد و بالاتر اينكه اسلام عزيز را حفظ كنيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1247
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 186

    تاريخ: 25/1/60

    بيانات امام خمينى در ديدار با وزير دفاع فرمانده و گروهى از خلبانان نيروى هوايى جمهورى اسلامى

    اسلام قواى مسلح را در رأس امور قرار ميدهد و آنها هستند كه استقلال كشور را حفظ مى‏كنند من احساس قلبى خودم را نمى‏توانم با زبان‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اظهار كنم. شمائى كه جوان هستيد بحمدالله و اميدوارم كه بعدها ايران از وجود شما استفاده‏هاى زيادترى بكند و بتوانيد خدمت زيادترى به كشور خودتان بكنيد و پيروزى‏هاى زيادترى به دست بياوريد، براى جهان ثابت كرديد كه ايران آنطور كه آنها گمان مى‏كردند نيست و مادامى كه ايمان در قلب شما هست پيروزيد، و بايد كوشش كنيد كه اين نور را، نور ايمان را در قلب‏تان زياد كنيد و تعهد داشته باشيد به اينكه اسلام را تائيد كنيد و انشاء الله پياده كنيد در اين كشور و اگر يك همچو تعهدى را داشته باشيد پيروزيد انشاء الله، و من اميدوارم كه ايران از وجود امثال شماها بهره بردارى زياد بكند و همين طور ساير قواى مسلح كه اساس استقلال كشور به آنهاست و خداوند تأييد خواهد شما را كرد كه استقلال كشور خودتان را حفظ كنيد و توجه به بعضى تبليغات سوئى كه گاهى مى شود كه مى‏خواهند شما را از ملت جدا كنند و اساس فكرشان اين است كه اين مملكت را به حال سابق برگردانند و اشتغال دارند به يك توطئه‏هاى همه جانبه كه يكى‏اش هم اين است كه در بين شماها احساس مثلاً سستى بكنند، يك يأس بكنند در صورتى كه اسلام وجود شما را مغتنم مى‏شمارد و عزيز مى‏شمارد و تمام قواى مسلح بايد بدانند كه اسلام قواى مسلح را در رأس امور قرار مى‏دهد و آنها هستند كه استقلال كشور را حفظ مى‏كنند و اين افرادى كه از اول مى‏خواستند كه اساس ارتش را به هم بزنند با يك بهانه‏هاى واهى، الان هم در كار هستند و ممكن است كه بعضى از جوان‏هاى ما را بازى بدهند. بايد خيلى توجه بكنيد كه اينطور افراد را راه ندهيد به خودتان، نصيحت شان كنيد، بعضى جوان‏هائى كه ممكن است گول خورده باشند، نصيحت كنيد و من اميدوارم كه با تعهد به اسلام و با تعهد به حفظ كشور خودتان ديگر آسيبى نبيند و طمع آنهائى كه بر اسلام و بر ذخائر ايران داشتند قطع بشود و اسلام انشاء الله به آن معناى واقعى خودش پياده بشود. شماها حافظ باشيد براى كشور خودتان و مؤيد باشيد به تأييدات الهى و مى‏بينيد كه هر وقت كه يك اقداماتى مى‏شود بيرون حبس هم توطئه است، در بيرون حبس هم توطئه است، در تأييدتان مى‏كند و من دعا مى‏كنم به شماها و غافل نيستم از دعا به شما. انشاء الله خداوند همه‏تان را حفظ كند و همه موفق باشيد و همه فرماندهان ما هم موفق باشند و

    صحيفه نور ج 14 صفحه 187

    البته همه جهاتى كه بايد در ارتش محفوظ باشد حفظ بكنيد و همچو گمان نكنيد كه حالائى كه ما انقلاب كرديم بايد نظام هم به هم بخورد. نه اينطور نبايد باشد، انقلاب كرديد لكن اين نظام از اول در اسلام بوده است و حالا هم بايد باشد كه با نظم امور انجام مى‏گيرد. اگر فرض بكنيد كه يك كشورى باشد كه ارتشش صد مقابل باشد از اين كه هست لكن نظمى در كار نباشد، نمى‏تواند آن ارتش فعاليت داشته باشد لكن عده قليل با نظم، به عده كثير بى‏نظم هميشه غلبه داشته است. الان هم بايد همين طور باشد، حفظ بشود مراتب و منتها اينكه برادريتان محفوظ لكن سلسله مراتب هم محفوظ . خداوند همه‏تان را تأييد كند و شماها جوانانى باشيد كه اين كشور را حفظ كنيد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1248
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 188

    تاريخ: 26/1/60

    بيانات امام خمينى در جمع گروهى از اقشار مردم ميانه و حومه

    با هوشيارى و تعهد به اسلام از توطئه‏ها جلوگيرى كنيد

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من از شما برادران محترم كه از راه دور زحمت كشيديد و در اينجا باز هم با زحمت مجتمع شديد، تشكر مى‏كنم و سعادت و سلامت همه شماها را از خداوند تعالى خواستارم، من اميد اين دارم كه ملت شريف ايران و خصوصاً ملت شريف آذربايجان، با توجه به مشكلاتى كه براى كشورشان پيش آمده است، بيشتر از پيش توجه داشته باشند و توطئه‏هايى كه در اطراف كشور، خصوصاً در آذربايجان در دست تحقق است، با هوشيارى با بيدارى و با تعهد به اسم اسلام از آن جلوگيرى كنند. گروه‏هائى كه سابق بعضى از آنها وابسته به رژيم سابق بودند و در طول مدت اين انقلاب هر چه مى‏توانستند كارشكنى كردند و پس از انقلاب هم هيچ قدمى در راه انقلاب بر نداشته‏اند بلكه مشغول شيطنت بوده‏اند، امروز به خيال خودشان كه جنگ است و جنگ طولانى شده است فرصت پيدا كرده اند كه در اطراف كشور، خصوصاً در آذربايجان، ايجاد نفاق و اختلاف كنند و بعضى از اين افراد كه شناخته شده‏اند در بعضى از شهرها و مراكز علمى مجتمع شدند و به خيال خودشان توانند اين جمهورى اسلامى را كه با جد و جهد، توحيد كلمه ملت در سرتاسر كشور با آنهمه خون و با آنهمه زحمت مستقر شده است، به تباهى بكشند. من به اين اشخاصى كه در بعضى حوزه‏هاى علميه مجتمع شدند، گوشزد مى‏كنم و هشدار مى‏دهم كه از شيطنت دست بردارند كه اشخاص شما شناخته شده اند و ما براى اينكه آرامش در كشور باشد، به شما تعرضى تاكنون نكرده‏ايم، لكن اگر ادامه پيدا بكند اين شيطنت‏ها، اين دسته بندى‏ها، چه در تهران، و چه در قم، و چه در مشهد، و چه در ساير جاهاى ايران، افراد شناخته شده توسط داد گاه‏ها خواسته خواهند شد و اگر چنانچه آنها را در دادگاه حاضر كنند، خواهند فهميد كه در طول اين مدتى كه اين ملت شريف خون داده است و زحمت كشيده است و آوارگى ديده است، شماها چه كرده‏ايد، در آذربايجان چه كرده ايد و در ساير جاها چه كرده‏ايد. من به شما نصيحت مى‏كنم كه دست از اين شيطنت‏ها و از اين توطئه‏ها برداريد كه ملت شريف ايران و خصوص اشخاصى كه در آذربايجان زندگى مى‏كنند و ملت غيور آذربايجان، حاضر نيست كه اين جمهورى اسلامى را به واسطه شهوات چند نفر از دست بدهد.

    صحيفه نور ج 14 صفحه 189

    شياطين با بهانه اسلام مى‏خواهند جمهورى اسلامى را بكوبند

    من به همه ملت توصيه مى‏كنم كه در هر جا هستيد آرامش خودتان را حفظ كنيد و گوش به توطئه‏هائى كه در دست اجرا هست، گاهى به اسم تشيع و تسنن كه بعض شياطينى كه به اسلام هم عقيده ندارند، با اين اسم‏خواهند تفرقه بيندازند، و گاهى به اسم ترك و فارس اشخاصى كه به ملت ايران اعتقادى ندارند و جز براى بهره بردارى خودشان قدمى بر نمى دارند مى‏خواهند اختلاف ايجاد كنند و با بهانه اسلام جمهورى اسلامى را بكوبند. من به تمام ملت ايران، با تواضع عرض مى‏كنم كه در عين حالى كه آرامش خودتان را حفظ مى‏كنيد، اين توطئه‏ها را تحت نظر بگيريد و اشخاص فاسد را بعد از اينكه ديديد با موعظه، آنها به جاى خودشان نمى‏نشينند، به دادگاه‏ها معرفى كنيد، تا اينكه دادگاه‏ها به وظايف اسلامى و قانونى خودشان عمل كنند. من از خداى تبارك و تعالى براى اين ملتى كه از براى احقاق حق ضايع شده خودش در طول تاريخ بپاخاسته و از جاى بپا خاسته و به جا نخواهد نشست، الا آنكه اسلام عزيز را در اينجا به آن نحوى كه خداى تبارك و تعالى امر فرموده است مستقر كنند، نخواهند فرو نشين بكنند و نخواهند سستى. اين ملتى كه بيش از دو سال است آنهمه زحمت كشيده است و سابق هم در طول تاريخ آنهمه گرفتار جهانخواران بوده و آنهمه گرفتار اين سلسله خبيث پهلوى بوده است و قبل از او هم گرفتار سلاطين جور بوده است، اكنون كه كشور خود را به دست آورده و ريشه‏هاى فاسد را يكى بعد از ديگرى قطع كرده و دست دشمنان اسلام و دشمنان بشريت را قطع كرده است، اين ملت حاضر نخواهد شد كه به توطئه‏هاى بعض فاسدها و مفسدين اعتنا بكند و خود ملت اين توطئه‏ها را با آرامش و با تعقل خنثى خواهد كرد. من اميدوارم كه اين دستجاتى كه با اسم اسلام و با اسم كمك كارى به اسلام، مى‏خواهند اسلام را به تباهى بكشند و يا ناخواسته اسلام را به تباهى مى‏كشند، اينها توجه كنند كه امروز ايجاد اختلاف به سود آنها تمام نخواهد شد و قبل از اينكه آنها به مطالب خودشان برسند، اگر خداى نخواسته در ايران اختلافات پيدا بشود، اول خود آنها قربانى اين اختلافات خواهند شد.

    من از همه ملت ايران تقاضا دارم كه به همانطور كه از اول در ميدان مبارزه با كفر همه حاضر بوديد و در صحنه اين مبارزه همه حاضر بوديد، باز هم ادامه بدهيد، كه ادامه اين نهضت براى اسلام است و اسلام عزيز اين حق را به ما همه دارد كه در راه او هر جانفشانى كه مى‏توانيم و هر اقدامى كه مى‏توانيم، بكنيم. ما بايد در اين امور از پيغمبر اكرم و از ائمه هدى كه در طول مدتشان، يا در جنگ بودند با كفار و يا در حبس بودند به دست اشخاصى كه با اسم اسلام آنها را به حبس و زجر مى‏كشيدند، ما بايد به آنها اقتدا بكنيم و از آنها سرمشق بگيريم كه اسلام عزيز چيزى است كه پيغمبر اكرم در راه او جانفشانى كرد و ائمه هدى در راه او جانفشانى كردند و ياران پايدار پيغمبر در راه او جانفشانى كردند، و ما نيز بايد به آنها اقتدا كنيم و از اينكه طولانى شده است جنك نهراسيم كه جنك به نفع اسلام است و ما حق هستيم و حق بر باطل پيروز است و مرگ مخالفين با اسلام و جمهورى اسلامى نزديك است و قواى مسلح ايران با كمال رشادت در مرزها مشغول مجاهده هستند و تمام ملت پشتيبان آنهاست. زن

    صحيفه نور ج 14 صفحه 190

    و مرد اين ملت در پشتيبانى آنها مشغول اقدام است و يك همچو كشورى كه تمام افرادش حاضر در صحنه هستند و تمام افرادش براى پيشبرد اسلام و پيشبرد مقاصد اسلامى مهيا هستند، يك همچو كشورى آسيب نخواهد ديد. و من اميدوارم كه به زودى اين نوكرهاى اجانب و اين ريشه‏هاى فاسد از بين بروند و شما ملت عزيز سر فرازتر از آنچه تاكنون بوديد، در دنيا قدرت خودتان را نشان بدهيد. خداوند تمام شما را، تمام عزيزان ما را، تمام عزيزان آذربايجانى ما را توفيق و سعادت و عزت عنايت فرمايد.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1249
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 191

    تاريخ: 27/1/60

    پيام امام خمينى به مناسبت روز ارتش جمهورى اسلامى

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    فرا رسيدن روز 29 فروردين روز ارتش شجاع و متعهد جمهورى اسلامى را به ملت ايران و به قواى مسلح و ارتش مجاهد تبريك مى‏گويم. اين سال، تبريك به ارتش و قواى مسلح و ملت كه چنين ارتشى دارند كه با مجاهدات بزرگ و فداكارى‏هاى شجاعانه، كشور عزيز خود را از شر جنود ابليس كه با پشتيبانى دو قدرت بزرگ و ساير قدرت‏هاى وابسته، به كشور عزيزمان هجوم نموده‏اند، نجات داده و چون سدى عظيم و بنيانى مرصوص در مقابل آن ايستادگى كرده‏اند و مى‏كنند، افزون و مضاعف است. روز ارتش در اين سال، روز حماسه ملت است، روز افتخار كشور است، روز سر افرازى ارتش و ساير قواى مسلح است. تبريك به ارتش و ملت شعار نيست، شعور و حقيقت است، حقيقتى كه در جبهه‏هاى كارزار جلوه گرفت، حقيقتى كه صداميان و جنود ابليس آن را لمس نموده و مى‏نمايند. ضربه‏هاى پى در پى و مداوم قواى مسلح شاهد اين حقيقت است. دنيا اين واقعيت را به ثبت رسانده، بگذار تا رسانه‏هاى گروهى مزدور، هر چه مى‏خواهند بگويند و هر چه به فكر زبونشان مى‏رسد بنويسند، بگذار تا شياطين خارج و داخل، هر توطئه‏اى كه بيانگر ضعف و شكست آنان است، براى تفرقه افكنى بين قواى مسلح قدرتمند بنمايند. اكنون تمام قواى عزيز همرزم ما با خاطرى آسوده و قلبى مطمئن و دلى سرشار از ايمان، يكدل و يك جهت، برادرانه در كنار هم، با دژخيمان از خدا بيخبر، در نبردند و تا انهدام اساس كفر، پا بر جا از حقوق انسان‏ها و مظلومان و مستضعفان جهان دفاع مى‏كنند. خداوند بزرگ يار و مددكار آنان باد. لازم است تذكراتى گرچه تكرارى است عرض نمايم:

    1 - اين سال كه سال قانون اعلام شده است، لازم است كه در ارتش و ساير قواى مسلح، حفظ نظام و سلسله مراتب را كه قانون داخلى قواى مسلح است، بيش از پيش مراعات نمايند تا ارتش و ساير قواى اسلامى، قدرتمندتر و هر چه بيشتر منسجم، و تخلاف از اين امور، تخلف از قانون است و من اميدوارم با برادرى و حفظ نظام و حذف خشونت قواى مسلح اسلامى آسيب ناپذير شود.

    2 - فرماندهان و ساير افراد ارتش مطمئن باشند كه زحمت و فداكارى‏هاى آنان در پيشگاه مقدس خداى بزرگ و در نزد ملت شريف مورد تقدير است و لازم است به ياوه گوئى‏هاى بعضى مغرضين و گروهك‏ها گوش ندهند و سستى و نگرانى به خود راه ندهند و بدانند كه از نقشه‏هاى شيطانى دشمن ايجاد ياس و تزلزل است و قدردانى از مجاهدات قواى مسلح كه يكى از وظايف

    صحيفه نور ج 14 صفحه 192

    اسلامى - انسانى است كه ملت شريف از آن غافل نيستند و شما هر چه به قدرت و پيشروى خود و شكست دشمن بيفزائيد، ملت به تقدير و تشكر و پشتيبانى خود مى‏افزايد. خداوند تعالى پشت و پناه شما و ملت يار وفادارتان مى‏باشد.

    3 - اينجانب براى شهداى عزيز ارتش و ساير قواى مسلح، طلب رحمت از پيشگاه خداوند مى‏نمايم و طلب عافيت براى معلولين و مدافعين اسلام، و تبريك و تسليت به بازماندگان آنان‏مى‏دهم. بايد اين عزيزان بدانند كه مصيبت‏هائى كه به آنان وارد شده است، ملت شريف با آنان شريك مى‏باشند.

    من فرزندان عزيزى كه افتخار آفرين بودند از دست دادم و شما عزيزان دلبندى كه موجب سر افرازيتان بودند به جوار رحمت حق فرستاديد. خداوند پناه شما و مددكارتان باد. من بار ديگر اين روز بزرگ را گرامى مى‏دارم و از خداوند سلامت و سعادت شما فرزندان را خواهانم.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    روح‏الله‏الموسوى‏الخمين

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1250
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 14 صفحه 193

    تاريخ: 31/1/60

    بيانات امام خمينى در جمع پرسنل صنايع نظامى كشور و اعضاى مكتب الزهراى يزد

    كشورهاى قدرتمند دنبال اين بودند كه با تبليغات به ممالك ضعيف باور بياورند كه ناتوانند

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    اساس همه شكست‏ها و پيروزى‏ها از خود آدم شروع مى‏شود. انسان اساس پيروزى است و اساس شكست است. باور انسان اساس تمام امور است. غربيان و در سابق انگلستان و بعد از او امريكا و ساير كشورهاى قدرتمند دنبال اين بودند كه با تبليغات دامنه‏دار خودشان به ممالك ضعيف باور بياورند كه ناتوانند، باور بياورند كه اينها نمى‏توانند هيچ كارى انجام بدهند، اينها بايد در صنعت، در نظام، در اداره كشورها، دستشان به طرف قدرت‏هاى بزرگ از شرق و غرب دراز باشد. آنهائى كه مى‏خواستند مخازن اين كشورهاى ضعيف را ببرند، نقشه‏هاى درست فكر كرده آنها اين بود كه مردم اين كشور را، ملت اين كشورها را باور بياورند كه خودشان ناتوانند، ناتوانى را به خورد كشورهاى مستضعف بدهند و خود مردم با اين باور كه ما توانيم صنعتى را خودمان ايجاد كنيم و نمى‏توانيم لشكرى را خودمان اداره كنيم و نمى‏توانيم اداره مملكت خودمان را بكنيم، اين باور كه به وسيله تبليغات غربزدگان در اين ممالك پياده شد اين كشورها را به تباهى و عقب ماندگى كشاند. هر كارى را كه انسان باورش اين است كه ضعيف است نسبت به آن كار، نمى‏تواند آن كار را انجام بدهد. هر قدر، قدرت ارتشى زياد باشد، لكن قدرت روحى نداشته باشد و با باورش آمده باشد كه در مقابل فلان قدرت و فلان قدرت نمى‏تواند ايستادگى كند، اين ارتش محكوم به شكست است و هر كشورى كه اعتقادش اين باشد كه نمى‏تواند خودش صنعتى را ايجاد كند اين ملت ملت محكوم به اين است كه تا آخر نتواند و اين اساس نقشه‏هائى بوده است كه براى ملل ضعيف دنيا قدرت‏هاى بزرگ كشيده‏اند و قلمفرسايانى كه در راه آنها قلمفرسايى مى‏كردند و غربزدگانى كه وابسته به آنها بودند اين مطلب را به طور وسيع تبليغ كردند، به طورى كه اين ممالك باورشان آمده بود كه هيچ كارى از آنها ساخته نيست و هيچ امرى از امور كشورى و لشكرى و صنعت و ساير امورى كه در تمدن بشر دخالت دارد از عهده اينها ساخته نيست و بايد از غرب و از قدرت‏هاى بزرگ اينها تبعيت كنند، لشكرشان مستشار لازم دارد و كشورشان مدبر. اين باور مادامى كه در كشورهاى جهان و كشورهاى مستضعف هست براى خاطر همين باور تا آخر مبتلا و وابسته هستند.

    صحيفه نور ج 14 صفحه 194

    اگر ملت اين باور را داشته باشد كه ما مى‏توانيم در مقابل قدرت‏بزرگ بايستيم، توانائى پيدا مى‏كند

    شما اگر چنانچه باورتان باشد كه نمى‏توانيد صنعت بكنيد و نمى‏توانيد صنايع بزرگ و كوچك را و چيزهائى كه احتياج به غرب بوده است خودتان آنها را درست بكنيد، تا اين باور هست نمى‏توانيد كه انجام بدهيد. اول بايد خودتان را درست كنيد، اول بايد باورتان بيايد كه ما هم انسانيم، ما هم قدرت تفكر داريم. ما هم قدرت صنعت داريم، اين قدرت در همه افراد بشر به قوه هست اگر اين باور براى شما پيدا شد و اين تجربه‏اى كه در اين دو سال شماها كرديد و ديديد كه آن حرف‏هائى كه گفته مى‏شده است تبليغات بوده است و مسائل آنطور نبوده است، اين تبليغات بوده است كه در مقابل قدرت هاى بزرگ نمى‏شود نفس كشيد و بايد تسليم قدرت‏هاى بزرگ شد.

    شما در اين مدتى كه انقلاب كرديد و قيام كرديد، خودتان باورتان آمد و به دولت‏هاى مستضعف و ملت‏هاى مستضعف هم باورانديد كه مى‏شود در مقابل امريكاى جهانخوار و شوروى جهانخوار ايستادگى كرد. شما دو سال است كه قيام مردانه كرديد و در مقابل آنها ايستاديد و همه آنها را دستشان را از كشور خودتان قطع كرديد و ديديد كه يك مطلبى است امكان دارد و شما خودتان مى‏توانيد در عين حالى كه قدرت نظامى‏تان مثل آنها نيست و قدرت صنعتى‏تان مثل آنها نيست، لكن مى‏توانيد ايستادگى كنيد و يك ملت وقتى كه يك مطلب را باور كرد كه مى‏تواند انجام بدهد، انجام خواهد داد. اساس باور اين دو مطلب است، باور ضعف و سستى و ناتوانى و باور قدرت و قوه و توانائى. اگر ملت اين باور را داشته باشد كه ما مى‏توانيم در مقابل قدرت‏هاى بزرگ بايستيم، اين باور اسباب اين مى‏شود كه توانائى پيدا مى‏كنند و در مقابل قدرت‏بزرگ ايستادگى مى‏كنند.

    اين پيروزى كه شما به دست آورديد، براى اينكه باورتان آمده بود كه مى‏توانيد، باورتان آمده بود كه آمريكا نمى‏تواند به شما تحميل بكند. اين باور اسباب اين شد كه آن كار بزرگ معجزه آسا را شماها انجام داديد و اگر چنانچه شما ملاحظه كنيد كه در اين دو سال در كشور ما صنعت‏هاى زيادى كه آنها انجام مى‏دادند خودشان انجام مى‏دهند و باورتان باشد كه خود ما هم مى‏توانيم صنعتى داشته باشيم و مى‏توانيم ابتكارى داشته باشيم همين باور توانائى، شما را توانا مى‏كند. اساس اين باور است كه آنها از ما گرفته بودند، آنها ما را از همه چيز تهى كرده بودند به طورى كه افكار ما، باورهاى ما همه وابستگى داشت.

    اگر افكار يك ملتى وابستگى به قدرت بزرگى باشد تمام چيزهاى آن ملت وابستگى پيدا مى‏كند، عمده اين است كه افكار شما آزاد بشود، افكار شما از وابستگى به قدرت‏هاى بزرگ آزاد بشود. اگر افكار شما آزاد شد و باورتان آمد كه ما مى‏توانيم كه صنعتمند و صنعتكار باشيم، خواهيد بود. اگر افكارتان و باورتان اين باشد كه ما مى‏توانيم مستقل باشيم و وابسته به غير نباشيم، خواهيد توانست. اگر كشاورزان ما باورشان اين باشد كه ما مى‏توانيم در كشاورزى به جائى برسيم كه صادر كنيم و وابسته به غير نباشيم بلكه ديگران به ما محتاج باشند، مى‏توانند. اگر شماهائى كه در صنعت

    صحيفه نور ج 14 صفحه 195

    هستيد و در پرسنل صنعتى كار مى‏كنيد در ارتش، اين باور را داشته باشيد و به تجربه اين باور را امروز داريد كه مى‏توانيد صناع باشيد و مى‏توانيد كارهاى ابتكارى بكنيد، خواهيد توانست.

    آنطورى كه به من اطلاع دادند در اين پرسنل صنعت، كارهاى بسيار مثبت انجام گرفته است و من اميدوارم كه از اين به بعد كارهاى بالاتر از شما انجام بگيرد به طورى كه دست ما به طرف غرب و شرق دراز نباشد و خود ما بتوانيم كارهاى خودمان را انجام بدهيم، خود ما بتوانيم كه كشور خودمان را به استقلال تام تمام، بدون وابستگى در هيچ امرى از امور به غير، بتوانيم اداره بكنيم. باورمان بيايد كه ما هم مثل ساير موجودات عالم مى‏توانيم كارهائى انجام بدهيم. با اين باور انشاء الله به پيش برويم. انشاء الله خداى تبارك و تعالى به شما كمك كند، همانطورى كه تاكنون به كمك‏هاى غيبى خداى تبارك و تعالى بوده است و اين كشورى كه كشور ائمه هدى و كشور صاحب الزمان سلام الله عليه است كشورى باشد كه تا ظهور موعود ايشان به استقلال خودش ادامه بدهد، قدرت خودش را در خدمت آن بزرگوار قرار بدهد كه عالم را انشاءالله به عدل و داد بكشد و از اين جورهائى كه بر مستضعفان مى‏گذرد جلوگيرى كند.

    والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 125 از 208 نخستنخست ... 2575115121122123124125126127128129135175 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/