حمله عمر بن خطاب به ایران، همانند سایر جنایتهای دیگرش، یکی از سهمناکترین ضربات او بر پیکره ی اسلام عزیز بود!
رسول گرامی، سالها تلاش فرمود تا آن خوی وحشیت و جنگ طلبی را از میان اعراب برچید. و عمربن خطاب با حمله به ایران، دوباره زنده کرد!
حمله عمر بن خطاب به ایران، همانند سایر جنایتهای دیگرش، یکی از سهمناکترین ضربات او بر پیکره ی اسلام عزیز بود!
رسول گرامی، سالها تلاش فرمود تا آن خوی وحشیت و جنگ طلبی را از میان اعراب برچید. و عمربن خطاب با حمله به ایران، دوباره زنده کرد!
همین عمر سالها کنار پیامبر گرامی اسلام بود و یار نزدیک اون تا جایی که پیامبر اسلام دختر ایشان را به همسری گرفتند ....
در مورد از بین بردن خوی وحشی گری اگر به وقایعی چون عاشورا که تنها چند سال بعد از حضرت محمد و در مورد نوه خود ایشان رخ داد نگاه کنیم متوجه میشویم که تلاشی بس بیهوده بوده و همان مثل :
نرود میخ آهنین در سنگ - که یا کج شود میخ و یا بشکند سنگ ...
پس از نظر من یاد گرفتن زبان اونها برام بی سود بوده و اجباری که فقط ثانیه های زندگی کوتاه ام را به هدر داده و بس
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
بستگی داره که از چه دیدی نگاه کنید: اگه با این نیت که «زبان اونها» هست؛ آره این واقعا ضایع هست. جز تباهی عمر چیز دیگری نخواهد بود.
ولی من از این دید خوندم که زبان قرآن و رسول و امامانم هست و میتونم کلام ایشان را بفهمم. زندگی همش مادیات، کامپیوتر، تکنولوژی و.. نیست. زندگی دنیوی بدون اینها هم مقدور است. آن روزگارانی که نه برقی بود و نه تکنولوژی مگه زندگی نبود؟ اتفاقا طول عمر و دلخوشی خیلی بیشتر از الآن بود. تکنولوژی سود داره و گهگاهی ضرر هم داره. تکنولوژی بدون قرآن و دین، نتیجه اش میشه فجایعی مثل بمباران هیروشیما.
استاد فیزیک هسته ای مان میگفت: اینیشتین هنگام بمباران هیروشیما در قید حیات بود. وقتی شنید آنقدر حسرت خورد که کاش به انرژی هسته ای پی نبرده بود.
الآن این تکنولوژیه که شهرها را پر از دود کرده همه بیماری قلبی و ریوی و سرطانی و الی آخر دارند.
خلاصه حرفم اینه که: زندگی همش مادیات و تکنولوژی نیست. زندگی دنیوی دو سه روزه بدون اینها هم جلو میره و تموم میشه. ولی یک زندگی ابدی هم داریم. اگر بهش اعتقادی داشته باشیم.
ویرایش توسط hadi98 : 03-17-2012 در ساعت 01:01 AM
خوب من هم همین را گفتم دوست عزیز من
هر کس خواست بهش یاد بدن و بره یاد بگیره ولی در همان پست اول خودم هم گفتم که برای من زوری بوده و هیچ ارزشی و فایده ای برام نداشته ...
این را هم بگم کسانی که من را میشناسند میدانند تا چه اندازه به یاد گرفتن زبان علاقه دارم و بیشتر زبان های محلی کشور را بلد هستم
شما مثل من آذری هستید ولی بدانید مدتها با هزینه زیاد و با وجود نداشتن وقت زبان استانبولی را یاد گرفتم و حتی آزمون اون را هم دادم
بیشتر زبان های محلی را گفتم مانند کردی و لری و ... را یاد گرفتم ولی نمیتونم قبول کنم زبان مردمی را یاد بگیرم که جز وحشیگری در تاریخ اثری از اونها نبوده و تاریخ کشور من را با همین بهانه ها که ما خدا را آوردیم و ... به باد دادن و سرزمین من را به آتش کشیدند .
انگار که قبل اونها مردم این سرزمین خداپرست نبودند که اونها خدا را برای ما آوردند !
وحوشی که امروز هم دشمنی اونها با مردم ایران ثابت شده هست و چند سال قبل که پرچم عربستان را در دستان بحرین یها دیدیم همه چیز معلوم شد .
من ایرانی هستم نه عرب
خداپرست بودم و هستم مانند اجدادم
نه وحشی و مردارخوار چون اجداد عرب و بی تمدن و وحشی چون نوادگان فعلی اونها ...
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)