previos page menu page next page
صحيفه نور ج 12 صفحه 163
تاريخ: 20/3/59
بيانات امام خمينى در جمع سرپرست و معاونين وزارت كشور و استانداران سراسر كشور
ناسازگارى بين ارگانها باعث تزلزل و آسيب كشور مىگردد
بسم الله الرحمن الرحيم
من در طول اين مبارزه از قبل 15 خرداد 42 تا وقتى كه بساط شاهنشاهى به هم خورد، هيچ وقت نگران نبودم براى اينكه مىديدم ما مقابل هستيم با يك دستگاه جبار و ظالم و اجنبىها، و ما مكلف هستيم كوشش كنيم براى اينكه اين مسائل تبديل بشود و اگر هم پيش نبرديم، پيش من هيچ اهميتى نداشت براى اينكه ما به تكليف خودمان عمل كرده بوديم و پيش خدا مسؤوليت نداشتيم. بعضى از آقايانى كه در پاريس پيش من مىآمدند، اظهار مىكردند كه نمىشود اين كار را انجام بگيرد. شما مثلاً بخواهيد بعضى از اينها را اجازه بدهيد بعضى از اينها بيايند و فلان. و بعد از رفتن شاه هم من به آنها مىگفتم كه ما يك تكليفى داريم و داريم عمل مىكنيم. كسانى كه تكليف عمل مىكند، دنبال اين نيستند كه ببينند آيا غلبه مىكنند يا مغلوب مىشوند. ما غلبه كنيم، خوب بهتر، اگر مغلوب هم شديم كه حضرت امير (ع) هم مغلوب شد در جنگ با معاويه، امام حسين هم كشته و مغلوب شد اما تكليف را عمل كردند و ما هم تكليف را انجام مىدهيم. من در تمام طول اين مدت از باب اينكه مقابله بين ما و دستگاه جبار و كفر و اينها بود نگرانى نداشتم، لكن حالا نگرانم. در وقتى كه جمهورى اسلامى بنا داشتيم كه تحقق پيدا بكند، بحمدالله خيلى چيزهايش هم تحقق پيدا كرد، لكن نگرانى من از داخل خودمان است از دو جهت كه يك جهتش سبك است و جهت ديگر سنگين. اين جهت سبك آن كارهائى كه مخالفين، توطئهها و دستهبندىهائى كه مخالفين دارند، اين چيز مهمى به نظر من نيست، آنچه مهم است اين ناسازگارىهائى كه در ارگانهاى اسلامى است، مملكتى اسلامى و تا به هنگامى كه همكارى همه طبقات به هر كجا كه بروى با هم توافق ندارند و مرتباً دعوت به توافق مىكنند همه لكن خودشان هم توافق ندارند، اين موجب نگرانى است براى اينكه اين اسباب اين مىشود كه كشور به حال تزلزل باقى بماند و اگر يك مدتى به حال تزلزل باقى بماند، آسيب از خودش پيدا مىشود و از داخل آسيب مىبيند و محتاج به اين نيست كه از خارج بيايند و به ما آسيب برسانند، ما خودمان به جان هم مىافتيم و خودمان را از بين مىبريم. آنچه كه الان موجب نگرانى است اين است كه ما از يك طرف دستمان بسته است براى اينكه ما بخواهيم انگشت بگذاريم روى افراد، بگوئيم اين خرابكار است يا آن خرابكار است، يك افرادى هستند كه ما نمىتوانيم بگوئيم اينها خرابكار هستند و اشتباه
صحيفه نور ج 12 صفحه 164
كارند و نمىشود كه ما اشخاصى كه، از استاندارهائى كه در اطراف هستند يا وزرائى كه در فلان وزارتخانه هستند يا اشخاصى ديگر و اينها را بگوئيم كه نه ما با اينها مبارزه كنيم. اينها از خودمان هستند. ما قبلاً مبارزه مىكرديم، مبارزه يا شكست است يا پيشرفت كه ما هر دويش را بردهايم، اما حالا ديگر مبارزه نداريم، ما با هم بايد حالا سازش بكنيم تا اينكه اين مملكتى كه اينطور در هم و برهم است و از همه اطراف به آن هجوم است، خودمان اين را پيش ببريم. لكن مع الاسف آدم مىبيند كه به هر جا دست مىگذارد اختلاف است. اختلاف بين استاندار با كسان ديگر، ژاندارمرى با كسان ديگرى، ارتش، پاسدار، چه و چه، همه بنگاههائى است كه با هم اختلاف دارند و ممكن است كه بسيارش از روى اشتباهات باشد، لكن اشتباه بزرگتر اين است كه اين اشتباه را رفع نكنند كه مطلب واضح اين است كه ما اگر چنانچه به اين حال باقى بمانيم، نمىتوانيم اين مملكت را اداره بكنيم و هيچ كسى نمىتواند، تا يك نظامى در كار نباشد و يك هماهنگى بين حوزه و بين استانها نباشد، اين مطلب پيش برده نمىشود و مع الاسف اين معنا تاكنون درست بين مردم، بين آقايان، بين عرض مىكنم كه بين سردمدارها و دولتمندها، اينها تا حالا، به طور دقيق شناخته حتى نشده است و اگر شده است عمل به آن نشده است.
بايد هر كس كه در هر جا هست آنجا را درست كند
اين مسأله نيست كه شما حالا بگوئيد فرض كن فلان وزارتخانهاى يك اشكال دارد. هر وزارتخانهاى كه برويد الان در داخل آن يك افرادى و اشخاصى هستند كه با هم سازش ندارند. بين اين وزارتخانهها و وزارتخانه ديگر هم ممكن است همين طور باشد، همه دستگاهها الان در هم و بر هم است و اين را بايد كى درست كند، به غير از اين است كه بايد هر كس كه در هر جا هست آنجا را درست كند؟ مثلاً فرض بفرمائيد شماها كه در شهرستانها هستيد، در استانها هستيد بايد كوشش كنيد كه اين استانى كه هستيد آنجا را درستش كنيد ذهنتان را متوجه نكنيد كه يك جاى ديگر خراب است. اگر بنا باشد كه ذهن آدم متشتت بشود، شمائى كه استانداريد برويد و بگوئيد كه در فرض كن در فلان وزارتخانهاى كجا هم يك همچو اشكالاتى هم هست، شما كار خودتان را هم مىتوانيد انجام بدهيد. بايد وزارتخانهها را اشخاصى كه در آن وزارتخانه هستند اداره كنند. فرض كنيد بعد انشاءالله مجلس تحقق پيدا كند، به وسيله مجلس بايد اينطور مسائل حل بشود. انشاءالله اميد است كه حل بشود انشاءالله لكن اين مسأله است كه بايد هر كسى مثلاً يك كسى كه خانهاش، يك اختلافاتى در داخل خانه خودش است اگر بنا باشد كه اين آدم آنجا را كار نداشته باشد برود سراغ همسايهها كه ببيند كه همسايهها چطور هستند، اين نمىتواند اداره كند. اين كسى كه در خانهاش اختلاف است بايد تمام همش را، اين اختلاف خانهاش را بردارد و بعد اگر هم يك جاى ديگر هم خرابكارى است كار صحيحى است كه برود آنجا هم امر به معروف كند. شما آقايان استانداران اگر چنانچه كه يك استانى كه به منزله خانه خودتان است، تمام توجهتان
صحيفه نور ج 12 صفحه 165
را متوجه خودتان بكنيد كه اولاً خود استاندارى چه اشخاصى در آن است اشخاصى همه اشخاص صحيحند يا غير صحيح، شما خودتان مىتوانيد آن اشخاص را تغيير بدهيد. شما به عنوان اينكه در وزارت نفت مثلاً يك كسى خراب است، نبايد از كارى كه خودتان الان در استاندارى خودتان هست كوتاهى كنيد و برويد سراغ آن. شما هم همهتان، هر فردى در هر مقامى كه هست، ملاحظه كنيد آن محلى كه هست، آن همان مثل خانه خودتان، اول داخل همان استاندارى چه جورى است، آنها را تصفيه كنيد بعد جاهاى ديگر كه تحت نظارت شماست، مثل فرماندارها و اينها كه هستند، اينها را شما بايد وادار كنيد به اينكه درست بكنند و مسائلى هم كه در فرض كنيد در وزارتخانهها مىگذرد، آقاى كنى در وزارت كشور هستند. ايشان آن وزارتخانه را ببيند كه چه جور مىشود اصلاحش بكنند و يك كسى هم كه در وزارتخانه ديگرى است، باز او هم دنبال آن بگردد و اصلاح بكند. اگر هر كسى كه در هر محلى است همان محل را اصلاح بكند، مملكت عبارت از همين جامعه است، اگر اين جامعه هر كدام در هر محلى كه هستند در صدد اين باشند كه اصلاح بكنند كار را و همان محلى كه خودشان هستند اصلاح بكنند، جامعه اصلاح مىشود.
با حفظ تفاهم و برادرى از شكست نهضت جلوگيرى كنيد
در هر صورت آنچه موجب نگرانى است آن است كه جمهورى اسلامى شكست بخورد. ما قبلاً با طاغوت مقابل بوديم طاغوت ما را شكست مىداد، بسيار خوب خيلى از جاها طاغوت غلبه كرده است و حالا هم در عالم، طاغوت باز غالب است اما جمهورى اسلامى و جايى كه ما ادعاى اين را داريم كه اين اسلام درش است، احكام اسلام در آن است، اين بخواهد شكست بخورد به واسطه اشخاصى كه خودى هستند، فرق نمىكند بين فرض كنيد روحانيون همه سرتاسر مملكت، اگر روحانيون سرتاسر مملكت خداى نخواسته يك كارى بكنند كه ضررش به جمهورى اسلامى برسد، دادگاه همه مملكت آنها يك كارى بكنند كه ضررش به جمهورى اسلامى برسد و يا اينكه وزارتخانه و همه جا اگر اينطور باشد، آنوقت ما اسلام را به دست خودمان لطمه زديم. آنچه موجب نگرانى است ما خودمان، فرض كنيد كه ما فعاليت خودمان و اسلام را به هم بزنيم، تا حالا داد مىزديم جمهورى اسلامى، حالا كه جمهورى اسلامى اركانش هم تحقق پيدا كرده است، محتوايش را ما نتوانيم اسلامى بكنيم، علاوه بر اين هى به همش بزنيم، هر كسى يك طرف را بگيرد، آن از آن طرف بكشد، هر كس هر وقت صحبت مىكند به ضد ديگرى صحبت بكند، آن يكى اگر صحبت كند، بر ضد ديگرى صحبت بكند، اين يك مملكت آشفته مىشود. همه گناه را به گردن ديگرى مىگذارند. نه، گناه گردن همه ما هست، همه ما مسؤول هستيم پيش خدا كلكم راع و كلكم مسؤول همه ما بايد مراعات بكنيم و راع بكنيم و همه ما مسؤول هستيم از اين كارى كه مىكنيم. نبايد من بگويم كه همه گناهها گردن كس ديگر است و او هم بگويد كه گردن يك كسى ديگر است. خير بايد همه ما اعتراف بكنيم كه رشيد نيستيم، رشد نداريم. اين مردم، اين توده مردم، مردمى بودند كه ريختند و كارها را انجام دادند، حالا
صحيفه نور ج 12 صفحه 166
به عهده شماهاست، به عهده همهماست كه اينكه اينها گرفتند ما نگهش داريم. توده كه ديگر نمىتواند مملكت را اداره كند، توده راه افتاد همه كارها را توده مردم انجام داد و سپرد آن را دست شما آقايان كه در راس امور هستيد، اينها حالا بايد نگاهش داريد، اين يك امانت الهى است كه بايد ماها نگهش داريم. اگر بنا باشد كه ما هر كدام در محلى كه هستيم هر يكى طرفدار يكى ديگر و طرفدارش مخالف باشد، هر قدرتى بايد از ديگرى اطاعت نكند، از تهران گرفته تا سرحدات اينطور باشد، يك مملكت هرج و مرجى است كه مستوجب يك قيمى است، بعد هم براى ما يك قيم معين بكنند. اگر ما خودمان رشيد باشيم و حالائى كه ما پيروز شديم، نسبت به اين مسائلى كه تا حالا بوده است اگر بنا باشد كه ما رشد نداشته باشيم كه اداره كنيم مملكتمان را، بتوانيم اداره كنيم مملكتمان را، بتوانيم كه آن چيزى كه امانت دست ماست حفظ بكنيم، اگر همچو رشدى نداشته باشيم كه مساوى با قيم هستيم و دنيا مىگويد اينها قيم مىخواهند و يك وقتى يك قيم مىخواهند، فرقى نمىكند يا آمريكا باشد يا شوروى. ما بايد از اول متوجه اين معنا باشيم كه خودمان هستيم، خودمان را گم نكنيم كه اگر انسان نيست ديگر، يك كس ديگر بايد ما را اداره كند. شماها بايد اداره كنيد، شماها كه در استانها هستيد و آقايان ديگر هم هستند در استانها، استانها را بايد شماها اداره كنيد و شماها اداره كنيد. استانها را درستش بكنيد و با قدرت درستش بكنيد. اين نقصى كه پيدا مىكند و عرضه مىكند به مجلس، درست مىكند اينها را. در هر صورت آنچه موجب نگرانى بزرگ است اين است كه يك وقت نهضت ما شكست بخورد. شكست شخص چيزى نيست، كشتن شخص چيزى نيست، اما نهضت را ما كارى بكنيم كه با اعمال ما اين نهضت ما به هم بخورد!! ما بايد يك كارى بكنيم. هر كس به كشورش اعتقاد دارد، به ديانتش اعتقاد دارد، به خدا اعتقاد دارد، امروز بايد اين را حفظش بكند و اختلافات جزئى كه بين افراد است، اين را كنار بگذارد و اينطور نباشد كه تمام هم ما صرف اين شود كه او را كنار بزنيم و خودمان جلو بيائيم، اين نباشد. همه ما هممان اين باشد كه صرف اين شود كه اگر كسى هم خلاف كرد، برادرانه به او بگوييد و حالى كنيد كه اين كار شما غلط بوده است، اگر باورش نيامد و ديديد آدم صحيح نيست، بايد آنوقت به مقامات گفته شود تا جلويش را بگيرند.
در هر صورت اين مرا نگران مىكند و من مدتهاست كه براى اين جهت نگرانم و به همه آقايان اين نگرانى را گفتهام و ما نمىتوانيم با اشخاصى كه داخل خود جمعيت ما هستند مبارزه كنيم. مبارزه با خارج، مبارزه با طاغوت خواهيم كرد. منظور، مبارزه كنيد، ما نبايد مبارزه با خودمان بكنيم، بايد با هم تفاهم كنيم و با هم برادر باشيم. همه اهل يك مملكت و يك ملت و همه ما ارادت به اسلام داريم، اينطور نباشد كه هر كدام بگويد ما اسلامى هستيم و ديگران نيستند. نخير، همه ما اگر كارهائى كه محول به خودمان است آن را به طور صحيح انجام ندهيم، ما اسلامى نيستيم، ما طاغوت هستيم. عين همان بود كه كارها را بر خلاف مملكت خودش انجام مىداد. حالا هم اگر بنا باشد هر كدام در يك محلى بر خلاف مصلحت كشور خودمان آنچه در تهران، آنچه در شهرستان است اگر بنا باشد اينطور باشد بايد ما كمر ببنديم به نابودى آن. نابودى كه نهضت ما نابود نشود. خودمان نابود بشويم اشكال ندارد،
صحيفه نور ج 12 صفحه 167
نهضت ما نابود نشود.
كوشش كنيد يك كشور اسلامى با محتواى اسلامى داشته باشيد تا پيروز باشيد
در هر صورت من اميدوارم كه مسائلى كه داريد خودتان كوشش كنيد براى رفعش و انشاءالله وقتى كه مجلس به كار افتاد مسائل در مجلس برود و از مجلس ساير جاها الهام بگيرد و قواى انتظامى اجرا بكند تا انشاءالله همه مسائل حل بشود. اميدوارم كه حل بشود مسائل. در هر صورت حالا من همهاش را روضهخوانى نكنم. اين را به شما عرض بكنم كه شما، اين توده جمعيت سى و چند ميليونى، آنها قيام كردند و يك قدرت بزرگى را شكستند و قدرتهاى ديگر هم نتوانستند هيچ كارى بكنند با اينكه همه به فكر اين هستند كه اينجا را چه بكنند.
دنيا ما را پيروز دانست و الان هم اين امريكائى كه دارد عربده مىكشد ديگران الان دارند توى دهنش مىزنند و از هيچ نترسيد كه شما پيروزيد انشاءالله و اميدواريم كه با همان پيروزى جلو برويد، هر كسى نتواند در اين مملكت به شماها تعدى بكند. يك مملكت اسلامى باشد، محتوايش اسلامى باشد. كوشش كنيد محتواى آن را اسلامى كنيد. كار نداشته باشيد كه فرض كنيد بندر كجا يك مسأله اسلامى نيست. شما همانها را اسلامى كنيد. اگر ما هر كدام هر جا كه هستيم آنجا را تصحيح كنيم، همه جا درست مىشود. انشاءالله اميدوارم كه با قدرت، شماها پيش برويد و مملكت هم مال خودتان است بتوانيد آن را اصلاحش بكنيد و مصلحتش را در جهت، خودتان هستيد، ديگر يك آقا بالا سر نيست كه بيايد و به شما بگويد كه اين كار را بكنيد و مملكت هم مال خودتان و مملكت خانه خودتان و خانه خودتان را بايد اصلاح بكنيد. والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
previos page menu page next page
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)