icon1

در باغ بی برگی زادم.

و در ثروت فقر غنی گشتم.


و از چشمه ی ایمان سیراب شدم.


و در هوای دوست داشتن،دم زدم.


و در آرزوی آزادی سر بر داشتم.


و در بالای غرور،قامت کشیدم.


و از دانش،طعامم دادند.


و از شعر، شرابم نوشانند


و از مهر،نوازشم کردند.


و حقیقت،دینم شد و راه رفتنم.


و خیر ،حیاتم شد و کار ماندنم.


و زیبائی، عشقم شد و بهانه ی زیستنم!


دکتر شریعتی