كاش می شد بی كسی را چاره كرد
دفتر دلواپسی را پاره كرد
یك سحر زلف تو را در خواب خوش
با نوازش های باران شانه كرد
در پس دیوار این شهر عجیب
در كنارت عاشقانه خانه كرد
كاش می شد دست در دست تو داد
دیده با اهل جهان بیگانه كرد
هر چه نیرنگ و ریا و رنگ بود
با حضورت با صفا و ساده كرد
باز باید یك غزل از نو سرود
نام تو در قالب هر واژه كرد
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)