چه با غیر ،آن دلربا می شرابد
ز غیرت دل عاشقان می کبابد

ز هجران شنگین دل سیم ساقی
دلم همچو سیماب می اضطرابد

تو آن آفتابی که در اوج خوبی
رخت می مهد غمزه ات می سحابد

نه آبی نه آبادی ای در زمانه
سما می سرابد زمین می خرابد

بود محض الطاف بر حال طرزی
اگر می ثوابد ، اگر می عِقابد