ای سر چشمه ی محبت
ای عشق واقعی
چگونه ستایشت کنم در حالی که قلبت از محبتبی نیاز است
چگونه ببوسمت وقتی که عشقت در وجودم جاری میشود
بگذار نامت راتکرار کنم نامت زیبا و دلنشین است
چه داشته ای که اینگونه مرا طلسم کردهای
تو هوای دلم را با طراوتکردی
دوستت دارمگر چه پایان راه را نمی دانم
من از قصه زندگی ام نمی ترسم
من از بی تو بودن
به یاد تو زیستن
و تنها ازخاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم
ای بهار زندگی
باز هم به منببخش احساس دوست داشتن جاودانه را
باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا
باز همشانه هایت را مرحمی برایم قرار بده
بگذار در آغوشت آرامش را به دستآورم
که آغوشت تنها پناهگاه عشق ورزیدن من است
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)