صفحه 114 از 208 نخستنخست ... 1464104110111112113114115116117118124164 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1,131 تا 1,140 , از مجموع 2079

موضوع: صحيفه نور

  1. #1131
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 55

    تاريخ:10/6/59

    نامه بنى صدر به محضر امام خمينى‏

    بنى صدر طى ارسال نامه‏اى به محضر امام امت، گزارشى از ديدار خود با شهيد رجائى را در مورد تعيين وزراء كابينه ارائه مى‏دهد در اين گزارش بنى صدر در باره لايتغير بودن شهيد رجائى و هيات وزيران در برابر سياست‏هاى خود حرف مى‏زند و در پايان از امام نظر خواهى مى‏كند تا طبقه نظر ايشان رفتار نمايد.

    پاسخ امام خمينى

    تاريخ: 11/6/59

    بسمه تعالى

    اينجانب دخالتى در امور نمى‏كنم، موازين همان بود كه كرارا گفته‏ام و سفارش من آن است كه آقايان تفاهم كنند و اشخاص مؤمن به انقلاب و مدير و مدبر و فعال انتخاب نمايند.

    والسلام عليكم

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  2. #1132
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 56

    تاريخ: 11/6/59

    بيانات امام خمينى در جمع پرسنل ژاندارمرى جمهورى اسلامى‏

    رضاخان، مهره دست نشانده اجانب و براى سركوبى عشاير و روحانيت‏

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    رضاخان هجوم كرد به تهران و با دستيارى انگلستان حكومت ايران را به دست گرفت و بعد از چندى احمد شاه را از صحنه بيرون كرد و خودش به جاى احمد شاه نشست و به تدريج ماموريت خودش را شروع كرد به انجام دادن. ماموريت‏هاى زيادى داشت. قدرت‏هاى بزرگ هر چه را كه بر خلاف ميل خودشان و برخلاف منافع خودشان مى‏ديدند بايد به دست اين آدم نابود بشوند يا سركوب. اول شروع كرد به سالوسى كردن و ريا كارى و در همين تهران آنطورى كه آنوقت مى‏گفتند در همه تكيه‏هائى كه در ماه محرم براى عزا بر پا بود مى‏گفتند با پاى برهنه شمع هم دستش مى‏گيرد و مى‏رود. اين يك چهره بود كه از رضاخان در ايران نمايش پيدا كرد و بعد به اسم اينكه امنيت را مى‏خواهد به ايران برگرداند شروع كرد به مبارزه با عشاير ايران و عشاير كه يكى از پايگاه‏هاى مهم ايران بودند، گر چه نواقصى داشتند، ولى خدمت‏هائى هم مى‏كردند، عشاير را يكى پس از ديگرى سركوب كرد و از محال خودشان بعضى از آنها را كوچ داد به جاهاى ديگر و آنها را تقريبا از بين برد و بعد ماموريت‏هائى (در خلال همه اينها همه را گاهى با هم مى‏شد) شروع كرد مخالفت با روحانيون به اسم اينكه مى‏خواهم تصفيه بكنم و اين سنگر بزرگ اسلامى را كه يك خدمتگزارانى به ايران بودند و به اسلام بودند، بدون اينكه بر بودجه دولت يك شاهى تحميل بشوند لكن خدمت‏هاشان، يكى از بزرگترين خدمت‏هاى آنها اين بود كه تربيت مى‏كردند مردم را و شما اگر چنانچه در پرونده‏هائى كه در دادگسترى و غير دادگسترى هست و بوده، مى‏بينيد كه از آنهائى كه تحت تربيت روحانيون بودند پرونده جنايتى نمى‏بينيد. براى آرامش كشور اينها يك عامل موثر بودند و براى هدايت مردم به راه صحيح و اخلاق و اعمال صحيح يك راهنماهاى مهمى بودند، من آنچه كه در بسيارى از صحبت‏هايم از روحانيون بحث مى‏كنم نه اين است كه من هر كه معمم است از او پشتيبانى مى‏كنم اى بسا خرقه كه مستوجب آتش باشد لكن وقتى كه ما در سابق ديديم كه جزء برنامه انگليس‏ها كه رضاخان را آورده بودند (شايد در رأس برنامه هم بود) اين بود كه بايد اين طايفه از بين بروند. با تمام قوا، از تبليغات مجلات و روز نامه‏ها و گويندگان و اينها گرفته تا هر جا كه روشنفكرى و روشن، - عرض بكنم كه - روشن نمافكرى بودند، بر ضد روحانيت بسيج شدند. كم كم آن صورت

    صحيفه نور ج 13 صفحه 57

    دومش را نشان داد، آن وجهه دومش را كم كم نشان داد. در زمان اين شخص نالايق كه مملكت ما را به تباهى كشاند به پيغمبر اكرم در روزنامه سب كردند، در روزنامه به پيغمبر سب كردند و به مرئى و منظر اين دولت بود و آن دولتمردان. مجلس درست كردند و در آنجا از پيروزى اسلام به كفر انتقاد كردند و اين روشنفكرها دستمال‏ها را در آوردند و گريه كردند كه اسلام بر شاه ايران، شاه آنوقت ايران غلبه كرده است. شعر، ايشان شعر گفتند، نويسندگانشان نوشتند، گويندگانشان گفتند. ما از اينكه انگلستان اينقدر اصرار داشت بر اينكه اين طايفه را از بين ببرد مى‏فهميم كه از اين طايفه اينها رنج مى‏بردند و بايد اينها سركوب بشوند.

    ادارات كه به فرم ادارات زمان طاغوت است بايد متحول بشود

    ومع الاسف در آنوقت يك ارتشى درست كردند و يك ژاندارمرى درست كردند و يك شهربانى درست كردند كه تلخى اعمال آنها در ذائقه ملت ما بود و براى شما كه الان خدمتگزار هستيد زحمت ايجاد كرده شما برادرهاى عزيز كه الان خدمت مى‏كنيد به اين كشور مواجه هستيد با يك اسمى كه در زمان رضاخان و در زمان بعد از او خصوصا در زمان رضاخان مردم ذائقه تلخى از همه اين قواى مسلحه داشتند و دارند و اين اشكالى است كه براى شما پيش آورده‏اند كه تا آمديد شماها اين ذائقه تلخ را شيرين كنيد خيلى زحمت دارد، خيلى بايد جانفشانى كنيد، خيلى بايد با مردم رفتار خوب بكنيد. پادگان‏هاى شما بايد پايگاه اسلامى باشد و مستضعفين را همراهى كند و مستكبران را اعتنا نكند. مدتى شما زحمت بكشيد تا آن ذائقه تلخى كه در ملت از اين جمعيت شما كه آنوقت نبوديد، گمان ندارم يكى از شما هم آنوقت بوديد لكن اين اسم به طورى شد در آنوقت كه وقتى گفته مى‏شد، تلخ بود در ذائقه مردم. آنوقت خود همين مرد، خود همين رضاخان در يك روزى كه وارد شده بود در يك پادگان ژاندارمرى دست‏هايش را در جيبش گذاشته بود و معرفى كرده بود اينها را به اينكه اينها دزدند. در عين حال كه سركرده همه دزدها خودش بود منتها دزدها يواشكى يك كتى، يك شلوارى، يك كاسه مسى از مردم مى‏بردند و اين علنى مازندران را با آن طول و عرض از همه اشخاصى كه داراى يك ملكى بودند گرفت و به اسم خودش ثبت كرد.

    اينطور معرفى مى‏كرد از يك جمعيتى، كه اينها اينطور هستند، يا مى‏خواست تعليمشان بدهد كه تكليف اين هست. در هر صورت شما آقايان كه از پرسنل ژاندارمرى هستيد و اينجا آمده‏ايد مدت‏ها بايد زحمت بكشيد تا اينكه اثبات بكنيد كه ژاندارمرى اينجور نبود. ژاندارمرى وقتى كه در خدمت طاغوت بود و مى‏ديد خود آن آدمى كه در رأس واقع شده سر كرده دزدهاست، قهرا اين اشخاص هم تبعيت مى‏كردند و به خيال خودشان الناس على دين ملوكهم بودند. نه شما تنها، اين شهربانى و پاسبان‏ها كه با مردم تمامى‏شان در شهرها زياد بود؛ اينها طورى معرفى شده بودند پيش مردم كه اگر اسم اينها را مى‏بردند يا شخص آنها را مى‏ديدند چندش به آنها رخ مى‏داد. اينطور با آنها مخالف بودند. شهربانى هم بايد مدت‏ها زحمت بكشد تا اينكه اين مطلبى كه در ذهن مردم منعكس بود بيرون كند و

    صحيفه نور ج 13 صفحه 58

    ساير قواى انتظامى هم اينطور. اينها هم شرارت‏هائى كردند در اين مملكت و سركوبى‏هايى از خدمتگزاران اين مملكت كردند كه اسم آنها هم وقتى كه مى‏آمد مردم از آنها متنفر بودند. بنابراين شما آقايان كه حالا در خدمت اسلام هستيد، چه شما و چه قواى مسلح ديگر مثل ارتش و مثل شهربانى، مدت زحمت بكشيد و خوشرفتارى بكنيد و خدمت صادقانه بكنيد تا اينكه از دل مردم اين مطلب بيرون برود. با اينكه ما مى‏دانيم كه شما هيچ كدام آنجا نبوديد آنوقت، هيچ يك از شما نبوديد. من يادم است، از اولى كه رضاخان آمد به ايران، آمد به تهران تا حالا من شاهد همه قضايا بودم. اين بنا داشت به اينكه اين مملكت را با هر طورى كه مى‏تواند طورى بار بياورد و بعد هم پسر خلفش آن هم طورى بار بياورد اين مملكت را كه همه چيزهائى كه اينها از ما مى‏برند، هر چه كه از ذخائى ما آنوقت انگلستان و حالا هم، بعدا هم آمريكا ببرند هيچ كس نباشد كه كلمه‏اى در مقابل آنها بگويد و اگر مى‏گفت سركوبى مى‏كردند و اگر مخالفت مى‏شد مى‏كوبيدند اينها را. مخالفت از طرف روحانيون چند مرتبه شد لكن هم با حيله و هم با قدرت آنها را كوبيدند. بعد هم كه شما ملاحظه كرديد كه دانشگاه ما را به چه صورت در آوردند، دبيرستان‏هاى ما را به چه صورت در آوردند و از همان دبستان شروع كردند آدم غربى درست كردند، آدم معتقد به غرب و مخالف با اسلام درست كردند. از همان بچه كوچولو شروع شد و همين طور تا اينكه يك قشر زيادى مخالف با همه چيز، با همه ماثر اسلام، با همه ماثر كشور، اينها تربيت مى‏كردند. يك همچو مملكتى را اينها درست كردند با امر انگلستان در زمان رضاخان و با فرمان آمريكا در زمان محمد رضا كه حالا كه اينها رفتند شما مى‏بينيد كه همه چيز بايد متحول بشود. البته متحول هم خيلى شد. حالا در هر جا كه شما برويد محتاج به اين است كه از سر درست بشود. ادارات يك اداراتى است كه به فرم همان ادارات زمان طاغوت است و بايد تصفيه بشوند و متحول بشوند به يك اداره كه به درد مردم بخورد.

    قواى مسلحه بايد خدمتگزار مردم و سركوب كننده توطئه‏گران باشد قواى انتظاميه، قواى مسلحه بايد خودشان را در خدمت مردم قرار قواى انتظاميه، قواى مسلحه بايد خودشان را در خدمت مردم قرار بدهند، آنطورى كه عناوين خودشان اقتضا مى‏كند. ژاندارمرى، پاسبان و امثال ذلك، ارتش، اينها بايد اين مملكت را حفظ بكنند، اينها براى حفاظت ملت و مملكت آمده‏اند و براى پاسبانى از مملكت خودشان متشكل شده‏اند. بايد اينها توجه به اين معنى داشته باشند كه همه اين قواى مسلحه بايد در خدمت مردم باشند. اينها از بودجه‏اى كه اينها را اداره مى‏كند از جيب مردم است نبايد از جيب مردم بدهند بودجه‏اش اداره بشود و به سر مردم هم تحميل بكنند و - عرض كنم كه - اذيت و آزار بكنند، چنانچه در عصر اين دو غير انسان بود. شما بايد توجه به اين معنا داشته باشيد كه بايد خدمت به اين كشور بكنيد و خدمت به اين ملت بكنيد و اگر چنانچه خداى نخواسته در يك پادگانى يك نفر آدمى پيدا شد كه خلاف رويه اسلامى و انسانى كرد، بايد رؤسا توجه كنند، جلويشان را بگيرند. مبادا يك وقتى باز همان مسائل سابق در

    صحيفه نور ج 13 صفحه 59

    پادگان‏هاى ژاندارمرى يا در مراكزى كه ساير قواى مسلحه هستند، يك همچو مسائلى كه در سابق بود باز تكرار بشود. بايد با كمال دقت كسانى كه در رأس هستند اشخاص ناظر بفرستند همه جا را تحت نظر بگيرند، براى اينكه اگر خداى نخواسته از چهار نفر يك امر خلاف قاعده‏اى، يك امرى كه در زمان سابق اتفاق مى‏افتاد، بست و بند با خان‏ها و كوبيدن مردم اتفاق مى‏افتاد، اگر حالا در چهار جا اتفاق بيفتد همه‏تان بدنام مى‏شويد. براى اينكه مردم ذائقه‏شان تلخ است و اگر ببينند كه در چهار جا يك فسادى ايجاد شده است و يكى از كارهاى سابق انجام گرفته است، همه شما را مردم محكوم مى‏كنند. بنابراين همه شما موظفيد كه از آن چيزهائى كه برخلاف واقع است هم خودتان را حفظ كنيد و هم ديگران را، اگر كارى كردند به سران ژاندارمرى اطلاع بدهيد كه آنها جلوگيرى بكنند، تا اين ذائقه تغيير بكند. البته بسيار تغيير كرده است، يعنى بسيار جلو رفته است اين تغيير و لهذا شما الان وقتى كه در جمعيت‏ها مى‏رويد مردم براى شما شعار مى‏دهند. كى يك همچو مسائلى در سابق بود؟ مردم پشت به آنها مى‏كردند. اگر بازور هم مى‏آوردندشان يك جائى كه يك فرض كنيد كه اشخاصى بودند، آنها بازور بودند، جمع همراه نبودند. در هر صورت الان ما و شما و همه ملت خدمتگزار به اسلام و خدمتگزار به كشور هستيم و بايد همه مجتمعا با دست واحد، همه يكدست خدمت به اين كشور بكنيم تا اينكه انشاء الله اين كشور به قدرت كامله الهى به پيش برود و شما سرافراز باشيد و كشور ما سرافراز باشد.

    با نبودن نظم و انسجام در قواى مسلحه، مملكت حفظ نمى‏شود

    و نكته‏اى كه مى‏خواهم عرض بكنم و اين اختصاص به شما ندارد اين يك امر عامى است نسبت به همه قواى مسلحه اينكه اينطور تو هم نشود كه حالا ما آزاد هستيم و ما آزاد شديم و آن زد و خوردهائى كه پيشتر بود نيست و آن كتك‏ها و حبس‏ها نيست و آن اعدام‏ها نيست، حالا بايد انضباط هم نداشته باشيم. اگر چنانچه يك قواى مسلحه‏اى بى انضباط باشد يعنى اگر چنانچه فرمانده حكم كرد، اجرا نكند، اگر چنانچه آن طبقه بالائى كه صاحب منصبند يك امرى را گفتند، اينها اجرا نكنند، اگر اينطور باشد انسجام از بين مى‏رود. آنوقت خداى نخواسته اگر يك امرى پيش بيايد نمى‏توانيد شما مقابله كنيد. شما قواى مسلحه، از ژاندارمرى گرفته تا ارتش تا شهربانى تا پاسدارها، همه اگر چنانچه منظم نباشيد و سلسله مراتب ملاحظه نشود اين اسباب اين مى‏شود كه افرادى باشند يك يك. ژاندارمرى وقتى مى‏تواند خدمت بكند، ارتش وقتى مى‏تواند خدمت بكند كه اجتماع توى كار باشد يك يك افراد كه كار ازشان نمى‏آيد، اين يك يك‏ها وقتى متصل به هم شدند و يك نظمى داشت مى‏توانند كار انجام بدهند، اما اگر يك يك، يكى هائى باشند كه با هم منسجم نيستند يا نظم ندارند، اينها علاوه بر اينكه كارى ازشان نمى‏آيد اخلال هم مى‏كنند.

    بايد توجه داشته باشيد كه امروز شما خدمتگزار اسلام هستيد و بايد براى خدا كار بكنيد و امر خداست كه بايد اين مسائل را با دقت ملاحظه كنيد و نظم را حفظ كنيد وسلسله مراتب را حفظ بكنيد

    صحيفه نور ج 13 صفحه 60

    و اين يك مطلبى است كه مربوط به شما تنها نيست و مربوط به همه قواى مسلحه است، چنانچه توجه به اينكه مبادا يكى خلاف بكند آن هم اختصاص به شما ندارد همه قواى مسلحه بايد در اين معنا باشند. امر به معروف و نهى از منكر بر همه ملت واجب است. اگر يك خلاف يكى كرد بايد او را نهى بكنيد، بايد باز داريد او را از اين كار و اگر چنانچه يك آدمى در يك پادگانى يك عملى كرد كه بر خلاف وظيفه بود بايد اطلاع بدهيد تا اينكه اين را جلويش را بگيرند. و باز اين مطلب را بايد به ملت عرض بكنم كه سرباز بودن براى ملت امروز جزء وظايف است، نگذارد ملت كه اين پادگان‏ها در ارتش تهى بشود. سرباز حالا سرباز وظيفه است، در زمان سابق سرباز اجبارى بود. به اجبار بردند، اسمش را وظيفه مى‏گذاشتند و اما الان اين اجبار در كار نيست، الان يك امر الهى است. دفاع از مملكت اسلامى، دفاع از نواميس مسلمين از واجبات شرعيه الهيه‏اى است كه بر همه ما واجب است و اين موقوف بر اين است كه نظامى‏ها، هم منظم و منسجم باشند و هم مراتب را حفظ بكنند و هم اشخاصى كه مى‏توانند در نظام وارد بشوند خودشان را معرفى كنند و اين پادگان‏ها را پر كنند از جمعيت‏ها، و از قرارى كه بعضى از رؤساى ارتش گفته‏اند، گفتند كه الان پادگان‏هاى ما پر نيست براى اينكه نظام وظيفه را خيلى به آن عمل نمى‏كنند. لازم نيست كه نظام وظيفه را با الزام بيايند شما را ببرند. شما مى‏خواهيد يك مملكتى را حفظ بكنيد، ملت مى‏خواهد كه در مقابل اين قدرت‏هائى كه همه با هم منسجم شدند و اطراف كشور ما هستند، ملت مى‏خواهد كه جلوى اينها را بگيرد اين تا اينكه نظام، نظام صحيح نباشد و منسجم نباشد و پادگان‏ها پر از جمعيت نباشد و مملكت يك نظام بزرگ نداشته باشد و انشاء الله يك نظام بيست ميليونى شما داشته باشيد تا بتوانيد از اين توطئه‏ها كه الان براى مملكت ما در كار است جلوگيرى بكنيد. خداوند انشاء الله تعالى حامى شما باشد و حامى اين مملكت و انشاء الله شما پيروز باشيد و با پيروزى اسلام را به پيروزى برسانيد.

    والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  3. #1133
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 61

    تاريخ: 16/6/59

    فرمان امام خمينى به كليه دادگاه‏هاى ارتش جمهورى اسلامى‏

    به تمام دادگاه‏هاى ارتش اخطار مى‏شود

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    1- تعقيب افراد ارتش بايد با اطلاع فرمانده شخص متهم باشد و دادگاه‏هاى ارتش خود مستقلا نبايد در بازداشت ارتشى‏ها اقدام نمايند و چنانچه مورد اتهام، يكى از فرماندهان ارتش باشد بايد به وسيله فرمانده كل قوا احضار شود.

    2- فرمانده شخص متهم مؤظف است در مهلتى كه دادگاه‏هاى ارتش معين مى‏نمايند متهم را به دادگاه تسليم نمايد.

    3- در صورتى كه شخص متهم در مدت مقرر در دادگاه حاضر نشد دادگاه خود مستقيما اقدام مى‏نمايد.

    4- براى خدشه دار نشدن حيثيت افراد متهم، قبل از اثبات جرم اقدام دادگاه بايد به صورت غير علنى باشد و نشر و پخش آن از طرف دادگاه و غير و ممنوع اعلام مى‏گردد.

    5- دادگاه‏هاى غير ارتشى عموما و افراد غير مسوول به هيچ وجه حق دخالت در اين امور را ندارند و دخالت كنندگان تعقيب خواهند شد.

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  4. #1134
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 65

    تاريخ: 17/6/59

    پيام امام خمينى به مناسبت دومين سالگرد 17 شهريور

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    17 شهريور 57 از ايام الله است كه ملت شريف ايران ياد آن را زنده نگه مى‏دارد. ملت بزرگ ايران، روزهايى چون هفده شهريور در نهضت خود داشت و بحمدالله با تمام مشكلات و تقديم شهداى ارجمند به اسلام عزيز و كشور و با فداكارى‏هاى طاقت فرسا از ميدان جهاد سرافراز و پيروزمند بيرون آمد و آن كار، جهانيان را به خود جلب نمود. دشمنان ما گمان ميكردند با توطئه‏هاى فرسايشى مى‏توانند نهضت اسلامى و انقلاب شكوهمند اين ملت شهيد پرور را به سردى و سستى سوق دهند، غافل از آنكه قيامى كه براى خداست و نهضتى كه بر اساس معنويت و عقيده است، عقب نشينى نخواهد كرد. ملت ما اكنون به شهادت و فداكارى خوگرفته است و از هيچ دشمنى و هيچ قدرتى و هيچ توطئه‏اى هراس ندارد. هراس آن دارد كه شهادت، مكتب او نيست.

    ملتى كه تازه عروس و تازه دامادش براى شهادت داوطلبند و خود را براى هر پيشامدى در راه خدا مهيا كرده‏اند از چه مى‏ترسند؟ ملتى كه شهادت براى او سعادت است پيروز است. ملتى كه خود و همه چيز خود را براى اسلام مى‏خواهد، پيروزمند است. ما در كشته شدن و كشتن پيروزيم. دشمنان ملت‏هاى مستضعف و پيروان قدرتمندان ستمگر كه براى ايجاد تفرقه مسلمين، شياطين خود را فرا خوانده‏اند، وقتى به خطاى خود واقف مى‏شوند كه توده‏هاى ميليونى مسلمين بر اساس تعاليم عاليه اسلام آنان را مفتضحانه سركوب كنند و دست آنان را از توطئه‏هاى خائنانه قطع نمايند. بگذار اين تفاله‏هاى تاريخ به اسم اسلام بر ضد اسلام قيام كنند و به اسم قرآن كريم به قرآن خيانت نمايند و اين تازگى ندارد.

    اسلام عزيز از اين قماش خيانتكاران بسيار ديده و همگان را به مستقر شياطين فرستاده است. ملت عزيز ما آن روز كه جز مشت خالى و خون پاك هيچ نداشت، بر قدرت‏هاى عظيم شيطانى با فرياد الله اكبر غلبه كرد و امروز بحمد الله تعالى جوانانى رزمنده خواهران و برادران دارد كه با تعليمات نظامى در سرتاسر كشور قدرت تفكر را از دشمنان ايران و اسلام سلب و با اعتماد به قدرت الهى و فداكارى در راه اسلام بر همه مشكلات و همه قدرت‏هاى شيطانى غلبه خواهد كرد. ملتى كه 15 خرداد روز خون و 17 شهريور روز نويد پيروزى خون، جمعه سياه روزى رژيم را با افتخار و پيروزى پشت سر گذاشته است، از اين محاصرات اقتصادى و نظامى باك ندارد. آنان باك دارند كه اقتصاد را

    صحيفه نور ج 13 صفحه 66

    زير بنا و شكم را قبله گاه و دنيا را مقصد و مقصود مى‏دانند.

    هان اى ملت سلحشور! براى مقابله با قدرت‏هاى نظامى ابر قدرتان آماده باشيد! و اى قواى مسلح كه سربازان اسلام و پيشمرگان هدف و نگهبانان كشوريد مجهز باشيد هم به صلاح و هم به سلاح، و هراس و خوف به خود راه ندهيد كه خداوند تعالى پشتيبان و ملت بزرگ، هوادار شماست. شما نصرت كنيد از دين خدا و كشور توحيد تا خداوند قادر نصرت دهد شمارا. از خداوند متعال عظمت براى اسلام و ملت مجاهد و رحمت براى شهداى انقلاب و خصوص شهداى 17 شهريور و صبر و بركت براى بازماندگان شهداى انقلاب و خصوص شهداى 17 شهريور و خذلان و تباهى براى دشمنان اسلام و خصوص تفرقه اندازان بين صفوف مسلمين را خواستارم.

    والسلام على عبادالله الصالحين و رحمه الله

    روح الله الموسوى الخمينى

    صحيفه نور ج 13 صفحه 67

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    يك سال از رحلت شخصيتى ارجمند و عزيزى ارزشمند گذشت. يك سال از فقدان مردى گذشت كه مى‏توانست به انقلاب اسلامى و پيشرفت اهداف مقدس اسلام خدمت‏هاى ارزنده‏اى كند. او توانست با رفتار و گفتارش به اعصاب ناآرام كه موجب نگرانى‏ها و تفرق‏ها مى‏شود آرامش بخشد. مجاهد بزرگوار و عالم هشيارى كه از عنفوان جوانى تا آخرين لحظات زندگانى در خدمت به اسلام و كشورهاى اسلامى متحمل رنج‏ها و حبس‏ها و فشارها بود و هيچ از اين زحمت ارجمند و خدمت سودمند كناره‏گيرى نكرد و به كوشش خود در راه هدف و انقلاب ادامه داد. مرحوم مجاهد متعهد و مبارز عظيم الشان طالقانى به جوار اجداد عاليقدرش شتافت و ما نيز انشاء الله تعالى همان راه را خواهيم رفت. ملت عزيز بايد دراين وقتى كه قدرت‏هاى جهانى در پيكار با اسلام و كشور ما بسيج شده‏اند و مفتيان دربارى به كمك صهيونيسم جهانى و قدرت‏هاى شيطانى در تفرقه افكنى بين مسلمانان بپا خاسته‏اند، با اتكال به قدرت بى پايان حق تعالى و هوشيارى، و حدت خود را حفظ كنند و با شور انقلابى به پيش روند و ملت مستضعف و پيروان مكتب اسلام ازاين شياطين به صورت انسان، گول نخورند و خود و اسلام عزيز را با وحدت كلمه و قدرت الله اكبر، از دست قدرت‏هاى شيطانى نجات دهند و از اين جنود ابليس نهراسند كه خداوند تعالى با ماست ما دامى كه ما براى رضاى او نهضت را به پيش بريم. از خداوند تعالى رحمت براى مجاهد محترم و صبر براى خاندان محترم ايشان خواستار است و اميد است ملت عظيم ايران قدردانى از خدمتگزاران به اسلام و ملت، و سالروز معظم له را احترام نمايد. والسلام على عبادالله الصالحين

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  5. #1135
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 68

    تاريخ 19/6/59

    بيانات امام خمينى در جمع شركت كنندگان ايرانى در كنفرانس نيمه دهه زن در كپنهاك

    سازمان ملل در خدمت ابر قدرت‏ها و براى بازى دادن ساير كشورهاست

    بسم الله الرحمن الرحيم

    اساسا هر تشكيلاتى كه اين ابر قدرت‏هاى بزرگ در آن دست دارند، اين تشكيلات، تشكيلاتى است كه بايد به نفع آنها تمام شود. همين سازمان ملل، همين جلساتى كه در خارج هست، شوراى امنيت، همه اينها در خدمت ابر قدرت‏ها هستند و براى بازى دادن ساير كشورهاست و لهذا براى خودشان و تو قرار مى‏دهند و هر مطلبى مخالف با راى خودشان است كنار مى‏گذارند و اصلا خود آنها هم اساساً در خدمت ابر قدرت‏ها هستند. سازمان‏هائى هم كه به هر اسمى اينها درست مى‏كنند، مى‏خواهند بكشند همه رابه طرف منافع خودشان. و ما به ابر قدرت‏ها آنقدر سوء ظن داريم كه اگر يك مطلب راستى هم بگويند، ما اعتقادمان طورى مى‏شود كه براى اين مصلحتى گفتند كه مردم را اغفال كنند.

    خانم‏ها بايد روى آن عفت عمومى كارهاى اجتماعى و سياسى را انجام دهند

    اين كارى كه شما كرديد بسيار ارزنده است و انشاء الله كه بسيار شما موفق باشيد. و مى‏دانيد كه همه، انقلاب ما را در خارج بر خلاف آنچه كه هست منعكس كرده‏اند. به تدريج بايد ما انقلاب خودمان را به خارج به نحوى كه هست صادر كنيم، به آن نحوى كه هست منعكس كنيم. قضيه تنها زن‏ها نيستند كه در ايران الان وضعشان به طور آزادى بوده است و شدند زن، يك موجود متعهد، شايد بهتر از مردان تعهد داشته باشند، لكن در خارج اينها را منعكس كرده‏اند كه يك دسته مردم، چطور گفته‏اند يك دسته، از زمان رضا شاه اين مسائل مطرح شد، قضيه كشف حجاب يك مطلبى نبود كه اينها مى‏خواستند زنها را، مثلاً"ده ميليون زن را بياورند در جامعه وارد كنند. اينها يك دستوراتى بود كه اينها مى‏گرفتند از خارج و براى اسارت ما اجرا مى‏كردند.

    قضيه‏ها شايد شما هيچ كدامتان يادتان نباشد اگر آن وقت چى كرديد، كوچك بوديد، اما من تلخى اين

    كشف حجابى كه اينها كردند و اسمشان را بعداً آزاد زنان و آزاد مردان، پسر رضاخان گذاشت من تلخى‏اش باز در ذائقه‏ام هست. شما نمى‏دانيد چه كردند با اين زن‏هاى محترمه و چه كردند با همه قشرها. الزام مى‏كردند هم تجار را، هم كسبه جزء را، هم روحانيت را، هر جا زورشان مى‏رسيد به اينكه

    صحيفه نور ج 13 صفحه 69

    مجلس بگيريد و زن‏هاتان را بياوريد در مجلس، بياوريد در مجلس عمومى، آنوقت اگر اينها تخلف مى‏كردند، كتك دنبالش بود، حرف دنبالش بود، همه چيزها و حرف‏ها بود و اينها مى‏خواستند زن را وسيله قرار بدهند از براى اينكه سرگرمى حاصل شود براى جوان‏ها و در كارهاى اساسى اصلاً وارد نشود. طريق مختلفى اينها داشتند براى اينكه اين جوان‏هاى ما را، اين دانشگاهى‏هاى ما را، همه اين قشرها را نگذارند به فكر خودشان بيفتند و به فكر مملكتشان بيفتند. از آن طرف همين مسأله كشف حجاب با آن فضاحتى كه اينها كردند و با آن رفتارى كه بازن‏هاى محترمه كردند و با آن رفتارى كه با روحانيون كردند در اين مسائل كه حتى به مرحوم آقاى كاشانى آمدند تكليف كردند كه شما بايد وارد بشويد در اين مجلس، فرمودند كه شما بايد مجلس بگيريد، ايشان گفته بودند... را كه فرمودند: گفته بودند آن مامورها، كه از بالاها گفته‏اند. گفته بودند من هم همان را مى‏گويم حتى به اينها هم آمده بودند پيشنهاد كرده بودند. ديگر در شهرستان در دهات و همه جا حتى در قم، يك فضاحتى در قم در آوردند كه قابل ذكر نيست و اين هم براى اين بود كه اين جوان‏ها را، جوان غافل، زن و مرد را وارد كنند در ميدان و سرگرمشان كنند به هم و از اساس مسائل اينها غافل باشند. همچو مراكز فحشائى كه اينها درست كردند كه از تهران تا آخر تجريش صدها مراكزى بود كه مال عشرتكده و امثال ذلك بود، همه اينها ديديد كه زنانه بود لهذا، جوان‏هاى ما، ملت ما اصلاً ديگر توجه به مسائل اساسى كه بايد بكنند نداشت. نه مردش، نه زنش، نه مردها آزاد بودند و نه زن‏ها آزاد بودند، اسمش را گذاشته بودند آزاد مردان و آزاد زنان. اين اساسى بود كه از اول رضاخان كه انگليس‏ها خدا لعنتشان كند، اول انگليس‏ها او را آوردند به ايران و او را وادار كردند به اين مسائل و بعدش هم دنبالش شعراشان و نمى‏دانم نويسندگانشان و رسانه‏هاى گروهى‏شان را، همه اينها در خدمت اين بود كه اين ملت را نهى كنند از آن چيزى كه خودش دارد، آن را توجهش را به همين عشرت‏ها و به همين بساط لهو و لعب بكنند. اينها را آزاد قرار دادند، اين مراكز لهو و لعب را، اما در تمام تهران شايد يك مركزى كه بتواند تعليمات دينى... نه از نظر مردان و نه از نظر زنان كه آزاد باشند در تعليماتشان، معلوم نبود كه باشد. در هر صورت اينها مسائلى است كه ابرقدرت‏ها با نقشه‏هاى بسيار دقيق كه كارشناسانشان كردند، هم مجالس درست مى‏كنند از اين چيزها و ما بايد بيدار باشيم همه مان، همه ملت ايران بيدار باشند كه به دام اينها نيفتند و هر جا فرض كنيد در اين مجالس رفتند، همان حيثيت خودشان را حفظ كنند، تحت تاثير آنهائى كه در آنجا هستند و زن‏هائى كه در آنجا هستند يا مردهائى كه در آنجا هستند و تحت تاثير اينها واقع نشوند. همانطورى كه شما گفتيد كه انجام داديد، همين طور باشد كه اگر رفتند و شركت كردند آنطور نباشد كه شركتشان يك وقت به نفع آنها تمام بشود، غالباً غافلند، اينطور مى‏شود. بنابراين اين كارهائى كه شما گفتيد كرديد، كارهاى ارزشمندى بوده است و باز اگر چنانچه مجالسى باشد، مردها هم بروند اما با تعهد، نه آنهائى كه مى‏روند و بر خلاف مصالح خود مملكت مان عمل مى‏كنند. انشاء الله اميدوارم كه همه تان موفق و مويد باشيد و امروز غير روزهاى سابق، امروز غير زمان‏هاى سابق است. امروز بايد خانم وظائف اجتماعى خودشان را و وظائف دينى خودشان را بايد

    صحيفه نور ج 13 صفحه 70

    عمل بكنند و عفت عمومى را حفظ بكنند و روى آن عفت عمومى كارهاى اجتماعى و سياسى را انجام بدهند، نه مثل سابق كه فرض كنيد اينها يك زنى را هم وارد مى‏كردند در مجلس اما چه زنى بود و چكار مى‏خواست بكند. حالا هم وارد شدند بعضى خانم‏ها در مجلس اين ورود غير آن ورود است. آن يك ورودى بود، اين هم يك ورود آنها مجالس داشتند. روز زن داشتند، روزى كه براى كشف حجاب بود، مى‏خواستند، همين در سال‏هاى آخر من در قم بودم شايد همان سال آخرى بود كه 15 خرداد بعدش پيش آمد من شنيدم كه زن‏ها مى‏خواهند بروند سر قبر رضا شاه و راجع به همين قضيه كشف حجاب نظاهرات بكنند. من رؤساى، رؤساى اداراتى كه در قم بود، پيش من آمدند، گفتم كه شما هر كدام به وزارتخانه خودتان اطلاع بدهيد كه اگر اين كار را بكنيد من به ملت مى‏گويم كه عزا بگيرند براى روزى كه قتل عام كرديد در مسجد گوهرشاد. اينها اطلاع دادند و از اين منصرف شدند. در هر صورت آن وضعى كه آنها درست كرده بودند درست بر خلاف موازينى بود كه ملت ما بايد انجام بدهد و زن‏هاى ما بايد انجام بدهند و حالا بحمد الله آن مسائل گذشته است و بايد همه زن‏ها و هم مردها در مسائل اجتماعى مسائل سياسى وارد باشند و ناظر باشند، هم به مجلس ناظر باشند، هم به كارهاى دولت ناظر باشند، اظهار نظر بكنند.

    ملت بايد الان همه ناظر امور باشند، اظهار نظر بكنند در مسائل سياسى، در مسائل اجتماعى، در مسائلى كه عمل مى‏كند دولت، استفاده بكنند، اگر يك كار خلاف ديدند. و من اميدوارم كه انشاء الله اين نهضت به پيروزى منتهى باشد و شما انشاءالله همه تان موفق باشيد و مويد و مجالس خود را باز هر چه شكوهمندتر در همه جا توسعه بدهيد كه زن‏ها بيدار بشوند و آن مسائل سابق را، آن ملعب‏هائى كه بود و آن آرايش‏هائى كه بود آن مسائلى كه شما مى‏دانيد چقدر به اقتصاد ما صدمه وارد مى‏كرد و چقدر به عفت عمومى ضرر مى‏رساند. زن‏ها امروز بايد همانطورى كه مردها وارد، يعنى مردهاى درست، نه مردهائى كه... ديدند، در مسائل واردند، آنها در مسائل وارد باشند و تعليم و تعلم صحيح داشته باشند و دخالت صحيح در امور بكنند و انشاءالله موفق و مويد باشند.

    
    previos page menu page next page
    

  6. #1136
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 71

    تاريخ 20/6/59

    بيانات امام خمينى در جمع اعضاى هيأت دولت برادر محمد على رجائى

    حب نفس و غفلت از خدا بزرگترين خطر براى هر انسانى است

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    من اول دعا مى‏كنم كه خداى تبارك و تعالى شما آقايان را از عنايت خودش محروم نكند و شما را به راهى كه رضاى اوست هدايت بفرمايد و شما به مقصدى كه مقصد اسلام است و آرزوى ملت است برسيد. آنچه كه خطر براى هر انسانى و هر متصدى امرى هست حب نفس است. رأس همه خطاهائى كه انسان مى‏كند، حب نفس است. هر بلائى سر انسان خودش مى‏آيد يا جامعه از دست قدرتمندان مى‏بيند اين در اثر هواى نفس و خود خواهى است. در روايات ائمه ما فرموده‏اند: رأس كل خطيئه، حب النفس يعنى همه خطاهائى كه از انسان صادر مى‏شود در اثر همين خود خواهى و غفلت از خداست. انسان بايد كوشش كند كه اين حب نفس را اگر نمى‏تواند تمام كند كم كند، البته مسأله بسيار مشكلى است و محتاج به رياضت است، لكن مسأله نشدنى نيست، مشكل است، لكن نشدنى نيست. اگر انسان در هر امرى كه وارد مى‏شود در آن امر خودخواهى را كنار بگذارد و مصلحت را ملاحظه بكند و خدا را ملاحظه بكند، هم موفق مى‏شود و هم از خطراتى كه بر اين خودخواهى است در امان مى‏ماند. شما كه الان از وزراى محترم هستيد و مملكت اسلامى به شما سپرده مى‏شود و پست‏هاى شما پست‏هائى است كه بايد در آن اعمال بسيار شايسته انجام بگيرد، كوشش كنيد كه اولاً گمان نكنيد كه رياست، از رياست درجه اول تا آخر، يك چيزى باشد، يك امر اعتبارى است، يك دسته‏اى جمع مى‏شوند يكى را مى‏گويند تو كارها را انجام بده. در نظر داشته باشيد كه حضرت امير سلام الله عليه در حالى كه به حسب فهم جامعه، رياست يك كشور بسيار بزرگى را داشت از حجاز تا مصر، عراق، ايران، همه را داشت، آنوقت چه جور بود وضعش، چه جور بود سلوكش با مردم و چه بود سفارش‏هايى كه به عمالش يا به حكومت‏هائى كه از طرف او بودند، چه سفارش‏هاى ارزشمندى فرموده است. البته ما نمى‏توانيم خود او باشيم، لكن مى‏توانيم كه شيعه او باشيم، پير و او باشيم، تا آن حدودى كه بتوانيم بايد پيروى از او بكنيم. او تمام مقصدش خدا بود، اصلش اين دنيا و اين رياست دنيا و اينها در نظر او چيزى نبود مگر اينكه بتواند يك عدلى را در يك دنيا برقرار كند، والا پيش آنها مطرح نبود كه يك رياستى داشته باشند يا خلافتى داشته باشند، مگر اينكه بتوانند يك عدلى را اقامه كنند و يك حدى را جارى كنند. ما بايد از آنها درس بگيريم و پند بگيريم و به شيوه آنها تا آن اندازه‏اى كه مى‏توانيم عمل

    صحيفه نور ج 13 صفحه 72

    كنيم و از آن چيزهائى كه دام شيطان است كه بزرگترين دام همان خودخواهى انسان است، از اين دام رهائى پيدا بكنيم و به صراط مستقيم الهى راه برويم تا بتوانيم هم خودمان رااصلاح كنيم و هم جامعه مان را.

    ما هر چه داريم از اين ملت اسلامى است كه با فرياد الله اكبر پيروز شد

    شما ببينيد كه چه حكومتى در دست شما آمده و از چه راهى آمده است و كى به شما اين حكومت را محول كرده. اگر چنانچه پنج سال پيش از اين، ده سال پيش از اين را شما در نظر بياوريد، وضع آنوقت را در نظر بياوريد، حكومت آنوقت را در نظر بياوريد، ملت را نسبت به حكومت و حكومت را نسبت به ملت در نظر بياوريد و حبس‏ها و زجرها و تبعيدها و قتل‏ها را كه در آن حكومت واقع مى‏شد به نظر بياوريد و از خودتان سؤال كنيد كه چه شد كه اين شد؟ چه شد كه يك روز آنطور جنايتكارى‏ها واقع مى‏شد واختناق‏ها و آن مسائل و مصائب براى كشور ما بود و حالا چه شده است كه ما آزادانه اينجا باهم نشستيم و شما آزادانه مسائلتان را با مردم مطرح مى‏كنيد و مردم هم آزادانه يا انتقاد مى‏كنند يا تعريف مى‏كنند از شما، اين آزادى را كى به ما داد؟ و اين استقلالى كه الان ما داريم و كسى نمى‏تواند دخالت كند در كشور ما، اين را كى به ما داد؟ و اين استقلالى كه الان ما داريم و كسى نمى‏تواند دخالت كند در كشور ما، اين راكى به ما داد؟ جز اين بود كه اين پا برهنه‏ها و اين زاغه نشين‏ها و اين دانشگاهى‏هاى محروم و اين مردم كوچه و بازار با هم جمع شدند و براى خدا قيام كردند و نهضت كردند و ما را به اين آزادى رساندند و آن سدهاى بزرگى كه در تصور كسى نمى‏آمد كه شكسته بشود، شكستند و ما را به آنجا رساندند كه وزير بشويم و رئيس جمهور بشويم و وكيل بشويم و همه اينها را داشته باشيم و همه از اين ملت است. ما هر چه داريم از اين ملت است، البته ملت اسلامى كه با فرياد الله اكبر اين كار را انجام دادند.

    ما بايد ببينيم اين ملتى كه ما را به اين مقام‏ها رسانده‏اند از ما چه مى‏خواهند

    ما بايد ببينيم كه اين ملتى كه ماها را به اين مقام رسانده‏اند، از ما چه مى‏خواهند و مابايد براى آنها چه بكنيم از ما مى‏خواهند كه تمام اين ارگان‏هائى كه هستند، تمام اين رؤسايى كه هستند از رئيس جمهور گرفته و نخست وزير و وزرا را تا وكلاو عرض مى‏كنم كه وزارتخانه‏ها و هرچه در آنها هست، اينها مى‏خواهند كه اينها همه در راه اسلام كه خواست ملت بود و همه كوشش‏شان براى اسلام بود و اسلام آنها را موفق كرد، اينها هم در همان طريق اسلامى راه بروند. طريق اسلامى اين است كه مستضعفين را حمايت كنند، بيشتر توجه شان به آنها باشد. در طول تاريخ، حمايت حكومت‏ها از قلدرها بوده است. شما هر حكومتى را كه در اين 2500 سال دوران ظلمت در نظر بگيريد، هر حكومتى، هر چه عادل بوده، هر چه جنت مكان بوده در نظر بگيريد، آنوقت برويد سراغ وزراى او كه از چه طايفه‏اى بوده‏اند، آنهائى كه بهره بر مى‏داشتند از اين ملت‏هاى ضعيف، چه اشخاصى بودند، پيدا نمى‏كنيد يك حكومتى كه براى مستضعفان باشد، براى اين كوچه و بازارى‏ها باشد، براى همين پابرهنه‏ها باشد. هر

    صحيفه نور ج 13 صفحه 73

    چه بودند، براى ملك دارها بودند و براى قدرت دارها و براى سرمايه دارها و براى رؤسا و خان‏ها و هر چه بود براى آنها بود. يك وقت در بعضى از حكومتها تيول مى‏كردند، خراسان را مى‏دادند دست يك عده تيول، او چقدر مى‏داد براى اين، فرض كنيد كه در پول آنوقت پنجاه هزار تومان، پول پنجاه هزار تومان آنوقت، پنجاه ميليون هم بيشتر بود و به او خراسان را مى‏دادند، برو سراغ خراسان، يعنى ديگر هم ما هر چه صدا از خراسان بلند بشود و هر چه از ظلم تو گفته بشود ما اعتنا نمى‏كنيم، تو برو، آنجا مال تو. آنجا هم مردمش و عرض بكنم - ناحيه‏اش و در آمدش مال اين بود، اين بايد اين پنجاه هزار تومانى كه اينجا به نخست وزيرش داده است يا به صدر اعظم داده است، بايد اين پنجاه هزار تومان را در آورد و چندين پنجاه هزار تومان هم براى خودش در آورد، براى اينكه يك تجارتى بود، فروخته بودند اينجا را، اين پول او را بايد بدهد، بايد به نفع هم ببرد. اين با مردم چه مى‏كرد، با كدخداهاى ده يا بست و بند مى‏كرد و ده را مى‏چاپيد يا اگر كد خدايى بود كه يك تخلفى مى‏كرد، آنطور مى‏كرد كه شاه مخلوع به مردم. اين وضع حكومت جبار است. حكومت اسلام كه الان شما مدعى هستيد كه نخست وزير اسلام هستيد، دولت اسلامى هستيد و آقايان، وزراى اسلام هستند و آقاى رئيس جمهور، رئيس جمهور يك كشور اسلامى هستند و وكلا، وكلاى كشور اسلامى هستند بايد از آنچه كه در سابق گذشته نسيان كنند او را، دفن كنند آنها را، از ديكتاتورى‏ها، از چپاولگرى‏ها، از خودخواهى‏ها و خود پسندى‏ها، همه اينها را بايد دفن كنند و وارد بشوند در يك مملكت تازه‏اى كه از صدر اسلام كه بگذريم ديگر يك همچو چيزى نبوده است. در صدراسلام هم براى ايران نبود اينها حتى آنوقت هم كه ايران را فتح كردند باز سپردند به دست همان‏هايى كه اداره مى‏كردند و جنايات هم همان جنايات بود، نتوانستند اين كار را بكنند.

    هر كه گفت بايد به من اطاعت كنيد، اين شيطان است

    شما امروز بايد فكر اين را بكنيد كه از يك چاه عميقى اين مردم شما را نجات دادند. شما حبس‏ها را ديديد و زجرها را چشيديد و الان هم آزادى را و شهد آزادى را داريد مى‏چشيد. براى شكر اين نعمت، شماها خدمتگزار باشيد. براى شكر اين نعمت همه باهم در يك راه باشيد. اين را من كراراً گفتم اگر همه انبيا جمع بشوند در تهران و بخواهند كار بكنند، بخواهند دخالت در امور بكنند، هيچ با هم اختلاف پيدا نمى‏كنند، امكان ندارد، براى چه؟ براى اينكه آنها نفس خودشان را كشته بودند و مبداء خلاف، نفس انسان است. مبداء همه خلاف‏هايى كه پيدا مى‏شود، انسان خيال مى‏كند كه نه، من براى مصلحت اين كار را مى‏كنم، عمر خودش را انسان نمى‏فهمد، وضع خودش را انسان نمى‏فهمد. شما اگر بخواهيد مقايسه كنيد، شمايى كه مى‏گوئيد كه من براى مصحلت مسلمين فلان كار را مى‏كنم، شما فكر اين را در خلوت بكنيد كه اگر يك كسى ديگر به جاى شما بود و بهتر هم مصالح مسلمين را انجام مى‏داد، شما باز همانطور بوديد؟ خواستيد خودتان نباشيد و او باشد؟ يا نه مى‏خواهيد كه اين مصلحت مسلمين به اصطلاحتان به دست شما انجام بگيرد؟ منم كه اين مصلحت را دارم ايجاد مى‏كنم،

    صحيفه نور ج 13 صفحه 74

    اين همان شيطان است، همان شيطانى كه اغوا مى‏كند آدم را، اكثر اغوائاتش اين است كه انسان را بازى مى‏دهد وسوسه مى‏كند در انسان، وسوسه‏هاى دامنه‏دار از همه طرف، وسوسه مى‏كند كه تو حالا صاحب قدرت هستى، تو حالا صاحب كذا هستى، ديگران چكاره‏اند؟ شما حالا وزير هستيد ديگران بايد اطاعت بكنند، چشم بسته بايد اطاعت بكنند، شما وكيل هستيد ديگران بايد از شما اطاعت بكنند و چشم بسته هم باشند. اين، همه براى اين است كه انسان خودش را نساخته، اگر انسان خودش را ساخته بود، هيچ بدش نمى‏آمد كه يك رعيتى هم به او انتقاد كند، اصلاً بدش نمى‏آمد، از انتقاد بدش نمى‏آمد اين چرا انسان اگر انتقاد دو انسان را فرض كنيد يكى خودتان يكى ديگرى، هر دو داراى يك صفت متوازى هستيد، اگر يك كسى از آن رفيقتان تكذيب كند براى خاطر آن صفتش، شما خوشتان مى‏آيد براى اينكه آن را مقابل خودتان مى‏دانيد، از اين جهت همان صفتى كه در شما هست در ديگرى اگر باشد و انتقاد بكنند، شما خوشتان مى‏آيد، او بدش مى‏آيد، او هم وقتى ببيند همان را در شما هست در ديگرى اگر باشد و انتقاد بكنند، شما خوشتان مى‏آيد او بدش مى‏آيد، او هم وقتى ببيند همان را در شما عيبجوئى مى‏كنند خوشش مى‏آيد و اگر خودش، از خودش عيبجوئى كنند، بدش مى‏آيد. اينها همه از حيله‏هاى شيطان است كه شيطان، بزرگتر از همه شيطان حتى از اين شيطان بزرگ معروف، اين شيطان نفس اماره خود آدم است. ما كه الان يك مملكت اسلامى به ما سپرده شده است يعنى اين مردم با فريادهايشان سدها را شكستند و راى به همه شماها دادند و به وكلا و به عرض مى‏كنم كه به رئيس جمهور و بعد هم وكلاى آنها به شما و اينها، اين مردمى كه با اين زحمت راى به شما دادند و شما را برسر مسند نشاندند، حالا شما بخواهيد سر مسند با هم اختلاف كنيد، ببينيد پيش خدا چه هست. يك دسته زحمت كشيدند و جوان‏هايشان را دادند و الان هم شما كردستان را مى‏دانيد چه جور هست و اين پاسدارها در كردستان و اين ارتشى‏ها در آنجا هر روز دارند جان مى‏دهند، هر روز دارند خون مى‏دهند، مردم آنجا دارند بمباران مى‏شوند، دشمن‏هاى ما مشغول فعاليت زياد هستند، در اين حالى كه همه جوانب بر ضد ما هست، همه قدرت‏هاى بزرگ و كوچك بر ضد ما هست و اين ملتى كه با اين زحمت به دست شما اين مملكت را داده است شما حالا بنشينيد سر اينكه من چطور، شما چطور و همه‏اش هم از شيطان است. هيچ شكى در اين نكنيد كه هر كه گفت من، اين من، شيطان است. هر كه گفت كه بايد به من اطاعت كنيد، اين شيطان است. ما بنشينيم سر اين معنا كه شما بگوييد كه من، آن هم بگويد من، آن هم بگويد من، اين سرسفره شيطان بنشينيم و با هم تسابق بكنيم به اينكه آن طعمه شيطان را كه خودخواهى است هى تقويت كنيم. شما ببينيد كه در بارگاه خدا اين چه جور، چه صورتى دارد و در پيش ملت كه بشنود يك همچو چيزهائى هست، ببيند يك همچو مسائلى طرح است، خوب، اين ملت بر فرض اينكه حالا صحبت هم نكند اما اين زن داغدار كه بچه‏اش را براى اين جمهورى داده و براى اسلام داده، حالا در ذهنش چه مى‏آيد، چه ناراحتى در اين زن‏هاى داغدار و در اين پدرهاى جوان مرده، چه وضعيتى در قلب آنها پيدا مى‏شود ولو حرفى نزنند، ولو هيچ صحبت نكنند، براى خدا آنها صحبت نكنند، براى آنها، آنها قيام بر ضد نكنند اما ببينيد چطور داغدارها چه حالى پيدا مى‏كنند كه ببينند كه جوان‏هايشان را براى جمهورى اسلامى دادند و حالا در جمهورى اسلامى داد و قال است

    صحيفه نور ج 13 صفحه 75

    سر اينكه من جلو باشم يا شما جلو باشيد. اين روزنامه‏هائى كه من امروز ديدم و بعضى‏شان را هم ديروز ديدم، اين روزنامه‏ها ببينيد كه در آن چه مسائلى هست كه مردم وقتى اين روزنامه‏ها را بخوانند چه خواهند گفت. يك قدرى توجه داشته باشند همه كسانى كه متصدى امرند.

    اگر براى مصالح خودمان دعوا كنيم نه براى مصالح ملت، ما هم طاغوتيم

    اينها خيال نكنند كه ما حكومت هستيم و مارأس هستيم و ما وزير هستيم و ما نخست وزير هستيم و ما رئيس جمهور هستيم و ما بايد هر كارى دلمان بخواهد بكنيم. نه، مملكت اسلامى است، نه طاغوتى. مملكت اسلامى را به طاغوت نكشيد. من خوف اين را دارم كه خداى نخواسته اگر چنانچه اين امور زياد انباشته بشود، يك وقت همان مسائلى پيش بيايد كه مردم با طاغوت عمل كردند. طاغوت براى خاطر اينكه پسر كى بود و نوه كى بود كه نبود، براى اعمالش بود. اگر اعمال ما هم يك اعمال طاغوتى باشد، براى خود باشد، نه براى ملت، دعوا بكنيم سر خودمان، نه براى مصالح ملت، اين همان طاغوت است منتها به يك صورت ديگرى درآمده اما طاغوت است، طاغوت هم مراتب دارد، يك طاغوت مثل رضاخان و محمدرضا خانمان و يك طاغوت هم مثل كارتر و امثال آنهاست، يك طاغوت هم مثل ماهاست. همه از جند ابليس مى‏شويم شما فكر اين ملت، فكر اين زاغه نشين‏ها، فكر اين مردمى كه همه چيزشان را دادند و شما را به مسند نشاندند، فكر آنها را بكنيد. شب وقتى خلوت مى‏كنيد فكر بكنيد كه من امروز كه كار كردم براى خودم كردم يا براى مردم ،امروز كه صحبت مى‏كنم براى خودم صحبت مى‏كنم يا براى مصالح كشور.

    جنگ و نزاع بين شما و غافل شدن از ملت خواست اجانب است

    اگر اينها را فكر بكنيد، توجه بكنيد و خطراتى كه در كشور ما الان در موجود است فعلاً و در... موجوديت است، خطراتى كه از خارج و از داخل براى ما دارد پيش مى‏آيد، اگر اينها را ما توجه به آن بكنيم و يك ملتى كه يك مملكت را به شما سپرده است براى اينكه حفظش را بكنيد و مصالحش را ايجاد بكنيد و متحقق بكنيد، اگر بنا باشد كه شما با هم شروع كنيد به جنگ و نزاع و آن هم نه براى خاطر اينكه يكى مصلحت را اين مى‏داند يكى نمى‏داند، اينها شعر است، همه خودمان را خواهيم، اگر من يك دفعه گفتم به اينكه بيائيد فلان كار را بكنيد براى مصلحت و انتقاد از شما كردم براى اينكه شما چنين مى‏كنيد، اين از نفس اماره است كه بروز مى‏كند و لهذا مقايسه‏اش همين است كه اگر آن ديگرى همين كار را بكند، اين آقايى كه مثلاً حالا اعتراض كرده او، ديگرى همين كار او را بكند، اگر او همين اعتراض را بكند، اشكال مى‏كنند به او. اين حيله‏هاى نفسانى، حيله‏هاى شيطانى بسيار دقيق است و بسيار مشكل است شناختنش كه ما بتوانيم بفهميم، لكن خوب، حالا اين چيزهاى واضح‏ترش كه انسان مى‏تواند بفهمد. خوب، شما انصاف مى‏دهيد كه يك مملكتى كه خونش را داده و شما را به مسند نشانده، سر مسند جنگ بكنيد، دعوا بكنيد، هر روز صحبت بكنيد، هر روز انتقاد بكنيد،

    صحيفه نور ج 13 صفحه 76

    روزنامه‏ها هر روز انتقاد بكنند، هم را بكوبند، به هم تهمت بزنند، به هم افترا بزنند، آخر اين انصاف است پيش خدا چه مى‏خواهد شد اين؟ پيش ملت چه انعكاسى دارد خارجى‏ها چه استفاده از آن مى‏كنند؟ آنها همه دلشان مى‏خواهد كه شما سروكله هم بزنند و از مصالح مملكت غافل باشيد و آنها يك وقتى كار خودشان را، ضربه خودشان را بزنند. آنها در طول تاريخ و خصوصاً در اين پنجاه سال كوشش كردند كه جوان‏هاى ما و ملت ما را غافل كنند و احياناً به جان هم بريزند و خدا خواست كه آن خدعه آنها تا اين حد باشد و از بين بروند و رفتند. اگر حالا همان مسائل را ما تكرار كنيم، يعنى مسائلى كه امريكا براى ما پيش مى‏آورد كه مارا از مسائل اصلى غافل كند، به مسائل ديگر متوجه كند، به هروئين متوجه كند، به فحشا متوجه كند، براى اينكه از آن راهى كه بايد برود منحرف بشود، برود دنبال عشرتخانه‏ها، امريكا در يا ابرقدرت‏هاى ديگر، آنهائى كه مى‏خواستند ما را غارت كنند، در طول تاريخ و در طول اين پنجاه و چند سال كوشش كردند كه جوان‏هاى ما را بى‏تفاوت بار بياورند. آن روز آنها مى‏كردند، حالا دست شما افتاد. اگر حالا هم شما كارهايى بكنيد كه توجه مردم را از مصالح و توجه خودتان را از مصالح به چيز ديگر متوجه بشود، عوض اينكه فكر حل مشكل كردستان را بكنيد بنشينيد و با هم دعوا بكنيد، عوض اينكه براى اين پابرهنه‏ها، براى اين ضعفا، براى اينهايى كه زحمت كشيدند و شما را به اينجا رساندند و حالا هم توقع از شما خيلى ندارند براى اينكه يك آب و نانى، يك آبى، يك نانى، يك برقى، آن چيزهاى اوليه را به اينها برسانيد،از اين غفلت كنيد و برويد سراغ جنگ - نمى دانم اعصاب و بساط، خوب، اين همان است كه آنوقت امريكا مى‏كرد، حالا شما مى‏كنيد، آنوقت آن طاغوت مى‏كرد، حالا شما مى‏كنيد. شما هم طاغوتيد، آنها هم طاغوتند، فرقى نمى‏كند، يكى شيطان است، يكى شيطان كوچكتر. اگر بناباشد كه شما به جاى اينكه اقتصاد مردم را درست كنيد، به جاى اينكه اين كشور را بررسى كنيد ببينيد كجاهاست كه مخروبه است و مردم از همه چيز ساقط هستند، به جاى اين اگر چنانچه بنشينيد سر مسند و با حرف و با فحاشى به هم مسائل را غفلت از آن بكنيد، اين همان است كه قدرت‏هاى بزرگ مى‏خواهند تا اين مملكت خرابه بماند و صداى مردم در آيد، اين همان است. شما هم عمال امريكائيد منتها ملتفت نيستيد. يك عاملى داريم كه مستقيماً از سفارت امريكا دستور مى‏گيرد، يك عاملى داريم كه براى او كار كند و خودش نمى‏فهمد، خود آدم نمى‏فهمد كه براى كى دارد كار مى‏كند. اگر شما به مردم كار نداشته باشيد، به مصالح مردم، به مصالح كشور كار نداشته باشيد، فقط مشغول اين باشيد كه من چطور، شما چطور، من چطورم، شما چطوريد، مردم با من هستند، مردم با شما هستند، اگر فكر اين باشيد، اين همان است كه امريكا مى‏خواهد و شما از عمال امريكا هستيد و در عذاب با آنهائى كه از عمال امريكا بودند با توجه، مشترك هستيد با كم و زيادش.

    خودتان را حاكم مردم ندانيد، خدمتگزار بدانيد

    ملتفت باشيد كه شمايى كه الان به حكومت رسيديد، حكومت نيست، خدمتگزار هستيد. اسلام

    صحيفه نور ج 13 صفحه 77

    حكومت به آن معنا ندارد، اسلام خدمتگزار دارد، منتها قواى انتظامى هم دارد براى سركوبى آنهايى كه مى‏خواهند خيانت بكنند والا نه اين است كه اگر خيانتكار نباشد ديگر چيزى نمى‏خواهند، آنها نمى‏خواهند كه حكومت كنند به مردم و خود فروشى كنند به مردم و مردم را از خودشان بترسانند. شما خيال مى‏كنيد آنطور كه محمد رضا در خيابان‏ها مى‏آمد، حضرت امير هم با اينكه ده مقابل او سعه مملكتش بود، در خيابان‏ها آنطورى، در كوچه و بازار آنطور، خوب، در كوچه و بازار مثل يك آدمى مى‏آمد كه نمى‏شناختندش بعضى‏ها. مالك اشتر كه يكى از سردارهاى بزرگ اسلام بود، خيال مى‏كنيد كه مثل يكى از درجه دارهاى زمان طاغوت بود؟ نه، اين توى مردم مى‏آمد نمى‏شناختندش. آن روز يك كسى نشناخت و به او فحش داد و بعد هم ببينيد كرامت او را، رفت مسجد به او دعا كرد. اين اخلاق را، اين تاريخ اسلام را بايد مطالعه كرد و خصوصاً حكومت‏هائى كه در اسلام بوده است مطالعه كرد و از آن پند گرفت. شما خودتان را حاكم مردم ندانيد، شما خودتان را خدمتگزار مردم بدانيد. اين پيش خدا ثوابش بيشتر از اين است كه خودتان را حكومت بدانيد. حكومت هم همان خدمتگزار است، ارتش هم بايد خدمتگزار مردم باشد. اگر همه شماها خدمتگزار، خودتان را حساب بكنيد، نخواهيد كه هى به شما مدح بگويند و ثنا كنند و نمى‏دانم فرياد بكشند و با هم دعوا بكنيد، اگر اين چيزها را كنار بگذاريد و خودتان باهم تفاهم كنيد و دوستى داشته باشيد، اين براى ملت چه لذتى دارد. آن كه ديده است بچه‏هايش از بين رفته، حالا اين حكومتى پيش آمده است كه همه‏شان باهم برادرند و همه كوشش مى‏كنند كه براى مردم يك كارى بكنند، تا توان دارند براى مردم مى‏خواهند كار بكنند، اگر به جاى اين ببينند كه حالا كه اينها رسيدند به يك چيزى و آمدند سر يك سفره‏اى نشستند، اينها باهم سر اينكه بيشتر اين طعام سفره را ببرد يا آن يكى بيشتر ببرد دارند جنگ مى‏كنند، خوب، ببينيد چه تلخ است در ذائقه اين ملت و در ذائقه اسلام و پيش خداى تبارك و تعالى، به ما چه مى‏گويد.

    بدون اختلاف هم تان را صرف خدمت به ملت كنيد تا پيش خدا آبرومند باشيد

    اين عنايت خدا بود كه همه رابه اين آزادى و به اين عرض كنم استقلال و به اين مقام رسانده است. حالا ما عوض اينكه شكر نعمت خدا را بجا بياوريم و براى خاطر خدا قيام كنيم و براى ملت كار بكنيم تمام هم مان را صرف كنيم كه اين بيچاره‏هائى كه توى اين زاغه‏ها باز هم نشسته‏اند اينها را از اينجا بيرون بياوريم، جائى برايشان درست بكنيم، آب و برق اين مملكت را درست بكنيم و الان شما مى‏دانيد كه در بعضى از جاها هيچ ندارند، هيچ. بعضى از جاهائى كه، ديروز يكى از آقايان كه آمده بود از طرف بختيارى و آنجاها، مى‏گفت مردم همه اخلاص دارند اما هيچ ندارند. بعضى جاها هيچ ندارند، براى اين هيچ ندارها يك فكرى بكنيد، هى ننشينيد دعوا بكنيد، هى هم دنبال اين نرويد كه همانطورى كه در طاغوت مى‏كرد شهرها را خيلى مزين كنيد و شهرها را خيلى بزرگ بكنيد و همه هم دولت و همه بودجه مملكت خرج شهرها بشود و خرج شمال شهر بشود كه باز همان طاغوتى‏ها از آن استفاده بكنند. براى اين پايين شهرى ها، براى اين بيچاره‏ها اسلام است، حكومت اسلام است، براى

    صحيفه نور ج 13 صفحه 78

    اينها فكر بكنيد، هم تان را صرف اين بكنيد، نه صرف اينكه دعوا كنيد. وقت، وقتى بنا شد كه به دعوا بگذرد، ديگر نمى‏رسد انسان، مجال ندارد ديگر بنشيند يك كارى بكند، يك طرحى بريزد براى اين ملت، براى اين بيچاره‏ها. من تقاضا مى‏كنم از همه آقايانى كه متصدى يك امرى از امور هستند، چه آنهايى كه در وزارتخانه‏ها و در طبقه پايين‏تر مشغول كارند و چه خود وزرا و چه نخست وزير و چه رئيس جمهور و چه همه كسانى كه در امور هستند، در شوراى انقلاب بودند و حالا هستند، در عرض مى‏كنم كه جاهاى ديگر بودند من از همه‏شان تقاضا دارم كه از اين چيزى كه برخلاف رضاى خداست و برخلاف رضاى اولياى اسلام است و برخلاف رضاى ملت است اجتناب كنيد اين دنيا چند روزش آمده پيش شما، اين را خدمت كنيد تا آبرومند باشيد پيش خدا، اين را با دعوا نگذرانيد، با صلح برويد سراغ مردم. اگر برويد سراغ مردم، ديگر دعوا پيش نمى‏آيد براى اينكه وقت دعوا نمى‏ماند. اما افسوس اين است كه شما مشغول دعوا هستيد و از مردم غافل، نه اقتصاد را توانستيد درست كنيد و نه امنيت را توانستيد درست كنيد و نه هيچى، همه‏اش دعوا و همه‏اش با هم دعوا، همه توى تهران نشستند دعوا مى‏كنند اين صحيح نيست، اين خلاف اسلام است، خلاف اخلاق اسلامى.

    اگر كسى قلم كه دستش گرفت انتقاد كند براى انتقامجوئى، اين همان شيطان است

    به همه آقايان من مى‏گويم با هم جنگ نكنيد، روزنامه‏هارا پر نكنيد دوباره از بدگويى از هم و از انتقاد از هم. انتقاد غير انتقامجوئى است. انتقاد، انتقاد صحيح بايد بشود. هر كس از هر كس مى‏تواند انتقاد صحيح بكند اما اگر قلم كه دستش گرفت انتقاد كند براى انتقام جوئى، اين همان قلم شيطان است. اگر روى مصالح عامه يك كسى به كسى اشكال مى‏كند و همچون است كه اگر خودش را بردارند يك كسى ديگر را اينجا بنشانند و همين حرف‏ها را بزند خودش ناراحت نشود، اين ميزان دستش باشد كه قلم دست شيطان است مى‏نويسد يا دست رحمان است، زبان، زبان شيطان است يا زبان رحمان است.

    سعى كنيد كارهايتان ضربتى و براى مردم باشد

    اين را بايد انسان توجه بكند به اينكه اين چند روز مى‏گذرد، اين رياست‏ها مى‏گذرد، شما هر چه هم بخواهيد چيز بكنيد از محمد رضا توانيد بالاتر برويد، هر چه هم دست و پا بكنيد، آنها را پيدا نمى‏كنيد و انشاء الله نخواهيد پيدا كرد و نخواهيد كه بخواهيد. او رفت تمام شد، حالا پيش خداست. چه خواهد شد، خدا مى‏داند. ما هم اين روز را داريم، ما هم فردا يكى مثل من ديرتر و زودتر و آن هم كه معلوم نيست كه كى زودتر ولى خوب، ما آخر است و بايد برويم، شما كه الان جوان هستيد، به فكر اين باشيد كه اصلاح كنيد خودتان را، به فكر اين باشيد كه براى اين مملكت كار بكنيد، ننشينيد بازتو وزارتخانه‏ها و هى همان حرف‏هاى سابق باشد و همان كاغذبازى‏ها و يك بودجه‏اى كه براى يك جائى مى‏خواهند، اينقدر، اين طرف و آن طرف برود كه منسى بشود. اينها را به طور ضربتى كار بكنيد.

    صحيفه نور ج 13 صفحه 79

    براى مردم كار بكنيد. اين غائله كردستان را هم جمع بشويد با هم طرح بدهيد كار بكنيد تا اين غائله رفع بشود نه اينكه وقتى در كردستان فرض كنيد كه يك جوان‏هايى مى‏خواهند فداكارى كنند، يك هليكوپتر هم به آنها ندهند كه اين كار را بكنند. امروز نظارت مى‏خواهد، بايد اين كار بشود، اينها بايد نظارت بشود، بايد توبيخ بشوند، بايد محاكمه بشوند آنهايى كه نمى‏گذارند كارها انجام بگيرد. در هر صورت من از همه شما خواهان اين برادرى‏اى كه سفارش خداى تبارك و تعالى است و خدا شما را، مومنين را برادر قرار داده و با هم برادر باشيد، برابر باشيد و با هم براى اين مملكت كار بكنيد و در رأس برنامه‏تان براى اين بيچاره‏ها و اين مستضعفينى كه هستند براى اينها كار بكنيد، امنيت كشور را ايجاد بكنيد.

    خداوند انشاء الله همه شمارا موفق كند و همه شما را سلامت و رفاه بدهد كه براى ملت كار بكنيد و پيش خداى تبارك و تعالى آبرومند برويد.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته‏

    
    previos page menu page next page
    

  7. #1137
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 80

    تاريخ: 21/6/59

    پيام امام خمينى به زائرين بيت الله الحرام

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    سلام بر زائرين بيت الله الحرام، سلام بر زائرينى كه در مركز وحى الهى و محل هبوط ملائكه الله اجتماع نمودند، سلام بر مومنينى كه از خانه خود به سوى خانه خدا هجرت نمودند.

    سلام بر همه مسلمين جهان كه پيامبر عظيم الشان و خاتم نبيين (ص)، پيامبر آنان و قرآن كريم كتاب آنان و كعبه معظمه قبله آنان است. سلام بر آنان كه از همه اقسام شرك روبر گرداندند و به سوى مركز توحيد رو آوردند و از قيد عبوديت و اطاعت همه بت‏هاى جهان مراكز استكبار و استعمار و قدرت‏شيطانى رها و به قدرت مطلقه الهى و حبل المتين توحيد پيوستند و سلام بر آنان كه رمز دعوت حق تعالى را در وفود به سوى خانه خدا دريافتند و لبيك گفتند.

    اكنون به شما مسلمانان وارسته كه در محل وحى براى اداء اين فريضه عبادى سياسى اجتماع نموديد لازم است تذكراتى داده شود تا بدانيد در كشورهاى اسلامى چه مى‏گذرد و براى استعمار و استثمار مسلمين و تحت سلطه قرار دادن آنان چه نقشه‏ها در كار و چه دست‏هاى خبيثى آتش افروزان آنند:

    1- در آستانه به هم نزديك شدن جميع مسلمانان جهان و تفاهم همه مذاهب اسلامى براى رها شدن كشورهايشان از چنگال پليد ابرقدرت‏ها و در آستانه قطع ايادى ستمگران غرب و شرق از ايران با رمز وحدت كلمه و اتكال به خداى بزرگ و اجتماع در زير پرچم اسلام و توحيد، شيطان بزرگ جوجه خود را فرا خوانده است تا با هر حيله متصور، بين مسلمين تفرقه افكند و امت توحيدى و برادران ايمانى را به اختلاف و دشمنى كشاند و راه سلطه گرى و چپاول را براى خويش هرچه بيشتر باز كند. شيطان بزرگ كه خوف آن دارد كه انقلاب اسلامى ايران به ساير كشورهاى اسلامى و غير اسلامى صادر شود و دست پليد او را از كشورهاى تحت سلطه قطع كند. در حالى كه از حصر اقتصادى و حمله نظامى طرفى نبست به حيله ديگرى دست زده است تا انقلاب اسلامى ما را در پيشگاه مسلمانان جهان خدشه دار كند و مسلمانان را به جان هم اندازد و خود به ستمگرى‏ها و چپاول‏هايش در كشورهاى اسلامى ادامه دهد و آن اينكه درست در آستانه كوشش بى امان ايران براى وحدت كلمه و

    صحيفه نور ج 13 صفحه 81

    تشبث به اسلام بزرگ و توحيد بين جميع مسلمين جهان، به يكى از مهره‏هاى خبيث امريكا و از دوستان شاه مخلوع معدوم، دستور دهند تا از فقها و مفتيان اهل سنت، فتوا بر كفر ايرانيان عزيز بگيرد و بعضى از اين مهره‏ها گفته‏اند: اسلامى كه ايرانيان مى‏گويند، غير از اسلامى است كه ما مى‏گوئيم. آرى اسلام ايران غير از اسلام آنان است كه از مهره‏هاى امريكا چون سادات و بگين پشتيبانى مى‏كنند و در مقابل فرمان خداى متعال با دشمنان اسلام دست دوستى مى‏دهند و براى تفرقه بين مسلمين، از هيچ افترا و كوششى دريغ نمى‏كنند.

    مسلمانان جهان بايد اين تفرقه افكن‏ها را بشناسند و توطئه پليد آنان را خنثى كنند.

    2- در آستانه هجوم ابرقدرت‏ها به كشورهاى اسلامى، همچون افعانستان و كشتار بيرحمانه و وحشيانه مسلمانان افغانى (كه نمى‏خواهند اجنبى در مقدرات آنان دخالت كند و يا امريكا كه در هر فسادى دست دارد) و همزمان با هجوم همه جانبه اسرائيل جانى به مسلمين در فلسطين و لبنان عزيز، و همزمان با طرح جنايتكارانه اسرائيل براى انتقال پايتخت خود به بيت المقدس و گسترش جنايات و كشتار وحشيانه مسلمانان آواره از وطن خويش و در وقتى كه مسلمانان بيشتر از هر زمان احتياج به وحدت كلمه دارند، سادات، اين نوكر خيانتكار امريكا و دوست و برادر بگين و شاه مخلوع معدوم، و صدام، آن خادم سرسپرده امريكا، دست به تفرقه افكنى مسلمانان زده‏اند، از هيچ جنايتى در اين راه كه ارباب جنايتكارشان امر نموده است، فروگذار نمى‏كنند. امريكا با حمله‏هاى پياپى به ايران و فرستادن جاسوسان براى شكست دادن انقلاب اسلامى ما و توطئه با سادات براى ايجاد اختلاف و تبليغات سوء و پخش اكاذيب و افترا به متصديان حكومت اسلامى از طريق عراق، از آن قماش است. مسلمين بايد به خيانت اين سر سپردگان امريكا به اسلام و مسلمين توجه داشته باشند.

    3- از مسائلى كه طراحان براى ايجاد اختلاف بين مسلمين طرح و عمال استعمارگران در تبليغ آن بپا خاسته‏اند، قوميت و مليت است كه دولت عراق سال‏هاست بدان دامن مى‏زند و بعضى از طوايف هم همان راه را پيش گرفته‏اند و مسلمانان را در مقابل هم قرار داده‏اند و حتى به دشمنى كشيده‏اند، غافل از آنكه حب وطن، حب اهل وطن و حفظ و حدود كشور مسأله‏اى است كه در آن حرفى نيست و ملى گرائى در مقابل ملت‏هاى مسلمان ديگر، مسأله ديگرى است كه اسلام و قرآن كريم و دستور نبى اكرم (ص) بر خلاف آن است و آن ملى گرائى كه به دشمنى بين مسلمين و شكاف در صفوف مومنين منجر مى‏شود بر خلاف اسلام و مصلحت مسلمين و از حيله‏هاى اجانب است كه از اسلام و گسترش آن رنج مى‏برند.

    4- از ملى‏گرايى خطرناكتر و غم انگيز تر، ايجاد خلاف بين اهل سنت و جماعت باشيعيان است و القاء تبليغات فتنه انگيز و دشمنى ساز بين برادران اسلامى است و بحمد الله تعالى در انقلاب اسلامى ايران هيچ اختلافى بين اين دو طايفه وجود ندارد و همه با دوستى و اخوت در كنار هم زندگى مى‏كنند و اهل سنت كه در ايران جمعيتش بيشمارند و در اطراف و اكناف كشور زيست مى‏كنند و داراى علما و مشايخ بسيار هستند، با ما برادر و ما با آنها برادر و برابريم و آنان با نغمه‏هاى

    صحيفه نور ج 13 صفحه 82

    نفاق افكنانه‏اى كه بعضى جنايتكاران و وابستگان به صهيونيسم و امريكا، ساز نموده‏اند مخالفند. برادران اهل سنت در كشورهاى اسلامى بدانند كه عمال وابسته به قدرت‏هاى شيطانى بزرگ، خير خواه مسلمين و اسلام نيستند و لازم است مسلمانان از آن تبرى كنند و به تبليغات نفاق افكنانه آنان گوش فرا ندهند. من دست برادرى به تمام مسلمانان متعهد جهان مى‏دهم و از آنان مى‏خواهم كه به شيعيان با چشم برادرى عزيز نگاه كنند و با اين عملشان همانند هميشه نقشه‏هاى اجانب را خنثى كنند.

    5- از تبليغات دامنه دار كه به ظاهر ضدايران و در حقيقت بر ضد اسلام است آن است كه انقلاب ايران نمى‏تواند كشور ما را اداره كند و يا دولت ايران در حال سقوط است چون نه اقتصاد سالم و نه فرهنگ صحيح و نه ارتش منسجم و نه قواى مسلح آماده دارد و اين تبليغات از همه رسانه گروهى آمريكا و وابستگان به آن پخش مى‏شود و مايه دلخوشى دشمنان ايران و اسلام است و در حقيقت اين تبليغات عليه اسلام است و مى‏خواهند وانمود كنند كه اسلام در اين زمان قدرت اداره كشورها را ندارد. اكنون مسلمانان بايد با دقت مسائل را بررسى كنند و انقلابات غير اسلامى را به انقلاب اسلامى ايران مقايسه كنند. انقلاب اسلامى، در عين حال كه وارث يك كشور صد در صد وابسته و مخروبه و عقب رانده شده در تمام جهات بود و رژيم دست نشانده پهلوى در مدت بيش از پنجاه سال اين كشور را از هر جهت به سقوط كشانده بود و ذخائر سرشار آن را به جيب اجانب خصوصاً انگليس و امريكا ريخته و باقيمانده آن را به نفع خود و وابستگان و سرسپردگان خود برداشت كرده و ما را با مشكلات بسيار روبرو كرده بود، ما به بركت اسلام و ملت مسلمان در ظرف كمتر از 2 سال تمام آنچه را كه مد خليت در اداره كشور داشت تصويب و اجرا كرديم و با همه مشكلاتى كه امريكا و اقمار او از جهت حصر اقتصادى و دخالت نظامى و تهيه وسيع كودتا فراهم آورده بود، ملت رزمنده ما ارزاق را نزديك به خود كفائى رسانده‏اند و ساير ما يحتاج كشور نيز تهيه شده است و به زودى فرهنگ استعمار زمان رژيم سابق را به فرهنگ مستقل اسلامى تبديل مى‏كنيم و قواى مسلح ارتش و سپاه پاسداران و ژاندارمرى و شهربانى آماده براى دفاع و نظم و همه در راه اسلام جان بر كف مهياى جهادند. علاوه بر اين ارتش بيست ميليونى و بسيج عمومى كه با سازماندهى خود ملت مجهز مى‏شوند، آماده فداكارى در راه اسلام و كشور است و دشمنان ما بايد بدانند كه هيچ انقلابى در جهان همانند انقلاب اسلامى ما، باضايعه‏اى كم و ره آوردى عظيم، همراه نبوده است و اين نيست جز به بركت اسلام. اين بدخواهان چه مى‏گويند؟ اسلامى كه چندين قرن بر نيمى از معموره دنيا حكومت كرده بود و كمتر از نيم قرن بر حكومت‏هاى كفر ستم چيره شد، اكنون چطور از اداره كشورها عاجز است؟ امروز ملت ما در كمك به اداره كشور و سازماندهى آن مهيا و فعالند. دشمنان اسلام از قدرت اسلام در هدم اساس ظلم و بر پا داشتن اساس اداره كشور بر عدالت غافلند و يا تغافل مى‏كنند. دشمنان اسلام و بلكه بسيارى از دوستان اسلام هم از قدرت اداره و احكام سياسى و اجتماعى اسلام بى اطلاعند. در حقيقت اسلام در طول تاريخ پس از صدر اسلام مهجور و محجوب بوده است و اكنون

    صحيفه نور ج 13 صفحه 83

    بايد با كمك همه مسلمانان و دانشمندان و متفكران و اسلام شناسان معرفى شود تا چهره تابناك آن چون خورشيد جهانتاب جلوه كند.

    اى مسلمانان جهان كه به حقيقت اسلام ايمان داريد! بپا خيزيد و در زير پرچم توحيد و در سايه تعليمات اسلام، مجتمع شويد و دست خيانت ابر قدرتان را از ممالك خود و خزائن سرشار آن كوتاه كنيد و مجد اسلام را اعاده كنيد و دست از اختلافات و هواهاى نفسانى برداريد كه شما داراى همه چيز هستيد. بر فرهنگ اسلام تكيه زنيد و با غرب و غربزدگى مبارزه نمائيد و روى پاى خودتان بايستيد و بر روشنفكران غربزده و شرقزده بتازيد و هويت خويش را دريابيد كه روشنفكران اجير شده بلائى بر سر ملت و مملكتشان آورده‏اند كه تا متحد نشويد و دقيقاً به اسلام راستين تكيه ننمائيد، برشما آن خواهد گذشت كه تاكنون گذشته است. امروز زمانى است كه ملت‏ها چراغ راه روشنفكرانشان شوند و آن را از خود باختگى و زبونى در مقابل شرق و غرب نجات دهند كه امروز روز حركت ملت‏هاست و آنان‏هادى هدايت كنندگان تاكنونند. بدانيد كه قدرت معنوى شما بر همه قدرت چيره و قريب يك ميليارد جمعيت شما با خزائن بى‏پايان مى‏تواند تمام قدرت‏ها را در هم شكند. نصرت كنيد خدا را تا نصرت دهد شما را اقيانوس بزرگ مسلمانان! خروش بر آوريد و دشمنان انسانيت را در هم شكنيد كه اگر به خداى بزرگ رو آورديد و تعليمات آسمانى را وجهه خود قرار دهيد، خداى تعالى و جنود عظيم او با شماست.

    6- مهمترين و درد آورترين مسأله‏اى كه ملت‏هاى اسلامى و غير اسلامى كشورهاى تحت سلطه با آن مواجه است موضوع امريكاست. دولت امريكا به عنوان قدرتمندترين كشورهاى جهان براى بيشتر بلعيدن ذخاير مادى كشورهاى تحت سلطه، از هيچ كوششى فروگذار نمى‏كند.

    امريكا دشمن شماره يك مردم محروم و مستضعف جهان است. امريكا براى سيطره سياسى و اقتصادى و فرهنگى و نظامى خويش بر جهان زير سلطه، از هيج جنايتى خوددارى نمى‏نمايد. او مردم مظلوم جهان را با تبليغات وسيعش كه به وسيله صهيونيسم بين الملل سازماندهى مى‏گردد، استثمار مى‏نمايد. او با ايادى مرموز و خيانتكارش، چنان خون مردم بى پناه را مى‏مكد كه گوئى در جهان هيچ كس جز او و اقمارش حق حيات ندارند. ايران كه خواسته است از هر جهت با اين شيطان بزرگ قطع رابطه كند، امروز گرفتار اين جنگ‏هائى تحميلى است. امريكا عراق را وادار نموده است خون جوانان ما را بريزد. او ساير كشورهاى تحت نفوذش را وادار نموده است تا ما را با حصر اقتصادى از پاى در آورد، مع الاسف اكثر كشورهاى آسيائى هم با ما سر ستيز برداشته ملت‏هاى مسلمان بايد بدانند كه ايران كشورى است كه رسماً با امريكا مى‏جنگد و شهداى ما، اين جوانان و دلاوران ارتش و سپاه از ايران و اسلام عزيز در مقابل امريكا دفاع مى‏كنند. پس ذكر اين مسأله ضرورى است كه درگيرهاى غرب كشور عزيز ما درگيرى‏هائى است از جانب امريكا كه گروه‏هاى از خدا بى خبر وابسته، هر روز ما را با آن مواجه كرده‏اند و اين به محتواى انقلاب اسلامى ما مربوط مى‏شود كه بر پايه استقلال واقعى بنا گشته است. چه اگر ما با آمريكا و يا ساير ابر قدرت‏ها و قدرت‏ها كنار آمده بوديم، گرفتار اين

    صحيفه نور ج 13 صفحه 84

    مصائب نبوديم، ولى مردم ما ديگر به هيچ وجه حاضر نيستند تن به خوارى و ذلت دهند و مرگ سرخ را به زندگى ننگين ترجيح مى‏دهند. ما براى كشته شدن حاضريم و با خداى خويش عهد نموده‏ايم كه دنباله روى امام خود سيدالشهدا (ع) باشيم. اى مسلمانانى كه در كنار خانه خدا به دعا نشسته‏ايد! به ايستادگان در مقابل آمريكا و ساير ابر قدرت‏ها دعا كنيد و بدانيد كه ما با عراق جنگى نداريم و مردم عراق پشتيبان انقلاب اسلامى ما هستند، ما با آمريكا در ستيزيم و امروز دست آمريكا از آستين دولت عراق بيرون آمده است و به اميد خدا اين ستيز تا استقلال واقعى ادامه دارد كه بارها گفته‏ام ما مرد جنگيم و تسليم براى مسلمان معنا ندارد. اين كشورهاى بى طرف! شما را به شهادت طلبيم كه امريكا قصد نابودى ما را دارد، كمى به خود آئيد و ما در هدفمان كمك كنيد، ما به شرق و غرب و به شوروى و امريكا پشت كرده‏ايم تا خود، كشور خود را اداره كنيم، آيا حق است تا اينچنين مورد هجوم شرق و غرب واقع شويم؟ با اوضاع فعلى جهان اين يك استثناى تاريخى است كه با مرگ و شهادت و شكست ما، مطمئنا هدف ما شكست نمى‏خورد. بارها گفته‏ام كه گروگانگيرى توسط دانشجويان مسلمان و مبارز و متعهد ما عكس العمل طبيعى صدماتى است كه ملت ما از آمريكا خورده است و اينان فعلا با باز پس دادن اموال شاه معدوم و لغو تمام ادعاهاى آمريكا عليه ايران و ضمانت به عدم دخالت سياسى و نظامى آمريكا در ايران و آزاد گذاشتن تمامى سرمايه‏هاى ما آزاد مى‏گردند كه البته اين امر را محول به مجلس اسلامى نموده‏ام تا آنان به هر نحو كه صلاح مى‏دانند عمل نمايند. با اينان در ايران به بهترين وجه رفتار شده است ولى تبليغات آمريكا و اقمارش از هيچ دروغ و افترا و تهمتى دراين مورد فروگذار نكردند، در حالى كه آمريكا و انگليس به فرزندان عزيز ما بدترين اهانت‏ها و شكنجه‏هاى روحى و جسمى را نمودند و هيچ مقام رسمى‏اى در مجامع بين المللى از اين دوستان عزيز ما دفاع ننمود و هيچ كس آمريكا و انگليس را در مقابل اين رفتار وحشيانه، محكوم نكرد. از خداوند متعال آزادى و استقلال و جمهورى اسلامى را براى تمام ملت‏هاى در بند آرزومندم.

    والسلام على عباد الله الصالحين

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  8. #1138
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 85

    تاريخ: 22/6/59

    پاسخ امام خمينى به تلگرام آيت الله العظمى گلپايگانى

    حضرت آيت الله آقاى گلپايگانى دامت بركاته - قم

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    تلگرام شريف مبنى بر نگرانى اوضاع واصل گرديد. انشاء الله تعالى ارشادات حضرتعالى و ساير مراجع و علماء اعلام موجب آرامش و عمل به موازين اخوت اسلامى گردد. معلوم است اختلافات ريشه دارى در كار نيست و همه بحمدالله تعالى وفادار به جمهورى اسلامى و پيرو احكام آن هستند و گله‏هاى لفظى انشاء الله تعالى حل و موجب تفاهم خواهد شد. آقايان متذكر هستند كه با مشكلات فراوان كشور و خطرهاى متوقع براى اسلام و مسلمين، اين برخوردها كه به نقع دشمنان است، با موازين عقلى و شرعى وفق نمى‏دهد. از خداوند تعالى اصلاح امور و عظمت اسلام و مسلمين را خواستارم. سلامت و سعادت جنابعالى را از خداوند تعالى خواهانم

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  9. #1139
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 86

    تاريخ: 22/6/59

    پاسخ امام خمينى به تلگرام آيت الله العظمى مرعشى نجفى

    حضرت آيت الله آقاى نجفى مرعشى دامت بركاته - قم

    به دنبال مذاكرات و مصاحبات چند روزه كه اظهار تأسف و ناراحتى كرده بوديد و وسيله مخابره تلگرام اعلام آن را نموده بوديد، بايد عرض كنم گرچه قشرهاى مختلف نيز ناراحت شده‏اند ليكن آقايان متوجه هستند كه در اين وضع فعلى بايد به اين اختلافات جزئى پايان دهند و ملت را از نگرانى در آورند. اميد است به دعاى جنابعالى و ساير آقايان، مسائل به خوبى حل شود.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

  10. #1140
    afsanah82
    مهمان

    پیش فرض

    
    previos page menu page next page
    

    صحيفه نور ج 13 صفحه 87

    تاريخ: 22/6/59

    پاسخ امام خمينى به تلگرام آيت الله العظمى شيرازى

    حضرت آيت الله آقاى شيرازى دامت بركاته - مشهد مقدس

    بسم الله الرحمن الرحيم‏

    تلگرام شريف پيرو بعضى مصاحبات و برخوردهاى لفظى بين متصديان امور واصل، اميد است با خواست خداوند تعالى و ارشاد علماء اعلام مسائلى كه پايه‏هاى اساسى ندارد، حل شود و واضح است كه اين نحو برخوردها گر چه كوچك و بى ريشه است، مخالف مصالح اسلام و كشور اسلامى است. از جنابعالى اميد دعاى خير دارم.

    والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

    روح الله الموسوى الخمينى

    
    previos page menu page next page
    

صفحه 114 از 208 نخستنخست ... 1464104110111112113114115116117118124164 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/