دوستت دارم
نه تنها برای آنچه که هستی
بلکه برای آنچه که هستم
هنگامی که با توام
دوستت دارم
نه تنها برای آنچه که از خود ساخته ای
بلکه برای آنچه که از من می سازی
دوستت دارم
برای بخشی از وجودم که تو شکوفایش می کنی
دوستت دارم
چون دست بر دل فسرده ام می نهی
زنگارهای بی ارزش و بی مقدار به سویی می زنی
ونور می تابانی بر گنجینه های پنهانی که
تاکنون در ژرفا مانده بودند
دوستت دارم
چون یاریم می کنی که از تخته پاره های زندگی
نه یک کپر ، که معبودی در خور بنا نهم
کمک می کنی که کار روزانه ام
نه یک سر شکستگی بلکه ترنم ترانه ای باشد
دوستت دارم
چون بیش از هر کیش و آیینی
به رویش من یاری رسانده ای
فراتر از هر سرنوشتی
شادی را به من ارزانی داشتی
این همه را هدیه داده ای
بی هیچ تماسی ، کلامی ویا اشارتی
به این کار توانا گشته ای
چون خودت بوده ای
شاید دوست بودن در نهایت
به همین معنا باشد. . .
پس با تمام وجود
دوستت دارم. . .
دوستت دارم. . .
دوستت دارم. . .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)