صفحه 12 از 56 نخستنخست ... 2891011121314151622 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 120 , از مجموع 555

موضوع: ♥♥♥خلــوت دل♥♥♥

  1. #111
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i174472 2w90jmy6j9d1f5vieqb

    در تو ,تا دور دستهای زندگی سفر خواهم کرد
    و بامدادان ,از جشن هزاره های آتش باز خواهم گشت.

    اینک حس غریبی
    در اعماق وجودم شعله می کشد.
    وقتی سخن می گویی : از ترانه ی پرسش پر می شوم.
    و آنگاه که از خواب ستاره های خاموش باز می گردی
    هزار شعله زرین از چشم آفتاب به سویت می آید!

    نازنین!
    به تماشایت باز هم می نشینم
    و رازهای ناگزیر را در کلام تو می جویم.
    مگر گاهواره دنیا فرو ریزد تا من تو را از یاد ببرم.
    حس نگاهی
    غرور لبخندی
    و یا ماتم اشکی
    در شکوه گیسوی توست
    که با آنها من همیشه نام زندگی را به خاطر می آورم...

    نازنین!
    آرزوهایم را در کوچه های بی صدای تاریخ می ریزم
    و نشانی عبورت را تنها از ستاره های آسمانم می خواهم.
    چرا که بی تو ناتمامم
    و با تو از همیشه تا همیشه پر از واژه های عشقم

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  2. #112
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i173445 bito


    اینسان كه من دلبسته توأم

    جهان داند كه زنجیر به غم توأم

    غم چه گویم؟ هرگز

    غم ها همه شادی ست

    آن زمان كه در آغوش توأم


    خواهی كه آزاد كنی مرا ؟

    چه خوشتر از آن كه صید دام توأم

    تو آسمان منی و من

    عقاب آسمان توأم


    در قلب تو پروازكردن آرزوی من است

    به این خوشم كه ستاره ای از كهكشان توأم

    نگاه می كنم به مرمر چشمانت

    كوچك شده اما در چشم های توأم

    خشمگین می شوی چه زود ؟

    چه زیباست مخاطب اخم های توأم


    هر چه بیشتر برنجانیم

    عاشق تر می شوم

    مرا ز عالم همین بس

    كه رسوا به عشق توأم

    عاقل نمی شوم هرگز

    تا اسیر چشمهای سخنگوی توأم

    هیچ گشته ام ز خود

    چه باك؟ اكنون تن و جان همه توأم

    تلاش بیهوده مكن

    تا ابد شوریده و شیدا در ره توأم

    گفتم ولی ترسم

    عاقبت تو هم شوی مجنون

    اما دگر نه من آن لیلی توأم

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  3. #113
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i173085 ADistantFigurebyTheTragicTruthOfMe


    در فراقش روز و شب از دیده خون آید برون

    کی ز خانه آن نگار پر فسون آید برون



    می تپد با یاد او دل در سرای سینه ام

    آنچنان ، گویی که از سینه کنون آید برون



    آنچنان در راه عشقش میدوم با پای سر

    تا که جانم ازحصار اندرون آید برون



    همچو فرهاد آنچنان تیشه زنم بر سر که باز

    شیون شیرین ز کاخ بیستون آید برون



    ای صبا پیغام این عاشق به آن لیلا رسان

    تا مبادا اشک عاشق زین فزون آید برون



    گو به لیلا تا سخن گوید ز هنگام وصال

    تا که مجنون از بیابان جنون آیدبرون



    گو بده فرمان ز بهر آزمون دل شکاف

    تا رقیب از آزمون خوار و زبون آید برون



    هان! به نزد غزل دوست ببر سجده « عطا »

    شعر « فکرت » از دل غرقه به خون آید برون
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  4. #114
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i162792 Hearttreelovenightwwwsweetkisscooir


    از همه گر رها شوم ، از تو جدا نمیشوم

    تا تو زمین سجده‌ای ، سر به هوا نمیشوم


    من تو بگو فدا كنم ، تن تو بگو فدا كنم


    گر همه را رها كنم ، تارك ما نمیشوم


    گر نزنی سپیده‌دم ، فلق‌نواز شب‌شكن


    پنجه به تار شعر من ، عشق‌نوا نمیشوم


    مهرتبار من تویی ، سبزقرار من تویی


    دار و ندار من تویی ، اهل سخا نمیشوم


    زمزمه كن بخوان مرا ، مقصد من به انتها


    گرنكنی مرا فنا ، بر تو فنا نمیشوم


    خیز و به دار خوان مرا ، در شب شاعرانه‌ای


    خانه‌خراب كن مرا ، ای خود آشیانه‌ای


    جذبه عطر بارشی ، جاری سبز رویشی


    بر عطشم روانه شو ، گرچه به من روانه‌ای


    در فلق صداقتت گرچه افول میكنم


    قصه فنا نمیكنم منجی جاودانه‌ای


    من كه هماره سجده را رو به ستاره كرده‌ام


    بوسه به خاك میزنم تا تو بر آستانه‌ای


    ضجه جغد كینه از سیطره شبانه‌ها


    باز بخوان سپیده را ، ای كه فلق‌ترانه‌ای


    شاعر كوچك تهی پیش بلند شوكتت


    خط زده هرچه آنه را تا تو كنار خانه‌ای ، تا تو بر آستانه‌ای


    تاب تبت نمیكنم هرچه گریز میزنم


    عارف بیكرانه‌ام ، باز تو در میانه‌ای


    من زده ام ز دغدغه ، تن به تلاطم غزل


    زورق آبی سكون ، كی بردم كرانه‌ای


    خیز و به دار خوان مرا

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  5. #115
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i162783 galvanizedmirror2


    زندگی آینه ای بیش نبود
    که در آن صورت خود را دیدم
    من درون آینه
    مثل گل خندیدم،
    مثل پر رقصیدم،
    مثل دل لرزیدم
    زندگی راه درازیست که من
    از درون آینه،
    قصه هایش دیدم
    من در آن راه دراز
    چشمه هایی دیدم
    نهرها، باغها، کوههایی دیدم
    من در آن راه دراز
    صحرایی دیدم
    خشکی، قحطی، دره هایی دیدم
    من به امید بهار،
    برفهایی دیدم
    در پی پاییزش،
    فصلهایی دیدم
    من درون آینه،
    همدلی را دیدم
    آرزو، ماندن، روییدنی را دیدم
    من درون آینه،
    بد دلی را دیدم
    یاس، رفتن،پژمردگی را دیدم
    من درون آینه
    خوِیشتن را دیدم
    غافل از خوبی، بدی، آشنایی دیدم
    آشنایی که در آن راه دراز
    از من و آینه زمن دورتر است
    آشنایی که به همراه زمان
    از خود و عکس خودش پیرتر است
    زندگی آینه ای بیش نبود
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  6. #116
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i162756 shadowKisslovewwwsweetkisscooir


    مرا ببوس، مرا لبریز بوسه کن

    آنچنان که گویی امشب برای

    آخرین بار بوده.

    مرا ببوس، مرا لبریز تر ز بوسه کن

    که من میترسم

    از دستت بدهم ، دوباره از دستت بدهم

    میخواهم تو را نزدیکتر داشته باشم

    روبه روی خود

    درون چشمانت، خود را ببینم

    نگاه کن، در کنار من او می اندیشد

    که شاید فردا من از تو دور خواهم بود

    بسیار دور

    مرا ببوس، مرا لبریز بوسه کن

    آنچنان که گویی امشب برای

    آخرین بار بوده.


    مرا ببوس، مرا لبریز تر ز بوسه کن

    که من میترسم

    از دستت بدهم ، دوباره از دستت بدهم



    ترانه ای برگرفته از اثر بیاد ماندنی:

    Andrea Bocelli
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  7. #117
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    عشق من پرواز بی پرواست
    آسمان دل را نشانم می دهید؟
    در تنور سینه می سوزم مدام
    هیزم عشقم را مهیا می کنید؟
    زندگی تنها برایم برزخی ممتد کشید
    سوختم از بی بهاری ،اعتدالم می دهید ؟
    چشم برفانوس کهنه دارد این دل خاموش و سرد
    ساحلی آرام چون چشم عشقم می دهید ؟
    غرق در تنهایی و یأسم ، بی تفاوت بر زمان
    درسکوتی ناگوارم، تاب فریادم می دهید ؟
    اندوه می بارد از این خواب غبار آلوده ام
    خارج از تشویش و غم، خواب زلالم می دهید ؟
    دست خالی مانده ام در این جدال زندگی
    بی خیال از هر افتخاری، مدالم می دهید؟
    وقت من تنگ است، بیش از حد مدارا کرده ام
    ساده می پرسم مجال داد و فریادم می دهید ؟
    ساده می گویم که من تنهایم و آیا شما ...
    فرصت تنهایی و اشک شبانه می دهید ؟
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  8. #118
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i152742 2c0ALP1198831670

    بهار آرزوهایم چرا اینگونه غمگینی؟
    تو از باده گساری ها مگر بی پرده می بینی؟
    نگاه عاشق من را میان آن همه مستی
    میان ساقی و می ها چه بی پروا تو می بینی
    من و ساقی می و مستی
    تو و دریا شب و هستی
    تو از بحر عمیق دل ربودن ها
    من از صحرای سوزان سپردن ها
    تو فریاد سکوت عاشقی تنها
    صبوحی دل فروشی را تو می بینی
    تو از نور و قمر, مهتاب
    من از مرداب و تنهایی
    تو از چشمان بیمار و دل بیتاب و رنجورم
    غم نابودی من را چه آسان وار می بینی
    بهار آرزوهایم چرا اینگونه غمگینی؟
    تو آن مهتاب نقره آفام دلا آشفته می بینی
    دیار عاشقان با تو چه آسان زود می خندد
    غما همراه تنهایی چه آسان رخت می بندد
    تو از دریای احساسی , من آن ماهی تنها یار
    تو از دریاچه هستی...دل آبی و شاهانه زآغوشم تو می بینی
    لبان زرد و لعل افشان چشمانی غرق در ابهام
    سکوتی همره خوبان عزیزا رشک می بینی!
    تو از خلد برین هستی
    من از آتش شب و ابلیس
    تو از نور سپید سجده و الله
    مرا با عشق می بینی
    تو ایمان منی آری
    همان ایمان رستاخیز
    همان ایمان به شب های فرحناکه
    غریبی عشق ورزی شب نوازی
    بهار آرزوهایم چرا اینگونه غمگینی؟
    سراغ همرهی بی باک
    مرا از پشت دریا ها ستایش وار می بینی....

    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  9. #119
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    i151138 Slowlybymonislawa






    این روزها چه آسان اشك می ریختم . . .

    اشك هایی كه از دریای وجودم جدا افتاده بودند

    اشك هایی كه بوی غربت می داد

    بوی تنهایی . . .

    انگار فراموش كرده بودم

    كه تو عاشقانه ترین نگاه هایت را نثار من كرده ای

    من در اوج با تو بودن تنها بودم

    زیرا فراموش كرده بودم

    در تنهاترین تنهایی هایم هم در آغوش تو ام

    ولی تو هنوز هم عاشقانه نگاهم می كنی

    دوستم داری

    و قلم در دستم گذاشته ای

    و دیكته می كنی

    تا بنویسم . . .

    و من هنوز هم چه كودكانه فكر می كنم:

    كه این منم كه می نویسم !

    آری !

    این همیشه ترفند شیرین تو بوده است

    گاهی از این بچه گانه ها خنده ام می گیرد

    از این كه تو در زرورق پوچی ها

    من را به مرز عمیق ترین عاشقانه های نابت می كشانی

    به گونه ای كه شاید هیچ گاه فكر نمی كردم

    زیر پوچ ترین پوچی ها هم لبخند تو پنهان شده باشد

    اما پوچ ترین پوچی ها هم عاشق شدند

    و خواستند تا وسیله ای باشند

    كه من را به مرز با تو بودن برسانند

    و من شاید دوباره فراموش كردم كه اگر تو بخواهی

    پوچ ترین پوچی ها هم دچار می شوند

    و دچار یعنی عاشق !


    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



  10. #120
    »»»---(¯*¤پری سایت¤*¯)--»
    تاریخ عضویت
    Sep 2010
    محل سکونت
    ı̴̴̡̡̡ ̡͌l̡̡̡ ̡͌l̡ ̴̡ı̴̴̡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫
    نوشته ها
    1,056
    تشکر تشکر کرده 
    209
    تشکر تشکر شده 
    680
    تشکر شده در
    248 پست
    قدرت امتیاز دهی
    87
    Array

    پیش فرض

    باز امشب یاد باران كرده ام
    اشكهایی نو به دامان كرده ام
    باز آن یار قدیمی گشته ام
    با شما غم ها صمیمی گشته ام
    حرفهایم حرف گل ، بلبل نبود
    شادیَم با نرگس و سنبل نبود
    هیچ چشمی با دلم كاری نداشت
    پیش چشمم عشق بازاری نداشت
    دردهایم درد تنهایی نبود
    نبض قلبم سهم بی تابی نبود
    امشب اما چشم‏هایم دیدنی‏ست
    حال من از چشم من پرسیدنی‏ست
    خواهم امشب باز ویرانی شوم
    آنچنان كه خود تو می دانی شوم
    باز این کودک دل كار دستم داده است
    غمزه ای كرده شكستم داده است
    چشم هایم در نگاهش گیر شد
    خوابهای كهنه ام تعبیر شد
    آتشی در چشم هایم جا گذاشت
    روی اندوه دل من پا گذاشت
    آمد و یك ذره عشق در دل نهاد
    خوب می دانم مرا بر باد داد
    خوب می دانم كه آبم می كند
    تشنه تر از هر سرابم می كند
    حال با این دل و این شیدایی ام
    چشم های خیسِ در تنهایی ام
    عكس او را در خیالم می كِشم
    لحظه های بی كسی را می كُشم
    سر به روی غصه ها خم می كنم
    باز از عمر خود كم می كنم
    بارها این دل شكست عاقل نشد
    عاقبت این دل برایم دل نشد
    بنــــــــــــد نمی آید دوست داشتنت !
    مثل آنکه شاهــــــــــرگ
    احســـــــــــــاسام را بریده باشی !

    141
    142
    85214085768964716462



صفحه 12 از 56 نخستنخست ... 2891011121314151622 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/