ای هوای دیدنت در جان من
گوشه ابروی تو ایمان من
از چه پنهان میکنی رویت ز من ؟
روی تو داروی من درمان من
خلوتم را پر کن از این جلوه ات
ای حضورت جلوه دیوان من
بر گلوی خسته ام حرفی ز توست
ای گل حاضر ولی پنهان من
کی نهم بر دامنت سر تا ابد ؟
ای امید جان من جانان من
خلوت من را بیارا نازنین با جلوه ات
ای هوای دیدنت در جان من