i215426 dvustlxulv7qwzg9kqz
طرح عصیانی عشق
در لحظه ای آن سوی هماغوشی
در کالبد ذهنم شکل می گیرد ...
عریان می شوی در برابرم
و رد جادویی چشم های من است
که پیکرت را حکاکی می کند...
شرمم باد که پشیمان نیستم و
هر لحظه اراده کنی دوباره عاشقت می شوم ...
انگشتانم از لمس حسی از جنس جنون تاول می زند
و انگار تن تو از چهار سوی انگشتانم
شکرانه عشق را با اشعه های نور می پراکند
می نشینی در برابرم
به خود می خوانی ام
و من از آفتاب تنت دوباره لبریز می شوم ...