صفحه 44 از 56 نخستنخست ... 3440414243444546474854 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 431 تا 440 , از مجموع 555

موضوع: ♥♥♥خلــوت دل♥♥♥

  1. #431
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    وای از این افسرده گان فریاد اهل درد کو ؟
    ناله مستانه دلهای غم پرورد کو ؟
    ماه مهر ایین که میزد باده با رندان کجاست
    باد مشکین دم که بوی عشق می آورد کو ؟
    در بیابان جنون سرگشته ام چون گرد باد
    همرهی باید مرا مجنون صحرا گرد کو ؟
    بعد مرگم می کشان گویند درمیخانه ها
    آن سیه مستی که خم ها را تهی می کرد کو؟
    پبش امواج خوادث پایداری سهل نیست
    مرد باید تا نیندیشد ز طوفان مرد کو ؟
    دردمندان را دلی چون شمع می باید رهی
    گرنه ای بی درد اشک گرم و آه سرد کو؟
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  2. #432
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    هوای روی تو دارم نمی گذارندم
    مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
    مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
    نگاه کن که به دست که می سپارندم
    مگر در این شب دیر انتظار ِعاشق کش
    به وعده های وصال تو زنده دارندم
    غمی نمی خورد ایام و جای رنجش نیست
    هزار شکر که بی غم نمی گذارندم
    سری به سینه فرو برده ام مگر روزی
    چو گنج گم شده زین کنج غم برآرندم
    چه باک اگر به دل بی غمان نبردم راه
    غم شکسته دلانم که می گسارندم
    من آن ستاره‌ی شب زنده دار امیدم
    که عاشقان تو تا روز می شمارندم
    چه جای خواب که هر شب محصّلان فراق
    خیال روی تو بر دیده می گمارندم
    هنوز دست نشسته ست غم ز خون دلم
    چه نقش های که ازین دست می نگارندم
    کدام مست ، می از خون سایه خواهد کرد
    که همچو خوشه ی انگور می فشارندم
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  3. #433
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    گوش تا گوش وجودم همه فریاد تو است
    هر نفس چون که در آید ز سر یاد تو است
    بشنو از چنگ که در میکده ی سینه من
    از غم هجر تو هر لحظه به بیداد تو است
    بخت یارم نشد و عشق تو آوارم گشت
    که دگر حال بد احوال دلم شاد تو است
    گفتم ای هم نفسان یار من آگاه کنید
    فاش گوئید به او فکر کسی یاد تو است
    گفتنم تازه جوان بی خبر از عشقی تو
    ای بسا یار که آینده به فریاد تو است
    آخر ای دل ز فراغش بنوا بانگ عزا
    آتش عشق فراغ است که بنیاد تو است
    آصفا رسم جهان بوده به عاشق سوزی
    خوش بسوزی تو ز این هجر که میعاد تو است
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  4. #434
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    گل مــی کنـــد به باغ نگـاهت ، جـوانیم
    وقــتی بروی دامـــن خـــود می نشانیم
    داغ جنون قـــطره ی اشــکم به چشم تو
    هر چند از دو چـشم خودت می چکانیم
    مـن عابـــر شــکســته دل خـلوت تو ام
    تا بیـکران چشــم خـــودت مــی کشانیم
    یک مشـت بغض یخ زده تفسیر می کند
    انـــــدوه و درد غربــت بــی همــزبانیم
    وقــتی پـرید رنگ تو از پشت قصه ها
    تصــویر شد نهـــایت رنـــگــین کـمانیم
    تو، آن گلی که می شــکفی در خیال من
    پُر می شود زعطر خوشــت زنــدگانیم
    در کـهــکشان چـشم تو گم می شود دلم
    سرگـشتـــه در نــــهایــتی از بی نشانیم
    زیــبـــاترین ردیف غـــزلهای من توئی
    ای یـــــار ســــرو قـــامت ابـرو کمانیم
    حـــالا بیـــا و غــربت ما را مرور کن
    ای یــــادگــــــار وســعت سبـز جوانیم
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  5. #435
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    رفتی و مانده خاطره هایت برای من
    یادش به خیر چشم تو و آسمان عشق
    با رفتنت شکست دل اشک های من
    روزی که چشم های تو از مرز دل گذشت
    گم شد میان کلبه رویا بهار من
    دل ها فدای چشم پر از هجرت تو شد
    پیوندهای آبی تو یادگار من
    گرچه گذشت سالی و دل ها ز غم شکست
    در دل غم است تا تو بیایی ستاره ام
    برگرد و عطر عاطفه را با خودت بیار
    در انتظار رویش عشقی دوباره ام
    ای اولین حکایت بی انتها ی عشق
    رفتی و بی تو نام نجابت غریب شد
    بی تو به وسعت عطش سرخ لاله ها
    دل مرد و سرزمین شکفتن عجیب شد
    رفتی و بی تو ترجمه تلخ زندگی
    در جای جای شهر وجودم سروده شد
    رفتی و بی تو دفتر کمرنگ یک غروب
    در کوچه های آبی چشمم گشوده شد
    پیش تو عشق هجی سبز بهار بود
    با رفتنت بلور غزلهای من شکست
    ای معنی طراوت باران عاطفه
    بی تو غمی غریب به شهر دلم نشست
    در پاسخ سوال سراسر نیاز من
    گفتی که چشم های مرا جا گذاشتی
    بعد از عبور ساده خود مهربان چه زود
    دل را میان حادثه تنها گذاشتی
    این بود پاسخ تپش قلب عاشقم
    این بود پاسخ غزل سرخ انتظار
    کردی دریغ از دل من یک نگاه را
    این بود رسم مهر و وفای تو ای بهار
    نورت چه شد ستاره من پرتوت کجاست
    باور نمی کنم که تو از یاد برده ای
    باور نمی کنم که پس از مدتی غروب
    دل را به شهر آبی دیگر سپرده ای
    رفتی و بغض کرد بدون تو شهر چشم
    بی تو غروب می کند از دیده ام بهار
    تا آن زمان که بگذری از کوچه دلم
    ما غرق حسرتیم و هیاهو و انتظار
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  6. #436
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    دیگر ای اختر شبگرد مگرد
    دیگر ای مرغ شباهنگ مخوان
    دیگر ای ناله شبگیر بمیر
    دیگر ای مهر فروزنده بر این كلبه متاب
    و تو ای ظلمت جاوید بمان
    كه بغیر از تو پناه دگری نیست مرا
    همه جا تیره و تار، همه جا حیله و ننگ
    همه جا پای شرف خورده به سنگ
    نه به سر مانده هوس نه به دل مانده قرار
    نه بجا مانده ز مردی نامی
    نه به كف مانده ز عشرت جامی
    نوبهارست ولی نیست به گلزار گلی
    همه جا مانده به جا نقش زمستان سیاه
    پای بر ابله راهروان مانده ز راه
    همه جا كینه و درد همه جا ناله سرد
    همه جا سر خورده و وامانده از این راه دراز
    همه وحشت زده از بیم شكست
    آه ای درد بزرگ !
    من و پیمان شكنی؟!
    من و احساس شكست ؟!
    من و سرخوردگی از جور زمان ؟!
    من و واماندگی از پیچ و خم راه امید ؟!
    من و بوسیدن جام ؟!
    من و آلودگی از اینهمه ننگ؟!
    من و تسلیم به پستی؟!
    هیهات!!
    میروم با دلی از بیم تهی
    میروم با سری پرشور ز عشق
    میروم در دل این ظلمت جاوید و سیاه
    تا زنم بوسه به خورشید بزرگ
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  7. #437
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    لاله و گل زخمی خمیازه‌اند
    عیش این گلشن ، خماری بیش نیست
    تا به كی نازی به حسن عاریت
    ما و من آیینه‌داری بیش نیست
    می‌رود صبح و اشارت می‌كند
    كاین گلستان ، خنده‌واری بیش نیست
    غرقه‌ی وهمیم ورنه این محیط
    از تنك آبی ، كناری بیش نیست
    ای شرر از همرهان غافل مباش
    فرصت ما نیز ، باری بیش نیست
    بیدل این كم‌همتان ، بر عز و جاه
    فخرها دارند و عاری بیش نیست
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  8. #438
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    دیدی ای غمگین تر از من
    بعد از آن دیر آشنایی
    آمدی خواندی برایم
    قصه ی تلخ جدایی
    مانده ام سر در گریبان
    بی تو در شب های غمگین
    بی تو باشد همدم من
    یاد پیمان های دیرین
    آن گل سرخی که دادی
    در سکوت خانه پژمرد
    آتش عشق و محبت
    در خزان سینه افسرد
    کنون نشسته در نگاهم
    تصویر پر غرور چشمت
    یک دم نمی رود از یادم
    چشمه های پر نور چشمت
    آن گل سرخی که دادی
    در سکوت خانه پژمرد
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  9. #439
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    پیش از آنی که به چشمان تو عادت بکنم
    باید ای دوست به هجران تو عادت بکنم

    یا نباید به سرآغاز تو نزدیک شوم
    یا از آغاز به پایان تو عادت بکنم

    بهتر آن است که چشم از تو بپوشم انگار ،
    تا به چشمان پشیمان تو عادت بکنم

    چون زمستان و خزان از پی هم می آیند
    من چگونه به بهاران تو عادت بکنم ؟

    بادبان می کشم و موج و خطر در پیش است
    باید ای عشق ، به طوفان تو عادت بکنم

    ساده تر نیست در آغوش عطش جان بدهم
    تا به سرچشمه سوزان تو عادت بکنم ؟!

    طاق و قحطی زده از مصر مرا راندی و نیست
    طاقت آنکه به کنعان تو عادت بکنم

    ای دل غمزده دیری ست که عادت دارم
    به سخنهای پریشان تو عادت بکنم
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  10. #440
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    logo

    آسمان آبی تر
    آب آبی تر
    من درایوانم رعنا سر حوض
    رخت می شوید رعنا
    برگ ها می ریزد
    مادرم صبحی می گفت :‌ موسم دلگیری است
    من به او گفتم : زندگانی سیبی است ‚ گاز باید زد با پوست
    زن همسایه در پنجره اش تور می بافد می خواند
    من ودا می خوانم گاهی نیز
    طرح می ریزم سنگی ‚ مرغی ‚ ابری
    آفتابی یکدست
    سارها آمده اند
    تازه لادن ها پیدا شده اند
    من اناری را می کنم دانه به دل می گویم
    خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود
    می پرد در چشمم آب انار : اشک می ریزم
    مادرم می خندد
    رعنا هم

    سهراب سپهری
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



صفحه 44 از 56 نخستنخست ... 3440414243444546474854 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/