i112594 aaaaaa



دوستت دارم

نه تنها برای آنچه که هستی

بلکه برای آنچه که هستم

هنگامی که با توام



دوستت دارم

نه تنها برای آنچه که از خود ساخته ای

بلکه برای آنچه که از من می سازی



دوستت دارم

برای بخشی از وجودم که تو شکوفایش می کنی



دوستت دارم

چون دست بر دل فسرده ام می نهی

زنگارهای بی ارزش و بی مقدار به سویی می زنی

ونور می تابانی بر گنجینه های پنهانی که

تاکنون در ژرفا مانده بودند



دوستت دارم

چون یاریم می کنی که از تخته پاره های زندگی

نه یک کپر ، که معبودی در خور بنا نهم

کمک می کنی که کار روزانه ام

نه یک سر شکستگی بلکه ترنم ترانه ای باشد







دوستت دارم

چون بیش از هر کیش و آیینی

به رویش من یاری رسانده ای

فراتر از هر سرنوشتی

شادی را به من ارزانی داشتی

این همه را هدیه داده ای

بی هیچ تماسی ، کلامی ویا اشارتی

به این کار توانا گشته ای

چون خودت بوده ای

شاید دوست بودن در نهایت

به همین معنا باشد. . .

پس با تمام وجود

دوستت دارم. . .



دوستت دارم. . .

دوستت دارم. . .