»» يزد در گذر تاريخ
يزد، اين دردانه کوير که تلألو شگرفش از پس غبار قرنها همچنان ديده نواز است، يکی از مراکز مهم فرهنگ و تمدن بشمار می رود و در بين سرزمينهايی که انسانهای يکجا نشين در پهنه آن عمری چندين هزار ساله را داشته اند، جايگاه خاصی دارد.
اينکه در افسانه های تاريخی بنای اولیة مناطقی از يزد مثلا ميبد را به سليمان نبی، و يزد را به ضحاک و اسکندر و ابرکوه را به ابراهيم پيامبرنسبت داده اند، خود از نشانه های ديرينگی تاريخ و فرهنگ اين سرزمين کهن است.
هرچند که دربيان تاريخ نمی شود به اين روايتهای افسانه وار تکيه کرد: اما مجموعه اسناد پراکنده موجود در يزد نيز به سهم خود ميراث شايان توجهی از فرهنگ و تمدن کهن و ريشه دار را در اين سرزمين معرفی می کند برای مثال دست افزارهای سنگی يافت شده در تره های شير کوه سنگ نگاره های کوه ارنان و سفالی نه های منقوش کشف شده در نارين قلعه ميبد و نيز غارهای متعدد استان و مساکن باستانی و آثار معماری و شهر سازی باستانی و يادگارهای آئين های کهن ايرانی نظير آئين مهر پرستی و نيآيش آناهيتا، که در گوشه و کنار اين استان پراکنده است.
سکنی گزينی در اين ديار همزمان با آغازعصر کشاورزی در نقاطی همچون مهر پادين (مهريز) فهرشان، پهره (فهرج) ، خورميش (خورميز)، ارد (اردکان)، شواز، قلاع موبدان (ميبد) خراسان قرار داشتند و جزء- کرمان و پارس- عقدا پا گرفته است که در تقاطع راههای باستانی ری سرزمينهای دور دست ماد شمدره می شدند. يزد در آن روزگار، به نوعی نقش مرزبانی ايالتها و نگهبانی راههای متعددی را که به سوی ايران می رفته ، ايفا کرده است.
يزد در دوره هخامنشی به ايساتيس مشهور بوده و مرحوم عبدالحسين آيتی محل آنرا در دامنه بلندی های مهريز ذکر کرده است، که هرفته و سريزد کنونی بازمانده آن است. در جغرافيای بطلميوس ايساتيس در دوره هخامنشی از جايگاه استراتژيک و ارتباطی ويژه ای برخوردار بوده و دارای اهميت نظامی، راهداری و بازرگانی بوده است و تا زمان حمله اسکندر مقدونی نيز وجود داشته است.
روايتی است که اسکندر نام ايساتيس را به کثه تغيير داد و بعدها شهر جديد بر ويرانه های آن بنا شد می گويند هنگامی که شماری از بزرگان ايران در ری عليه اسکندر برخاستند، وی آنها را دستگير کرد و همراه خود به فارس برد.چون به ويرانه های ايساتيس رسی، زندانيان را در چاهی زندانی کرد و آن محل را کثه ناميد که در زبان يونانی به معنی زندان يا شهر کوچک است.
اما اسکندر هنگامی که از ری به پارت می رفت، ايالتهای پارس و ماد را گشوده بود.
بنابر اين خاک يزد را که از جرگه پارس و ماد بيرون نبود، از لحاظ سياسی بايستی در رديف سرزمينهای گشوده شده اسکندر مقدونی دانست.
يزد در دوران ساسانی رو به توسعه و آبادانی نهاد و از جايگاه اجتماعی و اقتصادی ويژه ای برخوردار گرديد. تاريخ نويسان قديم يزد به اتفاق مطالبی درباره حضور و دخالت شاهان ساسانی بويژه قباد و انوشيروان و يزد گرد اول در منطقه يزد نوشته اند عمران و آبادی آن را به آنان نسبت داده اند.
يزد ريشه در يسن، يشت و يا يزش، به معنای ستايش و نيايش در زبان فارسی ميانه دارد. يزد از يزدان به مفهوم پاک و مقدس و به معنی ذات خداوند نيز می تواند گرفته شده باشد : پس نام کنونی اين استان يادگاری است از دوره ساسانی، و می توان آنراشهر آفريننده خوبيها و پاکيها وشهر خدا دانست.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)