قلب بیقرارم باز هم دلتنگ توست
چشمانم در حسرت دیدار چشمانت تا سحر اشك می بارد
دل بی تابم تمام هوش و حواس خود را برای تو باخته است
تویی كه در تمام زندگی ام حضور داری
تویی كه لحظه به لحظه در رویاهایم با دلت زندگی می كنم
تویی كه دیگر فرمانروای دل عاشقم شدی
تو را دوست دارم بیشتر از جانم بیشتر از زندگی ام
تو را می خواهم و قسم به عشق پاكت تا آخرین لحظه نگاهت خواهم كرد
نمی دانم چگونه عشقم را به تو ، بر زبان بیاورم
تویی كه تمام زندگی و هستی من شدی
تویی كه با نگاه پاك و زیبایت ، دل و قلبم را عاشقانه ربودی
ای خداوند عالم به فریادم برس
ای پروردگار مهربان ، به داد دل عاشقم برس كه جز تو كسی ندارم
چرا اینگونه بیقرارم ؟ چرا اینقدر بی تابم ؟
آیا بیهوده عاشقی می كنم ؟
آیا دل بیچاره ی من حق عاشق شدن ندارد ؟
چرا از عاشقی ، فقط غم آن نصیب من می شود ؟
خدایا جواب این همه سوال را از كجا بیابم ؟
پروردگارا چرا جوابم را نمی دهی ؟
چرا باید اینچنین در غم عشق بسوزم و اشك بریزم ؟
مگر دل بیقرارم چه گناهی كرده ؟
می دانم كه تمام اشكهایم كاری عبث خواهد بود
می دانم كه تا آخرین لحظه عمرم باید بسوزم و آب شوم
می دانم كه دل بی گناهم باید غمی عظیم و طولانی را تحمل كند
می دانم كه تنها چاره ام همان خیال و آرزوهای دست نیافتنی است
من در غم و حسرت عشق تو خواهم سوخت
من در حسرت با تو بودن خواهم مرد
چون سرنوشت اینطور می خواهد و اینطور رقم می زند
در آن لحظاتی كه قلبم از عشق تو می سوزد و آتش می گیرد
باز هم نام تو را بر زبان خواهم آورد
تا آخرین نفس با تو خواهم بود و دل به كسی نخواهم بست
تا آخرین لحظه زندگی خواهم گریست و فریاد خواهم زد
خداوند عشق تو را به من هدیه داد و من هرگز هدیه خداوند را پس نخواهم داد
من هدیه زیبای خداوند را درون قلبم جاودانه خواهم كرد
من عشق تو را تا آخرین نفس خواهم پرستید
شاید روزی پس از مرگم ، برای همیشه در كنار تو بمانم
شاید روزی در جهان پس از مرگ ، فقط و فقط با تو زندگی كنم
شاید بعد از مرگم ، با عطر تن تو و نفسهای گرم و آتشینت عاشقی كنم
شاید بعد از مرگم ، دیگر هرگز غم دوری از تو را حس نكنم
شاید روزی بعد از مرگم ، عاشقانه در كنار تو زندگی كنم
خداوندا تو را قسم می دهم به اشكهای عاشقانه ام
یاریم كن و جوابگوی دل بی كسم باش.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)