صفحه 11 از 25 نخستنخست ... 78910111213141521 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 101 تا 110 , از مجموع 241

موضوع: داستان بزرگان

  1. #101
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نامه‏اى حضرت علی ( ع ) به طلحه و زبير با عمران بن حصين خزاعى . آن را ابو جعفر اسكافى در كتاب مقامات در مناقب امير المؤمنين ( ع ) آورده است .
    اما بعد . شما نيك مى ‏دانيد ، هر چند كتمان مى‏كنيد ، كه من آهنگ مردم نكردم تا آنها آهنگ من كردند . من از آنها بيعت نخواستم تا آنها با من بيعت كردند .
    شما دو تن از كسانى بوديد كه به سوى من آمديد و به من دست بيعت داديد . بيعت كردن مردم با من ، بدان سبب نبود كه مرا قدرتى است غالب يا مالى است مهيا .
    اگر شما از روى رضا با من بيعت كرده ‏ايد از اين بيعت‏شكنى باز گرديد و بر فور توبه كنيد و اگر به اكراه بيعت كرده‏ايد ، به سبب تظاهر به طاعت و در دل نهان داشتن معصيت ، راه بازخواست خود را بر من گشاده داشته‏ ايد . به جان خودم سوگند ، كه شما از ديگر مهاجران به تقيه و كتمان سزاوارتر نبوده ايد . نپذيرفتن بيعت من ، پيش از آنكه داخل در بيعت شويد ، براى شما آسانتر بود از بيعت‏كردن و خارج‏شدن از آن .
    پنداريد كه من عثمان را كشته ‏ام . ميان من و شما از اهل مدينه ، كسانى هستند كه نه با من هستند و نه با شما . اينان قضاوت كنند تا هر كس هر اندازه در اين امر دخالت داشته بر گردنش آيد و از عهده آن برآيد . اى دو مرد سالخورده ، از اين رأى و نظر كه داريد ، بازگرديد كه اگر امروز چنين كنيد ، تنها عار گريبانگير شماست و اگر داورى به قيامت واگذاريد ، هم عار است و هم نار . والسلام نامه پنجاه وچهار نهج البلاغه

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #102
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به معاويه
    اما بعد ، خداى سبحان دنيا را براى آخرت ، كه پس از آن مى‏ آيد ، آفريده است . و مردمش را مى‏آزمايد تا معلوم شود كدام يك به عمل نيكوترند . ما براى دنيا آفريده نشده ‏ايم و ما را به كوشش در كار دنيا امر نفرموده ‏اند . ما را به دنيا آورده‏اند تا بيازمايندمان . خداوند مرا به تو آزموده است و تو را به من . و يكى از ما را حجت آن ديگر قرار داده . پس تو در پى دنيا تاختى و به تأويل قرآن پرداختى و مرا به جنايتى متهم ساختى ، كه دست و زبان من در آن دخالتى نداشته‏ اند . تو و مردم شام اين بهتان را برساختيد . عالم شما جاهلتان را برانگيخت و ايستادگانتان ، نشستگانتان را . پس درباره خود از خداى بترس و زمام خود از دست شيطان به در كن و روى به آخرت نه كه راه آخرت راه ما و راه توست . و بترس كه بزودى تو را حادثه‏ اى رسد كه ريشه‏ ات را بركند و نسلت را براندازد . براى تو سوگند مى ‏خورم ، سوگندى عارى از هر دروغ ، كه اگر دست تقدير مرا و تو را به هم رساند ، همچنان در برابر تو خواهم بود . « تا خداوند ميان ما داورى كند كه او بهترين داوران است. نامه پنجاه وپنج نهج البلاغه

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #103
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    زمانى شیخ بهایى به همراه گروهى از شاگردانش براى خواندن فاتحه به قبرستان رفت . بر سر قبرها مى نشست و فاتحه اى نثار گذشتگان مى كرد. تا اینكه به قبر باباركن الدین (16) رسید. آوایى شنید كه سخت او را تكان داد. از شاگردان پرسید: شنیدید چه گفت : گفتند: نه .
    شیخ بهایى پس از آن ، حال دیگرى داشت . همواره در حال دعا و گریه و زارى بود. گر چه او هیچ گاه از عبادت غافل نبود ولى اكنون بیش از پیش ، به مناجات و دعا اهمیت مى داد. مدتى بعد شاگردانش از او پرسیدند آن روز چه شنیدى ؟ او گفت : به من گفتند آماده مرگ باشم .
    شش ماه گذشت . دوازدهم شوال 1030 ق (یا 1031 ق ) فرا رسید. مرگ به پیشواز شیخ بهایى آمد. او نیز سبكبال به سوى معبود پر كشید بیش از پنجاه هزار نفر مردم اصفهان در تشییع جنازه او شركت داشتند. اصفهان پایتخت صفویه غرق در ماتم بود. ملامحمد تقى مجلسى بر وى نماز گزارد و سپس ‍ پیكرش را به مشهد مقدس برد و بنابر وصیتش او را در خانه اش كه نزدیك حرم امام رضا علیه السلام قرار داشت . به خاك سپردند. اكنون آرامگاه شیخ بهایى در یكى از رواقهاى حرم مطهر امام رضا علیه السلام قرار دارد.
    الكنى و الالقاب ، شیخ عباس قمى ، ج 2، ص 101.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #104
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    مامون خلیفه عباسی گفت : دست ما نمک ندارد ما هرکه را عطاء و مقام می بخشیم چندی بعددر مقابل ما قرارمیگیرد؛ او را پاسخ دادعاقلی ؛ ایا فکر نمی کنید که در انتخاب اشتباه میکنید یعنی اینکه ایا به اصل ونصب فرد به هنگام انتخاب توجه می شود یا نه ؟

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #105
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    اجرای احکام در عصر پيامبر اعظم (ص) زني از اشراف قريش سرقت كرده بود. او را نزد پيامبر (ص) آوردند و حضرت امر كرد كه دستش قطع شود. گروهي از قريش خدمت پيامبر (ص) رسيدند كه اي رسول خدا اگر دست اين زن قطع شود، پيامدهايش خوب نيست. اين زن در ميان قومش، از شرف و شخصيت برخوردار است. آيا مصلحت هست؟ آيا قطع كردن دست او مسأله نمي آفريند؟ دست چنين فردي را به همين سادگي قطع مي كنيد؟ اين كارها مسأله ساز است. حضرت فرمود؛ قطع نكردن و عدم اجراي حدود خطر دارد. آري امت هاي پيش از شما به سبب چنين كارهايي نابود شدند، چون حدود را بر ضعيفانشان اجرا مي كردند، و درباره اقويا و اشراف و بزرگان چشم مي پوشيدند.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #106
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    امام صادق(ع) فرمود: چون عالمي را ديديد كه دوستدار دنيا است، او را نسبت به دينتان متهم بدانيد (يعني دينداريش حقيقي نيست) زيرا دوست هر چيزي گرد محبوبش مي گردد، حضرت پيامبر اعظم(ص) فرمود كه خداوند به داود(ع) وحي فرمود كه ميان من و خودت عالمي كه فريفته دنيا باشد واسطه قرار مده، زيرا كه تو را از راه دوستي من باز مي دارد، به درستي كه آنان راهزنان بندگاني هستند كه جوياي منند، همانا كمتر كاري كه با ايشان كنم اين است كه شيريني مناجاتم را از دلشان بيرون كنم.(1)
    ـــــــــــــــــــــــــ ـــــ ــــ
    1- اصول كافي، ج 1، ص 58

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #107
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    مناجات الله الله و استجابت دعا

    شخصي در تاريكي شب، در حال دعا با سوز و گداز الله الله مي گفت شيطان نزد آن دعا كننده آمد و گفت: آن قدر الله الله مي گويي و جواب نمي شنوي. چرا اصرار مي كني؟ اين همه سوز و دعاي بي اثر بس است.
    آن شخص نااميد و افسرده شد و دلش شكست. در عالم خواب حضرت خضر را ديد كه به او فرمود: چه شده الله الله نمي گويي مگر از راز و نياز پشيمان شده اي؟ آن شخص گفت: آخر هر چه مي گويم، جواب نمي شنوم، بنابراين نااميد شده ام. حضرت خضر فرمود: مگر بايد جواب خدا را از در و ديوار بشنوي؟ همين كه الله الله مي گويي معنايش اين است كه جذبه اي خدايي تو را خوانده و از جانب معشوق تو را به خود كشانده است.
    ني، كه آن الله تو، لبيك ماست
    آن نياز و سوز و دردت، پيك ماست.
    ترس و عشق تو كمند لطف ماست
    زير هر يا رب تو لبيكهاست.
    پس از اين معاني و هشدار، فهميد آن ندا از شيطان است و نبايد نااميد از حق شد كه اين الله الله دليل راه يابي و پذيرش به آن درگاه است.(1)
    ـــــــــــــــــــــــــ
    1- داستان هاي مثنوي، ج2، ص48
    __________________
    اى اهل ايمان، شما (ايمان) خود را محكم نگاه داريد، كه اگر همه عالم گمراه شوند و شما به راه هدايت باشيد زيانى از آنها به شما نرسد. بازگشت همه شما به سوى خداست و همه شما را به آنچه كرديد آگاه مى‏سازد. 105المائده

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #108
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    آثار كفران نعمت
    رسول گرامي (ص) تكه ناني را بر زمين ديد آن را برداشت و تناول كرد، سپس به عايشه فرمود: نعمت هاي الهي را تعظيم و تكريم كن، زيرا چنين نيست كه اين نعمت ها از ميان گروهي رخت بربندد، سپس به زودي به آنها برگردد.

    وسايل الشيعه، ج 16، ص 507

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #109
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بريدبن معاويه عجلى گويد: محضر ابى جعفر (ع) بودم، مردى كه از خراسان آمده بود داخل منزل آن حضرت گرديد، او پاهاى خود را نشان داد كه در اثر پياده رفتن چاك چاك شده بود، گفت: من از خراسان آمدم به خدا قسم مرا از خراسان و از راه دور به اينجا نياورده مگر محبت شما اهل بيت. امام (ع) فرمود: «والله لو اَحبّنا حجر حشره الله معنا و هل الدّين الاالحّب» 6.

    به خدا قسم اگر سنگى هم ما را دوست بدارد، خدا آنرا با ما محشور خواهد فرمود، آيا دين جز محبت چيز ديگرى است؟ يعنى دين در محبت خلاصه مى‏شود.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #110
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    تاثير رفتار محبت آميز

    يك روز مردتندخويي از قبايل صحرانشين كه تحت تاثير تبليغات شياطين قريش عصبيت جاهليتش به هيجان آمده و آتش حميتش شعله ور شده بود، قصد كرد پيامبراكرم(ص) را به قتل برساند. درحالي كه حضرت را هنوز نديده بود، درپي اين انديشه، شمشير خود را صيقل داد و خروشان و غضبناك با پيامبر (ص) به سختي سخن گفت؛ ولي در ميان طوفان خشمي كه مرد را فراگرفته بود، رسول گرامي، طيفي پرجاذبه از نگاه همراه موجي از لبخند به سوي او فرستاد و صيد وحشي و رميده دلش را چنان رام ساخت كه پس از چند لحظه، مردتند پرخاشگر به دوستي مبدل شد كه نزديك بود تا از فرط وجد و شدت حيا ذوب گردد. از اين رو مانند پروانه اي كه بي پروا خود را به شمع مي سپارد، به دست و پاي پيامبر(ص) افتاد و سرو پايش را بوسه باران كرد و سيل اشك در برابرش روان ساخت وچون از آن حال شيدايي و بي خودي باز آمد و گفت: اي محمد! به خدا قسم من درحالتي به سوي تو آمدم كه هيچ كس را در روي زمين به اندازه تو دشمن نمي دانستم و اكنون درحالتي از نزد تو مي روم كه هيچ كس را در روي زمين برابر با تو دوست نمي دارم. (1)
    محمد (ص) درآن چند لحظه، با دل و جان آن مرد چه كرد؟ محمد (ص) آن مرد را با تمام قلب و عاطفه اش دوست داشت، از اين رو آن مرد تحت تاثير جاذبه نيرومند محبت او از پاي درآمد و شدت و قساوتش يكباره فرو نشست.
    1- پيامبر رحمت، ص 129

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 11 از 25 نخستنخست ... 78910111213141521 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/