صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 38

موضوع: زندگینامه و اشعار طرزی افشار

  1. #21
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    تو پادشاه حسنی و من می‌گدایم‌ات

    دشنام می‌دهی و من از جان دعایم‌ات

    می‌روشنی چو بدر ِ شب ِ دیگران و من

    هم‌چون هلال ِ یک شبه، می از برایم‌ات

    در خود به تیغ ِ تیز، سر از تن جدایی‌ام

    دامن نمی ز دست ِ ارادت رهایم‌ات

    در راه عشق ِ یار ِ وفادار، مال چیست

    گر جان کنی قبول، روان می‌فدایم‌ات

    می‌قیمتم ببوسی از آن لعل ِ جنس ِ جان

    جانا مرو، اگرچه گران می‌بهایم‌ات

    گر زان که دست‌بوس تو دست‌ام نمی‌دهد

    خوش دولتی‌ست بوسه که بر نقش ِ پایم‌ات

    تا در بهای نان، ندهی جان، در اصفهان

    طرزی در این زمانه نمی‌کدخدایم‌ات


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #22
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    در دیده‌ی من ای که بهی از ثقلینا

    پر کرده‌ام از مهر تو جیب و بغلینا

    هر لحظه به تختی بقعودم به ملوکم

    گر زان که در آغوش در آرم کفلینا

    گر با تو کشم باده‌ی گلرنگ، نخوفم –

    از محتسب و قاضی و دزد و دغلینا

    بادام و عسل، قیمت از آن یافت که هستند

    چشمان تو بادام و لبان‌ات عسلینا

    جز وصل تو مطلوب دل‌ام نیست نگارا

    گر دنیی و عقبی دهی‌ام، فی المثلینا

    از رفتن ِ زلفین تو و آمدن ِ خط

    پیدایده در مملکت دل خللینا

    گر دست تو بر گردن اغیار بطوقد

    داریم چو رجلین تو نعم البدلینا

    حیف است غزالی چو تو در دام دواکوز(؟)

    یعنی که عم و خال تو آن پخ سقلینا

    جان‌ام به لب آمد زغم هجر تو جانا

    وصل تو علاج ار نکند، وای علینا

    خوش آن که درآیی ز در ِ طرزی ِ افشار

    از ذوق رخ‌ات رقصد و گوید یللینا



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #23
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    با من دلخسته ای دلدار، جنگیدن چرا؟

    تو غزال گلشن حسنی، پلنگیدن چرا؟

    با مسلمانان ِ مسکین، کافریدن بهر چه؟

    با گرفتاران مستضعف، فرنگیدن چرا؟

    می‌نگاهی بر من و می‌التفاتی با رقیب

    با من ِ یکرنگ، ای رعنا، دو رنگیدن چرا؟

    از سر کوی‌ات من ِ دیوانه را راندی به سنگ

    دلبرا دنگی مرا کافی ست، بنگیدن چرا؟

    هر یک از قوس ِ قضا، تیر اجل خواهند خورد

    مردمان را گو که این توپ و تفنگیدن چرا؟

    طرزیا چون در طریق عاشقی می‌مقصدی

    هم‌چو زهاد ریایی، عذر ِ لنگیدن چرا؟


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #24
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    رفتند حریفان که بشادند، غمیدند

    از دل به تو دادن به دل ِ خود ستمیدند

    در مملکت ِ حسن، تو را پادشهیدند

    بر جبهه‌ی ما، خط ّ ِ غلامی رقمیدند

    نور ِ صمد از صورت ِ خوب‌ات چو عیانید

    کفار ندانم به چه معنی صنمیدند

    بر دیده‌ی ما خیل ِ غلامان تو، یک یک

    تا زیرک و مقبول و مبارک قدمیدند

    فریاد که فریاد فقیران نشنیدی

    هر چند که بر خاک درت زیر و بمیدند

    می‌یادم از آن روز که درباره‌ی عشاق

    لطفیدی و از غصه، رقیبان ورمیدند

    چون می‌گذرد نیک و بد عالم فانی

    خوشحال کسانی که به نیکی علمیدند

    چون مور، کمر بسته کریمان به ضیافت

    مانند ملخ، جمله بخیلان شکمیدند

    کیفیت عشق‌ات فقها را نبود یار

    هر چند که در مدرسه‌ها کیف و کمیدند

    هر طایفه طرزی، هنر خویش نمودند

    دونان درمیدند و کریمان کرمیدند


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #25
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ای ز لعل تو کام جان محظوظ

    وز روانیدنت روان محظوظ

    از زبانت مفسران دلتنگ

    وز حدیثت محدثان محظوظ

    هر که دید آن قد بلند تو شد

    از زمین تا به آسمان محظوظ

    ای که در عشق سود می طلبی

    بایدت بود آن زیان محظوظ

    چه کنم طرزیا نباشم اگر

    از تماشای مهوشان محظوظ



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #26
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    خوشا مصاحبتیدن به همدمان ظریف

    لطیفه ها شنویدن ز همزبان ظریف

    قدح قدح می بیغش زدست ساقیدن

    زمان زمان نگهیدن به دلبران ظریف

    اگر سکندر وقتی که ی پشیمانی

    ز پند سر مپیچ ای جوان ظریف

    چه طالع است هر لحظه تلخ می کامم

    ز شور دلبر شوخ شکر دهان ظریف

    زجا درآوردم گرچه کوه تمکینم

    نبسته طرزی طرفی از آن میان ظریف


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #27
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    مرا هست از غم ابرو هلالی

    شبی چون ماهی و ماهی چو سالی

    فتاده بر سر سرگشته من

    هوای قامت نازک نهالی

    ملولیدم ز قیل و قالی رسمی

    ز درس عشق می کسبم کمالی

    سرت کردم چرا سردیدی از من؟

    دریغیدی تماشایی جمالی...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #28
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    قاصدا از خبر صلح مرا شادیدی

    باش آزاد که مارا زغم آزادیدی

    فصلی از آشتی گل بر بلبل گفتی

    دل دیوانه مارا فرح آبادیدی

    از ره عقل برونیده جنونیدستم

    تا تو در چشم من زار پریزادیدی

    عاقبت همسر خود میکشد این زال زمان

    ای جهاندار مخوشحال که دامادیدی

    طرزیا شیوه ی شیرین زلالیدی

    عذر میار پذیریم که که فرهادیدی



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #29
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    قدم گرسوی ما می رنجه داری

    خزانستان مارا می بهاری

    مها ما از هلال ابروانت

    هلالیدیم کی چند انتظاری

    به تسلیمیدن جان می قرارم

    اگر بوسی از آن لب می قراری

    مسیحا سامرایی اوج چرخی

    زموج مردمان گر می کناری

    بیاب ای منعم احوال پیاده

    چه بر اسبان تازی می سواری

    نمی دل گیردت آرام طرزی

    به غیر از کوی او می هر دیاری



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #30
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    کارت ای دوست بیوفایی بود

    همه میلت سوی جدایی بود

    لب فرو بند زآنکه طوطی را

    خامشی موجب رهایی بود

    طرزی از طرزک تو خطیدم

    این چه طرز سخن سرایی بود؟!



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/