عزیزم من با تمام وجودم از تو می نویسم یا شاید هم به خاطره تو
می نویسم به خاطر صدایت, لبخند هایت, مهربانی ات من می نویسم
از تو از چشمهای دوست داشتنیت اما از تو نوشتن سخت است ...
ولی من چهره مهربانت را به یاد می آورم و آن وقت می نویسم.
نازنینم این بار هم از تو می گویم , من با صدای تو انس گرفته ام
با یادت زندگی میکنم و شاید برای تو ... !
نمی دانم به یادم هستی یا نه ؟ ای کاش برای بیان احساساتم
الفبای عشق جور دیگری می نوشت ای کاش میشد که خدا سر نوشت
مرا جور دیگری می سرشت.
خورشید من ای آرامبخش لحضه های دیوانگی ام ای کاش می دانستی
که بی تاب توام, کاش می دانستی چگونه شنیدن هر بار طنین صدای
مهربانت روحم را چون چون پرستویی مشتاق در هوای تو به پرواز
در می آورد کاش می دانستی تنها حضور توست که می تواند که
می تواند گرما بخش روزهای سرد زندگی ام باشد.
کاش قصه تنهاییم را از چشمان بی فروغم می خواندی به کنارم می آمدی
کاش می دانستی اگر نباشی جای تو برای
همیشه در کنار تنهایی من خالیست بهترین من .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)