صفحه 16 از 56 نخستنخست ... 612131415161718192026 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 , از مجموع 555

موضوع: ♥♥♥خلــوت دل♥♥♥

  1. #151
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i100739 eshgh2




    عشق یعنی مستی و دیوانگی

    عشق یعنی با جهان بیگانگی


    عشق یعنی شب نخفتن تا سحر


    عشق یعنی سجده ها با چشم تر


    عشق یعنی سر به دار آویختن


    عشق یعنی اشک حسرت ریختن


    عشق یعنی در جهان رسوا شدن


    عشق یعنی مست و بی پروا شدن


    عشق یعنی سوختن یا ساختن


    عشق یعنی زندگی را باختن
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  2. #152
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i100629 PleasecomebackbyFlotograf




    این آتش برخاسته از سینه ی من

    سوزی است نشان از دل بی کینه ی من



    آه است که می خیزد و تو بی خبری

    درد است روان از غم دیرینه ی من



    من جرات ابراز تو را گوشه دل

    خاکی کنم و وای بر آیینه ی من



    ای بی خبر از عشق من و سوز دلم

    ای خواب و خیال و شب آدینه ی من



    هرسال چو بافم چمنی خاطر تو

    شاید تو بیایی گل سبزینه ی من



    من منتظر فصل ملاقات توام

    ای سبز ترین حسرت پیشینه ی من

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  3. #153
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i100628 89sq6h1





    شب شد ، دوباره دلم لرزید

    اشكی به گونه ی من غلتید



    دلتنگ او شده بودم باز

    دردی به سینه ی من پیچید



    می دیدمش كه كنارم بود

    غمگین و سرد و پر از تردید



    گفتم كه :"عاشقم" ، اما باز

    مثل همیشه دلش رنجید



    ای كاش پیرهنش بودم

    هر لحظه مرا می پوشید



    گرمای سینه ی پر مهرش

    بر سینه ی من می تابید



    گلبرگ بوسه ی خاموشم

    بر گونه هاش نمی خشكید



    اما چه میشود آخر كرد

    با ته مانده ای از امید ؟



    چشم پر از حسد تقدیر

    این را سزای دلم می دید



    در خانه ی غم من آمد

    فانوس عشق مرا دزدید



    از حس رفتن و تنهایی

    دنیا به دور سرم چرخید



    تنهاترین ستاره ی شب حتی

    بر درد بی كسی ام خندید . . .
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  4. #154
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i100608 6dwxlu


    ای غزل ترین من در کتاب زندگی!
    گم نمی کنم ترا در شتاب زندگی!

    بی تو لحظه هایم از طعم تیرگی پُرند!

    با تو کرده ام عزیز ! انتخاب زندگی

    زندگی لبالب از شعر ناب چشم توست
    تو همیشه با منی ای شراب زندگی!

    روزهای عمر من بی تو پر کسالتند
    تشنه ی شب توام٬ ای تو آب زندگی!

    آسمان من فقط سهم بال ناز توست


    گم نمی کنم ترا در شتاب زندگی!
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  5. #155
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i100589 d3226acfd40349ec8f4f




    یك شب تو را به خلوت خود میهمان كنم.

    وز طعم دلربای لبت٬ نوش جان كنم.



    یك شب كه در هیجان تن منی٬

    بر آبشار دست تو٬ خود را روان كنم.



    وقتی حصار سینه ی من شد دو دست تو٬

    من هم تو را به سینه فشارم، همان كنم.



    لبهای من چو به پیشانیت نشست٬

    گیسوی خویش را به سرت سایبان كنم.



    كم كمك كه رسیدم به گونه هات٬

    با داغ سینه ام آن را نشان كنم!



    چشم تو را كه آیه ی عشق است و التماس٬

    با چشمهای عاشق خود مهربان كنم!



    عشق من! ای امید من! ای التیام من!

    این گونه می شود كه تو را٬ جاودان كنم!

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  6. #156
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i113975 23e57c818e2f4739aaf7



    می روی اما گریز چشم وحشی رنگ تو
    راز این اندوه بی آرام نتواند نهفت


    می روی خاموش و می پیچد به گوش خسته ام
    آنچه با من لرزش لبهای بی تاب تو گفت


    چیست ای دلدار این اندوه بی آرام چیست
    کز نگاهت می تراود نازدار و شرمگین ؟


    آه می لرزد دلم از ناله ای اندوه بار
    کیست این بیمار در چشمت که می گرید حزین ؟


    چون خزان آرا گل مهتاب رویا رنگ و مست
    می شکوفد در نگاهت راز عشقی ناشکیب


    وز میان سایه های وحشی اندوه رنگ
    خنده می ریزید به چشمت آرزویی دل فریب


    چون صفای آسمان در صبح نمنک بهار
    می تراود از نگاهت گریه پنهان دوش


    آری ای چشم گریز آهنگ سامان سوخته
    بر چه گریان گشته بودی دوش ؟ از من وامپوش


    بر چه گریان گشته بودی ؟ آه ای چشم سیاه
    از تپیدن باز می ماند دل خوش باورم


    در گمان اینکه شاید شاید آن اشک نهان
    بود در خلوت سرای سینه ات یادآورم


    هوشنگ ابتهاج
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  7. #157
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    [FONT=tahoma, verdana, geneva, lucida, 'lucida grande', arial, helvetica, sans-serif]i99865 dohaup157327364[/FONT]


    دو چشم خسته اش از اشك تر بود

    ز روی دفترم چون دیده بر داشت


    غمی روی نگاهش رنگ می باخت


    حدیثی تلخ در آن یك نظر داشت


    مرا حیران از این نازكدلی كرد


    مگر این نغمه ها در او اثر داشت ؟

    [FONT=tahoma, verdana, geneva, lucida, 'lucida grande', arial, helvetica, sans-serif][/FONT]
    چرا دل را به خاكستر نشانید؟

    اگر از سوز پنهانش خبر داشت


    نخستین بار خود آمد به سویم


    كه شوقی در دل و شوری به سر داشت


    سپردم دل به دست او چو دیدم


    كه غیر از دلبری چندین هنر داشت


    دل زیباپرست من ز معشوق


    تمنای نگاهی مختصر داشت


    نگاهش آسمانی بود و افسوس


    كه در سینه دلی بیدادگر داشت!


    پر پروانه ای را سوخت این شمع


    كه جانان را ز جان محبوب تر داشت!

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  8. #158
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i113972 166i4qd


    بهای عشق همین است

    طعم گس دلتنگی هایم را
    با کسی قسمت نمی کنم
    تکرار وسوسه انگیز دیدار
    برای احدی معنا نمی ورزم
    در اضطراب دلنشین لحظه ی بودنت
    خساستم را شهره ی آسمان می کنم
    تا از آن خویش کنم
    آسایش یگانه ی نفس هایت
    آن گاه که در آغوش سردم آرام می گیرد
    تا بودن، سهم عمیق لحظه هایم باشد
    عشق را قیمتش چیست؟
    که مرا اینگونه مست بازی روزگار می کند
    و سرمست تب داغ چشمان تو
    عشق را قیمتش چیست؟

    که از پیچش لطیف گیسوانت
    آغوشی می سازد برای آرامش
    چه کسی می داند؟
    طبیعت چه می گوید؟
    حرف یک درخت چیست؟
    در جدول تناوبی یک سنگ چه می گذرد؟
    اما عشق را قیمتش چیست؟
    که مرا خو می دهد با هر آنچه برای همه غریبه است
    که مرا مشتاق می کند در پس اقتدار یک سنگ
    در کنج سکوت یک درخت
    واژه ای بیابم ناب از حضور مانوس
    قدم های عشق
    با توام...
    می شنوی؟
    تو بگو...
    عشق را قیمتش چیست؟
    که نفس هایت بهانه ای می شود
    برای حیاتم
    که چهره ی آسمانی ات
    دلیلی می شود
    برای دوست داشتن
    برای عاشق شدن...
    آری...
    بهای عشق همین است

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  9. #159
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i113966 12457870172



    چقدر خوب و روشن است نمای چشم های تو
    نمیرسد ستاره ای به پای چشم های تو

    به ماه خیره می شوم فقط و گریه می کنم
    دلم که تنگ میشود برای چشم های تو

    و هی مرور میکنم نگاه اول تو را
    اگر نمی رسد به من صدای چشم های تو

    تو تا که پلک می زنی به سجده میرود دلم
    به پیشگاه اعظم خدای چشم های تو

    شبی خراب می شود حصارهای فاصله
    و آب می شود دلم به پای چشم های تو
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  10. #160
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i113965 244aakw




    ای از عشق پاک من همیشه مست
    من تو را آسان نیاوردم به دست،
    بارها این کودک احساس من
    زیر بارانهای اشک من نشست،
    من تو را آسان نیاوردم به دست

    در دل آتش نشستن، کار آسانی نبود
    راه را بر اشک بستن، کار آسانی نبود،
    با غروری هم قد و بالای بام و آسمان
    بارها در خود شکستن،کار آسانی نبود

    بارها این دل به جرم عاشقی
    زیر سنگینی بار غم شکست
    من تو را آسان نیاوردم به دست

    در به دست آوردنت،
    بردباری ها شده، بی قراری ها شده، شب زنده داریها شده
    در به دست آوردنت،
    پایداری ها شده، با ظلم و جور روزگار سازگاری ها شده،

    ای از عشق پاک من همیشه مست
    من تو را آسان نیاوردم به دست،
    من تو را آسان نیاوردم به دست

    بارها این کودک احساس من
    زیر بارانهای اشک من نشست،
    من تو را آسان نیاوردم به دست.
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



صفحه 16 از 56 نخستنخست ... 612131415161718192026 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/