استقرار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیست ( USSR ) :



حکومت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیست در 30 دسامبر 1922 تشکیل شد و در طول حدود 67 سال قسمتی از تاریخ روسیه را ساخت که با فراز و نشیب های بسیاری همراه بود . لنین مدت زیادی مزه ی قدرت را نچشید ، او در 21 ژانویه ی 1924 درگذشت . بدین ترتیب درگیری ها بین جوزف استالین ( Joseph Stalin ) ، دبیر کل حزب کمونیست و تروتسکی شدت یافت . نفوذ استالین پیروزی او را به همراه داشت ، تروتسکی در سال 1929 از شوروی تبعید شد ، او در 21 آگوست 1940 توسط عناصر وابسته به استالین در مکزینیققییییتی به قتل رسید . استااین در اواخر دهه ی 30 میلادی به تطهیر و پاکسازی هایی دست زد ، از جمله از بین بردن سران احزاب و افسران ارشد نظامی . استالین در 6 می 1941 نخست وزیری را ادامه داد . دوران حکومت استالین " استالینیزم " ، دوران رفتارهای غیر انسانی و سوسیالیزم همراه با قوانین سخت و بی رحمانه ی اژدهایی تعریف می شود ، استالین ملیون ها نفر را که از قوانین استالین مبنی بر اشتراکی و دولتی کردن مزارع سرپیچی کرده بودند به اردوگاه های کار اجباری می فرستاد ، همچنین او بسیاری از گروههای اقلیت نژادی از قبیل یهودیان و اوکراینی ها را نیز به بهانه های مختلف آزار می داد . مورخ روس ، روی مدودوف ( Roy Medvedov ) تخمین می زند ، 20 میلیون نفر از مخالفان اشتراکی کردن مزارع ، بر اثر گرسنگی ، شکنجه ، اعدام و شرایط نگهداری غیر انسانی در اردوگاههای کار اجباری استالین ، کشته شدند . سیاست خارجی شوروی بر پایه ی دوستی با آلمان و عداوت و دشمنی با بریتانیا و فرانسه استوار بود . پس از به قدرت رسیدن هیتلر در سال 1933 ، شوروی به یکی از کشورهای ضد فاشیستی و طرفدار اتحاد ملل تبدیل شد . استالین به ناچار در 24 آگوست 1939 با آلمان نازی پیمان عدم ***** امضا کرد و چندی بعد شوروی برای حمله به لهستان به آلمان نازی پیوست . در ابتدا عایدات زیادی نصیب شوروی شد ، شوروی در ابتدا اوکراین و بلاروس را اشغال نمود ، سپس در جنگ با فنلاند در بین سالهای 1939 و 1940 منطقه ی کارلیان ( Karelian ) را تصرف کرد و در 31 مارچ 1940 حکومت کمونیستی در آنجا تشکیل داد ، در 2 آگوست 1940 مناطق بسارابیا و بوکووینا را در رومانی اشغال نمود و دولت کمونیستی در آنجا بر سر کار آورد . در ژوئن 1940 نیز با حمله به مناطق حاشیه ی بالتیک ، استونی ، لاتویا و لیتوانی را اشغال و حکومت های کمونیستی محلی را در آنجا ایجاد کرد . همکاری شوروی و آلمان نازی در 22 ژوئن 1941 و پیمان شکنی آلمان ها و حمله ی نازی ها به شوروی خاتمه یافت . در این هنگام بیش از 800 هزار کیلومتر مربع از خاک شوروی توسط نازی ها به تصرف درآمد . سپس شوروی از جانب آمریکا و بریتانیا سلاح دریافت و توانست نفوذ آلمان ها را متوقف نماید . تجدید حیات استالین گراد از نوامبر 1942 تا فوریه ی 1943 نشان از برگشت شوروی به جنگ بود . در ژانویه ی 1945 آخرین نیروهای م***** آلمانی از شوروی عقب نشینی کردند . در آوریل 1945 ، شوروی به تلافی خیانت نازی ها ، پیمان عدم *****ی را که با هم پیمان آلمان یعنی ژاپن امضا کرده بود شکست و متحدین نیز پیروزی های زیادی را در جبهه ی منطقه ی پاسیفیک جنگ جهانی دوم به دست آوردند ، شوروی در 8 آگوست 1945 بر علیه ژاپن اعلام جنگ کرد و به سرعت منچوری ، کارافوتو و جزایر کوریل را اشغال نمود . پس از جنگ جهانی دوم ، شوروی ، آمریکا ، بریتانیا و فرانسه ، با تقسیم برلین ، آلمان را به چهار منطقه ی اشغالی قسمت کردند . روابط شوروی با قدرت های غربی پس از پاره ای اختلافات مرزی چگونگی حکومت بر آلمان و محاصره ی برلین در سال 1948 خیلی زود شکرآب شد ، شوروی ادعای مالکیت کامل بر دولت های کمونیستی اروپای شرقی را داشت و مدعی بود حکومت شوروی بر لهستان در شمال تا آلبانی در جنوب بر اساس موافقت چرچیل در کنفرانس های تهران و یالتا و پوتسدام و همچنین پیمان ورشو ، مسلم و محرز است . شوروی کلیه ی اروپای شرقی را سهم خود می دانست و به قول چرچیل شوروی به دور خود یک " پرده ی آهنین " ( Iron Curtain ) کشیده بود . همین عامل زمینه ساز آغاز دوران جنگ سرد بود و دو ابر قدرت یعنی آمریکا و شوروی را رو در روی هم قرار داد . استالین در 6 مارچ 1953 درگدشت . پس از مرگ استالین قدرت در کرملین به دست ، نیکیتا خروشچوف ( Nikita S. Khrushchev ) که بین سالهای 1958 تا 1964 دبیر کل حزب کمونیست بود ، افتاد . خروشچوف نظام های اروپای شرقی را رسمی ساخت و " شورای همکاری اقتصادی متقابل " موسوم به کامکُن ( Comecon ) و همچنین سازمان پیمان ورشو را برابر حفظ وزنه ی تعادل در مقابل ناتو به وجود آورد . شوروی در سال 1953 تاسیسات مربوط به بمب های هیدروژنی و در سال 1957 صنایع موشک های بالستیک قاره پیما را تکمیل کرد و گسترش داد . همچنین شوروی در سال 1957 اولین ماهواره را موسوم به ، اسپوتنیک 1 ( Sputnik I ) به فضا فرستاد . زوال خروشچوف با تصمیم وی برای قرار دادن سامانه ی موشک های هسته ای روسیه در خاک کوبا آغاز شد ، آمریکا نیز به شدت واکنش نشان داده و خواستار برچیدن این تاسیسات شد . خروشچوف در 15 اکتبر 1964 مجبور به استعفا شد و لئونید برژنف ( Leonid I. Brezhnev ) به عنوان اولین دبیر حزب و آلکسی کُسیگین ( Aleksei N. salamoygin ) به عنوان نخست وزیر انتخاب شد . رئیس جمهور آمریکا ، جیمی کارتر و برژنف در 18 ژوئن 1979 پیمان موشکی " سالت 2 " ( SALT II ) را در وین امضا کردند که هدف آن محدود ساختن زراد خانه های تولید موشک های بالستیک در شوروی و آمریکا بود . سنای آمریکا به علت حمله ی شوروی در 27 دسامبر 1979 به افغانستان از تصویب پیمان سالت 2 خودداری کرد . در 10 نوامبر 1982 لئونید برژنف درگدشت و یوری آندروپوف ( Yuri V. Andropov ) رئیس سابق سازمان مخوف کا.گ.ب ( K.G.B ) جایگزین او شد ، هر چند او نیز دو سال بعد درگذشت . در فوریه ی 1984 ، کنستانتین چرننکو ( Konstantin U. Chernenko ) که 72 ساله بود جانشین آندروپوف شد ، او نیز خیلی زود در 10 مارچ 1985 درگذشت و تنها 13 ماه در راس قدرت بود . او برای جانشینی اش ، میخائیل گورباچف ( Mikhail S. Gorbachev ) را انتخاب کرد . گورباچف نسل جدیدی از رهبری شوروی را رقم زد ، رهبری گورباچف هیچ شباهتی با دیگر اسلافش نداشت . گورباچف با ایجاد فضای باز سیاسی و پاره ای اصلاحات اقتصادی که آنها را " گلاسنوست " ( Glasnost ) یا آشکاری و شفافیت و " پرستوریکا " ( Perestorika ) یا بازسازی نامید در دستور کار خود قرار داد . او روابط گرمتری با غرب برقرار کرد و به اشغال افغانستان پایان داد . سیاست های انقلابی گورباچف باعث پایان جنگ سرد شد ، گورباچف در سال 1990 برنده ی جایزه ی صلح نوبل به خاطر تلاش هایش در جهت پایان جنگ سرد و 45 سال خصومت بین شرق و غرب شد . شوروی پس از حادثه ی 24 آوریل 1986 و انفجار در نیروگاه هسته ای چرنوبیل شدیدا مورد انتقاد قرار گرفت ، شوروی هیچگونه اطلاعاتی درباره ی نحوه ی بروز این حادثه منتشر نکرد .